شناخت بازارهای جهانی، گام نخست توسعه صادرات
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی اگزیم نیوز،احمد صادقیان رییس کمیسیون کشاورزی اتاق ایران معتقد است سال جاری از نظر اقتصادی قطعا سال بهتری خواهد بود اما اینکه چقدر بهتر باشد بستگی به عملکرد دولت، بخش خصوصی، مردم و. دارد. او می گوید:« بخش خصوصی باید سهم خواهی کند و مطالباتش را از دولت بگیرد و دولت هم از آن طرف گوش شنوا داشته باشد و هماهنگ شود در حال حاضر می بینیم که متاسفانه یک عدم هماهنگی وجود دارد که ان شاالله در این راستا تصمیماتی گرفته شود و هماهنگی شود.»
رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق ایران در ادامه می گوید:« سال 94 سال بسیار سختی بود. هرچند که قدم های بسیار مثبتی برداشته شد که اثراتش امسال روی اقتصاد کشور و تولید می تواند مثبت باشد. اما با این حال باید توجه کرد که بعضی مسایل به جز تحریم ها و پساتحریم در دستان خودمان است. به این ترتیب که اگر مشکلات خودمان را به موقع حل و مدیریت نکنیم شاید نتوانیم نتیجه مطلوب را بدست آوریم پس باید از فرصت های پیش آمده اقتصادی بهترین استفاده را کنیم. مثلا الان در بحث سرمایه گذاری خارجی و جذب آنها، محدودیت های و مسایلی زیادی داریم که مربوط به خودمان است و اگر این مسایل را حل نکنیم، سرمایه گذاران خارجی وارد کشور نمی شوند و به این ترتیب سرمایه گذاری هم صورت نمی گیرد.»
او با اشاره به این که بخش کشاورزی هم مانند سایر بخش هاست، می گوید:« فرصت هایی در بحث تولید و صادرات محصولات کشاورزی به خصوص به روسیه پیش آمد که نتوانستیم استفاده کنیم. متاسفانه ایران در حوزه صادرات سال ها تمرین نداشته و کشور در همه بخش ها کشوری وارداتی بوده است ولی خب باید سریع تر خودمان را بازسازی کنیم تا از فضا استفاده کنیم و کشاورزی هم باید خود را برای جهش در سال جاری آماده کند.»
این عضو هیات نمایندگان اتاق تهران در ادامه می گوید:« صادرات یک تخصص است و تیم می خواهد. باید آشنایی با ضابطه ها در کشورهای مختلف جهان وجود داشته باشد. در همه بخش ها این معضل وجود دارد.»
او درباره اقداماتی که باید در سال جاری صورت گیرد می گوید:« هم در بخش لجستیک و هم در بخش فنی باید شرایط را فراهم سازیم؛ اول باید شناخت بازار داشته باشیم. در بخش داخلی و صادرات باید ببینیم که سلیقه و نیاز بازار چیست و براساس آن تولید کنیم. باید خودمان را تطبیق دهیم. اولین اقدام مطالعه بازارهای جهانی است تا تولید براساس نیاز و سلیقه بازار صورت بگیرد.»
معرفی و دانلود کتاب شناخت بازار
برای دانلود قانونی کتاب شناخت بازار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
برای دانلود قانونی کتاب شناخت بازار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابراه
معرفی کتاب شناخت بازار
جلد سوم از مجموعه کتابهای طعم دانایی به نام «شناخت بازار» درباره روشهای نوین بازاریابی و راهاندازی کسبوکار است و توجه خواننده را به شناخت انواع متفاوت هوش جلب میکند شناخت بازارهای جهانی شناخت بازارهای جهانی و این که کسی که در انجام محاسبات ریاضی، چندان قوی نیست چطور میتواند هوش اقتصادی داشته باشد یا در زمینه موسیقی، فردی موفق باشد!
این مجموعه کتب، چکیدهای مختصر و مفید از کارگاههای آموزشی است که در دانشگاه صنعتی شریف در حوزه توسعه کسب و کار، نوشتن طرح تجاری، نگارش مقالات بینالمللی، رزومهنویسی، تکنیکهای خلاقانه حل مسئله، توفان فکری، اصول و فنون مذاکره، شخصیتشناسی، قراردادنویسی، بازاریابی، کار تیمی، مدیریت زمان، تجاریسازی ایدهها و خلق ثروت از علم، مدیریت پروژه، مدیریت کسب و کارهای کوچک، آراستگی محیط کار، عملی کردن دانستهها، اقتصاد مهندسی، یافتن شغل مناسب، تکنیکهای مصاحبه، اَبَرشغلهای آینده، مشاغل مجازی و . برگزار شده است.
دلیل نامگذاری جلد نخست از این مجموعه کتابها به نام «کمپوت هلو» آن بود که محتوای ارائه شده در یک دوره کارگاههای آموزشی را که دانستن آنها برای هر فردی ضروری است با کمترین حجم مطلب و بیشترین سودمندی ارائه نماید. بنابراین کوشش شده است تا از شرح و تفصیل مطالب خودداری شود و فقط ذهن خواننده را متوجه موضوعات مورد نظر در کتاب نماید ولی تفکر بیشتر و درک کامل آن را به خود او واگذارد. به نظر میرسد خواننده فارسیزبان، به دلیل نداشتن وقت کافی یا عدم علاقه به کتابخوانی یا هر علت دیگری از مطالعه متون بلند و ملالآور، دلزده شده است و اکنون دوره کتابهایی است که با ذکر کمترین واژگان، بتوانند بیشترین مطلب را به ذهن خواننده منتقل نمایند.
جلد دوم به نام «الماس نتراشیده» به اهمیت نقش نیروی انسانی در پیشبرد اهداف سازمانها میپردازد و این که تا به پرورش مهارتهای انسانی آنها اقدام نکنید، نباید انتظار سازمانی متعالی را داشته باشید.
جلد چهارم با عنوان «وظیفه نخبگی» روشهای متفاوت کسبوکار را در جهان رو به تغییر آینده تشریح میکند و این که توجه به روشهای قدیمی کسب ثروت و عدم توجه به دنیای دیجیتالی آینده، برای بقا در بازار رقابتی این زمانه کافی نیست. به عبارت دیگر روزگار مشاغل سنتی، سپری شده است!
شناخت بازارهای جهانی
آخرین مقالات
اهمیت شناخت بازار در موفقیت استارتآپها
مقدمه
دنیای امروز، دنیای نوآوری و فناوری است. ایدهپروری، تفکر خلاق و عرضه یک محصول نوآورانه برای پاسخ به یک نیاز بازار، کلید موفقیت در کسبوکارها محسوب میشود. اما آیا همیشه و در هر شرایطی میتوان به موفقیت محصول امید بست؟ آیا هر محصول جدید و نوآورانه به موفقیت ختم میشود؟ چرا بیشتر کسبوکارهای استارتآپی در تجاریسازی ایدههای خلاقانه و ناب خود شکست میخورند؟
بررسیها نشان میدهد که در بسیاری از موارد، تلاشهای کارآفرینانه با شکست مواجه میشوند. بنیانگذاران استارتآپی، اغلب نمیتوانند نیازهای بازار را به درستی تشخیص داده و حتی در صورت عبور از این مرحله، نمیتوانند هدف محصول و کارکردهای اصلی مورد انتظار آن را با توجه به خواست و نیاز مشتری تعیین کنند. اینکه چرا استارتآپها نمیتوانند نیازهای بازار را برآورده نمایند، دلایل مشخص و متعددی دارد که آشکارترین آنها، خود محصول و تناسب آن با بازار تقاضا است!
برای تضمین موفقیت، بایستی بازار تقاضا را به خوبی شناخت تا بتوان ایده، فناوری و محصول نهایی را دقیقاً در جهت رفع نیاز شناسایی شده توسعه داد. در این حالت، تناسب بین محصول و بازار اتفاق افتاده و عملاً نوآوری به یک تلاش موفق تجاری مبدل میگردد. سؤال اینجا است که منظور از شناخت بازار چیست و چگونه میتوان آن را شناخت؟
در این مقاله، مروری اجمالی بر این موضوع مهم داشته و در سعی شده تا مهمترین ابعاد شناخت بازار، برای کارآفرینان و استارتآپها تشریح گردد.
چرا کارآفرینان قبل از ورود به بازار، باید آن را به خوبی بشناسند؟
اساس و بنیان کسبوکارهای استارتآپی، بر ایجاد یک ایده نوآورانه و تلاش برای تجاریسازی آن در یک فضای پویا و به دور از ساختارهای سلسله مراتبی و خشک سازمانهای بزرگ است. بدیهی است که این ویژگی، مجموعهای از ملاحظات و محدودیتها، اعم از مالی، منابع انسانی و . را پدید میآورد. اما مهمتر از همه اینها، ریسک ناشی از عدم قطعیت است که میتواند شکست بسیاری از ایدههای فنی جالبتوجه را رقم بزند.
صاحبنظران در ارتباط با نرخ بالای شکستهای استارتآپی، عوامل متعددی را یادآور میشوند که در میان آنها، بازار و مشتری در زمره مهمترین فاکتورها قرار دارند. به مبحث بازار، از چند نظر میتوان نگریست. اول اینکه آیا ایده مطرح شده، از کیفیت فنی لازم برای برآورده ساختن نیاز بازار برخوردار است؟ شاید حتی نیاز بازار بهدرستی تشخیص داده شده باشد، اما توانمندی لازم برای رفع آن وجود ندارد. اغلب کارآفرینان و صاحبان ایده، بر روی همین مشکل متمرکز میشوند و به دلیل سابقه فنی خود و ناآشنایی با سایر جنبههای کسبوکار، فکر میکنند که اگر محصولشان از کیفیت فنی مناسبی برخوردار باشد، دیگر همه چیز تمام است. این در حالی است که بررسیها نشان میدهد، کیفیت فنی قابلقبول، تنها یکی از شروط موفقیت کسبوکار بوده و در کنار آن، باید به موارد دیگری هم توجه داشت. مسئله دوم، این است که آیا شناخت بازارهای جهانی شناخت دقیق بازار و مشخصههای اصلی آن وجود دارد؟ اگر شناخت کافی وجود نداشته باشد، یک گام عقبتر از قبل هستیم و فارغ از اینکه ایده و محصول در چه شرایط کیفی قرار دارد، بازار هیچ استقبالی از محصول به عمل نمیآورد.
یک ربات همه فن حریف برای پخت غذا یا یک محلول شیمیایی ضدویروس و تمیزکننده را در نظر بگیرید. احتمالاً بهعنوان توسعهدهنده و صاحب فناوری، احساس میکنید که یک محصول شاهکار خلق کردهاید. تا حدی درست فکر میکنید، اما در کمال تعجب، هیچ استقبالی از محصولتان نمیشود. با خود میگویید که اشکال در کجا است و شروع به بررسی چندباره محصول و عملکرد فنی آن میکنید. این در حالی است که شاید مشکل در جای دیگری نهفته باشد. مثلاً ربات خود را در منطقهای عرضه کردهاید که فرهنگ تغذیه و ذائقه مردم، مبتنی بر پخت غذای شخصی است. آنها غذا پختن را یک کار مفرح میدانند و طبیعتاً زیر بار یک ربات برای این کار نخواهند رفت. کافی است ربات خود را در شهری صنعتی که زن و مرد در کنار هم به کار و فعالیت مشغولند، عرضه کنید. محدودیت زمانی برای پخت غذا، باعث میشود که این محصول، توجه همه را به خود جلب کند. در مثال دوم، شاید این محلول در دوران کووید-19 با استقبال شدید مواجه شود، اما دو قرن پیش که کسی با ویروس و باکتری آشنایی نداشت و از آن مهمتر، مردم اصلاً اهمیتی برای این پدیده قائل نبودند، احتمالاً یک شکست واقعی برای تولیدکننده رقم میزد.
ربات آشپز و محلول ضدعفونی را میتوان دو مثال انتزاعی از عدم توجه به بازار و ویژگیهای آن دانست. هنگامیکه یک کارآفرین، روند توسعه یک مفهوم و مدل تجاری برای راهاندازی کسبوکار شناخت بازارهای جهانی را آغاز میکند، در وهله نخست، باید بازاری را که در آستانه ورود به آن است، در نظر بگیرد. رمز موفقیت، صرف وقت برای درک کامل چشمانداز بازار است که این امر، به معنای سرمایهگذاری در تحقیقات بازار برای تجزیهوتحلیل همه جوانب بازار میباشد.
موارد زیر به شما کمک میکند تا در مورد بازار بالقوه خود بیشتر بدانید و قبل از ورود به آن، استراتژی مناسبی اتخاذ کنید.
1. نقاط ورود به بازار را شناسایی کرده و استراتژی ورود را تدوین نمایید.
یکی از عناصر اصلی در موفقیت یک ایده جدید و تجاریسازی آن، درک بازار و مجموعه بازیگرانی است که با آن درگیر هستند . در ابتدا، شما باید به روشنی مشخص کنید که قصد فروش چه چیزی را به چه کسانی دارید. همچنین، مهم است که تشخیص دهید لزوماً نباید بر یک سهم بزرگ از بازار تمرکز نمود. برخی مواقع، هدف قرار دادن یک بازار کوچک و تخصصی، بهتر از یک بازار بزرگ و پراکنده خواهد بود.
بعد از اینکه بازار خود را شناسایی کردید، باید نحوه دستیابی به مشتریان بالقوه را تعیین کنید. به عبارت دیگر، مشخص کنید که استراتژی ورود شما به بازار هدف چیست. هنگامیکه میخواهید نقاط مختلف ورود را تعیین کنید، مهمترین نکته انتخاب نقطه ورودی است که منجر به بیشترین فرصتهای رشد در بازار هدف شما و بازارهای مجاور آن شود. وقت بگذارید و در مورد هر نقطه ورود بالقوه تحقیق کنید تا اطمینان حاصل نمایید که منابع خود را به بهترین موارد تخصیص میدهید.
2. عوامل کلیدی بازار را تعیین کنید.
هنگام توسعه استراتژی بازار، مهم است که تمام عوامل بالقوه موجود در بازار را به خوبی درک کنید. هزینه، مشخصات جمعیتی مصرفکنندگان و همچنین چالشها و فرصتهای پیش رو، بایستی مورد بررسیهای دقیق قرار گیرند. بررسی این عوامل، به شما کمک میکند تا مشخص کنید چطور نیازی به بازاریابی برای مصرفکنندگان دارید، با چه رقبا و در چه سطحی از رقابت مواجه میشوید و چگونه باید برنامه تجاری خود را توسعه دهید.
بر ای درک بهتر بازار، عوامل زیر را در نظر بگیرید:
الف) هزینهها: از تمام هزینههای احتمالی که ممکن است کسبوکارتان را تحت تأثیر قرار داده و قیمت تمام شده محصول را افزایش دهد، فهرستی تهیه کنید. این هزینهها، شامل هزینههای مستقیم، مانند هزینه مواد اولیه، هزینه تولید و هزینه نگهداری محصول و همچنین، هزینههای غیرمستقیم، نظیر مالیات، هزینههای واردات و صادرات، استراتژیهای قیمتگذاری و . میباشد. بررسی کنید که در صورت بروز هزینههای غیرمنتظره، آیا کسبوکار شما توانایی پرداخت سریع آنها را دارد؟ تحلیل هزینهها و یافتن درکی دقیق از آنها، به شما اجازه میدهد تا قدرت مانور خود در بحث توزیع، بازاریابی و فروش را دریابید. برای مثال، بودجه مرتبط با تاکتیکهای بازاریابی را واقعبینانهتر در نظر گرفته و حتی چشمانداز کلی شرکت را بهتر ترسیم کنید.
ب) مصرفکنندگان: شما قرار است محصول خود را به چه کسی بفروشید؟ بزرگترین مشکلات آنها چیست و محصولات یا خدمات شما چگونه میتوانند این مشکلات را برطرف کنند؟ فکر میکنید مشتریان و مصرفکنندگان چه واکنشی به استراتژی بازاریابی شما نشان خواهند داد؟ نظرشان در مورد رقابت چیست؟ آیا به رقبا هم همانند شما نگاه میکنند؟ اگر مصرفکنندگان را به خوبی بشناسید، متوجه خواهید شد که انتخاب آنها تنها متمرکز بر قیمت بوده یا عملکرد محصول یا حتی شهرت و اعتبار برند برای آنها مهمتر است. هر یک از این گزینهها، میتواند تمامی استراتژیهای بازاریابی شما را به کلی تغییر دهند.شناخت بازارهای جهانی
ج) چالشها: این احتمال وجود دارد که چالشهای جدیدی به وجود آید که شما نمیدانید چگونه با آنها روبرو شوید. انعطافپذیری و ذهن باز، به شما این امکان را میدهد که هنگام بروز چالشها، واکنش مناسب و به موقعی نشان داده و با ایدههای جدید و نوآورانه، برای مقابله با آنها آماده باشید.
د) فرصتها: حتی هنگامیکه فکر میکنید در اوج موفقیت هستید، باز هم ممکن است که فرصت جدیدی پیش رویتان قرار گیرد که نسبت به همه آنچه پیشتر داشتهاید، ارزش بیشتری دارد. در طرف دیگر نیز، در اوج ناامیدی و هنگامیکه فکر میکنید همه دربها به رویتان بسته شده، ممکن است فرصتی از راه برسد که همه چیز را دستخوش تغییراتی جدی کند. سعی کنید، بازار را با این نگاه فرصتمحور و بهرهبرداری حداکثری از آنها در نظر بگیرید تا تغییر و انطباق با فرصتهای جدید جهت رشد کسبوکار، به سادگی رخ دهد.
3. فرصتهای بازار جهانی را شناسایی کنید.
موفقیت کسبوکار، تنها با تمرکز بر بازار اولیه که اغلب در یک مقیاس محلی و نهایتاً ملی است، حاصل نمیشود. برخی مواقع، نیاز است کمی بلندپروازانهتر نگاه کنید و فرصتها را در یک مقیاس جهانی رصد کنید . این رویکرد، فرصتهای بینالمللی و یک بازار بزرگ جهانی را پیش روی شما قرار میدهد که طبیعتاً تفاوتهای بسیاری با رویکرد فعلی شما خواهد داشت. هنگامیکه قصد گسترش فعالیتها و ورود به بازار جهانی را دارید، برخی الزامات این تحول بنیادین را باید بشناسید.
در ادامه، چند نکته در مورد نحوه آمادهسازی استارتآپها جهت ورود به تجارتهای بینالمللی آورده شده است:
- از آداب و رسوم، فرهنگ و آداب معاشرت رایج در بازار جدید آگاه شوید.
- وضعیت اقتصادی کشور و همچنین نوسانات ارزی، جدول زمانی و مقررات مربوط به واردات و صادرات را حتماً بررسی کنید.
- قوانین و مقررات تجارت در کشور هدف را مدنظر قرار داده و حتیالامکان از وکلای مجرب برای راهنمایی و مشاوره استفاده کنید.
- درباره مصرفکنندگان و فرهنگ کشور هدف تحقیق کنید تا درک کاملی از واکنش مردم محلی به محصولتان به دست آورید.
- فضای رقابتی در کشور هدف را رصد کرده و مهمترین رقبای بالفعل و بالقوه خود را شناسایی کنید.
علاوه بر موارد بالا، این نکته را در نظر داشته باشید که صرف وجود فرصتهایی برای تجارت و کسبوکار در یک بازار جدید (در یک کشور خارجی)، به این معنی نیست که باید کورکورانه وارد این بازار شوید. فرصتهای جدید جهانی، به تحقیقات و صرف زمان مشابه با سرمایهگذاری اصلی شما (تحقیقات بازار هنگام راهاندازی کسبوکار اولیه) نیاز دارند. آماده انجام یک تحقیق و بررسی همهجانبه در بازار هدف جدید باشید که شاید از تحقیقات بازار اولیه هم بیشتر به طول انجامیده و پیچیدهتر باشد!
4. فضای رقابتی فعلی را تحلیل کنید.
درک فضای رقابتی و اطلاع از روند تغییرات در سهم بازیگران از بازار فعلی، یکی از مهمترین الزامات یک کسبوکار موفق است. شما باید وقت بگذارید و درباره نزدیکترین رقبای خود تحقیق کنید. محصول یا خدمت آنها چه مشابهتها و تفاوتهایی با محصول یا خدمت شما دارد؟ از چه مزیت رقابتی، اعم از منابع مالی چشمگیر، قابلیتهای فنی یا تیم کاری قوی برخوردارند؟ سهم بازار هر یک، چه میزان است و روند آن افزایشی یا کاهشی بوده است؟ کلیدیترین موفقیتها و شکستهایشان چه در بعد فنی و چه در سایر ابعاد کسبوکار چه بوده است؟
دقت کنید، اینکه در چه بازاری باید وارد شوید و از کدامیک باید حذر کنید، کاملاً وابسته به سطح رقابتها است. شاید دانستن اینکه در یک بازار مشخص، رقبای متعددی به کار مشغولند، شما را به صرافت اجتناب از تلاش برای ورود به آن بازار بیندازد، ولو اینکه بازار جذاب و بزرگی به نظر آید. حتی ممکن است رقبای زیادی شناسایی نکنید، اما متوجه شوید که بازار به دلایلی از جمله حضور محصولات مشابه در سالهای اخیر، عملاً اشباع شده و شانس چندانی برای موفقیت محصول شما وجود نداشته باشد.
5. استراتژی خروج را تعریف کنید.
مهم نیست که کسبوکار و شناخت بازارهای جهانی تجارت شما چگونه گسترش مییابد. تحت هر شرایطی، شما باید یک استراتژی خروج هم برنامهریزی کنید تا برای هر احتمالی در آینده آماده باشید. با خود فکر کنید که اگر موفقیت فوقالعادهای کسب کنید، برنامه بعدی چیست و اگر شکست خوردید، قرار است ادامه دهید یا خیر. یک مثال بارز، کارآفرینان موفقی هستند که پس از راهاندازی یک استارتآپ و رساندن محصول به بازار، آن را به شرکت دیگری واگذار کرده و تمرکز خود را روی یک ایده جدید میگذارند. در این حالت، کارآفرینان سریالی تنها بر تجاریسازی محصول متمرکزند، نه ساختن یک امپراتوری رؤیایی که تا آخر عمر در آن به فعالیت مشغولند. این در حالی است که برخی صاحبان ایده، هیچ تصمیمی به واگذاری کسبوکار خود نداشته و هر موفقیت کوچکی در تجاریسازی محصول، عزم آنها را برای تلاشهای بعدی و ارائه محصولات نوآورانه جدید، راسختر میسازد. حتماً موافقید که اتخاذ هر یک از این دو رویکرد، تفاوتهای فراوانی در مسیر حرکتی یک کارآفرین پدید خواهد آورد!
رشته مدیریت مالی و شناخت بازارهای جهانی
مدیریت مالی یکی از رشتههایی است که در پازل اقتصادی جامعه و بازار کسبوکار نقش مهمی دارد و باید بیش از پیش به آن پرداخته شود.
به گزارش خبرنگار حوزه آموزشی و پژوهشی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، این روزها نیاز جامعه به رشتههای کاربردی بسیار افزایش یافته است اما متأسفانه سیاستگذاریها در جهت این نیاز پیش نمیروند.
باتوجه به وضعیت اقتصادی ایران، نیاز به متخصصان حوزههای مختلف اقتصادی و با مهارت در بازار کسبوکار ایران احساس میشود و مسئولان آموزش عالی باید برای سمتوسو دادن انتخابها و تغییر ذائقه متقاضیان و داوطلبان ورود به دانشگاه به سمت رشتههای کاربردی اقتصادی بیش از پیش برنامهریزی کنند.
سالها از ورود دانشگاه به ایران میگذرد اما متأسفانه کارویژه دانشگاه هنوز برای دانشجویان و حتی خانوادهها بهدرستی تبیین نشده است؛ به همین دلیل اکثر دانشآموزان رشتههایی را انتخاب میکنند که یا شناخت کافی از آنها ندارند یا تصور میکنند صرفاً با تحصیل در این رشتهها میتوانند شغل آینده خود را پیدا کنند.
متأسفانه معضل نبود شناخت کافی از رشتههای تحصیلی در بین حوزه علوم انسانی بیش از سایر حوزههاست. به همین دلیل است که برخی رشتهها پر متقاضی نام گرفته و به اصطلاح اشباع میشوند و به تبع آن بازار کار نبز برای متقاضیان آن محدود میشود.
در این بین رشتههایی وجود دارد که ظرفیت شغلی بسیار بالایی داشته و کاربردی هستند اما به دلیل نبود شناخت کافی آنها را انتخاب نمیکنند.
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا قصد دارد از این پس به معرفی رشتههای کاربردی اما کم متقاضی بپردازد.
مدیریت مالی یکی از رشتههایی است که در پازل اقتصادی جامعه و بازار کسبوکار مهم است و جا دارد تا بیش از پیش به آن پرداخته شود.
چندی است که روند جهانی شدن اقتصاد به سرعت افزایش یافته است و نیاز به شناخت نظامهای مالی جهانی توسط متخصصان مالی احساس میشود، نظامهای مالی جهانی و شیوههای سرمایهگذاری و ابزارهای مالی پیشرفته نیاز به آشنایی دارند تا بتوان اقتصاد کشور را در تعامل و متناسب با این نظام تعریف و موقعیت مالی کشور را تثبیت کرد، رشته مدیریت مالی به شناخت نظامهای مالی جهانی کمک میکند.
در این رشته دانشجویان با نظریههای جدید مدیریت مالی و کاربرد آنها آشنایی پیدا میکنند و در نهایت میتوانند با ارائه راهکارهایی برای گسترش و توسعه سرمایهگذاری، گامهای مؤثری در حل مشکلات اقتصادی کشور بردارند.
رشته مدیریت مالی تا پیش از سال 81 به عنوان یکی از گرایشهای مدیریت بازرگانی محسوب میشد اما باتوجه به اهمیتی که جریانهای مالی سازمانها و تأثیر این جریانها بر روی موفقیت و سودآوری سازمانها و مباحث جدید سرمایهگذاری دارد نیز به صورت یک رشته مستقل درآمد.
رشته مديريت مالی به معنای استفاده مؤثر از منابع مالی برای رسیدن به اهداف مشخص است. مديريت مالی يعنی اداره امور مالی يک سازمان از طريق مديريت درآمدها و هزينهها.
فارغالتحصیلان رشته مدیریت مالی علاوه بر توانایی تجزیه، تحلیل و حضور فعال در بازارهای مالی میتوانند وضعیت مالی شرکتها و مؤسسات را مورد ارزیابی قرار دهند و در تصمیمات مالی مؤثر در سازمانها، نقش اساسی ایفا کنند.
رشته مدیریت مالی گرایشی ندارد اما رشته مالی که از سال 92 ایجاد شده شامل گرایشهای مهندسی مالی و مدیریت ریسک، بانکداری، بیمه، مستغلات، حقوق مالی و تأمین مالی و سرمایهگذاری در نفت و گاز است.
فارغ التحصیلان این رشته میتوانند با تسلط به مباحث نظری مدیریت مالی در حوزههایی همچون سرمایهگذاری، بانکداری، بیمه، مدیریت ریسک و مهندسی مالی، تأمین مالی و اعتباری در پستهای مرتبط سازمانی از جمله معاونت مالی، معاونت سرمایهگذاری و تأمین مالی اعتبارات مالی در شناخت بازارهای جهانی بانکها و ارزیابی اقتصادی پروژهها و شرکتهای سرمایهگذاری و بورس اوراق بهادار مشغول بکار شوند. این رشته در حال حاضر دارای آینده شغلی بسیار مناسبی است.
شناخت بازار و بازاریابی نیاز توسعه صادرات غیرنفتی کشور
درآمدهای کلان نفتی برای اکثر کشورهای نفت خیز و در حال توسعه، همچنان که بهره مندی مالی و فرصت پایه ریزی ساختار اقتصادی قدرتمند را فراهم میآورد، می تواند دقیقا تاثیری عکس داشته و به عامل ضعف و مانع ارتقای وضعیت و کیفیت اقتصاد این کشورها شود. در واقع اتکای به درآمد نفت، سالها کشورهایی چون ایران را دچار غفلت از سایر فعالیت های درآمدزای اقتصادی و استفاده از ظرفیت های بالقوه طبیعی و صنعتی کرده و همواره باعث افزایش واردات در همه زمینه ها در ازای صادرات نفتی بوده است که چنین وضعیتی، بزرگترین مانع تولید در کشور است. براین اساس است که در طول دهه های اخیر، همواره صاحب نظران اقتصادی، نفت را یکی از عوامل رکود اقتصاد، صنعت و کشاورزی در کشور دانسته و ابراز عقیده کرده اند که تا زمان اتکا به اقتصاد تک محصولی و مبتنی بر فروش نفت، نمی توان از این وضعیت نامطلوب رهایی یافت.
براساس چنین دیدگاهی است که توسعه صادرات غیر نفتی در برنامه ریزی های کلان کشور به خصوص در برنامه چشم انداز بیست ساله و برنامه های توسعه مورد توجه ویژه قرار گرفته است به طوری که براساس پیش بینی ها باید پیش از پایان برنامه چشم انداز ۲۰ ساله به برابری صادرات غیر نفتی با صادرات نفتی دست یافت. دستیابی به چنین هدفی از طرفی برای تغییر و تحول در وضعیت ا قتصاد کشور، حیاتی است و از سوی دیگر، باید با برنامه ریزی دقیق، موثر و طولا نی مدت همراه باشد و در طی زمان اجرا، علا وه بر آسیب شناسی ، به اصلا ح روش ها و ارتقای راهکارها نیز پرداخته شود.
نگاهی به روند صادرات کشور طی یک دهه گذشته بیانگر این واقعیت است که از سال ۱۳۸۷ به بعد به تدریج روند صادرات غیرنفتی کشور رشد فزاینده ای به خود گرفته است. در سال ۸۰ رقم صادرات غیرنفتی کشور که طی سال های قبل از آن همواره کمتر از ۳ میلیارد دلا ر بود به مرز ۴ میلیارد دلا ر نزدیک شده و در سال ۸۱ به حدود ۴/۵ میلیارد دلا ر رسید. این روند صعودی از سال ۸۲ شدت بیشتری به خود گرفت و طی سال های ۸۲ و ۸۳ به ترتیب به ۶ میلیارد دلا ر و ۱۰/۵ میلیارد دلا ر رسید. اما از سال ۸۴ به بعد صادرات غیرنفتی کشور برای نخستین بار از میزان پیش بینی شده در برنامه چهارم فراتر رفت و وضعیت فعلی نشان از آن دارد که سیاست های دولت تاثیرمثبت در روند صادرات داشته به نحوی که انتظار می رود در پایان سال جاری یعنی پایان برنامه چهارم توسعه، صادرات غیرنفتی کشور به دست کم ۳۵ میلیارد دلا ر (یعنی سرانه ۵۰۰ دلار) برسد.
علی رغم این رشد قابل توجه، باید گفت که بعضی کم توجهی ها به اصول حرفه ای و مختصات روز بازرگانی بین المللی، همواره یکی از موانع عمده در گسترش صادرات غیرنفتی کشور بوده است. به عبارت دیگر، می توان گفت که بالحاظ کردن بعضی عوامل موثر در جذب بازارهای بین المللی، می توان روند رو به رشد فوق الذکر را دچار جهش های چشم گیرتری کرد. آنچه مدنظر این نوشته است اشاره به بخشی از این عوامل موثر در دستیابی بیشتر به بازارهای جهانی و موفقیت در تجارت بین المللی است:
۱ ) تبلیغات در بازرگانی امروز دنیا بدون شک یکی از مهم ترین عوامل موفقیت است. بر همین اساس است که امروزه روش های تبلیغات و بازاریابی به عنوان یک علم یا تخصص مورد توجه شناخت بازارهای جهانی قرار گرفته و براساس مبانی تعریف شده و دقیق، شکل می گیرد.
با این دیدگاه علاوه بر اینکه مختصات و ویژگی های تبلیغ، هر روز متنوع تر و فریبنده تر می شود، مواردی چون چگونگی و چرایی تبلیغ هم مورد توجه و بحث قرار می گیرد تا اولا مانع از تبدیل تبلیغ به ضدتبلیغ شود ثانیا حداکثر استفاده ممکن از هر تبلیغ به ازای کمترین هزینه صورت گیرد.
با همه این تفاصیل باید گفت که نگاه به تبلیغات در کشور ما در اکثر موارد همچنان سنتی و غیرحرفه ای است. بر این مبناست که هیچ گاه کالا های ایرانی در دنیا به درستی معرفی نمی شود یا گاهی در ازای صرف هزینه های تبلیغاتی گزاف، نتیجه مورد نظر به دست نمی آید!
آشنایی با تئوری های تبلیغات و بازاریابی و استفاده از تجربیات بین المللی در این زمینه، اولین گام در راه رفع نارسایی تبلیغاتی کالاها و خدمات ایرانی در دنیاست، اما گام جدی تر، لزوم تعریف تیم متخصص تبلیغاتی در چارت نهادها و بنگاه های بازرگانی و تشکیل چنین تیم هایی است تا بیش از این شاهد تبلیغات سلیقه ای و ناکارآمد دراین زمینه نباشیم.
۲) بسته بندی نیز همچون تبلیغات عامل موثری در جذب مشتری در اقتصاد و بازرگانی امروز دنیا است. متاسفانه علی رغم ورود صنایع و ماشین آلات پیشرفته چاپ و بسته بندی در کشور، همچنان شکل و شمایل بسته بندی اکثر محصولات مختلف تولیدی کشور، فاقد استانداردهای روز دنیا در این زمینه است و چه بسا محصولات باکیفیتی که به دلیل عدم جذابیت بسته بندی اصلا مورد توجه بازارهای جهانی قرار نگرفته است.
این معضل اگرچه از طرف بسیاری از واحدهای بازرگانی شناخته شده است اما به دلیل ناآشنایی با صنعت بسته بندی روز دنیا (که زیر مجموعه تخصص تبلیغات و بازاریابی است) رفع نشده است.راهکارهای اجرا شده برای حل این معضل، بیشتر آزمون و خطا بوده تا راهکار علمی و منطبق بر کار کارشناسی و توجه به سلیقه مصرف کنندگان و بازار عرضه.
۳) یکی دیگر از عوامل موفقیت در تجارت بین الملل، تسلط بر بازارهای مختلف و شناسایی نیازهای آنها است. تلاش در جهت ارائه کالا و خدمات براساس نیاز بازارهای بین المللی یا منطقه ای عامل توفیق است، نه محدود ساختن صادرات به کالاها و خدمات خاص و منطبق با شرایط داخلی!
نگاهی به آمار صادرات غیرنفتی کشور نشان می دهد که هنوز صادرات محصولات کشاورزی و دامی کشور، رقم قابل توجهی ندارد، در حالی که هم بخش کشاورزی و دامداری ایران ظرفیت و پتانسیل بالایی برای تولید و صادرات دارد و هم موقعیت جغرافیایی کشور به گونه ای است که می توان از این امکان نهایت بهره برداری را داشت. نیازهای غذایی منطقه از کشورهای حاشیه خلیج فارس تا جمهوری های تازه استقلال یافته شوروی سابق و از شبه قاره هند تا کشورهای حوزه مدیترانه، علی رغم تنوع بسیارش، می توان از طرف ایران تامین شود; اما این امر به آسانی امکان پذیر نیست و به نظر می رسد گستردگی پیش شرط ها و برنامه ریزی ها برای تحقق این امر (مثلا نسبت به صادرات محصولات پتروشیمی و معدنی) باعث کوتاهی در این زمینه شده است.
دیدگاه شما