تایم فریم چیست؟ بررسی انواع تایم فریم ها در بازارهای مالی
یک هدف بدون تعریف زمان مشخص برای دستیابی به آن یک رویا باقی میماند. شما برای انجام هر کاری دو سوال را باید از خود بپرسید: "1. هدف من چیست؟ 2. در چه بازهی زمانی باید به آن هدف برسم؟" و سپس با توجه به آن برنامهریزی خود را انجام دهید. معاملات در بازارهای مالی هم به همین گونه است و شما برای این که یک تریدر موفق باشید لازم است که یک بازهی زمانی، متناسب با هدفی که در بازارهای مالی دنبال میکنید داشته باشید.
در بازارهای مالی به این بازهی زمانی اصطلاحا "تایم فریم" میگویند. برای آَشنایی با مبحث بسیار مهم تایم فریم در فارکس و ارز دیجیتال و آموزش تایم فریم تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
تایم فریم چیست؟
زمان و قیمت دو عنصر بسیار مهم در معاملات و ارزیابی برای یک ترید موفق هستند. که بدون در نظر گرفتن یکی از آنها میتوان گفت معامله بیمعنا میشود. برای درک اهمیت تایم فریم در فارکس و ارز دیجیتال و به طور کلی بازارهای مالی یک مثال میزنیم.
یک معاملهی فرضی را در نظر بگیرید که در آن باید به دو عنصر زمان و قیمت توجه کنید، اگر در این معامله هزار میلیارد دلار را بتوانید به دست آورید اما بازهی زمانی آن 100 ساله باشد آیا از نظر شما ارزشمند است؟ پاسخ خیر است! هرچند این مثال قدری اغراق آمیز است اما برای درک اهمیت زمان در یک معامله میتواند راهگشا باشد.
"تایم فریم" یک بازهی زمانی است که انتخاب میکنید در آن معاملات خود را انجام دهید. در بازههای زمانی تغییرات قیمت اتفاق میافتد و تایم فریم میتواند از چند ثانیه یا یک دقیقه تا چند هفته باشد. به عنوان مثال، وقتی روند قیمت یک دارایی را در عرض چند دقیقه پیگیری میکنید، به این معنی است که از دقیقه به عنوان یک بازه زمانی یا "تایم فریم" در معاملات خود استفاده میکنید. تایم فریم به ما نشان میدهد که در یک بازهی زمانی برای مثال پنج دقیقه، تغییرات قیمت به چه صورت بوده است.
بنابراین استفاده از تایم فریم در معاملات برای کمک به تصمیمگیری در مورد قدرت و جهت روندها ضروری است. این به این دلیل است که یک تایم فریم دورهای است که در طی آن تحلیل خود را با استفاده از زمان به عنوان راهنما انجام میدهید. هدف این است که مشخص شود آیا روندهای قابل توجهی در طول یک تایم فریم مشخص وجود دارد یا خیر.
انواع تایم فریم معاملاتی
به طور کلی انواع تایم فریمها را میتوان در چند دستهی کلی تقسیم کرد. انواع تایم فریمها عبارتند از: 1. دقیقه ای 2. ساعتی 3. روزانه 4. هفتگی 5. ماهانه
مرسومترین تایم فریمهای دقیقهای، 1 دقیقه، 5 دقیقه، 15 دقیقه و 30 دقیقه است. در تایم فریمهای ساعتی، تایم فریم یک ساعته و 4 ساعته برای معاملهگران جذابتر هستند و بیشتر استفاده میشوند.
یکی از نرم افزارهای مطرح دنیا برای تحلیل تکنیکال، نرم افزار متاتریدر است. با ورود به این برنامه در نوار بالایی انواع مختلفی از تایم فریمها با توجه به نیاز شخصی شما و هدف شما از ترید در اختیارتان قرار میگیرد که در شکل زیر مشاهده میکنید.
علاوه بر دستهبندی بالا تایم فریمها در یک دستهبندی کلیتر دیگر قرار میگیرند که به سه دسته تقسیم میشوند و عبارتند از: کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت.
اولین چیزی که در مورد این دستهبندی باید به خاطر بسپارید این است که معاملهگران مختلف چه در بازار فارکس و چه در بازار ارزهای دیجیتال تعاریف واحدی برای هر کدام از این تقسیمات دورهای ندارند. این تقسیمات دورهای در محدودههایی با یکدیگر همپوشانی دارند و ممکن است تایم فریمی که برای یک معاملهگر روزانه بلندمدت باشد برای معاملهگر دیگری که معمولا ماهانه کار میکند کوتاه مدت تلقی شود.
بیایید مزایا و معایب هر یک را بررسی کنیم:
تایم فریم بلندمدت
معاملهگران در تایم فریم بلندمدت معمولاً به نمودارهای روزانه و هفتگی مراجعه میکنند و این نمودارهای هفتگی یک چشم انداز بلندمدت برای تریدر ایجاد میکنند. از مزایایی که تایم فریم بلندمدت دارد میتوان به این موضوع اشاره کرد که شما نیازی ندارید که هر روز بازارها را چک کنید.
علاوه بر این معاملات کمتر در روز باعث پرداخت کارمزد کمتری میشود و نکتهی مهمتر این که شما زمان بیشتری برای فکر کردن در مورد هر معامله دارید.
اما از معایب تایم فریم بلندمدت صبر زیاد است! شما علاوه بر این که برای به پایان رساندن یک معامله در تایم فریم بلندمدت نیاز به زمان و صبر بیشتری دارید لازم است که مبلغ بیشتری در معامله قرار دهید. دلیل آن هم این است که صرف زمان زیاد برای یک معامله در بلندمدت با مبلغ کم قطعا سود کمتری هم برای شما به درک بیشتر تحلیل روند همراه خواهد داشت.
تایم فریم میان مدت
معاملهگران در تایم فریم میان مدت از تایم فریمهای ساعتی استفاده میکنند و معاملات را برای چند ساعت تا یک هفته بررسی میکنند و نگه میدارند. در تایم فریمهای میان مدت فرصتهای معاملاتی بیشتری وجود دارد و در نتیجه میتوانید درآمد بیشتری در سال کسب کنید، اما در نظر داشته باشید که کارمزد بیشتری هم پرداخت خواهید کرد. یک نکتهی بسیار مهم هم که در این تایم فریم باید در نظر داشته باشید این است که یک خبر تاثیرگذار بر درک بیشتر تحلیل روند بازار میتواند شما را به شدت متضرر بکند!
تایم فریم کوتاه مدت
معاملهگران در تایم فریم کوتاهمدت معمولا از نمودارهای دقیقهای مانند 1 دقیقه یا 15 دقیقه استفاده میکنند. معاملات در تایم فریم کوتاهمدت معاملات در روز انجام میشود و تا پایان روز تریدرها از آن معامله خارج میشوند. برای تریدرهایی که این تایم فریم را انتخاب میکنند فرصتهای معاملاتی بیشتری وجود دارد اما به همان میزان کارمزد بیشتری هم پرداخت میکنند. این نکته هم در نظر داشته باشید که این گونه معاملات از نظر ذهنی دشوارتر هستند و آمادگی بیشتری میطلبند.
شرایط تایم فریم معاملاتی استاندارد
تا اینجای مقاله با انواع تایم فریمهای معاملاتی آشنا شدید. ممکن است این سوال را در ذهنتان ایجاد شده باشد که کدام یک از این تایم فریم ها را برای معاملات خود انتخاب کنید. اما مطلب این است که درواقع شما نباید از بین تایم فریمها فقط یکی را انتخاب کنید! بلکه باید در ابتدا از تمامی تایم فریم ها برای پیدا کردن روند و یک ورود و خروج موفق در یک معامله استفاده کنید.
شما برای ورود به یک پوزیشن معاملاتی لازم است که روند قیمتی آن را در تایم فریمهای مختلف بررسی کنید و با توجه به آن حد سود و ضرر را مشخص کنید. بنابراین شرایط یک تایم فریم معاملاتی استاندارد در مرحلهی اول استفاده از تمامی تایم فریمها، و پس از بررسیهای لازم شما میتوانید در بازهی زمانی مورد نظر خود معامله را انجام دهید.
با انجام این کار شانس موفقیت در معامله را بالا میبرید و به همان میزان ریسک آن را هم کاهش میدهید. اهمیت بررسی روند در تایم فریمهای معاملاتی زمانی بیشتر میشود که روند نمودار در تایم فریمهای بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت با هم متفاوت باشد، در این صورت قطعا باید با احتیاط بیشتری وارد معامله شوید.
تمرکز بر روی یک تایم فریم باعث میشود اطلاعات زیادی را که ممکن است برای سبک معاملاتی خود مفید بدانید از دست بدهید. از سوی دیگر، یک استراتژی چند زمانه به شما امکان میدهد تا به مهمترین بازههای زمانی دارایی مورد معامله نگاه کنید، اما دورههای دیگر را نیز در نظر بگیرید.
به عنوان مثال، یک معاملهگر نوسانگیر می تواند تایم فریم کوتاه مدت را به عنوان تمرکز اصلی خود داشته باشد، اما باید روندها را در تایم فریم میانمدت و بلندمدت هم در نظر بگیرد.
یک نکته را در بررسی تایمفریم ها فراموش نکنید و آن این است که همیشه از "کل" به "جزء" بررسی کنید. یعنی در ابتدا در تایم فریم بلندمدت روند را مشخص کنید و سپس به سراغ تایم فریمهای میانمدت و کوتاهمدت بروید. در این روش میتوانید چشمانداز مناسبتری از نمودار قیمتی مورد نظر خود داشته باشید و بهترین تصمیم را برای معامله خود اتخاذ کنید.
بهترین تایم فریم معاملاتی برای ترید و سرمایهگذاری
واژگان "ترید" و "سرمایه گذاری" هر دو به انجام یک معامله اشاره دارند. اما به طور کلی سرمایهگذاری به معامله ای اطلاق میشود که زمان آن بلندمدت است و در کنار آن ترید کردن به معاملاتی اطلاق میشود که طیف وسیعتری از معاملات را در بازههای زمانی مختلف و اغلب کوتاه مدت شامل میشود.
تایم فریمهای بلندمدت برای سرمایهگذاری و تایم فریمهای کوتاهمدت معمولا برای ترید کردن انتخاب میشوند اما انتخاب بهترین تایم فریم معاملاتی به عوامل مختلفی بستگی دارد، بعد از شناسایی این عوامل شما با توجه آنها میتوانید انتخاب کنید که برای ترید و یا سرمایه گذاری کدام یک از تایم فریمها در ارز دیجیتال و فارکس برای شما مناسبتر هستند. بیایید این عوامل را بررسی کنیم:
- دارایی مورد معامله
یکی از این عوامل مهم در انتخاب بهترین تایم فریم معاملاتی نوع دارایی مورد معامله شماست. تایم فریمی که استفاده میکنید به داراییهایی که معامله میکنید بستگی دارد. بهترین تایم فریم برای معامله در بازار فارکس میتواند با بهترین تایم فریم برای سهام متفاوت باشد. ارزهای دیجیتال و سایر جفت ارزها معمولا نوسان بیشتری دارند ولی در بازارهای سهام اینگونه نیست و ثبات نسبتا بیشتری وجود دارد و بالتبع تایم فریم های متفاوتی هم باید در هر کدام استفاده کرد.
- استراتژی معاملاتی
علاوه بر این تایم فریمی که استفاده میکنید نیز بر اساس نوع استراتژی معاملاتی که استفاده میکنید متفاوت خواهد بود. اگر استراتژیها و اهداف معاملاتی متفاوتی دارید، لازم نیست یک تایم فریم واحد را انتخاب کنید. همچنین میتوانید یک حساب معاملاتی کوتاهمدت و یک حساب دیگر برای معاملات بلندمدت داشته باشید، بنابراین میتوانید بسته به افق و اهداف خود از همهی فرصتها به بهترین شکل استفاده کنید.
یک اصطلاح مهم در بازارهای مالی وجود دارد به نام "شخصیت معاملاتی". آشنایی با شخصیت معاملاتی می تواند به شما برای استفاده از بهترین تایم فریم معاملاتی برای ترید و سرمایهگذاری کمک کند.
یکی از دلایلی که معاملهگران در ابتدا آنطور که باید خوب عمل نمیکنند این است که معمولاً تایم فریم نامناسبی برای استراتژی معاملاتی و شخصیت معاملاتی خود انتخاب میکنند. از رایج ترین اشتباهاتی که یک تریدر تازه کار انجام میدهد این است که میخواهند "ره صد ساله را یک شبه طی کنند" و به سرعت ثروتمند شوند، بنابراین معامله در تایم فریم های کوتاه مدت مانند نمودارهای ۱ دقیقهای یا ۵ دقیقهای را آغاز میکنند.
واضح است که به سرعت نا امید میشوند زیرا تایم فریمی که انتخاب کرده اند با شخصیت معاملاتی آنها سازگار نیست. در یک تایم فریم مناسب و سازگار با شخصیت معاملاتی شما نباید احساس کنید که همه چیز آنقدر سریع اتفاق میافتد که تصمیمگیری برایتان دشوار است یا آنقدر آهسته است که نا امید میشوید.
راه حل چیست؟ تست کردن تایم فریم های متفاوت!
این نکته را فراموش نکنید که شما برای پیدا کردن "روند" لازم است که نمودار را در تمامی تایم فریم ها را بررسی کنید تا در یک پوزیشن معاملاتی درست قرار بگیرید و برخلاف روند بازار ترید نکنید زیرا ریسک بالایی دارد. اما برای پیدا کردن بهترین تایم فریم معاملاتی متناسب با شخصیت معاملاتی خود لازم است که مدتی تایم فریم های مختلف را امتحان کنید.
اهمیت تایم فریم معاملاتی در تحلیل تکنیکال
یک قانون اساسی در تحلیل تکنیکال وجود دارد و آن این است که "تاریخ تکرار میشود". نمودار قیمتی ای که شما با آن تحلیل انجام میدهید در واقع گذشتهی قیمتی آن ارز یا سهام و یا دارایی به خصوص است. دیدن یک تصویر کلی و جامع از روند قیمتی یک ارز در تحلیل تکنیکال میتواند بسیار حائز اهمیت باشد و به طور کلی بیس و پایهی تحلیل تکنیکال بر روی نمودار قیمتی و روند است.
نمودارها در تحلیل تکنیکال میتوانند انواع مختلفی داشته باشند، نمودار خطی، میلهای و شمعی از محبوبترین نمودارها برای تحلیلگران تکنیکال هست. در شکل زیر انواع این نمودارها را میبینید:
در نمودار خطی هر نقطه در نمودار نمایانگر تایم فریمی است که انتخاب کردهاید. برای مثال اگر تایم فریم یک ساعته را انتخاب کرده باشید هر نقطه از این نمودار نمایانگر تغییرات قیمتی در یک ساعت است. در نمودارهای شمعی که به هر خط عمودی در نمودار شمع یا کندل هم میگویند هر کندل نشان دهندهی تایم فریم انتخابی شماست. اهمیت تایم فریم معاملاتی در تحلیل تکنیکال اینجا بیشتر میشود که شما هر تایم فریمی که انتخاب کنید نمودار شما شکل متفاوتی به خود میگیرد و طبیعتا روند نمودار هم ممکن است تغییر کند.
بهترین تایم فریم معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال
اگرچه ممکن است ترسناک باشد، اما یک حقیقت ثابت شده در سرمایهگذاری این است که: برای کسب بازده بیشتر، باید ریسک بیشتری را بپذیرید. هنگامی که قصد دارید در کوتاه مدت درآمد کسب کنید، باید آماده باشید که مبلغ سرمایه گذاری خود را نیز در آن بازه زمانی از دست بدهید، به خصوص در بازارهای پر نوسانی مانند ارزهای دیجیتال.
خوب است بدانید که معاملات روزانهی کریپتوها با معاملات روزانهی سایر داراییها متفاوت است هنگامی که روزانه داراییهای مالی سنتی مانند سهام یا فارکس را معامله میکنید، میتوانید از محرکهای اصلی بازار که از قبل تثبیت شده مانند گزارش سود آیندهی یک شرکت یا تصمیم نرخ بهره یک کشور پیروی کنید. اما در بازار ارزهای دیجیتال این موارد وجود ندارد. به همین دلیل است که انجام تجزیه و تحلیل بنیادی برای توسعهی استراتژی معاملات روزانه برای ارزهای دیجیتال بسیار سختتر است.
اما معاملهگران در بازار ارزهای دیجیتال چگونه باید بهترین تایم فریم برای معاملات کریپتو را تعیین کنند؟
پاسخ این است که اکثر معاملهگران باید هنگام شروع کار به فریمهای دو زمانه پایبند باشند و در صورت نیاز ممکن است حداکثر تا سه فریم افزایش دهند. فریمهای دو زمانه و سه زمانه و در اصطلاح کلی "فریمهای چند زمانه" به معامله گر کمک میکند تا روند را درست شناسایی کند، به عنوان مثال، یک معاملهگر ممکن است از تایم فریم روزانه برای مشاهده روند بلندمدت و سپس از تایم فریم 4 ساعته برای یافتن نقاط ورودی و خروجی استفاده کند.
نکتهی مهم در انتخاب تایم فریم در ارز دیجیتال این است که مبتدیان اغلب بر روی یک تایم فریم واحد تمرکز میکنند و زمانی که در حال تعیین بهترین ساعات برای معاملهی کریپتو هستند، روند زیربنایی قویتر را نادیده میگیرند. از طرف دیگر، معاملهگران ممکن است روند اصلی را دنبال کنند، اما اهمیت تنظیم دقیق ورودیهای خود را در یک تایم فریم مناسب کوتاه مدت نادیده میگیرند. بنابراین در تمامی معاملات خود استفاده از تایم فریمهای مختلف را برای پیدا کردن روند و نقاط خروج و ورود مد نظر قرار دهید.
سخن پایانی
کوچکترین اشتباهی در معاملات بازارهای مالی میتواند شما را دچار ضرر و زیان سنگینی کند. اینجاست که اهمیت آموزش و یادگیری مشخص میشود. علاوه بر این تکرار و صبر در آموزش هم فراموش نکنید. در مبحث تایم فریم در فارکس و ارز دیجیتال نیز باید با سه کلید واژهی "آموزش، تکرار و صبر" تمرین کنید تا درصد موفقیت خود را در معاملات افزایش دهید؛ اگر تمایل داشتید میتوانید جهت کسب اموزش ارز دیجیتال به صفحه آموزش رایگان ارز دیجیتال مراجعه کنید.
ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال
رسم خطوط روند یکی از مباحث مهم و پایهای در تحلیل تکنیکال است که متاسفانه آنچنان که باید و شاید به درستی آموزش داده نشده است. در این مقاله سعی میکنیم ضمن آموزش ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال، به نکاتی جالبی در این زمینه اشاره خواهیم کرد که احتمالا در جایی به آنها اشاره نشده است و آخرین دستاوردهای تحلیلگران و اساتید تحلیل فنی در دنیا است. اگر به تحلیل تکنیکال سهام در بورس علاقهمند هستید این مقاله را از دست ندهید.
منظور از روند قیمت چیست؟
اگر به چارت سهام یا هر دارایی دیگر (مثل نمودار قیمت دلار، طلا، بیت کوین و …) نگاه کنید متوجه میشوید قیمتها علاقه دارند در یک روند یا سیر مشخصی حرکت کنند.
درک این موضوع بسیار ساده است و تشخیص یک روند قیمتی در چارت چندان سخت نیست. به تصویر زیر نگاه کنید. به روند حرکت قیمت توجه کنید که چگونه در یک مسیر صعودی یا نزولی حرکت میکند.
روندها در قیمت
همان طور که در تصویر بالا مشاهده میکنید قیمت تمایل دارد در یک روند مشخص حرکت کند. باتوجه به شکل بالا میتوان انواع روند قیمتی را تعریف کرد.
انواع روند قیمتی
بر این اساس میتوان گفت قیمتها در حالت کلی در یکی از سه روند صعودی (با رنگ سبز مشخص شده است) یا در یک روند نزولی (با رنگ قرمز مشخص شده) و یا در یک روند خنثی (با رنگ سیاه مشخص شده است) حرکت میکنند. روندها در مقاطعی شیب بیشتری دارند در برخی مقاطع شیب کمتر و در نقاطی شاهد بازگشت روند از نزولی به صعودی و برعکس هستیم.
- روند صعودی
- روند نزولی
- روند خنثی
خطوط روند در تحلیل تکنیکال
تحلیلگران تکنیکالی برای آنکه روند و سمت و سوی یک حرکت قیمتی را مشخص کنند سعی میکنند روندها را در چارت قیمت، با یک خط راست مشخص کنند. این خطوط فرضی که بر روی نمودار رسم میشوند به خط روند مشهور هستند. رسم خطوط روند اصولی دارد که در ادامه مفصلا درباره ان صحبت خواهیم کرد.
آموزش ترسیم خطوط روند
هدف از ترسیم خط روند بر روی نمودار این است که تحلیلگر بهتر بتواند روند قیمتی را مشاهده و بر اساس آن رفتار آتی قیمت را پیش بینی کند. برای ترسیم خطوط روند در تحلیل تکنیکال باید قلهها و یا درههای ایجاد شده بر روی نمودار را (نقاط پیوت) به یکدیگر متصل کنید. به تصویر زیر نگاه کنید.
در تصویر بالا مشاهده میکنیم که سیر حرکت نمودار از نقطه A به بعد نزولی شده است و این موضوع با چشم کاملا مشخص است. حال فرض کنید میخواهیم برای این نمودار یک خط روند نزولی رسم کنیم. میتوانیم با اتصال نقاط B، A و C و امتداد آن این خط روند نزولی را به سادگی رسم کرد که نتیجه آن را در تصویر زیر مشاهده میکنید.
خط روند نزولی
در اینجا توجه به چند نکته ضروری است:
در یک روند نزولی برای ترسیم خط روند نزولی باید حتما قلهها را به یکدیگر وصل کنید (مانند تصویر بالا) اما در یک روند صعودی برای ترسیم خط روند صعودی باید حتما درهها را به یکدیگر متصل کنید (مانند تصویر زیر).
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
خط روند صعودی
توجه کنید خط روند باید به گونهای رسم شود که قیمت به سمت دیگر خط نفوذ نکرده باشد. برای مثال خط روند زیر اشتباه ترسیم شده درک بیشتر تحلیل روند است.
ترسیم اشتباه خط روند
در تصویر بالا میبینیم که خط روند طوری رسم شده است که در نقطه B قیمت به سمت دیگر خط نفوذ کرده است. این اشتباه باعث میشود که طبق این تحلیل در E شاهد شکست خط روند نزولی باشیم (درباره شکست خطوط روند در ادامه توضیح خواهیم داد) در صورتی که اگر خط روند در این نمودار به درستی ترسیم میشد، قیمت همچنان زیر خط روند قرار دارد. در تصویر زیر ترسیم صحیح خط روند در چارت بالا را مشاهده میکنید.
میبینید که در نقطهی E شکستی حاصل نشده است. البته توجه کنید سایهی کندلها اگر در خط روند نفوذ کنند قابل پذیرش است ولی بدنه کندل به هیچ عنوان نباید در خط روند ترسیم شده نفوذ کرده باشد.
همچنین توجه کنید برای ترسیم خطوط روند اتصال 2 نقطه (دو قله یا دو دره) کفایت میکند. اما هر چقدر تعداد نقاطی که به خط روند واکنش نشان داده است بیشتر باشد، آن خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار است. هر چقدر اعتبار یک خط روند بیشتر باشد، در صورت شکست خط روند احتمال بیشتری وجود دارد که روند سهم تغییر کند.
شکست خط روند چیست؟
در صورتی که قیمت بتواند با یک کندل قوی از خط روند عبور کند و در آن سوی آن بسته شود اصطلاحا میگوییم خط روند شکسته شده است. توجه کنید قیمت باید بتواند چند کندل نیز در آن سمت خط روند خودش را تثبیت کند تا ما بتوانیم با قطعیت شکست خط روند را اعلام کنیم.
در تصویر زیر شکست خط روند را در نقطه A مشاهده میکنید.
در تصویر بالا میتوانید مشاهده کنید که چگونه با شکست خط روند نزولی، روند سهم صعودی شده است. بنابراین شکست خط روند نزولی یک سهم میتواند موقعیت خوبی برای خرید سهم باشد. البته افراد مبتدی به محض دیدن یک شکست در خط روند به سرعت وارد معامله میشوند، در حالی که بسیاری پیش میآید که شکست فیک باشد (شکست فیک یا مصنوعی اصطلاحی برای شکستی است که روند را تغییر نمیدهد).
برای تشخیص شکست واقعی از شکست فیک باید صبر کرد. معمولا شکستها با پولبک همراه هستند. در صورتی که پولبک تکمیل شود، افزایش حجم معاملات و افزایش قیمت میتواند نشانه این باشد که شکست واقعی است و میتواند یک سیگنال خرید تلقی شود. توجه کنید در این زمینه جزئیات زیادی وجود دارد که باید در یک مقاله جداگانه درباره ان صحبت کنیم.
چگونه می توان اعتبار یک خط روند را تعیین کنیم؟
در اینجا لازم است که درباره اعتبار خط روند کمی بیشتر صحبت کنیم. در وهله اول توجه کنید این خطوط فرضی هستند و الزامی ایجاد نمیکند که حتما همه چیز طبق این خط پیش برود. افراد مبتدی معمولا به این خطوط تعصب دارند در حالی واقعیت بازار چیز دیگری است. اعتبار خط روند معمولا به تعداد برگشتهایی که قیمت با برخورد به این خط داشته است بستگی دارد. همچنین طولانی تر بودن زمانی که خط روند صحت خود را حفظ کرده است باعث اعتبار بیشتر آن میشود.
توجه کنید خطوط روند همان سطوح حمایت و مقاومت دینامیکی هستند. برای اطلاعات بیشتر به مقاله خطوط حمایت و مقاومت در بورس مراجعه کنید.
بنابراین اگر در یک خط روند صعودی، قیمت تعداد دفعات بیشتری در این سطح حمایت شده باشد طبیعی است که اعتبار بیشتری دارد. برای خط روند نزولی (سطح مقاومت دینامیکی) نیز داستان به همین صورت است. به عنوان مثال، خط روندی که 5 مرتبه قیمت را لمس کرده و همچنان پایدار مانده بسیار مهم تر و معتبر تر از خط روندی است که تنها 3 مرتبه در برابر قیمت ایستادگی کرده است.
هر چقدر اعتبار خط روند بیشتر باشد شکست آن اهمیت بیشتری دارد. نکته بعدی که باید توجه کنید این است که پیوتهای مینور اهمیت چندانی ندارند بلکه این پیوتها ماژور هستند که به یک خط روند اعتبار بیشتری میبخشند. از این رو بهتر برای ترسیم خط روند به درهها و قلههای ماژور توجه بیشتری کنید.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
معرفی انواع روش تحلیل بیت کوین
بسیاری از سرمایه گذاران تازه وارد بیت کوین (Bitcoin) اطلاعات زیادی در مورد روش تحلیل بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال ندارند. این در حالیست که داشتن دانش و علم کافی در خصوص چگونگی ترید و انجام معاملات نیازی اساسی برای کسب سود مستمر و ادامهدار از حوزه رمزارز است. با آنکه کسب سودهای اتفاقی میتواند در کوتاه مدت سرمایه گذاران را به هیجان آورد، اما تبدیل کردن یک اتفاق به فرآیندی ادامهدار نیاز به کسب مهارت و صرف زمان زیادی دارد. مرور و یادگیری مطالب عنوان شده در این مقاله میتواند به شما کمک کند تا درک بهتری از چگونگی خرید بیت کوین و روش انجام معاملات رمزارز درک بیشتر تحلیل روند بدست آورید:
- ۵ تحلیل اساسی در مورد قیمت بیت کوین
- انواع تجزیه و تحلیل بیت کوین
- در مورد اقتصاد بیت کوین بیشتر بدانید
پیش از آنکه با روش تحلیل بیت کوین آشنا شوید، بهتر است ابتدا کمی در خصوص روشهای تحلیل فاندامنتال BTC آگاهی یابید.
۵ روش تحلیل فاندامنتال قیمت بیت کوین
هنگام ارزیابی قیمت بیت کوین و روند آن، روشهای زیادی وجود دارد که میتوانید آنها را در تجزیه و تحلیل خود به کار بگیرید. همانند حوزههای مالی سنتی، تحلیل بنیادی میتواند اساسیترین عامل برای کشف درک بیشتر تحلیل روند ارزش واقعی BTC در بازار ارزهای رمزپایه باشد. بنابراین باید بدانیم که چه اصول فاندامنتالی بر BTC حکمفرما هستند و روی آنها تمرکز کنیم. در زیر ۵ عامل مرسوم را که بر قیمت BTC تأثیر گذار هستند را بررسی میکنیم.
فعالیت های معاملاتی نهنگ های بیت کوین
نهنگهای بیت کوین همان سرمایه گذاران اصلی بازار هستند که دارایی قابل توجهی را در اختیار دارند و قادر به تغییر قیمت BTC و همچنین کل بازار ارزهای رمزپایه بوده و اغلب نوسانات زیادی را در بازار ایجاد میکنند.
برای بررسی تحرکات و معاملات نهنگ های بزرگ میتوانید حساب توییتر Whale [email protected] را زیر نظر داشته باشید.
معاملات تأیید نشده
ممپول (Mempool) جایی است که تمام معاملات تایید نشده BTC در انتظار تأیید هستند. هرچه تعداد معاملات تأیید نشده بیشتر باشد، تأیید تراکنشها بیشتر طول خواهد کشید.
برای مثال با توجه به اینکه در بازه زمانی ۱۹ فوریه تا ۱۳ مارس سال ۲۰۲۰، دورانی که بیت کوین ۶۰ درصد از ارزش خود را از دست داد، مشخص شد که همبستگی ابعاد ممپول BTC و قیمت آن منفی ۴۱.۲- درصد است. این یک رابطه بسیار قدرتمند است که نشان میدهد سایز ممپول یا تراکنشهای تأیید نشده با هم رابطه عکس دارند.
نرخ هش
نرخ هش بیت کوین معیاری است که نشان میدهد کار ماینرهای BTC در استخراج این رمزارز چقدر سخت است. در واقع این معیار به قدرت محاسباتی کل ماینرهایی که در اعتبار سنجی بلاکچین BTC مشارکت دارند، اشاره میکند.
هرچه توان محاسباتی به کار گرفته شده در بلاکچین BTC بیشتر باشد، این شبکه از امنیت بیشتری برخوردار خواهد بود. هرچه این درک بیشتر تحلیل روند نرخ بیشتر باشد جذابیت استخراج نیز بیشتر است و به نظر میرسد چشم انداز قیمت بیت کوین در آینده نزدیک بهتر و بهتر شود.
هاوینگ یا نصف شدن پاداش استخراج بیت کوین
یکی از عوامل مهم در تحلیل بیت کوین هاوینگ یا نصف شدن پاداش استخراج BTC است که هر ۴ سال یک بار اتفاق میافتد. آخرین هاوینگ در ماه می سال ۲۰۲۰ اتفاق افتاد که باعث شد پاداش استخراج بلاک از ۱۲.۵ به ۶.۲۵ BTC کاهش یابد. این قانون میزان عرضه BTC جدید به شبکه را کاهش میدهد، اما از لحاظ نظری تقاضا ثابت باقی خواهد ماند و یا حتی افزایش خواهد یافت و احتمالاً همین امر قیمت BTC را افزایش خواهد داد.
افزایش قیمت تتر (USDT)
مانند سایر داراییهای سنتی، بیت کوین نیز به دلار آمریکا قیمت گذاری میشود و در حال حاضر اکثر صرافیهای رمزارز از مبادلات USDT با BTC پشتیبانی میکنند. تتر یا USDT یک استیبل کوین (Stablecoin) یا ارز پشتوانهدار است که حدوداً ارزشی معادل یک دلار آمریکا دارد. به نسبت افزایش یا کاهش قیمت تتر نسبت به دلار آمریکا، در اصطلاح پرمیوم (Premium) گفته میشود. ایجاد پرمیوم مثبت تتر میتواند نشان دهنده افزایش قیمت بیت کوین و پرمیوم منفی نیز میتواند انعکاس دهنده افت قیمت BTC در آینده باشد.
با در نظر گرفتن این اطلاعات ممکن است درک بهتری از ارزش واقعی BTC و همچنین زمان مناسب برای خرید یا فروش آن بدست آورید. در ادامه به توضیح انواع روش های تحلیل بیت کوین میپردازیم.
انواع روش های تجزیه و تحلیل بیت کوین
سرمایهگذاران علاقهمند به ارز دیجیتال بیت کوین باید در نظر داشته باشند که سه نوع روش اساسی برای تحلیل بازار ارزهای رمزپایه و BTC وجود دارد: تحلیل بنیادی یا فاندامنتال، تحلیل فنی یا تکنیکال و تحلیل احساسی.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال بیت کوین
تجزیه و تحلیل فاندامنتال متغیرهای اصلی را که بر عرضه و تقاضای ارز دیجیتال تأثیر میگذارند، بررسی میکند. این یک رویکرد کاملاً منطقی است، زیرا قیمت یک دارایی تابعی از عرضه و تقاضای آن است.
به طور مثال با کاهش عرضه BTC و افزایش تقاضا برای خرید آن میتوان نتیجه گرفت که این رمزارز روندی صعودی را پیش رو خواهد داشت. تحلیلگران در تحلیل فاندامنتال قیمت را به وسیله چارتها پیشبینی میکنند. در نظر داشته باشید که تحلیل فاندامنتال در بازار ارزهای دیجیتال به دلیل دارا بودن شرایطی خاص، متفاوتتر از بازارهای دیگر است. در این بازار میبایست به اصول و ویژگی توکنها از قبیل مدل اقتصادی، فنی و میزان عرضه آنها تسلط کافی داشت تا بتوان تحلیل درستی انجام داد.
در روش تحلیل بیت کوین به صورت فاندامنتال، به اخبار مرتبط با ارزهای دیجیتال و BTC، بررسی تکنولوژی، فاندامنتال رمزارز یا توکنومیک و همچنین تاثیر بازارهای مالی بر BTC توجه میشود.
تحلیل فنی یا تکنیکال بیت کوین
تجزیه و تحلیل فنی شامل بررسی داده های بازار است. با بررسی قیمت و حجم معاملات به منظور درک بهتر شرایط می بایست قدم اول را برداشت. با بررسی این اطلاعات تحلیل گران فنی امیدوارند که بتوانند درک بهتری از اقدامات پیش رو در بازار داشته باشند.
روش تحلیل تکنیکال بیت کوین
تحلیلگر با استفاده از داده ها در نمودار قیمت نقاط مناسب برای خرید و فروش بیت کوین را پیدا می کند. چارلز داو اولین شخص بود که از تحلیل تکنیکال استفاده کرد. تحلیل گران با استفاده از این تحلیل بازه های زمانی که تقاضای BTC افزایش یا کاهش داشته است را استخراج کرده قیمت را پیش بینی می کنند. همچنین با توافق جمعی از این تحلیل گران با تحلیل تکنیکال به یک نقطه مشترک قیمتی می رسند که در نقطه ای به نام حمایت شروع به خرید بیت کوین کرده و در قیمتی بالاتر به نام مقاومت اقدام به فروش می کنند.
تحلیل احساسی بیت کوین
تجزیه و تحلیل احساسی شامل درک بهتر ذهنیت معامله گران است. بازار متشکل از سرمایه گذارانی است که در مجموع باعث تغییر قیمت ها می شوند. اگر یک سرمایه گذار بتواند بینشی صحیح در مورد آنچه که فکر می کند به دست آورد ممکن است بتواند تصمیمات آگاهانه تری را اتخاذ کند. یک روش عملی برای درک بهتر احساسات پیرامون ارز دیجیتالی مانند BTC بررسی داده های کوتاه مدت و بلندمدت موجود است. به عنوان مثال یکی از منابع بالقوه اطلاعات، داده های گوگل ترندز است که می تواند اطلاعاتی راجع به علاقه جستجو برای کلمات کلیدی مانند “بیت کوین” فراهم کند.
در مورد اقتصاد بیت کوین بیشتر بدانید
اگر یک سرمایه گذار بخواهد آماده تصمیم گیری آگاهانه در مورد بیت کوین شود، می تواند با کسب اطلاعاتی درمورد اقتصاد پیرامون این ارز دیجیتال سود زیادی ببرد. گرچه برخی فکر می کنند BTC صرفاً یک فناوری است اما این یک نگرش بسیار سطحی بوده زیرا این یک سیستم اقتصادی نوین است که به لطف وجود ارزهای دیجیتال امکان پذیر شده است.
اقتصاد بیت کوین (Bitcoin)
یادگیری در مورد اقتصاد پیرامون BTC می تواند یک سرمایه گذار را مجبور به بررسی بسیاری از سوالات کند. سرمایه گذارانی که قصد سرمایه گذاری در BTC را دارند باید درباره ارقام کاربردی آن مانند تعداد عرضه BTC، سرمایه بازار که معیاری برای ارزیابی ارزش کل دارایی است؛ بیشتر مطالعه کنند. این معیار می تواند به یک سرمایه گذار کمک کند تا نگاهی سریع به ارزش کل BTC بیندازد.
سرمایه گذاران که به فکر سرمایه گذاری در BTC هستند باید از نوسانات بسیار شدید قیمتی BTC در طول تاریخی که به وجود آمده است ؛ آگاه شوند. ارزش کل این بازار در سال ۲۰۱۷ به طور قابل توجهی افزایش یافت. اما پس از آن سقوط کرد و مجددا در ۸ فوریه ۲۰۲۱ رکورد خود را در قیمت ۴۸۰۰۰ دلار زد.
از روش تحلیل بیت کوین چه میدانیم؟
در هنگام ارزیابی و تحلیل بیت کوین ، سرمایهگذاران بالقوه میتوانند از روشهای تجزیه و تحلیل فاندامنتال (Fundamental) یا بنیادین ، تحلیل تکنیکال یا فنی و تحلیل احساسی استفاده کنند.
سرمایه گذاران همچنین باید بیشتر با اقتصاد BTC یا عوامل مختلفی که بر عرضه و تقاضای این رمزارز اثر میگذارند، آشنا شوند. این متغیرها بسیار مهم هستند چرا که قیمت، تابعی از عرضه و تقاضا است.
همچنین سرمایه گذاران باید به یاد داشته باشند که نوسانات قیمتی شدیدی در بازار BTC وجود دارد پس باید ضمن رعایت اصول مدیریت سرمایه، از استانداردهای معاملاتی مشخص استفاده کرده و از تصمیمات احساسی دوری کنند.
سوالات متداول روش تحلیل بیت کوین
آیا می توان قیمت بیت کوین را پیش بینی کرد؟
قیمت بیت کوین یک روز افزایش می یابد و روز دیگر کاهش. یا بهتر است بگوییم در طوی یک ساعت ممکن است چندین نقطه صعودی و نزولی را تجربه کند. بنابراین پیش بینی آن در کوتاه مدت بسیاردشوار است.
سرمایه گذاران با قیمت هایی که مرتباً در نوسان هستند اغلب می توانند BTC را با قیمت پایین خریداری کنند و سپس آن را با قیمت بسیار بالاتری بفروشند. اما این روش دارای ریسک زیادی است. به همین دلیل می بایست با تحلیل تکنیکال وارد شد و از این نوسان های قیمتی سودهای خوبی کسب کرد.
چگونه نمودارهای بیت کوین را بخوانیم؟
نمودارهای بیت کوین معمولاً پیشرفت قیمت را با استفاده از کندل ها یا همان شمع ها نشان می دهند. هر کندل نشان دهنده یک بازه زمانی خاص است و محدوده قیمت در آن بازه زمانی نشان داده می شود.
نمودار معمولاً شامل انواع شاخص های تجزیه و تحلیل تکنیکال است. محبوب ترین سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند، شاخص مقاومت نسبی (RSI)، سطح اصلاح فیبوناچی هستند.
چگونه می توان روش تحلیل بیت کوین را یاد گرفت؟
مراحل ساده معاملات در BTC به این صورت است که در ابتدا بدانید چه چیزی قیمت بیت کوین را تغییر می دهد. سپس سبک و استراتژی معاملاتی در بازار بیت کورن خود را انتخاب کنید. تصمیم بگیرید که چطور وارد بازار معاملات BTC می شوید.
آیا شروع به استخراج می کنید یا از صرافی بیت کوین خریداری می کنید. تصمیم بگیرید قصد ماندن طولانی مدت در این بازار را دارید یا با هدف کسب سود در کوتاه مدت وارد می شوید. توقف و محدودیت های خود را مشخص کنید. روی بازار تمرکز داشته و همواره بر معاملات نظارت داشته باشید. البته برای انجام تمام این کارها نیازمند کسب اطلاعات و مطالعه روش تحلیل ها و یا شاید نیاز به رفتن به کلاس های آموزشی داشته باشید.
بازار گاوی چیست؟ تعریف، مثال و تکنیک در ترید
یکی از اساسیترین و مهم ترین مسائل در بازارهای مالی، روند بازار نام دارد. روند بازار یا (Market Trend) را اغلب میتوان به عنوان جهت کلی حرکت یک دارایی یا بازار درک بیشتر تحلیل روند در نظر گرفت. درواقع به همین خاطر است که تحلیل گران تکنیکال و بنیادین، روند بازار را به نحوی دقیق بررسی میکنند. در این میان روند صعودی بازار با نام بازار گاوی شناخته میشود.
بازار گاوی برای ترید و معامله بسیار ساده است و میتوان از آسانترین استراتژیهای معاملهگری و سرمایهگذاری در چنین بازاری بهره برد. حتی معاملهگرهای بیتجربه نیز میتوانند با توجه به شرایط مطلوب بازار گاوی، پرسود عمل کنند. با این اوصاف درک چگونگی حرکت بازار در انواع دورهها نیز از اهمیت بسیار زیادی درک بیشتر تحلیل روند برخوردار است.
در این مقاله بیشتر در خصوص بازار گاوی و نحوه ترید و معامله در این روند صحبت خواهیم کرد.
بازار گاوی چیست؟
احتمالاً اصطلاحات بازار گاوی و یا خرسی را از زبان معاملهگران شنیده باشید. زمانی که یک معاملهگر از بازار گاوی صحبت میکند، به این معناست که انتظار دارد قیمتها بیشتر شوند و زمانی که از بازار خرسی صحبت میشود روند رو به کاهش قیمتها مدنظر است.
تعریف ساده بازار گاوی به زمانی اختصاص مییابد که در آن قیمتها صعودی و رو به افزایش است. از اصطلاح بازار گاوی اغلب در بازار سهام استفاده میشود. بااینحال میتوان این روند صعودی را در انواع بازارهای مالی از جمله فارکس، اوراق قرضه، کالاها، املاک و حتی ارزهای دیجیتال مشاهده کرد. علاوه بر این، اصطلاح بازار گاوی ممکن است درباره دارایی خاص مانند بیت کوین، اتریوم یا بایننس کوین هم استفاده شود.
البته استفاده از این اصطلاح به اینجا ختم نشده و میتواند به بخشهای مختلف نیز اشاره داشته باشد. بهعنوانمثال در توکنهای کاربردی(Utility token)، ارزهای مبتنی بر حفظ حریم خصوصی(Privacy coins) یا سهام بیوتکنولوژی (Biotech) نیز اصطلاح بازار گاوی مورداستفاده قرار میگیرد.
از اصطلاح گاوی همچنین میتوان به مفهوم سوددهی یک بازار در فاصلههای بلندمدت هم استفاده کرد، هرچند ممکن است این سناریو رخ ندهد. بهطورکلی گاوی بودن بازار لزوماً به این معنی نیست که در حال حاضر یک فرصت ترید طولانیمدت برای معاملهگر مهیا است بلکه به این مفهوم است که قیمتها در حال افزایشاند و یا انتظار میرود که افزایش پیدا کنند.
فراموش نکنید که بازار گاوی ابداً به این معنا نیست که افت یا نوسان قیمت وجود ندارد. به همین دلیل است که باید بازارهای گاوی را در بازه زمانی بزرگتری در نظر گرفت. باید توجه داشت که بازارهای گاوی میتوانند دارای دورههای افت یا ثبات نیز باشند. بااینوجود روند اصلی صعودی بازار شکسته نخواهد شد.
با نگاهی به نمودار بیت کوین در عکس پایین بیشتر متوجه این مسئله خواهید شد.
نمودار قیمتی بیت کوین (۲۰۲۰-۲۰۱۰)
همانطور که میبینید در این نمودار دورههای کاهش قیمت و حتی چند مورد سقوط شدید قیمت دیده میشود. بااینوجود این بازار از لحظه تأسیس تا به امروز صعودی است.
بنابراین تعریف بازار گاوی تا حد زیادی به دوره زمانی مورد نظر وابسته است. بهطورمعمول زمانی که از اصطلاح بازار گاوی استفاده میشود بازههای مورد نظر چندماهه یا چندساله است.
در تحلیل بازار، روند در بازه زمانی بزرگتر از اعتبار بیشتری نسبت به روند در بازه زمانی کوچکتر برخوردار است. بنابراین ممکن است در یک بازار گاوی طولانیمدت، دورههای بلندمدت افول قیمتی نیز مشاهده شود و ازآنجاییکه این حرکات خلاف روند اصلی است، آثار سوء ی از جمله بیثباتی بر بازار دارد.
نمونههای بازار گاوی
برخی از معروفترین نمونههای بازار گاوی در بورس اوراق بهادار آمریکا مشاهدهشده است. در این زمانها قیمت سهام و شاخصهای بازار (مانند Nasdaq 100) به طور مداوم در حال افزایش بوده است.
آنچه مشخص است اقتصاد جهانی بین بازارهای گاوی و بازار خرسی در نوسان است. این چرخههای اقتصادی میتواند سالها یا حتی دههها طول بکشد.
برخی معتقدند که بازار گاوی از دوران پس از بحران مالی ۲۰۰۸ آغازشده و تا زمان شیوع ویروس کرونا ادامه داشته است “طولانیترین بازار گاوی در طول تاریخ”. هرچند این مسئله با توجه به دیدگاه ما، میتواند درست یا نادرست تلقی شود.
اگر نگاهی به عملکرد بلندمدت شاخص ( Dow Jones Industrial Average (DJIA بیندازیم. میتوان مشاهده کرد که این بازار در یک قرن گذشته همواره گاوی بوده است. مطمئناً دورههایی از افول هم دیده میشود و سالها ادامه داشته است، مانند سال ۱۹۲۹ یا ۲۰۰۸ ، اما روند کلی همچنان رو به بالا بوده است.
عملکرد شاخص DJIA از سال ۱۹۱۵
برخی معتقدند که میتوان چنین روند مشابهی را در بازار بیت کوین نیز مشاهده کرد. اما مسلماً نمیتوان با قطعیت بیان کرد که آیا بیت کوین با یک بازار خرسی چندساله مواجه خواهید شد یا خیر. همچنین توجه داشته باشید که اکثر ارزهای دیجیتال دیگر (altcoins) احتمالاً هرگز افزایش قیمتی مشابه بیت کوین را تجربه نخواهند کرد، پس با دانستن این نکته آگاهانه سرمایهگذاری کنید.
تفاوت بازار گاوی با بازار خرسی در چیست؟
درواقع این دو اصطلاح مفاهیم متضادی هستند. به همین خاطر دریافتن تفاوت آنها نباید چندان کار دشواری باشد. اگر روند قیمت در بازار گاوی افزایش باشد، این روند در بازار خرسی رو به کاهش است.
تفاوت این دو بازار موضع معاملهگران و سرمایهگذاران را نیز مشخص میکند. در بازار گاوی، معاملهگران و سرمایهگذاران معمولاً موقعیت لانگ (Long) داشته درحالیکه در یک بازار خرسی موقعیت آنها روی شورت (Short) تنظیم میشود و یا حتی ترجیح میدهند وارد معاملات نشده و سرمایه خود را به صورت نقد نگهداری کنند.
در بعضی موارد، تبدیل سرمایه به پول نقد یا ارزهای دیجیتال با نرخ ثابت (Stable coins) ممکن است به معنای گرفتن موقعیت Short یا محافظت سرمایه (Hedge) محسوب شود، چرا که روند نزولی قیمتها کاملاً قابل انتظار است.
البته بد نیست بدانید که استراتژی نقد شدن به حفظ سرمایه میانجامد و موقعیت شورت (Short) گرفتن به معنای کسب سود از کاهش قیمت یک دارایی است. همینطور اگر یک دارایی را به امید اینکه با قیمت پایین خریداری کنید به فروش برسانید، حتی اگر از این کاهش به صورت مستقیم سودی به شما نرسد باز هم موقعیت شورت (Short) گرفتهاید.
در این میان نباید کارمزدها را از یاد ببرید. استراتژی تبدیل سرمایه و نگهداری آن به صورت ارزهای دیجیتال با نرخهای ثابت هزینهبر نیست و مجبور به پرداخت کارمزدهای احتمالی در زمانهای متفاوت نخواهید شد و تنها در زمان برداشت و انتقال به کیف پول است که باید کارمزد پرداخت کنید.
فراموش نکنید که بسیاری از موقعیتهای شورت (Short) برای باز ماندن سفارش نیازمند پرداخت کارمزد یا پرداخت نرخ بهره هستند. به همین خاطر معاملات آتی یا فیوچر (Futures) برای معاملات بلندمدت شورت (Short) ایدئالتر است زیرا برای انجام این معاملات کارمزدی شامل آنها نمیشود.
چگونه معاملهگران میتوانند از بازارهای گاوی کسب سود کنند؟
مسئله اساسیای که در پشت معاملات بازارهای گاوی وجود دارد، نسبتاً ساده است. قیمتها در حال افزایش است، به همین خاطر گرفتن موقعیت لانگ (Long) بر معاملات و خرید در کف (Buying dips)، بهطورکلی یک استراتژی منطقی به شمار میرود. به همین دلیل استراتژی خرید و نگهداری (Hold Strategy) و میانگین هزینه دلار (Dollar-cost averaging) بهطورکلی برای بازارهای بلندمدت گاوی مناسب است.
به قول جمله معروف که ” روند دوست شماست، تا زمانی که دیگر دوست شما نباشد!” شما باید جهت معاملات را با روند بازار تنظیم کنید و در عین حال فراموش نکنید که هیچ روندی همیشگی نیست و ممکن است یک استراتژی در بخشهایی از یک چرخه بازار عملکرد مناسبی نداشته باشد.
در بازار تنها مسئله قطعی این است که هیچ قطعیتی وجود ندارد و همهچیز میتواند تغییر کند و قطعاً تغییر خواهد کرد. همانطور که با شروع همهگیری ویروس COVID-19 مشاهده کردیم، بازارهای گاوی چندساله میتواند تنها ظرف چند هفته از بین بروند.
به طور طبیعی، بیشتر سرمایهگذاران در بازار گاوی تمایل دارند پول بیشتری برای هر دارایی بپردازند یا اصطلاحاً رفتار گاوی (Bullish) از خود نشان دهند. این امری منطقی است زیرا میدانند قیمتها در حال افزایش است بنابراین احساس کلی (Sentiment) به بازار نیز باید گاوی باشد. بااینحال، حتی در بازار گاوی، برخی از سرمایهگذاران رفتاری خرسی خواهند داشت و اگر از استراتژی معاملاتی مناسبی بهره ببرند، حتی ممکن است در معاملات کوتاهمدت نزولی، با شورت (Short) گرفتن سود هم کسب کنند.
به همین ترتیب، برخی از معاملهگران تلاش میکنند تا از سقفهای اخیر در بازار گاوی موقعیت شورت (Short) بگیرند. بااینوجود، اینها استراتژیهای پیشرفتهای هستند و بهطورکلی برای تریدرهای حرفهای مناسبتر است. به عنوان یک معاملهگر کمتجربه، معقولتر است تا بر اساس روند ترید کنید. بسیاری از سرمایهگذاران در تلاش برای گرفتن موقعیت شورت (Short) در بازار گاوی به دام افتادهاند. هرگز فراموش نکنید که قدم گذاشتن در مقابل یک گاو خشمگین یا یک لوکوموتیو کاری خطرناک است.
سخن آخر
بهطورکلی سادهترین استراتژی معاملات در هر روند، پیروی از جهت و روند کلی بازار است و همانطور که اشاره شد، بازارهای گاوی نه تنها برای تریدرهای حرفهای که حتی برای معاملهگران مبتدی و تازهکارهای بازار نیز فرصتی مناسب باشد. با وجود همه این مسائل فراموش نکنید که مدیریت ریسک صحیح و یادگیری مداوم از اشتباهات برای کم کردن امکان خطا تا حد ممکن ضروری است.
کندل چکش چیست؟ + الگوی چکش معکوس، اعتبار و تایید
کندل چکش یکی از محبوبترین الگوهای بازگشتی Candlestick است که نسبت به الگوی چکش معکوس یا وارونه سیگنال معتبرتری صادر میکند. تشکیل الگوی تک کندلی Hammer در انتهای یک روند نزولی، میتواند بیانگر شروع یک روند صعودی باشد. اگر شما هم جزء علاقهمندان معامله بر اساس پرایس اکشن هستید قطعا آشنایی با الگوهای کندل استیک جزء قدمهای اولیه برای شماست. تمامی این الگوها در ظاهر چیزی جزء یک تعریف ساده نیستند اما اگر با مفاهیم آن آشنا شوید به درک مطلوبی از احساسات تریدرها و روانشناسی بازار خواهید رسید. برای مثال اگر یک کندل شامل بدنهای کوتاه و سایه پایینی بلند باشد به آن کندل چکش میگوییم. در ادامه مفاهیمی از همین تعریف ساده را خدمت شما تشریح میکنیم تا متوجه شوید که آموزش تحلیل تکنیکال نیازمند درک عمیق اصول و مفاهیم است نه صرفا یادگیری تعاریف. خواهشا خط به خط این مقاله را با دقت مطالعه بفرمایید.
کندل چیست؟
همانطور که در مقالات قبلی گفته شد 3 نوع نمودار معروف در تحلیل تکنیکال وجود دارد: خطی، میلهای و شمعی. کندلها به عنوان اجزاء تشکیلدهنده نمودارهای شمعی – ژاپنی، شامل 4 داده قیمتی “Close, Open, High, Low Price” هستند. شکل زیر مفهوم کندلها را نشان میدهد که شامل بدنه (Body) و سایه (Shadow) است. تفاوت در طول بدنه و سایه به همراه رنگ بدنه کندلها، باعث شکلگیری الگوهای مختلف Candlestick میشود. در واقع اگر مفهوم Candle را بدرستی درک کنید حتی نیازی به یادگیری انواع الگوهای کندل استیک ندارید! چرا که الگوهای مختلف صرفا بیانگر ویژگیها و مفاهیم کندل ها هستند.
کندل چکش (Hammer) چیست؟
کندل چکش یکی از معروفترین الگوهای بازگشتی صعودی است. بدینصورت که تشکیل آن در انتهای یک روند نزولی میتواند نوید اتمام روند نزولی و شروع رشد قیمت باشد. دقت بفرمایید که الگوی Hammer باید در انتهای یک روند نزولی شکل بگیرد. مشخصات ظاهری این الگو به صورت زیر است:
- بدنه کندل کوچک است.
- سایه پایینی بلند است. (حداقل 2 تا 3 برابر بدنه کندل)
- سایه بالایی خیلی کوتاه است یا اصلا وجود ندارد.
- رنگ بدنه میتواند هم سبز باشد هم قرمز. (کندل چکش قرمز قدرت برگشتی کمتری دارد)
دلیل نامگذاری آن به “چکش – Hammer” بخاطر شکل ظاهری آن است که دقیقا تداعی کننده یک چکش واقعی است!
مفهوم الگوی کندل استیک چکش
بلند بودن سایه پایینی بیانگر این نکته است که فروشندگان در طول بازار تلاش میکنند در قیمتهای پایینتری اقدام به فروش کنند. اما نزدیک بودن قیمت پایانی به قیمت آغازین نشان میدهد که این تلاش ناموفق بوده و خریداران با معامله در قیمتهایی نزدیک به قیمت آغازین، قدرت بیشتر خود را نشان میدهند. در واقع تریدرها به کاهش بیشتر قیمت اعتقادی ندارند و امیدوارند این نقطه به عنوان کف حمایتی باشد.
سوال: الگوی چکش در روند صعودی بیانگر این نکته است که تریدرها به افزایش بیشتر قیمت اعتقادی ندارد؛ دقیقا برعکس مفهوم کندل چکش در روند نزولی! چرا؟! پاسخ این پرسش در درک صحیح Candle است که در ادامه همین مقاله خدمت شما ارائه میشود اما قبل از مطالعه خودتان تحلیل کنید.
اعتبار و تایید الگوی Hammer
- رنگ بدنه از اهمیت چندانی برخوردار نیست! در واقع بدنه کندل چکش هم میتواند سبز باشد هم قرمز! اما بدنه سبز بیانگر قدرت بیشتر این الگوی بازگشتی است. کندل Hammer با سایه پایینی بلندتر به همراه رنگ بدنه سبز، سیگنال صعودی قویتری صادر میکند.
- تشکیل کندل چکش در کف و حوالی محدوده حمایتی باعث افزایش اعتبار و دقت این الگو میشود.
- افزایش حجم معاملات هنگام تشکیل این الگو میتواند بر اعتبار آن بیفزاید. در این شرایط احتمال بازگشت روند نزولی قوت بیشتری میگیرد.
- هنگام مشاهده الگوی چکش منتظر بمانید تا کندل بعدی شکل بگیرد. اگر با قیمتی بالاتر از قیمت پایانی کندل چکش بسته شود تاییدکننده آن خواهد بود. در واقع اگر قیمتها بعد از الگوی چکش، گارد صعودی نگیرند این الگو فاقد اعتبار خواهد بود.
تذکر: دوباره یادآوری میکنیم که الگوی Hammer بایستی در انتهای روند نزولی (Downtrend) مشاهده شود در غیر اینصورت فاقد اعتبار به عنوان الگوی برگشتی صعودی است.
نکته: حتی در صورت تایید الگوهای کندل استیک، بهتر است از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال مثل خط روند و سطوح حمایت و مقاومت، اندیکاتور و… کمک گرفت. در واقع هیچ کدام از الگوهای Candlestick توانایی تعیین هدف قیمتی (Target) را ندارند و صرفا میتوانند به عنوان سیگنال خرید و فروش مورد استفاده قرار بگیرند. بنابراین استفاده از سایر ابزارهای تحلیلی در کنار این الگوها ضروری است.
انواع کندل چکش
مدنظر داشته باشید که چیزی به اسم “کندل چکش صعودی و یا نزولی” نداریم! این تعاریف در واقع ترجمههای غلطی از مقالات انگلیسی (Bullish – Bearish Hammer) هستند که در سایتهای فارسی درج شده است! بعضی مقالات انگلیسی عبارت Bearish Hammer را به عنوان نامگذاری الگوی “Hanging Man” درنظر گرفتهاند که این مترادفسازی هم درست نیست. بهتر است خودتان را درگیر این نامگذاریها نکنید. بنابراین کندل چکش هیچ انواع خاصی ندارد!
تذکر: اگر کندل چکش در انتهای روند صعودی تشکیل شود اسم این الگو “Hanging Man” خواهد بود نه “Hammer” و یا “Bearish Hammer”. در ادامه به تفاوت این دو الگو بیشتر خواهیم پرداخت.
تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته
همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید هیچ تفاوت ظاهری بین کندل چکش (Hammer) و مرد به دار آویخته (Hanging Man) وجود ندارد! حتی هیچ اجباری به سبز یا قرمز بودن رنگ بدنه کندل وجود ندارد. البته کندل چکش سبز و Hanging Man قرمز از قدرت بیشتری برخوردار هستند ولی لزومی در کار نیست. هر دو جزء الگوهای بازگشتی CandleStick هستند اما تفاوت اصلی در روند قیمتی قبل از شکلگیری آنهاست. در واقع الگوی Hammer در انتهای روند نزولی و Hanging Man در انتهای روند صعودی تشکیل میشوند. بنابراین کندل چکش یک الگوی بازگشتی صعودی و Hanging Man یک الگوی بازگشتی نزولی است.
کندل چکش سبز در روند صعودی، همان الگوی Hanging Man است که قدرت بازگشتی کمتری نسبت به بدنه قرمز دارد. دقت بفرمایید فریب رنگ بدنه سبز آنرا نخورید! این الگو هم برگشتی نزولی است.
میتوانید به این پرسش پاسخ دهید که چرا الگوی چکش و مرد اعدامی با شکل ظاهری یکسان، سیگنال کاملا متفاوت و دقیقا عکس یکدیگر (یکی صعودی و دیگری نزولی) صادر میکنند؟! در واقع چرا اولی بیانگر غلبه قدرت خریداران بر فروشندگان است و دومی بیانگر قدرت بیشتر فروشندگان نسبت به خریداران؟! در مقالهای جداگانه به مفهوم الگوی کندل استیک Hanging Man و پاسخ این پرسش خواهیم پرداخت.
نکته: کندل دوجی سنجاقک از نظر مشخصات ظاهری و نوع سیگنال مشابه الگوی چکش است. تنها تفاوت کوچکی در بدنه درک بیشتر تحلیل روند Candle دارند. در واقع دوجی سنجاقک تقریبا فاقد بدنه است اما Hammer میتواند بدنه کوچکی داشته باشد.
تذکر: الگوی چکش به پین بار صعودی معروف است. کندل Pin Bar یکی از مهمترین الگوهای پرایس اکشن است.
کندل چکش معکوس (Inverted Hammer)
الگوی چکش معکوس یا وارونه بدینصورت است که سایه بالایی کندل دو تا سه برابر بدنه شمع است و سایه پایینی طول بسیار کوتاهی دارد. الگوی چکش وارونه نیز در انتهای روند نزولی شکل میگیرد و جزء الگوهای برگشتی صعودی است. دقت بفرمایید کندل Inverted Hammer اعتبار کمتری نسبت به الگوی Hammer دارد و سیگنالهای قابل اعتمادی صادر نمیکند! همچنین کندل چکش قرمز معکوس کمترین قدرت را بین الگوهای چکش دارد.
تفاوت الگوی چکش وارونه و ستاره ثاقب
کندل Shooting Star (ستاره ثاقب) از نظر مشخصات ظاهری دقیقا مشابه الگوی Inverted Hammer است. تنها فرق بین چکش معکوس و ستاره ثاقب این است که کندل Shooting Star به عنوان یک الگوی برگشتی نزولی، در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. اما چکش وارونه در انتهای روند نزولی، بیانگر شروع صعود قیمتهاست.
اهمیت تایم فریم در الگوهای کندل استیک
در مقالات قبلی به اهمیت انتخاب تایم فریم مناسب در تحلیل تکنیکال پرداختیم. اگر جزء تریدرهای پرایس اکشن هستید قطعا استفاده از مولتی تایم فریم باعث افزایش دقت و اعتبار بیشتر تحلیل شما میشود. در چارت M30 هر کندل بیانگر اطلاعات قیمتی 30 دقیقه قبل و در نمودار H1 (1 ساعته) هر کندل شامل اطلاعات قیمتی 1 ساعت قبل است. بنابراین ترکیب هر 2 کندل در نمودار M30 بیانگر 1 کندل در چارت H1 است.
اهمیت این موضوع ساده زمانی مشخص میشود که 2 کندل کنار یکدیگر نشاندهنده هیچ الگوی خاصی نباشند اما با ترکیب آنها در قالب 1 کندل، یک الگوی Candlestick خواهیم داشت! بنابراین تحلیل همزمان نمودار در تایم فریم بالاتر میتواند باعث تشخیص الگوهای کندل استیکی شود که شاید در چارت اصلی قابل مشاهده نباشد.
یک نکته دیگر در بطن مفاهیم پاراگراف قبلی وجود دارد! بخاطر دارید ابتدای این مقاله به شما گفتم “اگر مفهوم کندلها را درک کنید دیگر نیازی به دانستن الگوهای Candlestick ندارید” این نکته در اینجا کاملا مشهود است. وقتی چند کندل را کنار یکدیگر مشاهده میکنید باید توانایی تشخیص و استخراج الگوهای شمعی – ژاپنی از دل آنها را داشته باشید! البته آشنایی با الگوهای مشهور و پرکاربرد میتواند باعث افزایش سرعت تحلیل شما شود اما از تحلیل مفاهیم موجود در این الگوها غافل نشوید!
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث الگوهای کندل استیک را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون الگوهای کندل استیک در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
دیدگاه شما