نکته مهم: در معامله با این نمودار، نقطه ورود قبل از شکست خط گردن و در امتداد قله سوم ظاهر میشود.
الگوی شمعی دوجی در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی شمعی دوجی نام یک سری از الگوهای کندلی میباشد که قیمت باز و بسته شدن در آنها تقریباً با یکدیگر برابر میباشد. این الگوها معمولاً در الگوهای کندلی زیادی یافت میشوند. الگوهای کندلی دوجی بهشکل یک صلیب، صلیب برعکس و یا علامت جمع (+) دیده میشوند.
الگوهای دوجی بهتنهایی الگوهایی خنثی هستند که در بسیاری از الگوهای مهم نموداری یافت میشوند. الگوهای دوجی معمولاً زمانی شکل میگیرند که قیمتهای باز و بسته شدن (سهام یک شرکت) تقریباً با هم برابر باشند.
این الگو معمولاً نشان از برگشت روند میدهند و تحلیلگران تکنیکال میتوانند از این الگو بهعنوان هشداری جهت تغییر روند استفاده نمایند.
در زبان ژاپنی، دوجی به معنی «اشتباه بزرگ» و یا «خطای بزرگ» میباشد، که این نشاندهندهٔ نادر بودنِ برابر شدنِ قیمت باز و بسته شدن (Open And Close) یک سهام در بازار میباشد.
با توجه به محل قرارگیری خط باز و بسته شدن قیمت (خط افقی)، کندلهای دوجی بهشکل سنگ قبر (Gravestone)، پادراز (Long-legged) و یا سنجاقکی (Dragonfly) دیده میشوند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی شمعی دوجی سنگ قبر میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی شمعی دوجی سنگ قبر در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
انواع کندل های دوجی؛ منبع – Investopedia
نکات مهم:
- الگوی شمعی دوجی به الگوهای کندلیای اطلاق میگردد که قیمت باز و بسته شدن (سهام) در آنها تقریباً با یکدیگر برابر بوده و معمولاً کندلهای دوجی عضوی از الگوهای مهم نموداری میباشند.
- الگوی شمعی دوجی به تنهایی، الگویی خنثی میباشد که در بسیاری از الگوهای مهم قیمتی نیز یافت میشود.
- کندلهای دوجی به سه شکل اصلی سنگ قبر (Gravestone)، پادراز (Long-Legged) و سنجاقکی (Dragonfly) دیده میشوند.
الگوی شمعی دوجی چه چیزهایی را به شما میگویند؟
تحلیلگران تکنیکال میگویند که تمامی اطلاعات مورد نیازشان در مورد یک سهام را میتوان از روی قیمت آن متوجه شد، بهعبارتی تکنیکالیستها بر این باورند که قیمت سهم، بازتابی از تمامی اطلاعات مورد نیازشان در مورد یک سهم میباشد، بههمین دلیل بهعقیدهٔ آنها، قیمت برای بررسی کامل سهام کافی میباشد.
همچنین، عملکرد گذشتهٔ قیمت هیچ تأثیری بر روی عملکرد آینده قیمت نمیگذارد، و قیمت واقعی سهم در حال حاضر هیچ ارتباطی با قیمت واقعی و یا ارزش ذاتی (Interistic Value) آن سهم ندارد. بنابراین، تحلیلگران تکنیکال از ابزارهایی جهت پیدا کردن بهترین فرصتهای معاملاتی استفاده مینمایند.
یکی از این ابزارها توسط تاجر ژاپنی بنام هوما (Homa) که از اهالی شهر ساکاتا (Sakata) بود در قرن هفدهم ابداع شد. این ابزار توسط چارلز داو (Charles Dow) در سال 1900 معروف گشت.
نام این ابزار، نمودار کندلی (Candlestick Chart) بود. هر الگوی شمعی به ما چهار دسته از اطلاعات را میرسانند. براساس شکلِ این کندلها، تحلیلگران میتوانند فرضیاتی را در مورد رفتار قیمتهای سهم انجام دهند.
هر کندل در نمودار چهار دسته از اطلاعات را به ما نمایش میدهد: قیمت باز شدن (Open Price)، قیمت بسته شدن (Close Price)، بالاترین قیمت ثبت شده (High) در طی روز، و پایینترین قیمت ثبت شده (Low) در طی روز.
بازهٔ زمانی مدنظر در الگوی شمعی دوجی اهمیتی ندارد. بدنۀ تو خالی و یا بدنههای توپر در کندلها به نام «بدنه یا بدنه اصلی» شناخته میشوند.
خطهایی که از سمت بالا و پایین این بدنهها به بیرون حرکت کردهاند را بهعنوان سایه (Shadow – Wick) میشناسند. سایههایی که در بالای بدنهٔ اصلی قرار میگیرند، نشاندهندۀ حرکات قیمتی تا آن سطح میباشند.
از روی سایههای کندلها میتوانیم اطلاعات زیادی را در مورد روانشناسی بازار بهدست بیاوریم. در کندلهایی که قیمت بسته شدن سهم از قیمت باز شدن آن بیشتر باشد، شاهد یک بدنهٔ توخالی (Hollow-Body) یا سفیدرنگ خواهیم بود.
اگر قیمت بسته شدن سهامی از قیمت باز شدن آن در طی روز پایینتر باشد، شاهد بدنهای سیاهرنگ خواهیم بود که از آن بهعنوان کندل خرسی (Bearish Candlestick) نام برده میشود. در کل، دوجیها جزو مهمترین الگوهای کندلی بهشمار میآیند.
به کندلی نام دوجی اطلاق میشود که قیمت باز و بسته شدن آن (در هر بازهٔ زمانیای) با یکدیگر برابر باشند. کندلهای دوجی معمولاً بهشکل یک صلیب، و یا یک علامت جمع (+) دیده میشوند، بدنهای بسیار کوچک دارند و یا در بسیاری از مواقع هیچ بدنهای ندارند.
اگر از دید مزایدهای بهموضوع نگاه کنیم، کندل دوجی نشان میدهد که در بازار قطعیتی برای خرید و یا فروش بین معاملهگران وجود ندارد و هر دو در قیمت مدنظرشان ثابت ماندهاند.
بهعبارتی، میتوان گفت که بازار در این حالت و برای مدت زمانی محدود، جهت ندارد و فشار خرید (Buying Pressure) و فشار فروش (Selling Pressure) و یا مقدار خرید و فروش در بازار و قیمت آنها با یکدیگر برابر میباشند.
این خود نشانهای از عدم وجود قطعیت در بازار و عدم جهتگیری قیمت به سمت بالا (صعودی) و یا پایین (نزولی) در سهم میباشد.
در این حالت، معاملهگران هوشمند و موفق، دست از معامله کشیده و تنها بر حرکات قیمتی بازار نظارت میکنند. برخی از تحلیلگران نیز وقوع این حالت در بازار را نشانهای از یک بازگشت قیمتی (Price reversal) یا بازگشت روند (Trend Reversal) میدانند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
هر چند، از شکلگیری الگوی شمعی دوجی میتوان بهعنوان فرصتی برای جمعآوری نیرو توسط قیمت و حرکت به سطوح بالاتر یا پایینتر نیز اشاره کرد.
کندلهای دوجی، معمولاً در زمان تثبیت قیمتی دیده میشوند و به معاملهگران و تحلیلگران بازار کمک میکنند تا بتوانند احتمال شکست قیمتی بازار را بررسی کرده و آنها را به موقع تشخیص دهد.
مثالهایی برای استفاده از الگوی شمعی دوجی
نمودار زیر نشاندهنده یک الگوی شمعی دوجی از نوع دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji) در نمودار سهام شرکت سیانوتک (Cyanotech Corp) میباشد.
این جدول مربوط به فوریهٔ سال 2018 است. الگوی نامبرده پس از یک حرکت قدرتمند و با حجم معاملاتی بالا در بازار تشکیل شده است.
این الگو میتواند نشان از یک بازگشت روند نزولی (Downtrend Reversal) باشد و احتمال رخداد یک شکست (Breakout) در بازار بالا میرود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد حجم معاملات میتوانید از مطلب آموزشی «حجم معاملات در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
مثال دوجی سنگ قبر
در این مثال، کندل دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji) توانسته بهخوبی یک شکست را در سطوح فعلی قیمت پیشبینی کند. این شکستِ پیشبینی شده، در محدودۀ قیمتیای نزدیک به میانگینهای متحرک 50 روز و 200 روزه (50 or 200 Day Moving Averages) در سطوح قیمتی 4.16 دلار و 4.08 دلار رخ داد. البته برای پیشبینی تنها نباید به الگوی شمعی اعتنا نمود.
معاملهگران معمولاً برای شناخت یک شکست قیمتی (Breakout) در بازار، از دیگر ابزارهای تکنیکالی مانند اندیکاتورهای تکنیکالی (Technical Indicators) استفاده میکنند.
از این اندیکاتورها میتوان به شاخصِ قدرتِ نسبی (Relative Strength Index – RSI) و اندیکاتور واگرایی و همگرایی میانگینهای متحرک Moving Averages convergence) (divergence – MACD اشاره کرد.
معاملهگران روزانه میتوانند همچنین یک دستور استاپ حفاظتی را در بالای سایه (Wick) این کندل قرار دهند که در نمودار فوق محدودهای در حدود 5.10 دلار میباشد.
اما معاملهگران میانمدت (Intermediate-term Traders) ممکن است دستور استاپ حفاظتی خود را در محدودهای بالاتر قرار دهند تا با نوسانات قیمتی، معاملهٔ آنها بسته نشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتورها میتوانید از مطلب آموزشی «اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک – مکدی – در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
تفاوت بین کندلهای دوجی و الگوی شمعی اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
نمودارهای کندلی میتوانند مقداری از اطلاعات بازار مانند روند احساسات، شتاب در بازار و نوسانات قیمتی را نشان دهند. الگوهای شکلگرفته توسط این کندلها در نمودارهای کندلی نشاندهندۀ سیگنالهایی از عمل و عکسالعمل در بازار میباشند.
الگوی دوجی و اسپینینگ تاپ (Spinning top) الگوهای کندلی میباشند که معمولاً بهشکل اعضایی از الگوهای بزرگتر دیده میشوند.
مانند الگوی ستاره (Star formation). بهتنهایی، الگوی شمعی دوجی و الگوی شمعی اسپینینگ تاپ نشاندهندۀ تعادل در قیمت میباشند، همچنین این الگوها نشان میدهند که فشار خرید و فشار فروش با یکدیگر برابر بوده و هیچکدام نتوانستهاند بر دیگری غالب شوند.
همچنین اطلاعاتی توسط این الگوهای کندلی ارائه میشود که یک معاملهگر تکنیکال باید یاد بگیرد تا آنها را بهخوبی تفسیر کند.
الگوهای کندلی اسپینینگ تاپ بسیار شبیه به الگوهای کندلی دوجی شکل میباشند، اما بدنۀ آنها از بدنۀ الگوهای کندلی دوجی بزرگتر بوده، و قیمتهای باز و بسته شدن در آنها فاصله بیشتری نسبت به یکدیگر دارند.
برای اینکه یک کندل در دستهٔ کندلهای دوجی قرار بگیرد، بدنۀ کندل باید حدوداً 5 درصد از کل محدودهٔ اشغالشده توسط کندل و سایههای آن را دربر بگیرد.
هر مقداری بیش از 5٪، کندل مورد نظر را در دستهٔ کندلهای اسپینینگ تاپ (Spinning top candles) قرار خواهد داد. کندلهای اسپینینگ تاپ همچنین نشاندهندهٔ ضعف در قیمت و روند کنونی بازار میباشند، اما لزوماً نشاندهندۀ یک بازگشت قیمتی نمیباشند.
اگر الگوهای کندلی مانند الگوی دوجی و یا الگوهای کندلی اسپینینگ تاپ را در نمودار مشاهده گردید، به دنبال نشانههایی از اندیکاتورهای دیگر نیز بگردید.
اندیکاتورهایی مانند باندهای بولینجر (Bollinger Bands)، تا بتوانید تشخیص درستی از بازار داشته باشید. استفاده از دیگر اندیکاتورها به ما این امکان را میدهد تا به خوبی متوجه شویم که الگوی دوجی و یا اسپینینگ تاپ شکل گرفته در بازار، نشاندهندۀ خنثی بودن بازار میباشد و یا اینکه نشان از بازگشت روند (Trend Reversal) و بازگشت قیمتی (Price reversal) دارند.
محدودیتهای الگوی شمعی دوجی چیست؟
بهتنهایی، الگوهای کندلی دوجی نشانگرهایی خنثی هستند که اطلاعات کمی را دربارۀ بازار به ما میدهند. علاوه بر این دوجیها الگوهایی معمول در بازار محسوب نمیشوند. بههمین سبب، ابزاری قابلاعتنا برای تشخیص نکات مهم قیمتی مانند بازگشتهای قیمتی محسوب نمیشوند.
همواره نمیتوان در زمان تشکیل این الگوها به آنها اعتماد نمود. زیرا هیچ تضمینی در مورد بازگشت قیمتی و یا ادامهٔ قیمت در روند سابق خود به معاملهگر نمیدهند. بههمین سبب نباید بهتنهایی به این الگوهای نموداری جهت بررسی و آنالیز بازار تکیه نمود.
اندازهٔ سایز سایههای کندل دوجی در کنار کندلهای تأییدیه آن میتواند بهعنوان یک نقطهٔ ورود به بازار در نظر گرفته شوند.
این بدین معنی است که معاملهگران نیاز به پیدا کردن مکانی دیگر برای قرار دادن دستور استاپ حفاظتی خود خواهند داشت، یا اینکه آنها نیاز به دست کشیدن از این معامله خواهند داشت زیرا که قرار دادن یک دستور استاپ حفاظتی بسیار بزرگ و یا بسیار کوچک ممکن است باعث ضرر دیدن آنها در معامله شود. البته امکان سود نیز وجود دارد.
تمامی این موارد بستگی به ریسکپذیری معاملهگر و میزان سود به زیان او خواهد داشت. پیشبینی میزان سود دریافتی و یا میزان پتانسیل سود در معاملاتی که بر پایهٔ الگوهای کندلی دوجی انجام میشود نیز سخت میباشد.
زیرا این الگوهای کندلی به ما هیچگونه هدف قیمتی (Target Price) را ارائه نمیدهند. بنابراین، استفاده از دیگر ابزارها و تکنیکها مانند الگوهای کندلی دیگر، اندیکاتورها (Indicators) و یا دیگر استراتژیهای معاملاتی برای در نظر گرفتن محلهای ورود و خروج از معامله لازم و ضروری میباشد.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
بهترین الگوهای شمع برای نوسانگیری در بازارهای مالی
استفاده از الگوهای شمع یا Candle Patterns یکی از بهترین روشهای مکمل برای نوسانگیری در بازارهای مالی است. تریدرها میتوانند برای نوسانگیری در معاملات فارکس، سهام و یا ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم از الگوهای شمع در کنار اندیکاتورها استفاده نمایند تا بهترین نتیجه را از معاملات خود بگیرند.
الگوی شمع چیست؟
الگوی شمع یا کندل استیک، در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی به اشکال فرضیای که شمعها در یک نمودار شمعی در کنار یکدیگر تشکیل میدهند گفته میشود. برخی از تحلیلگران معتقدند که از نحوه قرار گرفتن شمعها در کنار یکدیگر میتوان حرکت آینده قیمتها را پیشبینی کرد.
تشخیص این الگوها کاملا ذهنی است و باید برای مطابقت الگوها بر قوانین از پیش تعریف شده تکیه کرد. با شناخت این الگوهای شناخته شده میتوان معاملات مطمئنتر و کم ریسکتری انجام داد.
42 الگوی شمع شناخته شده در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی وجود دارد که میتوان آنها را به الگوهای ساده و پیچیده تقسیم بندی کرد. ما در اینجا میخواهیم به معرفی بهترین الگوهای شمع برای نوسان گیری یا اسکالپکردن در بازارهای مالی بپردازیم.
نوسانگیری در بازارهای مالی چیست؟
داشتن یک استراتژی معاملاتی مستحکم برای انجام معاملات در بازارهای مالی مانند بازار فارکس، بازار سهام و ارزهای دیجیتال امری ضروری است. زمانیکه میخواهید استراتژی تریدکردن خود را تنظیم کنید باید بدانید که میخواهید چه نوع معاملاتی را انجام دهید.
یکی از روشهای معامله در بازارهای مالی نوسان گیری است. نوسانگیری که به آن در زبان انگلیسی اسکالپینگ Scalping گفته میشود، یک روش تریدکردن است که در آن تریدر از تغییرات کوچک قیمت در بازههای زمانی بسیار کوتاه سود کسب میکند.
در معاملات روزانه، نوسانگیری نوعی استراتژی برای انجام تعداد زیادی ترید در یک روز با سودهای کم است. لذا برای انجام چنین معاملاتی یک تریدر نیاز به نقاطی کاملا مشخص برای ورود به بازار و خروج از آن دارد. زیرا یک ضرر بزرگ میتواند تمام سودهای کوچکی که با سختی بدست آمده است را از بین ببرد.
بنابراین قراردادن ابزارهای مناسب در کنار یکدیگر برای موفقیت این استراتژی لازم است. برخی از این ابزارها عبارتند از اندیکاتورهای منطبق با استراتژی، الگوهای شمع، الگوهای چارت، مدیریت ریسک و داشتن یک بروکر مطمئن برای انجام معاملات نوسان گیری در بازار.
یک نوسانگیر اغلب از تایم فریمهای بسیار کوتاه مدت مانند 1 دقیقه ای برای انجام معاملات خود استفاده میکند و ممکن است که روزانه صدها معاملات انجام دهد. بنابراین در کنار ابزارهای ذکر شده در بالا، برای موفقیت این استراتژی به توانایی کنترل ذهن و استقامت برای انجام تعداد زیادی ترید ضروری است.
حالا که با الگوهای شمع و نوسانگیری آشنا شدیم به سراغ بحث اصلی یعنی معرفی بهترین الگوهای شمع برای نوسان گیری در بازارهای مالی میرویم. شما میتوانید از این الگوها در بازارهای فارکس، سهام، بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال استفاده نمایید.
بهترین الگوهای شمع برای نوسان گیری در بازارهای مالی
شمع پوششی صعودی و شمع پوششی نزولی
یکی از شناخته شدهترین الگوهای شمع در نمودارهای شمعی، الگو شمع پوششی است. این الگوی تکنیکال اشاره به معکوس شدن روند قیمتها دارد. یک شمع پوششی نشان میدهد که شناخت شمع نموداری در نبرد بین خریداران و فروشندگان کدامیک قدرت بیشتری را در بازار دارند.
الگوی شمع پوششی صعودی یا Bullish Engulfing زمانی تشکیل میشود که یک شمع یا کندل استیک سبز پس از یک شمع یا کندل استیک قرمز جایگزین میشود که در این الگو بدنه شمع سبز بطور کامل بدنه شمع قبلی را پوشش داده و کمی نیز از آن فراتر رفته است. در عکس زیر که نموار شمعی بیت کوین است میتوانید این الگو که در تایم فریم 1 دقیقهای است را ملاحظه نمایید.
الگوی شمع پوششی صعودی بطور بالقوه اشاره به قدرت فزاینده خریداران نسبت به فروشندگان دارد و نشانه ای از یک بازار صعودی است. برخی از تریدرها زمانیکه چنین الگویی را میبینند با موقعیت خرید وارد بازار میشوند. اما برخی از تریدرهای باتجربهتر قبل از ورود به بازار با موقعیت لانگ به حجم معاملات در این نقطه و شمع بعدی نیز نگاه میکنند.
در نقطه مقابل الگوی شمع پوششی نزولی یا Bearish Engulfing قرار دارد. این الگو اشاره به تمایل بازار به تصحیح قیمتها دارد. این الگوی شمع زمانی تشکیل میشود که یک کندلقرمر پس از یک کندل سبز جایگزین میشود که در این الگو بدنه شمع قرمز بطور کامل بدنه شمع سبز قبلی را پوشش داده و کمی نیز از آن فراتر رفته است. این الگو اعلام میکند که فروشندگان شانس بیشتری برای فشار قیمتها به سمت پایین را دارند.
در عکس زیر که نمودارشمعی 1 دقیقهای EUR/USD است نمونهای از این الگو را ملاحظه میکنید. همچنین مشاهده میکنید که بعد از این الگو چه اتفاقی در بازار رخ داده است.
الگوی شناخت شمع نموداری ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی
الگوهای ستاره صبحگاهی و شامگاهی یا Morning and Evening Star هر کدام از 3 شمع تشکیل میشوند که اعلام میکند که خریداران یا فروشندگان کنترل پرایس اکشن بازار را در اختیار دارند. این الگوی تکنیکال بعنوان الگوی تغییر روند یا Reversal pattern شناخته میشود که نواحی خرید و فروش افراطی را شناسایی میکند.
استفاده از الگوی ستاره صبحگاهی و شامگاهی برای نوسانگیری بسیار خوب عمل میکنند. در عکس زیر نمونهای از الگوی ستاره صبحگاهی در چارت 1 دقیقهای طلا آورده شده است. همانطور که در این عکس ملاحظه میکنید این الگو از 3 شمع تشکیل شده است که در انتهای یک روند نزولی واقع شدهاند.
این 3 شمع عبارتند از یک شمع بلند قرمز، یک کندل با بدنه بسیار کوتاه یا یک دوجی، و در انتها هم یک کندل سبز. این الگوی شمع اعلام میکند که قدرت فروشندگان در حال اتمام است و خریداران در حال به دست گرفتن کنترل پرایس اکشن بازار هستند.
در مقابل الگوی ستاره شامگاهی اعلام میکند که خریداران از تمام قدرت خود برای بالا بردن قیمتها استفاده کردهاند و زمان آن رسیده است که فروشندگان وارد بازار شوند. عکس زیر که یک نمودار شمعی 1 دقیقهای طلا این الگو را نشان میدهد. همانطور که مشاهده میکنید این الگو از 3 شمع تشکیل شده است. این کندلها عبارتند از یک شمع سبز با بدنه بلند، یک شمع با بدنه کوتاه یا داجی، و در انتها نیز یک شمع قرمز.
الگوی شمع چکش معکوس و ستاره دنبالهدار
الگوی شمع چکش معکوس یا Inverted Hammer و الگوی ستاره دنبالهدار یا Shooting Star دو الگوی شمع شبیه به یکدیگر با کارایی کاملا متفاوت از هم هستند. این الگو یک الگوی کندل استیک صعودی است که در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود. درحالیکه الگوی شوتیگ استار یا ستاره دنبالهدار پایان رسیدن یک روند صعودی را پیشبینی میکند.
الگوی چکش معکوس بعنوان سیگنالی برای ورود به بازار با موقعیت خرید شناخته میشود. یعنی اگر بدنبال نوسان گیری در بازار هستید، این الگو سیگنالی برای شما برای ورود به بازار با موقعیت خرید است. عکس زیر نمودار یک دقیقهای شرکت اپل را نشان میدهد. در این عکس میتوانید نمونه ای از این الگو را ملاحظه کنید.
الگوی ستاره دنبالهدار یا شوتیگ استار بسیار شبیه الگوی قبلی است ولی این شمع در بالای یک روند صعودی قرار میگیرد و سیگنالی برای قدرت گرفتن فروشندگان در بازار است. عکس زیر نمودار یک دقیقهای جفت از USD/JPY را نشان میدهد. در این عکس میتوانید نمونهای از این الگو و اتفاقی که پس از این الگو رخ داده است را ملاحظه نمایید.
برای آگاهی بیشتر ویدئوهای تجارت آفرین در آپارات را دنبال کنید.
نتیجه گیری
استفاده از الگوهای شمع برای نوسانگیری بسیار مفید و موثر هستند. شما میتوانید با بکارگیری الگوهایی که در بالا نشان داده شد که به نظر ما بهترین الگوهای شمع برای نوسان گیری در بازارهای مالی هستند، همانند یک تریدر حرفهای معامله انجام دهید.
همانگونه که ملاحظه کردید در مثال های بالا ما از نمونه بازار فارکس، بیت کوین و طلا استفاده کردیم. دلیل این امر نشان دادن این حقیقت است که الگوهای شمع برای نوسان گیری در تمامی بازاهای مالی قابل استفاده است.
تریدکردن بدون برنامه، هدف و استراتژی باعث از دست رفتن سرمایه تریدر میشود. بنابراین قبل از ورود به بازار با آموزش فارکس، انجام معاملات آزمایشی و بکارگیری استراتژی تحلیل تکنیکال خود را برای ترید کردن آماده کنید.
سئوالات متداول
قدرتمندترین الگوی شمع صعودی چیست ؟
الگوی شمع پوششی صعودی یا Bullish Engulfing یک الگوی بازگشتی دو شمعی است که قبلا نیز در ویدوی آموزش تحلیل تکنیکال درباره آن توضیح داده ایم. در الگوی شمع پوششی صعودی، کندل دوم بدون توجه به طول سایهها یا فتیله های شمع، بدنه شمع اول یا شمع قبلی را بصورت کامل پوشش میدهد و از آن میگذرد. الگوی شمع صعودی انگالفینگ در انتهای یک روند نزولی ظاهر می شود و ترکیبی از یک شمع نزولی (قرمز یا تیره) به دنبال یک شمع صعودی (سبز یا روشن) بلندتر است.
آیا نوسان گیری یک استراتژی معاملاتی سودآور است ؟
نوسان گیری می تواند برای معامله گرانی که تصمیم به استفاده از آن به عنوان یک استراتژی اولیه دارند، یا حتی کسانی که از آن برای تکمیل انواع دیگر معاملات استفاده می کنند بسیار سودآور باشد. نوسان گیری یا اسکالپ، نیاز به پایبندی به اصول معامله گری، دانش بالا از تحلیل تکنیکال و کار تمام وقت دارد. در چنین شرایطی شما میتوانید از ترکیب سودهای کوچک حاصل شده از نوسان گیری در بازار فارکس سودهای بزرگی بسازید.
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری چیست ؟
نوسان گیرها معمولاً در بازه های زمانی بسیار کوچک از یک دقیقه تا 15 دقیقه برای انجام معاملات استفاده میکنند. با این وجود، متدوال ترین تایم فریم بین اسکالپرها تایم فریم 1 دقیقه ای است. برای پیاده سازی استراتژی نوسان گیری، حتما نیاز دارید تا یک جفت ارز با نقدینگی بالا مانند جفت ارز EUR/USD، GBP/USD و … را انتخاب کنید.
تحلیل تکنیکال در بورس
هدف اصلی تمام افرادی که در بازارهای مالی فعالیت میکنند، پیشبینی قیمتهاست. به همین منظور هر ساله روشها و متدهای متفاوت و جدیدی، برای پیشبینی روند قیمتها به وجود میآید. به طور معمول تحلیل قیمت سهام به دو روش کلی صورت میگیرد، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. به پیشبینی قیمت سهام مختلف با استفاده از روشهایی که پایه و اساس آن رفتار گذشته قیمت و روند سهام است، تحلیل تکنیکال میگویند. این تحلیل در تمامی بازارهای مالی جهان از فارکس و بیتکوین و طلا گرفته تا نفت و بازار بورس تهران قابل پیاده سازی میباشد. فعالان بازارهای مالی در سراسر جهان در کنار آموزش بورس از این روشها برای کسب سود بیشتر استفاده میکنند.
اصول پایه و اولیه تحلیل تکنیکال
برای شرح خلاصهای جامع از اصول اولیه تحلیل تکنیکال، ضروری است که سه نکته کلی زیر را در نظر داشته باشیم.
-
شناخت شمع نموداری
- همه نکات و جزئیات در قیمت یک سهم دیده میشود.
اخبار مثبت و منفی در مورد سهام، مشکلات و موارد مهم اقتصادی و جو جامعه، تاثیر خود را مستقیما روی قیمت سهام میگذارند و ما را متوجه شرایط به وجود آمده میکنند.
- همه قیمتها طبق روند مشخص و معینی حرکت میکنند.
تمامی روندهای به وجود آمده به نحوی با روندهای گذشته هماهنگ و همراه هستند. این روندها نمیتوانند بدون نظم و نامرتب به هر سمتی حرکت کنند
- تاریخ همیشه تکرار میشود.
این جمله به این معناست که اغلب فعالان بورس، تمایل دارند تا واکنشهایی مطابق با زمان گذشته داشته باشند؛ بنابراین روندهای به وجود آمده به مرور زمان تکرار خواهند شد.
الگوهای قیمتی چیست؟
الگوهای قیمتی در واقع اشکال خاصی از نمودار سهام هستند که بعد از تشکیل آنها، افراد میتوانند روند قیمتی را با درصد قابل قبولی حدس بزنند. از مهمترین الگوهای قیمتی میتوان به الگوی برگشتی، الگوی پرچم و الگوی سر و شانه اشاره کرد.
روند چیست؟
یکی از کلیدیترین نکات برای یادگیری تحلیل تکنیکال، شناخت درست روندها میباشد. روندها به طور کلی به سه دسته زیر تقسیم میشوند.
- روند صعودی و مثبت: هرگاه در نمودار یک سهم، درهها به صورت متوالی، هر یک بالاتر از دره قبلی قرار گرفتند. همچنین قلهها هم به همین منوال، به طور متوالی، یکی پس از دیگری به سمت بالا حرکت کردند، روندی شکل خواهد گرفت که به آن روند صعودی و مثبت میگویند. معمولا برای شناسایی یک روند، حداقل سه قله و سه دره متوالی را در نظر میگیرند؛ اما برای اطمینان بیشتر، میتوان این تعداد را افزایش داد. برای انجام دقیق این کار، قلهها و درهها را با استفاده از یک خط اریب به یکدیگر وصل میکنند؛ اگر این خط بدون برخورد به نمودار و به صورت صعودی قرار گرفت، یعنی روند را درست شناسایی کردهایم.
قله: سقف قیمتی در هر نوسان
دره: کف قیمتی در هر نوسان
- روند نزولی یا منفی: روند نزولی، درست برعکس شده همان روند صعودی است؛ به این صورت که اگر در نمودار یک سهم، قلهها به صورت متوالی از یکدیگر پایینتر بوده و درهها نیز به همین منوال باشند، این روند یک روند نزولی خواهد بود.
- روند خنثی یا بدون تغییر و رنج: در این نمودارها هیچ صعود یا نزول ممتدی دیده نمیشود. قلهها و درهها یا در یک راستا بدون شیب قرار دارند یا به صورت یکی در میان بالا و پایین میروند.
خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
فعالان بازار با توجه به گذشته نمودار و همچنین شرایط تغییر روند قیمتی قبل، اجازه صعود یا سقوط بیش از حد را به سهام نمیدهند. به این موضوع خطوط حمایت و مقاومت محدودههای قیمتی میگویند.
خط حمایت:
به محدوده قیمتی گفته میشود که قیمت یک سهم به میزان کافی سقوط کرده است و حالا دارای یک قیمت جذاب برای خرید است. در گذشته نیز قیمت سهم وقتی به این حد رسیده است، سقوطش متوقف شده و شروع به بالارفتن کرده است. پس با توجه به این شرایط تقاضا در این نماد بالارفته و اصطلاحا با حمایت بازار مواجه میشود.
خط مقاومت:
به محدوده قیمتی گفته میشود که قیمت یک سهم به نهایت ممکن خود رسیده است و از نگاه سرمایه گذاران دیگر هیچ جذابیت و ارزشی برای خرید ندارد. در این چنین شرایطی، قیمت برای فروشندگان جذاب خواهد بود و با بالا رفتن میزان عرضه، قیمت سهم وارد دور سقوط شده و اصطلاحا با مقاومت بازار روبرو خواهد شد.
سقف تاریخی، کف تاریخی و قیمت گذشته هر سهم میتواند یکی از معتبرترین و واضحترین خطوط مقاومت و حمایت بازار در تحلیل تکنیکال باشد. خطوط حمایت و مقاومتی که فعالان بازار به آن واکنش نشان میدهند.
انواع نمودار های قیمتی
در تحلیل تکنیکال از نمودارهای قیمتی متفاومتی استفاده میشود که هر کدام از آنها اطلاعات مهمی را به ما میدهند. انواع نمودارهای قیمتی عبارتند از:
نمودار خطی
سادهترین نمودار، نمودار خطی است. در این نمودار قیمتهای آخرین معاملات به وسیله یک خط به یکدیگر وصل میشوند و نوسان قیمتی را نشان میدهد.
نمودار میلهای
این نمودار کاربرد بیشتری نسبت به نمودار خطی داشته و اطلاعاتی شامل قیمت باز شدن و بسته شدن سهم، قیمت اولین معامله و آخرین معامله را به ما ارائه میدهد؛ اما کار با این نمودار به دلیل نداشتن رنگ و حجم در میلهها، تا حدودی دشوار بوده و تحلیل سختتری دارد.
نمودار کندل استیک یا شمع ژاپنی
این نمودار تمام اطلاعاتی که نمودار میلهای نشان میدهد را دارد با این تفاوت که شما میتوانید رنگ شمعها را تغییر داده و صعودی یا نزولی بودن آن را به راحتی تشخیص دهید. همچنین شمعها به دلیل نوع خاص نمایششان، به راحتی قابل تحلیل میباشند و مشکلات نمودار میلهای را ندارند. به طور خلاصه محبوبترین نمودار در تحلیل تکنیکال، نمودار کندل استیک است. علاوه بر همه این موارد نمودارهای کندل استیک دارای الگوهای تحلیل بسیار قوی در تحلیل تکنیکال میباشند. الگوهایی که هر کدام از آنها به تنهایی اطلاعات زیادی را در اختیار ما قرار میدهند. اطلاعاتی از قبیل الگوهای دوجی، ساندویچ و چکش.
اندیکاتورها و اسیلاتورها
اسیلاتور به معنای نوسانگر یا نوسان ساز و اندیکاتور نیز به معنای نشانگر یا شاخص میباشد.
اندیکاتورها و اسیلاتورها در واقع ابزارهایی هستند که با استفاده از ریاضی و فرمولهای خاص آن، اطلاعات بسیار مفیدی را نسبت به روند سهم و آینده آن به ما ارائه میدهند. اسیلاتورها و اندیکاتورها دو مفهوم جدا از هم نیستند و جالب است بدانید که اسیلاتورها زیر مجموعه اندیکاتورها میباشند. معمولا در تحلیل تکنیکال، اسیلاتورها و اندیکاتورها نقش بسزایی در گرفتن سیگنالهای خرید و فروش سهام دارند. اندیکاتورها به دو صورتِ روی نمودار و زیر نمودار نمایش داده میشوند.
معروفترین اندیکاتورها عبارتند از مووینگ اوریجها (MA)، بولینجربند(BB)، HMA و FRACTAL؛ همچنین معروفترین اسیلاتورها عبارتند از استوکستیک، RSI، MACD وCCI .
البته این نکته را هم نباید از خاطر برد که اتکای تمام و کامل به اسیلاتورها و اندیکاتورها کار اشتباهی است و میتواند باعث ضررهای هنگفتی بشود؛ چرا که آنها تنها یک تایید یا پیشبینی از روندها هستند. برای تعیین اندازه روند و اعتبار آن باید از روشهای دیگر تحلیل تکنیکال نیز استفاده کرد.
فیبوناچی
یکی از معروفترین قواعد و نسبتهای ریاضی، نسبتهای معروف فیبوناچی میباشند. این اعداد توسط ریاضیدان بزرگ ایتالیایی، «لئوناردو فیبوناچی» کشف شدند. در این سری، اعداد دارای نسبتهای مشخصی میباشند؛ به این صورت که هر عدد 1.618 برابر عدد قبل خود و هر عدد 0.618 برابر عدد بعد خود میباشد. این اعداد در جای جای طبیعت و هستی کارایی و قدرت خود را نشان دادهاند حتی در معاملات فعالان بازار سرمایه نیز دیده میشوند.
به همین دلیل انواع مختلف ابزار فیبوناچی وارد تحلیل تکنیکال شد. سادهترین ابزار فیبوناچی اصلاحی به این صورت است که خطوطی با ضرایب 0، 0.236، 0.382، 0.5، 0.618، 0.763 و یک را روی نمودار ایجاد میکنند. به صورت خلاصه قیمت هر سهم با احتمالهای خوبی نسبت به این خطوط واکنش نشان خواهند داد.
ایچیموکو
یکی دیگر از ابزارهای بسیار قدرتمند تحلیل تکنیکال، ابزار ایچیموکو میباشد. با این که ایچیموکو در دسته اندیکاتورها قرار میگیرد، اما به دلیل اطلاعات زیاد و مفیدی که از آن حاصل میشود، به عنوان یک سیستم و استراتژی معاملاتی خوب شناخته و تایید میشود. به طور خلاصه، ایچیموکو از پنج قسمت مجزا به نامهای تنکنسن، کیجونسن، سنکوA، سنکوB و چیکو(چیمو) تشکیل شده است.
از هر کدام این قسمتها، اطلاعات جداگانه و موثری بدست میآید. به عنوان مثال در تحلیل پیشرفته ایچیموکو به ترکیب سنکوA و سنکوB، ابر کومو گفته میشود که اطلاعات فراوانی را راجع به خطوط حمایت و مقاومتی در اختیار ما قرار میدهند.
موجهای الیوت
نظریه موجها الیوت اولین بار توسط «راف نلسون الیوت» مطرح شد. او معتقد بود که روندهای بازار که خود تشکیل موج میدهند، همیشه از رفتار خاصی پیروی کرده و طبق آنها عمل میکنند. مبحث موجهای الیوت بسیار مفصل و گستره است اما اگر بخواهیم صرفا اشاره کوتاهی به آن داشته باشیم باید بگوییم که امروزه در تحلیل تکنیکال، موجها به دو دسته کلی انگیزشی و اصلاحی دسته بندی میشوند.
موجهای انگیزشی به موجهای روند دار که صعودی یا نزولی بازار هستند، گفته میشود. این موجها معمولا شامل پنج موج کوچک میشوند. در این پنج موج، سه موج در جهت حرکت و دو موج در خلاف جهت حرکت اصلی روند میباشند. موجهای اصلاحی نیز بعد از تکمیل موجهای انگیزشی به وجود میآیند و آنها تا حدی اصلاح میکنند.
به پیشبینی قیمت سهام مختلف با استفاده از روشهایی که پایه و اساس آن رفتار گذشته قیمت و روند سهام است، تحلیل تکنیکال میگویند.
ما در سایت سیگنال بخش آموزش تحلیل تکنیکال را بر پایه محتوای متنی و ارائه آموزش های ویدئویی به صورت مجزا برای هر قسمت آماده کردهایم.
الگوهای پرایس اکشن | ۱۰ نمودار کاربردی✅
درک الگوهای نموداری در فارکس میتواند تفاوت بین قمار و معاملات اصولی را مشخص کند. توسعه مهارت شناخت الگوهای اصلی در زمان واقعی میتواند به عنوان مزیت مهمی به حساب بیاید و میزان سودآوری شما را افزایش دهد. در این مقاله به شما نحوه خواندن ۱۰ نمودار کاربردی از الگوهای پرایس اکشن و تشکیل شدن کندلها را آموزش میدهیم تا بتوانید فرصتهای مناسب ایجاد شده را در بازههای زمانی مشخص، شناسایی کنید.
الگوهای پرایس اکشن چیست؟
الگوهای پرایس اکشن ساختارهایی هستند که براساس حرکت قیمت تشکیل میشوند و تمایل دارند خود را در دورهها و بازههای زمانی مختلف تکرار کنند.
آنها معمولاً به شرایط خاصی که میتواند فضای مشابهی را ایجاد کند، پاسخ میدهند. به همین منظور، معاملهگران با پیروی از این الگوها برای شناسایی فرصتهای معاملاتی استفاده میکنند.
الگوهای نموداری فارکس براساس آنالیز تکنیکال تشکیل میشوند و نشان دهنده پرایس اکشنها و رفتار جفت ارزی مشخص بر اساس پیشرفت و حرکت قبلی آن هستند. این نمودارها در شناسایی حالت بازار، جهت حرکت آن و نقاط ورود و خروج مناسب در معاملات کمک میکنند.
انواع الگوهای پرایس اکشن
تعداد الگوهای نموداری که براساس قیمت تشکیل میشوند، بسیار زیاد است.این نمودارها بر اساس داراییهای جدید، رفتار جفت ارزها و نماد های معاملاتی تغییر میکنند. اما در این میان ۳ نوع از این نمودارها از محبوبیت بیشتری برخوردار هستند.
- الگوهای نموداری پیوسته: نشان دهنده حرکت قیمتها در یک جهت هستند.
- الگوهای نموداری خنثی: نشان دهنده حرکت قیمتها در دامنه خاصی است.
- الگوهای نمودار معکوس: نشان میدهد قیمت ممکن است تغییر جهت دهد.
البته هیچ ابزاری وجود ندارد تا بتواند با اطمینان ۱۰۰٪ به شما بگوید که در هر بازاری چه اتفاقی میافتد. به عنوان معاملهگر، ما سعی میکنیم نکاتی را شناسایی کنیم که در صورت همسو شدن، مسیرهای بالقوه بازار را به ما نشان دهند.
اگرچه که الگوهای نموداری میتوانند اطلاعات صحیحی را در اختیار شما قرار دهند اما در برخی شناخت شمع نموداری از مواقع ممکن است شما را با شکست مواجه کنند به همین دلیل به شما توصیه میکنیم تا با استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک اوضاع را کنترل کنید.
الگوهای نموداری پیوسته
همان طور که از اسم این الگو پیداست، این نمودارها در ادامه قیمتهای تشکیل شده حرکت میکنند و در صورت مناسب بودن شرایط، به روند خود ادامه میدهند. به این ترتیب به عنوان یک معاملهگر با دیدین چنین الگویی میتوانید به این نتیجه برسید که بازار براساس ترند موجود به روند خود ادامه میدهد.
ترندها به ندرت خود را به صورت مستقیم در نمودار نشان میدهند. معروفترین الگوهای پیوسته نمودارهای فلگ یا پرچم، مستطیل و نمودارهای کنج هستند.
الگوهای نموداری معکوس
این نمودارها، نشان دهنده وقوع تغییراتی در بازار معاملات است. در این الگوهای نموداری مشخص میشود که روند غالب بازار در حال پایان است. از جمله الگوهای معکوس محبوب میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- سر و شانهها
- دابل تاپ
- دابل یاتم
- تریپل تاپ باتم
- کنجهای جهت دار
الگوهای نموداری خنثی
این نمودارهای قیمتی که به عنوان الگوهای نمودار دوجانبه نیز شناخته میشود، هم در بازارهای ترند و هم متغیر اتفاق میافتند. نکته کلیدی در این نمودار این است که چنین الگویی میتواند قیمت را بعد از رسیدن به تریگر، در هر دو جهت ادامه دهد.
الگوهای معروف نمودار خنثی شامل هر دو مثلث متقارن و نامتقارن است.
مهمترین الگوهای چارت
اکنون میتوانیم در مورد محبوبترین الگوهای پرایس اکشن که معمولاً در نمودارهای فارکس دیده میشوند، به تفصیل صحبت کنیم.
بیشتر بخوانید: انواع گپ
الگوی سر و شانه
این الگوی نموداری، جزو الگوهای معکوس است که در آن قیمت سهم به سقف خود رسیده و بعد به کف آخرین حرکت صعودی خود برمیگردد. سپس قیمت از سقف قبلی بالاتر میرود تا دماغه را ساخته و بعد دوباره به کف اولیهی خود باز میگردد. در نهایت، قیمت یکبار دیگر افزایش مییابد، اما این بار به قله اول رسیده و روند نزولی به خود میگیرد.
این الگو در پایان یک حرکت صعودی رخ داده و باعث تغییر جهت بازار و حرکت به سمت نزول قیمت میشود.
در الگوی سر و شانه، ما شاهد سه قله خواهیم بود.
در بین این قلهها، قله وسط ارتفاع بیشتری نسبت به دو قله قبلی خود دارد که در واقع همان قسمت “سر” الگو هست و دو قله مجاور آنکه ارتفاع کمتری دارند، شانههای چپ و راست را تشکیل میدهند.
برخی از معامله گران معتقدند که خط گردن در این نمودار باید کاملاً افقی باشد، اما برخی دیگر ترجیح میدهند خطوط گردنی را که برابر نیستند نیز در نظر بگیرند. در این صورت، اگر خط گردن به سمت پایین بیفتد، نشان دهنده نزولی شدن بازار است و در حالت دیگر، اگر بالا برود، نشان دهنده بازار صعودی است.
نکته مهم: در معامله با این نمودار، نقطه ورود قبل از شکست خط گردن و در امتداد قله سوم ظاهر میشود.
استاپ لاس یا در بالای شانه دوم و یا در بالای سر تعیین میشود. میزان تارگت سود هم بوسیله اندازهگیری ارتفاع الگو بین خط گردن و سر و سپس اضافه کردن تعداد این پیپها به قیمتی که معامله با آن باز میشود، بدست میآید. از طرفی دیگر بهتر است در این نمودارها به موضوع حمایت و مقاومت نیز توجه کنید.
به طور واضح، اگر الگویی توسعه پیدا کرده باشد و شما توانسته باشید ۷۵% از تارگت سود خود را کسب کنید درست قبل از برخورد با ناحیه مقاومت کسب کنید، بهتر است پول خود را بردارید و از سود خود محافظت کنید.
الگوی نموداری سر و شانه
الگوی چارت دابل تاپ
الگوی دابل تاپ نشان دهنده وقوع روند معکوس در نمودار است زیرا دوبار از نواحی مقاومت مشابه بازگردانده میشود که نشان دهنده فرسودگی قیمت است. در این نمودار، زمانی که قیمت در ایجاد برک بالای دو سطح شکست بخورد و تا دره بین دو قله یا خط گردن سقوط کند، سیگنالی به شما فرستاده میشود.
به این ترتیب میتوانید پوزیشن خود را بعد از شکست قیمت زیر خط گردن و ریجکت شدن آن برای تشکیل قله دوم، باز کنید.
در این نمودار میتوانید تارگت سود خود را در حد فاصل بین قلهها و خط گردن مشخص کنید.
بدیهی است که میتوانید پوزیشن خود را بعد از کامل شدن اصلاح کنید تا بتوانید سود بیشتری بدست آورید. همچنین میتوانید پوزیشن خود را قبل از ورود به سطح بحرانی و نزدیک شدن به تارگت سود خود، ببندید.
اگر جزو معاملهگران تازه کار هستید، میتوانید با تست دوباره خط گردن از سمت دیگر که به عنوان سطح مقاومت عمل میکند، برای تأیید دوم صبر کنید.
دابل باتم (Double Bottom)
این نمودار دارای دو دره و یک قله بین آنها است که نشان دهنده یک روند صعودی است. زمانی که قیمت کاهش پیدا میکند، نمیتواند دو بار به زیر سطح قیمت برسد، و بالاتر از سطح اصلاح اول پس از پایین دوم میشکند.
بعد از ریجکت شدن قیمت از دره دوم، در بالای خط گردن میشکند، در این شرایط میتوانید تارگت سود خود را بین محدوده درهها و خط گردن مشخص کنید.
مثل همیشه میتوانید پوزیشن خود را بعد از تکمیل شدن برنامه معاملاتی، اصلاح کنید. همچنین میتوانید پوزیشن را قبل از برخورد با ناحیه مقاومتی و در صورت نزدیک شدن به تارگت خود، ببندید. میتوانید با تست دوباره خط گردن و مشخص شدن میزان حمایت آن، منتظر صعود جفت ارز خود بمانید.
الگوی چارت مثلث صعودی
این الگوی نموداری جز الگوهای پیوسته است که براساس دو نیروی محرکه مختلف کار میکند.
همیشه نیروهای نزولی و صعودی با هم در جدال هستند. در الگوی مثلث صعودی، منطقه نزولی در قسمت بسیار متمرکز نمودار واقع شده است در حالی که منطقه صعودی در حال توسعه روند خود است. این الگوی پیشرفته نمودار فارکس هنگامی اتفاق میافتد که یک جفت ارز، روند صعودی را دنبال کند.
توجه داشته باشید که در این نمودار، لایههای نزولی نیز تشکیل میشود اما به دلیل قدرت زیاد روند صعودی، این لایهها ریجکت میشوند.
زمانی که جفت ارز مورد نظر در بالای مثلث صعودی دچار شکست شود، زمان مناسب برای ورود به معاملات فراهم میشود.
در این شرایط میتوانید تارگت سود خود را بین پایینترین سطح مثلث و جایی که دچار شکست شده است، تعیین کنید. توجه داشته باشید که اگر پرایس اکشن به جای شکستن در بالای مثلث، در زیر ترند صعودی شکست بخورد، الگوی صعودی متوقف خواهد شد.
مثلث نزولی
این الگو، یکی دیگر از الگوهای ادامه دار است. به طور واضح، این الگو برخلاف مثلث صعودی عمل میکند و زمانی که جفت ارز شما روندی نزولی را در بازار پیش بگیرد و در همین مسیر حرکت کند، شکل میگیرد. در این نمودار، بعد از اینکه مثلث دچار شکست شود، دوباره حرکت خود را به صورت نزولی ادامه میدهد.
زمانی که جفت ارز شما زیر ناحیه حمایت خط پایین مثلث بشکند، سیگنالی برای شما ارسال میشود. در این شرایط، تارگت سود شما برابر است با مجموع پیپهای بین مثلثهای آغازین تشکیل شده در ارتفاع بالاتر و نقطه شکست قیمت در پوزیشن ورودی. در این نمودار اگر پرایس اکشن، به جای شکستن در زیر مثلث، به سمت بالای ترند نزولی حرکت کند، روند نزولی با شکست روبرو میشود.
الگوی چارت مثلث متقارن
مثلث متقارن یک الگوی معاملاتی فارکس است که معاملهگران سعی میکنند آن را در بازه زمانی خود شناسایی کنند. این الگوی نموداری، یکی از الگوهای تشکیل شده در روند خنثی است که میتواند سیگنالهای ورود را در روندهای صعودی و نزولی به شما بفرستد.
زمانی که دو لاین ترند در نمودار همگرا میشوند، چنین الگویی در نمودار به وجود میآید. معمولاً در این نمودار، یک روند صعودی به درههای کم عمقی متصل میشود و یک روند نزولی به قلههای صعودی کم ارتفاع متصل میشود.
زمانی که جفت ارز شما در بالا یا پایین الگوی متقارن شکسته شود، سیگنالی برای ورود به معاملات به شما فرستاده میشود.
در این شرایط میتوانید با محاسبه مجموع قلهها و یا درههای ایجاد شده و قیمتی که در آن به معامله وارد شدهاید، مشخص کنید و سپس، با اضافه کردن آن به قیمتی که معامله با آن باز میشود، تارگت سود خود را تعیین کنید.
برای تعیین استاپ لاس نیز میتوانید قبل از ایجاد شکست در نمودار و با توجه به جهت حرکت پوزیشن خود، آن را در قله یا دره معنادار ایجاد شده در نمودار، تعیین کنید.
اگر در نمودار خود، شاهد تشکیل نشدن الگوی مثلث باشید و پرایس اکشن هم در حالت خنثی و محدودی باقی بماند، شاهد شکست این الگو هستید.
الگوی نموداری Engulfing
این الگو در بین کاربران نمودارهای کندل استیک بسیار محبوب است زیرا ماهیت و طبیعت نمودار را مشخص میکند. این الگوی نموداری برای تمام بازههای زمانی کاربرد دارد و به راحتی شناسایی میشود.
این نمودار میتواند تغییرات ناگهانی در جهت حرکت جفت ارزها را مشخص کند.
زمانی که بدنه یک شمع نزولی بدنه شمع قبل از خود را پوشش دهد، نشان دهنده شکل گیری الگوی نزولی در نمودار خواهد بود. سیگنال پایان یک روند نزولی زمانی صادر میشود که بدنه یک کندل صعودی کندل قبل از خود را پوشش دهد.
زمانی که کندل پوشش دهنده کامل شود و کندل جدید دیگری تشکیل شود، میتوانید پوزیشن خود را باز کنید و در جهت بسته شدن کندل پوششی، معامله خود را انجام دهید. همچنین میتوانید، استاپ لاس خود را در پایین الگوی نزولی یا بالای یک الگوی صعودی تعیین کنید.
با استفاده از دو روش میتوانید تارگت سود خود را در این نمودار مشخص کنید:
- در مرحله اول، میتوانید از همان الگوی نمودار برای شناسایی تغییرات بعدی روند و بستن پوزیشن استفاده کنید.
- ثانیاً میتوانید آن را با استراتژی یا سطوح تکنیکال دیگری مانند فیبوناچی، نواحی حمایت و مقاومت ترکیب کنید و تارگت سود خود را مشخص کنید.
از آنجا که این نمودار میتواند تغییر جهت روند را مشخص کند، میتوانید از آن برای تعیین نقطه خروج مناسب از معامله استفاده کنید.
الگوی نموداری engulfing
معایب و مزایای الگوهای نموداری
فارکس و بازار سرمایه علم دقیقی نیست. با توجه به این نکته، باید درک کنیم که هیچ استراتژی نمیتواند فرمول ۱۰۰ درصدی برنده را تضمین کند. مانند اکثر فاکتورها نیز، الگوها و شکلهای معروف نمودار دارای مزایا و معایبی هستند.
مزایای الگوهای نموداری
- از نظر آماری، الگوهای نموداری، نکاتی را در مورد آنچه یک جفت فارکس در آینده نزدیک انجام میدهد ارائه میدهند.
- الگوهای نموداری برنامه های معاملاتی کاملی را مانند قیمتهای باز شدن معاملات، تارگتهای سود و استاپ لاس ها را شامل میشود.
- میتوانید به این نمودارها برای تأیید روند خود، اطلاعات دیگری را نیز اضافه کنید.
- خواندن و یادگیری الگوهای نموداری فارکس آسان است.
معایب الگوهای نموداری
- تشکیل این نمودارها زمان بر است.
- این الگوها تنها در دو بازه زمانی مختلف کار میکنند.
- ذهنیت میتواند نقش اصلی را در محلی سازی الگوها بازی کند.
- الگوهای نمودار میتوانند سیگنالهای کاذب را به معاملهگران صادر کنند.
نتیجه گیری
آیا باید در معاملات خود از الگوهای نمودار فارکس استفاده کنید؟ جواب این سوال بستگی به هدف شما از انجام معاملات و راحتیتان در استفاده از این نمودارها دارد. نکته مثبت درباره این نمودارها این است که ساختارهای مختلف این نمودارها میتوانند نیازهای متفاوت شما را تامین کنند.
دنبال کردن الگوهای ترکیبی کندل استیک در بازههای زمانی بلند مدت مانند نمودارهای یک ساعته و استفاده از نمودارهای بزرگ نمایی شده به تشخیص معاملات پرسود واقعی کمک میکند.
به شما پیشنهاد میدهیم تا از نمودارهای کندل استیک برای تعیین نواحی مقاومت و حمایت استفاده کنید.
به خاطر داشته باشید که برای شناسایی اینکه کدام الگوهای معاملات فارکس در جفت ها و بازه های زمانی مختلف بهتر کار می کنند، تحقیقات بیشتری لازم است. توجه داشته باشید که هیچ بازاری مانند بازار دیگر نیست و همه بازه های زمانی برابر نیستند.
بسیاری از معاملهگران ماهر، تنها در بازه های زمانی طولانی معامله میکنند.
امیدواریم این مقاله از پارسی فارکس برایتان مفید واقع شده باشد. اگر تازه وارد هستید پیشنهاد میکنیم حتما آموزش فارکس مقدماتی را در سایت شروع کنید.
آشنایی با نمودار خطی، نمودار میله ای و نمودار شمعی
آشنایی با نمودار خطی، نمودار میله ای و نمودار شمعی چنانچه در تلاش جهت سپرده گذاری یا این که خرید و فروش در بازارهای رمزارزها یا هرنوع میزان دارایی دیگر میباشید , نخست فعالیت میبایست توانا باشید نمودار های نرخی بیت کوین , اتریوم و… را مورد باز بینی و تحقیق قرار دهید . محاسبه […]
آشنایی با نمودار خطی، نمودار میله ای و نمودار شمعی
چنانچه در تلاش جهت سپرده گذاری یا این که خرید و فروش در بازارهای رمزارزها یا هرنوع میزان دارایی دیگر میباشید ,
نخست فعالیت میبایست توانا باشید نمودار های نرخی بیت کوین , اتریوم و… را مورد باز بینی و تحقیق قرار دهید .
محاسبه نمودار های نرخی مطرح ترین مورد جهت رسیدن به یک نتیجه عالی به شمار میآید .
نمودارهای فارکس از مدل های مختلفی برخوردارند . طی این مقاله قصد داریم به تحلیل و معرفی سه نمودار دارای اهمیت و
کاربردیه نمودار خطی , نمودار میله ای و نمودار شمعی در بازار فارکس بپردازیم :
نمودار خطی نمودار میله ای نمودار شمعی
پیرو متن به معرفی هر یک از این سه رفته و هرآنچه که ضروری است شما درخصوص این سه نمودار بدانید , بازگو خواهیم کرد .
آشنایی با نمودار خطی، نمودار میله ای و نمودار شمعی
نمودار های خطی نمودار خطی , نموداری معمولی با مفاهیم معمولی است . صرفا یک خط از مرحله ارزش نهایی در پایان روز گذشته به نقطه آخرین
درطول روز آنگاه کشیده میشود . زمانی که کل نقاط بها های آخرین در هرروز را با خطوط به یکدیگر وصل کنیم میتوانیم فراز و نشیب
های یک بودجه را در زمان متبوع بازدید کنیم . تحت عنوان مثال در تضویر پایین نمودار خطی نرخ یورو بر حسب دلار ایالات متحده رسم
شدهاست و قابل نظارت هست .
نمودار های میله ای دومی نمودار فارکس که تمایل به معرفی آن داریم , نمودار میله ای اسم دارااست . این نمودار یه خرده پیچیده خیس از نمودار خطی
می باشد . شما با فایده از این نمئدار قادرید نرخ های گشوده شده اغازین را در آستانه و نرخ های بسته شده در پایان روز مورد تحلیل
قرار دهید . ضمنا نمودار های میله قادرند قله ها و دره های نرخ را هم برای شما روشن خیس نمایند .
آشنایی با نمودار خطی، نمودار میله ای و نمودار شمعی
تحت خیس میله عموی بیانکننده ذیل ترین نرخ داد و ستد شده در آن مقطع هست و بالای هر میله بیانکننده بیشترین نرخ داد و ستد
شده در آن زمان هست . هریک از این میله ها نیز در کل بیان کنده محدوده نرخی در مقطع متبوع شما خواهند بود .
خط تیره افقی سمت چپ هر میله ابلاغ گر نرخ استارت شده سهام نخست هرروز ( یا این که هر زمان دلخواه ) است و نماد سمت
راست هم نرخ بسته شده در پایان روز را نشان می دهد . در تصویر تحت میتوانید نمودار میله ای نرخ یورو بر حسب دلار ایالات
متحده را مشاهده کنید .
از روز جاری به سپس هر کجا واژه و کلمه “ میله ” را مشاده کردید , دریابید کهاین واژه و کلمه تکه ای از داده ها یک سهام بر روی
نمودار هست . هز میله میتواند نشان دهنده یک مدت یگانه نظیر ماه , هفته , روز و ساعت باشد . با بازدید واژه و کلمه “ پیش رفتن
میله ” با کارایی فرمائید با نگاه به مشاخصات نمودار دریابید کهاین میله عملکرد دارااست چه گونه زمان را به شما نشان دهد .
به نمودار میله , نمودار OHLC نیز گفته میشود . چون این نمودار قادر است به شما نرخ گشوده شدن در اغاز بازه ( Open ) , بیتشرین
ارزش خرید و فروش شده ( High ) , ذیل ترین ارزش داد و ستد شده ( Low ) و نرخ بسته شده در پایان برهه زمانی ( Close ) را نشان
نرخ باز شدن نخست برهه زمانی : خط کوچک افقی در جهت چپ میله .
بیشترین ارزش : بالای میله عمودی نشان دهنده بالاترین بها داد و ستد شده در زمان متبوع است .
نادر ترین بها : تحت میله عمودی نشان دهنده زیر ترین نرخ داد و ستد شده در بازه متبوع است .
نرخ بسته شده در پایان بازه : خط افقی کوچک در سمت راست میله .
نمودار های شمعی
داده هایی که طی این نمودار شمعی ابلاغ خواهد شد , با داده های نمودار های میله ای شبیه است البته به شکلی مطلوب خیس و
گرافیکی پباده سازی شدهاست . این نمودار نیز اندازه بیشترین و کمترین نرخ را با خط های افقی معین میکند . با این وجود در نمودار
های شمعی , بدنه ی شمع نماد ی مسافت دربین نرخ گشوده شده و نرخ بسته شده نخست و پایان برهه زمانی هست . به صورت
سنتی در صورتیکه تنه شمع سیاه یا این که تیره باشید درمیابیم که نرخ بسته شده در آخر دوران از نرخ آغاز بازه زمانی کمتر است .
در مثال ذیل تنه ی شمع با رنگ تیزه معین شده است . در شمع های تیره یا این که مشکی نقطه بالای تنه بیانکننده نرخ آغاین و
نقطه زیر آن متساوی با نرخ آخرین و بسته شده است . در صورتیکه نرخ بسته شده از نرخ آغازین بیش تر باشد , تنه شمع سپید یا
این که تو خالی خواهد بود .
آشنایی با نمودار خطی، نمودار میله ای و نمودار شمعی
اما اکثر وقت ها از نوع سیاه و سفید کمتر منفعت گرفته میشود و علت خاصی نیز به جز خسته کننده بودن آنها جهت این دستور
با دقت به این که میبایست نمودار هارا مکرر مورد محاسبه قرار بدهیم , خوبتر است از نمودار های رنگی منفعت ببریم چون تماشا و
آنالیز آنها جالب خیس بوده و آسیبی به دیده های ما نمیرساند . اگر کلیه میگویند که تلویزیون رنگی خوب تر از سیاه سپید است
پس مطلوب خیس است از نمودارهای رنگی فایده ببریم .
در اکثر وقت ها زمان ها رنگ سبز را بجای رنگ سپید و رنگ قرمزرنگ را بجای رنگ مشکی مورد به کار گیری قرار می دهند . در واقع
درصورتی که نرخ بسته شده در انتها برهه زمانی از نرخ آغازین فراتر باشد شمع مرتبط با آن به رنگ سبز خواهد شد . در صورتی نیز
نرخ بسته شده در انتها بازه ذیل خیس از نرخ آغازین باشد شمع آن قرمز رنگ خواهد شد .
با بازدید نمودار های دیگر در اینده خواهید قهمید که رنگ های سبز و قرمز رنگ به چه شکل به امداد شما خواهند آمد تا آنالیز بهتری از
سهام خویش داشته باشید , نظیر تکان های رو به بالا و کاهش و نقاط بازگشت ها . حال صرفا به خاطر داشته باشید که ما در
نمودار های فارکس از رنگ های سبز و قرمزرنگ در قبال رنگ های سپید و مشکی به کارگیری خواهیم کرد .
آشنایی با نمودار خطی، نمودار میله ای و نمودار شمعی
نمودار های شمعی درکی خوبتر و با سرعت بیشتر از داده های یک سهام را برای شما , با ظاهری زیباتر مهیا مینمایند , و اینگونه
نمودار در مقایسه با نمودار میله ای داده های فراوان تری آماده میسازد . از مزیت های فایده از نمودارهای شمعی میتوانیم بدین
مورد ها اشاره کنیم :
توشیح معمولی حالت شمع ها و معمولی کردن شعور نمودارها جهت نو وارد ها
منفعت از این شمع ها به سهولت قابلیت و امکان پذیر است . ذهنیت شما بسرعت داده هارا درایفت می کند . درضمن پژوهش ها
نشان داده است که تحلیل های چهره ای از نمودار ها می تواند امداد شایانی به معاملات شما نماید .
شمع ها و مثال های شمعی شرایط کنونی کنیه های جالبی نظیر “ ستاره دنباله دار ” دارا هستند و این القاب به شما کمک خواهد
بخشید که آنها فراموش نکنید .
این شمع ها جهت معلوم کردن نقاط رجوع و برگشت در بازار مضاعف مطلوب خواهند بود . در بنا شده در تهیه و تنظیم روندی گوناگون و در مغایر یک جنبش رو به بالا یا این که روبه پایین . به مرور زمان مفاهیم بیشتری در این سمت خواهید یافت . درحال حاضر که با اینگونه نمودارها تا حدودی شناخت پیدا کردید می توانید با علم و اگاهی بیشتر به ترید و داد و ستد سهام ها و یا این که ارزهای دیجیتال بپردازید و در این جهت فقط به علم و بضاعت و توان خویش توکل نمایید . البته به خاطر داشته باشید که دنیای بررسیها , شاخص ها و نمودار فراوان عظیم خیس از چیزی است که می پندارید و هرچه علم بالاتری داشته باشید درواقع تجارت سهل و آسان تری را خواهید داشت . کابا اف ایکس
مقالات مرتبط
آخرین مقالات
تمامی حقوق مرجع آموزش بازار بورس و فارکس محفوظ است / آموزش فارکس / آموزش بورس / آموزش فارسی فارکس / آموزش فارسی بورس / آموزش رایگان فارکس / آموزش رایگان بورس
مجموعه آموزش فارکس fxf1 تعهدی نسبت به ضرر و یا زیان احتمالی و صحت ادعای خدمات و برندهای تبلیغ شده نداشته و مسئولیت راستی آزمایی و سود و ضرر محتوای این تبلیغات بر عهده بازدید کننده است.
دیدگاه شما