آموزش نمودار میله ای بورس


کندل شناسی چیست؟ آموزش خواندن کندل در تحلیل تکنیکال و الگوی متداول کندل ها با ویدئو

سلام به کریپتودرخشی های عزیز. در این فیلم آموزشی قصد داریم چند نکته‌ی مهم در مورد روش خواندن کندل ها و انواع کندل در بورس به شما آموزش بدهیم و دو تا از الگوی متدوال کندل ها در بورس را به شما معرفی کنیم. البته به علت این که با دیدن کندل ها، خیلی بهتر می‌توانید از این نکات بهره مند شوید، بهتر است حتما در کنار مطالعه‌ی متن مقاله، ویدئو را تماشا کنید تا مطلب به خوبی در ذهن شما جا بگیرد و بتوانید با اسفاده از آن در معاملات خود، به سودآوری برسید.

کندل ژاپنی چیست؟

در بازارهای گوناگون از جمله بازار بورس و بازار کریپتو، برای نشان دادن نمودار قیمت ها از ۳ روش اقدام می‌شود. یعنی: استفاده از نمودار میله ای، استفاده از نمودار خطی و استفاده از الگوهای شمع ژاپنی یا کندل استیک. نمودارهای خطی و میله ای معمولا قادر به نشان دادن جزئیات زیادی در مورد بازار نیستند و به همین دلیل، برای تحلیل تکنیکال استفاده نمی‌شوند و ما از کندل استیک ها برای تحلیل تکنیکال بازار استفاده می‌کنیم. به همین دلیل آموزش کندل شناسی یا کندل خوانی در بورس و تحلیل تکنیکال اهمیت زیادی دارد و نیاز است که انواع کندل در بورس و الگوهای کندل ها در تحلیل تکنیکال را بشناسیم.

کندل ها در بورس نمودارهایی هستند که بر اساس میزان عرضه و تقاضا در بازار، شکل‌های گوناگونی به خود می‌گیرند، بنابر این بر اساس شکل قرارگیری آن‌ها، می‌توانیم رفتارهای بعدی بازار را بر اساس رفتارها و عکس العمل‌های خریداران و فروشندگان حدس بزنیم و این حدس‌ها به ما کمک می‌کنند تا برای لحظه‌ی خریدن سهم و به فروش گذاشتن آن، تصمیم دقیق‌تری بگیریم. البته دقت داشته باشید که این حدس‌ها بر اساس احتمال کار می‌کنند و هرگز صد در صدی نیستند، پس برای این که احتمال درست بودن حدس شما بیش تر شود نیاز به آموزش و تکرار و تمرین خواهید داشت.

اجزای کندل ژاپنی

هر کندل ژاپنی از دو قسمت بدنه (Body) و دم یا سایه (Shadow) تشکیل شده است. در بدنه‌ی یک شمع یا همان کندل شما می‌توانید طول بدنه، قیمت آغازین (Open) و قیمت پایانی (Close) و در سایه‌ها می‌توانید بالاترین قیمت در بازه زمانی (High) و پایین ترین قیمت در بازه زمانی (Shadow) را ببینید.

بعضی از انواع کندل ها دارای بدنه‌های بلندتر و بعضی از آن‌ها دارای بدنه‌های کوچک تری هستند. هنگام خواندن کندل ها باید بدانیم هرچه بدنه یک کندل بلندتر باشد، آن کندل قدرت بیش تری دارد. پس کندل های کوتاه اعتبار کم تری دارند. همینطور وجود سایه در زیر یا بالای کندل و کم یا زیاد بودن آن می‌تواند معانی متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال، زیاد بودن تعداد سایه‌ها در پایین یک کندل، می‌تواند نشانه‌ی این باشد که قدرت خریدارها از قدرت فروشنده‌ها بیش تر شده است و در چنین شرایطی ما توقع ورود پول به کندل را داریم، البته به شرطی که همزمان در بالای کندل، سایه وجود نداشته باشد. چرا که وجود سایه هم در بالا و هم پایین کندل، نشانه‌ی برابری قدرت خریدار و فروشنده است. در چنین شرایطی بهتر است صبر کنیم و منتظر شویم تا ببینیم بالاخره بازار چه رفتاری نشان می‌دهد. اما منظور از رفتار بازار چیست؟ منظور این است که آیا تقاضا برای یک سهم افزایش می‌یابد و در نتیجه قیمت آن بالا می‌رود و یا تقاضا برای آن کم است و قیمتش کاهش پیدا می‌کند.

برای تشخیص دادن، پیش از هرچیز نیار داریم به یادگیری انواع اصلی کندل داریم.

انواع اصلی کندل ها

۱. کندل صعودی یا گاوی (Bullish): کندل های صعودی که به آن‌ها نوسان مثبت نیز گفته می‌شود، سبز رنگ هستند و قیمت بازگشایی آن‌ها کم تر از قیمت آخرین معامله‌ی آن‌ها است.

۲. کندل نزولی یا خرسی (Bearish): کندل های نزولی که به آن‌ها نوسان منفی نیز گفته می‌شود، قرمز رنگ هستند و قیمت بازگشایی آن‌ها بیش تر از قیمت بسته شدن شان، یعنی قیمت آخرین معامله آن‌ها است.

چه زمانی باید از کندل ها استفاده کنیم؟

به طور کلی، کاربرد کندل ها در بورس این است که به شما روانشناسی بازار را نشان دهند و این که معامله‌گران، به خرید و فروش کدام سهم علاقمند هستند. اما چه زمانی اطلاعات حاصل از آموزش خواندن کندل ها به کار شما می‌آید؟

۱. در انتهای یک روند نزولی یا صعودی: زمانی که شما به انتهای یک روند صعودی یا نزولی می‌رسید، به این معنی است که قرار است الگوی کندل ها از آنجا به بعد وارونه (Reversal) شود. بنابراین در چنین شرایطی شما با کمک یادگیری روش خواندن کندل ها می‌توانید متوجه آموزش نمودار میله ای بورس شوید بهترین لحظه برای خرید یا فروش یک سهم چه زمانی است.

۲. دیگر کاربرد کندل ها در بورس در نقاط حمایت و مقاومت سهم است.

الگوی نفوذی کندل

یکی از الگوهای رایج در بازار که می‌خواهیم به شما در این مقاله آموزش بدهیم الگوی نفوذی است که آشنایی با آن به شما کمک می‌کند بتوانید لحظه وارونه شدن بازار را شناسایی کنید. به حالتی که در آن کندل دوم در کندل اول نفوذ می‌کند، الگوی نفوذی گفته می‌شود. برای دقیق تر متوجه شدن این الگو حتما فیلم آموزش کندل شناسی در ابتدای این مقاله را تماشا کنید.

الگوی شمعی پوشا چیست؟

الگوی کندل پوشا در انتهای روند نزولی تشکیل می‌شود. یعنی نقطه‌ای که اگر آن را شناسایی کنید می‌توانید سهم خوبی بخرید و وارد روند صعودی شوید. در الگوی پوشا دو شمع داریم که شمع دوم، شمع اول را می‌پوشاند. برای آشنایی بهتر با این الگو نیز بهتر است شکل آن را در ویدئو ببینید.

الگوی کندل دوجی مانا چیست؟

الگوی دوجی مانا برابری نسبی عرضه و تقاضا را نشان می‌دهد و بهتر است زمانی که آن را شناسایی می‌کنید، دست از خرید و فروش بردارید تا تکلیف نهایی سهم مشخص شود. البته بعضی از اوقات با توجه به کندل هایی که قبل از این الگو ظاهر شده‌اند، می‌توان رفتارهای بعدی بازار را حدس زد. اما در صورتی که در قبل و بعد از الگوی دوجی مانا سایه‌های بسیار داشته باشیم تا حدی که خود کندل بسیار کوچک شود، بهترین کار صبر کردن است.

دقت داشته باشید که قدرت کندل استیک ها در تایم فریم‌های گوناگون با هم تفاوت دارد. یعنی هر چه تایم فریم بالاتر برود، قدرت یک کندل بیشتر است. بنابراین، یک کندل یک هفته‌ای قدرت بیشتری از یک کندل در تایم فریم یک روزه دارد و یک کندل در یک تایم فریم یک ماهه قدرت بیشتری از هردوی آن‌ها دارد.

آیا آشنایی با کندل ها برای سود آوری کافی است؟

در ابتدا باید بگوییم که همانطور که می‌دانید الگوهای بسیار گوناگونی برای روش خواندن کندل ها در بورس و تحلیل تکنیکال وجود دارد و ما در این مقاله به تعداد کمی از آن‌ها اشاره کردیم. یک معامله‌گر حرفه‌ای لازم است به انواع الگوهای کندل خوانی بورس تسلط داشته باشد و در این صورت قطعا تصمیم‌های خوبی در مورد خرید و فروش سهم خود می‌گیرد.

البته دقت داشته باشید که آشنایی با کندل خوانی در تحلیل تکنیکال می‌تواند به شما در سودآوری کمک کند؛ اما به این معنا نیست که برای سودآوری کافی است. این مبحث خود پیش نیاز دو مبحث تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن است و البته در کنار این دو به استراتژی و مدیریت سرمایه قوی نیاز دارد. به عنوان مثال افرادی که بدون توجه به اصول مدیریت سرمایه از لوریج های بالا استفاده می‌کنند ممکن است دچار ضرر شوند. بنابر این در صورتی که شما اطلاعات و دانش کافی داشته باشید، می‌توانید از یادگیری کندل شناسی در بورس در کنار مهارت‌های دیگرتان بهره ببرید تا به درستی برای خرید سهم تصمیم بگیرید. اما در صورتی که اطلاعات کامل و کافی ندارید، بهتر است در دوره آموزش جامع بورس و ارز دیجیتال شرکت کنید و دانش کافی به دست بیاورید تا خدای ناکرده ضرر آسیب ناپذیری به سرمایه‌ی شما نرسد.

استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار فارکس (بازار مبادلات ارز)

همانطور که در درس دوم اشاره شد، تحلیل تکنیکال بررسی نمودار قیمت و شناسایی الگوهای قیمتی در جهت پیش بینی حرکت های آینده بازار می باشد. مهمترین ابزار یک تحلیل گر تکنیکال (Technical Analyst) نمودار تغییرات قیمت می باشد. در این درس انواع نمودارها را خواهیم شناخت و با پایه ای ترین ابزار تحلیل آنها یعنی خطوط حمایت – ساپورت (Support) و خطوط مقاومت – رزیستانس (Resistance) آشنا خواهیم شد.

بهتر است در همین ابتدای کار با اصطلاح بازه زمانی – تایم فریم (Time Frame) آشنا شوید. همانطور که از اسم آن پیدا است بازه زمانی اشاره دارد به مدت زمانی که تغییرات قیمت در آن ثبت می شود. به عنوان مثال اگر قیمت را در پایان هر هفته بر روی نمودار ثبت کرده و این نقاط را به هم متصل کنیم، نموداری به دست می آید که می گوییم بازه زمانی آن هفتگی است و یا اگر این کار را برای هر ساعت انجام دهیم، یعنی قیمت را در پایان هر ساعت بر روی نمودار ثبت کنیم، نموداری با بازه زمانی یک ساعته به دست می آوریم.

آشنایی با انواع نمودارها – چارت

نمودارها اصلی ترین ابزار تحلیل تکنیکال می باشند. هر نمودار از دو پارامتر اصلی تشکیل شده، قیمت و زمان. قیمت در محور عمودی نمودار و زمان در محور افقی قرار دارد.
قیمت در هر نموداری برگرفته از ارزش شاخص، کالا یا ارزش ارز اول نسبت به ارز دوم می باشد.
زمان نیز بازه زمانی هر نمودار را نمایش می دهد بازه های زمانی نمودارها از تیک چارت (تغییر لحظه ای قیمت) تا نمودارهای ساعتی، روزانه و حتی ماهانه می تواند متغیر باشند. تغییرات قیمت در بازه های مختلف نمودار به اشکال متفاوتی نمایش داده می شود. اما در کل ماهیت تفسیر نمودارها در بازه های مختلف تفاوت چندانی ندارد.

نمودارهای میله ای – بار چارت (BarChart)

معمولا در آموزش نمودارها، ابتدا نمودار خطی را بیان می کنند اما ترجیح می دهم که ابتدا شما را با نمودار میله ای آشنا کنم. قبل از اینکه وارد جزئیات یک نمودار میله ای شویم مایل هستم شما را با مفهوم تایم فریم (TimeFrame) یا بازه زمانی آشنا کنم. هر نمودار قیمت، بنا به انتخاب کاربر می تواند بازه های زمانی متفاوتی را نشان دهد از بازه یک دقیقه ای (یا تیک چارت) تا بازه زمانی هفتگی و حتی ماهیانه. وقتی که شما برای نمودار خود تایم فریم یک روزه را انتخاب می کنید، یعنی هر واحد بر روی محور زمان (محور افقی) نشان دهنده یک روز است. به همین ترتیب اگر تایم فریم یک ساعته را انتخاب کنید، هر واحد بر روی محور افقی نمودار برابر آموزش نمودار میله ای بورس آموزش نمودار میله ای بورس یک ساعت خواهد بود.

به بحث اصلی در مورد نمودار میله ای برگردیم. اگر به تصویر زیر توجه شود (شکل ظاهری یک نمودار میله ای) نمودار میله ای از تعداد زیادی از این میله ها (Bars) تشکیل شده که هر کدام از اینها، تغییرات قیمت را در بازه زمانی انتخاب شده نشان می هند. یعنی به طور اجمالی می گویند که در بازه زمانی مورد نظر چه اتفاقی روی داده و چه تغییراتی در آن ایجاد شده است.

فرض کنیم بازه زمانی (تایم فریم) یک روزه را انتخاب کرده ایم. در این حالت هر میله نشان دهنده یک روز می باشد. زائده سمت چپ میله قیمت باز شدن (Open Price) را نشان می دهد. یعنی در روز مورد نظر، اولین قیمت چه عددی بوده است. زائده سمت راست قیمت بسته شدن (Close Price) را نمایش می دهد. یعنی قیمت در آخرین لحظه از آن روز را نشان می دهد. نقطه پایینی میله حداقل قیمتی را نشان می دهد که در آن روز وجود داشته است (Low Price) و به همین ترتیب نقطه بالایی میله حداکثر قیمت آن روز را نشان می دهد( High Price). حالا دوباره به شکل ظاهری یک میله از نمودار میله ای نگاه کنید و سعی کنید مطالب گفته شده را به خاطر بسپارید. با کمی دقت متوجه می شوید که اگر در یک میله (Bar) قیمت باز شدن (Open) پایین تر از قیمت بسته شدن (Close) باشد، یعنی در آن بازه زمانی قیمت صعود کرده و یا بالعکس. این چهار قیمت برای هر بازه زمانی بسیار مهم هستند و بعد ها استفاده زیادی از آنها خواهیم کرد. پس حتما مفهوم High، Low، Open، Close را به خوبی یاد بگیرید.

نمودارهای خطی – لاین چارت (Line Chart)

نمودار خطی ساده ترین نوع نمودار می باشد. در این نوع از نمودار، قیمت های Close در هر بازه زمانی به هم متصل شده و نمودار را به وجود می آورند و در این نمودار نمی توانیم قیمت Open، High، Low را مشاهده کنیم.

نمودارهای شمعی – کندل استیک چارت (CandleStick Chart)

نمودار شمعی (Candlestick) یکی از پر کاربردترین نمودارها می باشد که در واقع نسخه تکامل یافته نمودار میله ای است. از این نوع نمودار ژاپنی ها در قرن هجدهم استفاده می کرده اند که تاریخچه آن در نوع خود جالب است.

همانطور که در نمودار میله ای هر میله نشان دهنده تغییرات قیمت در یک بازه زمانی بود، در نمودار کندل استیک Candlestick نیز هر کندل نشان دهنده قیمت باز شدن، بسته شدن، قیمت حداکثر و قیمت حداقل در بازه زمانی مورد نظر است. همانطور که در شکل ظاهری یک کندل مشاهده می کنید، هر کندل شامل یک قسمت پهن (بدنه یا Body) و دو خط نازک در بالا و پایین (Shadow) است. فاصله بین قیمت Open و قیمت Close بدنه را تشکیل می دهد و قیمت High و Low را خط های باریک (سایه و Shadow نیز خوانده می شوند) نمایش می دهند.

علت اینکه آنقدر افراد نمودار کندل استیک را بر نمودار میله ای ترجیح می دهند این است که در نمودار شمعی، صعودی و نزولی بودن قیمت در هر بازه زمانی به راحتی قابل تشخیص است. معمولا کندل های صعودی – بولیش کندل (Bullish Candle) با رنگ سبز، سفید، آبی و یا توخالی نمایش داده می شوند و کندل های نزولی – بریش کندل (Bearish Candle) با رنگ مشکی، قرمز، قهوه ای و یا توپُر نشان داده می شوند.

شکل ها و الگوهایی که کندل ها با قرار گرفتن در کنار یکدیگر ایجاد می کنند مطالب بسیاری را بیان می کنند که بعد ها مفصل به آنها خواهیم پرداخت.

آشنایی با تعریف ساپورت و رزیستانس S&R

به طور کلی برای هر معامله، نیاز به سه فاکتور می باشد تایین جهت، نقاط خروج (حدضرر و حدسود) و حجم. در گذشته در مورد آموزش نمودار میله ای بورس تکنیک های مدیریت سرمایه و تعیین حجم معامله به تفصیل صحبت کردیم اما دو فاکتور دیگر چیست ؟ مهمترین هدف هر تریدر برای افزایش سرمایه تشخیص جهت بازار می باشد جهت از آن رو حائز اهمیت است که سود معامله گران از تشخیص درست جهت ساخته می شود تنها هدف باید این باشد که تریدر جهت غالب خریداران یا فروشندگان را تشخیص دهد و همسو با آنان وارد بازار شود. از آنجا که پویایی بازار فارکس یعنی حجم و تعداد زیاد خریداران و فروشندگان از تغییرات قیمت ها و جهات آنها ناشی می شود تشخیص نقاط تغییر قدرت بین خریداران و فروشندگان از مهم ترین مباحث تحلیل تکنیکال می باشد. بنابراین نقاط تغییر جهت روند اصلی قیمت از صعودی به نزولی و یا از نزولی به صعودی از اهمیت بالایی برخوردار است. نقاط حداقل (Minimum) که روند آموزش نمودار میله ای بورس نزولی قیمت با برخورد به آنها تغییر جهت داده و به روند صعودی تبدیل می شود را نقاط حمایت یا Support (به اختصارS) می نامیم و به نقاط حداکثر (Maximum) که روند صعودی قیمت با برخورد به آنها تغییر جهت داده و به روند نزولی تبدیل می شود را نقاط مقاومت یا Resistance ( به اختصارR) می گوییم. درک و تشخیص نقاط S و R برای معاملات از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در پنج درس آینده انواع روش های تشخیص و استفاده از نقاط حمایت و مقاومت توضیح داده خواهد شد.

شناسایی اصول تشخیص ساپورت و رزیستانس S&R

اولین گام برای تشخیص نقاط بازگشت قیمت (S&R) مکان هایی روی نمودار می باشد که در گذشته معامله گران نسبت به آن قیمت ها عکس العمل نشان داده اند عموما از این نقاط در اصطلاح به ساپورت و رزیستنس چشمی یاد می کنند.

همانطور که در شکل مشاهده می شود با دوبار برخورد قیمت به سطح قیمتی خاص زمانی که بار سوم قیمت به این سطوح می رسد حجم زیادی از معاملات خرید به فروش یا بالعکس تبدیل می شود و از همین رو بازار در جهت معکوس حرکت می کند.

اصول استفاده از ساپورت و رزیستنس Support & Resistances

در زمان تشخیص ساپورت S و رزیستنس R می توان با مد نظر قراردادن قوی بودن این سطوح، انتظار داشت قیمت در هنگام برخورد با آنها در خلاف جهت روند قبلی حرکت کند و معامله در جهت خلاف روند قبلی باید انجام شود. البته تا زمانی که تجربه و دانش تشخیص بجا و درست محدوده های S&R را بدست نیاورده اید توصیه نمی شود که به این شکل معامله کنید .

اصول درجه اهمیت ساپورت و رزیستنس S&R

درجه اهمیت ساپورت و رزیستنس به عوامل گوناگونی مربوط است. اما در اینجا به ساپورت و رزیستنس های مختلف و درجه اهمیت آنها خواهیم پرداخت.
ساپورت و رسیستنس چشمی: همانطور که در گذشته ذکر شد معمول ترین نقاط بازگشت بازار نقاطی است که در گذشته بازار نسبت به آنها عکس العمل نشان داده است. درجه اهمیت S و R چشمی به عوامل گوناگونی بستگی دارد. هر چه تعداد دفعات بازگشت قیمت از سطحی بیشتر باشد اهمیت آن قیمت بیشتر است اگر قیمتی در S یا R سه بار باز گشته باشد بسیار اهمیت بیشتری نسبت به خطی دارد که تنها یک بار قیمت از آن مکان بازگشته است. هرچه S یا R در نمودار بلند مدت تری مورد بررسی قرار بگیرد اهمیت آن سطوح بیشتر می باشد. به عنوان مثال باید درک کنیم اهمیت ساپورت و رزیستنس در نمودار هفتگی بیشتر از نمودار چهار ساعته و در نمودار چهار ساعته بسیار قوی تر از نمودار ۱۵ دقیقه است. نکته دیگر، ساپورت رزیستنس های احساسی می باشد، ساپورت و رزیستنس هایی که بازار در گذشته های دور به آنها رسیده و بازار سالهاست که آن قیمت را مشاهده نکرده. S و R دیگری که در این دسته جای می گیرد نقاط Even می باشد نقاط Even در مبادلات ارز قیمت هایی است که از پنج رقمی که عموما ارزها در مقابل یکدیگر محاسبه می گردند دو رقم سمت راست به عدد دو صفر برسد. از آنجا که در جاهایی که بازار به رقم صحیح دو صفر می رسد نرخ برابری یک واحد اصلی تغییر میکند از لحاظ احساسی بازار نسبت به این اعداد واکنش نشان می دهد. مثال این مورد زمانی است که نرخ برابری یورو به دلار از ۱٫۲۹۹۹ به ۱٫۳۰۰۰ می رسد. در این زمان شاید بازار نسبت به تغییر برابری این جفت عکس العمل نشان بدهد و اجازه رسیدن قیمت به سطوح بالاتر را ندهد. در درس های آینده با ساپورت و رسیستنس های دیگری نیز آشنا خواهیم شد.

استفاده ازتعویض نقش و شکسته شدن ساپورت و رزیستنس S&R

از آنجا که ساپورت و رزیستنس ها برای بازار سطوح قیمتی مهمی به شما می روند حتی با شکسته شدن این سطوح و عبور قیمت از آنها امکان اینکه قیمت در آینده نسبت به آنها عکس العمل نشان بدهد بسیار بالا می باشد و در بازگشت نقش S یا R با یکدیگر تعویض می شود. ساپورت در آینده نقش یک رزیستنس را بازی می کند یا یک رزیستنس مانند یک ساپورت ایفای نقش می کند. همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید عبور قیمت از یک ساپورت، نقش رزیستنس را در آینده به آن خط واگذار کرده و بازار نسبت به آن خط عکس العمل نشان داده است.

در زیر نمودار روزانه دلار به ین ژاپن دیده می شود. قیمت ۱۰۸٫۹۵ در ابتدا نقش رسیستنس و پس از شکسته شدن تبدیل به ساپورت می شود.

آشنایی با محدوده های S&R Zone

محدوده های ساپورت و رسیستنس خطوطی نزدیک به هم هستند آموزش نمودار میله ای بورس که نقش ساپورت یا رسیستنس را بازی می کنند. قیمت در نمودارهای روزانه و پایین تر با اختلاف چند پیپ و در نمودارهای هفتگی و ماهانه با اختلاف چند ده پیپ نسبت به محدوده های ساپورت و رسیستنس عکس العمل نشان می دهد. در شکل زیر محدوده رزیستنسی را می بینید که روند صعودی قیمت با هر بار رسیدن به این محدوده تبدیل به روندی نزولی شده است.

اصول کاربا ساپورت و رزیستنس S&R

با شناسایی و بکارگیری محدوده های حمایت و مقاومت یک معامله گر می تواند به درستی معاملات خود را مدیریت نماید. کسب تجربه در استفاده از ساپورت و رزیستنس نکته مهمی می باشد. تنها از طریق زیر نظر گرفتن بازار و کار با این خطوط می توان مهارت خود را در استفاده از خطوط ساپورت و رزیستنس بهبود بخشید. توصیه می شود در زمان شکسته شدن یک S یا R تا زمان بسته شدن کندل صبر نمایید. با رد شدن قیمت وارد معامله نشوید. امکان بازگشت قیمت به سطح ساپورت یا رسیستنس بسیار زیاد است. به طور کلی به علت اینکه هیچ موضوعی در بازار قطعی نمی باشد حتی در صورتی که تشخیص دادید قیمت از سطح مورد نظر نمی گذرد از عوامل تایید کننده دیگر نیز استفاده کنید. یکی از روش های کاربردی دیگر برای استفاده از S و R تایید گرفتن از نمودارهای بلند مدت (تایم فریم بالاتر) می باشد. در این صورت بسیاری از سیگنال های خطا، فیلتر شده و از معاملات اشتباه جلوگیری می شود. در انتها دوباره تاکید می شود تا زمانی که تجربه کافی به دست نیاورده اید از معامله در حساب حقیقی بپرهیزید و تا حد امکان در حساب های دمو بر تجربیات خود بیافزایید.

اصول استفاده از گپ ها و کاربردشان به عنوان S&R

گپ در اصطلاح به شکاف قیمت در بین دو بازه زمانی (دو کندل) در نمودار گفته می شود. در فاصله گپ عموما معامله ای انجام نشده است و عرضه و تقاضا در نقطه انتهای گپ برای ارائه قیمت جدید به توازن رسیده است.

با اینکه عموما در بازار مبادلات ارز به علت ۲۴ ساعته بودن و پیوستگی قیمت ها گپ های بسیار کمی مشاهده می شود، اما به علت وجود گپ ها در مباحث ساپورت و رزیستنس به توضیح در مورد آنها می پردازیم.

گپ ها به طور عمومی به سه دسته تقسیم می شوند:

Breakaway Gap
Measuring Gap
Exhaustion Gap
۱- گپ شکست بعد از یک روند خنثی، برای ایجاد یک روند بلند مدت در خلاف جهت روند قبلی ایجاد می گردد. در اغلب موارد قیمت، گپ ایجاد شده را کاملا پر نمی کند. این گپ نشان دهنده آغاز یک روند بلند مدت می باشد.
۲- گپ امتداد معمولا در میانه یک روند اتفاق می افتد و معمولا از گپ شکست بزرگ تر می باشد در اغلب موارد قیمت این گپ را نیز کاملا پر نمی کند. با اندازه گیری فاصله ابتدای روند تا گپ امتداد، می توان انتظار همین فاصله را از گپ امتداد تا پایان روند داشت.
۳- گپ خستگی در پایان روند ایجاد می شود. قیمت پس از ایجاد گپ خستگی خیلی زود گپ را پر می کند. در نقطه مقابل گپ خستگی و در روند معکوس عموما گپی خلاف گپ خستگی در قسمتی از آن ایجاد می شود که تاییدی بر گپ خستگی و آغاز روند جدید است که می تواند تشکیل دهنده الگوی جزیره ای قیمت باشد.

همانطور که در شکل ملاحظه می کنید گپ اول یک گپ خستگی می باشد که در انتهای یک روند صعودی تشکیل شده و پس از ایجاد گپ خستگی در انتهای روند صعودی الگوی جزیره ای تشکیل شده است. بیضی دوم گپ شکستی را نمایش می دهد که آغاز یک روند نزولی را نوید می دهد و بیضی سوم یک گپ امتداد است که ادامه روند را تایید می کند فاصله نوک قله روند نزولی تا گپ سوم دقیقا به اندازه ادامه روند نزولی می باشد و بدین وسیله امکان اندازه گیری اولین نقطه بازگشت در روند نزولی قیمت قابل پیش بینی بوده است.
گپ ها در اکثر موارد ساپورت و رزیستنس های بسیار قوی هستند و نقاط باز شدن گپ ها برای معامله گران نقاطی هم تراز ساپورت و رزیستنس های قوی می باشند. با اینکه در مبادلات ارز گپ های کمی داریم اما در زمان اعلام خبرهای فرار و فاصله بسته بودن بودن بازار در روزهای شنبه و یکشنبه گپ هایی بوجود می آید که با توضیحاتی که در بالا داده شد می توان از آنها استفاده کرد. در فصل بعد به توضیحات نوعی دیگر از S و R یعنی خطوط روند می پردازیم.

نمودار ها و کندل ها

انواع نمودارها

همه افرادی که از تحلیل تکنیکال برای بررسی بازارهای مالی استفاده می‌کنند، هر ساعت یا هر روز، قیمت‌ها را بررسی و نمودار این تغییرات را ترسیم می‌کنند. نمودارها در تحلیل تکنیکال دو بعدی هستند. معمولا محور افقی را زمان و معمولا محور عمودی را قیمت تشکیل می‌دهد.
نمودارها دارای انواع مختلفی هستند:
می‌توانند در بازه‌های زمانی مختلفی ترسیم شوند که این بازه از یک دقیقه شروع ‌شده و تا ماهیانه ادامه دارد.
می‌توانند ساده یا لگاریتمی باشند.(تفاوت نمودارهای ساده و لگاریتمی این است که نمودارهای لگاریتمی درصد تغییرات را به دقت نشان می‌دهند، اما در نمودارهای حسابی یا ساده این مورد وجود ندارد.)

یک نمونه از نموداری ساده مانند شکل بالا می باشد. اين نمودار نمايشي از تغييرات قيمت يک سهام در يک دوره 6 ماهه است . قسمت پايين نمودار، خطي که بصورت افقی ادامه یافته است(x) نشان دهنده تاريخ و يا مقياس زماني آموزش نمودار میله ای بورس آموزش نمودار میله ای بورس است. سمت راست نمودار، خط عمودي (y) قیمت سهام را نشان می دهد. با مشاهده نمودار مي بينيم که در آذر ماه سال گذشته قيمت اين سهام 7100 ريال بوده است، در حاليکه در ارديبهشت سال جاري قيمت آن در حدود 8500 ريال بوده است. اين مشاهدات به ما مي گويد که قيمت اين سهام بين آذر 89 و ارديبهشت 90 افزايش پیدا کرده است.

براساس توافق قيمت سهم و حجم معاملات بر روي محور عمودي و زمان بر روي محور افقي نشان داده مي شود. در محور زمان تقسيم بندي مي تواند از بازه 15 دقيقه تا ده ساله متغير باشد که بر همین حسب بازه کاربرد دارند اعم از تحليل هاي کوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت.
پرکاربرد ترين و معروف ترين نمودارها، عبارتند از: نمودار خطي، نمودار ميله اي و نمودار شمعي

Line Chart نمودار خطي

در تحلیل تکنیکال نمودارهاي خطي هيچ اطلاعات تصويري از بازه تجاري نقاط منحصر به فرد مانند بالاترين قيمت، پايين ترين قيمت يا قيمت ابتدا به ما نمي دهد. ساده ترين نوع نموداردر تحلیل تکنیکال، نمودار خطي مي باشد که از به هم پيوستن قيمت هاي بسته شدن (close) روزانه يک سهم در طي يک دوره معين شکل مي گيرد. با این اتصال ما مي توانيم حرکت کلي قيمت سهم يک بازه زماني مشخص را مشاهده کنيم. به هر حال، قيمت نهايي اغلب در مقايسه با قيمت هاي بالا و پايين در يک روز در داده هاي بازار سهام، مهمترين قيمت است و به همين دليل، تنها کميتي است که در اين نمودار مورد استفاده قرار مي گيرد .
سادگي نمودار خطی نکته مثبت اين نمودار در تحلیل تکنیکال است. اين نمودار در هم ريخته نيست و ديد خوبي از نوسانات قيمت سهم را نمايش مي دهد.
نکته منفي اين نمودار در تحلیل تکنیکال اين است که تحليل گر نوسانات سهم در يک دوره خاص را نمي تواند مشاهده کند. مثلا اين نمودار قابليت نمايش قيمت هاي باز شدن، پايين و بالای يک روز سهم را ندارد. اتصال اين خطها مي تواند به تحلیلگر در تحلیل تکنیکال کمک کند حرکت کلي قيمت براي سهام يک شرکت را در يک زمان معين مشاهده نمايد.

Candlesticks نمودار شمعي

هر دو نمودار ميله اي و شمعي به جهت نمايش تغييرات قيمت در يک بازه زماني با هم برابرند، اما مزيت نمودار شمعي اين است که از تغييرات روند قيمتي از لحاظ بصري به سرعت و سادگي قابل تشخيص مي باشد.

نمودار شمعی یا کندلی پرطرفدارترین و پرکاربرد ترین نوع نمودار تحلیل تکنیکال است.این نمودار نیز اطلاعاتی از قبیل قیمت باز شدن، بسته شدن و دامنه نوسان قیمتی در بازه زمانی مورد نظر را نشان می‌دهد.

نمودار شمعی با کمک کندل ها در تحلیل تکنیکال بسیار برای تحلیلگران مفید و موثر واقع شده است.

در تحلیل تکنیکال نمودارهاي شمعي همان اطلاعات نمودارهاي ميله اي را به ما مي دهند، اما در قالب گرافيکي. نمودار شمعي از دو بخش بدنه اصلي و سايه تشکيل شده. بدنه اصلي شمع آموزش نمودار میله ای بورس نشان دهنده قيمت آغاز و پايان معامله است و بخش ديگر شامل دو خط است که به سايه مشهور شده است. خط بالايي را سايه بالايي و خط پاييني را سايه پاييني مي گويند. از اين رو دامنه نوسانات سهم در طول دوره زماني مورد داد و ستد توسط سايه ها نمايش داده مي شود.

اگر قیمت باز شدن کندل(شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی یا سفید است. اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر یا مشکی خواهد بود. البته در نرم افزارهای مختلف، می توانید رنگ مورد دلخواه خودتان را بر روی کندل ها انتخاب کنید. اما رنگ های مرسوم آنها مشکی و سفید است. قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمت های باز و بسته شدن قرار می گیرد سایه( shadow ) نامیده می‌شود.

در تحلیل تکنیکال نمودارهاي شمعي با استفاده از قيمتهاي باز شدن، بسته شدن و سقف و کف شکل مي گيرند .نمودارهاي شمعي بهتر از بقيه نيستند، بلکه فقط واضح ترند.منظور از واضح تر آن است که با اين نمودارها قيمتهاي بالا و پايين روز به سرعت و سادگي تشخيص داده مي شود.هنگامي که قيمت صعودي باشد، بدنه شمع سفيد و هنگامي که قيمت نزولي باشد بدنه شمع سياه مي باشد. گاهي اوقات به جاي نمايش سياه و سفيد شمع هاي ژاپني آن ها را به صورت رنگي نشان مي دهيم. براي اين کار ما به راحتي سفيد را با سبز و سياه را با قرمز جايگزين کرديم . اين بدان معناست که اگر قيمت بسته شدن از باز شدن بيشتر باشد بلوك سبز رنگ است و اگر قيمت بسته شدن از باز شدن کمتر باشد بلوك قرمز رنگ است.

اشکال مختلف کندل ها در نمودار شمعی مورد استفاده در تحلیل تکنیکال؛

اگر قيمت بسته شدن بالاتر از قيمت باز شدن باشد، يک شمع توخالي يا سفيد کشيده مي شود . .
اگر قيمت بسته شدن پايين تر از قيمت باز شدن باشد يک شمع تو پر يا سياه کشيده مي شود . .
قسمت توخالي يا رنگ شده شمع ” بدنه اصلي ” يا بدنه ناميده مي شود . .
خطوط باريک واقع در بالا و پايين بدنه قيمت سقف و کف را نشان مي دهند و فیتیله ها ناميده مي شوند . .
بالاترين نقطه فیتیله بالايي ” سقف ” است . .
پايين ترين نقطه فیتیله پاييني ” کف ” است . .

اين گونه تصور کنيد که قيمت سهم در يک روز خاص با قيمت 4000 ريال بازگشايي مي شود و در قيمت 3600 ريال بسته مي شود. در طي روز سهام شرکت بين 3400 تا 4300 ريال در نوسان بوده است.بدنه شمع توپر است زيرا قيمت بسته شدن از قيمت باز شدن پايين تر است و بيانگر فشار فروشندگان است.( 1 )

اما در شکل شماره ( 2) قيمت بازگشايي سهم 3600 ريال و قيمت بسته شدن 4000 ريال بوده است.بدنه شمع بايستي تو خالي باشد زيرا قيمت بسته شدن سهم از قيمت بازگشايي آن بالاتر بوده است و بيانگر فشار خريداران است.

شمع سفيد بلند نشان دهنده فشار زياد خريداران است . هرچه قدر بدنه شمع بلند تر باشد، قيمت بسته شدن به سمت بالا از قيمت باز شدن بيشتر فاصله مي گيرد. اين امر نشان دهنده آن است که قيمت به طور قابل توجهي افزايش يافته است . به عبارتي گاوها، خرس ها را از ميدان به در کرده اند .شمع بلند مشکي ( توپر) نشان دهنده فشار زياد فروشندگان است. هرچقدر شمع مشکي بلندتر باشد، قيمت بسته شدن به سمت پايين از قيمت باز شدن بيشتر فاصله مي گيرد . اين امر نشان دهنده اين است که قيمتها به ميزان زيادي افت کرده اند و به عبارتي خرس ها با شکستن شاخ گاوها آنها را از ميدان به در کرده اند.

فیتیله هاي بلندتر و کوتاه تر در شمعها شواهد خوبي را در مورد معاملات انجام شده ارائه مي دهند . شمع هايي با فیتیله بلند نشان دهنده اين است که معامله گران از نقاط باز شدن و بسته شدن قيمت به خوبي دور شده اند. شمعهايي با فیتیله کوتاه نشان دهنده اين است که بيشتر معاملات حول و حوش نقاط بسته شدن و باز شدن قيمت صورت گرفته اند .
در تحلیل تکنیکال اگر فیتیله بالايي شمعي بلند و فیتیله پاييني آن کوتاه باشد نشان دهنده اين است که خريداران در ابتدا قيمت را بسيار بالا برده اند ولي بنا به دلايلي فروشندگان وارد شده اند و قيمت را دوباره نزديک به قيمت باز شدن، برگردانده اند.

اگر فیتیله پاييني شمعي بلند و فیتیله بالايي آن کوتاه باشد نشان دهنده اين است که فروشندگان ابتدا قيمت را به طور قابل توجهي پايين آورده اند ولي بنا به دلايلي خريداران آمده اند و دوباره قيمتها را نزديک به قيمت باز شدن برگردانده اند .

در تحلیل تکنیکال از کدام انواع نمودار استفاده می‌شود؟

معرفی انواع نمودار در تحلیل تکنکال

انواع نمودار در تحلیل تکنیکال از این جهت حائز اهمیت است که تحلیل تکنیکال بر پایه همین نمودارها انجام می‌شود. هرچند در این میان برخی از نمودارها مانند نمودار شمعی بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرند.

فهرست مطالب با دسترسی سریع

انواع نمودار در تحلیل تکنیکال

آشنایی با انواع نمودار در تحلیل تکنیکال

در ادامه مباحث مقدماتی تحلیل تکنیکال باید با نمودارهای مورد استفاده در این شیوه تحلیلی آشنا شویم.

از جمله انواع نمودار در تحلیل تکنیکال می‌توان به نمودار خطی اشاره کرد که ساده‌ترین نوع نمودار نیز به شمار می‌رود. این نمودار از اتصال قیمت‌های آخرین معاملات به دست می‌آید. محور افقی این نمودار به زمان و محور عمودی به قیمت سهم مربوط است. از اتصال قیمت آخرین معامله‌ها در هر روز خطی به دست می‌آید که در قالب یک نمودار قابل رویت است.

نمودار میله‌ای

نوع دوم از انواع نمودار، نمودار میله‌ای است. همان‌طور که در تصویر مشاهده می‌کنید این نمودار باید از دو رنگ تشکیل شود. میله‌ها در این نمودار نشان‌دهنده قیمت‌های صعودی و نزولی هستند.

سومین مدل نمودار، نمودار شمعی است که پرکاربردترین آن‌ها نیز به شمار می‌رود. از همین رو قصد داریم این نمودار را به طور کامل توضیح دهیم.

آشنایی با نمودار شمعی

نمودار شمعی

اکنون که با انواع نمودار در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم، قصد داریم در خصوص یکی از مدل‌ها یعنی کندل استیک (Candlestick) بیشتر صحبت کنیم. نمودارهای شمعی دارای یک بدنه و یک سایه هستند. بدنه نمودار می‌تواند مثبت یا منفی باشد. اگر رنگ شمع سفید باشد حاکی از مثبت بودن قیمت است. اگر شمع سیاه باشد نشان‌دهنده قیمت منفی است. قیمت در شمع‌های مثبت در پایین بدنه باز می‌شود و در بالای آن بسته می‌شود. کم‌ترین و بیش‌ترین قیمت سهم به ترتیب با Low و High نمایش داده می‌شوند. این مقادیر سایه‌های شمع را تشکیل می‌دهند.

در خصوص شمع‌های منفی روال کار برعکس است. به این صورت که قیمت در بالای بدنه نمودار باز می‌شود، پس از کمی نوسان مثبت ریزش را تجربه می‌کند و در نهایت قیمت سهم در پایین بدنه بسته می‌شود. پایین‌ترین قسمت سایه در نمودار شمعی مربوط به کم‌ترین قیمتی است که سهم در آن روز تجربه کرده است.

با توجه به نمودارهای مختلف در تحلیل تکنیکال باید گفت که با الگوهای شمعی بیش از سایر نمودارها سروکار داریم. از همین رو سعی کنید این نمودارها را به خوبی فرا بگیرید تا در تحلیل‌های مربوط به کندل استیک با مشکل مواجه نشوید.

بررسی انواع آموزش نمودار میله ای بورس نمودار در پنل تحلیل تکنیکال کارگزاری‌ها

می‌توان انواع نمودار را در پنل تحلیل تکنیکال کارگزاری‌ها نیز مشاهده کرد. برای این منظور می‌توانیم برای مثال وارد آدرس سامانه معاملات برخط اوراق بهادار کارگزاری آگاه شویم. سپس به پنل تحلیل تکنیکال می‌رویم. در این قسمت می‌توانید محیط این بخش را مشاهده کنید. از بخش مشخص شده در تصویر می‌توانید نحوه نمایش نمودار را تغییر دهید.

بررسی پنل تحلیل تکنیکال در کارگزاری آگاه

نمودارهای موجود در این قسمت آموزش نمودار میله ای بورس عبارت‌اند از:‌ نمودار میله‌ای، نمودار شمعی، نمودار شمعی توخالی (که فقط از لحاظ ظاهری با مورد قبلی تفاوت دارد)، نمودار خطی، نمودار ناحیه‌ای و نمودار هیکن اشی (Heikin Ashi).

از آن‌جا که در تحلیل تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی استفاده می‌شود، می‌توان این نمودار را با انتخاب نماد ستاره به موارد مورد علاقه افزود تا به این ترتیب هر زمان که وارد پنل تحلیل شدید نمودار به آموزش نمودار میله ای بورس صورت پیش‌فرض بر اساس الگوی شمعی به شما نمایش داده شود.

۳ نمودار قیمت پرکاربرد در تحلیل تکنیکال بازار بورس

نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال بورس

در بحث آموزش بورس جهت سرمایه گذاری در خرید سهام بورس نیازمندیم که بخش مهمی از این آموزش ها را در مبحث تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار دهیم.
نمودار‌های قیمت در درک بهتر رفتار سهم درگذشته و حال حاضر سهم و پیش‌بینی قیمت سهم در آینده کمک شایانی به ما خواهند کرد. در قالب خطوط گرافیکی قابلیت خواندن و درک بهتری دارند و ما برای سرمایه گذاری در بازار بورس در آموزش تحلیل تکنیکال از آن‌ها بهره ببریم.
نمودارهای قیمت برای اقتصاددانان ، کارشناسان آمار و تحلیل گران بازارهای مالی (بخصوص تحلیل گران تکنیکال) از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. آن‌ها از نمودارهای قیمتی مختلفی ازجمله نمودار خطی، نمودار میله‌ای ، نمودار شمعی، نمودار کاگی، نمودار رنکو و … استفاده می‌کنند.

در ادامه به معرفی سه مورد از پرکاربردترین نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال بازار بورس می‌پردازیم، که این نمودارها شامل قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین‌ترین قیمت هستند.

نمودار قیمت در بازار بورس

نمودار خطی در تحلیل تکنیکال بازار بورس

نمودار خطی از به هم پیوستن قیمت‌های بسته شدن به وجود می‌آیند. می‌توان با تغییر تنظیمات، این نمودار را توسط قیمت‌های باز شدن، بالاترین قیمت، پایین‌ترین قیمت و قیمت پایانی تشکیل داد نمودار خطی همزمان این قیمت‌ها را به ما نمایش نمی‌دهد. پس نوسانات قیمتی سهم در طول روز را نشان نخواهد داد و از این‌جهت یکی از ساده‌ترین نمودارها در تحلیل تکنیکال به‌حساب می‌آید.
برخی تحلیل گران تکنیکال بازار بورس بر این عقیده‌اند که تغییرات قیمت پایانی از اهمیت بیشتری برخوردار است، چون عرضه و تقاضا در این نقاط به تعادل رسیده‌اند. درصورتی‌که توجه صرف به قیمت پایانی در بازار بورس باعث می‌شود نوسانات قیمت در طول روز نادیده گرفته شود، پس نمودار خطی از دقت پایینی برای تحلیل تکنیکال برخوردار است.

نمودار میله‌ای در تحلیل تکنیکال بازار بورس

نمودار مهم دیگری که در مباحث آموزش بورس مطرح است نمودار میله‌ای است که از کنار هم قرار دادن میله‌های مختلف تشکیل می‌شود. هر میله از یک خط عمودی و دو خط افقی در دو طرف خط عمودی تشکیل‌شده است که می‌توان چهار قیمت را در هر میله مشاهده کرد. نوک بالایی میله بالاترین قیمت و نوک پایینی میله پایین‌ترین قیمت و خط افقی سمت چپ قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست قیمت بسته شدن را نشان می‌دهد.
چنانچه خط افقی سمت راست بالاتر از خط افقی سمت چپ قرار بگیرد میله صعودی است، یعنی در پایان روز سهم در قیمت بالاتری نسبت به قیمت باز شدن بسته‌شده است. اگر زبانه سمت راست پایین‌تر از زبانه سمت چپ قرار بگیرد میله نزولی است و قیمت بسته شدن پایین‌تر از قیمت باز شدن قرارگرفته است.

نمودار قیمت در تحلیل گری تکنیکال

نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال بازار بورس

بیش از دویست سال پیش نخستین بار ژاپنی‌ها از نمودارهای شمعی استفاده می‌کردند و در ابتدا برای بررسی میزان تغییرات قیمت در کالاها مخصوصاً برنج مورداستفاده قرار گرفت. بعدها با گسترش بازارهای مالی محبوبیت این نمودارها گسترش یافت و اکنون بیشتر از قبل در تحلیل تکنیکال بازار بورس مورداستفاده عموم قرار می‌گیرد.

این نوع نمودار از دو قسمت بدنه و سایه تشکیل می‌شود و مانند نمودارهای میله‌ای چند قیمت مختلف را به ما نشان می‌دهد.

قسمت اول: بدنه

قسمت بدنه که مستطیل شکل است قیمت باز شدن و بسته شدن را به ما نشان می‌دهد، در واقع بدنه فاصله بین قیمت باز شدن و بسته شدن است. همانند نمودار میله‌ای اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشد بدنه صعودی است و به‌صورت توخالی نمایش داده می‌شود، چنانچه قیمت بسته شدن پایین‌تر از قیمت باز شدن باشد بدنه نزولی است و به‌صورت توپر نمایش داده می‌شود.

قسمت دوم: سایه

قسمت دوم شمع که سایه نامیده می‌شود درواقع دامنه نوسان قیمتی سهم در طول دوره تشکیل شمع را نشان می‌دهد و بالاترین قسمت سایه بالاترین قیمت را نشان می‌دهد و همچنین پایین‌ترین قسمت سایه پایین‌ترین قیمت را در طول دوره زمانی نشان می‌دهد.

بسیاری از معامله گران بازار بورس معتقدند بررسی نمودارهای شمعی بسیار ساده‌تر است چون وضوح بیشتری دارند و تشخیص صعودی و نزولی بودن بسیار راحت است. بدنه نقش مهمی را برای معامله گران بازار بورس در تحلیل تکنیکال را ایفا می‌کند. به صورتی که هرچه بدنه شمع نسبت به سایه‌های شمع بلندتر باشد نشان از فشار خرید یا فروش قوی‌تری است و سنجش میزان بدنه و سایه معیار مناسبی برای قدرت و ضعف بازار است که در تحلیل تکنیکال از آن بهره می‌برند.
نمودارهای خطی فضای کمتری را به نسبت نمودار شمعی و میله‌ای اشغال می‌کنند و از طرفی جزئیات زیادی را در خود جای نمی‌دهند. بالاترین و پایین‌ترین قیمت و صعودی نزولی بودن قیمت در یک دوره زمانی مشخص نیست. درحالی‌که نمودار شمعی فضای بیشتری را اشغال می‌کند و گاهی باعث بی‌نظمی می‌شود ولی اطلاعات کامل‌تری از قیمت ها در طول یک دوره زمانی را در اختیار ما قرار می‌دهند.
نمودارهای میله‌ای فضای کمی را اشغال می‌کنند و برای نمایش مقدار زیادی از داده‌ها مناسب هستند و اطلاعات قیمتی کاملی را در طول یک دوره زمانی نشان می‌دهند.

نتیجه‌گیری

بااینکه روش‌های زیادی برای تحلیل تکنیکال بازار بورس وجود دارد اما لزوماً هیچ‌یک از آن‌ها بر دیگری برتری خاصی ندارد و هر روش تعاریف و نکات مخصوص به خودش را دارد پس دارای نقاط ضعف و مزایایی مختص به خود هستند. در بازار بورس داده‌ها در این نمودارها یکسان هستند و عملکرد قیمت در تمام این روش‌ها یکسان است. پس بایستی هر شخص با توجه به سبک معاملات خود در تحلیل تکنیکال بازار بورس، یکی از این روش‌ها را به بهترین نحو ممکن بیاموزد. همچنین باید بداند چگونه بایستی علائم را به بهترین نحو بخواند و آن‌قدر تمرکز و تداوم را پیشه کند تا بتواند تحلیل نموداری موفقی را در پیش بگیرد و به روش درست سرمایه گذاری کند.

شما در تحلیل تکنیکال از کدام نمودار استفاده می‌کنید؟ آیا رفتار سهم در آینده را از تحلیل نمودار می‌توانید پیش‌بینی کنید؟



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.