بازده چیست؟
سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایهگذاری، بازده نامیده میشود. این مفهوم نیز همانند ریسک برحسب درصد بیان شده و کیفیت آن، معمولاً بر مبنای دوره زمانی حصول، عملکرد سایر داراییها در مدت مشابه و شاخصهای پولی، ارزیابی میگردد. بازدهی سرمایهگذاران بازار سهام، از دو طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه، حاصل میشود. به منظور تعیین درصد بازدهی بهینه، معیار مشخصی وجود ندارد زیرا، همانگونه که در بالا اشاره شد؛ محاسبه بازدهی مطلوب میتواند تابعی از افق سرمایهگذاری، ماهیت دارایی، ریسک، هزینههای معاملاتی، نرخ بهره، درصد تورم و… باشد.
به عبارت دیگر، نحوه ارزیابی بازدهی اوراق دارای درآمد ثابت با سهام موجود در بورس که سود مقرر شدهای برای آنها وجود ندارد؛ کاملاً متفاوت است.
برای مثال اگر نرخ تورم کشور را ۲۰ درصد فرض کنیم، کسانی که در اوراق مشارکت با سود ۲۵ درصد سرمایهگذاری کنند؛ علاوه بر حفظ ارزش پول خود در مقابل تورم، ۵ درصد نیز بازده واقعی داشتهاند. اما زمانی که کارشناسان مالی به ارزیابی عملکرد بازار سرمایه میپردازند، علاوه بر موارد فوق، معمولاً تمرکز اصلی آنها بر مقایسه عملکرد بورس، با سایر بازارهای سرمایهگذاری نظیر ارز و طلا در مدت مشابه میباشد.
بازده در طرف مقابل ریسک بوده و به گونهای، نتیجه تقبل ریسک است. در واقع سرمایه گذاران به منظور دستیابی به بازدهی معقول حاضر میشوند تا درصد ریسک احتمالی مشخصی را تحمل کنند. واژه بازده، الزاماً به کسب سود تعبیر نمیشود و این موضوع به اشتباه در ذهن برخی سرمایه گذاران نقش بسته است. مثبت یا منفی بودن بازدهی، طبیعت سرمایهگذاری است و سود و زیان هر دو، پاداش معاملاتی ما محسوب میشوند. در یک کلام میتوان گفت، کسب بازدهی انگیزه تمام افراد از ورود به دنیای سرمایهگذاری است.
انواع بازده در بازار سهام
در معاملات سهام و بازار مالی، بازده به دو دسته کلی مورد انتظار و واقعی تقسیم میشود.
بازده مورد انتظار؛ پیش از ورود به معامله تعیین شده و بیانگر انتظارات سوددهی، از موقعیت معاملاتی مذکور است. به منظور تعیین بازده مورد انتظار خود از هر موقعیت معاملاتی سهام، باید به متدهای تحلیلی مختلف مسلط باشیم. برحسب تحلیل شرایط بنیادی و گزارشات مالی منتشره از سوی شرکتها، در مورد سود تقسیمی پایان سال، سناریوهایی در نظر میگیریم. سپس وضعیت نموداری سهم را بر اساس اصول و روشهای تکنیکالی بررسی نموده و اهداف قیمتی آینده آن، مشخص خواهند شد. در نهایت بازدهی تقریبی مورد انتظار با توجه به ریسک و حجم معامله، از مجموع پتانسیل سوددهی آتی سهم محاسبه میشود.
بازده واقعی؛ پس از خروج و بر اساس سود قطعی کسب شده از موقعیت معاملاتی، قابل محاسبه میباشد. به بیان ساده، مجموع اختلاف قیمت خرید و فروش سهم، سود نقدی و بعضاً درآمد حاصل از حق تقدمهای سهام، نشان دهنده بازده واقعی شما است. تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار، بیانگر سطح کیفی سرمایهگذاری طی دوره مذکور است.
بسیاری از کارشناسان سرمایهگذاری توصیه میکنند که حین انجام محاسبات تعیین بازده مورد انتظار، رویکرد محافظه کارانهای داشته باشید. زیرا موجب میشود که با داشتن دیدگاهی واقع بینانه، درصد خطا کاهش یافته و از شناسایی سودهای موهومی جلوگیری شود.
نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی
همانگونه که توضیح داده شد؛ برای محاسبه بازده واقعی باید پس از فروش سهام، مجموع سود حاصل شده از این موقعیت معاملاتی را محاسبه نمایید؛ تا درصد بازده نسبت به سرمایه کل مشخص شود. در همین راستا و به منظور درک عمیق مطلب، توجه شما را به یک معامله فرضی جلب میکنیم:
سرمایه گذار الف با دارایی ۵۰ میلیون تومانی خود، در بازار سهام تهران مشغول فعالیت است. وی در ابتدای سال تصمیم میگیرد؛ با افق سرمایهگذاری یکساله، روی سهام شرکت ایران خودرو سرمایهگذاری نماید. طبق تحلیل نموداری، پیش بینی میشود این سهم تا پایان سال، حداقل یک رشد قیمت ۲۰ درصدی را تجربه کند. همچنین نتایج تحلیل بنیادی نشان دهنده این است که شرکت وضعیت سوددهی فوق العادهای داشته و بر اساس سیاستهای مدیریتی فعلی، تقسیم سود نقدی ۲۰۰ تومانی به ازای هر سهم در پایان سال مالی، بسیار محتمل است.
حداکثر ریسک قابل تحمل برای این سرمایه گذار در موقعیت معاملاتی مذکور، ۱۵ درصد نسبت به کل سرمایه میباشد. اگر نقطه ورود مد نظر، در ناحیه قیمتی ۱۰۰۰ تومانی بوده و طبق استراتژی معاملاتی در صورت افت قیمت تا محدوده ۸۰۰ تومان، سرمایه گذار با پذیرش زیان از معامله خارج شود؛ با انجام محاسبات مربوط به تعیین حجم بر اساس مدیریت سرمایه مشخص میشود که این شخص مجاز است حداکثر ۳۷۵۰۰ سهم از این شرکت را خریداری کند.
۵۰/۰۰۰/۰۰۰ × ۱۵% = ۷/۵۰۰/۰۰۰
۱۰۰۰ – ۸۰۰ = ۲۰۰
۷/۵۰۰/۰۰۰ ÷ ۲۰۰ = ۳۷۵۰۰
تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار
طبق تحلیل فوق و با توجه به مقادیر سود مورد انتظار ناشی از رشد قیمت و تقسیم سود نقدی سهام، مجموع بازدهی احتمالی این موقعیت معاملاتی بر اساس حجم حدوداً ۳۰ درصد میباشد، که نشان دهنده شرایط ایدهآل معامله مذکور از لحاظ قوانین مدیریت سرمایه است.
۲۰۰ (سود نقدی احتمالی سهم) + ۲۰۰ (مقدار افزایش قیمت احتمالی سهم) = ۴۰۰ (مجموع بازده مورد انتظار به ازای هر سهم)
۳۷۵۰۰ × ۴۰۰ = ۱۵/۰۰۰/۰۰۰
اما پس از گذشت یک سال، قیمت سهم بازده فروش نشان چیست؟ به ۱۱۰۰ تومان میرسد (افزایش قیمت ۱۰ درصدی). از طرف دیگر، گزارشات مالی شرکت در سامانه کدال نیز بیانگر این است، که سود نقدی شرکت ایران خودرو در پایان سال مالی مذکور، صرفاً ۵۰ تومان است! پس از انجام محاسبات سود و زیان مشخص میشود؛ این سرمایهگذار مجموعاً در این معامله، ۱۱.۱درصد بازدهی کسب کرده است.
۱۰۰ (سود نقدی سهم) + ۵۰ (مقدار افزایش قیمت سهم) = ۱۵۰ (مجموع بازده واقعی به ازای هر سهم)
۳۷۵۰۰ × ۱۵۰ = ۵/۶۲۵/۰۰۰
با توجه به اختلاف قابل ملاحظه بازده واقعی و مورد انتظار (حدوداً یک سوم)، افق زمانی و مقدار ریسک معامله، به این نتیجه میرسیم؛ که مثال فوق موقعیت معاملاتی چندان پرسودی نبوده است! اما در این قسمت ذکر دو مورد ضروری است.
همانطور که خودتان میدانید، خرید و فروش سهام در بازار بورس شامل کارمزد ۱.۵ درصدی میباشد، که جهت سهولت محاسبات، از در نظر گرفتن آن چشم پوشی کردیم. نکته بعدی این است، که معمولاً فرآیند پرداخت سود نقدی سهام شرکتها، به سرعت و عیناً در پایان سال انجام نمیشود و مسلماً طولانیتر شدن دوره پرداخت، تأثیر منفی بر بازدهی معاملات دارد. در نتیجه اگر موارد مذکور را نیز در نظر بگیریم؛ سرمایه گذار «الف» بازدهی واقعی کمتری خواهد داشت. چنین نتایج معاملاتی، میتواند ناشی از پیش بینیهای بسیار خوشبینانه، ضعف روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی، ریسکهای سیستماتیک و… باشد. بسیاری از این عوامل، به مرور زمان و پس از کسب تجربه سرمایهگذاری در بازار، قابل اصلاح و اجتناب خواهند بود. در واقع کسب بازدهی مناسب تا حد زیادی، نتیجه مهارت شما در معاملهگری است، زیرا توانستهاید موقعیتهای معاملاتی خود را در تمام مراحل، از لحظه ورود تا خروج به گونهای مدیریت کنید، که بهترین نتیجه ممکن حاصل شود.
تا اینجا سعی شد، مفاهیم ریسک و بازده در بازار سهام و جزئیات مربوط به آنها شرح داده شوند. در مطالب آتی، رابطه ریسک و بازده و نسبتهای کاربردی در مدیریت سرمایه را توضیح خواهیم داد.
فرمول بازده فروش چیست؟
به عبارت دیگر، بازده فروش معیاری برای بهره وری عملیاتی یک شرکت است، که از محبوبیت بالایی به عنوان سود عملیاتی برخوردار است. فرمول بازده فروش برای یک دوره معین می تواند با تقسیم سود عملیاتی شرکت یا سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) به فروش خالص آن بدست آید. از نظر ریاضی، به صورت زیر نمایش بازده فروش نشان چیست؟ داده می شود،
نمونه هایی از فرمول بازده فروش (با مثال اکسل)
بیایید مثالی بزنیم تا محاسبه فرمول بازده فروش را به شیوه ای بهتر درک کنیم.
فرمول فروش بازده – مثال شماره 1
بیایید نمونه ای از شرکتی را تهیه كنید كه درآمد خالص 80،000 دلاری در فروش خالص 500000 دلار را در طول سال 2018 گزارش كرده است. علاوه بر این، در طول سال این شرکت هزینه 15000 دلار متحمل هزینه كرده و مالیات 10،000 دلاری را نیز پرداخت كرده است. بازده فروش شرکت را در طول سال 2018 محاسبه کنید.
راه حل:
EBIT با استفاده از فرمول ذکر شده در زیر محاسبه می شود
EBIT = درآمد خالص + بهره + مالیات
- EBIT = 80،000 $ + 15،000 $ + 10،000 $
- EBIT = 105،000 دلار
بازده فروش با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
بازده فروش = فروش EBIT / خالص
- بازده فروش = 105،000 $ / 500،000 $
- بازده فروش = 21٪
بنابراین، بازده فروش شرکت در طول سال 2018 21٪ بود.
فرمول فروش بازده – مثال شماره 2
بگذارید نمونه ای از شرکت Walmart را برای نشان دادن محاسبه بازده فروش ارائه دهیم. طبق گزارش سالانه سال 2018، این شرکت سود عملیاتی 20/44 میلیارد دلار در فروش خالص 495.76 میلیارد دلار ایجاد کرده است. بازده فروش شرکت والمارت را برای سال 2018 محاسبه کنید.
راه حل:
بازده فروش با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
بازده فروش = فروش EBIT / خالص
- بازده فروش = 20/44 میلیارد دلار / 495.76 میلیارد دلار
- بازده فروش = 4.12٪
بنابراین، شرکت والمارت موفق شد در سال 2018 میزان فروش 4.12٪ را بازگرداند.
لینک منبع: ورق متعادل شرکت والمارت
فرمول فروش بازده – مثال شماره 3
بگذارید نمونه گزارش سالانه شرکت اپل را برای سال 2018 مثال بزنیم. مطابق با اعلام درآمد، این شرکت درآمد خالص 59.53 میلیارد دلار در فروش خالص 265.60 میلیارد دلار گزارش کرده است. علاوه بر این، شرکت هزینه های سود 3.24 میلیارد دلاری را متحمل شده و در این دوره مالیات بر درآمد 13.37 میلیارد دلار پرداخت کرده است. بازده کل دارایی های شرکت Apple را بر اساس اطلاعات داده شده محاسبه کنید.
راه حل:
EBIT با استفاده از فرمول ذکر شده در زیر محاسبه می شود
EBIT = درآمد خالص + بهره + مالیات
- EBIT = 59.53 میلیارد دلار + 3.24 میلیارد دلار + 13.37 میلیارد دلار
- EBIT = 76.14 میلیارد دلار
بازده فروش با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
بازده فروش = فروش EBIT / خالص
- بازده فروش = 76.14 میلیارد دلار / 265.60 میلیارد دلار
- بازده فروش = 28.67٪
بنابراین بازده فروش شرکت اپل برای سال 2018 معادل 28.67٪ بود.
منبع L: جوهر: برگه شرکت Inc.Balance
توضیح
فرمول بازگشت بازده را می توان با استفاده از مراحل زیر تهیه کرد:
مرحله 1: در مرحله اول، سود عملیاتی شرکت را در مدت زمانی معین تعیین کنید، که در صورت سود به عنوان یک خط جداگانه در دسترس است. در غیر این صورت، سود عملیاتی را می توان با اضافه کردن هزینه بهره و مالیات پرداخت شده به درآمد خالص شرکت محاسبه کرد.
EBIT = درآمد خالص + بهره + مالیات
مرحله دوم: در مرحله بعد، فروش خالص شرکت را تعیین کنید، که یکی از اقلام 2-3 خط اول صورت سود برای اکثر شرکت ها است.
مرحله سوم: سرانجام، با تقسیم سود عملیاتی شرکت یا EBIT بر اساس فروش خالص آن، همانطور که در زیر آمده است، می توان فرمول بازده فروش را بدست آورد.
بازده فروش = فروش EBIT / خالص
ارتباط و استفاده از فرمول فروش
درک مفهوم بازده فروش بسیار مهم است زیرا توسط ذینفعان مختلف یک شرکت (مانند سرمایه گذاران، طلبکاران و وام دهندگان) استفاده می شود زیرا این اندازه گیری مالی چقدر خوب یک شرکت را قادر می سازد تا از بازده عملیاتی خود برای ایجاد سود بالاتر بهره ببرد. از فروش خالص آن به عبارت دیگر، بازده فروش می تواند مورد استفاده قرار گیرد تا بینش درآمدهای بالقوه، سرمایه گذاری مجدد از سرمایه گذاری و توانایی سرویس دهی بدهی یک شرکت را جلب کند. به طور معمول، بازدهی بالاتر در فروش نشان می دهد که شرکت به خوبی عمل می کند و می تواند پول بیشتری را نیز به عنوان سود عملیاتی حفظ کند.
علاوه بر این، بازده فروش را می توان برای مقایسه عملکرد در دوره فعلی با دوره گذشته استفاده کرد. چنین مقایسه ای به تجزیه و تحلیل روند و ارزیابی کارایی درونی موضوع در طی مدت زمان کمک می کند. در حقیقت، روند رو به رشد بدان معنی است که شرکت در حال رشد کارآمد است، در حالی که یک روند کاهشی می تواند نشانگر نقص اقتصادی در حال رشد باشد. بازده فروش نیز می تواند در معیار همتایان یعنی مقایسه شرکت فاضلاب با همسالان خود باشد که براساس مقیاس فعالیت و صنعت بهره برداری انتخاب شده است.
بازده سهام چیست؟ | بررسی فرمول محاسبه بازده سهام به زبان ساده
واضح است که هر سرمایهگذار به دنبال کسب درآمد بیشتر از سرمایهگذاری است. اما سرمایهگذاری راه و روش خاص خود را دارد و بهتر است به عنوان سرمایهگذار، حداقل ایده کلی در مورد میزان بازدهی قابل دریافت، قبل از شروع سرمایهگذاری خود را داشته باشید. اما این سوال مطرح میشود که چطور سود سرمایهگذاری در بازارهای مالی به خصوص بازار بورس را محاسبه کنیم؟
پاداشی که سرمایهگذار به دلیل سرمایهگذاری طی دورهای به دست میآورد، بازده سرمایهگذاری نام دارد. در محاسبه بازده سرمایهگذاری برای تمامی گزینههای سرمایهگذاری باید محاسبه کنیم که چه میزان سود در مقابل چه میزان هزینه پرداختی به دست میآوریم. به این ترتیب، میتوانیم میزان بازده سرمایهگذاری را تا حد درستی اندازهگیری کنیم.
با وجود اینکه محاسبه نرخ بازده سرمایهگذاری، قبل از ورود به بازار ضروری است، اما این محاسبه نمیتواند به تنهایی معیار خوبی برای تصمیمگیری باشد. زیرا، درصد بازده سرمایهگذاری فقط بر سود مالی تمرکز دارد و البته از این جهت نیز مشابه بسیاری از معیارهای سودآوری عمل میکند. به این ترتیب، این معیار شرایط جانبی را در نتیجه نهایی در نظر نمیگیرد. تحلیلگران متخصص و سرمایهگذاران با تجربه، برای محاسبه نرخ بازده مورد انتظار از یک سرمایهگذاری مشخص، در کنار بازده سرمایهگذاری از اطلاعات و دادههای اقتصادی نیز استفاده میکنند. در این متن قصد داریم تا به طور اختصاصی به بررسی بازده سهام و کارایی محاسبه آن بپردازیم. با ما همراه باشید.
تعریف بازده سهام
بازده سهام (Stock returns) معيار با اهميتي در تصميمگيری مالی و به معنای میزان سود و تغییرات قیمتی یک سهام است. در محاسبه بازده سهام تغییرات قیمتی که از مرحله افزایش سرمایه و یا از سود سهمی به وجود میآیند، در فرمول وارد نمیشوند. بازده سهام به شکل درصد بیان میشود. با توجه به درصد بازده سهام میتوانید برای سهام مورد نظرتان تصمیمات درست، که به کسب سود مناسب یا جلوگیری از ضرر و زیان منجر شود، اتخاذ کنید. بنابراین، بازده سودی است که به صورت مستقیم از محل سرمایهگذاری به دست میآورید و یا سودی است که از تغییرات قیمت ناشی میشود.
سرمایهگذار موفق باید بداند که چقدر از سرمایه خود را درگیر سرمایهگذاری کرده و چقدر هزینه برای کسب سود از سرمایهگذاری پرداخت نموده است. این هزینهها باید با سود به دست آمده مقایسه شوند تا ارزشمندی سرمایهگذاری محاسبه شود. در این بین، بازه زمانی درگیری سرمایه نیز بسیار با اهمیت است. اطلاع از بازده سهام یا هر سرمایهگذاری دیگر، نوعی ابزار انگیزشی محسوب میشود.
همانطور که اشاره کردیم، بازده سرمایهگذاری به صورت درصد بیان میشود. گاهی این مسئله ممکن است در محاسبات باعث سردرگمی شود.
به عنوان مثال؛ فرض کنید سرمایهگذار X مبلغی معادل با 100 تومان و سرمایهگذار Y مبلغ 25 هزار تومان سود از یک سرمایهگذاری کسب کرده باشند. در نگاه اول به این اطلاعات ممکن است سرمایهگذار Y را در سرمایهگذاری خود موفقتر بدانید. در صورتی که ممکن است با در نظر گرفتن سرمایه اولیه و هزینههای مربوط، تصورات به کلی بهم بریزد. اگر هزینه سرمایهگذاری فرد X برابر با 500 تومان باشد، او 20 درصد در جریان این سرمایه گذاری بازده دارد. این در حالی است که، در فرد Y اگر هزینه سرمایهگذاری 250 هزار تومان بوده باشد، او 10 درصد بازده کسب کرده است.
همانطور که در مثال بالا مشاهده کردید، بررسی میزان موفقیت یک سرمایهگذار تنها به درصد سود او اتکا ندارد و درصد بازده اطلاعات کافی برای سرمایهگذاری در اختیار شما قرار نمیدهد.
فرمول محاسبه بازده در بورس
بازده سرمایهگذاری از دو بخش بازده قیمتی و بازده نقدی تشکیل میشود که در ادامه نحوه محاسبه آنها را بررسی میکنیم.
بازده سرمایه یا بازده قیمتی
بازده سرمایه به تفاوت بین قیمت خرید و فروش یک ورق بهادار یا دارایی خاص گفته میشود و از طریق فرمول زیر محاسبه میشود:
قیمت خرید / (قیمت خرید – قیمت فروش) = بازده قیمتی
بازده نقدی سرمایه گذاری
به سودی که به صورت جریانات نقد در دوره به دست سرمایهگذار میرسد، بازده نقدی میگوییم. به عنوان مثال؛ بازده نقدی سهام که به DPS معروف است و سالانه دریافت میشود، جریان نقد دورهای محسوب میشود. البته، گاهی ممکن است طی دوره سرمایهگذاری، جریان نقد دورهای وجود نداشته باشد. در چنین شرایطی بازدهی نقدی صفر در نظر گرفته میشود. بازده نقدی با فرمول زیر محاسبه میشود:
قیمت خرید / جریان نقد = بازده نقدی
محاسبه بازده کل سرمایه گذاری
برای محاسبه بازده کل کافیست تا بازده نقدی و بازده سرمایهای که از فرمولهای بالا به دست آورده شده است را با یکدیگر جمع کنید. پس، فرمول بازده کل نیز به صورت زیر خواهد بود:
بازده نقدی + بازده سرمایهای = بازده کل
همانطور که مشاهده کردید، محاسبه بازده سهام به راحتی انجام میشود. البته، این محاسبات مختص به دست آوردن درصد بازده سهام نیست. سرمایهگذاران دیگر بازارهای مالی نیز با توجه به نوع سرمایهگذاری و استراتژی معاملاتی خود میتوانند بازده سرمایهگذاریهای مختلف را محاسبه کنند.
محاسبه بازده سهام چه کارایی دارد؟
شاید بتوانیم مهمترین کارکرد درصد بازده سهام را این بدانیم که با این عدد معاملهگر میتواند از این که تا چه اندازه به هدف خود نزدیک شده و بازدهی قابل انتظار خود را کسب کرده است، آگاه شود. این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که نتیجه آن میتواند نشان دهد که فرد در معاملات خود بر اساس استراتژی انتخابی تا چه میزان موفق بوده است. در صورت عدم موفقیت، مشخصاً مشکلی وجود دارد که سرمایهگذار باید در اولین زمان ممکن نسبت به حل آن اقدام کند و یا حتی در مواردی استراتژی خود را تغییر دهد.
به همین دلیل، نیاز است تا محاسبه بازده سهام را دورهای و منظم انجام دهید و نتایج را ذخیره کنید. در طول زمان با مقایسه نتایج میتوانید روند صعودی و یا حتی نزولی پیشرفت خود را به خوبی مشاهده کنید. این مسئله میتواند شما را با واقعیت سرمایهگذاری روبهرو کند.
توجه داشته باشید که، محاسبه بازده سهام تنها برای بررسی سهام خریداری شده نیست. حتی اگر سهمی خاص را برای خرید مد نظر دارید، میتوانید در یک بازه زمانی مشخص قیمت و سود نقدی تعلق گرفته به آن را محاسبه کنید. اگر عدد به دست آمده بازده مناسبی را نشان میدهد، باید برای ورود به سهم مورد نظر شرایط را آماده کنید.
عوامل تاثیرگذار در بازده سهام
در خصوص عوامل تاثیرگذار در بازده سهام باید این را بدانیم که، دستیابی به این عوامل نیاز به بررسی پیشینه سهام بازار دارد. بر این اساس، با توجه به مطالعات صورت گرفته در این زمینه، از مهمترین عوامل تاثیرگذار در بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- نسبت نقدینگی
- نسبت اهرمی
- نسبت فعالیت
- نسبت سودآوری
- نسبتهای بازار
- نسبت مبتنی بر جریان نقدی
- شاخصهای ریسک
- مدیریت سود
- پیشبینی سود
- سرمایهگذاری واقعی
- ویژگیهای شرکت
- و .
مشکلات موجود در محاسبات بازده سهام
با وجود این که محاسبه بازده سهام برای سرمایهگذاری در بازار بورس کارایی بسیاری دارد، اما نمیتوان از مشکلات آن چشمپوشی کرد. یکی از آشکارترین عیوب محاسبه بازده سهام وارد نكردن هزينههای موثر به محاسبات است. بنابراین، نمیتوان زمان را که مهمترین هزینه موثر در بازده سرمایه است، عملا در محاسبات تاثیر داد.
جهت دستیابی به اهمیت زمان فرض کنید که سهمی را در بازار خریداری کرده و آن را برای مدت زمان 50 سال نگهداری کردهاید. طی مدت 50 سال به سود 100 درصد رسیدهاید. آیا با گذشت مدت زمان طولانی 50 ساله و در نظر گرفتن تورم، دیگر مسائل اقتصادی و ارزش زمانی پول، این سود ارزش قابل قبولی دارد؟ پس، به طور واضح نسبت سود به هزینه به تنهایی اهمیت ندارد. زمان نیز درصد چشمگیری از موفقیت در سرمایهگذاری را درگیر میکند. اما با این وجود، در محاسبه بازده سهام به طور کلی نادیده گرفته میشود.
البته، این مسئله راه حل دارد. برای حل این مشکل باید به نوعی این فاکتور را در بازده سهام وارد کنید. برای مثال؛ میتوانید درصد بازده به دست آمده را بر طول دوره تقسیم کنید. با این کار مشخص میکنید که در طول زمان مشخص، چه اندازه بازدهی وجود داشته است. این اطلاعات را با سودآوری دیگر بازارهای مالی، بانک و … مقایسه کنید. نتیجه این مقایسه شما را برای ادامه حضور و یا ترک بازار متقاعد خواهد کرد.
بازه زمانی طولانیتر برای محاسبه بازده، پاسخ کاملتری ارائه میدهد و نقش نوسانات معمولی و روزمره در سهام، در نتیجه کم رنگتر خواهد شد. محاسبه در بازه زمانی کوتاه بازده را درگیر نوسانات خواهد کرد.
مشکل دیگر در این مفهوم این است که، اگر تمام هزینهها را به درستی محاسبه نکنید، حاصل درستی برای بازده سرمایهگذاری به دست نخواهید آورد. گاهی هزینههای مورد انتظار در یک سرمایهگذاری عمداً یا سهواً به درستی محاسبه نمیشود. به عنوان مثال؛ در ارزیابی نرخ بازده سرمایهگذاری در سهام شرکتهای فعال در بازار سرمایه، کلیه هزینههای مرتبط باید در نظر گرفته شود. این موارد شامل کارمزد کارگزاریها نیز میشود. این دسته از هزینهها میتوانند به میزان چشمگیری درصد بازده سهام یا دیگر سرمایهگذاریها را کاهش دهند.
ریسک سرمایه گذاری
سرمایهگذاری در تمام بازارهای مالی ریسکهای مربوط به خود را دارد؛ زیرا هر لحظه ممکن است که بازار تحت تاثیر عوامل مختلفی مثل: نوسانات بازار، تورم، مشکلات اقتصادی، مشکلات تجاری و . قرار بگیرد. تمام این موارد ریسک را به سرمایهگذاری اضافه میکنند. به این ترتیب، هر فرد قبل از ورود به هر بازاری باید به شرایط اقتصادی، روحیات سرمایهگذاری، میزان ریسکپذیری، درجه صبر در شرایط حساس و . توجه کند و متناسب با نتیجه این بررسی، گزینههای مختلف در سرمایهگذاری را انتخاب کند.
در سیستم مالی احتمال اختلاف بازده مورد انتظار و بازده واقعی را ریسک میگوییم. هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، اصطلاحاً ریسک سرمایهگذاری بیشتر میشود. ریسکها انواع مختلفی دارند و افراد نیز از لحاظ درجه ریسکپذیری به گروههای مختلفی تقسیم میشوند.
در تعمیم ریسک به مفهوم بازده سرمایهگذاری میتوانیم بگوییم که، درصد بازده نسبت به ریسک تنظیم نمیشود. با این وجود، طبق اصلی که در دنیای سرمایهگذاری مشهور است، بازده سرمایهگذاری رابطه بازده فروش نشان چیست؟ بازده فروش نشان چیست؟ مستقیمی با ریسک دارد. به این ترتیب، به هر میزان که احتمال بازده سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک احتمالی نیز بیشتر خواهد بود.
سرمایهگذاری بدون ارزیابی ریسک احتمالی و تنها با اتکا بر درصد بازده سرمایهگذاری، ممکن است نتیجه نهایی را بسیار متفاوت از نتیجه پیشبینی شده کند.
سخن پایانی
امروزه نرمافزارهای بسیاری محاسبات بازده سهام را برای سهام شرکتهای فعال بازار سرمایه انجام میدهند. استفاده از درصد بازده سهام، رفتار و استراتژی معاملاتی معاملهگر را بر اساس یک مقدارِ اندازهگیری به چالش میکشد. این محاسبات امکان مقایسه بین استراتژیهای معاملاتی را برای شما فراهم میکند. این مسئله میتواند برای سرمایهگذاران بازار اهمیت زیادی داشته باشد.
بازده سهام به شما نشان میدهد که تا چه اندازه سرمایهگذاری شما موفقیتآمیز بوده و به سمت اهدافتان پیش میرود. این ارزیابی به شما کمک میکند ترکیب مناسبی از اوراق بهادار و سهام را برای به حداکثر رساندن بازده در افق زمان سرمایهگذاری خود انتخاب کنید.
به طور کلی فاکتور زمان در محاسبه بازده وارد نشده است؛ اما وارد کردن بازه زمانی به شیوه ذکر شده در مقاله، رفتار شما را بهتر و درستتر نشان خواهد داد.
شاید بتوانیم مهمترین کارکرد درصد بازده سهام را این بدانیم که با این عدد معاملهگر میتواند از این که تا چه اندازه به هدف خود نزدیک شده و بازدهی قابل انتظار خود را کسب کرده است، آگاه شود.
تعریف نسبت های سودآوری
به ارتباط ریاضی بین اقلام موجود در صورت های مالی نسبت مالی گفته می شود. در طبقه بندی نسبتهای مالی چهار گروه وجود دارد که نسبتهای سود آوری یکی از این چهار گروه میباشد. نسبت سود آوری در واقع منبع در آمد شرکت و کارآیی مدیریت شرکت را نشان میدهد.
میزان سودآوری تحت تأثیر درآمدها، فروش و نرخ بازگشت سرمایه گذاری ها و غیره می باشد که با بررسی این موارد نسبت سود آوری به دست میآید. نسبت سودآوری شامل 6 قسمت می باشد.
1- نسبت سود ناخالص به فروش:
درصد سود به دست آمده از هر یک ریال فروش شرکت را نشان می دهد، که این نسبت کسب درآمد شرکت و کنترل بهای تمام شدهی کالای فروش رفته و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
100 × فروش/سود ناخالص (قبل از کسر مالیات) = نسبت سود ناخالص به فروش
سود ناخالص : بهای تمام شدهی کالاهای فروخته شده را از مبلغ فروش شرکت کسر میکنیم.
بالا بودن این نسبت نشانه خوبی برای شرکت میباشد. یعنی این که شرکت کالاهای خود را بالاتر از قیمت تمام شده به فروش رسانده است.
رشد این نسبت نشان دهنده موفقیت شرکت در فروش و تولید ارزانتر کالا میباشد.
پایین بودن این نسبت شرکت را در شرایط نامناسبی از نظر رقابتی قرار میدهد.
2- نسبت سود عملیاتی:
نشان دهنده تأثیر فروش در سود عملیاتی میباشد.
سود عملیاتی در واقع تفاوت درآمدهای عملیاتی از تمام هزینه های مربوط به تولید محصول میباشد و نسبت آن نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات چه مقدار در سود عملیاتی شرکت تأثیر دارد.
فروش/سود عملیاتی = نسبت سود عملیاتی
کاهش این نسبت به صورت مستمر میتواند برای شرکت پر ریسک باشد.
3- نسبت بازده فروش:
نشان دهنده سود خالص ایجاد شده از هر یک ریال فروش میباشد که این نسبت مقیاس سودآوری شرکت است و هزینه تأمین مالی شرکت در این نسبت تأثیر دارد.
فروش ناخالص/سود ناخالص(سود ویژه قبل از مالیات) = نسبت بازده فروش
بالا بودن آن نشان دهنده بهبود عملیات شرکت میباشد.
به مرور زمان، به دلیل ورود رقبای جدید به بازار و خروج بازده فروش نشان چیست؟ شرکت از انحصار کامل، باعث کاهش نسبت بازده فروش میشود.
موسسه مشاوران ارائه دهنده انواع خدمات حسابداری و مالی می باشد.
نسبت های سودآوری
4- نسبت بازده ارزش ویژه:
نشان دهندهی میزان سود خالص برای شرکت از هر یک ریال حقوق صاحبان سهام میباشد.
این نسبت بازدهی متعلق به صاحبان سهام است و از مهمترین نسبت های مالی میباشد، زیرا نتایج سرمایهگذاری صاحبان سرمایه را نشان میدهد.
در واقع بیان کننده میزان موفقیت شرکت در بالا بردن بازده سهامداران است.
حقوق صاحبان سهام مجموع سرمایهای که در اختیار شرکت قرار دارد میباشد.
100 × حقوق صاحبان سهام/(سود خالص – سود سهام ممتاز) = نسبت بازده ارزش ویژه
بالا بودن نسبت بازده ارزش ویژه، برای سهام داران شرکتها مطلوب میباشد.
5- بازده دارایی ها:
نشان دهنده شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت ها میباشد، در واقع نحوه سود کسب شده شرکت از منابع و داراییهای خود میباشد.
100 × متوسط دارایی/سود ناخالص = نسبت بازده دارایی
متوسط دارایی شرکت برابر با مجموع دارایی ها در ابتدا و انتهای دوره مالی مورد بررسی تقسیم بر 2 میباشد.
این نسبت نشان دهنده بازدهی ایجاد شده به واسطه دارایی شرکت میباشد.
بالا بودن بازده دارایی، موفقیت شرکت را در استفاده مناسب از دارایی خود نشان میدهد.
6- نسبت بازده سرمایه درگردش:
نشان دهنده میزان سود خالص(قبل از کسر مالیات) شرکت از سرمایه در گردش آن میباشد.
سرمایه در گردش/سود خالص = نسبت بازده سرمایه درگردش
رشد سود خالص موجب افزایش بازده سرمایه درگردش میشود.
این نسبت در ارزیابی شرکت برای افزایش فروش استفاده میشود.
سرمایه درگردش ارتباط مستقیمی با فروش، موجودیها، حسابهای دریافتی و وجوه نقد دارد.
نسبتهای سودآوری در ارزیابیهای کسب و کار از جمله بانکها، بورس، حسابداری مالی شرکتها و غیره استفاده میشود.
نسبت های سودآوری و کاربردهای آن:
نسبت های سودآوری زیرمجموعه نسبت های مالی و در واقع جزئی از نسبت های مالی می باشد و میزان سود حاصل از یک شرکت را در فرمت های مختلف نشان میدهد.
اگر وضعیت یک شرکت سرمایه گذاری را به بدن انسان تشبیه کنیم، می توان به این نتیجه رسید. که همان طور که علائم حیاتی از جمله ضربان قلب و فشارخون و دمای بدن نشان دهنده حیات و زنده بودن انسان است، نسبت های مالی هم معیاری برای وضعیت اقتصادی شرکت ها میباشد.
بنابراین مدیران شرکت با استفاده از نسبت های مالی می توانند توجه سرمایه گذاران را به خود جلب کنند و شرایط شرکت خود را از نظر سرمایه گذاری با استفاده از نسبت های مالی به درستي نشان دهند.
افرادی که قصد سرمایه گذاری در جایی را دارند با استفاده از نسبت های مالی به درک خوبی برای انتخاب محل سرمایه گذاری خود خواهند رسید که آیا به طور مثال این شرکت ارزش سرمایه گذاری را دارد یا نه.
نسبت های مالی (Financial Ratios) وسیله ای خوب برای نشان دادن وضعیت شرکت ها می باشد، با تجزیه و تحلیل این نسبت ها می توان به درک درستی از وضعیت مالی شرکت ها رسید.
تجزیه و تحلیل فرایندی می باشد که طی آن به وضعیت مالی و اقتصادی شرکتها می توان دست پیدا کرد، البته علاوه بر استفاده از اقلام و اعداد باید از ارتباط معنادار و مقایسه آن ها نیز استفاده کرد، تا به دیدگاه درستی از وضعیت مالی شرکت برسیم.
نسبت های مالی اقلام را مورد بررسی قرارداده و از قالب ریالی و عددی به قالبی که بتوان آن را مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه قرار داد تبدیل می کنند تا استفاده کنندگان بتوانند گزارش مالی را تجزیه و تحلیل کرده و به
نتیجه ای که می خواهند برسند.
برای دست یابی به آسیب شناسی فعالیت های یک شرکت می توان نست های مالی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
نسبتهای مالی چهار گروه می باشد:
- نسبت های سودآوری
- نسبت های نقدینگی: این نسبتها قدرت شرکت را در پرداخت بدهی ها نشان میدهد.
- نسبت های فعالیت: جهت اندازه گیری کارآیی شرکت از نسبت های فعالیت استفاده میشود.
- نسبت های اهرمی: میزان بدهی و اهرم پرداخت آن را نشان می دهد. و تعیین می کند شرکت چه مقدار از نیازهای مالی خود را از منابع دیگران تأمین میکند.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله هزینه های مالی را به شما پیشنهاد می کنیم.
نرخ بازده چیست و ROR چگونه محاسبه می شود؟ — به زبان ساده
«نرخ بازده» (Rate of Return) نشاندهنده سود یا ضرر خالص یک سرمایهگذاری در طی دوره معینی از زمان است. نرخ بازده به صورت درصدی از هزینه اولیه بیان میشود. در زمان محاسبه نرخ بازده، شما درصد تغییرات را از ابتدای دوره تا انتهای آن مشاهده خواهید کرد. نرخ بازدهی را میتوان برای گستره متنوعی از داراییها مانند سهام، اوراق قرضه، املاک و حتی آثار هنری بکار برد. به صورت کلی، میتوان ROR را برای هر دارایی که در نقطهای از زمان خریداری شده و در زمان دیگری در آینده، نقدینگی بوجود آورده است، استفاده کرد.
نرخ بازده چیست؟
نرخ بازدهی نشاندهنده میزان سود یا زیان تعلقگرفته به یک سرمایهگذاری در طی دورهای معین از زمان است. در واقع، نرخ بازدهی، میزان سود و ضرر را نسبت به سرمایه و هزینه اولیه انجامشده میسنجد. منفی بودن ROR نشاندهنده ضرر و مثبت بودن آن نشاندهنده سود است.
فرمول محاسبه ROR
نرخ بازدهی به صورت استاندارد و به شکل زیر محاسبه میشود.
- ارزش فعلی :ارزش فعلی سرمایهگذاری
- ارزش اصلی: ارزش سرمایهگذاری
مثال نرخ بازدهی
فرض کنید آقای «ط» دکه فروش خشکبار افتتاح کند. او برای افتتاح این دکه ۵۰ میلیون تومان سرمایهگذاری میکند و روزانه ۱ میلیون تومان فروش داشته باشد که سالانه معادل ۳۰۰ میلیون تومان است. در سادهترین حالت، نرخ بازدهی سرمایهگذاری آقای ط در یکسال برابر ۶۰۰ درصد است. مورد بسیار مهمی که باید بخاطر داشته باشید این است که هرچه ریسک سرمایهگذاری بیشر باشد، سود آن بالاتر خواهد بود و برعکس.
برای مثال، سرمایهگذاری در اوراق قرضه ریسک کمتری در مقایسه با سرمایهگذاری در رستوران دارد. پشتوانه اوراق قرضه، دولت است و پشتوانه سرمایهگذاری در رستوران الزاماً دارای اعتبار بیشتری نیست. به همینصورت، ریسک سرمایهگذاری در رستوران بسیار بالاتر است و برای جذب سرمایهگذار باید سود بیشتری را پیشنهاد دهد.
روشهای جایگزین سنجش بازدهی
از دیگر روش های جایگزین سنجش بازدهی میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- نرخ بازدهی داخلی
- بازدهی بدهی
- بازدهی دارایی
- بازدهی سرمایهگذاری
- بازدهی مبلغ سرمایهگذاری شده
اهمیت نرخ بازدهی
در دنیای واقعی، برای محاسبه بازده حقیقی حاصل از سرمایهگذاری، باید تورم و مالیات وضع شده، دوره زمانی سرمایهگذاری و هر میزان سرمایه اضافه شده در این دوره را در نظر بگیرید. اگر سرمایهگذاری خارجی باشد، نرخ تبدیل ارز نیز بر بازدهی آن تاثیرگذار خواهد بود.
چگونه نرخ بازده مورد انتظار را محاسبه کنیم؟
نرخ بازده بخش مهمی از نظریه مالی و عملیات تجاری به شمار میرود که شامل مدلهای مهمی مانند مدل قیمتگذاری نوعی قرارداد اختیار معامله و نظریه سبد سرمایهگذاری مدرن است. ROR را میتوان از طریق هر دو روش احتمال و بازده تجربی، محاسبه کرد. نرخ بازده انتظاری از ضرب نتایج محتمل با احتمال رخ دادن آنها و سپس جمع این نتایج، بدست میآید. مجموع بدست آمده نشاندهنده ارزش انتظاری یک سرمایهگذاری بخصوص با در نظر داشتن بازده انتظاری آن در شرایط گوناگون است.
- «R»: بازده انتظاری در یک سناریو مشخص
- «P»: احتمال نشاندهنده کسب بازده در آن شرایط به شمار میرود.
- «n» :نیز نشان دهنده شرایط گوناگون است.
- «ER»: نشاندهنده بازده مورد انتظار است.
این توزیع احتمال می تواند پیوسته یا گسسته باشد. به متغیر گسسته تنها میتوان مقادیر معینی را اختصاص داد. در صورتیکه در توزیع پیوسته متغیر میتواند هر مقداری را درون بازهای معین اختیار کند. نرخ بازده میتواند هر متغیر تصادفی حاوی مقادیری باتوجه به بازه داده شده باشد. تخمین بر پایه دادههای تجربی است که تعیین نرخ بازده دقیق را با دشواری مواجه میکند.
مثال و محاسبات
در ادامه، برای درک بهتر مثالی مطرح شده است. برای مثال، سرمایهگذاری قصد سرمایهگذاری در دو دارایی را دارد. درصد کسب سود در سرمایهگذاری «الف» ۶ نتیجه محتمل و درصد کسب سود در سرمایهگذاری «ب» ۴ نتیجه محتمل را به همراه دارد.
$$0.075=(0.15)\times 0.35+(0.12)\times 0.25+(0.08) \times 0.15+(0.05)\times0.3+(-0.03)\times0.1+(-0.07)\times0.05
$$
- محاسبه نرخ بازدهی دارایی ب
با تحلیل نتایج، در مییابیم انتخاب سرمایهگذاری در دارایی ب ارجحیت دارد زیرا نرخ بازدهی آن در مقایسه با دارایی الف بیشتر است. بنابراین، سود بیشتری برای سرمایهگذار به همراه خواهد داشت.
سرمایهگذاری پورتفوی
پورتفوی یا سبد سرمایهگذاری از چندین سرمایهگذاری تشکیل شده است. فرض کنید یک سرمایهگذار از ۳ دارایی برای سرمایهگذاری استفاده کرده باشد.
انواع دارایی | وزن | نرخ بازدهی |
دارایی اول | ۰٫۱۵ | ۹٫۱٪ |
دارایی دوم | ۰٫۳۰ | ۴٫۵٪ |
دارایی سوم | ۰٫۴۵ | ۶٫۷٪ |
نرخ بازدهی پورتقوی به صورت زیر محاسبه میشود.
نقاط مثبت نرخ بازده مورد انتظار چه هستند؟
در ادامه، به تعدادی از نقاط مثبت نرخ بازده مورد انتظار اشاره شده است.
- نرخ بازده در پروژههای سرمایهگذاری امکان مقایسه بین میزان ریسک و بازده انتظاری را بوجود میآورد.
- سرمایهگذاران میتوانند با استفاده از آن تخمین بزنند که با بکارگیری آن به چه میزان سود تقریبی دست پیدا میکنند.
- ROR امکان سرمایهگذاری بلندمدت را با امکان تخمین دستیابی به سود برای افراد و شرکتها بوجود میآورد.
کاستیهای نرخ بازدهی انتظاری چیست؟
باید در هنگام بکارگیری روش ROR، کاستیهای زیر را مدنظر داشته باشید.
- در پروژههای سرمایهگذاری، فرایند نرخ بازده از سود حسابداری استفاده میکند و جریان نقدینگی را مد نظر قرار نمیدهد.
- با اینکه ارزش زمانی پول یک عنصر مهم در تصمیمگیریهای پیرامون مخارج مالی به شمار میرود، در روش ROR نادیده گرفته میشود.
- ROR تنها به بازده انتظاری توجه میکند و مدت زمان پروژه سرمایهگذاری را مدنظر قرار نمیدهد.
- به علت امکان وقوع نوسانات اقتصادی یا بازاری ضمانتی مبنی بر دریافت بازده وجود ندارد. همچنین، محتمل است سرمایهگذار با ضرر مواجه شود.
مثال های بیشتر نرخ بازدهی
در ادامه، برای درک بهتر نرخ بازدهی، به مثالهای بیشتری اشاره شده است.
مثال اول نرخ بازده
سرمایهگذاری، در سال ۱۳۹۷، ۱۰۰۰ سهم ۵ هزارتومانی را خریداری کرده است و یکسال بعد، در سال ۱۳۹۸، قصد داشته که آنها را به قیمت ۱۰ هزار تومان بفروشد. نرخ بازده را برای سرمایهگذاری ۵ میلیون تومانی این سرمایهگذار، محاسبه کنید.
همانطور که میدانیم، محاسبه به صورت زیر انجام میشود.
100 × ( ارزش اصلی ÷ ( ارزش اصلی ــ ارزش فعلی )) = نرخ بازده
۱۰۰٪ = نرخ بازدهی
مثال دوم نرخ بازده
خانم «ج» در سال ۱۳۷۰، واحد مسکونی را به قیمت ۱۰ میلیون تومان در حاشیه شهر تهران خریداری کرده بود. در گذر زمان، با احداث مراکز تجاری، ارزش منطقه مورد نظر از لحاظ اقتصادی افزایش پیدا کرد که منجر شد قیمت خانه خانم ج، بسیار زیاد شود. به دلیل تغییر شغل، خانم ج قصد داشت که در سال ۱۳۹۰، منزل خود را به فروش برساند. خانم ج، موفق شد قیمتی معادل ۷۵ میلیون تومان را برای فروش واحد مسکونی خود تعیین کند. نرخ بازده این سرمایهگذاری را محاسبه کنید.
با جایگذاری ارقام محاسبه به شکل زیر انجام خواهد شد.
100 × ( ارزش اصلی ÷ ( ارزش اصلی ــ ارزش فعلی )) = نرخ بازده
۶۵۰٪ = نرخ بازدهی
توجه داشته باشید که در این مثال، نرخ بازدهی تنها با در نظرگرفتن قیمت دارایی محاسبه شده و مواردی مانند نرخ تورم و میزان استهلاک، در نظر گرفته نشدهاند.
معرفی فیلم آموزش تجزیه و تحلیل مالی طرح های امکان سنجی با COMFAR III
برای یادگیری تجزیه و تحلیل مالی در نرمافزار کامفار، میتوانید به دوره آموزشی تدوین شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید. این دوره ۴ ساعته در درس به مرور مهمترین سرفصلها میپردازد. دوره پیشرو برای دانشجویان مهندسی صنایع و مدیریت و سایر علاقهمندان به انجام تجزیه و تحلیل مالی، مناسب به شمار میرود. در درس اول، با نحوه نصب نرمافزار و مطالعات طرحهای توجیهی آشنا میشوید. درس دوم به ورود دادهها در نرمافزار کامفار اختصاص یافته است. گزارشگیری و تحلیل گزارشهای مالی اختصاص یافته است. در درس چهارم، تحلیل حساسیت و بررسی خطاها را میآموزید.
- برای مشاهده فیلم آموزشتجزیه و تحلیل مالی طرح های امکان سنجی با COMFAR III +اینجا کلیک کنید.
سخن پایانی
ROR یکی از معیارهای مهم سنجش بازدهی سرمایهگذاری بکارگیری نرخهای بازدهی است. ROR همچنین معیاری است که درآمد خالص یک شرکت را نسبت به میزان آن میسنجد و سوددهی آنرا بررسی میکند. نرخ بازده مورد انتظار نیز یکی از مفاهیم بسیار کاربردی در مدیریت مالی به شمار میرود. این نرخ به بازده تخمینزدهشده دریافتی پس از سپریشدن دورهای معین از زمان، اشاره میکند.
اگر نرخ بازده سرمایهگذاری، مثبت باشد، سرمایهگذاری مناسب خواهد بود و انجامدادن آن همراه با سود است و برعکس. اگر نرخ بازده، منفی باشد، بهتر است سرمایهگذار از انجام آن صرفنظر کند. هرچه این نرخ بالاتر باشد، سرمایهگذاری با سود بیشتری همراه خواهد بود. یکی از موارد مهم این است که در هنگام بکارگیری نرخ بازده، ارزش زمانی پول را مدنظر قرار دهید. برای خریدهایی ساده، مانند خرید سهام، نیازی به محاسبه ارزش زمانی پول نخواهید داشت اما باید ارزش زمانی پول را برای داراییهایی مانند املاک – با احتمال مستهلک شدن در گذر زمان – مدنظر قرار دهید.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
دیدگاه شما