نسبتهای نقدشوندگی در تحلیل بنیادی سهام
معمولا قبل از خرید یک سهم به چه مواردی توجه میکنید؟ آیا به تابلوی معاملاتی سهم توجه میکنید؟ به میزان سهام شناور آن سهم و میانگین حجم معاملات آن چطور؟ آیا به نمودار سهم و آنچه که اندیکاتورها میگویند، دقت میکنید؟ اگر این کارها را انجام میدهید تا قسمتی از راه را درست رفتهاید. اگر قصد سرمایهگذاری بلندمدت یا میانمدت محاسبه نسبت نقدینگی دارید، برای کسب اطمینان از انتخاب خود چه میکنید؟ بررسی صورتهای مالی شرکتها یکی از روشهایی برای کسب اطمینان از یک سرمایهگذاری کمریسک است. با بررسی نسبتهای نقدشوندگی یک شرکت و میزان نقدینگی آن، میتوانید توانایی شرکت را در بازپرداخت بدهیهایش بررسی کنید و از میزان ریسک نقدشوندگی آن شرکت باخبر شوید. حتی با مقایسه این نسبتها میتوانید از بین شرکتهای موجود در یک صنعت، شرکت مناسبتر را برای سرمایهگذاری انتخاب کنید یا اینکه عملکرد مالی یک شرکت را نسبت به سال پیش آن بررسی کنید.
نقدشوندگی چیست؟
اگر بخواهیم نقدشوندگی (Liquidity) را به زبان ساده تعریف کنیم، میتوان گفت به مدت زمانی که طول میکشد تا یک دارایی به وجه نقد تبدیل شود را نقدشوندگی میگویند. برای مثال، اوراق بهاداری مانند سهام یک شرکت که در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده است، به راحتی و با کمترین زمان ممکن میتواند به وجه نقد تبدیل شود، بنابراین میتوان گفت که سهام از نقدشوندگی بالایی برخوردار است. اما دارایی مانند زمین و ملک را نمیشود بهسرعت فروخت و به وجه نقد تبدیل کرد. برای همین گفته میشود که نقدشوندگی ملک و زمین پایین است. بهطور کلی نقدشوندگی به ما میگوید که میزان سهولت تبدیل یک دارایی به وجهنقد چقدر است.
نسبتهای نقدشوندگی
با بررسی صورتهای مالی شرکتها، میتوان نسبتهایی را محاسبه کرد که با استفاده از آنها از وضعیت مالی شرکت تا حدی مطلع شد و میزان ریسک نقدینگی آن را ارزیابی کرد. میتوان برداشتهای متفاوتی از این نسبتها داشت. برای مثال ممکن است بالا بودن این نسبتها برای اعتباردهندگان خوشایند باشد اما برای سرمایهگذاران این طور نباشد.
نسبتهای نقدشوندگی چه کاربردی دارند؟
این نسبتها علاوه بر این که ما را از ریسک نقدینگی شرکت باخبر میکنند به ما کمک میکنند تا از نقاط ضعف و قوت شرکتها باخبر شویم و با آگاهی کامل تصمیم بگیریم. این که شرکت در شرایط بحرانی چگونه عمل میکند، فعالیت آن تا چه زمانی ادامه خواهد داشت، آیا از پس هزینههای خود برمیآید و یا ممکن است ورشکسته شود، همه و همه سوالهایی هستند که میتوانند به ما در انتخاب شرکت مناسب جهت سرمایهگذاری کمک کنند.
مقایسه نسبتهای نقدشوندگی یک شرکت با نسبتهای سال قبل و بررسی میزان تغییرات این نسبتها میتواند در بررسی عملکرد شرکت طی سال مالی جدید به ما کمک کند. میتوان فهمید که شرکت در چه زمینههایی بهتر عملکرده و در چه زمینههایی افت داشته است.
استفاده از نسبتهای نقدینگی در محاسبه توان مالی شرکت ها
بهطور کلی با استفاده از نسبتهای نقدینگی میتوان توان مالی کوتاهمدت شرکتها را بررسی کرد. با استفاده از این نسبتها میتوانیم بفهمیم که آیا شرکت توانایی این را دارد که در کوتاهمدت بدهیهای خود را پرداخت کند یا نه. حتی با استفاده از این نسبتها میتوان وضعیت دو شرکت فعال در یک صنعت را با هم مقایسه کرد. نکتهای که باید هنگام بررسی صورتهای مالی دو یا چند شرکت به آن توجه کرد، این است که صورتهای مالی با استفاده از چه روشی تهیه شدهاند. اگر روشهای تهیه صورتهای مالی یکسان باشد، میتوان به اطلاعات مقایسهای حاصل از آنها اتکای بیشتری کرد.
بررسی نسبتهای نقدینگی میتواند برای استفادهکنندگان برونسازمانی مثل، سهامداران شرکت و موسساتی که به شرکتها وام کوتاهمدت میدهند بسیار مهم باشد. علاوهبر این به استفادهکنندگان درونسازمانی مثل مدیران مالی نیز کمک میکند تا استراتژیهای خود را بسنجند و بفهمند که در کجاها ضعف و یا قوت دارند.
نحوه محاسبه نسبتهای نقدشوندگی
برای محاسبه نسبتهای نقدشوندگی باید به داراییها و بدهیهای جاری شرکت توجه کرد. همانطور که در مقاله آشنایی با ترازنامه و اجزای آن در رابطه با داراییها و بدهیهای جاری صحبت کردیم. گفتیم که داراییهای جاری، داراییهایی هستند که انتظار میرود طی یک دوره یک ساله یا یک چرخه عملیات به وجه نقد تبدیل شوند و یا در دوره عملیات از آنها استفاده شود. بهطور کلی داراییهای جاری اطلاعاتی را در مورد فعالیتهای عملیاتی شرکت نشان میدهند. بدهیهای جاری، بدهیهایی هستند که انتظار میرود طی یک چرخه عملیات و یا یک سال از تاریخ ترازنامه تسویه شوند. همچنین مدیریت شرکت قصد داشته باشد که این بدهیها را از محل داراییهای جاری (وجوه نقد) و یا از طریق ایجاد بدهیهای جاری جدید تسویه کند.
از آنجایی که داراییها و بدهیهای جاری در کوتاهمدت بررسی میشوند بنابراین ارزش بازار این اقلام با ارزش دفتری آنها غالبا یکسان است و در کل میتوان به آنها اتکا کرد. در شکل زیر ترازنامه (صورت وضعیت مالی) محاسبه نسبت نقدینگی یک شرکت خدماتی فعال در بورس را مشاهده میکنید. در ادامه قصد داریم برخی از نسبتهای نقدشوندگی را برای این شرکت باهم بررسی کنیم.
نسبت جاری (Current ratio)
با تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری، میتوان توان شرکت در ایجاد نقدینگی کوتاهمدت را (منظور از کوتاهمدت یک دوره یک ساله و یا یک چرخه عملیات است) اندازهگیری کرد. یعنی آیا شرکت بهاندازه کافی دارایی نقدشونده در اختیار خود دارد تا از محل آن بدهیهای کوتاهمدتش را پرداخت کند یا نه.
بیایید نسبت جاری را برای شرکت بالا محاسبه کنیم. همانطور که گفتیم با تقسیم داراییهای جاری شرکت بر بدهیهای جاری آن، نسبت جاری بهدست میآید. نسبت جاری شرکتی که ترازنامه آن در بالا آورده شده است، برابر با 1.23 است. یعنی این شرکت میتواند تا 1.23 بار بدهیهای خود را از محل داراییهای جاریاش پوشش دهد.
این نسبت باید بالا باشد یا پایین؟
نمیتوان گفت که بالا بودن این نسبت خوب است یا بد. خوب یا بد بودن این مقدار بستگی به این دارد که چه کسی از آنها استفاده میکند. از نظر یک نهاد اعتباردهنده یا بانکی که قصد وام دادن به شرکت را دارد، بالاتر بودن این نسبت بهتر است. چون میفهمد که شرکت داراییهای نقدشونده و نقدینگی زیادی دارد و بهراحتی میتواند از پس بدهیهای خود برآید.
اما از نظر یک سرمایهگذار، بالا بودن این نسبت چندان خوب نیست. بالا بودن این نسبت یعنی این که مدیریت از وجوه نقد خود بهدرستی استفاده نمیکند و پولی را که میتوان در پروژههای مختلف سرمایهگذاری کرد، بهطور وجه نقد یا موجودی کالا در حسابها یا انبار نگهداشته است.
برای بستانکاران شرکت، کمبود نقدینگی به معنی امکان بروز تاخیر در بازپرداخت بدهیهایشان است. برای مشتریان شرکت نیز عدم وجود نقدینگی یا پایین بودن نسبت جاری میتواند به معنای ناتوانی شرکت در عمل به تعهدات و وظایف خود باشد.
نکته با اهمیت نسبت جاری
بهطور کلی میتوان گفت که اگر داراییهای نقدشونده و نقدینگی شرکت کافی نباشد، نمیتواند به درستی از فرصتهای سودآوری خود استفاده کند و حتی ممکن است در بازپرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود هم ناتوان شود. به دنبال ناتوانی در بازپرداخت بدهیها، شرکت ممکن است مجبور به فروش داراییهای شرکت شود و در نهایت نیز ورشکستگی را باخود به همراه بیاورد.
عدم وجود ثبات اقتصادی، عدم اطمینان از شرایط، وقوع زیانهای غیرمترقبه، اعتصاب کارکنان و. میتواند به جریانهای نقدی آسیب بزند. بنابراین شرکتها باید همواره مقداری وجه نقد و یا دارایی نقدشونده داشته باشند که در شرایط بحرانی از آنها استفاده کنند.
در انتهای این مبحث نیز میتوان گفت که اگر نسبت جاری برابر یا بیشتر از 2 باشد، یعنی شرکت از نظر مالی مستحکم است. اما اگر کمتر از 2 باشد یعنی ریسک نقدینگی آن بالا است.
نسبت آنی (Quick Ratio)
نسبت آنی که به آن نسبت سریع هم گفته میشود، شاخصی برای اندازهگیری توانایی شرکت برای پرداخت هرچه سریعتر بدهیها و عمل به تعهداتش است. در این شاخص از داراییهایی که بیشترین نقدشوندگی را دارند، در فرمول استفاده میشود. از آنجایی که آزمایشهایی که برای سنجش اسیدی یا بازی بودن یک محیط انجام میشوند بسیار سریع هستند اصطلاحا به این نسبت، فرمول آزمایش اسید نیز گفته میشود.
داراییهایی مانند موجودی کالا که ممکن است با سرعت فروش نروند و بهسرعت به وجه نقد تبدیل نشوند را در این شاخص وارد نمیکنیم.
در واقع این نسبت توانایی شرکت در بازپرداخت تعهدات و بدهیهای جاری خود را بدون این که مجبور به فروش موجودی کالا و یا اخذ وام و. شوند، نشان میدهد. بررسی نسبت آنی برای افراد محافظهکار بهتر است. هر چه این نسبت بیشتر باشد یعنی شرکت سریعتر میتواند بدهیهای خود را پوشش دهد و از نظر نقدینگی هیچ مشکلی ندارد. اگر این نسبت برابر با یک باشد، یعنی شرکت میتواند در زمان کوتاهی، بدون فروش داراییهای خود، تمامی بدهیهایش را تسویه کند.
با کسر موجودی کالا از داراییهای جاری شرکت، نسبت آنی شرکت خدماتی را محاسبه میکنیم. برای شرکت مورد بررسی ما نسبت آنی برابر با 1.21 درصد است. از آنجایی که این شرکت، یک شرکت خدماتی است و موجودی کالای آن بسیار اندک است، نسبت آنی آن با نسبت جاری فرق چندانی ندارد و شرکت میتواند هر چه سریعتر تمامی بدهیهایش را بپردازد.
با بررسی نسبت جاری و آنی شرکت به این نتیجه میرسیم داراییهای شرکت در صورت عدم وقوع اتفاقات غیرمترقبه برای پوشش بدهیهای شرکت کافی است. اما اگر اتفاق غیرمترقبهای در شرکت رخ دهد شاید بتواند در کار طبیعی شرکت اخلال ایجاد کند.
نسبت وجه نقد
نسبت وجه نقد برای تامیینکنندگان سرمایه و کسانی که به شرکت وام بسیار کوتاهمدت میدهند، میتواند مفید واقع شود. این نسبت معیاری برای سنجش توانایی شرکت برای بازپرداخت بدهیهای بسیار کوتاهمدت است. یعنی اگر شرکت مجبور شود فوری همه بدهیهای کوتاهمدت خود را پرداخت کند، آیا میتواند این کار را تنها با محاسبه نسبت نقدینگی پول نقد و داراییهای شبهنقد خودانجام دهد یا نیاز به فروش داراییهای دیگر دارد.
شرکتهای بسیاری بودهاند که باوجود داراییهای غیرنقدی فراوانی که داشتهاند، اما به دلیل نقدشوندگی پایین این داراییها، نتوانسته آنها را به سرعت به وجه نقد تبدیل کنند. سرانجام هم بهدلیل عدم توانایی در بازپرداخت بدهیهایشان دچار مشکل شدهاند و یا حتی به ورشکستگی رسیدهاند.
دوره استقامت
از دیگر نسبتهای نقدینگی، دوره استقامت را میتوان نام برد. منظور از دوره استقامت این است که اگر جریانات نقدی شرکت کم شوند، شرکت تا چه مدت (چند روز) میتواند از پس هزینههای خود بربیاید و به فعالیتش ادامه بدهد.
برای محاسبه این نسبت میتوان داراییهای جاری شرکت را تقسیم بر میانگین هزینههای عملیاتی روزانه شرکت کرد.
هزینههای عملیاتی را میتوان از صورتحساب سود و زیان شرکت مشاهده کنید و با تقسیم مقدار هزینههای عملیاتی بر تعداد روزهای سال (365)، متوسط هزینههای عملیاتی روزانه را محاسبه کنید. برای مشاهده صورتهای مالی شرکتهای فعال در بورس و فرابورس میتوانید به سایت کدال مراجعه کرده و با جستجوی نام یا نماد شرکتها، آنها را پیدا کنید.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده بفرمایید.
نسبت نقدینگی؛ از تعریف تا کاربرد
در فرایند سرمایهگذاری برای داشتن انتخابهای مطمئنتر و همینطور اتخاذ تصمیمات بهینهتر در محل سرمایهگذاری و انتخاب شرکتها از یکسری استانداردها استفاده میکنیم و توجهمان را معطوف به برخی پارامترهای مهم در صورتهای مالی خواهیم کرد. از جمله مهمترین این پارامترها میتوان به سود خالص شرکت و مواردی از آن قبیل اشاره کرد.
اما گاهی اوقات توجه صرف به این موارد برای مقایسهی شرکتها با هم و یا مقایسهی عملکرد یک شرکت در طول سالیان مختلف، راهگشا نیست و برخی استانداردها و پارامترهای دیگر نیز باید موردتوجه قرار گیرد. ازاینجهت ما به مفهوم نسبتهای مالی بهعنوان ابزاری کمککننده و فوقالعاده سودمند در تجزیهوتحلیل صورتهای مالی رو میآوریم. نسبتهای مالی انواع مختلفی دارند که در این مقاله نسبتهای نقدینگی بیشتر مدنظر ما خواهد بود و پس از ارائه تعریف کلی از نسبتهای مالی، نسبت مالی نقدینگی را تعریف کرده، دربارهی انواع آن صحبت خواهیم کرد و در پایان نیز این نسبتها را برای یک نماد منتخب بورسی محاسبه خواهیم کرد.
نسبتهای مالی و جایگاه نسبت مالی نقدینگی
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم گاهی اوقات صرف توجه به آیتمهای صورتهای مالی امکان مقایسه و تصمیمگیری مطلوب را برای ما فراهم نمیکند؛ ازاینجهت استفاده از نسبتهای مالی که امکان مقایسههای کمی را برای ما فراهم میکند، بسیار مطلوب خواهد بود. این نسبتهای مالی در جهت داشتن بینشی درست نسبت به فعالیتهای شرکت و مقایسهی آن در طول چندین سال و همینطور مقایسه با شرکتهای همگروه کمککننده هستند.
نسبتهای مالی انواع مختلفی دارند که در کل میتوان آنها را به پنج دستهی کلی تقسیم کرد. این دستهها عبارتاند از: نسبتهای نقدینگی، نسبتهای فعالیت، نسبتهای اهرمی ، نسبتهای سودآوری و نسبتهای ارزش بازار که هرکدام از این انواع نسبتها چندین نسبت خاص را شامل میشود. در ادامهی این مقاله به توضیح و معرفی نسبتهای نقدینگی خواهیم پرداخت اما قبل از ورود به بحث ذکر یک نکتهی پرکاربرد در تمامی نسبتهای مالی خالیازلطف نیست.
محاسبهی نسبتهای مالی و نسبت نقدینگی
برای محاسبهی نسبتهای مالی مختلف، از اقلام متفاوت صورتهای مالی استفاده میشود و در هر نسبتی به فراخور تعریف آن نسبت تمام و یا بخشی از یکقلم از صورتهای مالی بر تمام یا بخشی از قلم دیگر از صورتهای مالی تقسیم خواهد شد؛ بنابراین گاهی اوقات ممکن است صورت و مخرج یک نسبت مالی از یک صورت مالی نباشند.
به طور مثال صورت کسر از صورت سود و زیان و مخرج از صورت وضعیت مالی یا ترازنامه باشد. در چنین شرایطی توجه به تفاوت ماهوی اقلام این صورتهای مالی بسیار بااهمیت است. فراموش نکنیم که صورت وضعیت مالی بهمثابه یک عکس عمل کرده و وضعیت شرکت را در یک مقطع از زمان مشخص میکند. این در حالی است که اگر صورت وضعیت را مانند یک عکس ارزیابی کنیم، صورت سود و زیان بهمانند یک فیلم خواهد بود و تحولات شرکت را در یک بازهی زمانی نشان خواهد داد؛ بنابراین به علت وجود این تفاوت در اقلام این دو صورت مالی نمیتوان آنها را بهراحتی به یکدیگر تقسیم کرده و دربارهی نتایج بهدستآمده بحث کرد.
راهکاری که در این شرایط غالباً پیشنهاد میشود آن است که هرگاه در محاسبهی یک نسبت، یکقلم از اقلام صورت سود و زیان و یکقلم از اقلام صورت وضعیت مالی داشتیم میبایست در محاسبات از میانگین قلم مربوط بهصورت سود و زیان در دو دورهی متوالی استفاده کنیم تا قدری دو عدد تقسیم شده بر هم قدری همسنخ شوند.
نسبت نقدینگی چیست؟
نسبتهای نقدینگی آن دسته از نسبتهای مالی هستند که به ما در سنجش توان مالی کوتاهمدت بنگاهها کمک میکنند. به عبارت بهتر این نسبتها در راستای ارزیابی اطلاعات توانایی شرکتها در زمینهی عمل به تعهداتشان و یا پرداخت دیون کوتاهمدتشان کمککننده هستند. میتوان گفت مقصودمان در تحلیل اینگونه از نسبتها سنجش میزان چابکی شرکتها در بازپرداخت دیون کوتاهمدتشان است.
انواع نسبتهای نقدینگی و فرمول آن
در ادامهی این مقاله به معرفی و شرح سه نسبت از زیرمجموعههای نسبتهای نقدینگی خواهیم پرداخت.
نسبت نقدینگی؛ نسبت جاری:
این نسبت اولین و رایجترینِ نسبت نقدینگی است. برای محاسبهی این نسبت کافی است محاسبه نسبت نقدینگی تا میزان داراییهای جاری را بر میزان بدهیهای جاری تقسیم کنیم. بدین شکل خواهیم دید که آیا داراییهای جاری که پیشبینی میشود تا در یکساله آتی به پول نقد تبدیل شوند توانایی پوشش بدهیهای جاری که در یک سال آتی سررسید خواهند شد را دارند یا خیر.
تحلیل نسبت جاری:
نسبت نقدینگی؛ نسبت آنی:
در نسبت آنی نیز رویکرد کلی مشابه نسبت جاری است اما یک تفاوت در آن وجود دارد. در نسبت آنی که یکی از انواع نسبتهای نقدینگی است؛ چابکی بیشتر در داراییها مدنظر است و داراییهایی که به نقدشوندگی نزدیکترند را از بین داراییهای جاری انتخاب میکنیم. برای این منظور باید از آیتم موجودی مواد و کالا و همینطور پیشپرداختها که نقدشوندگی کمتری دارند صرفنظر کرده و میزان آنها را از دارایی جاری کسر کنیم. بدین ترتیب برای محاسبهی نسبت آنی مجموع موجودی مواد و کالا و پیشپرداختها را از داراییهای جاری کسر کرده و حاصل آن را بر بدهی جاری تقسیم میکنیم. قبل از مطالعهی ادامهی مقاله پیشنهاد میکنیم تا مقالهی مربوط به پیشبینی ترازنامه را مطالعه کنید.
تحلیل نسبت آنی
تحلیل نسبت آنی:
نسبت نقدینگی؛ نسبت وجه نقد:
این نسبت از تقسیم مجموع دو پارامتر وجه نقد و سرمایهگذاری کوتاهمدت بر بدهی جاری به دست میآید. این نسبت باید میزانی معقول را به خود بگیرد و نباید آنقدر بالا باشد که از جنبه عدم مولد بودن دارایی و خصوصاً وجه نقد عمل کند. اساساً نگهداری وجه نقد بالا برای شرکتها حاوی هزینه فرصت عدم سرمایهگذاری آن است چراکه نگهداری پول بهخودیخود فایدهی چندانی برای شرکت ندارد و باید سعی شود تا آن را به یک جریان درآمدی، به طور مثال بهرهگیری از سپرده وصل کرد. همینطور این نسب نباید آنقدری پایین باشد که شرکت را برای پرداخت دیون و یا سایر پرداختهایش با بحران نقدینگی مواجه سازد که در آن صورت تبعاتی به همراه دارد.
تحلیل نسبت نقدینگی
تحلیل نسبت نقدینگی
در ادامهی این مقاله برای بررسی بیشتر و کمک به درک بهتر نسبتهای نقدینگی، سه نسبت جاری، آنی و وجه نقد را برای شرکت ماشینسازی اراک محاسبه کرده، روند آن را بررسی و با متوسط صنعت مربوط به آن مقایسه میکنیم. این بررسیها را برای یک بازهی پنجساله انجام خواهیم داد و ازآنجاییکه تمام اقلام موردنیاز برای محاسبه ی نسبت ها ترازنامه ای هستند صرفاً صورت وضعیت مالی شرکت را در ادامه خواهیم آورد.
صورت وضعیت مالی شرکت ماشین سازی اراک تحلیل نسبت نقدینگی شرکت ماشین سازی اراک
در طول سنوات مورد بررسی به جز انحرافی که در سال ۹۹ نسبت به ۹۸ رخداده، در کل می توان گفت نسبت جاری روندی صعودی را تجربه کرده است. نکته ی مثبتی که می توان برای شرکت در طول این سال ها به آن اشاره کرد آن است که نسبت جاری همواره عددی بالاتر از یک را تجربه کرده است که نشاندهندهی وجود توانایی کافی برای بازپرداخت دیون کوتاهمدت از طریق دارایی های جاری است.
این امر تا جایی مطلوب است که به مرحله ی عدم مولد بودن داراییها نرسد چراکه همان طور که در متن مقاله اشاره کردیم، غالباً سود از طریق داراییهای غیرجاری محقق میشود و باید سعی کرد تا جلوی پیشروی بیش از حد دارایی جاری را گرفت. در سال آخر مورد بررسی عدد نسبت جاری افزایش قابلتوجهی را تجربه کرده است و حتی میزان این نسبت از متوسط صنعت در طول این چند سال نیز بالاتر رفته است. اگر این رشد بازهم ادامه دارد باشد شاید چندان برای شرکت امری جالب نباشد.
نسبت آنی نیز در کل روندی صعودی را داشته است و حتی در سال پایانی به بیش از یک نیز رسیده است. از منظر کاهش فاصله نسبت با متوسط صنعت اقدام مثبتی صورتگرفته است اما بازهم باید از پیشروی بیش از حد آن جلوگیری کرد.
در ارتباط با نسبت وجه نقد نیز به جز انحرافی که در سال ۹۸ رخداده است، در کل میتوان گفت این نسبت روندی صعودی را تجربه کرده است و توان شرکت از منظر پرداختهای نقدی روبه بهبودی بوده است. این موضوع سبب میشود تا شرکت از بحرانهای نقدینگی دور شود و نگرانی از آن سمت وجود نداشته باشد. از طرفی افزایش این نسبت و در کل تمامی نسبتهای نقدینگی سبب افزایش اعتماد بانکها و قرض دهندگان شده و میتواند رتبه اعتباری شرکت را افزایش داده و سبب تسهیل دریافت وام برای شرکت شود.
سخن پایانی آکادمی دانایان
در این مقاله به معرفی و بررسی نسبتهای نقدینگی شرکتها پرداختیم و درباره ی توان مالی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت صحبت کردیم. به طور خلاصه میتوان گفت این نسبتها نباید آنقدر کم باشند که توان شرکت در پرداخت را کاهش دهند و سبب مواجهه با بحران نقدینگی شوند و همینطور نباید آنقدر زیاد باشند که بیانگر عدم مولد بودن داراییها شوند.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، پیشنهاد میکنیم با رفتن محاسبه نسبت نقدینگی به صفحهی اصلی وب سایت ما ، از آخرین مقالات، محتواهای تحلیلی و آموزشی بهرهمند شوید.
نسبتهای مالی نقدینگی چیست؟
نقدینگی به معنای توانایی و قدرت یک شرکت سهامی در پرداخت بدهیهای جاری است که بیشتر در کوتاهمدت مورد محاسبه قرار میگیرد. ما از نسبتهای مالی نقدینگی استفاده میکنیم تا یک شرکت را از لحاظ مالی بررسی کنیم و میزان نقدینگی آن را بدست بیاوریم. این نتیجه باعث میشود تصمیم درستتری در زمینه خرید یا فروش سهم آن شرکت اتخاذ کنیم. موضوع اصلی این مقاله نیز همین است، اما ابتدا اجازه دهید مفاهیم اصلی این نسبتها را به صورت کامل بررسی کنیم.
نحوه محاسبه نسبتهای مالی نقدینگی
برای محاسبه نسبتهای نقدینگی یک شرکت، به ترازنامهای که از آن منتشر میشود نیاز داریم، موارد حائز اهمیت در ترازنامه برای آغاز محاسبات، به شرح زیر است:
1- بدهیهای جاری:
• پرداختنیهای تجاری و غیر تجاری:
این پرداختها شامل بدهیهایی است که باید به افراد، بنگاهها و سازمانهایی که شرکت به آنها بدهکار است پرداخت شود. طلبکاران اصلی احتمالا مقامات مالیاتی (که مالیات شرکت، مالیات درآمد کارکنان و مالیات فروش را دریافت میکنند) و بانکها هستند. پرداختها در یک روز مشخص انجام میشود و عدم پرداخت میتواند منجر به تعطیلی شرکت شود.
• تسهیلات مالی:
اینها وامهای کوتاهمدت از بانکها هستند. شرکتها اغلب از این وامها به عنوان وسیلهای برای جبران کمبود سرمایه در گردش استفاده میکنند. به طور کلی باید در عرض 6 ماه یا در اسرع وقت تسویه شوند.
2- داراییهای جاری:
• پول نقد:
واضح است که برای پرداخت، اسکناس بسیار سودمند است زیرا بیشترین میزان نقدینگی را دارد.
• دریافتنیهای تجاری و غیر تجاری:
شامل وجوهی است که اشخاص حقیقی یا سازمانهایی مختلف به شرکت بدهکار هستند. آنها باید بسته به شرایط اعتباری ارائهشده توسط شرکت (اغلب 30 روز) در سال مالی بدهی خود را پرداخت کنند. در صورت لزوم میتوان بدهیها را به سرعت به پول نقد تبدیل کرد. صورتحساب بدهیها را میتوان فاکتور کرد و به یک شرکت دیگر فروخت. آن شرکت پس از سر رسید، حسابها را تسویه و درآمد خود را جمع میکند.
• موجودی مواد و کالا:
منظور از موجودی و مواد کالا شامل مواد اولیه، کالاهای نیمه ساخته و ساخته شده است.
انواع نسبتهای مالی نقدینگی
پس از این که موارد بالا را از ترازنامه خارج کردید، لازم است با نسبتهای مالی نقدینگی و روش محاسبه آنها آشنا شوید.
1- نسبت فعلی یا نسبت جاری
تا زمانی که شرکت پول کافی برای پرداخت بدهی خود داشته باشد، بدون مشکل قادر به ادامه فعالیت خواهد بود اما شرکتهایی که پول کافی برای انجام تعهدات خود نداشته باشند، موجب افزایش ریسک نقدینگی در شرکت خواهد شد. به همین دلیل، تحلیلگران، وامدهندگان و سرمایهگذاران، نسبت فعلی را در راستای اندازهگیری ظرفیت شرکت برای پرداخت بدهی کوتاهمدت خود به کار میگیرند. داراییهای جاری که نقدشونده هستند، همیشه باید بیش از بدهیهای جاری باشند. میزان آن ممکن است از یک صنعت به صنعت دیگر متفاوت باشد، اما وضعیتی که در آن داراییهای جاری شرکت کمتر از بدهیهای جاری باشد، نباید رخ دهد. این اتفاق، شرکت را در معرض خطر زیادی قرار میدهد.
فرمول نسبت فعلی یا جاری به شکل زیر است:
به عنوان مثال شرکتی را تصور کنید که 11 رستوران در سراسر ایران دارد. این شرکت در حال تجزیه و تحلیل امکان گسترش فعالیت و تاسیس شعبه در سایر کشورها است و برای این کار میخواهد تقاضای وام کند. یکی از شرایط ایجادشده توسط وامدهندگان این است که شرکت باید حداقل نسبت فعلی 2 داشته باشد. بنابراین مدیر عامل شرکت، از مدیر امور مالی خواهد تا این موضوع را بررسی کند. ترازنامه تجاری به روز اطلاعات زیر را ارائه میدهد:
1- داراییهای جاری:
• پول نقد: 210،000 تومان
• معادلهای نقدی: 12500 تومان
• مطالبات حساب: 24000 تومان
• موجودی: 567،000 تومان
• داراییهای جاری دیگر: 54000 تومان
• کل داراییهای جاری: 867،500 تومان
2- بدهیهای جاری:
• بدهیهای حساب: 453000 تومان
• بدهیهای تعهدی: 110،000 تومان
• بدهی کوتاهمدت: 43000 تومان
• کل داراییهای جاری: 606،000 تومان
با استفاده از این اطلاعات، مدیر امور مالی اطلاع میدهد که شرکت حداقل الزامات تعیینشده توسط بانک را ندارد و بنابراین باید راهکاری برای افزایش نسبت پیدا شود.
تجزیه و تحلیل نسبت فعلی
داشتن نسبت فعلی بالا، درهای بسیاری را به روی یک شرکت باز میکند. نقدینگی بالا همراه با سودآوری مناسب، بیشتر وامدهندگان را تشویق و ترغیب میکند. به همین دلیل، تجزیه و تحلیل نسبت فعلی یک وظیفه مهم برای مدیر مالی و همچنین هر سرمایهگذاری است که به دنبال یک فرصت بالقوه برای سرمایهگذاری میگردد.
نسبت فعلی 1 نشان میدهد که مقدار دارایی جاری شرکت برابر میزان بدهیهای جاری آن است. اگر این عدد بیشتر از یک باشد یعنی داراییها از بدهیها بیشتر هستند و اگر کمتر از یک باشد بدهیها بیشتر از داراییها هستند. اگرچه از نظر تئوری فعالیت موفقیتآمیز شرکت با نسبت فعلی کمتر از 1 غیر ممکن است، اما در برخی موارد این امکان وجود دارد که شرکت در لحظه سررسید، پولی برای پرداخت تعهدات خود نداشته باشد.
معمولا به رقمهای بالاتر از 1.5 نسبت جاری بالا گفته میشود، این یعنی شرکت حداقل 50٪ دارایی بیشتری نسبت به بدهیها دارد. این شرایط انعطافپذیری شرکت را برای انجام تعهدات مالی نشان میدهد. در مثالی که ذکر کردیم، نسبت شركت كمتر از حداقل نیاز بانك است. برای دستیابی به نسبت 2، آنها میتوانند تصمیم بگیرند بعضی از بدهیهای خود را با استفاده از پول نقد موجود و با انحلال بعضی از موجودیها پرداخت کنند. همچنین میتوانند تلاش خود را بر افزایش فروش و افزایش مقدار داراییهای جاری با درآمد حاصل از فروش متمرکز کنند. راه حل دیگر این است که بعضی از داراییهای ثابت کسب و کار را به فروش برسانند. درآمد حاصل از این کار به حساب نقدی اضافه میشود که باعث افزایش داراییهای جاری خواهد شد.
2- نسبت آنی(سریع)
نسبت آنی یا سریع از دیگر نسبت های نقدینگی است که به مراتب سنجش بهتری از توان مالی یک شرکت نشان میدهد. این نسبت توان مالی شرکت برای انجام تعهدات کوتاه مدت خود از محل داراییهایی که نقدشوندگی بالایی دارد را اندازهگیری میکند. موجودی کالا از آن جهت کسر می شود که قدرت نقدشوندگی پایینتری دارد.
با توجه به این فرمول، اگر قسمت اعظم دارایی های جاری یک شرکت را موجودی کالا آن تشکیل دهد در نتیجه نسبت سریع آن به شدت کاهش پیدا کرده و میتوان گفت شرکت ناتوان در پرداخت تعهدات کوتاه مدت خود است. معمولاً نسبت یک یا ۱۰۰% را در این مورد مطلوب می دانند.
3- نسبت وجه نقد
این نسبت در واقع میزان توانایی شرکت را در بازپرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود در محافظهکارانهترین حالت بررسی میکند. در واقع این نسبت بیان میکند که شرکت چقدر توانایی بازپرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود را از محل وجوه نقد دارد. این نسبت به صورت زیر محاسبه میشود:
سخن پایانی
در این مطلب سعی شد مهمترین نسبتهای مالی نقدینگی و روش تحلیل آنها را به شما آموزش دهیم تا بتوانید بهترین شرکت را برای سرمایهگذاری انتخاب کنید. بدیهی است شرکتهایی که نقدینگی و سرمایه درگردش بیشتری داشته باشند، میتوانند در کوتاهمدت بازده و سود معقولتری به همراه داشته باشند و در بلندمدت نیز بستر امنی برای سرمایهگذاری شناخته شوند.
تکنیک های تجزیه و تحلیل نسبت های مالی
این افراد برای اینکه نهایت استفاده را از صورتهای مالی بکنند، باید توانایی تجزیه و تحلیل مالی را از روی ارقام مندرج در صورتهای مالی را داشته باشند. بنابراین در این پست این نسبتها و نحوه استفاده از آنها را به کوتاهترین شکل ممکن بیان میشود .
برای تجزیه و تحلیل نسبت های مالی چهار روش وجود دارد :
- روش تجزیه و تحلیل داخلی : که شامل مقایسه اقلام مندرج در یک صورتحساب با یکدیگر است .
- روش تجزیه و تحلیل مقایسه ای : که شامل مقایسه اقلام مندرج در صورتحسابهای چند دوره با یکدیگر است .
- روش تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش : که شامل شناسایی عوامل موثر در تغییرات وضعیت مالی و کاهش و افزایش پول مورد نیاز موسسه است .
- روش تجزیه و تحلیل خطر : که شامل سنجش خطراتی که سرمایه گذاری موسسه با آن مواجه است، می باشد .
بنابراین نسبتهای زیر برای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی از نوع روش تجزیه و تحلیل داخلی هستند .
اما برای تجزیه و تحلیل وضعیت مالی شرکتها چهار نوع نسبت مالی وجود دارد :
۱ . نسبتهای نقدینگی :
نشان دهنده توانایی شرکت برای پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت است :
نسبت جاری : از تقسیم داراییهای جاری بر بدهی های جاری بدست می آید .
هر چقدر این نسبت بزرگتر باشد، قدرت بازپرداخت بدهی جاری افزایش می یابد و طلبکاران با اطمینان خاطر بیشتر وام یا خدمات یا کالا در اختیار شرکت قرار خواهند داد. نسبت جاری به تنهایی ملاک تحلیل قرار نمی گیرد و نسبت مزبور همیشه با نسبت آنی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد .
نسبت آنی : از تقسیم دارایی های جاری منهای موجودی ها بر بدهی های جاری بدست می آید. این نسبت توانایی انجام تعهدات کوتاه مدت، با استفاده از دارایی های با نقدینگی بسیار زیاد را اندازه گیری می کند. زیرا در مقایسه با سایر دارایی های جاری، از نقدینگی کمتری برخوردارند .
این نسبت با متوسط صنعت مقایسه می شود تا تجزیه و تحلیل شود
۲ . نسبتهای ساختار سرمایه
نسبت هایی که نشان دهنده توانایی شرکت برای بازپرداخت بدهی های بلند مدت و کوتاه مدت است .
نسبت کل بدهی به ارزش ویژه : در محاسبه این نسبت کل بدهی اعم از جاری و بلند مدت را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. تجاوز این نسبت از ۱۰۰ درصد حکایت از آن می کند که حقوق مالی طلبکاران برسهامداران فزونی گرفته است .
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه : برای بدست آوردن این نسبت بدهی جاری را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. هرگاه میزان این نسبت از ۸۰ درصد تجاوز کند موسسه را مبتلای به مشکلات اقتصادی تشخیص می دهند .
نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه : این نسبت میزان ظرفیت وامگیری از منابع وام دهندگان را بیان می کند هر قدر این نسبت کوچک باشد، امکان اخذ وام برای موسه بیشتر خواهد شد .
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه : از تقسیم دارایی ثابت خالص بر ارزش داراییهای مشهود حاصل می شود. معمولا حد بالای این نسبت را در صنایع ۱۰۰ درصد و در سایر موسسات تجاری ۷۵ درصد می دانند .
نسبت توان پرداخت بهره : از تقسیم سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) بر بهره بدست می آید. این نسبت معرف قدرت شرکت در پرداخت بهره از محل سود شرکت است .
۳ . نسبتهای فعالیت :
این نسبتها، کاربرد منابع مالی یا دارایی های در اختیار مدیران را نشان می دهند .
نسبت دوره وصول مطالبات : معیار اندازه گیری مدت زمان لازم برای جمع آوری وجه نقد حاصل از فروش مشتریان است. ابتدا فروش خالص سالانه را بر ۳۶۵ روز سال تقسیم کرده و متوسط فروش روزانه را به دست می آوریم. سپس جمع مطالبات را اعم از حسابها و اسناد دریافتنی ( ولو این که تنزیل شده باشند) بر متوسط فروش روزانه تقسیم نموده و حاصل را حاکی از چگونگی وصول مطالبات می دایم. عده بسیاری معتقدند که دوره وصول مطالبات نباید ده تا پانزده روز بیشتر از مهلتی باشد که معمولا در فروش کالا به نسیه اعطا می شود. در مقایسه دوره وصول مطالبات شرکت ها مسلما می باید اختلاف شرایط فروش آنان را از لحاظ مهلت هایی که در فروش قائل می شوند، در نظر گرفت .
نسبت دوره گردش کالا و دفعات گردش کالا : برای محاسبه دفعات گردش کالا، اطلاعات لازم از صورتحساب سود وزیان (عملکرد سود و زیان) استخراج می شود. موجودی کالای اول دوره و موجودی کالای پایان دوره و بهای تمام شده کالای فروش رفته اطلاعاتی هستند که لازم می باشند. ابتدا از تقسیم مجموع موجودی کالای اول و آخر دوره بر عدد دو، میانگین کالا را مشخص می کنند و سپس بهای تمام شده کالای فروش رفته را بر متوسط موجودی کالا تقسیم می کنند تا دفعات گردش کالا معین شود. از تقسیم نمودن ۳۶۵ روز بر دفعات گردش کالا، دوره گردش کالا حاصل می گردد .
دوره گردش عملیات : موسسات فروشنده کالا دو نوع هستند. نوع اول موسساتی هستند که کالا را از منابع دیگر خریداری و به مشتری عرضه می کنند که این موسسات صرفا بازرگانی یا تجاری هستند. در این قبیل موسسات دوره گردش عملیات عبارتست از مجموع دوره گردش کالا و دوره وصول مطالبات .
دوره گردش عملیات در موسسات تجاری= دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات
دسته دوم موسسات فروشنده کالا، موسساتی هستند که کالاها را راسا می سازند و سپس می فروشند که به آنها تولیدی می گویند. دوره گردش عملیات در این موسسات بایستی شامل مدت زمانی که کالا ساخته می شود نیز باشد .
دورگردش عملیات در موسسات تولیدی= دوره ساخت کالا + دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات
نسبت فروش کالا یا گردش موجودی کالا : این نسبت را از تقسیم فروش خالص بر موجودی کالا به میزانی که در ترازنامه پایان سال منعکس است، بدست آورده اند. گرچه این نسبت را نمی توان حاکی از گردش واقعی کالا محسوب داشت زیرا صورت و مخرج کسر متناجس نیستند ولی مقایسه آن با شرکتهای مشابه زمینه ای را برای اظهار نظر پدید می آورد .
نسبت کالا به سرمایه در گردش : برای بدست آوردن این نسبت موجودی کالا بر سرمایه در گردش تقسیم شده است و نتیجه را مقیاسی برای سنجش میزان موجودی کالا و کم و زیاد بودن آن محاسبه میکنند. معمولا این نسبت نباید از ۸۰ درصد تجاوز کند .
نسبت گردش سرمایه جاری : نسبت گردش سرمایه جاری محاسبه نسبت نقدینگی یا سرمایه در گردش بیان کننده چگونگی استفاده از سرمایه جاری در امر خرید و فروش کالا یا در مسیرهای اصلی شرکت است. نسبت مزبور در مقایسه با همین نسبت در سال های قبل مورد تحلیل قرار می گیرد. برای تعیین نسبت گردش سرمایه جاری بایستی فروش خالص را بر سرمایه در گردش تقسیم کنند تا نسبت گردش سرمایه جاری معین گردد .
دوره بازپرداخت بستانکاران : دوره پرداخت به بستانکاران برای برنامه ریزی و بودجه بندی پرداخت به بستانکاران در هر ماه و میزان وجه نقدی که شرکت باید هر ماه برای پرداخت به بستانکاران فراهم سازد، به کار می رود. ضمنا بستانکاران نیز محاسبه تاریخ دریافت طلب خود از شرکت را پیش بینی می کنند. برای محاسبه بایستی ایام یکسال را بر دفعات پرداخت به بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین دفعات بازپرداخت به بستانکاران بایستی قیمت تمام شده کالای خریداری شده دوره را بر متوسط بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین متوسط بستانکاران، مجموع مانده حسابهای پرداختنی تجاری و اسناد پرداختنی تجاری یا بستانکاران تجاری را در ابتدا و پایان دوره مالی را بر دو تقسیم می نمایند .
۴ . نسبتهای سودآوری :
بازده سرمایه در گردش : می دانیم سرمایه در گردش ما به التفاوت دارایی جاری وبدهی جاری اطلاق می شود و حاکی از مبلغی است که می توان آن را برای تامین هزینه های روزمره و همچنین تهیه مواد اولیه و کالا مورد استفاده قرار داد. این نسبت از تقسیم سود خالص ( پس از وضع مالیات ) بر سرمایه در گردش بدست می آید .
نسبت بازده فروش : سود خالص پس از وضع مالیات را تعیین و آن را بر فروش خالص تقسیم کرده اند . بازده فروش را مقیاس سودآوری محسوب و با نسبت بازده ارزش ویژه مرتبط می دانند .
نسبت بازده ارزش ویژه : ارزش ویژه به معنی اعم آن یعنی حقوق صاحبان سهام که از کم کردن بدهیها از کل داراییهای به دست آمده است، البته موسسات داراییهای نامشهود را هم از آن می کاهند تا ارزش ویژه داراییهای مشهود بدست آید. آنگاه سود خالص (پس از وضع مالیات) را بر ارزش ویژه داراییهای مشهود، که به شرح بالا بدست امده، تقسیم کرده، حاصل را بازده ارزش ویژه نامیده است. اگر نتیجه را در ۱۰۰ ضرب کنیم درصد بازده ارزش ویژه بدست می آید .
از نقطه نظر صاحبان سهام این نسبت اهمیت بسیاری دارد . بطور کلی عده ای عقیده دارند بازده صد در صد را برای ارزش ویژه می توان قابل قبول دانست زیرا سود سهام و رشد سرمایه در گردش را تا حدودی تامین می نماید. مسلما تورم، به تناسب افزایش شاخص هزینه زندگی و یا در واقع کاهش قدرت خرید پول، از اعتبار این ضابطه می کاهد .
درصد بازده دارایی : این درصد برای سنجش بازدهی داراییها و یا در واقع برای بکارگیری داراییها جهت کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد و در واقع شاخص نهایی برای سنجیدن استفاده بهینه از داراییها می باشد. تفاوت این در صد و درصد بازده ارزش ویژه، میزان سود آوری بدهیها یا سود آوری اهرمی نامیده می شود. برای تعیین درصد بازده داراییها، سود ویژه را بر جمع داراییها به صورت خالص تقسیم نموده و در عدد ۱۰۰ ضرب می کنند
نسبت های مالی را به چهار گروه کلی می توان طبقه بندی کرد :
۱ نسبت های نقدینگی : به نسبت هایی اطلاق می شوند که توانایی واحد تجاری را در واریــــز بدهی های کوتاه مدت نشـــــان می دهد. مهمترین این نسبت ها عبارتند از : نسبت جاری و نسبت آنی
۲نسبت های فعالیت : این نسبت ها کارایی مدیران را در کاربرد دارایی ها ( منابع مالی در اختیار مدیران ) نشان می دهند.یا به عبارت دیگر می توان درجه کارایی شرکت را از نظر استفاده موثر از منابع تعیین کرد .
هر کسری که در صورت آن مبلغ فروش واحد تجاری یا بهای تمام شده کالای فروش رفته قرار داشته باشد و در مخرج آن یکی از اقلام ترازنامه قرار بگیرد را می توان نسبت فعالیت نامید .
مهمترین نسبت های فعالیت عبارتند از دوره وصول مطالبات ، نسبت گردش کالا ، نسبت کالا به سرمایه در گردش و نسبت گردش سرمایه جاری .
۳ نسبت های سرمایه گذاری : این نسبت ها نشان می دهند که هر گاه واحد تجاری زیان به بار بیاورد و کار به تصفیه بکشد ، تا چه اندازه طلبکاران ووام دهندگان به آن واحد تجاری به مطالبات خود می رسند. همچنین این نسبت ها طرز ترکیب سرمایه شرکت را به معنی آن که کلیه منابع مالی را در بر می گیرد نشان می دهد .
این نسبت ها خود به دو دسته کوچکتر تقسیم می شوند :
نسبتی که در آن میزان سرمایه گذاری در دارایی ثابت سنجیده می شود
نسبت هایی که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاری را از لحاظ بدهی های جاری و بلند مدت با ارزش ویژه تعیین می کنند که در واقع به این دسته نسبت های بدهی یا اهرمی گفته می شود .
۴ نسبت های سود آوری : این نسبت ها مـــیزان موفقیت واحد تجاری را در کسب ســـود نشان می دهند. که مهمترین آن عبــــارتند از :بازده فروش ، بازده دارایی ، بازده سرمایه در گردش و …
نسبت های نقدینگی
این نسبت ها از مقایسه دارایی های جاری یا اقلام تشکیل دهنده آن با بدهی جاری بدست می آیند و بیشتر به صورت عدد و یا درصد نشان داده می شوند .
نسبت جاری
نسبت جاری از تقسیم مجموع دارایی های جاری بر مجموع بدهی های جاری بدست می آید.این نسبت نشان می دهد که در مقابل هر یک ریال بدهی جاری چه میزان دارایی جاری وجود دارد .
اهمیت این نسبت از توجه به تعریف دارایی جاری و بدهی جاری روشن می شود . دارایی جاری آنچه را که در مدتی کوتاه که معمولا کمتر از یک سال است به صورت نقد در اختیار واحد تجاری قرار می گیرد نشان می دهد و بدهی جاری مبالغی را که باید از محل دارایی جاری تامین و در کوتاه مدت پرداخت گردد نشان می دهد .
در گذشته عدد ۲ را برای این نسبت مهم در نظر می گرفتند اما اکنون بدون توجه به ترکیب اقلام مختلف دارایی جاری و در نظر نگرفتن این نسبت در طی چند سال گذشته ، این نسبت را بی معنی می دانند. به طور کلی می توان گفت هر اندازه نسبت جاری شرکت بزرگتر باشد ، آن شرکت در پرداخت بدهی های جاری با مشکل کمتری مواجه خواهد بود یا به عبارت دیگر بستانکاران تامین بیشتری خواهند داشت .
در تفسیر نسبت جاری باید به نوسانات آن در طول مدت ، توجه داشت . زیرا امکان دارد که شرکت ها در پایان سال مالی با حساب آرایی و واریز موقت بعضی از اقلام بدهی و برگشت این اقلام در اوایل سال بعد این حساب را بهتر جلوه دهند .
نسبت آنی
مشکل بزرگی که در نسبت جاری وجود دارد این است که این نسبت از لحاظ نقدینگی همه اقلام دارایی جاری را یکسان در نظر می گیرد. در صورتی که از نظر نقدینگی دارایی جاری را به دو دسته می توان تقسیم کرد :
- A آنچه نقد و یا در حکم نقد است .مانند وجه نقد و بانک و حسابها و اسناد دریافتنی . که به این دسته دارایی های آنی گفته می شود .
- B گروهی که از طریق فروش به نقد تبدیل می شوند . مانند موجودی های جنسی اعم از مواد و کالا .
با توجه به تعاریف بالا می توان دریافت که دارایی آنی بیشتر از موجودی کالا می تواند در تامین طلب بستانکاران محور اتکا قرار گیرد.بنابراین از نسبت دیگری به نام نسبت آنی استفاده شده است که در این نسبت همه اقلام دارایی جاری به جز موجودی کالا را منظور می کنند .
نسبت آنی از تقسیم دارایی آنی بر بدهی جاری بدست می آید. این نسبت بدین مفهوم است که در مقابل یک ریال بدهی جاری ، یک ریال دارایی جاری آن هم به صورت نقد و یا حساب قابل وصول و تبدیل به نقد در مدتی کوتاه وجود دارد. نسبت آنی شرکت ها باید برابر با ۱ و یا بیشتر از آن باشد تا شرکت بتواند از محل دارایی های آنی بدهی های جاری خود را بپردازد. استدلال تحلیلگرانی که استاندارد نسبت آنی را ۱ می دانند این است که این عدد مرز بین قدرت نقدینگی کافی و قدرت نقدینگی ناکافی شرکت است .
این نسبت یکی از مفید ترین نسبت هاست. وبه وضوح نشان می دهد که آن قسمت از دارایی جاری که از لحاظ ارزش ، ثـــبات بیشتری دارد و احتمال کاهش در آن کمتر است تا چه میزان می تواند پشتوانه طلبکاران کوتاه مدت قرار گیرد .
حسابدار نیوز Accountant News
در نسبت LR1 ما به دنبال آن هستیم که ببینیم چند درصد از دارایی های جاری در حال حاضر نقد بوده و می تواند در پرداخت ها مورد استفاده قرار گیرد همراه بین 0 تا 1 می باشد اما LR2 نشان دهنده این است که با دارایی های نقدمان چند بار می توانیم بدهی جاری را پرداخت نماییم .
دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری
به نام خدای حسابگر ، حسابساز، حسابرس و حسابدار زمین و آسمان و هر آنچه در اوست. هم او که افتتاحیه و اختتامیه همه حسابها و کتابهاست. ترازش همیشه موزون است و موجودیهایش همیشه در فزون. مطالبات مشکوک الوصولی ندارد چه اینکه کسی از قدرت لایزال او نمی تواند بگریزد و استهلاک انباشته محاسبه نمیکند گویا که در حوزه حسابداری او چیزی بی ارزش نمی شود. به کسی مالیات نمی دهد و از کسی به ناحق چیزی نمی گیرد. نه سهامی است و نه تضامنی. هیچ شراکتی با کسی ندارد تک مالکی است و بی رقیب. هیچ تلفیق و ادغام و ترکیبی در حوزه شخصیتش تعریف شدنی نیست. حسابداری تورمی ندارد چه در نظرش ارزشها تغییر ناپذیرند. حسابداریش آنقدر خالص است که دوره مالی در آن تعریف نا شدنی و واحد پولی در آن بی معناست. شخصیتش حوزه محدودی ندارد و ازل و ابد را در بر می گیرد. تداومش یک فرضیه نیست یک فرض و حقیقتی محض است. مدیریتش حسابداری است و حسابداری اش مدیریت که بر مدار عدالت است و به مثقال و ذره هم میرسد و چیزی در آن از قلم نمی افتد. فضل و بخشش اوست که بر مدار اهمیت می چرخد و سرمایه بندگان امیدواری به اوست. و همان است که رهایی بخش آنان از حساب و کتابش خواهد بود، آنجا که مستجاب می گرداند دعای برترین انسانها را در حق همه عالم که
الهی عاملنا به فضلک و لا تعاملنا به عدلک
دیدگاه شما