اهمیت اندازه لات


.

لنگرمدیریت ریسک در فارکس

جامعه جهانی گمرک از پیشنهادات ایران برای تسهیل تجارت استقبال کرد

ممنوعیت در صادرات جایگاهی ندارد

شرکت های اروپایی آزاد هستند که در ایران فعالیت کنند یا نه

هشدار اتاق بازرگانی آلمان درباره عقب‌نشینی کامل اقتصاد این کشور از تجارت با ایران

موضوع مدیریت ریسک در بازار معاملات فارکس موضوعی است که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و تاثیر بسیار زیادی در داشتن تجارتی سودمند و یا از بین رفتن کامل سرمایه یک فرد معامله گر و یا ترید در بازار فارکس ایفا می کند. در صورتی که معامله گر از دانش کافی برای مدیریت ریسک صحیح برخوردار نباشد همچنین در صورتی که این فرد از بهترین سیستم های تجاری کل دنیا نیز بهره ببرد باز هم هیچگونه سودی حاصل نخواهد شد. در حالت کلی بحث مدیریت ریسک انواع مختلفی دارد. مدیریت ریسک برای کنترل ریسک تجاری توسط فرد تریدر و معامله گر به وجود خواهد آمد که می‌تواند اندازه لات و هجینگ معاملات و ساعات و روزهای معامله را محدود کرده و به گونه‌ای به فرد معامله کمک کند تا از هرگونه ضرر و زیان احتمالی جلوگیری نمایند.

b0

در صورتی که شما عزیزان قصد انجام معامله در بازار معاملات وارد شده و می خواهید معامله صدور و تجارتی مناسب برای خود ایجاد کنید با ما در ادامه مقاله همراه بوده و مطالب ارائه شده در این مقاله را تا انتها با دقت مطالعه نموده و اطلاعات مناسبی در زمینه مدیریت ریسک در بازار معاملات فارکس را دوباره بدست بیاورید:

دلایل اهمیت مدیریت ریسک در بازار معاملات فارکس

مدیریت ریسک در بازار معاملات فارکس یکی از اساسی ترین و کلیدی ترین مفاهیم برای باقی ماندن و کسب سرمایه مناسب توسط فرد معامله گر در بازار معاملات فارکس به حساب می آید. در حقیقت باید بگویم که معمولاً معامله‌گران و تریدرها مفهوم مدیریت ریسک را به آسانی دریافت می کنند اما اعمال کردن این مفهوم اهمیت اندازه لات در تجارت و کسب و کار در بازار معاملات فارکس کار نسبتا دشواری می باشد. معامله‌گران و تریدرها در بازار معاملات برای انجام معاملات خود از یک بروکر مناسب تجارت بورس ایران استفاده خواهند کرد. بروکر ها امکانات بسیاری در اختیار معامله گران قرار می دهند که یکی از این مزایا و امکانات این می باشد بروکرها از امنیت بسیار بالا و زیادی بهره برده و سعی می کنند توجه افراد از مشکلات موجود در بازار معاملات فارکس منحرف نمایند. این موضوع باعث می‌شود زمانی که یک تردیر به صورت پلتفرم تجاری خود می‌یابد این ذهنیت را با خود به همراه داشته باشد که باید ریسک بسیار بالایی انجام دهد تا بتواند پول‌های رقم بالا دریافت کرده و سود مناسبی برای خود ایجاد کند. افراد معمولا با استفاده از حساب آزمایشی به انجام فعالیت در این بازار مشغول می شوند و تا حدود زیادی این موضوع و درک آن برایشان آسان باشد اما زمانی که قضیه جدی شد و پول واقعی به میان می آید بحث مدیریت ریسک از اهمیت و جایگاه بسیار بالایی بهره خواهد برد.

چگونگی کنترل ضرر در فارکس

یکی از روش‌های مختلف برای مدیریت ریسک در بازار معامله کنترل ریسک می باشد. این موضوع بسیار مهم است که فرد تریدر بداند باید در چه زمانی در یک معامله عقب نشینی کرده و جلوی ضرر را بگیرد.

B2

در چنین شرایط فرد تریدر می تواند از توقف کامل برای توقف ذهنی برای کنترل و مدیریت ریسک استفاده نمایند و توقف زمانی اتفاق می‌افتد که در هنگام شروع معامله فرد معامله گر حد ضرر خود را در یک محدوده معین مشخص کرده و همچنین توقف عرضه نیز زمانی به وجود می‌آید که مقدار فشار و یا حداکثر افت سرمایه در هنگام شروع معامله در نظر گرفته می شود.ب حث تعیین حد ضرر در بازار معاملات فارکس و کنترل و مدیریت ریسک از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و به عنوان یک علم جداگانه محسوب می شود و نکته بسیار مهمی در این زمینه وجود دارد این است که باید فرد معامله گر به صورت منطقی میزان ضرر معامله را محدود کرده و این موضوع را به صورت کامل برای خود قابل درک نماید و زمانی که حد ضرر در ذهن و پلتفرم تجاری توسط معامله گر تعیین شد به هیچ وجه نباید آن را زیر پا بگذارد.

[مهم] مبانی مدیریت سرمایه

حامد ریحانی - توییتر

مطالب را با يك جمله مبهم آغاز مي كنیم كه مي خواهیم درستي آن را ثابت كنیم :

معاملات بازنده خود را سريع ببنديد و به معاملات برنده اجازه رشد دهید، اگر اين شیوه را پیش بگیريد و مديريت سرمایه را همراه آن كنید حتی اگر معاملات شما تصادفی باشند باز هم برايند شما مثبت خواهد بود.

در ادامه شما را به مطالعه 20 درس مبانی مدیریت سرمایه ارائه شده توسط یک دوست قدیمی جناب آقای حمید رضا حصارکی دعوت می کنم:

حامد ریحانی - توییتر

درس اول: امید رياضی

درس اول درک مفهوم امید رياضی می باشد كه بدون درک آن نمی توان در اين بازار موفق بود. امید رياضی به ما می گويد نیازی نیست كه همه معاملات شما و حتی نصف بیشتر معاملات شما مثبت باشد تا بتوانید سود كنید، و شايد همه سود شما از ۵ درصد معاملات موفق شما بدست آيد.

فرمول امید رياضی:

Mathematical Expectancy = [ 1 + (W/L) ] * P - 1

در اينجا W متوسط سود شما در هر معامله و L متوسط ضرر شما در هر معامله می باشد و P ( به درصد ) احتمال برد سیستم شما در معاملات است. يعنی اگر احتمال برنده بودن سیستم شما ٢٠ درصد باشد و میانگین سود شما در هر معامله ١٠ دلار باشد و میانگین ضرر شما در هر معامله ۵ دلار باشد امید رياضی سیستم شما منفی ٠٫۴ می باشد.

امید رياضی يک سیستم سود ده بايد از صفر بیشتر باشد. برای اين منظور يا بايد احتمال برد سیستم را افزايش داد، يا متوسط سود اهمیت اندازه لات در هر معامله افزايش يابد و يا متوسط ضرر در هر معامله كاهش يابد.

برای اينكه بتوانیم امید رياضی يک سیستم را بدست آوريم می بايست يک مجموعه از معاملات آن سیستم كه حداقل ١٠٠ معامله را داشته باشد انتخاب كنیم و متوسط سود و ضرر معاملات و تعداد معاملات برنده و بازنده را بدست آوريم و سپس در فرمول فوق قرار دهیم.

برای بدست آوردن احتمال برد سیستم بايد تعداد معاملات برنده را بر تعداد كل معاملات تقسیم كنیم. برای بدست آوردن متوسط سود بايد میزان سود كسب شده از پوزيشن های سودده را بر تعداد پوزيشن های سودده تقسیم كنیم. برای بدست آوردن متوسط ضرر بايد میزان ضرر كسب شده از پوزيشن های ضررده را بر تعداد پوزيشن های ضررده تقسیم كنیم.

حامد ریحانی - توییتر

درس دوم : نسبت اهرمی نامتقارن

در اين درس با مفهوم نسبت اهرمی نامتقارن آشنا می شويم. اين نسبت به ما می گويد که اگر چه مقدار ضرر بدهیم، می بايست چه مقدار سود كنیم تا آن ضرر جبران شود. در اينجا به اين موضوع پی خواهیم برد كه هر چه بیشتر ضرر كنیم جبران كردن آن مشكل تر و شايد غیر ممكن شود.

فرمول نسبت اهرمی نامتقارن :

Asymmetrical Leverage % = [ 1 / (1 - L %) ] - 1

در اينجا L درصد ضرر از سرمايه اولیه می باشد، مثلا اگر ٢۵ درصد ( ٠٫٢۵ ) ضرر كنیم نیاز به ٣٣ درصد سود (بر اساس سرمایه باقی مانده) برای جبران داريم و اگر ۵٠ درصد ضرر كنیم نیاز به ١٠٠ درصد سود و اگر ٩٠ درصد ضرر دهیم نیاز به ٩٠٠ درصد سود داريم.

همواره بايد بر روی ضررهای خود كنترل داشته باشیم و به آنها تا جایی اجازه رشد دهیم كه سیستم معاملاتی ما توانایی جبران آن را به راحتی داشته باشد. حال اينكه از كجا بفهمیم سیستم ما چقدر توانایی جبران دارد بايد نرخ سوددهی سیستم خود را همواره حساب كنیم و ببینیم در هر معامله معمولا انتظار چند درصد سود را داريم و همینطور انتظار چند درصد ضرر در معامله محتمل است.

حامد ریحانی - توییتر

درس سوم : ضريب سودآوری

در اين درس با ضريب سودآوری آشنا می شويم. ضريب سودآوری معیاری است كه می توانیم روند سود دهی سیستم خود را ارزيابی كنیم، اين عدد می بايست همواره بزرگتر از ١ باشد.

فرمول محاسبه ضريب سودآوری :

Profit Factor = Gross Win / Gross Loss

در اينجا منظور از Gross Win سود ناخالص يا همان مجموع سود تمامی پوزيشن های سودده و Gross Loss ضرر ناخالص يا همان مجموع ضرر تمامی پوزيشن های ضررده می باشد.

پس بايد دقت داشته باشیم كه همواره مجموع سودهايمان بايد از مجموع ضررهايمان بیشتر باشد تا بتوانیم اين ضريب را بیشتر از يک نگاه داريم.

حامد ریحانی - توییتر

درس چهارم : تفاوت شرط بندی و گمانه زنی در معاملات

همانطور که می دانیم شرط بندی، قمار محسوب می شود و كاری ناپسند میباشد لذا بايد تفاوت آن را با گمانه زنی (تجارت صحیح ) درک كنیم تا بتوانیم به درک عمیق تری نسبت به ريسک در اين بازار برسیم. بین شرط بندی و گمانه زنی دو تفاوت اساسی وجود دارد:

1- شرط بندی ريسک غیر منطقی بوجود می آورد ولی در گمانه زنی ريسک ذاتی موجود توزيع می شود.

2- در شرط بندی علم آمار و احتمال ناديده گرفته می شود ولی در گمانه زنی از امتیاز اين علم استفاده می شود.

برای مثال يک قمارباز فكر می كند اگر چندين شكست پیاپی داشته باشد در دفعات بعد شانس برد او افزايش می يابد لذا ريسک خود را بیشتر می كند (تفاوت 1) ، در صورتی كه اين كار خطاست و ريسک هر معامله مستقل از معامله قبل است پس در اينجا علم آمار و احتمال توسط قمارباز ناديده انگاشته شده است (تفاوت 2)

حامد ریحانی - توییتر

درس پنجم : مفهوم دقیق مديريت سرمایه

مفهوم دقیق مديريت سرمايه محدود به اين تعريف است كه چه مقدار از حساب بايد در معامله آتی ريسک شود.

انتظارات ديگری كه از مديريت سرمايه داريم از قبیل اينكه چه موقع از پوزيشن سود ده و يا ضرر ده خارج شويم و كی به حجم معامله فعلی بیافزائیم يا آنرا كاهش دهیم و كجا وارد معامله شويم يا نشويم جزو ضمائم و فرعیات مديريت سرمايه می باشند.

حامد ریحانی - توییتر

درس ششم : تحلیل مونته كارلو

در اين درس با تحلیل مونته كارلو آشنا می شويم تا بتوانیم روش معاملاتی خودمان را به صورت صحیح تست نمائیم و از نتايج تست با اطمینان بالایی استفاده كنیم. تحلیل مونته كارلو يک تکنیک محاسباتی است كه داده های آماری يک مدل را با دقت قابل اطمینانی شبیه سازی می كند.

در اين تحلیل معمولا هر پارامتر هزار بار با نمونه های متفاوتی از داده های آماری تست می شود و نتیجه ٩۵ درصد از اين هزار بار برای پارامتر مورد نظر لحاظ می شود.

مثلا اگر بخواهیم تاثیر ريسک ١٠ درصدی ثابت در هر معامله را در يک لیست ١٠٠ تایی از معاملات بررسی كنیم، هزار لیست مجزای ١٠٠ تایی از لیست اولیه بوجود می آوريم كه در آنها اعضای لیست به صورت تصادفی چیده شده اند، آنگاه تاثیر ريسک ١٠ درصدی را در هر لیست يادداشت می كنیم، اگر در ٩۵ درصد مواقع به ازای آن ريسک ١٠ درصدی نتیجه نهايی معاملات ۶٠ درصد زيان را به همراه آورد پس با اطمینان ٩۵ درصد در آينده نیز چنین خواهد شد.

در مثال فوق لیست ١٠٠ تایی داده های آماری ما و ريسک ١٠ درصدی ثابت پارامتر مورد بررسی ما می باشد. در اهمیت اندازه لات تحلیل مونته كارلو از داده هایی استفاده می شود كه بوقوع پیوسته اند، يعنی نتايج بک تست يا فوروارد تست گذشته، بنابراين نقاط ورود و خروج در هر معامله مشخص می باشد.

مطمئنا برای شبیه سازی تحلیل مونته كارلو می بايست برنامه نوشت و از ماشین استفاده نمود، در همین جا از دوستان برنامه نويس علاقمند دعوت می كنم برای راحتی دوستان تحلیل مونته كارلو را فقط برای پارامتر ريسک كد كنند، يعنی در برنامه جایی برای ثبت داده های آماری (ورود و خروج از معامله)، جایی برای ثبت مقدار اولیه حساب، جایی برای ثبت مقدار ريسک در هر معامله تعبیه كنند و وقتی کلید شبیه سازی زده می شود برنامه بگويد در ٩۵ درصد از تست ها نتیجه چه می شود.

حامد ریحانی - توییتر

درس هفتم : تعیین اندازه حجم معامله

معامله با اهرم یا لوریج 100 در حساب با سرمایه هزار دلار يک اشتباه بزرگ می باشد، زيرا با چند ضرر متوالی بايد با حساب خداحافظی نمود، همین طور معامله بدون استفاده از اهرم در يک حساب ١٠٠ هزار دلاری باز هم اشتباه است زيرا مقدار بیشتر مارجین و سرمایه بی مصرف مانده است و در نهايت پرفورمنس را كاهش می دهد.

نقش كلیدی مديريت سرمايه تعیین دقیق حجم معامله می باشد تا كارائی حساب افزايش يابد.

روش های مطرح شده متفاوتی برای تعیین حجم وجود دارند كه به دو دسته كلی تقسیم بندی می شوند: 1- روش های مارتینگل 2- روش های آنتی مارتینگل

در روش های مارتینگل با افزايش ضرر به حجم معاملات افزوده می شود تا از يک برگشت سريع و كوتاه استفاده شود و همه ضررها پوشش داده شود، اين روش ها پايه علمی ندارند و در همه جا کاربرد ندارند و از نظر مديريت سرمايه صحیح مردود می باشند و فقط يک نوع خاص آن تحت عنوان "میانگین هزينه" می تواند مورد استفاده قرار گیرد. منظور از میانگین هزينه اين مي باشد كه حجم معامله طوری توزيع شود كه ریسک نهایی بیشتر از ريسک اولیه ای كه برای پوزيشن در نظر گرفته ايم نشود، در اين صورت می توان با فاصله هایی كه پوزيشن در ضرر رفته به حجم افزود، مثلا اگر برای پوزيشن با اهرم مناسب می توانیم در همان ابتدا 0.3 بیتکوین در نظر بگیريم و ريسک ما طوری است كه می توانیم استاپ 600 دلاری را برای آن تحمل كنیم، در ابتدا یک سوم از آن را استفاده می كنیم و 0.1 بیتکوین ورود می کنیم و اگر 300 دلار در ضرر رفتیم باز 0.1 ديگر ورود می كنیم و هیچ گاه برای پوزيشن مورد نظر از 0.3 بیتکوین بالاتر نمی رويم.

در روش های آنتی مارتینگل سودها به صورت تصاعد هندسی افزايش می يابند، همین طور ضررها به صورت تصاعد هندسی كم میشوند، مهمترين ويژگی اين روش ها بكار بردن آنها در يک سیستم با امید رياضی مثبت می باشد و در غیر اين صورت نمی توان از آنها انتظار معجزه داشت.

تجربیات من در تجارت در بازارهای جهانی ارز و طلا و.

مزایای فارکس - چرا هنوز نباید از فارکس ناامید شد؟

فارکس بدون واسطه است. داد و ستد فارکس سبب حذف واسطه ها میشود و به شما امکان میدهد تا به طور مستقیم با بازاری که قیمت یک جفت ارز خاص را تعیین میکند معامله کنید.یک شرکت فارکس در این میان تنها نقش فراهم کننده را ایفا میکند و بدین وسیله یک کمیسیون بسیار ناچیز از هر دادو ستدی که بوسیله آن انجام میشود دریافت میکند.

عدم وجود "لات" ثابت در بازار فارکس مزیت دیگر فارکس است. در بازارهای آتی (فیوچرز)، اندازه لات یا قرارداد توسط بورسها تعیین میشود. به عنوان مثال مقداراستاندارد برای قرردادهای آتی نقره 5000 اونس است. در فارکس ، شما اندازه لات را جهت انجام معاملات تعیین میکنید. این امر به معامله گران امکان میدهد که حتی با حساب کوچک با موجودی 100 دلار شرکت کنند شرکت کنند

فارکس یک بازار است که میتوانید در خانه و بوسیله یک کامپیوتر در آن کار کنید . نه احتیاج به سرمایه گذاری زیاد دارد و نه استخدام کارمند و نه تبلیغات و نه پرداخت پول به دارایی . شما تنها به وسیله کامپیوتر ویک حساب فارکس و اینترنت با ارزها سروکله میزنید . نه احتیاج به تبلیغات دارید . نه احتیاج به سروکله زدن با مشتری دارید . نه اجاره ای پرداخت میکنید . نه نگران رقابت با بقیه همکاران خود در بازار هستید . حتی شما نگران رقابت در بازار فارکس نیستید چون در حقیقت شما با کسی در این بازار رقابت نمیکنید .

فارکس یک بازار بیست و چهارساعته است، این شبکه ی بین بانکی چون از کشورهای مختلفی استفاده میکند، درتمام شبانه روزقابلیت اجرا را دارد و شما در تمامی ساعات روز و شب می توانید اقدام به معامله کنید

در فارکس میتوانید با موبایل خود مبادله انجام دهید. برخلاف بسیار دیگر بازارها٬ هز شرکت فارکس به شما اجازه میدهد با استفاده از حساب فارکس و دانلود متاتریدر برای موبایل خود٬ تجارت خود را در هرجا و مکانی انجام دهید. شما تنها نرم افزار متاتریدر۴ را برروی موبایل خود نصب کرده و با اتصال ان به حساب فارکس خود٬ کلیه کارهای تجاری را همانند کامپیوتررو میزی خود با موبایلتان انجام میدهید

قدرت نقد شوندگی بالا از دیگر عوامل برتری فارکس بر سایر بازارهاست. بدلیل وجود فروشنده و خریدار همیشگی در این بازارفرد میتواند در کسری از ثانیه هرحجمی را که مدنظر دارد بخرد یا بفروشد. معاملات در دو جهت انجام می شود، بدین صورت که فردهم می تواند اقدام به خرید کند و از بالا رفتن آن سود کسب کند و هم اقدام بفروش کند واز پایین آمدن قیمت استفاده کند که در بازارهای معمولی این امر امکانپذیر نیست و فرد از خرید میتواند استفاده کند، اما در این بازارها بدلیل دوجهته بودن قابلیت سودگیری در دو جهت وجود دارد

بررسی دقیق نمودارهای فارکس: سطوح حمایت و مقاومت

دو مفهوم دیگر از مفاهمی بسیار مهم در بازار فارکس و بطور کلی بازارهای مالی٬ سطوح حمایت و مقاومت میباشند که شما به عنوان یک تاجر بازار٬ در هر شرکت فارکس و حساب فارکس با هر بروکری آنها را خواهید یافت. افراد مختلف ایده‌های خاص خود برای تشخیص مناطق حمایت و مقاومت را دارند. پس در ابتدا به مسائل پایه‌ای می‌پردازیم. به تصویر زیر توجه فرمایید:

همان‌طور که مشاهده می‌شود، روند زیگزاگی که به سمت بالا در حرکت است یک وضعیت صعودی را برای قیمت نشان می‌دهد. در چنین شرایطی، هر قله نقش یک سطح مقاومتی را ایفا می‌کند و قیمت برای حفظ روند صعودی خود، هر بار باید مقاومت قبلی را به سمت بالا بشکند.

اما بازار هرگز از نوسان جدا نیست. به عبارت دیگر همیشه صعود و نزول را در امتداد زمانیِ همدیگر داریم و فقط در مواقعی محدود و موقتی، یک نمودار حالت عمودی پیدا می‌کند. بنابراین پس از هر صعود، قیمت به پایین نیز حرکتی خواهد کرد و مناطق سبز رنگ را به عنوان حمایت ثبت می‌کند.

عکس این مورد، درباره روند نزولی صدق می‌کند؛ یعنی در یک روند نزولی هر کف، یک سطح مقاومتی را نشان می‌دهد و هر سقف یک سطح حمایتی را.

در اصل ماهیت هر دوی این سطوح «مقاومت در برابر قیمت» است ولی در هر روند، سطوحی که در برابر روند قرار می‌گیرند مقاومت به حساب می‌آیند و سطوحی که در موقعیت پشتیبانی از روند قرار می‌گیرند، حمایت نامیده می‌شوند. البته به طور عام، به سد در برابر صعود «مقاومت» گفته می‌شود و به سد در برابر نزول «حمایت».

نحوه تشخیص حمایت و مقاومت

نکته‌ای که باید به آن دقت داشت این است که بسیاری افراد، حمایت یا مقاومت را «خط» می‌پندارند حال آنکه این مفاهیم خیلی مواقع در قالب «مناطق دارای عمق» نیز در نمودار آشکار می‌شوند. به تصویر زیر دقت کنید:

همان طور که پیدا است سایه‌های پایینی ۳ شمع، خط افقی حمایت را شکسته‌اند ولی با این حال قیمت تا لحظه ثبت شده در نمودار بالا، قادر به عبور از سد نشده. بنابراین حمایت مورد نظر محدود به خط چشمی نمی‌شود و دارای عمق است.

اما چنین سطوح یا مناطقی چطور تشخیص داده می‌شوند؟ یکی از رایج‌ترین روش‌های تشخیص حمایت و مقاومت، تشخیص چشمی است. در این روش با نگاه کردن به سطوحی که قیمت دو، سه یا چند بار با فاصله زمانی نسبت به آنها واکنش نشان داده پی به وجود یک منطقه از نوع حمایت یا مقاومت می‌بریم.

روش‌های فنی دیگری برای پیش‌بینی کردن مناطق حمایت و مقاومت بالقوه وجود دارد که در درس‌های بعدی به آنها خواهیم پرداخت ولی نکته مهم این است که موثق‌ترین نوع تشخیص، همچنان تشخیص چشمی خواهد بود.

درجه اهمیت خطوط حمایت یا مقاومت

تشخیص درجه اهمیت سطوح به روش چشمی، چندان پیچیده نیست و می‌توان نکته‌های مهم زیر را برای آن بر شمرد:

۱. تعداد دفعات برخورد : هر چه تعداد عکس‌العمل‌های قیمت به یک سطح بیشتر باشد، درجه اهمیت آن سطح بالاتر می‌رود. به عنوان مثال سطحی که قیمت ۳ بار به آن عکس‌العمل نشان داده موثق‌تر از سطحی است که یک بار قیمت با برخورد به آن برگشت کرده.

۲. مدت زمان ماندگاری: یک منطقه‌ مقاومتی یا حمایتی که ۳ ماه در مقابل عبور قیمت پایداری کرده از منطقه‌ای که تنها ۲ روز از ایجاد آن می‌گذرد، مهم‌تر است.

۳. وقوع در تایم فریم‌ها بالاتر: بسیاری از مناطق حمایتی یا مقاومتی که در تایم فریم‌های پایین واقع شده‌اند، در تایم فریم‌های بالاتر حتی اثری از آنها دیده نمی‌شود زیرا در دل یک شمع یا میله بزرگتر قرار دارند و قابل تشخیص نیستند. اما هر چه تایم فریم وقوع چنین مناطقی بزرگتر باشد (تایم‌فریم‌های روزانه و هفتگی بسیار مهم هستند) حمایت یا مقاومت مورد نظر اهمیت بالاتری پیدا می‌کند.

۴. وقوع در نزدیکی سطوح روانی: برخی سطوح به خاطر رُند بودن و یا مورد انتظار بودن برای لمس توسط قیمت، اهمیت بالاتری دارند.

در تصویر زیر چند نمونه از حمایت و مقاومت دارای اهمیت نسبی مشخص شده:

شکسته شدن حمایت یا مقاومت

به یاد داشته باشید که شکسته شدن یک سطح یا منطقه مقاومتی (یا حمایتی) توسط یک شمع یا یک میله به سادگی قابل مشاهده است ولی این به معنای از بین رفتن مقاومت (حمایت) مذکور و تضمین حرکت قیمت در جهت مورد نظر نیست. به تصویر زیر دقت کنید:

در شرایطی مثل رویداد فوق، قیمت پس از شکستن حمایت اول به سادگی یک حمایت دیگر در ورای آن ثبت کرده و این بدان معنا است که یک منطقه حمایتی جدید بین این دو سطح شکل گرفته و در آینده نقش خود را در قبال قیمت ایفا خواهد کرد.

در چنین شرایطی، ما با یک شکست غلط روبرو هستیم یا به عبارت دیگر با تشکیل یک سطح مقاومتی یا حمایتی جدید، که در پیوند با سطح قبلی یک منطقه دارای عمق را تشکیل می‌دهد. به نمونه‌های آمده در تصویر زیر توجه نمایید:

تکنیک اهمیت اندازه لات تعویض نقش

فهمیدیم که تشخیص شکست شدن یک سطح مقاومتی یا حمایتی کار چندان آسانی نیست. اما برای راحت‌تر شدن این امر می‌توان با در نظر داشتن مفهومی به نام «تعویض نقش» به شکسته شدن سطوح حمایت یا مقاومت توجه کرد.

«تعویض نقش» به این معنا است که به عنوان مثال، یک خط مقاومت بعد از شکسته شدن می‌تواند به یک خط حمایت تبدیل شود، و بالعکس. به این صورت که بعد از شکسته شدن، قیمت به سمت آن بر می‌گردد و با لمس آن و نشان دادن عکس العمل بازگشتی، تعویض نقش آن را تایید می‌کند و سپس به مسیر خود در جهت شکستی که اتفاق افتاده ادامه می‌دهد. در چنین شرایطی موقعیت‌های معاملاتی بهتری در دسترس معامله‌گران قرار می‌گیرد.

همان‌طور که می‌بینید با تکیه بر این تکنیک و کمی صبر می‌توان از صحت شکست یک خط حمایت یا مقاومت مطمئن شد. البته، تعویض نقش تنها یک بار می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و چنانچه خط دوباره شکسته شود، آن را کلا از روی نمودار حذف می‌کنیم.

اهمیت علم ریاضی، منحنی افت سرمایه و نسبت سود به زیان

با استفاده از علم ریاضی و پیش‌بینی بر اساس احتمالات، می‌توان مدیریت سرمایه و ریسک را به خوبی در سیستم معاملاتی حساب فارکس خود جای داد. اساس فارکس در شرط بندی بر روی تغییر قیمت ها هست. پس اگاهی به اصول احتمالات ومبانی ریاضیات نقش مهمی را در موفقیت در این بازار ایفا خواهند کرد. شرکت فارکس و معاملات انلاین٬ با خرید فید تغییر قیمتها از شرکتهای بزرگی مانند بلومبرگ و امثالشان٬ اجازه پیدا میکنند که بصورت خرده فروشی(retail) این فید را برای استفاده عموم عرضه کنند. سپس این فید ها را در سیستم خودشان استفاده کرده و برای خریدو فروش- در واقع شرطبندی بر روی تغییر قیمت- ارایه میکنند. شما هم به عنوان یک تاجر خرده پا در واقع برروی تغییر این قیمتها در یک فاصله زمانی شرط میبندید. اگر درست حدس بزنید-البته فقط حدس کافی نیست٬ زیرا لازمه پیش بینی درست دانش تحلیل بازار است-آن هنگام شما به اندازه ای که در ایتدا تغیین کرده بودید برنده میشوید و در غیر این صورت به اندازه ای که تعیین شده پول خود را می بازید.

نمونه‌ای از اهمیت نگرش ریاضی به حرفه معامله‌گری را با منحنی افت سرمایه برای شما گوشزد می‌کنیم.

افت سرمایه که در این حرفه با لغت Drawdown شناخته می‌شود، یکی از مسائلی است که در صورت عدم توجه به آن٬ نقشه راه معامله‌گربازار فارکس ، و نیز میزان پایبندی او به اصول مدیریت سرمایه و دقتش در تحلیل صحیح، همگی تحت تأثیر منفی قرار خواهند گرفت.

Drawdown به معنای حداکثر افت سرمایه از مقدار ماکزیمم است. به عنوان مثال اگر یک معامله‌گربازارفارکس حساب ۱۰.۰۰۰ دلاری داشته باشد و با ضرری معادل ۵.۰۰۰ دلار، حساب خود را به ۵.۰۰۰ دلار برساند ۵۰ درصد Drawdown را تجربه کرده.

نکته جالب توجه در مورد Drowdown این است که اگر یک معامله‌گر درصدی ضرر کند، برای بازگشت به رقم اولیه (سقف موجودی) باید درصدی بیش از آن مقدار را سود کند و این همان نکته‌ای است که کار را مشکل می‌کند.

چنانچه شما در یک معامله با ضرری معادل ۱۰٪ از موجودی حساب خود مواجه شوید، باید در معامله بعدی ۱۱٪ سود کسب کنید تا به موجود اولیه خود بازگشته و در این بازه زمانی تعادل حساب خود را برقرار کنید (یا به عبارت دیگر ضرر نکرده باشید). این شاید به نظر کار سختی نباشد. اما به ضررهایی با درصد بزرگتر توجه کنید. اگر شما در یک معامله ۵۰٪ ضرر کنید در معامله بعدی باید ۱۰۰٪ سود کسب کنید تا تعادل حساب برقرار شود و هر چه ضرر بزرگتر باشد، سود جبرانی نیز به صورت تصاعدی باید بیشتر باشد.

با آگاهی از مفهوم افت سرمایه، شما آماده پذیرش یکی از مهمترین اصول مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه یعنی «رعایت نسبت زیان به سود» هستید. قبل از انجام هر معامله، شما «باید» بدانید سود احتمالی که از آن معامله می‌توان انتظار داشت چقدر است و اینکه برای به دست آوردن آن مقدار سود، حاضر هستید تا چه میزان از سرمایه خود را به خطر بیندازید. با توجه به این امر٬ بسیاری از شرکت های فارکس معتبر٬ در اینترفیس معاملاتی حساب فارکس شما میزان سود و زیان محتمل از هر معامله را مشخص میکنند.

آیا منطقی است که برای به دست آوردن یک سود ۱۰۰۰ دلاری، ۵۰۰۰ دلار ریسک را بپذیریم؟ قطعاً پاسخ منفی است. اصل مدیریت ریسک بیان می‌کند که در هر معامله، میزان ریسک حداکثر باید نصف سود مورد انتظار باشد. یعنی اگر برای یک معامله فرضاً ۳۰ دلار حد ضرر در نظر گرفته‌اید، پتانسیل کسب سود آن موقعیت معاملاتی حداقل باید ۶۰ دلار باشد. پس اگر یک فرصت معاملاتی پیش بیاید که این نسبت برای آن برقرار نباشد، توصیه اکید این است که کلا از آن معامله صرف نظر کنیم.

معمولا معامله گران مبتدی بازار فارکس به دو صورت موجودی حسابشان را از بین می برند یا با نگذاشتن حد ضرر و یا با معاملات زیان آور پشت سر هم.

در حالت اول برای افراد مبتدی حد ضرر مانند محافظی محکم جلوی از بین رفتن حساب را می‌گیرد اما آنها عموماً با نگذاشتن حد ضرر اجازه می دهند ضررشان انباشته شود. شاید چندین معامله برایشان پیش بیاید که با نگذاشتن حد ضرر، معامله پس از مدتی وارد سود شود اما حتما پس از مدتی به دام گرفتار می‌شوند و بازار بر خلاف جهت مورد نظر آنها حرکت می‌کند و موجب از بین رفتن کل سرمایه در یک معامله می‌شود.

حالت دوم در صورتی پیش می آید که فرد ضررهای خود را مدیریت نمی‌کند و اجازه می‌دهد ضررهای متوالی و بعضاً بزرگ موجودی حسابش را از بین ببرند. برای پیش گیری از این حالت هم بهتر است در هیچ معامله واحدی، مقدار پولیِ حد ضرر بیش از ۳ درصد از اهمیت اندازه لات کل موجودی سرمایه نباشد.

اهرم یا لوریج چیست؟ آموزش کامل معاملات اهرم دار

یکی از مشکلاتی که امروزه معامله‌گران در بازارهای ارز دیجیتال با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، کمبود نقدینگی می‌باشد. ابزاری به نام اهرم یا لوریج(Leverage) جهت رفع این مشکل به وجود آمده است؛ اما اهرم یا لوریج چیست؟ ابزاری معاملاتی است که در جهت افزایش بازدهی و سهولت خرید و فروش ارزهای دیجیتال استفاده می‌شود. در این مقاله قصد داریم به توضیح سوال اهرم یا لوریج چیست و به آموزش کامل معاملات اهرم دار بپردازیم.

اهرم یا لوریج چیست؟

کلمه لوریج در زبان پارسی به معنای اهرم نیرو می‌باشد، لوریج در معاملات مانند یک اهرم قدرتی عمل می‌کند، به طوری که معامله‌گران ارزهای دیجیتال بتوانند فراتر از بودجه و سرمایه خود به خرید رمزارز بپردازند. اگر بخواهیم این موضوع را با مثالی شرح دهیم به این صورت است که فرض کنید شما قصد خرید یک ارز دیجیتال به مقدار 100 دلار را دارید؛ اما این از توان شما خارج است و فقط به اندازه 10 یا 50 دلار سرمایه دارید.

استفاده از اهرم یا لوریج این قابلیت را به شما می‌دهد که به همان مقدار مدنظر به خرید آن ارز دست بزنید و مابقی آن را خود صرافی پرداخت می‌کند. اگر قصد دارید از این روش استفاده کنید، حتما قوانین و شرایط هر صرافی برای معاملات لوریج را مطالعه کنید که پس از خریداری رمزارز مورد نظر و سقوط آن، دچار ضرر جبران ناپذیری نشوید. از اهرم یا لوریج می‌توان در معاملات آپشن، فیوچرز و مارجین استفاده کرد.

در واقع استفاده از معاملات اهرم دار یا لوریج دار برای معامله‌کنندگان سود قابل توجه‌ای به همراه خواهد داشت. اگر ارزی که تریدرها خریداری کرده‌اند در حالت صعودی و رشد باشد، به دلیل اینکه مقدار بیشتری از آن را قبل از رشد خریده‌اند به هنگام فروش آن، می‌توانند درآمد خوبی از آن کسب نمایند. البته اگر رمزارز خریداری شده دچار سقوط شود یا رشد نزولی داشته باشد، ضرر و زیان شما در این معامله بیشتر خواهد شد و گاهاً به از دست دادن سرمایه شما منجر می‌شود.

به عنوان مثال، اگر شما قصد خرید 100 اتریوم را دارید و قیمت آن برابر با 500 دلار می‌باشد و فقط 250 دلار در حساب خود دارید، صرافی 250 دلار دیگر به شما قرض خواهد داد که در این حالت سود یا ضرر شما در هنگام فروش این ارز 2 برابر خواهد بود.

مزایا و معایب اهرم یا لوریج چیست؟

مزایا

جبران کسری نقدینگی

با استفاده از این روش شما دیگر کمبود نقدینگی جهت خرید یک ارز را نخواهید داشت و به راحتی می‌توانید به خرید ارز مورد نظر خود بپردازید. این ابزار این قابلیت را به خریداران می‌دهد تا با سرمایه کم معاملات بزرگتری انجام بدهند.

افزایش سود

در این حالت شما احتمال اینکه سرمایه خود را نسبت به قبل افزایش بدهید وجود دارد، به عنوان مثال اگر شما برای خرید اتریوم از لوریج 1:50(یک به پنجاه) استفاده کنید، به ازای هر یک درصد افزایش قیمت اتریوم، شما 50 درصد سود می‌کنید. هر چه تعداد معاملات موفق شما بیشتر باشد، سرمایه‌ای که کسب می‌کنید بیشتر خواهد بود. لازم به ذکر است، بهره‌ای که در پایان هر قرارداد از سمت صرافی طلب می‌شود، ثابت است و تغییر نمی‌کند.

معایب

از دست دادن سرمایه

اگر شما مهارت کافی در زمینه مارجین کردن و استفاده از اهرم‌ها را نداشته باشید، عوابق خوبی برای شما به همراه نخواهد داشت. معاملات اهرم دار به همان اندازه که می‌توانند سود‌آور باشند به همان اندازه می‌توانند خطرناک و زیان بار باشند.

نوسانات زیاد

اگر از سرمایه‌گذارن بلند مدت هستید، بهتر است سراغ لوریج نروید؛ زیرا شما قصد دارید دارایی‌های خود را هولد کنید یا نگه دارید و در زمان مناسب که بازار روند صعودی به خود گرفت نسبت به فروش آن اقدام کنید. نگه داشتن دارایی‌هایی درحال ریزش موجب از دست دادن دارایی‌ و سرمایه شما به صورت کلی می‌شود.

اصل سرمایه از بین می‌رود

مورد دیگری که حائز اهمیت می‌باشد، سرمایه اصلی شما ممکن است به طور کامل از بین برود. به عنوان مثال اگر ارز دیجیتالی که خریداری کردید در حال ریزش و سقوط می‌باشد و از لوریج برای خریداری آن استفاده کرده‌اید نه تنها نگه داشتن آن موجب ضرر بیشتر به شما می‌شود؛ بلکه سبب از دست دادن کل دارایی‌های شما نیز می‌شود. در بهترین حالت شما باید با مشاهده همچین موقعیتی به فروش آن دست بزنید زیرا جلوی ضرر را هر وقت بگیرید منفعت است.

کاربرد‌‌های مختلف اهرم یا لوریج چیست؟

تا این قسمت متوجه شدید که اهرم یا لوریج چیست. اهرم یا لوریج کاربردهای خارج از دنیای ارزهای دیجیتال نیز دارد به عنوان مثال از آن می‌توانید برای خرید خانه، سرمایه‌گذازی در بازارهای مالی، کسب‌وکارهای شخصی استفاده کرد.

نحوه کارکرد اهرم یا لوریج چگونه است؟

استراتژی لوریج به این صورت می‌باشد، صرافی کمبود پول شما را در خرید ارز جبران می‌کند و در ازای این کار از شما بهره‌ای دریافت می‌کند. در صورتی به سود خواهید رسید که درآمد حاصل بعد از فروش بیشتر از مقدار پولی که قرض کرده‌اید به علاوه بهره پول گرفته شده باشد. به عنوان مثال اگر قصد دارید با لوریج 1:10(یک به ده) و با دارایی 100 دلار به ترید کردن بپردازید در صورتی که شما 20 درصد سود از معامله کسب کنید، درآخر دارایی کل شما برابر با 300 دلار خواهد بود.

لازم به ذکر است برخی از لوریج‌ها مختص پول‌های خاصی می‌باشند، به این صورت که مثلا اگر از لوریج 1:50 می‌خواهید استفاده کنید باید از جفت EURUSD استفاده کنید و اگر بخواهید از جفت دیگری مانند USDJPY استفاده نمایید باید لوریج را به 1:25 تغییر دهید. در واقع هر چقدر سود کسب کرده باشید در مقدار لوریجی که قرار است استفاده کنید ضرب می‌شود، سپس به دارایی شما افزوده می‌شود. برای درک بیشتر این مسئله در جدول زیر تعدادی از لوریج‌ها برای شما عزیزان قرار داده شده است.

[ninja_tables انجام معاملات لوریج به چه صورت است؟

معاملات در فارکس تحت عنوانی به نام CFD صورت گرفته می‌شود. این قرار دادی است که بین وام گیرنده و وام دهنده بسته می‌شود و شخص وام گیرنده موظف می‌شود که بدهی خود را به شخص ارائه دهنده CFD پرداخت نماید. اهرم یا لوریج‌ها، مارجین‌های مختص به خود را دارند که به عنوان مثال مارجین لوریج 1:50 برابر با 2 درصد می‌باشد یعنی 2 درصد از سود شما به عنوان بهره کسر می‌گردد.

مراحل معامله به وسیله اهرم در فارکس

برای انجام یک معامله با لوریج در فارکس باید طبق دستوراتی که در زیر برای شما گردآوری شده است، صورت بگیرد و قبل از آن باید حجم معامله را مشخص نمایید.

  1. ایجاد حساب در بروکر
  2. شارژ کردن حساب خود به مقدار 100 دلار برای اعتبار اولیه
  3. انتخاب اهرم مورد نظر خود برای انجام معامله

در فارکس تجارت ارز بر اساس یک سری از فاکتورها صورت می‌گیرد که به آن لات گفته می‌شود. هر لات برابر با 100000 واحد از یک رمزارز می‌باشد که اگر یک معامله‌گر به اندازه یک لات از یک ارز را خریداری کنید درواقع 100000 واحد از آن ارز را خریداری کرده است. به عنوان مثال اگر معامله‌کننده 1000 دلار در حساب خود پول داشته باشد، باید برای خرید یک لات(100000/1000) از اهرم 1:100 استفاده کند.

موقعیت Short و Long در اهرم یا لوریج چیست؟

در معاملاتی که در حوزه لوریج ایجاد می‌شود دو حالت وجود دارد، پوزیشن طولانی مدت(Long) و پوزیشن کوتاه مدت(Short) دو موقعیتی است که قبل از تشکیل معامله خود می‌توانید، انتخاب کنید. پوزیشن لانگ را آن دسته از معامله‌گران انتخاب می‌نمایند، باور دارند که ارز دیجیتال مورد نظرشان بعد از یک مدت طولانی قرار است افزایش پیدا کند. اما انتخاب معاملات شورت برعکس روند لانگ می‌باشد. توجه داشته باشید که اگر ارز مورد نظر شما وضعیت خوبی ندارد بهتر است، پوزیشن شورت را انتخاب کنید که در صورت ریزش آن ضرر زیادی نکنید.

پیج اینستاگرام محمد فاموریان

جمع بندی

ابزار لوریج مانند یک شمشیر دو لبه‌ای می‌باشد که استفاده از آن می‌تواند سود قابل توجه‌ای برای معامله گران داشته باشد و از طرفی نیز ممکن است سبب از بین رفتن تمام دارایی آن‌ها شود. بنابراین داشتن اطلاعات کافی در این زمینه قبل از استفاده از اهرم‌ها حرف اول را می‌زند. توجه داشته باشید که شرایط لوریج در هر صرافی متفاوت می‌باشد، حتما قبل از اقدام به این کار از سعی نمایید که به مطالعه آن‌ بپردازید. در این مقاله سعی بر این داشتیم که اهرم یا لوریج چیست و نحوه کارکرد آن را به طور کامل برای شما خوانندگان گرامی توضیح بدهیم.

اصطلاحات مهم فارکس که باید بدانید.

بازار فارکس اصطلاحات فراوان و نسبتا پیچیده ای دارد که یادگیری آن برای هرمعامله گری لازم و واجب است. زیرا بدون دانش از اصطلاحات فارکس ممکن است ضرر زیادی متحمل شویم. و به موفقیتی در این بازار پردرآمد دست پیدا نکنیم.

اصطلاحات عمومی فارکس

SYMBOL

سمبل معاملاتی نمادهایی هستند که در بازار برای معامله وجود دارند. مثلا نماد معاملاتی اپل AAPL هست. یا جفت ارز یورو به دلار که با نماد معاملاتی EUR/USD در بازار حضور دارد. برای معامله روی این سیمبل ها کلیک میکنیم و معامله را انجام میدهیم.

پیپ

یکی دیگر از مهم‌ترین اصطلاحات رایج فارکس که بین حرفه‌ای‌های بازار بسیار شنیده می‌شود پیپ است. پیپ راهی برای محاسبه سود و ضرر یک سهم محسوب می‌شود. پیپ به کوچک‌ترین واحد تغییر قیمت یک سهم اطلاق می‌شود؛ یعنی اگر نرخ دلار به ۱٫۱۹۶۱ باشد و بعد از مدتی به ۱٫۱۹۶۴ تبدیل شود، می‌گوییم این قیمت ۳ پیپ تغییر داشته است.

لات

به هر ۱۰۰ هزار واحد از ارز پایه اطلاق می‌شود.

PRICE

نشان دهنده قیمت اکنون سیمبل معاملاتی است.

Bid PRICE

در بازار برای معامله کردن هر سیمبل دو قیمت وجود دارد. به قیمت فروش در بازار BID میگویند.

Ask PRICE

اگر بخواهیم در بازار فارکس نمادی را خریداری کنیم، باید قیمت ASK را بپردازیم. قیمت BID پایین تر و قیمت ASK بالاتر است. به عنوان مثال در این لحظه برای معامله طلا، ASK (قیمت خرید) برابر با 1،290.00 هست و BID (قیمت فروش) برابر با 1،289.5 است.Spread: به اختلاف ASK و BID اسپرد می‌گویند. برای مثال در طلا قیمت خرید برابر با 1،290 هست و قیمت فروش برابر با 1،289.5 بنابراین عدد اسپرد برابر با 0.5 دلار است.

Trade

به هر معامله ای که در بازار فارکس و یا دیگر بازارهای مالی انجام میشود TRADE میگویند. واژه TRADE هم به معنای معامله کردن هست و هم به معنای معاملاتی که انجام داده ایم.

Trader

به کسی که در بازار فارکس و یا دیگر بازارهای مالی مانند بورس، آتی و CFD معامله میکند، معامله گر یا TRADER میگویند.

BUY

برای انجام معامله خرید در بازار فارکس، از گزینه BUY و یا خرید استفاده میکنیم و روی آن کلیک میکنیم.

Sell

برای انجام معامله فروش در بازار فارکس از گزینه SELL و یا فروش استفاده میکنیم.

انواع اصطلاحات درخواست معاملاتی – Order Type

Instant Execution

برای معاملاتی که میخواهیم همین لحظه با قیمت الان به صورت دستی انجام دهیم، گزینه instant execution را انتخاب می‌کنیم. در این نوع از درخواست، معامله شما با سرعت زیاد، با قیمت همین لحظه و در همین لحظه انجام می‌شود.

Pending Orders

یکی از انواع معاملات بوده که معامله به صورت آنی انجام نمی‌شود. بلکه برای معامله خود می‌توانیم قیمت و یا زمان مشخص کرده و هنگامی که آن قیمت فرا رسید، خود کارگزاری به صورت خودکار، معامله ما را فعال می‌کند

مثال: شما تصور می‌کنید که قیمت طلا با رد شدن از مرز 1،300 به شدت رشد خواهد کرد. بنابراین وارد حساب معاملاتی خود شده، روی طلا کلیک می‌کنیم. گزینه pending order را مشخص کرده و درخواست می‌دهیم در عدد 1،300 برای ما به صورت خودکار خرید کند. اما pending order چند نوع داشته که هر کدام کاربردهای متفاوتی برای خرید و فروش دارند.

انواع pending order

Buy Stop

فرض کنید می‌خواهیم نفت را در قیمت بشکه‌ای 65 دلار بخریم. هم اکنون در یک روند صعودی قیمت 62 دلار هست. فکر میکنیم اگر قیمت به 65 دلار برسد، نشان دهنده‌ی حجم زیاد تقاضا برای نفت، تایید قطعی روند صعودی است. ما باید یک درخواست خرید در قیمت 65 دلار به کارگزاری خود بدهیم.

اما چگونه؟ وارد حساب معاملاتی خود شده، روی نفت کلیک کرده و pending order را انتخاب میکنیم. در بخش انواع pending order روی گزینه BUY STOP کلیک میکنیم. BUY STOP برای معاملاتی هست که قیمتی که می‌خواهیم برای خرید سفارش دهیم، بالاتر از قیمت اکنون بازار هست. مثلا در یک روند صعودی می‌توانیم در قیمت های بالاتر BUY STOP بگذاریم که هر چه قدر قیمت صعود می‌کند، به صورت خودکار خریدهای ما فعال شوند.

Buy limit

هنگامی که می‌خواهیم درخواست خرید یک سیمبل را پایین‌تر از قیمت کنونی بدهیم، از buy limit استفاده می‌کنیم. مثال: اکنون قیمت سهام اپل 170 دلار بوده و شما قصد دارید که اگر قیمت به 150 دلار رسید، سهام اپل را خریداری کنید. پس از گزینه buy limit استفاده میکنیم.

Sell Stop

اگر بخواهیم در یک روند نزولی، در قیمتی پایین‌تر از قیمت کنونی بازار، نمادی را بفروشیم، از sell stop استفاده می‌کنیم. مثال: مثلا در سال 2008 میلادی، بعد از اینکه شاخص داوجونز شروع به ریزش کرد، شما تصمیم می‌گیرید که در روند نزولی، داوجونز را فروخته و از پایین آمدن بازار کسب سود کنید. مثلا قیمت در 14،000 بوده، شما می‌توانستید چند سفارش فروش در قیمت های 13،000؛12،000؛ 10،000 و … گذاشته و هنگامی که قیمت بازار به قیمت درخواستی شما رسید، کارگزاری به صورت خودکار برای شما این معامله را انجام دهد.

Sell limit

هنگامی که شما می‌خواهید سیمبلی را در قیمتی بالاتر از قیمت اکنون بفروشید، از گزینه Sell limit استفاده میکنیم. مثال: هم اکنون قیمت طلا در 1،290 بوده و می‌خواهیم هنگامیکه قیمت به 1،300 رسید، طلا را بفروشیم. زیرا فکر می‌کنیم که بعد از رسیدن به این قیمت، طلا فرو می‌ریزد. در اینجا باید از سفارش Sell limit استفاده کنیم.

Order Price

در معاملاتی که به صورت pending هستند، ما باید قیمت خرید و یا فروش را به کارگزار خود اعلام کنیم. Order price قیمت مطلوب ما برای انجام سفارشات هست.

Order Time

هنگامی که از pending استفاده میکنیم، میتوانیم زمان انجام معامله را مشخص کنیم. آیا میخواهیم معامله همین امروز انجام شود، یا هر زمانی که رسید به آن قیمت صورت گیرد، و یا یک روز مشخص مدنظرمان هست.

Position

به معاملاتی که در بازار انجام شده است، پوزیشن نیز میگویند. به عنوان مثال طلا خریده‌ایم و میگوییم در طلا پوزیشن خرید داریم.

Volume

هنگامی که می‌خواهیم در بازار فارکس معامله کنیم، باید حجم و تعداد دارایی ای را که میخواهیم بخریم را مشخص کنیم. به عنوان مثال چند سهام اپل، چند بشکه نفت، چند اونس طلا، چند عدد بیت کوین و … برای مشخص کردن حجم در بازار فارکس از معیاری به عنوان لات استفاده میشود. هر لات تقریبا برابر است با 100 هزار از ارز پایه و یا تقریبا 100 هزار دلار.

Stop Loss

یکی از مواردی که حتما هر معامله‌گری باید به فکر آن باشد، حد ضرر گذاشتن در بازار فارکس هست. فرض کنید ما طلا را در قیمت 1،300 دلار خریدیم و چند روز به آن نگاهی نمی‌کنیم. وقتی باز می‌گردیم متوجه می‌شویم که طلا ریزش کرده و به قیمت 1،280 دلار رسیده و ما تمام پول خود را از دست داده‌ایم. چه درسی از این اتفاق میگیریم؟

ما میتوانستیم حد ضرر بگذاریم. حد ضرر یعنی به کارگزار خود بگوییم هنگامی که قیمت به عدد 1،290 دلار رسید، معامله من را ببند. من نمی‌خواهم بیشتر از این ضرر کنم. هنگامیکه داریم معامله خود را چه به صورت instant execution و یا pending انجام می‌دهیم، میتوانیم حد ضرر خود را مشخص کنیم. توجه کنید حدضرر برای خرید، پایین تر از قیمت فعلی بازار است و برای فروش بالاتر از قیمت بازار است.

.

Take Profit

حد سود نیز مانند حد ضرر اهمیت زیادی در بازار فارکس دارد. حد سود قیمتی است که ما می‌خواهیم پوزیشن‌مان در آن قیمت و با سود مشخصی بسته شودبه عنوان مثال، طلا را در قیمت 1،300 دلار خریده، برای کارگزار خود سفارشی می‌گذاریم که اگر قیمت به 1،305 رسید، پوزیشن ما را با سود ببندد. در هنگام سفارش گذاری می‌توانیم حد سود معامله خود را انتخاب کنیم. توجه کنید حد سود برای خرید، بالاتر از قیمت فعلی بازار بوده و برای فروش پایینتر از قیمت بازار است.

Balance, Equity, Margin

Balance

به موجودی حساب شما بدون در نظر گرفتن معاملات باز Balance می‌گویند.

Equity

به موجودی حساب شما با احتساب کردیت، سود و زیان معاملات باز و بونوس Equity می‌گویند. به عنوان مثال اگر شما 1،000 دلار در حساب خود داشته باشید، مجموع معاملات بازتان 300 دلار سود باشد، Equity شما 1،300 دلار بوده و Balance شما 1،000 دلار.

Margin

هنگامیکه ما حساب خود را در بازار فارکس شارژ می‌کنیم، با توجه به اهرم (leverage) حساب معاملاتی خود کارگزاری به ما یک اعتبار معاملاتی می‌دهد.به عنوان مثال، اگر ما یک حساب 1،000 دلاری داشته و اهرم حساب ما هم 1:100 باشد، ما می‌توانیم در بازار فارکس تقریبا 100 هزار دلار (1 لات) معامله کنیم. قبل از انجام معامله، مارجین حساب ما صفر بوده و هنگامیکه اولین معامله خود را انجام می‌دهیم، با توجه به حجم معامله مارجینی به حساب ما اضافه میشود.

مثال: فرض کنید ما 1،000 دلار در حساب خود داشته و اهرم حساب هم 1:100 هست. یعنی کارگزاری به ما 100 برابر پول مان را اعتبار معاملاتی میدهد. ما 0.01 لات یورو به دلار بخریم، اندازه 10 دلار از حساب ما مارجین برداشته می‌شود. به زبانی دیگر، مارجین مقداری است که به ازای هر معامله در حساب ما قفل شده و دیگر نمی‌توانیم معامله‌ای انجام دهیم. بنابراین با مفهوم مارجین چیست کاملا آشنا شدید.

Free Margin

مارجین آزاد به مارجین استفاده نشده در حساب ما گفته می‌شود. به عنوان مثال، ما یک حساب 1،000 دلاری با اهرم 1:100 داریم. 0.01 لات یورو به دلار خریداری میکنیم و 10 دلار مارجین می‌گیرد و 10 دلار نیز از مارجین آزاد ما کم می‌کند. حالا اگر ما چند تا معامله داشته باشیم و مارجین آزادی برایمان نمانده باشد، هنگامی که درخواست معامله جدید بدهیم، سیستم به شما خطا not enough money (کافی نبودن پول) را می‌دهد. بنابراین مارجین آزاد برای انجام معامله جدید لازم بوده و اگر مارجین آزاد ما به اندازه مارجین آزادی که برای خرید و یا فروش یک دارایی لازم هست نباشد، سیستم معامله را قبول نمیکند.

نحوه محسابه مارجین آزاد:

Equity + margin= free margin

اکویتی + مارجین= مارجین آزاد

یعنی اگر ما معامله‌ای داشته باشیم که در سود باشد به مارجین آزاد ما اضافه شده و می‌توانیم معاملات بیشتری انجام دهیم.

Margin Level

سطح مارجین و یا مارجین لول، از تقسیم equity بر margin به دست می‌آید و در صفحه معاملات شما نمایش داده می‌شود. به عنوان مثال ما اگر 1،000 دلار در حساب معاملاتی خود داشته و 0.2 لات یورو به دلار بخریم که تقریبا 200 دلار مارجین استفاده میکند. اگر در لحظه اول حساب ما در سود و ضرر خاصی نباشد و عدد اکویتی اندازه موجودی حساب (balance) باشد، مارجین لول ما میشود:

این عدد در صفحه معاملات کنار مارجین و… نمایش داده میشود. بیشترین استفاده سطح مارجین و یا مارجین لول در شناسایی margin call level و stop out level هست.

Margin call level

مارجین کال به معنی آن است که ضرر شما به حدی میرسد که دیگر نمیتوانید معامله جدید باز کنید و فقط میتوانید معاملات باز خود را ببندید. در این لحظه کارگزاری شما از طریق ایمیل و یا تماس تلفنی به شما اطلاع داده که اوضاع حساب شما خطرناک بوده و ممکن است پول خود را از دست بدهید. مارجین کال زمانی اتفاق می‌افتد که سطح مارجین (margin level) شما به حدی برسد که دیگر نتوانید معامله جدید باز کرده و اگر حساب خود را شارژ نکنید، ممکن است تمامی معاملات باز شما بسته شوند.

به آن مقدار از سطح مارجین (margin level) که شما کال مارجین میشوید و دیگر نمیتوانید معامله ای انجام دهید، سطح مارجین کال (margin call level) میگویند. در مثال قبلی ما 1،000 دلار داشتیم، 0.2 لات یورو به دلار خریدیم و مارجینی که استفاده شد، 200 دلار بود. حال فرض کنید یورو به دلار ریزش کند، در حدی که ما 800 دلار در ضرر باشیم و تنها 200 دلار در حسابمان باقی مانده باشد. یعنی در حقیقت سطح مارجین ما بشود 100%.

Equity / margin *100% = margin level

200/200 *100%= 100%
حال اگر سطح مارجین کال کارگزاری شما 100% باشد، شما دیگر نمی‌توانید معامله جدیدی باز کرده و کارگزاری به شما در خواست شارژ حسابتان را می‌دهد. زیرا اخطار مارجین کال دریافت کردید.

Stop Out Level

استاپ اوت یک اتفاق ناخوشایند برای تمامی معامله گران است. زیرا هنگامی که حساب ما به سطح استاپ اوت برسد، تمامی معاملات ما به صورت خودکار بسته شده و تنها اندکی از پول ما باقی می ماند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.