آموزش امواج الیوت مقدماتی؛ چگونه به کمک امواج الیوت تحلیل کنیم؟
در پاسخ به امواج الیوت چیست میتوان گفت که امواج الیوت ترکیبی از چندین موج صعودی و نزولی است که یک ا لگوی تکرارشونده را تشکیل میدهند. از این امواج در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند و بسیاری از معامله گران ارز دیجیتال در کنار سایر روشهای تحلیل از آن نیز استفاده میکنند. در ادامه میتوانید با موج شماری الیوت در تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا شوید و آموزش کاربردی امواج الیوت را دنبال کنید.
امواج الیوت چیست و چه تاریخچهای دارد؟
امواج الیوت بهطورکلی به یک نظریه یا یک قاعده کلی اشاره دارد که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. سرمایهگذاران و تریدرهای بسیاری از این قاعده برای تائید تصمیمگیری خود کمک میگیرند. ریشه شروع آموزش امواج الیوت در باور به این مسئله است که بازارهای مالی فارغ از بازه زمانی، الگوی خاص خود را تکرار میکنند اما این الگو در امواج الیوت چیست و چرا وجود دارد؟
بر اساس نظریه امواج الیوت (EWT) ح رکات بازار دنبالهرو توالی طبیعی از چرخههای روانشناسی جمعیت است. الگوها بر اساس احساسات فعلی موجود در بازار ایجادشده و این الگوها بهطور متناوب بین حالات نزولی (خرسی) و صعودی (گاوی) در حال تغییرند. اگر دوست دارید تا در خصوص روانشناسی ترید بیشتر بدانید مقاله استفاده از روانشناسی ترید در تحلیل تکنیکال می تواند برای شما کاربردی باشد.
نخستین کسی که به امواج الیوت اشاره کرد رالف نلسون الیوت حسابدار و نویسنده آمریکایی در دهه سی میلادی بود. با این وجود این نظریه تا دهه هفتاد میلادی چندان شناختهشده نبود و شهرت این نظریه مدیون تلاشهای رابرت آر. پرچتر و ای. جی. فراست است.
در ابتدا، نظریه امواج الیوت، اصل موج نامگذاری شده بود که توصیفی از رفتار انسان است. نظریه الیوت بر اساس مطالعه گسترده او از دادههای بازار سهام به وجود آمده بود. تحقیقات سیستماتیک او حداقل بر رویدادههای ۷۵ سال انجامشده بود.
بهعنوان یک ابزار تحلیل تکنیکال، نظریه امواج الیوت برای شناسایی چرخهها و روندهای بازار استفاده میشود و میتواند در بازارهای مالی مختلفی نیز پیادهسازی شود. البته باید توجه داشت که، موج الیوت یک شاخص یا تکنیک معاملاتی نیست. در عوض، نظریهای است که ممکن است به پیشبینی رفتار بازار کمک کند. پرچتر در بخشی از کتابش متذکر میشود: “اصول موج درجه اول یک ابزار پیشبینی نیست بلکه توصیف کاملی از نوع رفتار بازارها است.”
همانطور که خواندیم اینکه امواج الیوت چیست کار چندان سختی نیست. درواقع مرحله سخت کار تشخیص امواج الیوت و استفاده از آن برای تحلیل تکنیکال است. در ادامه میتوانید آموزش کاربردی امواج الیوت را بخوانید.
آموزش امواج الیوت
برای شروع آموزش کامل امواج الیوت نخست باید با الگوی کلی این امواج و چگونگی شکلگیری آنها آشنا شوید.
الگوی کلی امواج؛ صفر تا صد امواج الیوت
معمولاً، الگوی کلی امواج الیوت با یک الگوی هشت موجی شناخته میشود. این ۸ موج شامل پنج موج انگیزشی یا حرکتی (که همسو با روند اصلی حرکت میکنند) و سه موج اصلاحی (که در جهت مخالف روند حرکت میکنند) است.
بنابراین، یک چرخه کامل امواج الیوت در بازاری صعودی به شکل زیر ترسیم میشود:
به تصویر بالا نگاه کنید. همانطور که میبینیم ۸ خط ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، A، B، C تشکیلدهنده ۸ موج اصلی الیوت هستند. حرکت بازار از خط ۱ شروع میشود و تا خط شماره ۵ روند صعودی است. پسازآن تا C بهصورت نزولی ادامه پیدا میکند.
هر موجی که با روند اصلی مطابق باشد یا به عبارتی در جهت آن حرکت کند؛ یک موج انگیزشی است و هر موجی که برخلاف روند اصلی حرکت کند؛ موج اصلاحی است.
- امواج انگیزشی یا پیشرو: در نمونه بالا، ما شاهد پنج موج انگیزشی هستیم: ۱، ۳، ۵ که در روند صعودی، حرکت رو به بالا دارند C و A که در روند نزولی، حرکتی نزولی دارند؛ موجهای انگیزشی نامیده میشوند.
- امواج اصلاحی: در برابر موج انگیزشی موج اصلاحی قرار دارد و ۲، ۴، و B سه موج اصلاحی در نظر گرفته میشوند. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید؛ در روند صعودی ۲ و ۴ حرکتی نزولی دارند و در روند نزولی نیز B حرکت صعودی دارد. با توجه به مخالفت این امواج با روند اصلی به آنها امواج اصلاحی گفته میشود.
چرخه موج الیوت در بازار نزولی به شکل زیر ترسیم میشود:
در یک بازار نزولی نیز بر اساس روند، امواج به انگیزشی و اصلاحی تقسیم میشوند. مطابق قاعده قبل هر موج همراه با روند انگیزشی و هر موج مخالف با روند اصلاحی است. بنابراین همانطور که میبینید در بازار نزولی ۱، ۳، ۵ با وجود نزولی بودن ازآنجاییکه در جهت روند هستند؛ موج انگیزشی نام دارند و ۲ و ۴ صعودی، امواج اصلاحی هستند.
مفهوم فرکتال در امواج الیوت
فرکتال یک ساختار هندسی است. این ساختار از تکرار الگوهای مشابه تشکیل میشود و درنهایت یک ساختار واحد به شکل خود تشکیل میدهند. بهعنوانمثال شکل زیر نمونهای از یک فرکتال است.
بهطورکلی اگر اجزایی در کنار یکدیگر شکلی مثل خودشان را بسازند؛ ما با یک فرکتال روبرو هستیم. اما فرکتال چه ارتباطی با امواج الیوت دارد؟
بر اساس آموزشهای الیوت، بازارهای مالی الگوهایی با ماهیت فرکتال ایجاد میکنند. بنابراین هر موج الیوت خود از ریزموجهایی با الگوی مشابه تشکیلشده و همزمان خود بخشی از یک موج بزرگتر است.
به تصویر بالا نگاه کنید. موجهای ۲ و ۳ چرخه الیوت ما خود از ریزموجهایی تشکیلشده که ساختار الیوت را تکرار میکنند و با علامتهای ۱ تا A میتوانید چرخه الیوت آنها را تکرار کنید.
یا در سوی مقابل اگر به بازههای زمانی بزرگتر نگاه کنیم، حرکت از ۱ تا ۵ را میتوان یک موج حرکتی واحد (I) در نظر گرفت، این در حالی است که حرکت A-B-C ممکن است نشانه یک موج اصلاحی واحد (II) باشد.
موج حرکتی واحد (I)
همانطور که قبلاً اشاره شد، الیوت دو نوع موج را در نظر میگیرد: امواج انگیزشی و اصلاحی . همانطور که گفتیم هر موج خود از ریزموجهای دیگری تشکیل میشود که ساختارش را تکرار میکنند. علاوه بر این خود موج جزئی از موج بزرگتری است. در این نمونه موج حرکتی واحد (I) از امواج ۱ تا ۵ تشکیلشده و در این واحد یک موج انگیزشی است. چراکه در جهت روند صعودی حرکت میکند.
موج اصلاحی واحد (II)
موج اصلاحی واحد (II) معمولاً از یک ساختار سه موجی ساخته میشود که خود شامل دو موج انگیزشی و یک موج اصلاحی است. این سه موج اغلب موج A، موج B و موج C نامیده میشوند.
در مقایسه با امواج انگیزشی، امواج اصلاحی کوچکتر هستند چراکه برخلاف روند بزرگتر حرکت میکنند. در برخی موارد، تشخیص امواج اصلاحی بسیار سخت میشود، زیرا هرکدام از آنها دارای انواع مختلفی است و طول و پیچیدگی هرکدام بهطور قابلتوجهی متفاوت از دیگری است.انواع بازار نزولی
در مورد امواج اصلاحی از پرچتر نقلشده است؛ مهمترین قانونی که باید در مورد امواج اصلاحی در نظر داشت این است که این امواج هیچوقت از پنج موج ساخته نمیشوند.
قوانین مطلق موج شماری الیوت در تحلیل تکنیکال
شاید در آموزش امواج الیوت با قوانین زیادی برخورد کنید اما بد نیست بدانید که همه قوانین در این زمینه میتوانند کاملاً نسبی و موقعیتی عمل کنند. اما قوانین زیر برای موج شماری الیوت در تحلیل تکنیکال مطلق هستند و باید آنها را در الگوی کلی امواج ببینید.
قانون شماره یک: موج ۳ هرگز کوتاهتر از امواج ۱ و ۵ نیست . شاید بزرگترین موج نباشد اما قطعاً کوتاهترین هم نیست.
قانون شماره دو: در یک بازار صعودی نقطه انتهای موج ۲، هرگز پایینتر از نقطه شروع موج ۱ نخواهد بود. در یک بازار نزولی نیز نقطه انتهای موج ۲، هرگز بالاتر از نقطه شروع موج ۱ نیست.
قانون شماره سه: موج ۴ هرگز نباید سطح انتهایی موج ۱ را بشکند. در یک بازار صعودی انتهای موج ۴ باید از انتهای موج ۱ بالاتر باشد و در یک بازار نزولی انتهای موج ۴ باید از انتهای موج ۱ پایینتر باشد.
بهترین آموزش الیوت از طریق روانشناسی هر موج
موج ۱: تصور کنید اتفاقی در شرف وقوع است که بر قیمت ارزهای دیجیتال تأثیر مثبت بسیار زیادی خواهد داشت اما همه از این اتفاق با خبر نیستند و هنوز خبر آن به صورت رسمی و قطعی منتشرنشده است. با این وجود عده محدودی که اغلب سرمایهداران کلانی هستند از این اتفاق با خبر هستند. آنها شروع به خرید ارز دیجیتال موردنظر میکنند. با افزایش تقاضا قیمت ارز دیجیتال بالاتر میرود. موج اول الیوت به موج مافیا نیز مشهور است.
موج ۲: همانطور که میدانیم موج دوم اصلاحی است و در یک بازار صعودی، حرکتی نزولی دارد اما چرا؟ خریداران موج ۱ دیگر دست از خرید کشیدهاند و به همین خاطر با کاهش تقاضا قیمت کاهش پیدا میکند و حرکت این موج نزولی است.
موج ۳: این موج مربوط به فعالان بازار و تحلیل گران است. آنها با تحلیل نمودار و همچنین اخبار متوجه شروع این روند صعودی شده و دست به خرید میزنند.
موج ۴: این موج مربوط به زمانی است که خرید فعالان بازار به پایان رسیده و بازار با کاهش تقاضا حرکتی نزولی را تجربه میکند.
موج ۵: در این موج عده بیشتری دست به خرید میزنند. افرادی که از خرید در موج ۳ جاماندهاند در این موج خرید میکنند و افرادی که هنوز از سود خود راضی نیستند روند نزولی پیش رو را تکذیب میکنند. بهاینترتیب یک موج صعودی دیگر پدید میآید و قیمت به بیشترین حد خود میرسد. این موج اغلب بهعنوان تحلیل افراد ناآگاه و فرصتطلبی افراد سودجو شناخته میشود.
موج A: در این موج خرید مردم ناآگاه به اتمام رسیده است و کسی هم دیگر از این ارز حمایت نمیکند. چراکه قیمت آن به نسبت ارزشی که دارد؛ گران است. پس حرکت نزولی است.
موج B: سهام در این نقطه رشد مختصری خواهد داشت اما چرا؟ سهام پس از ریزش قبلی به کف نقطه حمایتی ۴ میرسد. عدهای که با خیر در موج ۵ متحمل ضرر شدهاند در این حرکت خرید میکنند تا با کم کردن میانگین بدون ضرر از معامله خارج شوند. عدهای هم آرزوهای بزرگی برای ارز خود دارند. پس طمع میکنند و بیشتر میخرند. همین افزایش تقاضا صعود موج B را رقم میزند.
موج C: افرادی که با ضرر مواجه شدهاند در این نقطه از معامله خارج میشوند. درصورتیکه این نقطه برای تحلیل گران و مافیای بازار نقطه ارزشمندی است. ارز به کف قیمت خود رسیده است و بهترین فرصت برای خرید را فراهم میکند. در انتهای این موج است که تحلیل گران دوباره دست به خرید میزنند.
آیا میتوان به امواج الیوت در واقعیت تکیه کرد؟
بحثهای زیادی در مورد کارایی امواج الیوت وجود دارد. برخی میگویند که میزان موفقیت اصول امواج الیوت بهشدت وابسته به توانایی معامله گران در تشخیص امواج الیوت و تشخیص شروع امواج الیوت است.
در عمل امواج ممکن است بدون زیر پا گذاشتن قوانین به چندین روش مختلف کشیده شود. باید در نظر داشت که ترسیم درست امواج کار سادهای نیست. این کار علاوه بر تمرین بسیار زیاد به هوش و دقت زیادی نیاز دارد.
منتقدان بسیاری به خاطر قوانین و پیچیدگیهای ذهنی موجود در این نظریه با آن موافق نیستند. از طرفی هم معامله گران زیادی به کمک امواج الیوت به موفقیتهای زیادی دست پیداکردهاند.
با این وجود هر روزه تعداد بیشتری از معامله گران نظریه امواج الیوت را با شاخصهای تکنیکال ترکیب میکنند تا شانس موفقیت خود در معاملات را افزایش داده و خطرات و ریسک را کاهش دهند. اندیکاتورهای Fibonacci Retracement و Fibonacci Extension شاید محبوبترین نمونهها از این دست باشند.
سخن پایانی
به گفته پرچتر، الیوت هرگز در مورد اینکه چرا بازارها تمایل به بروز ساختار پنج- سه موجی دارند اظهارنظری نکرده است. در عوض، او بهسادگی دادههای بازار را تجزیهوتحلیل کرده است و به چنین نتیجهای رسیده است. اصول الیوت صرفاً نتیجه چرخههای اجتنابناپذیر بازار است که توسط طبیعت انسان و روانشناسی جمعیت به وجود آمده است.
موج الیوت یک شاخص تحلیل تکنیکال نیست، بلکه یک نظریه است. به همین ترتیب، هیچ راه درستی برای استفاده از آن وجود ندارد و ذاتاً ساخته ذهن است. پیشبینی دقیق حرکات بازار با نظریه امواج الیوت نیاز به تمرین و مهارت دارد زیرا معاملهگران باید نحوه ترسیم و شمارش موجها را پیدا کنند. این پیچیدگی بدان معنا است که استفاده از این نظریه میتواند برای تازهکاران ریسکی و خطرناک باشد.
کندل چیست؟ آموزش انواع کندل در تحلیل تکنیکال
کندل یک نمودار قیمتی است که میتوان با استفاده از آن اطلاعاتی درباره قیمت بالا، قیمت پایین، باز شدن و بسته شدن اوراق بهادار و روند صعودی یا نزولی در یک بازه زمانی را مشخص کرد. بنابراین میتوان گفت استفاده از کندلها زمانی کارآمد خواهد بود که قیمت سهم تغییرات گوناگونی را تجربه کند تا سرمایهگذاران بتوانند با استفاده از این نمودار تصمیم درستی درباره انجام معاملات و زمان مناسب برای خرید و فروش بگیرند. در ادامه با مفاهیمی مانند کندل چیست؟ و انواع کندل ها در بورس و سایر بازارهای مالی آشنا خواهیم شد.
کندل چیست؟
کندل در لغت به معنای شمعدان است و برای اولین بار برنج فروشان ژاپنی برای شناسایی قیمت و شتاب بازار از نمودارهای کندل استفاده کردند. بنابراین معنی کندلها در بورس را میتوان همان نمودارهای قیمت در نظر گرفت که به دلیل شکل ظاهری به این اسم نامیده میشوند. حال برای آشنایی با مفهوم کندلها باید با انواع آنها آشنا شوید.
به نمودار بالا توجه کنید.
- سفید: اگر نمودار شمعی ما سفید باشد قیمت آغازی آن پایین بوده و قیمت پایانی در بالا میباشد.
- سیاه: اگر نمودار شمعی ما سیاه باشد عکس این قضیه بوده و نمودار پایانی در بالا و نمودار آغازی در پایین خواهد بود.
- سایه پایینی و سایه بالایی: قسمت سایه پایینی و سایه بالایی در تصویر میزان معاملات را در آن روز یا آن بازه زمانی مطابق با تایم فریم در نظر گرفته شده به ما نشان میدهند. و به عبارتی به ما میگویند که در آن روز در قسمتهای سایه پایینی و سایه بالایی نیز معامله انجام شده است اما بیشترین مقدار معامله در قسمت سیاه یا سفید میباشد.
توجه کنید که اگر نمودار سفید باشد نشان دهنده آن است که قیمت در آن روز افزایش پیدا کرده است و اگر مشکی باشد قیمت سهم در آن روز کاهش پیدا کرده است.
انواع کندل در بورس
الگوهای کندل بر اساس اصل سوم تحلیل تکنیکال که میگوید تاریخ تکرار میشود، ساخته شدهاند؛ بنابراین ازآنجاییکه معاملهگران عکسالعملهای یکسانی دارند، کندلها در کنار یکدیگر قرار میگیرند و الگوهای شمعی به وجود خواهند آمد. باید متذکر شد انواع کندل شمعی که مورد بررسی قرار میگیرند، برای پیشبینی بازگشت در نقاط حمایتی و مقاومتی هستند و کمتر الگوی کندل را مشاهده خواهید کرد که ادامهدار بودن روند را نشان دهد. حال در ادامه انواع کندل در بورس و تحلیل تکنیکال را مورد بررسی قرار میدهیم تا متوجه شوید چه اطلاعاتی میتوانید از هر کندل به دست آورید.در ادامه به بررسی انواع الگوهای کندل در بازار بورس و تحلیل تکنیکال میپردازیم:
الگوهای شمعی ژاپنی
ژاپنیها برای بازارهای خود یکسری الگو طراحی کردند و از دل بازار بیرون آوردند که به آنها الگوهای شمعی ژاپنی گفته میشود. این الگوها برای شناسایی روند به کار میروند. یعنی چه؟ مثلاً فرض کنید که ما یک روند نزولی داریم الگویی شمعی ژاپنی برای ما شکل میگیرد و به ما میگوید که روند نزولی دیگر کافیست و قرار است از این به بعد روند ما صعودی شود. و به عبارتی دیگر به ما میگویند که چه زمانی روند نزولی ما به صعودی و یا چه زمانی روند نزولی ما به صعودی تبدیل میشوند.
الگوهای شمعی ژاپنی چند دسته میباشند؟
الگوهای شمعی ۳ دسته هستند.
- الگوهای تک کندلی
- الگوهای دو کندلی
- الگوهای سه کندلی
این الگوها به ترتیب از یک،دو و سه candle (یک مربع) تشکیل شده اند.
الگوهای تک کندلی
این الگوها انواع مختلف دارد که به شرح زیر میباشد.
- سفید یا سبز رنگ (Bullish Marubozu)
اینها همان کندلهای سفید گفته شده در بالا هستند که با رنگ سبز نیز نشان داده میشوند و نشان دهنده افزایش قیمت میباشند. بولیش ماروبوزو یعنی بعد از تشکیل این کندل روند بازار صعودی است. یک کندل اگر هیچ خط سایهای نداشته باشد به آن ماروبوزو گفته میشود. در بازار بورس (چه داخلی و چه خارجی) دو نماد حیوان داریم. یک نماد گاو وحشی و یک نماد خرس. گاو وحشی اگر به ساختار بدنی گاو وحشی نگاه کنید حالت کمرش به صورت قوسی رو به بالا است. بنابراین در بورس به بازاری که روند صعودی دارد اصطلاح روند بازار گاوی است رابه کار میبرند. - سیاه یا قرمز رنگ (Bearish Marubozu)
بیریش ماروبوزو نشان دهنده این است که بعد از تشکیل این کندل روند بازار نزولی است. حال اگر به ساختار بدنی خرس توجه کنید کمرش خمیده و به سمت پایین میباشد. یعنی ساختار بدنی خرس نشان میدهد که ما یک روند نزولی قیمت داریم. بنابراین اگر روند بازاری نزولی باشد میگویند که روند بازار خرسی است. - الگوی هنگینگ من (Hanging Man)
هنگینگ من در لغت به معنای مرد به دار آویخته میباشد. بعد از تشکیل این الگو یک خط سایه رو به پایین داریم که این خط بلند میباشد. همچنین یک بدنه کوچک هم مشاهده میکنیم. وقتی این کندل تشکیل میشود روند بازار نزولی است. - الگوی اینورتد هامر (Invertrd Hammer)
اینورتد هَمر در لغت به معنای چکش معکوس میباشد. که اگر کندل ما از این الگو پیروی کند روند صعودی خواهد بود. - الگوی شوتینگ استار (Shooting Star)
اگر این کندل تشکیل شود بعد از این candle روند بازار نزولی خواهد شد. - الگوی چکش (Hammer)
اگر این الگو تشکیل شود بعد از این روند بازار صعودی خواهد بود. بنابراین نکتهای که در اینجا حائز اهمیت است و باید به آن توجه کنید رنگ کندل است. اگر سبز باشد یعنی بعد از این روند ما صعودی است و اگر رنگ قرمز یا مشکی باشد یعنی بعد از این روند نزولی خواهیم داشت.
بنابراین در الگوهای تک کندلی رنگ است که روند صعودی یا نزولی را به ما نشان میدهد. به عنوان مثال اگر ما یک روند نزولی داشته باشیم و کندل بولیش ماربوزو برای ما شکل بگیرد روند نزولی تبدیل به روند صعودی میشود.
الگوهای دو کندلی
در ادامه به معرفی انواع الگوهای دو کندلی میپردازیم.
الگوی گاو پوشش دهنده
در این الگو یک candle متوسط به رنگ قرمز یا مشکی در کنار یک شمع بزرگ با رنگ سفید یا سبز داریم که به آن Bullish Engulfing گفته میشود که واژه Engulfing به معنای پوشش دهنده است. این روند در الگوی گاو پوشش دهنده به ما نشان میدهد که بعد از روند نزولی انتظار داریم که روند بهدی ما صعودی باشد. همیشه برای دیدن روند بعدی به رنگ دوم توجه کنید.
الگوی خرس پوشش دهنده
در این الگو یک candle متوسط به رنگ سبز یا سفید در کنار یک کندل بزرگ با رنگ قرمز یا مشکی داریم که به آن Bearish Engulfing گفته میشود که واژه Engulfing به معنای پوشش دهنده است. این روند در الگوی خرس پوشش دهنده به ما نشان میدهد که بعد از روند صعودی شاهد روند نزولی خواهیم بود.
الگوی Bullish Harami
یک candle بزرگ قرمز رنگ تشکیل شده و در کنار آن یک candle کوچک سبز رنگ تشکیل میشود. همانطور که گفتیم در نمودار دو کندلی همیشه به رنگ دوم نگاه میکنیم. در اینجا نیز رنگ دوم سبز است و نشان دهنده روند صعودی است.
الگوی Bearish Harsmi
این الگو عکس الگوی Bullish Harami بوده و بیانگر روند نزولی است.
- الگوی ابر سیاه
که از یک candle سبز رنگ در قسمت پایین و کمی بالاتر از آن یک قرمز رنگ داریم که حداقل ۵۰ درصد کندل سبز رنگ را پوشش داده است. به همین دلیل به آن الگوی ابرسیاه گفته میشود. در اینجا رنگ کندل دوم قرمز است بنابراین روند ما نزولی خواهد بود. بنابراین در این حالت اگر بازار ما صعودی باشد باید انتظار ریزش قیمت سهم را داشته باشیم. - الگوی پیرسینگ
الگوی پیرسینگ از یک candle قرمز در بالا و یک candle سبز در پایین خود تشکیل شده است. به نحوی که سبز بیش از ۵۰ درصد قرمز را پوشش داده است. این وضعیت روند صعودی بازار را بعد از یک روند نزولی نشان میدهد.
بنابراین در الگوهای دو کندلی باید رنگها با هم متضاد باشد و برای بررسی روند باید حتماً به رنگ دوم توجه کنیم.
الگوهای سه کندلی
الگوی morning star
این الگو از یک کندل قرمز رنگ در سمت چپ، یک کندل سبز خیلی کوچک در وسط و یک کندل سبز با سایزی متوسط که حداقل تا ۵۰ درصد کندل قرمز است تشکیل شده است. برای تشخیص روند نیز باید به رنگ کندل سوم توجه کنیم.
الگوی evening star
این الگو از یک کندل سبز رنگ بزرگ در سمت چپ، یک کندل قرمز رنگ خیلی کوچک در وسط و بالاتر از کندل سبز رنگ و یک کندل قرمز متوسط تشکیل شده است. طبق این وضعیت انتظار روند نزولی در بازار را داریم.
توجه! رنگ کندلهای کوچک در وسط دو کندل در هیچ یک از دو مورد الگوی سه کندلی برای ما اهمیت ندارد و ممکن است حتی رنگ کندل کوچک که در وسط دو کندل است در الگو اول قرمز و در الگو دوم سبز باشد.
الگوی سه کلاغ سیاه
در راستای انواع کندل شناسی باید به الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black انواع بازار نزولی Crows) اشاره کرد. این کندل از پرقدرتترین انواع کندل در تحلیل تکنیکال است که جهت تغییر روند صعودی به نزولی را مورد بررسی قرار میدهد. در حقیقت سیگنالهای این کندل زمانی که کاهش قیمت اتفاق میافتد، صادر خواهند شد و بیانگر فشار عرضه و فروشندگان قوی است. بنابراین الگوی سه کلاغ سیاه در دسته کندلهای نزولی قرار میگیرد که خبرهای بدی را برای سرمایهگذاران در قیمت سهم دارد. این الگو از سه شمع با رنگهای مشکی و اندازههای معمولا برابر تشکیل شده است.
الگوی سه سرباز سفید
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) درست نقطه مقابل الگوی سه کلاغ سیاه است، بنابراین میتوان آن را یک الگوی نوید دهنده درباره صعود و افزایش قیمت سهم در نظر گرفت. از جمله اطلاعاتی که میتوان از این الگو به دست آورد، این است که خریداران پر قدرتی در بازار حضور دارند و امکان افزایش قیمت نیز با توجه به این موضوع قدرت میگیرد. این کندل از سه شمع سفید رنگ تشکیل شده و بین این شمعها میتوان شکاف نزولی مشاهده کرد که این شکافها به معنای تغییری قوی از روند نزولی به صعودی است. در الگوی سه سرباز سفید، سایهها معمولا کوتاه هستند و زمانی که شمع سوم سیگنال بسته میشود، سیگنال بسیار قوی به دلیل تغییر روند از نزولی به صعودی ایجاد خواهد شد.
الگوی سه خط حمله
الگوی سه خط حمله (Three Line Strike) یک الگوی کندل صعودی است و یک الگوی برگشتی محسوب میشود، زیرا در طی یک روند نزولی شکل میگیرد. بهطورمعمول تحلیلگران از این کندل شمعی بهتنهایی استفاده نمیکنند و نتایج الگوهای دیگر را نیز مورد بررسی قرار میدهند. در ظاهر این الگو، سه شمع به شکل نزولی دیده میشود و بعد از این سه، یک شمع با بدنهای بزرگتر که حالتی نزولی دارد تشکیل میشود. همچنین بهطورمعمول، قیمت سهم در محدوده شمع اول باز میشود. توجه داشته باشید که طبق بررسیهای صورت گرفته توسط بولکوفسکی، در ۸۳ درصد از مواقع، این الگوی برگشتی قیمت درستی را پیشبینی میکند.
الگوی تاسوکی رو به پایین
الگوی تاسوکی رو به پایین (Downside Tasuki) از سه شمع و در میانه روند نزولی تشکیل میشود. دو شمع در این کندل نزولی و سیاه رنگ هستند و یکی از شمعها صعودی و سفید رنگ است. شمع سفید رنگ که روند صعودی دارد، در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم تشکیل میشود. البته هر یک از شمعها نشانگر موضوع متفاوتی هستند، برای مثال دو شمع مشکی که روند نزولی دارند، نشاندهنده قدرت فروشندگان و شمع سفید که صعودی است، بیانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
سوالات متداول
کاربرد کندل ها چیست ؟
میتوان اولین کاربرد نمودار کندل استیک را فهم سریع و آسان نوسانات قیمت درنظر گرفت در واقع به راحتی و صرفا با دیدن کندل ها انواع بازار نزولی میتوانیم کل معاملات یک تایمفریم را تحلیل کنیم چرا که هر کندل منعکسکننده عکسالعمل و رفتار تمامی معاملهگران در یک تایمفریم خاص است.
مهمترین الگوهای شمعی کدامند ؟
تقریبا بیشتر الگوهای کندل استیک برای پیشبینی بازگشت روند در نقاط حمایتی و مقاومتی مورد استفاده قرار میگیرند و الگوهای کمی برای تایید و ادامهدار بودن روند فعلی وجود دارند. الگوهای شمعی با توجه به ترتیب قرارگیری چند کندل و بررسی طول بدنه و سایه آنها انواع مختلفی انواع بازار نزولی دارند و مهمترین کندل های شمعی عبارتند از : .کندل مارابوزو .الگوی کندل استیک دوجی (Doji) .الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man) و …
کدام کندل ها دیگر کارایی ندارند ؟
پاسخ این سوال این است که تمامی کندل های معرفی شده از سالیان قبل هنوز مورد استفاده قرار می گیرند اما با پیشرفت نرم افزار های تحلیل تکنیکال کاربرد کندل ها و مقدار استفاده از آنها کمی کمتر شده است.
کندل چیست؟
کندل استیک در لغت به معنای شمعدان است و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار و شتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده کردند.
بنابراین در تعریف کندل میتوان گفت، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد.
چرخه بازار (Market Cycle) چیست؟ چگونه با استفاده از چرخه ها سود کنیم؟
چرخه بازار (Market Cycle) یک اصطلاح کاملاً گسترده است که به روندها و الگوهایی اشاره دارد که در بازارها یا محیطهای مختلف تجاری ظاهر میشوند. در طول یک چرخه بازار ممکن است برخی از رمزارزها یا کلاس دارایی (Asset class) از سایرین بهتر باشد؛ زیرا مدلهای تجاری آنها با شرایط رشد مطابقت بیشتری دارند. چرخههای بازار به دورهای بین دو حد بالاترین یا پایینترین سطح یک شاخص مشترک مانند ارزش کل بازار اشاره دارند که عملکرد مالی را در بازارهای صعودی و نزولی نشان میدهند.
چرخه بازار (Market Cycle) چیست؟
در ادامه پاسخ به سؤال چرخه بازار (Market Cycle) چیست؟ باید به موارد کلیدی ذیل اشاره کنیم:
- چرخه به روندها یا الگوهایی اشاره میکند که در محیطهای مختلف تجاری ظاهر میشوند.
- چارچوب زمانی چرخه بازار اغلب برای هر فرد بسته به گرایشها و اهدافی که به دنبالشان است، متفاوت خواهد بود.
- یک چرخه بازار اغلب دارای چهار فاز مجزا از یکدیگر است.
- تقریباً امکان شناسایی فاز چرخه بازاری که هم اکنون داخل آن قرار داریم، غیرممکن است.
- در مراحل مختلف یک چرخه بازار کامل، ارزهای دیجیتال مختلف به نیروهای بازار واکنش متفاوتی دارند.
نحوه کارکرد چرخه بازار
زمانی چرخههای بازار نو در یک بخش از صنعت به وجود میآیند که روندهایی در پاسخ به نوآوریهای معنیدار، تولیدات جدید یا تغییرات محیط نظارتی ایجاد شوند. این چرخهها یا روندها اغلب سکولار نامیده میشوند. در طول این دورهها، درآمد و سود خالص ممکن است الگوهای رشد مشابهی را در بین بسیاری از شرکتهای ارز دیجیتال که اغلب ماهیت چرخهای دارند نشان دهد.
عمدتاً تعیین چرخه بازار مادامی که به وقوع نپیوسته باشد بسیار دشوار است و به ندرت دارای یک نقطه شروع یا پایان مشخص و واضح هستند که در نتیجه منجر به سردرگمی یا اختلاف نظر در مورد ارزیابی سیاستگذاریها و راهبردها میشود. با این وجود اما اکثر کارکشتگان بازار معتقدند که نقاط شروعی و انتهایی چرخه بازار وجود دارند. از این رو، بسیاری از سرمایهگذاران راهبردهای سرمایهگذاری را دنبال میکنند که هدف آنها سودآوری از طریق تجارت رمزارزها قبل از تغییرات جهت چرخه بازار است. همچنین، ناهنجاریهایی در بازار کریپتو وجود دارند که نمیتوان آنها را توجیه کرد، با این وجود سال به سال رخ میدهند.
چرخه بازار -با توجه به بازار مورد نظر- میتواند از چند دقیقه تا چند سال به درازا بکشد؛ چراکه بازارهای زیادی برای بررسی وجود دارند و افقهای زمانی برای تجزیه و تحلیل آنها محدود هستند. حرفههای مختلف جنبههای گوناگون دامنه را بررسی خواهند کرد؛ یک تریدر روزانه ممکن است به نمودرهای پنج دقیقهای نگاه کند، در حالی که یک سرمایهگذار در بخش املاک ممکن است چرخه 20 ساله بازار را مورد بررسی قرار دهد.
انواع چرخه بازار
چرخه بازار عموماً دارای چهار مرحله (فاز) است. در مراحل مختلفِ یک چرخهِ کاملِ بازار، اوراق بهادار مختلف به نیروهای بازار واکنش متفاوتی نشان میدهند. به عنوان مثال، در طول جهش بازار، کالاهای لوکس تمایل دارند که عملکرد بهتری از خود نشان دهند؛ چراکه مردم برای خرید قایقهای تفریحی و موتورسیکلتهای هارلی دیویدسون احساس راحتی بیشتری میکنند. در مقابل، در زمانه نزول بازار، صنایعی که مربوط به زندگی روزانه و معمولی مردم هستند، عملکرد بهتری از خود نشان میدهند، دلیل این امر این است که مردم در هنگام نزول بازار مصرف خمیر دندان و دستمال توالت خود را کاهش نمیدهند!
چهار مرحله یک چرخه بازار شامل مراحل انباشت، روند صعودی، توزیع و روند نزولی است:
1. فاز انباشتگی
انباشت پس از به کف رسیدن قیمتها در بازار اتفاق میافتد و افراد خبره و معمولی -با توجه به اینکه بدترین دوران پشت سر گذاشته شده شروع به خرید میکنند.
2. فاز صعودی
این فاز زمانی اتفاق میافتد که بازار برای مدتی ثابت بوده و از نظر قیمت بالاتر از سطح مورد نظر حرکت میکند.
3. فاز توزیع
فروشندگان با رسیدن سهام به بالاترین حد خود شروع به تسلط در بازار میکنند.
4. فاز نزولی
روند نزولی زمانی رخ میدهد که قیمت سهام در حال سقوط باشد.
چرخههای بازار با تکیه بر قیمت اوراق بهادار و سایر مبناها به عنوان معیار سنجش رفتار چرخهای، شاخصهای بنیادی و فنی (نموداری) را در نظر میگیرند. برخی از این نمونهها شامل چرخه تجاری، چرخههای نیمه هادی/سیستم عاملی درحوزه فناوری و حرکت سهامهای حساس انواع بازار نزولی مالی با نرخ بهره هستند.
بازار گاوی به چه نوع بازاری گفته میشود؟
به طور کلی، زمانی میتوان گفت بازار گاوی شده که قیمت سهام یا ارز دیجیتال در یک شاخص حداقل 20 درصد از افت قبلی افزایش بیابد. بازارهای گاوی نیز به عنوان یک بازه زمانی مشخص میشوند که طی آن قیمت رمزارز در حال افزایش است. بازار گاوی معمولاً نشاندهنده اقتصاد قوی و اعتماد بالای سرمایهگذاران است. وقتی سرمایهگذاران اطمینان کافی داشته باشند، تقاضا برای خرید رمزارز افزایش مییابد و در نتیجه بازارها نیز به طور کلی روندی صعودی را در پیش میگیرند.
بازار خرسی به چه نوع بازاری گفته میشود؟
بازار خرسی برعکس بازار گاوی است و به طور کلی به بازه زمانیای اطلاق میشود که (ارزش) رمزارز در حال سقوط است. به طور کلی، زمانی میتوان اذعان کرد بازار خرسی است که قیمت شاخص 20 درصد یا بیشتر از بالاترین سطح قبلی کاهش یابد؛ بازار خرسی (نزولی) اغلب پس از بازار صعودی (گاوی) رخ میدهد.
در طول بازار خرسی، سرمایهگذاران عموماً به آینده بازار بدبین هستند و به بازار کریپتو اطمینان ندارند و ممکن است به دنبال فروش سرمایهگذاری خود و نگهداری پول به صورت نقدی باشند. این عدم تقاضای سرمایهگذاران میتواند منجر به فروش بیش از اندازه در بازار و ایجاد روند نزولی بازارها شود.
هنگامی که قیمتهای بازار به طور فزآیندهای بیثبات میشود (همانطور که ما معتقدیم در سال 2018 این اتفاق به کرات افتاد)، ممکن است فکر کنید بازار گاوی به بازار خرسی تبدیل شده است. اما ما معتقدیم که این بیثباتی احتمالاً اصلاح بازار باشد و نه تبدیل شدن بازار به بازار خرسی.
اصلاح بازار
در ادامه مبحث چرخه بازار هنگامی که به بازارهای صعودی و نزولی رسیدیم، با عبارت جدیدی به نام اصلاح بازار برخورد کردیم. معمولاً، اصلاح بازار زمانی رخ میدهد که قیمت ارزهای دیجیتال، قیمتهای سهام و اوراق بهادار 10 درصد یا بیشتر از بالاترین قیمت قبلی کاهش مییابند. به یاد بیاورید، ما زمانی میگوییم بازار خرسی یا نزولی شده است که قیمتها 20 درصد یا بیشتر افت کنند. این اتفاق در ماههای پس از بحران مالی سال 2008 و 2009 رخ داد؛ درست زمانی که برخی از سهام تقریباً 50 درصد ارزش خود را از دست دادند.
اصلاح بازار چیزی نیست که سرمایهگذاران باید از آن هراس داشته باشند. به دنبال بحران مالی جهانی، ما یکی از طولانیترین بازارهای گاوی (صعودی) تمام تاریخ را در بازار سهام پشت سر گذاشتیم، از اینرو سرمایهگذاران نباید از بازارهای خرسی نیز واهمه داشته باشند.
اصلاح بازار و بازارهای نزولی هر دو بخشی از چرخه بازار هستند، بنابراین این مفاهیم را در نظر داشته باشید و اگر بازارها افت شدیدی پیدا کردند و شما تمایل به فروش داشتید، بدانید که بازار گاوی خوبی در انتظار شما است.
نوسانات بازار
یکی دیگر از مباحثی که در چرخه بازار به انواع بازار نزولی آن برمیخوریم، نوسان بازار است. به طور کلی، نوسانات بازار میزان انحراف از قیمت متوسط را میسنجد. به عبارت سادهتر، نواسانات بازار همان تغییر قیمت اوراق بهادار در طول زمان است.
در مورد سرمایهگذاریهایی مانند سهام، اوراق قرضه، ETF و رمزارزها و غیره، نوسان عاملی است که برای سنجش ارزش دارایی در یک بازه زمانی معین در مقایسه با میانگین شاخص مورد استفاده قرار میگیرد. هرچه قیمت دارایی بیشتر تحرک داشته باشد، نوسان آن بیشتر در نظر گرفته میشود.
عموماً، قیمت یک رمزارز نسبت به اوراق قرضه، ETF و وجوه مدیریتشده (طرحهای سرمایهگذاری جمعی) ناپایدارتر خواهد بود. این موضوع به این دلیل است که سهام توسط یک شرکت واحد منتشر میشود و عوامل زیادی در داخل و خارج از شرکت میتوانند بر نحوه عملکرد آن شرکت تأثیر بگذارند.
نوسانات بازار لزوماً نگرانکننده نیستند، اما باید از میزان نوساناتی (یعنی میزان ریسکی) که میتوانید کنترل کنید آگاه باشید. یکی از بدترین کارهایی که میتوانید در مورد سرمایه خود انجام دهید این است که هنگام نوسانات بازار رمزارز یا سهام خود را بفروشید یا در زمانی که مناسب فروش است، خرید کنید.
سخن پایانی
وقتی احساسات بازار مثبت باشد، قیمتها رو به بالا حرکت میکنند و بازار بهاصطلاح گاوی (Bull market) میشود. وقتی هم احساسات منفی شوند و بازار رو به پایین برود، بازار خرسی (Bear market) است.
همه بازارها وارد چرخههای انبساط و انقباض میشوند. وقتی بازاری وارد مرحله انقباض (بازار گاوی) میشود، جوّی از خوشبینی، باور و طمع بهوجود میآید. اینها احساساتی هستند که منجر به خرید گسترده میشوند.
گاهی احساس طمع و باور بیشازحد به بازار ارز دیجیتال باعث ایجاد حباب قیمتی میشود. در این حالت سرمایهگذاران منطق خود را ازدست داده و بدون توجه به ارزش واقعی رمزارزها آنها را خریداری میکنند. در این شرایط قیمت بهشدت رو به بالا میرود و به نقطهی حداکثر ریسک مالی میرسد.
لازم به ذکر است که هیچ وقت نمیتوان مشخص کرد که ما در حال حاضر در یک چرخه بازار قرار داریم. این تحلیل تنها بعد از رخ دادن چرخه قابل انجام است. چرخههای بازار به ندرت نقطه شروع و پایان مشخصی دارند. در واقع ما در زمان جاری، یک دیدگاه بسیار جانبدارانه نسبت به وضعیت بازار مالی داریم.
تفاوت اصلاح قیمت با تغییر روند در بازار چیست؟
شاید برای بسیاری از افرادی که در بازار فارکس تازه کار هستند این سوال پیش آید که تفاوت اصلاح قیمت با تغییر روند چیست؟ ما در این مطلب از آن جایی که بسیاری از کاربران با چنین سوالی مواجه هستند به بررسی این دو مورد در چارت و ارائه توضیحات در این رابطه پرداخته ایم..
بعضی اوقات در حین یک روند تغییراتی ایجاد می شود که برخی از معامله گران را به اشتباه می اندازد و شرایط را طور دیگری نشان می دهید!
برای مثال اگر به تصویر زیر نگاه کنید شاید فکر کنید که بعد از نزول قیمت با ایجاد کندل های صعودی خریداران وارد بازار شده اند و حالا زمانی مناسب برای خرید سهم است، اما این تصور کاملا اشتباه است!
دلیل اشتباه شما این بوده است که تغییرات به دلیل “اصلاح قیمت” بوده است و نه یک تغییر روند؛ در تصویر بالا برای مثال اگر شما با مشاهده تغییرات خرید کرده باشید در واقع نشان دهنده این است که به خوبی نتوانسته اید تفاوت بین اصلاح قیمت و تغییر روند را تشخیص دهید و به جای صبر برای ادامه روند نزولی اعتقاد به تغییر روند داشته است.
به همیت دلیل در ادامه هریک از ان موارد را توضیح خواهیم داد تا بتوانید آن ها را از یک دیگر تشخیص تا از این طریق از سرمایه تان در برابر سیگنال های نادرست محافظت کنید.
اصلاح قیمت در بازار به چه معنا است؟
اصلاح قیمت در واقع به یک حرکت قیمتی گفته می شود که با ایجاد آن روند غالب بازار خنثی می شود؛ این حرکت موقتی قیمت بر خلاف روند انجام می شود، اما اغلب به سرعت به سمت روند قبلی باز می گردد.
انواع اصلاح قیمت:
به طور کلی نمودارها در از دو بعد قیمت و زمان مورد بررسی قرار می گیرند، لذا اصلاحات قیمتی نیز می تواند از دو منظر قیمیت و زمانی اتفاق افتد.
در اصلاح زمانی قیمیت، ایجاد روند معکوس مسیر اصلی در طی مدت زمان بلندتری اتفاق می افتد اما میزان اصلاح انجام شده کم تر خواهد بود(میزان کاهش قیمت سهم کم تر خواهد بود). اما به لحاظ اصلاح قیمتی در نمودار و روند بازار شاهد تغییرات قیمتی بیشتر و همچنین در مدت زمان کوتاه تر خواهیم بود.
تغییر روند به چه معنا است؟
بازگشت و یا تغییر روند کلی قیمت زمانی اتفاق می افتد که روند نزولی بازار به صورت کلی به روند نزولی تبدیل می شود.
به عبارت دیگر تغییر روند و یا Reversal عبارت است از تغییرات حرکتی قیمت یک سهم و یا دارایی، تغییر روند می تواند هم در روند نزولی و هم در روند صعودی اتفاق افتد. حرکت بازگشتی در یک روند صعودی به سمت کاهش قیمت و پایین و حرکت بازگشتی در یک روند نزولی به سمت بالای نمودار خواهد بود. توجه داشته باشید تغییرات روند در زمان عمده ای از بازار رخ می دهند و نه صرفا در یک روند کوتاه مدت و کوچک.
نکات مهم در رابطه با تشخیص تغییر روند و اصلاح قیمت:
1-اگر در زمان بازگشت و یا همان تغییر روند در یک معامله بمانید و آن پوزیشن را حفظ کنید، مشاهده می کنید که اصلاح در کار نبوده و این حالت در نهایت منجر به ضرر شما خواهد شد. بنابراین توصیه می کنیم حتما تغییرات بازار را با استفاده از ابزارعای مالی همچون اسیلاتور، اندیکاتور و یا سایر موارد اینچنینی برررسی نمایید.
2-اگر نمی توانید به درستی تشخیص دهید که تغییر یک اصلاح قیمت است و یا بازگشت قیمت می توانید معاملات خود را زمانی که در سود هستید ببندید و اگر قیمت مجدد شروع به حرکت با روند کلی پیشین کرد دوباره وارد آن شوید. در این صورت اگر قیمت به یکباره و به شدت در یک جهت حرکت کند سرمایه شما از دست نخواهد رفت و متحمل ضرر نخواهید شد.
3-یکی دیگر از گزینه ها برای زمان هایی که نمی توانید روند بازار را تشخیص دهید ریسک فری کردن است چرا که با این کار علاوه بر سیو سود ریسک معامله را به حداقل می رسانید.
انواع خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
خطوط حمایت و مقاومت از اساسی ترین موضوعات تحلیل تکنیکال هستند. آنها نقاط روانشناختی هستند و محل تصادم خریداران و فروشندگان می باشند. این نقاط پایین ترین و بالاترین سطح های ممکن برای تغییرات قیمت سهام یا ارز هستند.
در واقع این خطوط در اثر بالاترین و پایین ترین حد قیمت شکل می گیرند و خطوط تشکیل یافته می توانند عمودی، نزولی یا صعودی باشد. خطوط حمایت و مقاومت در نتیجه تقابل بین خریداران و فروشندگان ایجاد می شوند.
اینها نقطه هایی هستند که برخی از سرمایه گذاران سود خود را برداشت میکنند، برخی دیگر هم در این نقاط موقعیت خود را تقویت می کنند و در خطوط شکست مقاومت یا حمایت اقدام به معامله می کنند.
خطوط حمایتی یا مقاومتی در تحلیل تکنیکال چه معنایی دارند؟
یادگیری خطوط حمایت و مقاومت از مهمترین فاکتورها در آموزش بورس است. مقاومت یک سطحی از قیمت ها بوده و نشان دهنده غلبه فروشندگان به خریداران به طور مکرر است. این سطح مانع از افزایش قیمت ها می شود، زیرا تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران است. در نتیجه مقاومت، شاهد روند نزولی خواهیم بود (Bearish Price).
حمایت یا ساپورت به سطحی از قیمت ها می گویند که در گذشته چندین بار خریداران غلبه بر فروشندگان داشته اند. حمایت مانع از افزایش قیمت ها می شود، زیرا تعداد خریداران بیشتر از فروشندگان می باشد. این رویداد باعث روند صعودی خواهد شد (Bullish Price).
خطوط حمایت و مقاومت حداقل در اثر تماس دو نقطه با قیمت چارت تشکیل می شود. در غیر این صورت نقطه مربوطه به عنوان بالاترین و پایین ترین ناحیه روند به حساب می آید. نقطه سوم تماس، بیانگر اعتبار بیشتر خط حمایتی یا مقاومتی است.
انواع مختلف خطوط حمایتی و مقاومتی
شناسایی خطوط حمایت و مقاومت در معامله کردن بازار سهام و ارز اهمیت زیادی دارد. اکثر معامله گرها هر روز این خطوط را بررسی می کنند و از طریق آنها می توانند سطح قیمت ها را تحلیل کنند. برای جلوگیری از ضرر در معاملات لازم است تا پیش از خرید و فروش، آگاهی کاملی از مقاومت و حمایت داشته باشیم.
خطوط حمایت و مقاومت می تواند انواع مختلفی داشته باشد. در اینجا شکل های متفاوت را بررسی می کنیم.
خط حمایت افقی و خط مقاومت افقی
بالاترین نقطه ها (خطوط مقاومت) و پایین ترین نقطه ها (خطوط حمایت) در یک سطح یکسانی قرار گرفته اند. یعنی با وصل کردن بالاترین نقطه ها، یک خط مقاومت افقی ایجاد می شود و به این ترتیب با وصل کردن انواع بازار نزولی پایین ترین نقطه ها به هم، یک خط حمایت افقی شکل می گیرد. به شکل زیر دقت کنید. خط بالایی به عنوان خط مقاومت یا Resistance line و خط پایینی به عنوان خط حمایت یا Support line می باشد.
خطوط حمایتی و مقاومتی صعودی
خطوط حمایت و مقاومت صعودی در اثر امتداد نقاط Low و Higher Low ها و نقاط High و Higher High ها بدست می آیند. به تصویر زیر نگاه کنید. اگر بالا و بالاترین انواع بازار نزولی نقاط روند را به هم وصل کنیم، یک خط مقاومت صعودی ایجاد می شود. و بالعکس اگر پایین و پایین ترین نقاط روند را به هم وصل کرده و امتداد دهیم یک خط حمایت صعودی شکل می گیرد. Resistance به معنی مقاومت و Support به معنی حمایت است.(HH=Higher High و HL=Higher Low می باشد.)
خطوط حمایت و مقاومت نزولی
خط حمایت و مقاومت نزولی به ترتیب با وصل کردن نقطه های Low و Lower Low و همچنین از وصل کردن نقاط High و Lower High ها به وجود می آیند.
در شکل زیر خط نزولی بالا، مقاومت و خط نزولی پایین به عنوان حمایت است. خط حمایت نزولی در اثر وصل کردن نقاط Low و Lower Low ایجاد می شود. اما خط مقاومت نزولی با وصل کردن نقاط High و lower High ها شکل می گیرد. (LH مخفف Lower High و LL مخفف Lower Low است)
قوانین لازم برای فهمیدن خطوط مقاومت و حمایت
فهمیدن درست و استفاده از قوانین مربوط به خطوط حمایت و مقاومت در معامله گری از نقاط مهم موفقیت در بورس است. خطوط مقاومت و حمایت همیشه یک بار شکسته می شوند. وقتی یک خط مقاومت می شکند، در چارت قیمت ها تبدیل به حمایت می شود.
به عبارت دیگر هنگامی که خط حمایت می شکند، تبدیل به خط مقاومت می شود. تبدیل مقاومت به حمایت را R به S و تبدیل حمایت به مقاومت را S به R می گوییم. کلمه S مخفف Support به معنی حمایت است. و کلمه R مخفف Resistance به معنی مقاومت می باشد. شکل های زیر تبدیل حمایت به مقاومت و مقاومت به حمایت را نشان می دهد.
خطوط حمایت و مقاومت می تواند دلیل روانشناختی داشته باشند؟
خطوط حمایت و مقاومت در برخی سطح ها می توانند دلایل روانشناختی داشته باشند. بر اساس علم روانشناسی، عدد های روند گاها به عنوان نقاط حمایتی و مقاومتی مورد استفاده قرار می گیرند.
این نقاط، پوزیشن گیری تعداد زیادی از معامله گران برای عمل خرید یا فروش می باشند. مثال هایی از اهمیت اعداد روند در بازار های مالی مختلف پیدا می شود. اعداد ۱٫۲۰ و ۱٫۲۵ و ۱٫۳۰ در جفت ارز پوند/دلار می تواند نقش مهمی در تعیین سطح قیمت ها داشته باشند.
در بازار سهام، اگر قیمت سهام به ۱۰ دلار، ۵۰ دلار و ۱۰۰ دلار یا هر عدد روند دیگری برسد، به خاطر داشته باشید این قیمت ها می توانند به عنوان سطح های حمایتی و مقاومتی در بازار عمل کنند.
سطح تماس بیشتر، احتمال شکست بیشتر
هر چه برخورد قیمت ها با خطوط حمایت و مقاومت بیشتر باشد، احتمال شکست خط حمایتی یا مقاومت نیز بیشتر خواهد بود. تعداد تماس های بیشتر نشان دهنده تمایل خریداران و فروشندگان به شکستن خط حمایتی یا مقاومت است.
در یک خط حمایت، قدرت خریداران به تدریج کمتر شده و با شکست خط حمایتی، قیمت ها کاهش می یابد. در خط مقاومت، قدرت فروشندگان رفته رفته کمتر می شود و با شکست خط مقاومت، قیمت ها افزایش می یابد. در تماس نقطه چهارم، احتمال وقفه خیلی زیاد است. شاید خیلی کم اتفاق بیفتد خطوط مقاومت یا حمایتی با پنج نقطه تماس ظاهر شوند.
ناحیه حمایت و مقاومت
حمایت و مقاومت نباید تنها در یک نقطه دقیق از قیمت ها باشند. این امکان وجود دارد تا گاها قیمت ها از یک سطح فراتر بروند و کندل در جایی بالاتر یا پایینتر از سطح مورد نظر بسته شود. به همین دلیل توصیه می شود یک بخشی از کندل های بالایی و پایینی را به عنوان ناحیه مقاومتی و حمایتی در نظر بگیریم.
حمایت و مقاومت قوی و ضعیف
تمامی خطوط حمایت و مقاومت دارای ارزش یکسانی نیستند. برخی از خطوط مقاومت و حمایتی قوی و بعضی دیگر ضعیف و کوچک هستند.
خط مقاومت یا حمایتی که تنها یک نقطه تماس دارد و از لحاظ روانشناختی پیشینه ای ندارد به عنوان خط حمایتی و مقاومتی ضعیف و کوچک در نظر گرفته می شود. خط مقاومت و حمایت قوی در اثر برخورد چندین نقطه تماس در زمان های گذشته به وجود آمده است. وقتی در مورد خطوط مقاومتی و حمایتی قوی صحبت می کنیم منظور از نقاط تماس در واحد های زمانی بیشتر از معامله فعلی شما می باشد.
سخن انواع بازار نزولی آخر
استفاده از خطوط حمایت و مقاومت در معامله گری خیلی مفید و کارساز هستند. آنها به شما کمک می کنند تا یک پوزیشن باز کنید و قیمت های آتی را تعیین کنید. وقتی یک خط حمایتی یا مقاومت می شکند، هدف خطوط حمایتی و مقاومتی بعدی است. به طور کلی یک معامله گر از خطوط حمایتی برای خرید و از خطوط مقاومتی برای فروش استفاده می کند. همچنین می توان نقاط شکست را هم معامله کرد.
دیدگاه شما