کاربرد الگوهای شمعی ژاپنی در تحلیل تکنیکال
ژاپنیها یکی از کشورهای پیشرو در بحث تحلیل تکنیکال بازارهای مالی هستند؛ بهطوری که میتوان گفت بسیاری از مفاهیم و اندیکاتورهای مطرح در جهان را ژاپنیها ایجاد کرده یا توسعه دادهاند. باوجوداین، شاید بتوان مهمترین ابداع ژاپنیها را نمودارهای شمعی عنوان کرد.
نحوهی رسم نمودارهای بررسی کندل دوجی در نمودار شمعی در بازار ایران و بازارهای جهانی قدری باهم تفاوت دارد؛ اما شکل ظاهری آنها با یکدیگر یکسان است. هر شمع از چهار نقطه تشکیل شده است که نشاندهندهی قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت است. در بازارهای جهانی آخرین قیمتی که سهم در آن قرار دارد، بهعنوان قیمت پایانی در نظر میگیرند؛ ولی در بازار ایران قیمت پایانی عبارت است از میانگین تمام قیمتهای معاملهشده در آن روز است. نمودار شمعی روشی از ارائه اطلاعات درباره حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای شمعی یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال است که معامله گر را قادر می سازد تا اطلاعات قیمت را تنها با استفاده از چند شمع، به سرعت تفسیر کند.
رنگ شمعها نیز برای شناسایی شمعها اهمیت زیادی دارد. عموما برای شناسایی شمعها از دو رنگ سبز و قرمز یا سیاه و سفید استفاده میکنند؛ ولی ترکیب رنگهای متنوعتری نیز وجود دارد. این تغییر رنگ به ما نشان میدهد که قیمت پایانی کمتر از قیمت اولیه بوده است یا بیشتر. بهعنوان مثال، در ترکیب رنگ سبز و قرمز، اگر قیمت اولیه بیشتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع قرمز خواهد بود و اگر قیمت اولیه کمتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع سبز خواهد بود.
الگوهای شمع ژاپنی تصویری روانشناختی از ذهنیت معاملهگران در آن زمان به ما میدهد. این تصویر بهوضوح نشان میدهد که عملکرد معاملهگران در زمان مشخص بازار چگونه است. ازآنجاکه تحلیل الگوهای شمعی یکی از انواع تحلیل تکنیکال است، اساس الگوهای شمعی روانشناسی معاملهگران است. یکی از ایدهها برای الگوهای شمعی این است که معاملهگران در زمانهای یکسان رفتار یکسانی از خود بروز میدهند و این رفتار یکسان در نهایت خود را در ظاهر شمعها نمایان میکند.
این قبیل الگوهای شمعی ژاپنی در هر تایم فریم قابل استفاده هستند. شمع برای توضیح عملکرد قیمت در یک بازه زمانی مشخص استفاده می شود. شمع های ژاپنی با استفاده از قیمت آغازین، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت پایینی دوره زمانی انتخاب شکل می گردد.
- اگر قیمت پایانی بالای قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توخالی کشیده می شود.
- اگر قیمت پایانی زیر قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توپر کشیده می شود.
- بخش توخالی یا توپر شمع بدنه شمع نامیده می شود.
- خطوط باریکی که از بالا و پایین کشیده شده، گستره بالاترین قیمت/پایین ترین قیمت را نشان می دهد، سایه نام دارد.
بدنه کندل استیک ها:
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست.
سایههای کندل استیک:
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بستهشده است.
معروفترین الگوهای شمعی ژاپنی
- الگوی دوجی
- الگوی چکش یا مرد به دار آویخته
- الگوی اینگالفینگ یا پوشش دهنده
- الگوی ستاره صبحگاهی
الگوی دوجی:
الگوی کندل استیک دوجی نشاندهنده قیمت شروع و پایان یکسان سهم در تحلیل تکنیکال بورس میباشد. الگوی کندل استیک دوجی دارای بدنه نازک است و به صورت یک خط نازک و باریک است.الگوی دوجی زمانی رخ میدهد که قدرت خریدار بررسی کندل دوجی در نمودار و فروشنده با یکدیگر برابر است و شمع با کمی نوسان تقریبا در همان نقطهی بازشده بسته میشود. این الگو نشان میدهد که بازار مردد است چه مسیری را برای ادامه طی کند. الگوی دوجی بهخودیخود نشاندهندهی تغییر روند یا ادامهی آن نیست؛ بلکه تنها نشاندهنده بلاتکلیفی خریداران و فروشندگان است؛ بههمیندلیل، معاملهگران باید منتظر تشکیل شمعی بعد از الگوی دوجی بمانند که به آن شمع تأیید گفته میشود.
دوجی پایه بلند:در این کندل که قیمت باز و بسته شدن سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است، سایههای بالایی و پایینی بسیار بلندی شکل میگیرد.
دوجی سنجاقک: در دوجی سنجاقک قیمت باز و بسته شدن سهم و بالاترین قیمت سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است و سایه پایینی بلندی در کندل شکل میگیرد.
دوجی سنگ قبر: در دوجی سنگ قبر قیمت باز و بسته شدن و پایین ترین قیمت معامله یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است. به این معنا که سهم در قیمت پایین آغاز به معامله کرده است اما فشار تقاضا و خرید خریداران قیمت را بالا برده است اما دوباره فشار عرضه فروشندگان باعث کاهش قیمت سهم شده و در همان پایین ترین قیمت بسته شده است.
الگوی چکش:
یکی از الگوهای کندلی کاربردی کندل چکش یا Hammer است. این الگو یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل کندل Hammer نشانه ای از بازگشت روند می دهد. یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
این الگو روند نزولی را تبدیل به روند صعودی میکند. اگر چکش سبز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است؛ همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود. در صورتی که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار گیرد، الگوی ما معتبر است در غیر این صورت الگوی چکش fail خواهد بررسی کندل دوجی در نمودار شد.
الگوی پوشش دهنده:
الگوی کندل انگالفینگ یا کندل پوششی در واقع شامل دو کندل یا میله در کنار هم و در جهت خلاف یکدیگر می باشد که معمولاً در قله یا قعر تشکیل می شود. بدنه کندل دوم یا انگالفینگ کل بدنه کندل قبلی را پوشش می دهد. واضح است که مشاهده انگالفینگ به تنهایی سیگنالی برای خروج یا ورود به معامله نمی باشد. انگالفینگ می تواند بخشی از یک استراتژی معامله گری مانند امواج الیوت ، پرایس اکشن و … باشد و نیاز به تاییدات عوامل دیگر برای ورود به معامله یا اردر گذاری دارد.
الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است.شمع اول، نزولی و پرقدرت است.شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
نتیجه گیری:
الگوهای شمع ژاپنی کاربرد بسیار زیادی دارند و مرتبا در نمودارهای مختلف مشاهده شدهاند؛ ولی بهتنهایی نمیتوانند مؤثر باشند. هنگام مشاهدهی الگو نهتنها باید به تمام شرایط آن الگو دقت کنید؛ بلکه باید بهدنبال تأییدیههای دیگر از سایر اندیکاتورها نیز باشید. عموما معاملهگران تکنیکال از چهار یا پنج اندیکاتور و ابزار تکنیکال برای تأیید جهت معاملهشان استفاده میکنند که الگوهای شمع ژاپنی، تنها یکی از این ابزار است.
الگوهای شمع ژاپنی همیشه مشاهدهشدنی نیستند و تنها در شرایط خاصی ایجاد میشوند. نکتهی دیگر اینکه بازار برای ایجاد الگوی شمع مطمئن باید زمان کافی دراختیار داشته باشد. بهتر است برای تشخیص بهتر الگوی شمع ژاپنی از چهارچوبهای زمانی بالاتر از یک ساعت استفاده کنید.
یک دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) چیست؟
دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) یک نشانگر در بازار بورس است و در حالتی نادر اتفاق میافتد. این نشانگر معمولا به شکل یک T بر عکس است. در ادامه بیشتر با این کندل و نحوه بررسی آن آشنا خواهید شد.
دوجی سنجاقک نوعی از الگوی شمعی است که بسته به فعالیت قیمتی، میتواند نشانهای از یک بازگشت احتمالی قیمت رو به پایین یا رو به بالا باشد. این اتفاق وقتی میافتد که قیمتهای بازگشایی، خارج شدن و بالاترین قیمت با هم مساوی باشند. اگر سایهی پایین دراز باشد، فروش پرفشاری در بازهی مد نظر خواهیم داشت. ولی از آنجایی که قیمت در جایی نزدیک بازگشاییاش بسته میشود، میتوانیم بفهمیم که خریداران فروش را جذب کرده و قیمت را به بالا هل داده اند. در یک روند رو به پایین، نمودار شمعی سنجاقک میتواند بیانگر افزایش قیمت در آینده باشد. در یک روند رو به بالا، همین نمودار نشاندهندهی افزایش فروش در بورس و کاهش قیمت در آینده خواهد بود. در هر دو حالت، باید جهت دوجی سنجاقک مشخص باشد.
ویژگیهای کلیدی:
- یک دوجی سنجاقک ممکن است بعد از کاهش یا افزایش قیمت رخ بدهد.
- قیمتهای بازگشایی، بالاترین و بستهشدن، با هم برابرند و پایینترین قیمت در آن بازه نیز به طور چشمگیری کمتر از آنها است. این روند به شکل T در میآید.
- ظاهر دوجی سنجاقک بعد از افزایش قیمت، کاهش احتمالی قیمت را هشدار میدهد. در این حالت، شمع بعدی پایینتر میآید.
- دوجی سنجاقک پس از کاهش قیمت، افزایش آن را گزارش میدهد. اگر شمع بعدی بالاتر برود این حالت پیش میآید.
- تاجران شمعی در دوجی سنجاقک منتظر میمانند تا نمودار شمعی به اتمام برسد و قبل از آن هیچ فعالیتی نمیکنند.
یک دوجی سنجاقک به شما چه میگوید؟
الگوی دوجی سنجاقک زیاد اتفاق نمیافتد ولی وقتی اتفاق بیفتد، نشانهای از تغییر جهت روند بازار است. بعد از افزایش قیمت، سایهی بالای دراز سنجاقک میگوید فروشنده کنترل بازار را حداقل در این بازه زمانی به دست گرفته است. وقتی قیمت بدون تغییر بسته شود، فشار افزایش فروش در طول این دوره نشانهای از بررسی کندل دوجی در نمودار هشدار است.
نمودار شمعی یک سنجاقک در بازاری که پتانسیل خرسیشدن دارد، تاییدکنندهی بازگشت قیمت است. شمع باید سقوط کند و پایینتر از قیمت بسته شدن بسته شود. اگر قیمت بالا برود، نشانهی بازگشت نامعتبر میشود. یعنی بازگشت اتفاق نمیافتد.
با کاهش قیمت، دوجی سنجاقک نشاندهندهی این است که فروشندگان در این بازه زمانی حاضر بوده اند ولی در انتهای فصل، قیمت را به طرف قیمت بازگشایی هل داده اند. این امر نشاندهنده فشار خرید بالا در دوران روند نزولی است و میتواند نشانهای از افزایش قیمت باشد.
وقتی نشانه تایید میشود که شمع در سنجاقک صعودی شود و در بالاتر از قیمت بسته شدن بسته شود. هر چه در بازار گاوی سنجاقک قویتری داشته باشیم، بازگشت محتملتر خواهد بود.
تاجران کمی پس از تایید شدن شمعها وارد عمل میشوند. اگر بازگشت گاوی زیاد طول بکشد، نقطه توقف زیان پایینتر از پایینترین قیمت سنجاقک قرار بگیرد. اگر بازار خیلی زود به وضعیت خرسی بازگردد، نقطه توقف بررسی کندل دوجی در نمودار زیان بالاتر از بالاترین قیمت سنجاقک قرار میگیرد.
یک دوجی سنجاقک وقتی به همراه دیگر نشانگرهای تکنیکی مورد استفاده قرار بگیرد عملکرد بهتری دارد. به خصوص وقتی که الگوی شمعی نشانه عدم اطمینان از وقوع یک بازگشت باشد. یک دوجی سنجاقک با حجم بالا قابل اعتمادتر از دوجی سنجاقک با حجم پایین است. انتظار داریم که شمع به شدت افزایش قیمت داشته باشد و حجم زیادی را جابهجا کند.
به علاوه، یک دوجی سنجاقک میتواند در بطن یک نمودار بزرگتر قرار بگیرد. مثل الگوی انتهای سر و شانه. بهتر است به کل نمودار نگاه کنیم و تنها به شمعها دقت نکنیم.
مثالهایی از کاربرد دوجی سنجاقک
دوجیهای سنجاقک به ندرت اتفاق میافتند، زیرا کم پیش میآید قیمتهای بالا، بازگشایی و بسته شدن کاملا یکی باشند. معمولا کمی اختلاف بین این سه مقدار وجود دارد.
این مثال یک دوجی سنجاقک که در طول روند رو به بالای بلندمدت و در تصحیح کناری آن رخ داده است را نشان میدهد. دوجی سنجاقک از قیمت قبلی خود پایینتر رفته و سپس توسط فشار خریداران بالا آمده است.
در یک سنجاقک، قیمت بالاتر از شمع قرار میگیرد. تاجران در طول شمع یا کمی پس از تایید آن سهام را خریداری میکنند. نقطهی توقف زیان پایینتر از قیمت پایین سنجاقک قرار میگیرد.
این مثال انعطافپذیری بررسی کندل دوجی در نمودار نمودار شمعی را نشان میدهد. در نمودار شمعی سنجاقک قیمت با فشار زیاد کاهش نمییابد ولی روند کاهشی است و تا زمانی که افزایش قیمت تایید شود قیمت به بالا هل داده میشود. با توجه به مفهوم کلی، الگوی سنجاقک و شمعهای تاییدشدهی آن میگویند که تصحیحهای کوتاهمدت تمام شده اند و روند رو به بالا ادامه خواهد یافت.
تفاوتهای میان دوجی سنجاقک و دوجی سنگ قبر
یک دوجی سنگ قبر وقتی اتفاق میافتد که قیمتهای پایین، بازگشایی و بسته شدن مثل هم باشند و شمعها سایهی بالای دراز داشته باشند. نمودار سنگ قبر به شکل T برعکس است. مفهوم این دو شبیه به هم است و هر دو نشاندهندهی بازگشت احتمالی روند هستند ولی این باید توسط شمعها به تایید برسد.
محدودیتهای استفاده از دوجی سنجاقک
یک دوجی سنجاقک زیاد اتفاق نمیافتد در نتیجه ابزار مطمئنی برای شناسایی بازگشت احتمالی قیمت نیست. وقتی این اتفاق رخ بدهد، باز هم به آن اطمینانی نیست. هیچ تضمینی وجود ندارد که پس از تایید شمعها، قیمت در جهت مورد انتظار پیش برود.
اندازهی سنجاقکها و اندازهی شمعهای تایید، فاصلهی بین نقطهی ورود به یک معامله و نقطهی توقف زیان را نشان میدهند. اگر این فاصله کم باشد، یعنی تاجران باید نقطهی توقف زیان دیگری بیابند یا به کل این معامله را کنار بگذارند زیرا توقف زیان زیاد، با سود معامله همخوانی ندارد.
تخمین سود محتمل معاملات سنجاقک سخت است زیرا الگوهای شمعی، هدفهای قیمتی را نشان نمیدهند. روشهای دیگر، مثل نمودار شمعیهای دیگر، نشانگرهای دیگر یا استراتژیهای دیگر برای تصمیمگیری در مورد زمان خروج از معامله و میزان سوددهی آن ضروری است.
جزئیات خبر
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی ، تحلیل تکنیکال ، اخبار و … هستند.
تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد و نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است و نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال ، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است. در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین (محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد . شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده (به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن (پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد و در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد و به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی بررسی کندل دوجی در نمودار Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد .
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگوی دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگوی دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند بررسی کندل دوجی در نمودار صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگوی دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طور کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگوی دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگوی سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگوی سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد
معرفی کندل و انواع آن
افرادی که در بورس معامله می کنند یا به نوعی می توان گفت تریدرها، برای انجام دادن معادلات روزانهای که انجام می دهند نیاز به استفاده از سه نمودار میلهای، نمودار خطی و کندل استیک دارند. به نوعی این سه نمودار اساس کار آنها محسوب می شود. با توجه به کاربرد و قابلیت هایی که این سه نمودار دارند، می توان گفت که کندل استیک به دو دلیل مهم کاربردی تر هستند و بیشتر استفاده می شوند.
۱- استفاده راحت تر.
۲- پوشش بهتر نوسانات قیمت.
با ما همراه باشید تا با کندل و انواع آن به صورت کامل آشنا شویم.
تعریف کندل
کلمه کندل به معنای شمع و کندل استیک به معنای شمعدان است. یکی از نکات جالب در مورد این نمودار اولین اشخاصی هستند که از آن برای شناسایی قیمت بازار و تشخیص شتاب هزینه ها و قیمت ها در بازارهای مالی استفاده می کردند. این افراد فروشندگان برنج در ژاپن معرفی شده اند. با توجه به این نکته می توان کندل را به این شکل تعریف کرد: کندل نوعی نمودار قیمتی است که قیمت های پایین، بالا، بسته شدن و باز شدن انواع اوراق بهادار را در یک دوره زمانی خاص و مشخص نشان می دهد.
هنگامی که تغییرات قیمت سهم، یک روند مشخصی داشته باشد از کندل استیک ها استفاده می شود. معمولا در نقاطی که حمایت و مقاومت سهم مورد نظر مورد توجه قرار بگیرد (البته اگر الگوی مشخصی تشکیل شده باشد)، الگوی کندل استیک مورد توجه قرار می گیرد و در همین مواقع استفاده می شود. از جمله نقاط قوت الگوهای کندل استیک می توان به انتخاب یک هزینه و قیمت مناسب برای خرید سهام جزئی اشاره کرد.
دقت کنید که این نوع الگو در تمام زمینه ها کاربرد نداشته مثلا برای قیمت های خروج از سهم به طور معمول عملکرد مناسبی نخواهند داشت. شما می توانید در نمودار شمعی یا کندل، هیجانات و احساسات سرمایه گذاران در بازار را به صورت تصویری مشاهده کنید. بدین صورت تحلیلگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند می توانند مناسبترین زمانی را که برای خرید و فروش وجود دارد بوسیله تحلیل این نوع نمودارها تشخیص دهند.
به همین خاطر معمولا گفته می شود که کندل ها یا نمودار های شمعی یک تکنیک بسیار عالی و کاربردی جهت ارزیابی برخی از دارایی ها مانند معاملات فارکس، آتی و سهام در نظر گرفته می شوند.
شناخت اجزای نمودار شمعی
به صورت کلی می توان اجزای نمودار شمعی را به دو قسمت بدنه اصلی و سایه دسته بندی کرد. شما می توانید با استفاده از بدنه اصلی قیمت آغاز و پایان معامله را مشاهده کنید. قیمت دیگری که وجود دارد حاوی دو خط است که با عنوان سایه شناخته می شود. خطی که در قسمت بالایی قرار دارد به عنوان سایه بالایی و خط دیگر که در قسمت پایینی قرار دارد به عنوان سایه پایینی معرفی می شوند.
سایه ها می توانند در طول دوره زمانی که داد و ستد انجام می شود دامنه نوسان سهم را نمایش دهند. اگر قیمتی که کندل در آن باز می شود از قیمتی که کندل در آن بسته می شود، پایین تر باشد، می توانید مشاهده کنید که کندل به رنگ سفید، سبز رنگ یا توخالی نمایش داده می شود. اگر این اتفاق برعکس افتاده باشد یعنی قیمتی که کندل در آن باز می شود از قیمت بسته شدن کندل بالاتر باشد، کندل به صورت قرمز رنگ، مشکی رنگ یا توپر مشاهده می شود و سهم مورد نظر با کاهش قیمت رو به رو خواهد شد.
دقت کنید قسمتی از کندل وجود دارد که از محدوده های قیمت باز شده و بسته شده خارج است، که به عنوان سایه شناخته می شود. تا اینجا در مورد اجزاء نمودار شمعی یا کندل به صورت کلی صحبت کردیم در ادامه قصد داریم جزئیات بیشتری را در این زمینه در اختیار شما قرار دهیم.
مبانی و اصول پایه نمودارهای شمعی
آشنایی با الگوهای کندل استیک در انواع مختلف
۱. الگوی ماروبزو (Marubzu) : این الگو به دو دسته مشکی و سفید دسته بندی می شود. هنگامی که کندل روند نزولی داشته باشد و سایه بالا و پایینی در آن دیده نشود می توان گفت الگو ماروبزو مشکلی است. بیشتر فروشندگان اکثر فشار خود را از جمله نتایج مربوط به این نوع کندل استنباط می کنند. در عین حال زمانی که کندل روند صعودی داشته باشد و سایه بالایی و پایینی قابل مشاهده نباشد ماروبزو نوع سفید قابل مشاهده است. از این نوع کندل در اکثر اوقات نتایجی برای فشار بیشتر خریداران استنباط می شود. در این صورت گفته می شود که قیمت باز شدن برابر با قیمت کف و برعکس قیمت بسته شدن برابر با قیمت سقف است.
۲. الگوی دوجی (doji): زمانی که قیمت شروع و پایان در یک نمودار شمعی یکسان باشد، به عنوان نمودار دوجی شناخته می شود. از ویژگی های الگوی دوجی می توان به بدنه نازک آنها اشاره کرد. از نتایج مهم این الگو تردید بین خریداران و فروشندگان سهم است. گاهی اوقات می توان دوجی هارو بعد از ماروبزو های سفید مشاهده کرد. با مشاهده این حالت می توان نتیجه گرفت که قوت خریداران از دست رفته است و جهت ادامه روند صعودی سهم به خریداران جدید نیاز داریم. این امکان وجود دارد که دوجی بعد از ماروبزو مشکی دیده شود که نشان دهنده فروشندگان سهم کم بوده و برای ادامه نیاز به فروشندگان بیشتر خواهد بود.
۳. الگوی چکش (hammer): این الگو معمولا در انتهای یک روند نزولی مشاهده می شود. سه ویژگی اصلی این الگو به صورت زیر برآورد می شود:
• بدنه کندل در این الگو در قسمت بالایی قرار دارد
• سایه پایینی در این الگو بلند است به صورتی که می توان گفت دو تا سه برابر اندازه بدنه را شامل می شود
• سایه بالایی وجود ندارد یا در صورت وجود خیلی کوتاه است.
در صورتی که در این الگو رنگ بدنه سفید رنگ باشد، قدرت بالای الگو برای بازگشت را به شما نشان می دهد.
12 الگوی رایج کندل استیک بکار رفته در تحلیل تکنیکال:
نمودارهای کندل استیک یکی از رایجترین ابزارهای تکنیکال استفادهشده برای تحلیل الگوهای قیمت هستند. معامله گران و سرمایهگذاران برای قرنها از این نمودارها برای یافتن الگوهایی که محل افزایش قیمت را نشان میدهند، استفاده کردهاند. در این مقاله به بررسی برخی از معروفترین الگوهای کندل استیک همراه با ذکر مثال تصویری میپردازیم.
آموزش ارز دیجیتال به صورت غیرحضوری با جدیدترین و بهترین استراتژیهای روز دنیا
نحوه استفاده از الگوهای کندل استیک:
الگوهای کندل استیک بیشماری وجود دارند که معامله گران میتوانند با استفاده از آنها مناطق سودآور را روی نمودار شناسایی کنند. از این نمودارها میتوان برای معاملهگری روزانه، معاملهگری سوئینگ (swing trading) و حتی معاملهگری پوزیشن طولانیمدت، استفاده کرد. در حالیکه ممکن است برخی از الگوهای کندل استیک در مورد توازن میان خریداران و فروشندگان اطلاعاتی در اختیار ما قرار دهند، دیگر نمودارها نشاندهنده بازگشت، ادامه یا بلاتکلیفی روند هستند.
باید توجه داشت که الگوهای کندل استیک بهخودیخود لزوماً سیگنال خرید یا فروش نیستند. بلکه روشی برای بررسی کندل دوجی در نمودار بررسی ساختار بازار هستند و بر وجود یک فرصت در آینده نزدیک دلالت دارند. ازاینرو، بررسی الگوها همیشه مفید است. این میتواند مفهوم الگوی تکنیکال روی نمودار، بازارهای بزرگتر و دیگر فاکتورها باشد.
بهطور خلاصه، الگوهای کندل استیک مانند دیگر ابزارهای تحلیل بازار، زمانی که در ترکیب با دیگر تکنیکها به کار روند، بسیار مفید هستند. این تکنیکها میتوانند شامل روش Wyckoff، نظریه موج Elliot و نظریه Dow باشند. همچنین میتواند اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال (TA) از قبیل خطوط روند، میانگین متحرکها، شاخص قدرت نسبی (RSI)، RSI استوکاستیک، باندهای بولینگر (Bollinger Bands)، ابرهای ایچیموکو (Ichimoku Clouds)، Parabolic SAR یا MACD را شامل شود.
دیدگاه شما