الگوهای هارمونیک به زبان ساده و کامل
الگوهای هارمونیک (الگوهای فیبوناچی) الگوهایی هستند که با اشکال خاص و در نسبتهای معینی از درصدهای فیبوناچی ایجاد میشوند. شناسایی این الگوها برخلاف الگوهای کلاسیک به تجربه و تمرین بیشتری احتیاج دارد، اما به مرور زمان، شخص میتواند حتی با چشم نیز این الگوها را تشخیص دهد. اساس الگوهای تکرارشونده یا هارمونیک بر مبنای نظریهی لئوناردو فیبوناچی دانشمند و محقق سرشناس ایتالیایی و کاشف نظریهی اعداد طلایی استوار است. علاوه بر این، الگوهای هارمونیک بر مبنای تحلیل تکنیکال بررسی روند معنادار موجهای قیمتی و شناسایی روابط کمّی، ریاضی و هندسی بین آنها قرار دارند. با گذشت زمان و حصول سابقهی تاریخی روندهای قیمتی و تحلیل و بررسی روابط مکرر آنها، قواعدی به دست آمدند که الگوهای هارمونیک از جمله مصادیق شاخص آن قواعد هستند. تلفیق این الگوها با روندهای قیمتی، فیبوناچی تریدینگ را پایهگذاری کرد که پیشبینی نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) را آسان میکرد.
اعداد فیبوناجی
اصل و مبنای الگوهای هارمونیک دنباله اعداد فیبوناچی است که قاعده کلی آن برابری هر عدد با جمع جبری دو عدد قبل از خود است. برای مثال: ۰.۱، ۲.۳، ۵.۸، ۱۳.۲۱، ۳۴، … با بررسی روند این دنباله، نسبتهایی بدست میآیند که همان نسبتهای اعداد طلایی یا فیبوناچی نامیده میشوند. به عنوان مثال در این دنباله، حاصل تقسیم هر عدد بر عدد ماقبل از خود به سمت عدد ۱.۶۱۸ میل میکند که در واقع هر عدد نسبت به عدد ماقبل خود ۰.۶۱۸ افزایش یافته است. از تقسیم هر عدد به دومین عدد قبل از خود نیز نسبت دیگری بهدست میآید. مهمترین نسبتهای بهدست آمده عبارتند از: ۰.۲۳۶، ۰.۳۸۲، ۰.۵ و ۰.۶۱۸ که نسبت ۰.۶۱۸ به عنوان نسبت طلایی فیبوناچی شناخته میشود. البته عدد ۰.۵ را میتوان حاصل تئوری معروف «داو» دانست که در این الگو نیز وارد شده است. نسبتهایی که دربارهاشان سخن گفتیم، به مبنایی ریاضی و کاربردی در عرصههای گوناگون مبدل شدهاند که یکی از کاربردهای رایج آنها، استفاده از این نسبتها جهت اعتبار بخشیدن به خطوط حمایتی و مقاومتی در نمودار روند قیمتی است. این اعتبارسنجی به گونهای است که در یک روند نزولی خطوط حمایتی منطبق با نسبتهای ۰.۲۳۶، ۰.۳۸۲، ۰.۵ و خصوصاً ۰.۶۱۸ به عنوان خطوط حمایتی محتملتر بوده و در روندهای صعودی سطوح مقاومتی منطبق با نسبتهای مذکور در قالب خطوط مقاومتی معتبرتر محسوب میشوند. بنابراین با تعیین خط روندهای فرضی که نسبتهای فیبوناچی در آنها صادق باشد، میتوان نسبت به پیشبینی نقاط پیوت ماژور و پیوت مینور (نقاط شکست و اصلاح روند) و همچنین سایر تحلیلهای درخور اقدام، سطوح حمایتی و مقاومتی را برای روندهای آتی پیشبینی کرده و یا اعتبار تحلیل و پیشبینیهای دیگر را مورد ارزیابی قرار داد. الگوهای هارمونیک، الگوهایی تکراری و از جمله مباحث تکنیکال هستند که در نمودارهای قیمت پدیدار میشوند و ما با شناسایی و تشخیص آنها میتوانیم آیندهی قیمت سهام را پیشبینی کنیم و سودها سرشاری به دست آوریم. در تحلیل تکنیکال رفتار گذشته نمودار سهام اهمیت بسیاری دارد. رفتار نمودار نیز حاصل معاملات و رفتار تک تک افراد فعال در بازار است. در نتیجه هر روند و تغییری و هر نوع رفتار در نمودار قیمت، از رفتار معاملهگران نشأت گرفته است.
آشنایی با انواع الگوهای هارمونیک
الگوهایی هارمونیک انواع مختلفی دارند. این الگوها معمولاً پس از یک افزایش یا کاهش بزرگ به تصویر کشیده میشوند. ما در ادامه به برخی گونههای مشهور آنها اشاره میکنیم:
الگوی هارمونیک AB=CD
الگوی AB=CD یکی از متداولترین و سادهترین الگوهای هارمونیک است و معمولاً تشخیص آن نیز سادهتر بوده و بیشتر در بازار تکرار میشود. در این الگو ابتدا حرکت AB در جهت صعودی یا نزولی انجام میگیرد و سپس از نقطهی B اصلاحی به اندازهی تراز ۳۸/۲ تا ۸۸/۶ فیبوناجی AB انجام میشود که خط BC نام میگیرد. سپس خطی از نقطهی C همجهت با AB و به اندازهی AB تشکیل میشود که آن را خط CD میگویند. خط CD همچنین در تراز ۱۲۷/۲ تا ۲۶۱/۸ خط BC قرار میگیرد. الگوی AB=CD بهصورت صعودی و نزولی وجود دارد. همانطور که اندازهی دو خط AB و CD برابر است، بهتر است که میزان زمان تشکیل این دو نیز با هم برابر باشد.
الگوی گارتلی
الگوی گارتلی یک الگوی چند بُعدی در الگوهای هارمونیک است که از بسط و توسعهی ترازهای فیبوناجی به دست آمده است. این الگو بسیار قدرتمند است و شناخت آن، میتواند باعث انجام معاملات سودآور شود. الگوی گارتلی از پنج نقطهی X، A، B، C، D تشکیل شده است که تشخیص جایگاه هریک از این نقاط بسیار مهم است. در این الگو خط XA اولین خطی است که تشکیل میشود و از بقیه بزرگتر و طولانیتر است. بعد از XA، خط AB که در جهت معکوس است شکل میگیرد. در این حالت الگو پتانسیل الگوی AB=CD را دارد. خط BC نیز در جهت (صعودی یا نزولی) XA شکل میگیرد. خط نهایی نیز CD است، زیرا نقطهی D نقطهی بازگشت الگو است.
الگوی خفاش
این الگو از نظر ساختاری مشابه الگوی گارتلی است. این الگو نیز از پنج نقطهی X، A، B، C، D و خط XA نیز از همه بزرگتر است. خط AB نیز اصلاح XA است که ۰/۳۸ تا ۰/۵۰ تراز فیبوناجی است. نقطهی بازگشت، یعنی D نیز در تراز دقیق ۰/۸۸۶ فیبوناجی است. تفاوت این الگو با الگوی گارتلی نیز در این است که تراز نقطهی B باید کمتر از ۰/۶۱۸ باشد. الگوی خفاش نیز بهصورت صعودی و نزولی وجود دارد.
الگوی پروانه
الگوی پروانه نیز از الگوهای هارمونیک بسیار قدرتمند است. این الگو هم چند بُعدی است و از پنج نقطهی اصلی X، A، B، C، D تشکیل شده است. یکی از مهمترین شرایط اعتبار الگوی پروانه تشکیل الگوی AB=CD است. در این الگو نیز XA ابتدا تشکیل میشود و سپس در اصلاح آن خط AB که نقش مهمی در تشکیل الگوی AB=CD و نقطهی بازگشت، یعنی D دارد. تفاوت الگوی پروانه با الگوی گارتلی این است که نقطهی D از خط XA عبور میکند. الگوی پروانه نیز صعودی و نزولی است.
برای مطالعه بیشتر در این مورد میتوانید پست "معامله سهام در بورس بر اساس الگوی هارمونیک پروانه" را مطالعه کنید.
الگوی خرچنگ
این الگو از نظر ظاهری مشابه الگوی پروانه است و از پنج نقطهی X، A، B، C، D تشکیل شده است. در این الگو نیز ابتدا خط XA شکل میگیرد و در اصلاح آن خط AB تشکیل میگیرد. تفاوت الگوی خرچنگ با الگوی پروانه در تراز نقطهی B است که در تراز ۰/۶۱۸ خط XA قرار دارد. نقطهی D در تراز ۱/۶۱۸ XA قرار دارد.
سخن آخر
در معاملهگری به سبک الگوهای هارمونیک از مجموعهی متنوعی از نسبتهای فیبوناچی برای تعریف الگوها استفاده میشود. با این حال، معاملهگری به سبک الگوهای هارمونیک فقط به تعریف و تشخیص الگوهای قیمتی ختم نمیشود؛ هرچند که در قدم اول بایستی فرصتهای محتمل معاملاتی و قواعد خاص را تشخیص داد تا بتوان مدیریت موقعیت معاملاتی را بهتر تنظیم کرد. برای بالا بردن شانس موفقیت معامله و کاهش ریسک باید به این موارد توجه کنیم:
تشخیص معامله
صرفنظر از اینکه از چه نوع سیستم معاملاتی استفاده میکنید، قدم اول یافتن فرصتهای معاملاتی محتمل است. تکنیکهای معاملاتی هارمونیک از الگوهای قیمتی تکراری که در گذشته اثبات شدهاند و نشانگر محدودههای اشباع خرید و اشباع فروش هستند، استفاده میکنند. درک تفاوت میان الگوهای مختلف هارمونیک برای بهینه کردن فرصتهای معاملاتی خاص بسیار ضروری است.
اجرای معامله
پس از تعیین محتملترین فرصت معاملاتی، معاملهی اصلی باید تعیین شود. موارد زیادی باید در دورهی مشخصی مورد ارزیابی قرار گیرند. باید درستی الگو تعیین شود و تصمیم نهایی در اجرای معامله هم در نظر گرفته شود.
مدیریت معامله
پس از تصمیم به اجرای معامله، موارد کلی دیگری هم هستند که باید در طول فرآیند معامله بررسی شوند. اگر معامله اجرا شده، باید موقعیت معاملاتی طبق قواعد بهخصوصی جهت بهتر ساختن سود و ریسک معامله مدیریت شود. این سه مرحله بسیار مهم هستند. فرآیند کلی معاملهگری به سبک الگوهای هارمونیک به همین سه مرحله وابسته است. در هر سیستم معاملاتی همیشه باید فرصتهای محتمل معاملاتی، اجرای معامله و مدیریت معامله تا زمان بسته شدن، زیرنظر مستقیم معاملهگر باشند. توصیه ما به شما این است که حتماً قبل از ورود به معامله، الگوهای هارمونیک را کاملاً مطالعه و درک کنید. مهمترین عامل در معاملهگری به سبک الگوهای هارمونیک، توانایی تشخیص ساختارهای قیمتی بر اساس نسبتهای فیبوناچی است. این تکنیکها بسیار دقیق هستند و سیستم معاملاتی را ایجاد میکنند که نیازمند شرایط خاص برای اجرای هر دستور معاملاتی است. تقریباً میتوان گفت که تعیین محدودههای بازگشتی توسط الگوهای هارمونیک بسیار منحصربهفرد است. محاسبات خاص باعث شگفتی شما از میزان دقت الگوها خواهد شد.
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
اگر به دنبال کسب درآمد از طریق بورس یا ارز دیجیتال هستید، باید تحلیلهای مختلفی را برای کاهش ریسک ضرر و افزایش احتمال سود به کار بگیرید. به این منظور تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به کمک سرمایهگذاران میآیند. تحلیل تکنیکال خود روشهای متعددی دارد که یکی از مشهورترین و پرکاربردترین این روشها استفاده از الگو هارمونیک است.
فهرست عناوین مقاله
اما منظور از الگو هارمونیک چیست؟
هارمونیک روشی بر مبنای معادلات و محاسبات ریاضی است. این الگو به طور تخصصی بر پایه فرمولهای ریاضی فیبوناچی به کار گرفته میشود. یافتن الگوهای متفاوت در تحلیل تکنیکال به تریدرها در تشخیص تغییرات بازار و سرمایهگذاری موفقتر کمک میکند.
به همین منظور امروز در این مقاله قصد داریم به معرفی جامع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال بپردازیم. در این میان نگاهی بر معادله فیبوناچی برای یادگیری بهتر الگوها خواهیم انداخت.
یادگیری خرید و فروش با استفاده از الگوهای هارمونیک از دیگر مباحثی است که برای شروع تحلیل تکنیکال باید با آن آشنا شوید.
اما پیش از شروع تریدینگ با این روش باید قوانین مربوط به آن را بشناسید. مبحث دیگری که شاید بسیار در جستجوهای خود با آن برخورد کرده باشید، هارمونیک اسکنر است که در ادامه مقاله به آن خواهیم رسید.
الگو هارمونیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
همانطور که اشاره کردیم الگوهای هارمونیک، الگوهایی پیچیده بر پایه محاسبات قیمت از طریق فرمول ریاضی فیبوناچی هستند. این الگوها به تحلیلگرهای تکنیکال محل دقیق چرخش یا معکوس شدن روند را نشان میدهند.
همچنین بخوانید: تحلیل تکنیکال چیست
با شناسایی دقیق و درست الگوها شما میتوانید قبل از چرخش بازار به آن وارد یا از آن خارج بشوید.
این روش از معدود روشهایی است که بر پیشبینی حرکت روندها تمرکز دارند. طبق روش هارمونیک با شکستن موجها به موجهای کوچکتر یا تبدیل آنها به موجهای بزرگتر میتوان روند آینده سهام یا ارز را حدس زد.
در الگو هارمونیک از اعداد فیبوناچی برای ساخت شاخصهای تکنیکال استفاده میکنند. این اعداد از 0 و 1 شروع میشوند و از مجموع دو عدد آخر در روند به عدد جدید میرسیم. برای درک این موضوع به روند زیر دقت کنید:
روند بالا ابتدا با اعداد 0 و 1 آغاز میشود. از مجموع این دو عدد به عدد 1 میرسیم. حال دو عدد آخر روند 1 و 1 هستند که از مجموع آنها به 2 میرسیم. این روند همینطور ادامه مییابد و همانطور که مشاهده میکنید عدد 55 نیز از مجموع دو عدد آخر یعنی 34 و 21 بهدست آمده است.
این روند در نهایت شکسته میشود و به نسبتهایی برای تشخیص نقاط چرخش تبدیل میشود.
به طور کلی یادگیری الگوهای کلاسیک پیش از یادگیری الگوهای هارمونیک به درک بهتر شما کمک میکند. برای یافتن الگوهای هارمونیک شما باید 5 نقطه چرخش را در نمودار خود بیابید. این 5 نقطه چرخش با هم شکلی هندسی را ایجاد میکنند.
الگوهای هارمونیک به چندین دسته تقسیم میشوند که معروفترین آنها الگوهای گارتلی، خفاش و خرچنگ هستند. در ادامه مقاله به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
محاسبات فیبوناچی در الگو هارمونیک و تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال با ادغام محاسبات ریاضی و اشکال هندسی، الگوهایی را برای پیشبینی بازار ایجاد کرده است. این تحلیلها بر این اساس هستند که روند بازار بر طبق الگوهایی خاص تکرار میشود.
نسبت پایه فیبوناچی عدد 1.618 است که با نام نسبت طلایی شناخته میشود. پس از نسبت طلایی دو سری نسبت دیگر با نامهای نسبت اولیه فیبوناچی و نسبت ثانویه فیبوناچی وجود دارند.
نسبت اولیه شامل اعداد زیر میشود:
4.62 – 3.62 – 2.62 – 2.0 – 1 – 0.786 – 0.618 – 0.382
نسبت ثانویه فیبوناچی اعداد زیر را در بر میگیرد:
4.236 – 3.14 – 2.236 – 1.13 – 0.886 – 0.236
نسبتهای فیبوناچی اعداد و سطوح دیگری را نیز در خود جای میدهند؛ اما در خصوص تحلیل تکنیکال تنها با این دو سری اعداد سروکار خواهید داشت.
بیشتر یاد بگیرید: فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
نظریه فیبوناچی بر این باور است که تمامی اعداد نسبت اولیه در تمامی ساختارهای طبیعی و ساخت بشر وجود دارند. از سوی دیگر ساختارها همیشه تکراری از یک الگو هستند.
بنابر الگوی فیبوناچی این تکرار اعداد بر جوامع و تمامی ساختارها از جمله تجارت اثر میگذارند. به همین دلیل در تمامی بازارهای سرمایهگذاری ارز دیجیتال و بورس شاهد تکرار الگوها در روند قیمتها هستیم.
با شناسایی نقاط هارمونیک در روندها و وارد کردن اعداد آنها در الگوهای فیبوناچی تحلیلگرها قادر به تشخیص طول روند و نقاط چرخش میشوند.
به طور کلی اعداد فیبوناچی را میتوان برای تشخیص زمان و قیمت به کار گرفت.
بهترین انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگو هارمونیک خود به چندین شکل است. این شکلها در واقع از اتصال 5 نقطه روی نمودارها به یکدیگر به دست میآیند. این الگوها عبارتند از:
گارتلی
این الگو از تمامی الگوهای دیگر بیشتر استفاده میشود. الگو گارتلی برای تشخیص نقاط شکست، مقاومت و حمایت به کار گرفته میشود. این الگوی در روندهای صعودی شکل میگیرد که به دنبال آنها یک معکوس کوچک و دوباره روند صعودی دیگری میآید. در نهایت این روند با یک معکوس بزرگتر تمام میشود و شکلی شبیه به حرف M در انگلیسی ایجاد میکند.
پایان این حالت بهترین نقطه برای خرید است. در حالت برعکس یا در روندهای نزولی در نهایت شکلی شبیه به حرف W در انگلیسی ایجاد میشود که پایان این روند بهترین زمان برای فروش است.
پروانه
الگوی پروانه به دو صورت پروانه خرسی یا پروانه گاوی است. پروانه اغلب در انتهای یک روند مشاهده میشود. این الگو نشان میدهد که روند معکوس از روند اصلی قویتر است. تریدرها با کمک مثلثهای ایجاد شده سود یا زیان خرید و فروش را تشخیص میدهند.
خفاش
الگو خفاش مانند دیگر الگوها است، با این تفاوت که در نهایت شکلی شبیه به یک ذوزنقه متقارن به شما میدهد. این الگو زمانی ایجاد میشود که روند اصلی برای مد کوتاهی به طور موقت معکوس میشود و سپس دوباره به جهت خود ادامه میدهد.
این روند به تریدرها کمک میکند که در قیمتی مناسب وارد روندی صعودی و ادامهدار بشوند. همچنین تریدرها در قیمتی مناسب از روندی نزولی و ادامهدار خارج میشوند.
خرچنگ
الگو خرچنگ بهترین الگو برای افرادی است که قصد تشخیص دقیق حرکات قیمت را دارند. الگو خرچنگ شبیه به الگو پروانه است، با این تفاوت که شکلی فشردهتر میسازد و الگویی ایدهآل برای تشخیص حرکات کوچکتر است.
این الگو برای ورود یا خروج در نهاییترین نقاط بسیار کارآمد است.
الگو کوسه جدیدترین الگو هارمونیک به شمار میرود که در سال 2011 وارد بازار سرمایه شده است. خطوط شیبدار و بیرونی این شکل در ترکیب با خطوط درونی که اندکی به داخل رفتهاند، شکلی شبیه به باله پشتی کوسه ایجاد کردهاند. این مسئله دلیل نامگذاری این الگو است.
سایفر
در الگو سایفر هر نقطه نشاندهنده یک معکوس و هر پا نشاندهنده یک ارزش قیمت است. این الگو از اعداد کوچکتر فیبوناچی استفاده میکند و این اعداد اغلب زیر 1 هستند. به همین دلیل شکلی با شیبهای تندتر ایجاد میکند.
پس از آشنایی با الگوها شناخت مزایا و معایب الگوهای هارمونیک دور از فایده نیست.
مزایا و معایب الگو هارمونیک در تحلیل تکنیکال
همانطور که تحلیل تکنیکال و هر روش دیگری دارای برخی مزیتها و ضعفهاست، الگوهای هارمونیک نیز برخی مزایا و برخی معایب دارند.
مزایای الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک قابلیت پیشبینی آینده و ایجاد شاخصهایی برای پیشروی در روند را ممکن ساختهاند.
این الگوها تکرار شونده و قابل اعتماد هستند که این مسئله منجر به ساخت زمینههایی برای پیشبینی با احتمال بسیار بالا و انجام معاملات با سودمند میشود.
این الگو در تمامی محتواهای تجارت و قانونهای حرکتی نمودارها به خوبی نتیجه میدهد. همچنین در تمامی بازههای زمانی میتوانید از الگو هارمونیک استفاده کنید.
معایب الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک به شدت سخت و پیچیده هستند و درک آنها برای بسیاری از افراد مشکل است.
از سوی دیگر تشخیص سطح و اعداد درست در این الگوها بسیار مشکل است و یک اشتباه منجر به تشخیص نهایی اشتباه میشود. نتیجه آنکه تحلیلگر ممکن است روند بازار را اشتباه تشخیص داده و ضرر کند.
این پیچیدگیها باعث میشود تشخیص نقاط حمایت، مقاومت یا چرخش بسیار مشکل شود. این موضوع در موارد مختلف و بررسی روندهای معکوس گاهی به شدت پیچیدهتر میشوند.
بنابراین پیش از تحلیل با این الگو بهتر است بهخوبی همه چیز را در خصوص آن یاد بگیرید که هرگز دچار اشتباه نشوید.
چگونه الگوهای هارمونیک را تشخیص دهیم؟
برای کار با الگوها ابتدا باید بتوانید آنها را تشخیص دهید. برای راحتی کار این نقاط را به شکل زیر با حروف XABCD مشخص میکنیم.
به منظور تشخیص الگو هارمونیک 5 گام را باید دنبال کنید:
گام اول: نقطه شروع را پیدا کنید
اگر به خط روند دقت کنید، معمولاً یک سقف یا یک کف چشمگیر را خواهید یافت. این نقطه سقف یا کف همان نقطه شروع (X) خواهد بود.
گام دوم: نقطه A را بیابید
نقطه A اولین نقطه چرخشی است که در محور صعودی یا نزولی به چشم میخورد. این نقطه برای تشخیص نقاط چرخش B و D کاربرد دارد.
گام سوم: از نقطه B برای یافتن الگو استفاده کنید
نقطه B همان چرخش بعدی است. حرکت روند در فاصله نقاط A و B نشاندهنده الگوی پیش روی شماست. این الگو با استفاده از اعداد و محاسبات فیبوناچی به دست میآید.
گام چهارم: نقطه C را تشخیص دهید
این نقطه در فاصلهای بین نقاط A و B قرار دارد. با استفاده از الگوی تشخیصی و محاسبات فیبوناچی میتوانید نقطه چرخش C را پیشبینی کنید و از آن به نفع خود بهره ببرید.
گام پنجم: مراقب نقطه D برای تریدینگ به موقع باشید
برای آنکه بتوانید در بهترین زمان اقدام به خرید یا فروش کنید، تشخیص نقطه D بسیار به شما کمک میکند. این نقطه در جایی بین نقاط X و A قرار دارد.
پس از یافتن این نقاط میتوانید به راحتی تریدهای خود را به بهترین شکل ممکن به نفع سود بیشتر انجام دهید.
هارمونیک اسکنر چیست؟
یکی از راهها برای تشخیص درست و سریع الگو هارمونیک استفاده از هارمونیک اسکنر است. هارمونیک اسکنر ابزاری است که با کمک آن تمامی الگوهای برتر هارمونیک را میتوانید در سریعترین زمان ممکن پیدا کنید.
این نرمافزار را میتوانید به راحتی از طریق سایتهای معتبر همچون Google Play تهیه کنید. امروزه هارمونیک اسکنرهای متفاوتی همچون Harmonic Signal، شناسایی الگوی گارتلی Harmonic Wings یا Harmonics App در بازار یافت میشوند. با انتخاب بهترین نرمافزار تحلیل تکنیکال شانس سرمایهگذاری موفق را از آن خود کنید.
شناخت الگوهای هارمونیک برای تحلیل تکنیکال موفق
یکی از روشهایی که در تحلیل تکنیکال به کار گرفته میشود استفاده از الگو هارمونیک است. این الگو در چند شکل است که تعدادی از آنها همچون الگو خفاش، پروانه، کوسه و تعدادی دیگر شهرت و کاربرد بیشتری دارند.
الگوهای هارمونیک بر اساس معادلات ریاضی فیبوناچی شکل گرفتهاند. طبق این الگو همه چیز بر پایه اعداد فیبوناچی در جهان تکرار میشود.
تشخیص نقاط حیاتی برای شناسایی الگوی هارمونیک موجود در روند به منظور ورود و خروج در بهترین زمانها بسیار مهم است.
الگوهای هارمونیک علیرغم مزیتهای بیشمار و کمک بسیار در تشخیص نقاط چرخش قیمت، دارای ضعفهایی هستند که مهمترین آنها پیچیدگی آنهاست.
هرچند با استفاده از اسکنرهای هارمونیک این پیچیدگی بسیار کاهش یافته و تنها در چند دقیقه به راحتی میتوانید الگوها را پیدا کنید.
امتیاز شما به این محتوا
میانگین امتیازات: / 5. تعداد امتیاز:
اولین نفری باشید که به این محتوا امتیاز می دهد
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
معاملات لانگ (Long) و شورت (Short) چیست و چه تفاوتی دارند؟
الگوی تقاطع مرگ (Death Cross) و تقاطع طلایی (Golden Cross)
آموزش جامع حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
چگونه با استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال سود خود را افزایش دهیم؟
آموزش اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands)
آموزش دیدن نمودارهای شت کوین + ویدیو
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
محصولات فروش ویژه
دستهها
نوشتههای تازه
- NFT فیلم چیست و چرا توکن غیرمثلی فیلمی مهم است؟
- بهترین صرافی خارجی برای ایرانی ها در بازار رمزارزها چیست؟
- لایت کوین چیست؟ نقد و بررسی رمزارز LTC
- بیت کوین کش چیست؟ نقد و بررسی رمزارز BCH
- فومو در ارز دیجیتال چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟
کلینیک سرمایه با هدف آموزش تخصصی بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال در کنار به روز ترین متدهای طراحی استراتژی و سیستم های معاملاتی راه اندازی شده است.
الگوهای هارمونیک در معاملات + معرفی 4 الگوی هارمونیک پرطرفدار
در الگوهای قیمتی هارمونیک، الگوهای قیمتی هندسی با استفاده از اعداد فیبوناچی جهت مشخص کردن دقیق نقاط بازگشتی بکار گرفته میشود. برخلاف سایر روشهای متداول تریدینگ (معاملهگری)، معاملات هارمونیک در تلاش است تا حرکات بعدی قیمت را پیشبینی کند.
در ادامه این مطلب از بورسینس قصد داریم نگاهی داشته باشیم به انواع الگوهای هارمونیک که در معاملهگری استفاده میشود.
ترکیب هندسه و اعداد فیبوناچی
معاملات هارمونیک، الگوهای قیمتی و ریاضیات را با هم ترکیب میکند تا یک روش معامله بسازد که دقیق و برمبنای این فرضیه است که الگوها در نمودار تکرار میشوند. (یکی از اصول تحلیل تکنیکال)
ریشه این روش، نسبت اولیه یا مشتقی از آن است (0.618 یا 1.618). نسبتها شامل این موارد هستند: 0.382، 0.50، 1.41، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14 و 3.618.
نسبت اولیه (primary ratio) تقریبا در کل طبیعت، ساختار محیط و رویدادها مشاهده میشود و همچنین در ساختارهایی ایجاد شده توسط انسان نیز میتوان آنرا یافت.
از آنجایی که این الگو و نسبت در طبیعت و جامعه تکرار میشود، میتوان این نسبت را در بازارهای مالی نیز مشاهده نمود که از محیط و جامعهای که معامله در آن انجام میشود تاثیر میپذیرد.
با یافتن الگوهایی که دارای طول و اندازههای متفاوت است، معاملهگر میتواند نسبتهای فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و برای پیشبینی قیمتهای آینده تلاش نمیاد. بخش اعظیم از این روش معامله، به اسکات کارنی (Scott Carney) نسبت داده شده، با این حال افراد دیگری نیز در این روش مشارکت داشتهاند و الگوها و سطوحی را یافتهاند که باعث بهبود عملکرد این روش میشود.
مشکل معاملات هارمونیک
الگوهای قیمتی هارمونیک بسیار دقیق هستند و نیاز است الگو، حرکات را کامل نشان دهد تا با آشکار شدن الگو، یک نقطه بازگشتی دقیق مشخص شود. یک معاملهگر ممکن است الگویی را مشاهده کند که همانند یک الگوی هارمونیک باشد اما سطوح فیبوناچی در الگو، تراز و در یک ردیف نباشند و بدین ترتیب آن الگو با توجه به قوانین الگوهای هارمونیک، یک الگوی قابل اتکا تلقی نشود. البته این موضوع میتواند یک مزیت نیز به شمار آید، زیرا نیازمند آن است که معاملهگر شکیبایی پیشه کند و برای شکلگیری کاملتر نمودار صبر نماید.
الگوهای هارمونیک میتوانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما از آنها میتوان برای مجزا کردن نقاط بازگشتی نیز استفاده کرد. ریسک کار زمانی است که یک معاملهگر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه بازگشتی (reversal area) اتخاذ میکند و الگو شکل نمیگیرد (Fail میشود).
وقتی این اتفاق میافتد، ممکن است معاملهگر در معاملهای گیر کند که روند به سرعت و در خلاف جهت معامله او، ادامه مییابد. بنابراین همانند همه استراتژیهای معاملاتی، ریسک این روش نیز باید مدیریت شود.
در نظر داشته باشید که الگوها ممکن است درون الگوهای دیگر شکل بگیرند و همچنین احتمال شکلگیری الگوهای غیرهارمونیک در درون الگوهای هارمونیک نیز وجود دارد. این شرایط میتواند برای سنجش اثربخشی الگوهای هارمونیک به ما کمک کند و عملکرد معاملهگر را در ورود و خروج به معاملات بهبود بخشد.
همچنین احتمال وجود چندین موج قیمتی در یک موج هارمونیک وجود دارد (برای مثال یک موج CD یا موج AB). قیمتها بطور مرتب در حال چرخش هستند، بنابراین باید روی تصویر بزرگتر تایم فریمی که در آن معامله میشود تمرکز کرد. طبیعت فراکتالی بازارها، قابلیت اعمال این تئوری را در کوچکترین تایم فریمها تا بزرگترین آنها فراهم میکند.
برای استفاده از این روش، معاملهگر باید از پلتفرمی معاملاتی استفاده کند که بتواند برای سنجش هر موج قیمت، چندین ابزار Fibonacci retracements را روی نمودار رسم کند.
الگوهای بصری هارمونیک و روش معامله
الگوهای هارمونیک در دستههای زیادی وجود دارند، با این حال این 4 الگو که در ادامه شرح میدهیم پرطرفدار است: گارتلی (Gartley)، پروانه (butterfly)، خفاش (bat) و خرچنگ (crab).
1 – الگوی گارتلی (Gartley)
این الگو در اصل توسط H.M Gartley در کتاب خود با نام Profits in the Stock Market منتشر شد، بعدها سطوح فیبوناچی نیز توسط اسکات کارنی در کتابش با نام The Harmonic Trader به آن اضافه شد. منبع سطوح توضیح داده شده در زیر، از همان کتاب است.
در طی سالها، برخی معاملهگران دیگر برخی نسبتهای رایج دیگر را مطرح کردهاند که در صورت مرتبط بودن، آنها نیز ذکر میشوند.
الگوی صعودی (گاوی) اغلب مواقع در ابتدای روندها مشاهده میشود و نشانهای از این است که امواج اصلاحی قیمت در حال پایان یافتن هستند و افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D را شکل میدهد.
همه الگوها ممکن است در پسزمینه و درون یک روند گستردهتر باشند یا محدوده خنثی باشند که معاملهگران باید به آن توجه کنند.
اطلاعات زیادی برای فراگیری در باره این الگو وجود دارد اما به این شکل باید نمودار خوانده شود:
ما از مثال الگوی صعودی استفاده میکنیم. قیمت از X تا نقطه A رشد میکند، سپس اصلاح اتفاق میافتد و نقطه B سطح اصلاحی 0.618 موج A است. قیمت دوباره در خط BC افزایش مییابد که نقطه اصلاحی 0.382 تا 0.886 موج AB است.
حرکت بعدی، کاهش قیمت در خط CD است که امتداد نسبت 1.13 تا 1.618 از خط AB است. نقطه D نیز سطح اصلاحی 0.768 از XA محسوب میشود.
بسیاری از معاملهگران به دنبال خط CD هستند که امتداد نسبت 1.13 تا 1.618 از خط AB است.
ناحیه D به عنوان منطقه برگشتی احتمالی شناخته میشود. اینجاست که میتوان به موقعیتهای خرید وارد شد، با این حال بهتر است همیشه به دنبال تایید بازگشت روند و نشانههای رشد قیمت بود.
معمولا یک حدضرر نیز در نقطه نه چندان پایینتر از نقطه ورود قرار میگیرد.
برای الگوهای نزولی (خرسی) معاملهگران اغلب موقعیت فروش را در نقطه D اتخاذ میکنند و حدضرر را کمی بالاتر از آن نقطه در نظر میگیرند.
2 – الگوی پروانه (butterfly)
الگوهای پروانه از گارتلی متفاوتتر است. این الگوی هارمونیک دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X است.
در ادامه الگوهای صعودی پروانه را شرح میدهیم.
قیمت از X تا نقطه A افت میکند، موج صعودی AB، موج اصلاحی 0.786 از خط XA است. موج BC اصلاح 0.382 تا 0.886 از موج AB محسوب میشود.
CD امتداد 1.618 تا 2.24 از AB است و D در امتداد 1.27 از موج XA قرار میگیرد.
D نقطهای است که معاملهگران موقعیت فروش را اتخاذ میکنند. با این حال همیشه باید به دنبال نشانههایی برای تایید کاهش قیمت بود. حدضرر نیز کمی بالاتر از نقطه ورود قرار داده میشود.
در تمام این الگوها، برخی از معاملهگران به دنبال نسبتهایی بین نسبتهای اشاره شده میگردند، در حالیکه برخی دیگر از افراد فقط به دنبال یکی از آنها هستند.
برای مثال، در بالا اشاره کردیم که موج CD نسبت 1.618 تا 2.24 از AB است، برخی از معاملهگران فقط به دنبال نسبت 1.618 یا 2.24 هستند و سایر اعدادی که مابین این دو نسبت شناسایی الگوی گارتلی است را نادیده میگیرند، مگر اینکه این اعداد به اعداد ذکر شده بسیار نزدیک باشند.
3 – الگوی خفاش (BAT)
الگوی خفاش از لحاظ ظاهری مشابه گارتلی است ولی در اندازه فرق دارد.
قصد داریم الگوی صعودی بت را را شرح دهیم.
یک افزایش قیمت از X تا A رخ داده است، قیمت به نقطه B میرسد که نسبت 0.382 تا 0.5 درصد از موج XA است.
موج BC نسبت 0.382 تا 0.886 از AB محسوب میشود و CD نسبت 1.شناسایی الگوی گارتلی 618 تا 2.618 در امتداد AB است.
نقطه D نسبت 0.886 درصد اصلاحی موج XA خواهد بود و نقطهای است که معمولا معاملهگران به عنوان فرصت خرید از آن یاد میکنند. با این حال معاملهگر همیشه باید به دنبال نشانههای دیگری از افزایش قیمت باشد.
حدضرر نیز کمی پایینتر از نقطه خرید قرار میگیرد.
برای الگوی نزولی (خرسی) معاملهگران اغلب موقعیت فروش را در نزدیکی نقطه D اتخاذ میکنند و حدضرر را کمی بالاتر تعیین مینمایند.
4 – الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی هارمونیک خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیقترین الگوها در نظر گرفته میشود که نقاط بازگشتی بسیار نزدیک با اعداد فیبوناچی را ارائه میکند.
این الگو با الگوی پروانه مشابه است ولی در محاسبات آن تفاوت وجود دارد.
در یک الگوی گاوی (صعودی)، نقطه B یک پولبک با نسبت 0.382 تا 0.618 از موج XA است.
موج BC به اندازه 0.382 تا 0.886 از موج AB محسوب میشود و CD نسبت 2.618 تا 3.618 از موج است. نقطه D امتداد 1.618 موج XA است و در این نقطه موقعیتهای خرید اتخاذ میشود و حد ضرر کمی پایینتر از نقطه ورود تعیین میگردد.
در الگوی خرسی (نزولی) موقعیت فروش در نزدیکی D اتخاذ میشود و حدضرر نیز کمی بالاتر تعیین میگردد.
تنظیم دقیق نقاط معامله
هر الگو، نشاندهنده نقاط بازگشتی احتمالی (اصطلاحا potential reversal zone یا PRZ) است و الزاما بیانگر نقاط دقیق انجام معامله نیست.
زیرا دو پیشبینی متفاوت، تشکیلدهنده نقطه D است. اگر همه نقاط پیشبینی شده در نزدیکی نقطه موردنظر باشند، معاملهگر میتواند در آن محدوده وارد معامله شود.
اگر پیشبینیها گسترده باشند، باید به دنبال نشانههای دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیر موردانتظار بود. اینکار میتواند از طریق یک اندیکاتور دیگر یا با مشاهده تحرکات قیمت حاصل شود.
سخن آخر
هارمونیک تریدینگ یکی از روشهای دقیق معاملهگری بر مبنای ریاضیات است ولی به صبر، تمرین و مطالعه بسیار زیاد درباره این الگوها نیاز دارد.
محاسبات اولیه، صرفا ابتدای راه است. حرکات قیمت که با محاسبات متناسب با الگو همتراز و ردیف نیست باعث نامعتبر شدن الگو شده و میتواند باعث گمراهی معاملهگر شود.
الگوهای گارتلی، پروانه، خفاش و خرچنگ، شناخته شدهترین الگوهای هارمونیک هستند و اغلب معاملهگران آشنا به معاملات هارمونیک، به دنبال این الگوها در نمودارها میگردند.
نقاط ورود و خروج به معامله در نقاط بازگشتی احتمالی انجام میشود که البته باید نشانههایی دیگر از نقاط بازگشت قیمت نیز در نظر گرفته شود. حدضررها نیز در معاملات خرید اغلب پایینتر از نقطه ورود قرار داده میشود و در معاملات فروش، کمی بالاتر از نقطه معامله تعیین میگردد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
معرفی 7 الگوی هارمونیک مهم که همه تریدرها باید با آنها آشنا باشند
میتوان از الگوهای هارمونیک برای تشخیص روند حرکت قیمت و فرصتهای معاملاتی جدید استفاده کرد اما به این شرط که بدانید دقیقاً باید به دنبال چه چیزی باشید. با ما همراه باشید تا با بهترین الگوهای هارمونیک و شیوه استفاده از آنها آشنا شوید.
الگوی هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک، جزء ابزارهای تنظیم استراتژی تردینگ محسوب میشوند و میتوانند به تریدرها کمک کنند که با پیش بینی حرکات آینده بازار، روند حرکت قیمت را مشخص کنند. این الگوها با استفاده از اعداد فیبوناچی الگوهای قیمت هندسی ایجاد میکنند که به تشخیص تغییرات قیمت یا معکوس شدن روند کمک میکنند. تریدرها میتوانند این الگوها را شناسایی کرده و از آنها برای تصمیم گیریهای معاملاتی استفاده کنند.
چندین الگو وجود دارند که میتوانید بین آنها انتخاب انجام دهید و هر کدام برای تشخیص یک نوع خاص از روند مناسب هستند. اما باید دقت داشته باشید که برای دنبال کردن هر الگویی باید به توانایی خودتان برای انجام تحلیلهای تکنیکال اطمینان داشته باشید تا همیشه بهترین و سریع ترین تصمیم را انتخاب کنید.
هفت الگوی هارمونیک مهم
1. الگوی ABCD
الگوی ABCD (یا AB=CD) که از همه الگوها راحت تر است متشکل از سه حرکت و چهار نقطه است. اول، حرکت جنبشی (impulsive) AB، سپس یک حرکت اصلاحی (BC) و بعد یک حرکت جنبشی دیگر (DC) در مسیری مشابه AB ایجاد میشود.
در صورت استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی روی ساق یا لگ AB، ساق BC باید دقیقاً به 0.618 برسد. طول خط CD دقیقاً با خط AB برابر خواهد بود و زمان لازم برای رسیدن نمودار قیمت از A به B باید برابر با زمان لازم برای رسیدن از C به D باشد.
تریدرها میتوانند انتخاب کنند که سفارشات ورود را نزدیک نقطه C قرار دهند که به آن منطقه معکوس شدگی بالقوه (PRZ) گفته میشود یا اینکه صبر کنند تا کل الگو کامل شود و بعد از نقطه D وارد پوزیشن long یا short شوند.
2. الگوی BAT
نام الگوی BAT به دلیل شباهت آن به خفاش انتخاب شده است. الگوی BAT که در سال 2001 توسط اسکات کارنی شناسایی شد، متشکل از المانهای دقیقی است که نقاط PRZ را شناسایی میکنند.
این الگو یک ساق و یک نقطه بیشتر از الگوی ABCD دارد که به آن X میگوییم. اولین ساق (XA) منجر به حرکت اصلاحی BC میشود. اگر حرکت اصلاحی تا نقطه B به اندازه 50 درصد از حرکت اولیه XA باشد، در این صورت احتمالاً با الگوی BAT روبرو هستید.
طول CD باید حداقل به اندازه 1.618 برابر ساق BC باشد و میتواند به 2.618 هم برسد. طول CD نباید کمتر از BC باشد وگرنه الگوی مورد نظر نامعتبر است. نقطه پایانی (D) PRZ را شکل میدهد که این یعنی تریدرها میتوانند پوزیشن لازم را بر اساس معکوس شدن صعودی یا نزولی قیمت باز کنند.
3. الگوی گارتلی
الگوی گارتلی که توسط اچ.ام گارتلی ابداع شده، دو قانون کلیدی دارد:
- اصلاح نقطه B باید به اندازه 0.618 از طول XA باشد.
- اصلاح نقطه D باید به اندازه 0.786 از طول XA باشد.
این الگو شبیه به الگوی BAT است از این جهت که ساق XA منجر به اصلاح BC میشود با این تفاوت که اصلاح نقطه B دقیقاً باید به اندازه 0.618 از XA باشد. معمولاً حد توقف در نقطه X و حد سود در نقطه C تنظیم میشود.
4. الگوی پروانه
الگوی پروانه توسط برایس گیلمور ابداع شد که از ترکیبات مختلف نسبتهای فیبوناچی برای تشخیص اصلاح بالقوه استفاده میکرد. الگوی پروانه از الگوهای نشان دهنده معکوس شدگی روند است که از چهار ساق تشکیل شده یعنی X-A، A-B، B-C و C-D.
مهم ترین نسبت، اصلاح به اندازه 0.786 از ساق XA است. این نسبت مهم، به رسم نقطه B کمک میکند که به نوبه خود منجر به شناسایی PRZ میشود.
5. الگوی خرچنگ
حرکات الگوی خرچنگ که یکی دیگر از الگوهای ابداع شده توسط اسکات کارنی است، از دنبالههای X-A، A-B، B-C و C-D تشکیل شده که به تریدرها امکان میدهد در نقاط اوج یا کف شدید وارد بازار شوند. مهم ترین ویژگی الگوی خرچنگ حرکت XA به اندازه 1.618 است که نشان دهنده شکل گیری PRZ است.
در حالت صعودی، ساق اول وقتی ایجاد میشود که نمودار قیمت به شدت از نقطه X به نقطه A صعود میکند. ساق AB به اندازه 38.2 تا 61.8 درصد از XA اصلاح دارد. معمولاً پس از این شرایط شاهد شکل گیری یک پروجکشن از BC (2.618 - 3.14 - 3.618) هستیم که نشان دهنده محدوده معتبر برای تکمیل الگو و معکوس شدگی احتمالی روند فعلی است.
در خرچنگ نزولی، یک ریزش از نقطه X داریم که بعد از آن نمودار قیمت کمی بالا رفته و بعد دوباره کمی ریزش میکند. در نهایت هم یک ریزش شدید نمودار را به نقطه D میرساند.
6. الگوی خرچنگ عمیق
خرچنگ عمیق کمی با الگوی خرچنگ که قبلاً توضیح دادیم تفاوت دارد. تنها تفاوت این دو الگو از این جهت است که اصلاح نقطه B باید به اندازه 0.886 از حرکت XA باشد و از نقطه X عبور نکند.
پروجکشن BC میتواند بین 2.24 تا 3.618 باشد.
7. الگوی
الگوی کوسه هم که توسط اسکات کارنی ابداع شده، شباهتهایی با الگوهای خرچنگ دارد. این الگو یک الگوی معکوس شدگی با پنج ساقه و نقاط O، X، A، B و X است.
الگوی کوسه باید سه قانون فیبوناچی زیر را برآورده کند:
- برگشت ساق AB باید به اندازه 1.13 و 1.618 از ساق XA باشد.
- ساق BC باید به اندازه 113 درصد از ساق OX باشد.
- ساق CD 50 درصد از فیبوناچی اصلاحی ساق BC را هدف میگیرد.
همه معاملات الگوی کوسه بر اساس نقطه C انجام میشوند و نقطه D به عنوان سطح سود از پیش تعیین شده مورد استفاده قرار میگیرد.
دلیل محبوبیت الگوهای هارمونیک بین تریدرهای فارکس چیست؟
تریدرهای فارکس علاقه زیادی به الگوهای هارمونیک دارند چون این الگوها برای شرایط بلادرنگ بازار فارکس بسیار مناسب هستند. اگر از این الگوها درست استفاده شوند میتوانند به تریدرها نشان دهند که با توجه به تاریخچه دادهها، چه موقع ممکن است شرایط موجود منجر به ریزش قیمت شود.
چگونه الگوهای هارمونیک را تشخیص داده و رسم کنیم؟
نحوه تشخیص و رسم الگوهای هارمونیک بستگی به نوع حرکات (صعودی یا نزولی) دارد. بنابراین با اینکه الگوهای هارمونیک مختلفی وجود دارند، میتوان همه آنها را به طور کلی به دو گروه صعودی (گاوی) و نزولی (خرسی) تقسیم کرد.
فرق الگوهای هارمونیک صعودی و نزولی چیست؟
تریدرهای صعودی (خریداران) معتقدند که بازار به زودی یک حرکت صعودی را تجربه میکند و تریدرهای نزولی (فروشندهها) معتقدند که مسیر پیش رو نزولی است. برای درک تفاوت الگوهای صعودی و نزولی هم این قوانین وجود دارد.
اگر یکسری الگوی هارمونیک نشان دهند که بازار رو به صعود است، تریدرها میتوانند از آن برای ورود به پوزیشن long و سود بردن از صعود استفاده کنند.
اگر تریدرها متوجه شکل گیری الگوی نزولی شدند، وارد پوزیشن short شده و فرض میکنند که سهام یا کالای مورد نظر به زودی سقوط میکند.
آموزش الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک (XABCD) با نام الگوهای تکرار شونده هم شناخته میشوند. این الگوها بر اساس نظریه دانشمند معروف ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی، شکل گرفتهاند. نظریه معروف فیبوناچی همان اعداد طلایی است که به نام خود فیبوناچی نامگذاری شده است. تحلیل تکنیکال نیز با اعداد (نوسانات قیمتی) و الگوهای تکرارشونده سر و کار دارد و تحلیلگران با شناسایی این الگوها و بررسی نوسانات قیمتی، موقعیتهای مناسبی را برای ورود به بازار بورس شناسایی میکنند. جالب است بدانید که استفاده از الگوی فیبوناچی یا همان الگوی هارمونیک XABCD در تحلیل تکنیکال، یکی از روشهای مرسوم و پرطرفدار در میان تحلیلگران است. تلفیق این الگو با روندهای قیمتی، فیبوناچی تریدینگ را پایهگذاری کرده است. با این دستاورد، پیشبینی نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) به راحتی امکانپذیر است. در این مقاله ابتدا به معرفی اجمالی الگوی فیبوناچی میپردازیم و سپس با الگوهای کاربردی معاملاتی آن به صورت مختصر آشنا خواهیم شد.
در ادامه، عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
آشنایی با الگوی فیبوناچی
مبنای الگوهای هارمونیک، دنباله اعداد فیبوناچی است که قاعده کلی آن برابری هر عدد با جمع جبری دو عدد قبل از خود است. برای مثال:
با بررسی روند این دنباله، نسبتهایی به دست میآید که همان نسبتهای اعداد طلایی یا فیبوناچی نامیده میشوند. به عنوان مثال در این دنباله حاصل تقسیم هر عدد بر عدد ماقبل از خود به سمت عدد ۱.۶۱۸ میل میکند که در واقع هر عدد نسبت به عدد ماقبل خود ۰.۶۱۸ افزایش یافته است و از تقسیم هر عدد به دومین عدد قبل از خود نسبت دیگری به دست میآید. اهم نسبتهای به دست آمده عبارتند از: ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ ، ۰.۶۱۸ که نسبت ۰.۶۱۸ به عنوان نسبت طلایی فیبوناچی شناخته میشود. البته عدد ۰.۵ را میتوان حاصل تئوری معروف «داو» دانست که در این الگو نیز وارد شده است.
نسبتهای فوق به مبنای ریاضی و کاربردی در عرصههای گوناگون تبدیل شده است که یکی از کاربردهای رایج آن، استفاده از این نسبتها برای اعتبار بخشیدن به خطوط حمایت و مقاومت در نمودار روند قیمتی سهم است؛ به طوری که در یک روند نزولی، خطوط حمایتی منطبق با نسبت های ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ و خصوصا ۰.۶۱۸ به عنوان خطوط حمایتی محتملتر و در روندهای صعودی سطوح مقاومتی منطبق با نسبتهای مذکور در قالب خطوط مقاومتی معتبرتر محسوب میشوند. با تعیین خطوط روند فرضی که نسبتهای فیبوناچی در آنها صادق است، میتوان نسبت به پیش بینی نقاط پیوت ماژور و پیوت مینور (نقاط شکست و اصلاح روند) و همچنین سایر تحلیلهای درخور اقدام و سطوح حمایتی و مقاومتی را برای روندهای آتی پیش بینی کرد یا اعتبار تحلیل و پیشبینیهای دیگر را مورد ارزیابی قرار داد.
الگوهای هارمونیک (فیبوناچی) معمولا پس از یک افزایش یا کاهش بزرگ به وجود میآید و دارای انواع مختلفی است که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
انواع الگوی فیبوناچی
البته قبل از هر چیز در ابتدا به معرفی الگویی پایه که الگوی مادر نیز نامیده میشود میپردازیم. این الگو به عنوان الگوی AB=CD نام دارد و در دو حالت در نظر گرفته میشوند:
۱/ الگوی Bullish AB=CD
این الگو همان الگوی گاوی یا صعودی است و در آن کفهای قیمتی در محدوده ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و سقفهای قیمتی در محدوده ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ مورد هدف قرار میگیرند.
۲/ الگوی Bearish
این الگو که اصطلاحا به الگوی خرسی یا کاهشی معروف است؛ دارای سقفهای قیمتی در بازه ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و کفهای قیمتی در بازه ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ خواهد بود.
نکته: این الگو سادهترین و ابتداییترین نوع الگوهای هارمونیک است که اشکال متعددی دارد مانند: گارتلی(Gartley)، خفاش (Bat)، پروانه (Butterfly)، خرچنگ (Crab)، کوسه (shark)، سایفر(cypher)، الگوی nen-star، الگوی wolfi wava
این اشکال جزو تکنیکهای تخصصی تحلیل تکنیکال به حساب میآیند؛ لذا پیشنیاز استفاده از آنها، شناخت الگوهای عمومیتر و رایجتر است که در ادامه معرفی میشوند.
۳/ الگوی Retracement
این الگو که میتوان از آن به عنوان رایجترین الگوی هارمونیک یا فیبوناچی یاد کرد، زمانی صادق است که در یک روند شاهد تمایل خطوط به بازگشت از روند یا اصلاح قیمت هستیم و پس از چند مقاومت یا حمایت در برابر بازگشت از روند غالب، مجددا شاهد ادامه سیر قبلی روند خواهیم بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
۴/ الگوی Extension
همانطور که در الگوی Retracement بیان شد، در الگوی فیبو شاهد بازگشت و به عبارتی اصلاح روند و سپس ادامه مسیر خواهیم بود اما گاهی این بازگشت از سطح اولیه خود نیز فراتر رفته که در این حالت شاهد الگوی بازگشت داخلی یا (Extension) خواهیم بود. بنابراین پیشبینی نقاط شکست برای شروع خطوط بازگشتی با طولی بیش از اندازه خط روند قبلی را از نوع الگوهای Extension مینامیم. به عنوان مثال پیشبینی نقطه آغاز یک روند بازگشتی صعودی با طولی معادل ۱.۶۱۸ برابر یک موج نزولی از اهداف استفاده از این ابزار است. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
۵/ الگوی Projection
از این الگو برای تعیین هدف ادامه روند و همچنین پیشبینی مقاومتها در طول مسیر استفاده میشود. علاوه بر این، الگوی Projection روندهای بازگشتی بزرگتر از خط روند قبلی را تشخیص میدهد؛ به این ترتیب که موجهای اصلاحی در طول روند، برای پیشبینی طول موج بازگشتی از اهمیت برخوردار است. به طور مثال با تعیین نقاط (A, B, C) این الگو ما را در پیشبینی نقطه هدف و مقاومتهای مسیر کمک میکند به تصویر زیر دقت کنید:
۶/ الگوی Expansion
ساز و کار این الگو مشابه الگوی projecsion است؛ به گونهای که برخی از تحلیلگران تمایزی میان آنها قائل نمیشوند اما به طور کلی، وجه تمایز آنها در این است که در Expansion به جای بررسی طول موج اصلاحی در یک روند، تنها طول موج رفت روند ملاک سنجش تحلیلگر خواهد بود.
۷/ الگوی Arcs
این الگو با روش شعاعی و عموما با درصدهای ۳۸.۲ ، ۰.۵ و ۶۱.۸، میزان بازگشت و اصلاح روندها را پیشبینی و بررسی میکند به تصویر زیر دقت کنید:
۸/ الگوی Fan یا بادبزن
الگوی Fan براساس زاویه روند غالب، نقاط بازگشت قیمتی را پیشبینی میکند که زاویهها با اندازههای ۳۸.۲، ۵۰ و ۶۱.۸ درجه در این الگو از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. برای درک بهتر به تصویر زیر توجه کنید:
۹/ الگویTime
این الگو خطوط روند را براساس فاصله زمانی آنها مورد سنجش قرار میدهد؛ این الگو یا فاصله ۲ قله را محاسبه و بنا به نسبتهای ۱، ۲، ۳، ۵، ۸ قله (نقطه بازگشتی) بعدی را پیشبینی میکند و یا فاصله کمترین مقدار با بیشترین مقدار را محاسبه کرده و بنا به بازههای ۱، ۲،۳، ۵ و… اقدام به پیش بینی نقاطی با ویژگی مشابه (کمترین و بیشترین فاصله) میکند.
۱۰/ بررسی دقیق الگوی AB=CD
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، الگوی AB=CD به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم میشود.
از این الگو میتوان در کانالهای موازی و ساختارهای کانالیزه بهره بیشتری برد. کانالهای موازی به زبان ساده وضعیتی است که قیمت بین دو خط موازی در حال نوسان را میتوان بررسی کرد و با دیدن حرکت گذشته قیمت میتوانیم روند قیمتی سهم را در روزهای آینده پیشبینی کنیم (همین دو الگوی ساده مبنای سیستمهای معاملاتی بسیار گران قیمت در دهههای گذشته بوده است). در نظر داشته باشید حرکت قیمت همیشه دقیقا بهاندازه AB=CD نیست و گاهی اوقات کمتر است اما بر اساس این الگو میتوان نقاط بازگشتی را شناسایی کرد. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
ویژگیهای الگوی AB=CD
- برابری طول AB و CD
- اصلاح موج BC به میزان ۶۱% و یا ۷۸% فیبوناچی
- اکستنشن موج BC به نسبت ۱۶۱٫۸% و یا ۱۲۷٫۲% فیبوناچی برای تشکیل موج CD
- برابری در میزان زمان تشکیل شدن دو طول CD و AB
- وجود واگرایی بین دو نقطه B و D
نکته: معمولا الگوی AB=CD در اصلاحها اتفاق میفتد و برای معامله در جهت روند اصلی بازار مورد استفاده قرار میگیرد. شکلهای زیر دو مثالی از الگوی AB=CD در دو حالت نزولی و صعودی است.
بررسی الگویAB=CD ایدهال
در این الگو، تشکیل موج CD بهاندازه AB زمان برده است و این دو موج از نظر زمانی یکسان هستند. در این الگو BC میتواند بهاندازه %۶۱٫۸ تا %۷۸٫۶ موج AB را اصلاح کند. در این صورت موج CD میتواند بهاندازه %۱٫۶۱۸ تا %۱٫۲۷ برابر موج BC را در بر بگیرد.
نکته مهم: موازی بودن دو موج AB و CD مهم است. درصورتیکه این دو موج با هم موازی و شیب یکسانی داشته باشند، اعتبار الگو بیشتر است و با قدرت بیشتری عمل میکند.
الگوی AB=CD معکوس
آرایش AB=CD معکوس یک الگوی هارمونیک ادامهدهنده است که در روندهای صعودی و نزولی تشکیل میشود و بیانگر ادامه روند است.
در این الگو، موجهای AB و CD ازنظر زمانی و قیمتی یکسان هستند. این الگو معمولا در یک ساختار کانالیزه از اعتبار بیشتری برخوردار است و بعد از تشکیل موج CD میتوان در جهت روند بدون در نظر گرفتن تریگر وارد معامله شد. به تصویر زیر دقت کنید:
در شکل فوق نمودار شرکت لیزینگ رایان سایپا را مشاهده میکنید که در یک ساختار کانالیزه در حال نوسان است و پس از تشکیل الگوی AB=CD معکوس، روند صعودی سهم ادامه پیداکرده است.
۱۱/ آشنایی با الگوی گارتلی Gartley
الگوی گارتلی یک الگوی چند بعدی و بسیار قدرتمند است که با شناسایی آن میتوان به معاملات سودآوری دست پیدا کرد. این الگو از ۵ نقطه اساسی X ، A، B، C، D تشکیلشده است که موقعیت ویژه هر یک از آنها، از مهمترین شاخصههای شناسایی آن محسوب میشود.
- موج AB حتما باید %۶۱٫۸ از XA را اصلاح کند (میتواند کمی بیشتر هم باشد ولی نباید به %۷۶٫۴ رسیده باشد).
- موج BC میتواند %۳۸٫۲، %۵۰، %۶۱٫۸، %۷۶٫۴، %۸۸٫۶ موج AB را اصلاح کند.
- اکستنشن موج BC از %۱۶۱٫۸ بیشتر نشود (۱۲۷٫۲ یا ۱۴۱٫۴ یا ۱۶۱٫۸) در غیر این صورت یا ناحیه بازگشتی ما بزرگ است و نباید به آن اعتماد کنیم و یا الگو را اشتباه تشخیص دادیم.
حال برای پیدا کردن محدوده پتانسیل بازگشتی (PRZ) به نکات زیر دقت کنید:
- توسعه موج BC باید کمتر از میزان ۱۶۱٫۸٪فیبوناچی باشد.
- حالت رایج اندازهگیری نقطه D در یک AB = CD است.
- میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موجXA ، الزاما ۷۸٫۶% فیبوناچی است.
واگرایی قیمت بین دو نقطه B و D و بررسی اندیکاتورهای تکنیکال مانند اندیکاتور مکدی (MACD) برای تشخیص واگرایی در افزایش احتمال بازگشت قیمت از نقطه D بسیار موثر است به تصویر زیر توجه کنید:
بررسی الگوی گارتلی ایدهآل
در این الگو، نقطه B دقیقاً در ۶۱٫۸٪ موج XA واقع شده است و نقطه C نیز دقیقاً به میزان ۶۱٫۸٪ موج AB است. برای به دست آوردن محدوده بازگشتی به نکات زیر توجه کنید:
- اکستنشن ضلع BC دقیقا میزان ۱۶۱٫۸٪ است.
- حالت رایج اندازهگیری نقطه D در یک AB =CD است.
- میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موج XA الزاماً ۷۸٫۶% فیبوناچی است.
از نکات ارزشمند دیگر در این الگو که به آن ارزش و اعتبار مضاعفی میدهد، وجود AB=CD در داخل این الگو است .همانطور که میدانیم الگوی AB = CD خود به تنهایی الگوی قدرتمندی است و وجود این الگو داخل الگوی گارتلی نوید سیگنال قدرتمندتری خواهد بود.
اهداف الگوی گارتلی
- هدف اولیه این الگو اصلاح ۶۱٫۸% موج CD و پروجکشن ۱۰۰% موج BC است.
- هدف دوم الگو اکستنشن ۱۲۷٫۲% موج CD و پروجکشن ۱۰۰% موج XA است.
حد ضرر الگوی گارتلی
قبل از انجام هر معامله لازم است میزان ریسک آن ارزیابی شود. برای حفظ سرمایه و جلوگیری از ضرر زیاد میبایست قبل از ورود به معامله حد زیان آن تعیین شود. حد ضرر در الگوهای هارمونیک در نقطهای قرار میگیرد که مشخص میشود منطقه بازگشتی الگو درست عمل نکرده است.
نکته بسیار مهم در مورد این الگو این است که به ما دقیقا امکان محاسبه میزان ریسک معامله را میدهد. به این معنی که میتوان با دقت بسیار بالا دقیقا شناسایی الگوی گارتلی نقطه حد ضرر را تعیین کرد. در این روش دقیقا نقطه حد ضرر محاسبه میشود و چون این الگو با درصد خیلی بالایی صحیح عمل میکند و فاصله حد ضرر تا شروع نقطه ورود بسیار کم است (نشانه اعتبار الگو و میزان ریسک خیلی کم) میتوان با حجم بیشتری وارد معامله شد و در صورت تحلیل خطا با ضرر بسیار کمی از معامله خارج شویم.
حد ضرر در الگوی گارتلی باید اندکی فراتر از نقطه X تعیین شود. اگرچه ممکن است قیمت از این نقطه فراتر رود و این قسمت را لمس کند اما در حالت کلی نباید به این ناحیه برسد.
و اما نکته پایانی این است که الگوی گارتلی هر زمان مردود شود (Fail) در اکثر موارد با یک حرکت قوی بازار در جهت عکس مواجه هستیم که این خود میتواند فرصت خوبی باشد که ضرر کوچک قبلی را با معاملهای جدید در جهت روند بازار جبران کنیم. چرا که این الگو زمانی مردود میشود که با حرکتی بسیار قوی مواجه شود (که میتواند برای مثال تأثیر یک خبر ناگهانی باشد) و چون غالبا با حرکت شدید بازار در جهت خلاف سیگنال الگو روبهرو هستیم میتوان مجدد در این جهت معامله خوبی داشت. در این مورد اگر الگوی گارتلی در انتهای موج ۲ الیوت شکلگرفته باشد یعنی بر اساس تئوری الیوت تشخیص بدهیم که این الگو انتهای موج دو را نشان میدهد. بعد از تکمیل الگوی گارتلی، میتوان برای موج ۳ و رشد بزرگ آماده بود.
سخن آخر
همانطور که میدانید، ابزارهای متنوعی برای ارزیابی یا تحلیل روند معملات سهام در بازار بورس وجود دارد. یکی از این ابزارهای معروف و پرکاربرد، «الگوهای هارمونیک» هستند. الگوهای هامونیک XABCD در بستر تحلیل تکنیکال پیشرفته مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند. در این مقاله سعی کردیم به شکل دقیقی به ساز و کار انواع الگوهای هارمونیک در بازار بورس بپردازیم. تحلیلگران با استفاده از این ابزار میتوانند به راحتی روند قیمتی و الگوی حرکتی سهم را در روزهای آینده پیشبینی کنند. پیشنهاد میکنیم برای آشنایی با نحوه استفاده از الگوهای هارمونیک در روند تحلیل سهام، این مقاله را مطالعه کنید.
دیدگاه شما