نتایج تست سلامت 25 بانک
سرویس اقتصادی - بررسی صورتهای مالی سالانه دوره منتهی به اسفند۱۴۰۰ نشان میدهد که بانکهای معدودی عملکرد قابل قبولی از خود به نمایش گذاشتهاند که عمدتا هم در دسته بانکهای خصوصی قرار میگیرند.
به گزارش سرویس اقتصادی برخط نیوز به نقل از فرارو - بررسی صورت های مالی سالانه دوره منتهی به اسفند۱۴۰۰ نشان می دهد که بانک های معدودی عملکرد قابل قبولی از خود به نمایش گذاشته اند که عمدتا هم در دسته بانک های خصوصی قرار می گیرند. مدل «کملز» یکی از مدل های بین المللی است که در سراسر جهان برای سنجش عملکرد بانک ها مورد استفاده قرار می گیرد.
«دنیای اقتصاد» در یک گزارش، عملکرد ۲۵بانک کشور را با مدل «کملز» بررسی کرده است.
بانک ها یکی از مهم ترین نهادهای پولی در دنیا به شمار می روند. در ایران بانک ها به مراتب از حساسیت بیشتری در اقتصاد برخوردارند چرا که محوریت بسیاری از امور اقتصادی به شمار می روند. در نتیجه نوع عملکرد آنها تاثیر بسزایی در عملکرد اقتصادی کشور داشته و عدم سلامت بانک ها می تواند سلامت اقتصاد را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. احسان راکعی، تحلیلگر حوزه پولی و بانکی، عملکرد بانک های ایرانی را بر مبنای مدل ارزیابی «کملز» بررسی و نتیجه محاسبات خود را در کانال شخصی خود منتشر کرده است. در ادامه «دنیای اقتصاد» در مصاحبه با راکعی و به کمک محاسبات وی بر اساس صورت های مالی سال مالی منتهی به اسفند 1400 تلاش کرده وضعیت بانک ها را به کمک برخی اطلاعات ذکرشده در ترازنامه ها سنجیده و در انتها درباره میزان کارآیی این نسبت ها در بانک های ایرانی گفت وگویی داشته است.
شاخص کملز، استاندارد سنجش عملکرد بانک ها
مدل ارزیابی کملز (CAMELS)، مدل استاندارد بین المللی است که به کمک آن تلاش می شود میزان سلامت بانک ها مورد بررسی قرار گیرد. این مدل بانک ها را از طریق شش نسبت گوناگون بررسی و ارزیابی کرده و در نهایت بر مبنای آن می توان میزان سلامت عملکرد بانک را ارزیابی کرد. این نسبت ها شامل نسبت کفایت سرمایه (Capital adequacy)، کیفیت دارایی (Assets quality)، کیفیت مدیریت (Management quality)، وضعیت درآمد (Earning)، نقدینگی (Liquidity) و حساسیت نسبت به ریسک های بازار (Sensitivity to market risk) هستند و نام این مدل نیز از کنار هم قرار گیری این شش نسبت در کنار یکدیگر به دست آمده است.
این مدل برای نخستین بار در سال 1979 با ریسکهای بازار ارز پنج فاکتور توسط شورای آزمون موسسات مالی فدرال (FFIEC) معرفی شد. بعدها مولفه ششم این مدل که همان حساسیت به ریسک های بازار بود به آن اضافه شد. کفایت سرمایه در این مدل از طریق تقسیم سرمایه پایه به مجموع دارایی های یک بانک به دست می آید. نکته حائز اهمیت این است که در محاسبه این نسبت، دارایی ها نسبت به ریسک خود وزن می گیرند و دارایی های با ریسک بالاتر، وزن بیشتری خواهند داشت. منظور از کیفیت دارایی در این مدل، بررسی میزان تسهیلات دارای ایراد مانند تسهیلات غیرجاری و تسهیلات مشکوک الوصول و سهم آنها در کل دارایی های بانک است.
نسبت مطالبات غیرجاری به کل تسهیلات پرداختی (NPL) یکی از مهم ترین مولفه های این بخش از مدل کملز است که هرچه کمتر باشد نشان دهنده سلامت بیشتر دارایی های بانک است. نسبت ارزیابی مدیریت را می توان به صورت ساده این طور تعریف کرد که بانک باتوجه به منابعی که در اختیار دارد، شرایط نیروی کار را چگونه کنترل می کند. برخی از مولفه های این نسبت با کمک ترازنامه قابل بررسی نیست و به اطلاعاتی فراتر از آن بستگی دارد. نسبت ارزیابی درآمد در این مدل به دنبال بررسی میزان عملکرد بانک در استفاده از دارایی ها برای ایجاد درآمد است. نسبت ارزیابی وضعیت نقدینگی به ارزیابی وضعیت بانک در تامین نقدینگی مورد نیاز برای انجام امور آتی می پردازد.
عملکرد بانک ها در حوزه کفایت سرمایه
کفایت سرمایه یکی از مهم ترین نشانه های مولفه های مدل CAMEL است. این نسبت در سال های اخیر یکی از محل های تمرکز نهادهای نظارتی در ایران برای نظارت بر بانک ها بوده است. بر اساس استانداردهای بانک مرکزی، میزان مشخص شده استاندارد برای بانک های داخلی، 8 درصد است. بر اساس محاسبات انجام شده، تنها سه بانک خاورمیانه، کارآفرین و پاسارگاد توانسته اند نسبت کفایت سرمایه خود را بالای استاندارد بانک مرکزی حفظ کنند و دو بانک سینا و ملت نیز در مرز 8 درصد قرار دارند. این درحالی است که به طور میانگین، نسبت کفایت سرمایه در بانک های داخلی حدودا منفی 29 درصد است و در این شرایط، 10 بانک از میان 18بانک مورد بررسی، نسبت کفایت سرمایه مثبت داشته که 5 بانک از این 10 بانک هم نسبت زیر 5 درصد داشته اند. بر اساس این محاسبات، بدترین عملکرد هم در این نسبت متعلق به بانک سرمایه بوده که نسبت کفایت سرمایه منفی 325 درصدی را به ثبت رسانده است.
عملکرد بانک ها در حوزه کیفیت دارایی ها
دارایی تقریبا مهم ترین رکن هر کسب و کاری است اما موضوع دارایی ها به دلیل اینکه منابع اصلی اعتبارات بانکی و پرداخت سود سپرده ها هستند، در این گروه از اهمیت بیشتری برخوردار است و بانک ها ناچارند برای حفظ توان انجام امور خود، دارایی های خود را در شرایط سالمی نگه دارند. یکی از مهم ترین بخش های دارایی های بانک ها مربوط به مطالبات آنها از وام گیرندگان است. در نتیجه هرچه مطالبات سالم تر باشند، دارایی های بانک هم از سلامت بیشتری برخوردار خواهند بود. در وهله اول باید دید که چند درصد از دارایی های بانک ها را تسهیلات اعطایی تشکیل می دهد. در این بخش به طور میانگین حدود 54 درصد از دارایی های بانک ها را مطالبات ناشی از تسهیلات تشکیل می دهد. کمترین نسبت را در این بخش بانک ایران زمین با 12/ 19 درصد به خود اختصاص داده است. پس از این بانک نیز بانک گردشگری با عدد حدودا 23 درصدی قرار دارد.
در سمت دیگر ماجرا، حدود 81 درصد از دارایی های بانک سرمایه را مطالبات تشکیل داده درنتیجه این بانک باید مطالبات خود را بسیار سالم نگه دارد، چراکه ریسک این مطالبات به شدت می تواند دارایی های بانک را تحت تاثیر قرار دهد. مهم ترین نسبت در بحث کیفیت دارایی ها نسبت مانده مطالبات غیر جاری به مانده ناخالص تسهیلات یا NPL است. به بیان بهتر این نسبت نشان می دهد که چند درصد از مطالبات بانک شامل مطالبات غیرجاری می شود. مطالبات غیرجاری در نظام بانکی کشور به سه دسته تقسیم می شوند. دسته اول مطالبات سررسید گذشته است. مطالباتی که 6 ماه از زمان سررسید آنها گذشته باشد در این دسته قرار می گیرند.
دسته بعدی مطالبات معوق است که از تاریخ سررسید آنها بین 6 تا 18 ماه گذشته و زمانی که 18 ماه از زمان سررسید مطالبات غیرجاری بگذرد، این مطالبات در دسته مطالبات مشکوک الوصول قرار می گیرند. به گفته ذبیح الله خداییان، رئیس سازمان بازرسی کل کشور، مطالبات بانکی در خرداد سال جاری حدود 43 هزار میلیارد ریال بوده که از این میزان حدود 5/ 3 هزار میلیارد ریال آن مطالبات غیرجاری بوده است. بر این اساس حدود 4/ 8 درصد از مطالبات بانکی مربوط به مطالبات غیر جاری می شود. بر اساس محاسبات حاصل از صورت های مالی سال 1400، این نسبت در کل صنعت بانکی 69/ 8 درصد بوده است. این موضوع نشان می دهد که نسبت NPL در ایران حدود 2 برابر این نسبت در سطح جهان است.
براساس محاسبات، حدود 9 بانک زیر 8 درصد، دو بانک در مرز 8 درصد و هفت بانک هم نسبت NPL بالای 8 درصد داشته اند. بهترین عملکرد در این حوزه مربوط به بانک خاورمیانه بوده که 57/ 1 درصد از مطالبات آن را مطالبات غیرجاری تشکیل می دهد. پس از این بانک، بانک رسالت با 13/ 2 درصد در جایگاه بعدی قرار دارد. ضعیف ترین عملکرد در این حوزه نیز مربوط به بانک سرمایه بوده که 85 درصد از مطالبات آن را مطالبات غیرجاری تشکیل می دهد. اختلاف بانک سرمایه با بانک بعدی خیلی زیاد است، بانک آینده که در جایگاه دوم ضعیف ترین عملکرد در این حوزه قرار دارد، 23/ 47 درصد از مطالباتش را مطالبات غیرجاری تشکیل می دهد.
همان طور که پیش تر بیان شد، زمانی که 18 ماه از تاریخ سررسید مطالبات غیرجاری بگذرد، در دسته مطالبات مشکوک الوصول قرار می گیرند، بنابراین این دسته از مطالبات از ناسالم ترین گروه مطالبات هستند. در نسبت ذخیره مطالبات مشکوک الوصول به مانده ناخالص مطالبات غیرجاری، باز هم بانک خاورمیانه عملکرد بهتری نسبت به دیگر بانک ها داشته است. در جایگاه بعدی نیز بانک رسالت قرار دارد. اما در انتهای جدول، این بار بانک آینده قرار گرفته است که حدود 21 درصد از مطالبات آن را مطالبات مشکوک الوصول تشکیل می دهد. در جایگاه بعدی نیز بانک دی قرار دارد که 65/ 11 درصد از مطالبات آن شامل مطالبات مشکوک الوصول می شود. میانگین این نسبت در صنعت بانکی کشور 05/ 6 درصد است که بر این اساس 12 بانک زیر مرز 6 درصد و 6 بانک بالای این مرز قرار دارند.
نسبت مطالبات مشکوک الوصول به کل مطالبات غیرجاری نیز از دیگر نسبت هایی است که می تواند سلامت دارایی های بانک را نشان دهد. به عبارت دیگر، هرچه نسبت مطالبات مشکوک الوصول به کل مطالبات کمتر باشد، احتمال بیشتری برای تسویه مطالبات بانک وجود داشته و کمتر احتمال دارد که بانک به مشکل دارایی های موهومی دچار شود. در این حوزه بانک گردشگری با اختلاف عملکرد بهتری نسبت به دیگر بانک ها داشته و حدود 69/ 1 درصد از مطالبات غیرجاری آن را مطالبات مشکوک الوصول تشکیل می دهد. پس از این بانک، بانک پارسیان با نسبت حدود 10 درصدی قرار دارد. بانک سرمایه در این بخش هم ضعیف ترین عملکرد را نسبت به دیگر بانک ها داشته و تقریبا تمام مطالبات غیرجاری این بانک را مطالبات مشکوک الوصول تشکیل می دهد.
از دیگر دارایی های آسیب زا در صنعت بانک ها می توان به دارایی های غیرمولد اشاره کرد. این دارایی ها به طور کلی به دو دسته تقسیم می شود که شامل مطالبات معوق و سرمایه گذاری در دارایی هایی مانند املاک و مستغلات و شرکت ها است. این دارایی ها به دلیل اینکه ضریب نقدشوندگی پایینی دارند می توانند بانک را با مشکل نقدینگی روبه رو کنند. براساس صورت های مالی سال 1400، حدود 12 ریسکهای بازار ارز درصد از دارایی های بانک ها را دارایی های غیر مولد تشکیل می دهد. با توجه به این موضوع، 9 بانک زیر میانگین و 9 بانک هم بالای میانگین قرار دارند. بهترین عملکرد در این حوزه مربوط به بانک ملت است که 26/ 2 درصد از دارایی های آن را دارایی های غیرمولد تشکیل می دهد. بانک گردشگری هم با اختلاف کمی با ثبت عدد 30/ 2 درصدی در جایگاه بعدی قرار دارد. در این حوزه بازهم ضعیف ترین عملکرد مربوط به بانک سرمایه بوده که حدود 90درصد از دارایی های آن را دارایی های غیرمولد تشکیل می دهد. اختلاف این بانک با دیگر بانک ها بسیار زیاد است به طوری که در جایگاه بعدی ضعیف ترین عملکردها، بانک ایران زمین با نسبت 58 درصدی قرار داشته و پس از آن نیز بانک آینده با نسبت 32 درصدی قرار دارد.
ارزیابی کیفیت مدیریت
مدیریت بانک نقش بسزایی در کنترل سلامت بانک دارد. هدف در بررسی کیفیت مدیریت این است که میزان تسلط مدیران بر امور داخلی شرکت و کنترل عوامل مختلف بیرونی باتوجه به عوامل داخلی سنجیده شود. براساس بررسی ها، بهترین عملکرد در حوزه نسبت سرانه میزان سپرده ها بر تعداد شعب مربوط به بانک خاورمیانه بوده است. عدد این نسبت در این بانک حدود 23 هزار میلیارد ریال بوده است. پس از این بانک نیز بانک آینده با نسبت سرانه حدودا 10 هزار میلیارد ریالی قرار دارد. در طرف مقابل هم بانک موسسه مالی و اعتباری ملل قرار دارد که این نسبت در آن بانک عدد یک هزار میلیارد ریالی را ثبت کرده است. در نسبت سرانه مانده تسهیلات اعطایی بر حسب تعداد شعب نیز بانک خاورمیانه باز با عدد حدودا 23 هزار میلیاردی در جایگاه اول جدول قرار گرفته است. در جایگاه بعدی نیز بانک پاسارگاد با سرانه حدود 7 هزار میلیارد ریالی قرار گرفته است.
بررسی وضعیت درآمدهای بانک ها
علاوه بر دارایی ها، درآمد بانک ها نیز در عملکرد امور آتی این نهادهای پولی تاثیرگذار است. در نتیجه میزان بازدهی بانک ها در سود سازی یکی از ارکان اصلی است که می تواند نشان دهنده سلامت عملکرد بانک باشد. یکی از نسبت های مهم در این بخش، نسبت بازده دارایی ها یا ROA بانک است. این نسبت از تقسیم سود سالانه بانک بر کل دارایی های آن به دست می آید. این نسبت بیانگر این است که بانک از دارایی های خود چقدر توانسته سود کسب کند.
میانگین ROA براساس صورت های مالی سال 1400، منفی 23/ 4 درصد بوده است. این موضوع نشان از وضع وخیم بانک ها در بحث درآمدها دارد. زمانی که ROA یک بانک منفی می شود به این معنی است که این بانک نه تنها نتوانسته سودآوری داشته باشد، بلکه زیان هم ساخته است. در نتیجه صورت کسر منفی شده و حاصل عدد منفی به دست آمده است. برهمین اساس می توان دید که پنج بانک دارای میانگین منفی هستند. سه بانک هم نتوانستند به یک درصد برسند و در نهایت بیشترین میزان این نسبت، 5درصد بوده است. محاسبات نشان می دهد موفق ترین بانک در نرخ بازده دارایی ها، بانک پاسارگاد بوده است. در این بین ضعیف ترین بانک در این حوزه هم بانک سرمایه با نسبت منفی 46 درصد بوده است. پس از بانک سرمایه هم بانک ایران زمین با نسبت منفی 16 درصدی قرار دارد.
وضعیت نقدینگی
وضعیت نقدینگی بانک ها مستقیما با شرایط آنها برای سرمایه گذاری و اعطای تسهیلات ارتباط دارد. هرچه وضعیت نقدینگی وخیم تر باشد، امور آتی بانک بیشتر با مشکل مواجه خواهد شد و همچنین این موضوع می تواند بانک را ناچار به استقراض از بانک مرکزی کند که در کشور ما آثار تورمی نه چندان مطلوبی برجای خواهد گذاشت. یکی از نسبت های مهم در این بخش، نسبت وجوه نقد به سپرده هاست. این نسبت بیانگر این است که در زمان سررسید سپرده ها، بانک چه میزان دارایی نقد در اختیار داشته تا بتواند بدهی خود به سپرده گذاران را پرداخت کند. مطابق محاسبات، بانک خاورمیانه در این بخش بیشترین میزان این نسبت را به خود اختصاص داده است. این بانک با نسبت 20 درصدی در صدر جدول قرار گرفته که به این معناست که 20درصد سپرده های خود وجه نقد در اختیار دارد.
پس از این بانک نیز بانک کارآفرین با نسبت 14درصدی قرار دارد. بدترین عملکرد در این بخش نیز به بانک آینده با 07/ 0 درصد اختصاص دارد. از دیگر نسبت های مهم، نسبت مانده خالص تسهیلات به مانده سپرده ها است. استاندارد این نسبت حدود 75 تا 80 درصد است. بانک هایی که نسبت آنها بیش از این استاندارد باشد، در واقع با کسری نقدینگی مواجه خواهند شد. به بیان بهتر به این معنی است که بانک بیش از منابع نقد خود، مصرف داشته است. زمانی هم که نسبت یک بانک کمتر از این میزان باشد به این معنی است که این بانک ها کمتر به تسهیلات دهی مشغول بوده و منابع سپرده گذاران را صرف امور دیگری کرده اند. با این تفاسیر، تنها بانک ملت در محدوده استاندارد قرار دارد. پنج بانک بالای استاندارد مورد نظر قرار داشته که در صدر آنها بانک پاسارگاد قرار دارد.11 بانک هم زیر محدوده استاندارد قرار داشته که بانک ایران زمین کمترین میزان را به خود اختصاص داده است.
آیا این نسبت ها کارآ هستند؟
«دنیای اقتصاد» در ادامه مصاحبه با احسان راکعی به بررسی این موضوع پرداخته که آیا این نسبت ها می توانند درباره عملکرد یک بانک کارآ باشند یا خیر؟ وی در پاسخ به این پرسش گفت که در برخی مواقع، بانک ها به طرق دیگر تلاش می کنند سود خود را افزایش دهند. اما معمولا این سودها از محل هایی شناسایی می شوند که کارآیی چندانی برای بانک ندارند. برای مثال می توان به نتیجه معاملات ارزی یا سود تسعیر ارز بانک ها اشاره کرد. در این حالت، بانک ها دارایی های غیرجاری خود را با کمک تسعیر ارز افزایش داده و از محل آنها سود شناسایی می کنند. یکی دیگر از مسیرهایی که بانک ها از آن استفاده می کنند، امهال تسهیلات است. امهال به معنای مهلت دهی به فرد بدهکار است تا بتواند اقساط خود را پرداخت کند. در این حالت بدهی های غیرجاری در ترازنامه را به بدهی های جاری تبدیل کرده و همین موضوع موجب می شود که بدهی های غیرجاری خود را در نسبت هایی مانند NPL نشان ندهند.به عقیده وی، به طور کلی می توان گفت این نسبت ها در برخی بخش ها کارآیی دارند، اما در نهایت آنچه کارآیی بانک را نشان می دهد بیشتر در دفاتر خود بانک ها بروز پیدا می کند که البته به بخش زیادی از آنها دسترسی وجود ندارد.
هر آنچه که باید در مورد ارز دیجیتال تتر بدانید
ارز دیجیتال تتر را می توان نوعی استیبل کوین دانست که از سقوط قیمت دارایی معامله گران در بازار ارزهای دیجیتال جلوگیری می کند.
ارز دیجیتال تتر (TETHER) در واقع نوعی استیبل کوین بوده که مبادله آن در بازار رمزارزهای دنیا، بسیار رایج است. استیبل کوین ها با قیمت ثابت خود از هر گونه نوسانات شدید در بازار ارزهای دیجیتال جلوگیری می کنند. به همین جهت معامله گران می توانند با تبدیل ارزهای دیجیتال خود به USDT مانع از سقوط قیمت دارایی شان شوند. در ادامه مقاله با ما همراه باشید تا اطلاعات جامعی را در مورد تتر و نحوه خرید و فروش تتر آن در اختیارتان قرار دهیم.
آشنایی با ارز دیجیتال تتر:
ارز دیجیتال تتر یک کوین پایدار بوده که به یک ارز واقعی نظیر: دلار آمریکا وابسته است. هر USDT معادل با یک دلار است. در حال حاضر، USDT را می توان محبوب ترین استیبل کوین در بازار رمزارزها دانست که در مقایسه با بیت کوین، اتریوم و ریپل به جایگاه بالاتری دست یافته است. معامله گران با استفاده از تتر می توانند به دو هدف اصلی خود دست یابند:
- جلوگیری از سقوط ارزش دارایی ها به دلیل ثابت نگه داشتن وضعیت بازار ارزهای دیجیتال
- جابجایی بسیار آسان پول به صورت دلار در صرافی ها
علاوه بر موارد ذکر شده می توان به راحتی USDT را به کیف پول های دیجیتالی، انتقال دهید. مجموعه این ویژگی ها باعث شده که این ارز دیجیتال برای معامله گران بسیار محبوب باشد. تتر برای اولین بار در سال 2014 توسط شرکت آیفینکس به بازار ارزهای دیجیتال عرضه شد. 5 سال بعد، یک استیبل کوین دیگر با نام TETHER GOLD با پشتوانه طلا توسط همین شرکت وارد بازار شد. شاید برای بسیاری از ریسکهای بازار ارز خوانندگان جای سوال باشد که ثابت بودن قیمت این ارز به چه دلیل است. جهت پاسخگویی به این سوال باید بگوییم که در ازای تولید هر واحد تتر، یک دلار آمریکا در خزانه بانکی نگهداری شده تا به عنوان پشتوانه این ارز دیجیتال عمل نماید. به عبارتی عرضه تتر به میزان تقاضا بستگی داشته و با توجه به این موضوع، واحدهای USDT جدید به بازار عرضه خواهند شد. از آنجایی که USDT از بلاک چین اختصاصی برخوردار نبوده، تراکنش های آن بر روی بلاکچین های دیگر رمزارزها، اجرا می شود.
خرید و فروش تتر به چه صورتی انجام می شود؟
امروزه، تعدادی زیادی از شرکت ها و سازمان های بزرگ، فرایند امور مالی خود را از طریق ارز دیجیتال تتر انجام می دهند. تعداد این شرکت ها روز به روز در حال افزایش است. علاوه بر این، صرافی های داخل و خارج از کشور از USDT حمایت کرده اند. زیرا آنها به خوبی آگاه هستند که خرید و فروش تتر بهترین روش ریسکهای بازار ارز سرمایه گذاری جهت کسب سود به شمار می رود.
· خرید USDT:
خرید USDT به دو روش امکان پذیر بوده که شما می توانید با در نظر گرفتن ویژگی های هر کدام از آنها جهت خرید این ارز دیجیتال اقدام نمایید.
- خرید از سایت ها و صرافی های معتبر: خرید تتر از سایت ها و صرافی های معتبر یکی از روش هایی بوده که کاربران می توانند از آن استفاده نمایند. با یک جستجوی ساده در اینترنت می توان با تعداد زیادی از سایت های ایرانی ارز دیجیتال آشنا شد. با عضویت و احراز هویت در این سایت ها می توان عملیاتی نظیر: شارژ حساب با پرداخت پولی، ورود به بازار و خرید مقدار دلخواه و همچنین دریافت تتر در کیف پول داخلی صرافی را به راحتی انجام داد.
نکته: در نظر داشته باشید که در صورت مراجعه به سایت ها و صرافی های پیشرفته باید تتر ها را با قیمت تعیین شده، خریداری نمایید. اما بعضی صرافی های داخلی و خارجی وجود داشته که می توانید با قیمت تتر پیشنهادی، جهت خرید اقدام نمایید. از جمله صرافی های خارجی جهت خرید ارز با قیمت پیشنهادی می توان به بابیننس و کوینکس اشاره نمود.
- خرید بدون احراز هویت: این روش را به آن دسته از افرادی که نمی خواهند مشخصات آنها در سایت ثبت شود، توصیه می کنیم. این دسته از کاربران می توانند با جستجو در کانال های تلگرام و اینستاگرام با افرادی که تمایل به فروش تتر دارند، ریسکهای بازار ارز آشنا شوند. در این روش فرد خریدار با نصب یک کیف پول دیجیتال، مبلغ مورد نظر ریالی را به کیف پول دیجیتالی فروشنده واریز خواهد کرد. البته توصیه ما به شما این است که از خرید تتر از اشخاص حقیقی، پرهیز نمایید. زیرا امکان کلاهبرداری در این روش وجود دارد.
· فروش USDT:
فروش تتر از طریق سایت ها و صرافی های معتبر به راحتی امکان پذیر است. شما می توانید با عضویت در سایت، درآمدهای ارزی خود را به فروش رسانده و آنها را به ریال تبدیل نمایید. این کار با تکمیل فرم موجود در سایت و ثبت درخواست فروش USDT انجام می شود. با فروش تعداد USDT مورد نظر می توان معادل ریالی آن را در کیف پول، دریافت نمود.
نتیجه گیری:
تتر را می توان نوعی استیبل کوین دانست که در اکوسیستم ارزهای دیجیتال نقش بسیار مهمی را ایفا می کند. عملکرد فوق العاده این ارز دیجیتال و ارزش بالای بازار آن نسبت به ارزهای دیجیتال دیگر، قابل قیاس نخواهد بود. از جمله مهمترین مزایای استفاده از USDT می توان به حفظ قیمت دلاری در نوسانات شدید بازار ارزهای دیجیتال اشاره نمود. یکی از مطمئن ترین روش ها جهت خرید و فروش تتر، مراجعه به سایت ها و صرافی های معتبر می باشد. در این راستا، تترفا به عنوان یکی از بهترین صرافی های آنلاین در سطح کشور بوده که از لحظه ورود به بازار رمز ارز توانسته مهمترین گام خود را جهت شفافیت سازی قیمت لحظه ای تبادل تتر بردارد. این مجموعه تمام تلاش خود را کرده که چهارچوب فعالیت خود را بر پایه موارد زیر استوار سازد.
- بهبود سرعت تبادلات و خدمات خود
- حفظ امنیت مبادلات ارزهای دیجیتال در بالاترین سطح
مجموعه تترفا تمام تلاش خود را بر سرعت بخشیدن به جریان تبادلات خود انجام داده تا بتواند بهترین خدمات را در زمینه تسویه آنی تتر، تسویه ریالی فوری، پشتیبانی 24 ساعته و احراز هویت 10 دقیقه ای را به کاربران خود ارائه دهد. با مراجعه به سایت تترفا می توانید عملیات خرید و فروش تتر را، مطمئن انجام دهید. در این مقاله سعی نموده ایم تا تمام اطلاعات کاربردی در مورد USDT و شرایط خرید و فروش آن را در اختیارتان قرار دهیم. امیدواریم که از مطالعه این موضوع جذاب، نهایت استفاده را برده باشید.
نسبت ریسک به سود در معاملات ارزهای دیجیتال
این روزها که بیت کوین هر لحظه رکورد جدیدی خلق میکند و بازار بیش از همیشه برای خریداران خرد جذاب شده است، توجه به مسئله نسبت ریسک به سود در معاملات بسیار اهمینت دارد. نسبت ریسک به سود در معاملات در واقع فرمولی است که شما با به کار گیری آن میتوانید کف سود و ضرر خود را در هنگام ترید ارز دیجیتال مشخص کنید.
چه اهل معاملات روزانه باشید و چه اهل نوسان گیری چند مفهوم اساسی در مورد بازار وجود دارد که باید آنها را یاد بگیرید و کامل درک کنید. این مفاهیم اساس درک شما از بازار را شکل میدهند و پایهای برای هدایت فعالیتهای تجاری و تصمیمات شما میشوند. اگر این مفاهیم را بلد نباشید در نهایت ضرر خواهید کرد. از جمله این مفاهیم نسبت ریسک به سود است.
نسبت ریسک به سود یا نسبت ریسک (Risk) به ریوارد (Reward) روشی است که با استفاده از آن تریدرها تلاش میکنند، بیشترین سود ممکن را با کمترین ریسک ممکن به دست بیاورند. شاخص نسبت ریسک به سود نقشه راه شما برای خرید یک ارز دیجیتال یا فروش آن را مشخص میکند. این شاخص همچنین محتوای سبد دارایی شما را نیز تعیین میکند.
بنا بر تعریف اینوستوپدیا (Investopedia) “نسبت ریسک به پاداش نشان دهنده سود احتمالی یک سرمایهگذار در برابر هر دلاری است که سرمایهگذاری میکند.”
مفهوم کلی نسبت ریسک به سود در معاملات
پیش از این که نسبت ریسک به سود در معاملات را در معاملات ارزهای دیجیتال بررسی کنیم، نگاهی کلیتر به این مفهوم و شاخص مهم میکنیم.
نسبت ریسک به سود، سود احتمالی یک سرمایهگذاری را برای یک سرمایهگذار مشخص میکند. بسیاری از سرمایهگذاران از نسبت ریسک به سود برای مقایسه بازده مورد انتظار سرمایهگذاری با میزان ریسکی که باید برای به دست آوردن این سود متحمل شوند، استفاده میکنند. به مثال پیش رو توجه کنید. یک سرمایهگذاری با نسبت ریسک – پاداش ۱ به ۷ نشان میدهد که یک سرمایهگذار حاضر است با احتساب درآمد ۷ دلاری خود، ۱ دلار ریسک کند. متناوباً، نسبت ریسک – پاداش ۱ به ۳ نشان میدهد که یک سرمایهگذار در صورت سرمایهگذاری ۱ دلار میتوان انتظار دریافت ۳ دلار را داشته باشد. تریدرها غالباً از این روش برای برنامه ریزی برای معاملههای خود استفاده میکنند.
نسبت ریسک به سود در معاملات چگونه کار میکند؟
در بسیاری از موارد استراتژیستهای بازار نسبت ریسک به پاداش ایده آل برای سرمایهگذاریهای خود را تقریباً ۱ به ۳ یا سه واحد بازده مورد انتظار برای هر واحد ریسکی که کنند ارزیابی میکنند. سرمایهگذاران میتوانند ریسک به پاداش را با استفاده از سفارشهای استاپ لاس (stop-loss) به صورت مستقیمتری مدیریت کنند.
استاپ لاس یا حد ضرر یکی از عواملی است که زمان خروج شما را از یک بازار مالی مشخص میکند. برای مشخص شدن حد ضرر بهتر است مثالی از بازار سهام بزنیم. فرض کنید شخصی سهامی را در قیمت ۱۰۰ تومان خریده است. او بر اساس اطلاعات خود و تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال تصمیم میگیرد این سهام را با رسیدن به قیمت ۱۲۰ تومان بفروشد. این قیمت حد سو است. با این همه خرید و فروش سهام همیشه با سود همراه نیست. در نتیجه شخص برای تصمیم میگیرد اگر قیمت سهمش به ۸۰ تومان رسید آن را بفروشد. این عدد حد ضرر است.
بازار ارزهای دیجیتال هم وضعیت مشابهی دارد. شما وقتی بیت کوین را روی ۲۰ هزار دلار میخرید تصمیم میگیرید در صورت رسیدن به ۱۸ هزار دلار از آن خارج شوید. اما چطور باید حد ضرر را مشخص کرد؟ حد ضرر را سرمایه، میزان ریسک پذیری، اهداف شما و الگویها تکنیکال معین میکنند. به طور مثال اگر شما دنبال خرید و فروش شش ماهه بیت کوین باشد حتی با نصف قیمت شدن هم آن را نمیفروشید.
نسبت ریسک به پاداش به سرمایهگذاران کمک میکند ریسک خود را برای از دست دادن پول در معاملات مدیریت کنند. اگر یک تریدر نرخ سودی زیر ۵۰ درصد داشته باشد، در صورت گذر زمان میتوان متحمل ضرر شود. در این شرایط حتی چند معامله سودآور هم راه گشا نخواهد بود. نسبت ریسک به پاداش تفاوت بین نقطه ورود به ترید و نقطه خروج از آن را مشخص میکند. در بسیاری از موارد تریدرها با مشخص کردن حد ضرر اتوماتیک، به کارگزاری خود اجازه فروش یک سهم یا یک ارز خاص را در هنگام رسیدن به حد ضرر میدهند.
ریسک کثیف
ریسک کثیف ریسکی پنهان است. اساساً، این خطر توسط وام گیرنده یا سرمایهگذار کاملاً درک نشده یا به شکلی از او پنهان شده است. برای درک این موضوع میتوان به برخی شکایتهای از ارزهای دیجیتال اشاره کرد. خریدار در حالی که فکر میکند نسبت ریسک به سود در معاملات را درست محاسبه کرده از ماجراهای پشت پرده ارز خبر ندارد. این ریسک میتواند سرمایه شما را یک شبه نابود کند.
ریسک تمیز
ریسک تمیز یا شفاف ریسکی است که تریدر به طور کامل از آن مطلع است و آن را وارد معادلات مالی خود میکند. به عنوان نمونه در دنیای ارزهای دیجیتال برخی مکانیسمهای وام دهی، استخر کم ریسک و پر ریسک دارند.
ریسک و ریوارد در دنیای ارزهای دیجیتال
در دنیای ارزهای دیجیتال مثل دیگر بازارهای مالی ریسک مساوی با قیمت کالا منهای حد ضرر برابر است. سود هم برابر قیمت ارز منهای حد سود (profit target) است.
آن چنان که گفته شد و دیدید محاسبه نسبت ریسک به ریوارد کاری ساده و بسیار ملموس است. تنها کافی است شما حداکثر ریسک را بر سود خالص خود تقسیم کنید. برای این کار کافی است نقطه ورود خود، میزان سود مد نظر و حد ضرر را تعیین کنید. با تعیین نقطه خروج و ورود به بازار شما میتوانید نسبت ریسک به سود را محاسبه کنید. هر چه نسبت به دست آمده پایینتر باشد، سود به دست آمده برای هر واحد بیشتر خواهد بود.
تعیین همین چند مسئله ساده باعث میشود تا سود شما تضمین شده باشد. تریدر حرفهای ارز دیجیتال پیش از ورود خود به هر معاملهای این اعداد را مشخص میکند و بعد وارد معامله میشود. در مقابل مبتدیها ابتدا وارد معامله میشوند و بعد به فکر حد ضرر میافتند، اما در این کار ناکام میمانند. اما چرا؟ چون اسیر هیجانات و موجها و نوسانهای شدید بازار میشوند و در چشم به هم زدنی سرمایه خود را از دست میدهند. توجه کنید حد ضرر ابداً نباید به طور تصادفی تنظیم شود. بلکه باید در نقطهای تنظیم شود که نشان دهد پیش بینی اولیه تریدر اشتباه بوده است.
باید بدانید بسیاری از تریدرها چه در بورس و چه بازار ارزهای دیجیتال نسبت ریسک به سود در معاملات را به صورت معکوس انجام میدهند و در عوض در عوض نسبت ریوارد به ریسک را محاسبه میکنند. شاید فکر کنید این کار محصول یک خطای محاسباتی است، اما این چنین نیست. برخی این روش را کارآمدتر و آسانتر ارزیابی میکنند. در این روش تنها فرمول ریسک به ریوارد معکوس میشود. در صورت کار با این فرمول باید دقت نظر کافی داشته باشید.
یک مشکل دیگر این است که تریدرها نسبت ریسک به پاداش مشخصی به صورت پیش فرض در ذهن دارند. در این وضعیت تریدر توان تحلیل خود را از دست میدهد و با یک پیش فرض ذهنی دست به خرید و فروش میزند. به عنوان مثال، تردید در ذهن خود به دنبال این است که در نهایت ۵ درصد ریسک کنند تا ۳۰ درصد سود به دست آورد. در این وضعیت تریدر در هر نقطهای که وارد معامله شود حد ضرر ۵ درصدی برای آن تعیین میکنند و حد سود را ۳۰ درصد بالاتر قرار میدهند. این وضعیت در نگاه اول منطقی به نظر میرسد و حتی میتواند به صورت شانسی سودزا هم باشد. اما باید توجه داشت در بازار ارزهای دیجیتال این کار میتواند یک خطای مرگبار باشد.
محدودیت نوسان قیمت در بورس و فرابورس ایران حداکثر مثبت ۵ درصد و حداقل منفی ۵ درصد است. این به این معناست که شما در یک روز نمیتوانید بیش از یک مقدار مشخص ضرر کنید. ماجرای بازار ارزهای دیجیتال اما متفاوت است. یک ارز دیجیتال به راحتی میتواند در یک روز چند ده درصد سود یا ضرر بدهد. در نتیجه ورود با پیش فرض به بازار میتواند سرمایه شما را به باد دهد.
آیا معملاتی با ریسک پایینتر بهتر هستند؟
با توصیفاتی که تا اینجا شده است احتمالاً شما هم با خود گفتهاید که باید به سراغ ارزهایی با ریسک پایین رفت. در یک نگاه ساده هر چه ریسک کمتر باشد ضرر کمتر است. ضرر کمتر هم میتواند نوید دهند سود بیشتر باشد. در نتیجه این طور به نظر میرسد معاملاتی که نسبتهایی با ریسک پایین ۰.۱ و ۰.۲ دارند بهتر باشند، اما ضرورتاً این چنین نیست.
همچنین شما میتوانید با قرار دادن حد سود خود در نقطهای دورتر از نقطهای که ارز را در آن خریدید هر معاملهای را جذابتر جلوه دهید. اما آیا این حد سود محقق شدنی است؟ تا چه حد امکان دارد ارز دیجیتال منتخب شما پیش از رسیدن به حد ضرر به آن حد سود مورد نظر شما برسد؟
در نتیجه شما باید بین حد سود و ریسک خود نسبتی منطقی و درست برقرار کنید. یک معامله میتواند ریسکی به شدت پایین داشته باشد، اما عملاً هیچگاه به حد سود مورد نظر شما نرسد. این برای بازاری که پرچمداری مثل بیت کوین و آلت کوینهایی پرسود دارد به معنای ضرر است.
بیشتر معاملهگران کوتاهمدت، نسبتهای ریسک به پاداش خود را عددی بین ۱.۰ و ۰.۲۵ در نظر میگیرند، اما میتوان اعدادی متفاوت نیز یافت. در نظر داشته باشید چه تریدر کوتاه مدت نوسانی باشید چه بلند مدت نسبت ریسک به پاداش بزرگتر از ۱.۰ چندان مناسب نیست. این عدد به این معنا است که شما همان قدر که احتمال یک سود ۱۰ درصدی را دارید، احتمال یک ضرر ۱۰ درصدی هم دارید. در بازار پر هیجانی مثل ارز دیجیتال ضرورتی وجود ندارد وارد چنین معامله ناخوشایندی شوید.
مثالهایی از نسبت به ریسک و سود در بازار ارزهای دیجیتال
نسبت ریسک به سود در معاملات ارزهای دیجیتالی به طور کلی از همان اصول کلی این مفهوم در دیگر بازارهای مالی پیروزی میکند. برای درک بهتر این مفهوم در بازار ارزهای دیجیتال مثال زیر را در نظر بگیرید.
یک تریدر ۱۰۰ کوین Alt را با ۲۰ دلار خریداری میکند و برای جلوگیری از ضرر و زیان بیش از ۵۰۰ دلار سفارش توقف ضرر را با ۱۵ دلار ثبت میکند. این یعنی اگر قیمت هر کوین به زیر ۱۵ دلار رسید صرافی باید کوینها را بفروشد. همچنین فرض کنید این تاجر معتقد است که قیمت Alt طی چند ماه آینده به ۳۰ دلار خواهد رسید. در این حالت، معامله گر حاضر است ۵ دلار برای هر کوین ریسک کند تا سود ۱۰ دلاری آن را به دست آورد. از آنجا که معامله گر میخواهد دو برابر مبلغی را که به خطر انداخته است به دست آورد نسبت ریسک به پاداش ۱ به ۲ است.
شاید یک سرمایهگذار ترجیح میدهد برای یک سرمایهگذاری مشخص نسبت ۱ به ۵ (پنج واحد بازده مورد انتظار برای هر واحد ریسک اضافی) را در نظر بگیرد. این عدد نسبت ریسک به پاداش و استاپ لاس ریسکهای بازار ارز را عوض میکند. در این وضعیت سرمایهگذار باید آماده ضرر بیشتری هم باشد.
اجازه بدهید کمی مثال معاملاتی بالا را تغییر دهیم. فرض کنید یک سرمایهگذار به جای ۱۵ دلار، حد ضرر را ۱۸ دلار تعیین کرده است. اگر حد سود همچنان ۳۰ دلار باشد، آنها حتماً میزان کمتری ضرر میکنند. با این همه به خاطر نسبت نزدیکتر بودن حد ضرر به قیمت هدف احتمال دریافت نتیجه میتواند کمتر باشد.
ریسک بالاتر سود بیشتر؟
معمولاً مردم میگویند “هرچه ریسک بیشتر باشد، سود بالقوه نیز بالاتر خواهد بود”. اما شاید جمله دقیقتر این باشد که: “هرچه ریسک بیشتر باشد، سود بالقوه بیشتر است و احتمال کمتری برای رسیدن به آن سود وجود دارد”. یادآوری و فهم این جمله آن هم در روزهای داغ بازار ارزهای دیجیتال بسیار مهم است. امروز نه تنها شما به سرمایهگذاری در اتریوم و بیت کوین تشویق میشوید بلکه آلت کوینها هم گزینههای جذابی به نظر میرسند. دوستان شما تأکید میکنند که ریسک کردن بر سر یک آلت کوین خاص ارزش دارد. اما خوب فکر کنید، آیا واقعاً این طور است؟
برای درک کامل این رابطه ، باید بدانید که شخص شما تا چه اندازه تاب و تحمل ریسک کردن را دارد. هنگامی که تصمیم میگیرید پول خود را در هر آلت کوینی خطرناک از بیت کوین یا اتریوم سرمایهگذاری کنید بدانید که با خطرهای زیر مواجه هستید.
از دست دادن اصل پول: شاید با یکه تازی بیت کوین این حرف را اغراق آمیز بدانید. با این وجود در بازار که هر کس میتواند توکن خود را عرضه و اقدام به جذب سرمایه کند، هر ارز دیجیتالی به معنای واقعی کلمه میتواند به صفر دلار برسد.
عقب ماندن از تورم: ممکن است ارزش سرمایهگذاریهای شما کندتر از قیمتهای واقعی باشد. به عبارت دیگر، ممکن است در مقابل دلار آمریکا یا بیت کوین ضرر کنید. همه ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین و اتریوم نیستند.
هزینههای جانبی بالا: همهی ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین و اتریوم وضعیت روشنی ندارد. هزینه تراکنش یک ارز دیجیتال میتواند رسماً سود شما را با خطر تهدید کند.
در انتها باید بدانید نسبت ریسک به سود در معاملات در ترکیب با سایر نسبتهای مدیریت ریسک، مانند نسبت برد/باخت (win/loss ratio) محاسبه میشوند و شما به هیچ وجه نباید این مسئله را ساده بگیرید. فرمول ریسک به ریوارد ساده است، اما محاسبه عقلانی، به دور از هیجان و دقیق آن دشوار است.
این نوشته در عمومی ارسال شده و با risk vs reward، ریسک به ریوارد، نسبت ریسک به سود برچسب گذاری شده است.
فلزیها منتظر صعود با فروکشکردن تورم
دنیای معدن- راضیه احقاقی : فلزات غیرآهنی در بازارهای جهانی با سیگنالهای کاهش تورم در شرق و غرب،کاهش موجودی فلزات در انبارهای بورسی و افت شاخص دلار آمریکا گران میشوند. میزان موجودی نیکل، مس، آلومینیوم و روی در انبارهای بازارهای بزرگ بورسی در دنیا حدود ۵۰درصد کمتر از میانگین پنجساله قرار دارد.
به گزارش دنیای معدن، این موضوع پتانسیل ایجاد جهش قیمتی در بازار این فلزات را به همراه دارد؛ اما در شرایطی که دنیا با واهمه از بروز رکود اقتصادی مواجه است، از اثرگذاری این داده بر بازارها خبری نیست. در این شرایط، اگر دادههای تورمی در غرب مطابق انتظارت مصرفکنندگان کاهشی اعلام شده و فدرالرزرو از میزان سیاست انقباضی خود بکاهد، میتوان انتظار داشت که سیگنال افت موجودی زمینه رشد نرخ فلزات در بازارهای جهانی را فراهم کند.
فلزات پایه گران میشوند؟
فلزات غیرآهنی ظرف دوروز ابتدایی هفته در بازارهای جهانی گران شدند؛ به نحوی که اواسط روز سهشنبه سیزدهم سپتامبر در معاملات بورس فلزات لندن مس توانست مجددا به کانال 8هزار دلاری صعود نرخ داشته باشد، آلومینیوم پس از 10روز کانال 2هزار و 300دلاری را پس گرفت، نیکل با قیمت 24هزار و 290دلار که اوج قیمت 70روز اخیر این فلز بود معامله شد، روی به بیشترین نرخ پس از ابتدای سپتامبر بازگشت، سرب و قلع نیز بازده قیمتی مثبتی را برای معاملهگران رقم زدند. تضعیف ارزش دلار آمریکا و خروج سرمایه از بازار ارز، کاهش انتظارات تورم مصرفی در ایالاتمتحده آمریکا و انتشار دادههای مثبت تورمی از اقتصاد چین در هفته گذشته و وعده دولت این کشور برای حمایت از اقتصاد، مهمترین دلایل بازگشت بهای فلزات به مسیر رشد ظرف روزهای اخیر بوده است.
در حالی ظرف روز ابتدایی هفته جاری بر نرخ فلزات پایه در بورس فلزات لندن و معاملات آتی کامکس (بورس آمریکا) افزوده شد که بازارهای چین تعطیل بودند؛ اما این تعطیلی و فروکش کردن تقاضای چینیها در بازار نتوانست مانع عقبگرد قیمتی در سایر بازارهای دنیا شود. نبود تقاضا از سوی چینیها در بازارهای جهانی به دلیل تعطیلات جشنواره نیمهپاییز در این کشور رقم خورد، این تعطیلات هر سال در پانزدهمین روز ماه هشتم چینی برپا میشود که امسال تاریخ میلادی آن برابر دهم تا دوازدهم سپتامبر بود.
کاهش موجودی فلزات، مانع کنترل نرخ میشود
میزان موجودی اغلب فلزات غیرآهنی در نرخی کمتر از متوسط پنجساله آن قرار دارد. دادههای موسسات مختلف معتبر بینالمللی از این امر حکایت دارد که در شرایط کنونی، میزان موجودی نیکل در انبارهای بازارهای اصلی سرمایه در دنیا حدود 70درصد کمتر از میانگین موجودی در پنجسال اخیر است. همچنین میزان موجودی مس در نرخی کمتر از 55درصد متوسط پنجساله قرار دارد، میزان موجودی آلومینیوم به حدود 50درصد کمتر از متوسط پنجساله رسیده است، روی نیز با کاهش حدود 40درصدی موجودی نسبت به میانگین پنجساله مواجه است. کفنشینی موجودی فلزات در انبارهای بورسی دنیا سیگنالی موثر در جهت رشد قیمت این فلزات بهشمار میرود. البته با وجود این سیگنال مهم افزایشی، اغلب فلزات با نرخی کمتر از نرخ فروش یکسال اخیر خود به فروش میروند. درواقع واهمه از بروز رکود اقتصادی در دنیا و کاهش تقاضا مانع از آن شده است تا این سیگنال افزایشی بتواند تاثیر خود را بر بازارها برجای بگذارد؛ هر چند ریسک کمبود عرضه همچنان بر بازار فلزات صنعتی سنگینی میکند و این موضوع پتانسیل ایجاد جهش قیمتی در این بازارها در صورت ایجاد جریان مثبت افزایشی در بخش تقاضا را دارد.
تضعیف دلار؛ حامی رشد نرخ کالاهای پایه
ایجاد جریان افزایشی در نرخ دلار آمریکا ظرف ماههای اخیر از مهمترین دلایل عقبگرد قیمت دلاری این محصولات در بازارهای جهانی بود. افزایش چندمرحلهای نرخ بهره از سوی فدرالرزرو در سالجاری میلادی زمینه صعود شاخص دلار آمریکا را فراهم کرد و سرمایهگذاران را از بازارهای پرریسک همچون کامودیتیها فراری داد. در روز سیزدهم سپتامبر، شاخص دلار آمریکا در محدوده 77/ 107واحد نوسان دارد که اگرچه این رقم نسبت به میانگین ارزش شاخص دلار آمریکا در بازه بلندمدت 10ساله بیشتر است، اما این شاخص در حال فاصله گرفتن از رکورد قیمتی 20سال اخیر خود است که ششم ماه سپتامبر برای آن به ثبت رسید. در ششم سپتامبر شاخص دلار آمریکا توانست تا 2/ 110واحد صعود کند و در قله 20سال اخیر خود بایستد. این موضوع با ایجاد تمایل به خرید دلار میان سرمایهگذاران، زمینه عقبگرد قیمتی در بازارهای مالی و کالایی را فراهم کرد. البته شاخص دلار نتوانست برای زمانی طولانی در کانال 110واحدی جا خوش کند و ظرف روزهای اخیر تا 7/ 107واحد عقب نشست. اگرچه همچنان این شاخص نسبت به میزان آن در بلندمدت بالاتر است؛ اما عقبنشینی آن از رکورد 20سال اخیر خود فرصتی برای ورود سرمایه به بازارهای مالی و کالایی و رشد قیمت کامودیتیها فراهم کرد.
انتظارات تورمی میان مصرفکنندگان آمریکایی عقب نشست
انتظارات تورمی میان مصرفکنندگان آمریکایی برای ماه اوت نسبت به ماه ژوئیه کاهش بیشتری داشت. نظرسنجی ماهانه انتظارات قیمتی مصرفکنندگان که توسط فدرالرزرو در روز دوشنبه دوازدهم سپتامبر منتشر شد، نشان داد که مصرفکنندگان آمریکایی در این ماه تورم 75/ 5درصدی را نسبت به مدت مشابه در سال قبل حس کردند، این در حالی بود که این شاخص برای ماه ژوئیه نسبت به مدت مشابه در سال قبل رشد 2/ 6درصدی داشت. میزان شاخص انتظارات قیمتی مصرفکنندگان آمریکایی برای ماه اوت به کمترین میزان پس از اکتبر 2021 رسید. افت نرخ بنزین در آمریکا مهمترین دلیل کاهش انتظارت تورمی مصرفکنندگان آمریکایی برای ماه اوت بود. این خبر احتمالا به مذاق سیاستگذاران فدرالرزرو خوش خواهد آمد؛ چرا که نشاندهنده موفقیت آنها در کنترل تورم است.
بالا ماندن تورم برای زمانی طولانی در وهله اول به کاهش تقاضای مصرفی منجر شده و این موضوع احتمال بروز رکود در اقتصادها را فراهم میکند؛ در این شرایط بالا ماندن تورم بهرغم اتخاذ سیاستهای کنترلی میتواند باعث شود تا به اعتماد مردم به وضعیت اقتصادی خدشه وارد شود و این موضوع از میزان تقاضای مصرفی آنها در بلندمدت خواهد کاست که این موضوع آسیبی مهم برای اقتصاد تلقی میشود. در این شرایط، بازگشت احتمالی تورم به مسیر کاهش این ریسک را رفع کرده و به سود اقتصاد خواهد بود. درصورتی که برآوردها از کاهش تورم آمریکا در ماه اوت درست از آب درآید، احتمال کاهش میزان رشد نرخ بهره از سوی فدرالرزرو وجود دارد. روزهای 20 و 21 سپتامبر جلسه بعدی فدرالرزرو برگزار و احتمالا در خصوص افزایش 50 تا 75واحدی نرخ بهره در این کشور تصمیم گرفته میشود. در شرایطی که ظرف هفتههای اخیر فعالان بازارهای مالی و کالایی، خود را برای افزایش 75واحدی نرخ بهره آماده کردهاند، تصویب رشد 50واحدی نرخ بهره میتواند از رشد قیمتی در بازارها حمایت کند.
کاهش تورم چین به مذاق کامودیتیها خوش آمد
تورم برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان چینی در ماه اوت کاهش داشت. براساس دادههای منتشرشده از سوی اداره ملی آمار چین، شاخص قیمت مصرفکننده در ماه اوت نسبت به زمان مشابه در سال قبل 5/ 2درصد رشد داشت؛ این در حالی بود که این شاخص در ماه ژوئیه نسبت به سال قبل افزایش 7/ 2درصدی را تجربه کرده بود. در عین حال، شاخص قیمت تولیدکننده برای ماه اوت نسبت به مدت مشابه سال قبل 3/ 2درصد افزایش یافت که این رقم پایینترین نرخ رشد آن پس از فوریه 2021 است. عقبنشینی تورمی در چین باعث میشود تا دست دولت این کشور برای اعمال محرکهای مالی باز باشد و این موضوع از رشد نرخ فلزات حمایت میکند.
افت عجیب بازار سهام/ بورس روی روند نزولی
ارزش بازار سهام از آخر اردیبهشت تاکنون 1376هزار میلیارد تومان افت کرده است.
روند نزولی بورس دیروز هم ادامه یافت و شاخص کل بازار سهام با یک افت سنگین بیش از 11هزار واحد کاهش یافت. دیروز همچنین ارزش معاملات خرد در رویدادی کمسابقه به مرز 2هزار میلیارد تومان رسید که نشاندهنده تردید سهامداران و کاهش تمایل برای سرمایهگذاری در بورس است. آمارها نشان میدهد از آخر اردیبهشت امسال که دور تازهای از نزول آغاز شده، ارزش کل بازار سهام 1376هزار میلیارد تومان افت کرده است.
بیستم آذرماه1399 وقتی شاخص کل بورس تهران به قله 2میلیونو100هزار واحد رسید، روند صعودی شاخص کل بورس پس از 2سال متوقف شد و از آن زمان تاکنون با وجود آنکه شاخص کل بورس در دورههای کوتاهی با رشد مواجه شده، اما روند کلی بازار سهام همیشه نزولی بوده است. این روند نزولی حتی روزبهروز سرعت بیشتری میگیرد، آمارها نشان میدهد ارزش کل بازار سهام در این مدت با افتی 1376هزار میلیارد تومانی به 6210هزار میلیارد تومان رسیده است. ارزش کل سهام شرکتهای حاضر در بازار سهام ایران از آخر اردیبهشت تاکنون 55میلیارد دلار معادل 22درصد افت کرده است. دیروز نیز این روند نزولی ادامه یافت و شاخص کل بورس تهران با 11هزارو183واحد کاهش با یک افت سنگین مواجه شد و به محدوده یکمیلیونو377هزار واحد رسید.
خروج پول
شاخص کل بورس تهران هفته قبل کانال یک میلیون و 400هزارواحدی را از دست داده بود و اکنون با تداوم این نزول در مبادلات دیروز، بیم آن میرود که شاخص کل تا محدوده یکمیلیونو200هزار واحد عقبنشینی کند.
نکته حائز اهمیت اما این است که از ابتدای امسال تاکنون ارزش معاملات خرد که بیانگر میزان خروج نقدینگی سهامداران خرد است، به نصف کاهش یافته و دیروز حتی ارزش معاملات خرد به مرز 2هزار میلیارد تومان رسید که یکی از پایینترین ارقام در 4سال گذشته است. در ماههای فروردین و اردیبهشت روزانه بهطور متوسط 5 تا 6هزار میلیارد تومان مبادلات خرد در بازار سهام انجام میشد. کاهش ارزش معاملات خرد بهمعنای آن است که تمایل برای سرمایهگذاری در بورس کاهش یافته و نقدینگی از بازار سهام خارج شده است. هماکنون آماری از میزان خروج نقدینگی وجود ندارد و سازمان بورس نیز در اینباره سکوت کرده اما برخی محاسبات نشان میدهد از ابتدای سال تاکنون 22هزار میلیارد تومان نقدینگی از بازار سهام خارج شده است. در چنین شرایطی اکنون این پرسش مطرح است که روند نزولی بورس تا چه زمانی ادامه دارد؟
نزول تا کجا؟
کارشناسان عوامل مختلفی را در نزول بورس دخیل میدانند. به زعم آنها افزایش نرخ بهره، کاهش اعتماد سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری دوباره در بورس و بالارفتن ریسکهای سیاسی ازجمله دلایل نزول بورس است. با این حال، اغلب تحلیلگران با استناد به کاهش ارزش معاملات خرد و خروج نقدینگی از بورس اعتقاد دارند که سهامداران تحتتأثیر ریسکهای سیاسی برای سرمایهگذاری دوباره در بورس تردید دارند.
رامین خدابنده، کارشناس بازار سرمایه در اینباره گفت: تا زمانی که ابهام و ندانستن در بورس وجود دارد، سطح معاملات در بورس رشد نخواهد کرد. این نگرانی فقط مختص بورس تهران نیست و در دیگر بازارها نیز شاهد آن هستیم.
او با بیان اینکه در بازار سهام بهدلیل دوراهی مذاکرات و ابهامات ناشی از آن سهامداران با تردید مواجه هستند و خرید خود را به تعویق انداختهاند، تأکید کرد: اثر ابهام در مذاکرات در تمام بازارهای مالی دیده میشود. حتی در بازار سکه و ارز شاهد آن رونق قبل نیستیم. در شرایط فعلی اگر خریدی نباشد، به تبع آن تقاضا نیز کم میشود. عرضه روند صعودی خود را دارد، اما کسی نمیداند تقاضا به کدام سمت حرکت میکند. بهگفته او، حجم نقدینگی که مهمترین شاخصه بازار شناخته میشود، پایین است. در چنین حالتی روندی آرام را در بازار سهام تجربه میکنیم و بخش عمده بازار رشد چندانی نخواهد داشت. دبیر کمیته بورس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق ایران نیز گفت: بخشی از ریزش ایجادشده در بازار سهام بهدلیل صعود غیرطبیعی شاخص بورس در سالهای ۹۸ و ۹۹ است اما اتفاقاتی در سال۹۹ رخ داد که باعث شد اهالی بازار سرمایه با نبود اطمینان برای سرمایهگذاری و نیز ورود سرمایههایشان به این بازار مواجه شوند.
محسن یگانه با بیان اینکه نبود اعتماد و نیز ریسکهای اعمالشده در بازار، سبب ریزش شدید بورس شد، ادامه داد: مذاکرات هستهای ازجمله ریسکهایی است که اکنون بازار را تحتتأثیر خود قرار داده و ممکن است نوسانات فعلی در بازار تا روشننشدن تکلیف مذاکرات ادامه داشته باشد. او افزود: با وجود پتانسیلهای قدرتمند بازار سرمایه بسترهای رشد شاخص بورس فراهم است، اما تا زمانی که ریسکهای ایجاد شده در اقتصاد برطرف نشود، شاهد وجود برخی نوسانها در بازار سرمایه خواهیم بود.
احمد جانجان، کارشناس دیگر بازار سرمایه نیز در اینباره گفت: با توجه به خروج نقدینگی از بازار سهام و تزریق آن به صندوقهای سرمایهگذاری ارزش معاملات با کاهش مواجه شده و حمایتهای اصلی شاخص بورس از دست رفته است. او افزود: انتظار میرود شاخص کل در محدوده یکمیلیونو380 تا یک میلیون و340هزار واحد متوقف شود و اما در شرایط فعلی اگر شاخص بورس با رشدی هم مواجه شود، خیلی پایدار نخواهد بود.
دیدگاه شما