ساختار کندلاستیک چگونه است، راهنمای کامل کندل شناسی (Candlestick)
نمودار کندل استیک در حال حاضر پرکاربردترین نمودار در تحلیل بازارهای مالی به شمار میرود چرا که از منظر معاملهگران این نمودار اطلاعات حداکثری را به معاملهگران برای تحلیل میدهد. این نمودار از ژاپن وارد غرب شده و تاجران ژاپنی در قدیم برای تحلیل قیمت کالاهایی از قبیل برنج از این نمودار استفاده میکردند. ژاپنیها نمودارهای دیگری را به تدریج توسعه دادهاند از جمله نمودارهای «رنکو» و «هیکین آشی» که بسیاری از معاملهگران در جهان این نمودارها برای تحلیل استفاده میکنند.
بیشتر معاملهگران آشنا با تحلیل تکنیکال در حال حاضر برای تحلیلهای روند از نمودار شمعی ژاپنی استفاده و استراتژیهای معاملاتی خود را بر روی این نمودار پیاده میکنند. به همین دلیل ساده یادگیری الگوی کندلاستیک برای معاملهگران مبتدی اهمیت زیادی دارد. مهمترین جزء این نمودار همان شمع و یا «کندل» به زبان انگلیسی است که در اینجا قصد داریم ساختار یک کندل را توضیح دهیم تا درک بهتری از نمودار شمعی ارائه کنیم. با فهم ساختار کندلها میتوان الگوهای مختلف این نمودارها را به سرعت یاد گرفت.
ساختار کندل
هر کندل در واقع از دو قسمت کلی بدنه و سایه تشکیل شده است که چهار قیمت را میتوان بر روی آن شناسایی کرد. اجزای کندل به شرح زیر هستند:
بدنه کندل در واقع حد فاصل بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن است و دو قیمت بالاترین و پایینترین در یک بازه زمانی مشخص نیز روی سایه کندل یا همان «شدو» قرار میگیرند.
نکته: بعضی کندلها سایه ندارند و فقط از بدنه تشکیل شدهاند. در این حالت پایینترین و بالاترین قیمت که بر روی سایه کندل قرار میگیرد بر روی قیمتهای بازشدن و بسته شدن منطبق میگردد و با هم یکی میشوند. این اتفاق نشاندهنده یک الگوی مشخص در نمودار کندل استیک است که بعدا در نوشتههای دیگری به آن میپردازیم.
نکته: هر کندل یک تایمفریم مشخص را نشان میدهد؛ بدین معنا که مثلا در تایمفریم یک روزه هر کندل چهار نوع قیمت روز را نشان میدهد. یا به عنوان نمودارهای کندل مثال در تایمفریم یک ساعته هر کندل چهار نوع قیمت مشخص در این تایمفریم را نشان میدهد. در بازارهای جهانی تایمفریمهای کوچکتر نیز مورد تحلیل قرار میگیرد از جمله تایمفریمهای پنج دقیقهای و یا حتی کوچکتر.
انواع کندل
کندل صعودی: اگر قیمت بسته شدن یک ورقه بهادار در یک تایمفریم مشخص بالاتر از قیمت بازشدن در ابتدای تایمفریم معاملاتی باشد نشاندهنده افزایش قیمت است. در این وضعیت کندل صعودی است و رنگ کندل در نمودار به حالت سفید (بازارهای جهانی) یا سبز (ایران) در میآید.
کندل نزولی: اگر قیمت بسته شدن یک ورقه بهادار در یک تایمفریم مشخص پایینتر از قیمت بازشدن در ابتدای تایمفریم مورد نظر قرار بگیرد نشاندهنده کاهش قیمت است. در این حالت کندل نزولی خواهد بود و رنگ کندل به صورت سیاه (بازارهای جهانی) و یا به رنگ قرمز (ایران) در میآید.
نکته: کندلها بسته به اختلاف بین قیمت بستهشدن و بازشدن و همچنین سایهها که نشان دهنده بالاترین و پایینترین قیمت هستند اشکال مختلفی به خود میگیرند که برای معاملهگران هر کدام از این تغییرات که گاهی الگوهای مشخصی را خلق میکند معناهای متفاوتی دارند. کوتاه یا بلند بودن بدنه یا سایههای کندلها نه تنها معناهای متفاوتی دارند بلکه حتی از دل این تفاوتها الگوهای متفاوتی استخراج میشود که در تحلیل آینده قیمت برای معاملهگران کاربرد دارد.
نکته: بزرگ بودن بدنه کندل حاکی از این است که قدرت خریداران یا فروشندگان در بازار زیاد است و البته کاهش یا افزایش قیمت در این حالت نیز معنادار است که در تحلیل نهایی نشاندهنده سود و یا زیان عمده خریداران یا فروشندگان در آن تایمفریم است.
نکته: وجود سایههای بلند یا کوتاه در تایم فریم مشخص نیز نشانه وجود هیجان زیاد یا کم در بین خریداران و فروشندگان است که این سایهها نیز فاکتورهای تحلیلی مهمی به شمار میروند. سایهها در استخراج الگوهای مختلف اهمیت ویژهای دارند.
با استفاده از الگوی کندل استیک صعودی سهام بخرید
هر کندل اطلاعات قیمتی یک روز سهم را از طریق چهار اطلاعات نشان می دهد: قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی. رنگ مستطیل مرکزی (به نام بدنه واقعی) به سرمایه گذاران اطلاع می دهد که قیمت اولیه یا قیمت پایانی بالاتر بوده است.
نمودارهای کندل استیک (Candlestick) نوعی نمودار مالی برای ردیابی حرکت اوراق بهادار است. این نمودار ها در معاملات چند صد ساله برنج ژاپنی ریشه دارند و به نمودار قیمت امروزی راه یافته اند. به عقیده برخی سرمایهگذاران آنها از نظر بصری جذابتر از نمودارهای میلهای استاندارد هستند و همچنین تفسیر پرایس اکشن (price actions) آسانتر است.
به این دلیل به آن کندل استیک می گویند که شکل مستطیلی و خطوط دو طرف آن به یک شمع با فتیله شباهت دارد. هر کندل معمولاً نشان دهنده اطلاعات قیمت یک روز در مورد یک سهم است. با گذشت زمان، کندل استیک ها به الگوهای قابل تشخیصی گروه بندی می شوند که سرمایه گذاران می توانند از آنها برای تصمیم گیری خرید و فروش استفاده کنند.
نکات مهم
- نمودارهای کندل استیک برای معامله گران روز تکنیکالمناسب اند آنها می توانند از این نمودار ها برای شناسایی الگوها و تصمیم گیری در معاملات استفاده کنند.
- کندلهای صعودی، نقاط ورودی برای معاملات طولانی را نشان میدهند و میتوانند به پیشبینی زمان تغییر روند نزولی به صعودی کمک کند.
- در اینجا، چند نمونه از الگوهای کندل استیک صعودی را بررسی می کنیم که باید به آنها توجه کنیم.
چگونه یک کندل استیک را تفسیر کنیم
هر کندل اطلاعات قیمتی یک روز سهم را از طریق چهار اطلاعات نشان می دهد: قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی. رنگ مستطیل مرکزی (به نام بدنه واقعی) به سرمایه گذاران اطلاع می دهد که قیمت اولیه یا قیمت پایانی بالاتر بوده است. کندل مشکی یا پر شده به این معنی است که قیمت پایانی دوره کمتر از قیمت اولیه بوده است. یعنی قیمت سهم نزولی بوده و نشان دهنده فشار فروش است. در همین حال، کندل استیک سفید یا توخالی به این معنی است که قیمت پایانی بیشتر از قیمت اولیه بوده است. یعنی قیمت سهم صعودی بوده و فشار خرید را نشان می دهد. خطوط دو سر کندل استیک سایه نامیده می شوند و کل محدوده قیمت روز را از کم تا زیاد نشان می دهند. سایه بالا، بالاترین قیمت سهام در روز را نشان می دهد و سایه پایین، پایین ترین قیمت روز را نشان می دهد.
الگو های کندل استیک صعودی
با گذشت زمان، گروههایی از کندل استیکهای روزانه به الگوهای قابل تشخیصی به نامهای سه سرباز سفید، پوشش ابری تیره، چکش، ستاره صبحگاهی و نوزاد رها شده دسته بندی شدند. الگوها در یک بازه زمانی یک تا چهار هفته ای شکل می گیرند و منبع اطلاعات ارزشمندی از عملکرد قیمت آتی سهام هستند. قبل از اینکه به الگوهای کندل استیک صعودی فردی بپردازیم، به دو اصل زیر توجه کنید:
- الگوهای معکوس صعودی باید در یک روند نزولی شکل بگیرند. در غیر این صورت، این یک الگوی صعودی نیست، بلکه یک الگوی ادامه دهنده (continuation pattern) است.
- اکثر الگوهای معکوس صعودی نیاز به تایید صعودی دارند. به عبارت دیگر، آنها باید به دنبال یک حرکت صعودی قیمت که می تواند به صورت یک کندل توخالی بلند یا یک شکاف بالا باشد و با حجم معاملات بالا همراه شود. این تایید باید در عرض سه روز پس از الگو مشاهده شود.
الگوهای معکوس صعودی را می توان از طریق دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال سنتی، مانند خطوط روند، شتاب، نوسانگرها، یا شاخص های حجم، برای تأیید مجدد فشار خرید تأیید کرد. الگوهای کندل استیک زیادی وجود دارد که نشان دهنده فرصت خرید است. ما بر روی پنج الگوی کندل استیک صعودی تمرکز خواهیم کرد که قوی ترین سیگنال معکوس را ارائه می دهند.
1.چکش یا چکش وارونه
الگوی چکش (The Hammer) یک الگوی معکوس صعودی است و سیگنالی از روند نزولی یک سهم است. بدنه شمع کوتاه است و سایه پایینی بلندتری دارد که نشان دهنده کاهش قیمت در پی فشار خرید قوی برای پایان دادن به دوره پایانی بالاتر است. با این حال، قبل از اینکه به حرکت معکوس صعودی بپردازیم، باید روند صعودی را با مشاهده دقیق در چند روز آینده تأیید کنیم. برگشت نیز باید از طریق افزایش حجم معاملات تایید شود.
چکش معکوس نیز در یک روند نزولی شکل می گیرد و نشان دهنده یک روند معکوس یا حمایت احتمالی است. چکش معکوس مشابه چکش است، البته به جز سایه بالایی بلندتر که نشان دهنده فشار خرید است، یعنی قیمت اولیه در پی فشار فروش زیادی قرار می گیرد و نمی تواند قیمت را به زیر قیمت اولیه کاهش دهد. یکبار دیگر تأیید صعودی مورد نیاز است و میتواند به شکل یک کندل توخالی بلند یا یک شکاف بالا همراه با حجم معاملات سنگین باشد.
2. الگوی پوشای صعودی
الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing) یک الگوی معکوس دو شمعی است. شمع دوم بدون توجه به طول سایههای دم، بدنه واقعی شمع اول را کاملاً «می بلعد». الگوی پوشای صعودی، در یک روند نزولی ظاهر می شود و ترکیبی از یک شمع تیره به دنبال یک شمع توخالی بزرگتر است. در روز دوم الگو، قیمت کمتر از کف قیمتی قبلی باز میشود، اما فشار خرید، قیمت را به بالاتر از سقف قیمتی قبلی سوق میدهد، که منجر به یک برد آشکار برای خریداران میشود. توصیه می شود زمانی که قیمت بالاتر از سقف قیمتی شمع پوشای دوم حرکت می کند، وارد موقعیت خرید شوید، به عبارت دیگر زمانی که بازگشت روند نزولی تایید شد.
3. الگوی نفوذ گر
مشابه الگوی پوشای، الگوی نفوذگر نیز یک الگوی بمعکوس صعودی دو شمعی است که در روندهای نزولی رخ می دهد. پس از اولین شمع بلند سیاه، یک شمع سفید ظاهر می شود که پایین تر از قیمتی پایانی قبلی باز می شود. پس از آن، فشار خرید، قیمت را تا نیمه یا بیشتر (ترجیحاً دو سوم راه) بدنه واقعی شمع سیاه افزایش می دهد.
4. ستاره صبحگاهی
همانطور که از نامش مشخص است، ستاره صبح نشانه امید و شروعی جدید در یک روند نزولی تاریک است. این الگو از سه شمع تشکیل شده است: شمع با بدنه کوتاه (به نام دوجی یا فرفره)، یک شمع بلند سیاه اولیه و یک شمع بلند سفید. رنگ بدنه واقعی شمع کوتاه می تواند سفید یا سیاه باشد و هیچ نمودارهای کندل تداخلی بین بدنه آن و شمع سیاه اولیه وجود ندارد. این نشان دهنده کاهش فشار فروش روز قبل است. سومین شمع سفید با بدنه شمع سیاه همپوشانی دارد و فشار مجدد خریدار و شروع یک برگشت صعودی را نشان می دهد، به خصوص اگر با حجم بالاتر تأیید شود.
5. سه سرباز سفید
این الگو معمولاً، پس از یک دوره روند نزولی یا در تثبیت قیمت مشاهده می شود. این شامل سه شمع سفید بلند است که به تدریج بالاتر از هر روز معاملاتی بسته می شوند. هر شمع بالاتر از قیمت اولیه روز قبل باز میشود و نزدیک به سقف قیمتی روز بسته میشود، که نشاندهنده افزایش مداوم فشار خرید است. زمانی که شمعهای سفید خیلی بلند به نظر میرسند، سرمایهگذاران باید احتیاط کنند، زیرا ممکن است فروشندگان کوتاه مدت را جذب کند و قیمت سهام را بیشتر پایین بیاورد.
استفاده از تمام الگو ها
در نمودار سهام شرکت انریج (Enbridge)، سه الگوی معکوس صعودی مورد بحث در بالا را نشان می دهد: چکش معکوس، الگوی نفوذ گر و چکش.
در نمودار سهام شرکت پستیفیک دیتا ویژن (Pacific DataVision)، الگوی سه سرباز سفید را نشان می دهد. توجه داشته باشید که چگونه معکوس شدن روند نزولی با افزایش شدید حجم معاملات تایید می شود.
ختم کلام
سرمایه گذاران باید از نمودارهای کندل استیک مانند سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال (به عنوان مثال برای مطالعه روانشناسی فعالان بازار در زمینه معاملات سهام) استفاده کنند. نمودارهای کندل استیک تحلیل هایی بیشتر از تحلیل بنیادی ارائه می دهند که اساس تصمیمات معاملاتی را تشکیل می دهد.
ما پنج الگوی نمودار شمعی محبوبتر که نشانگر فرصتهای خرید هستند، را بررسی کردیم. آنها می توانند به شناسایی تغییر در احساسات معامله گر کمک کنند که در آن فشار خریدار بر فشار فروشنده غلبه می کند. چنین تغییر روند نزولی می تواند با پتانسیل سود طولانی همراه باشد. با این حال، خود الگوها تضمین نمی کنند که روند معکوس شود. سرمایه گذاران باید همیشه قبل از شروع معامله، معکوس را با اقدام بعدی قیمت تأیید کنند.
انواع نمودارهای قیمتی در ارزهای دیجیتال
انواع نمودارهای قیمتی در ارزهای دیجیتال؛ وقتی قراره قیمت یک ارز دیجیتال رو تحلیل کنیم، دیگه کاری با ماهیت اون ارز نداریم فقط مستقیم میریم سراغ نمودار قیمتی اون ارز و به رفتار معامله گران دقت میکنیم.
میزان عرضه و تقاضا برای اون ارز موردنظر، برای ما مشخص میکنه که قیمت ارز دیجیتال به چه سمتی حرکت خواهد کرد. خواندن نمودارهای ارزهای دیجیتال برای معامله گران برای یافتن بهترین فرصت ها در بازار، ضروریه. در ادامه با ما همراه باشید تا بیشتر با این نمودارها آشنا بشیم.
نمودارهای ارزهای دیجیتال برای معامله گران ضروریند
همونطور که بالا به این موضوع اشاره شد، خواندن نمودارهای ارزهای دیجیتال برای معامله گران برای یافتن بهترین فرصت ها در بازار ضروریه زیرا تجزیه و تحلیل تکنیکال به سرمایه گذاران کمک میکنه تا روندهای بازار رو شناسایی کرده و حرکت قیمت آتی یک دارایی رو پیش بینی کنن.
تحلیل تکنیکال به تجزیه و تحلیل روندهای آماری جمع آوری شده در طول زمان برای درک چگونگی تاثیر عرضه و تقاضای یک دارایی خاص بر تغییرات قیمت آتی اون اشاره داره. خواندن نمودارهای بازار کریپتو میتونه به سرمایه گذاران کمک کنه تا براساس زمانی که انتظار دارن حرکت های صعودی و نزولی پایان یابد، تصمیمات آگاهانه بگیرن.
حرکت صعودی، به حرکت صعودی قیمت اشاره داره که توسط گاوها، که خریداران یک دارایی هستن، انجام میشه. حرکت نزولی یک حرکت نزولی قیمته که توسط خرس ها، که فروشندگان دارایی هستن، ایجاد میشه. تجزیه و تحلیل فنی میتونه به معامله گران کمک کنه تا روندها و الگوهای قیمت رو در نمودارها برای یافتن فرصت های معاملاتی ارزیابی کنن. بهترین نمودارهای کریپتو به نظارت بر حرکت بازار کمک میکنند اما اخطارهایی نیز دارند.
تحلیل تکنیکال چیست
تحلیل تکنیکال، به تجزیه و تحلیل فعالیت های معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت یک دارایی اشاره داره که به گفته تحلیل گران فنی، ممکنه پیش بینی کننده های مفیدی برای حرکت های آتی قیمت یک دارایی باشه. میتوان از آن برای هر دارایی با داده های معاملاتی تاریخی استفاده کرد که به معنای سهام، معاملات آتی، کالاها، ارزها و ارزهای دیجیتال هست.
تحلیل تکنیکال اولین بار توسط چارلز داو، بنیانگذار و سردبیر وال استریت ژورنال معرفی شد. داو تا حدودی مسئول ایجاد اولین شاخص سهام بود که شاخص حمل و نقل داو جونز(DJT) بود. ایده های داو بر روی مجموعه ای از سرمقاله های منتشر شده در وال استریت ژورنال نوشته شد و پس از درگذشت او، برای ایجاد چیزی که اکنون به عنوان نظریه داو شناخته میشه، گردآوری شد.
شایان ذکر هست که تحلیل فنی از آن زمان طی سال ها تحقیق تکامل یافته تا الگوها و سیگنال هایی را که اکنون میشناسیم را شامل شود. اعتبار تحلیل تکنیکال به این بستگی داره که آیا بازار تمام اطلاعات شناخته شده مربوط به یک دارایی معین رو قیمت گذاری کرده یا خیر. به این معنی که دارایی به طور منصفانه براساس آن اطلاعات ارزش گذاری میشه.
معامله گرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنن و روانشناسی بازار رو به کار میگیرن، معتقدند که تاریخ درنهایت تکرار خواهد شد. تحلیل گران فنی ممکنه تجزیه و تحلیل بنیادی رو در استراتژی معاملاتی خود بگنجانند تا تعیین کنند که آیا یک دارایی ارزش نزدیک شدن داره یا خیر و چه زمانی بفروشن تا سود رو به حداکثر برسونن. تحلیل بنیادی مطالعه اطلاعات مادی موثر بر قیمت دارایی برای پیش بینی رشد بالقوه آن هست. برای سهام یک شرکت، تحلیل بنیادی ممکنه شامل بررسی سود، عملکرد صنعت و ارزش برند باشه.
همونطور که تحلیل گران فنی به دنبال شناسایی حرکات صعودی و نزولی قیمت هستند تا به معامله گران کمک کنند تا تصمیمات آگاهانه تری بگیرند.
در ادامه قصد داریم انواع نمودارهای قیمتی ارزدیجیتال رو بررسی کنیم: به طور کلی برای نشون دادن تغییرات قیمت در بازارهای ارزدیجیتال از دو نوع نمودار استفاده میشه:
نمودار خطی (Line Chart)
نمودار خطی یک نمایش گرافیکی از تاریخچه قیمت یک دارایی دیجیتال خاص است. در این سبک نمودار فقط از قیمت های پایانی اوراق استفاده میشه و در طول زمان نشون داده میشن.
نمودارهای قیمت ممکنه برای هر دوره زمانی مورد استفاده قرار بگیرن، اما نمودارهای خطی، که اغلب برای نشون دادن تغییرات روزانه قیمت استفاده میشن، رایج ترین نوع نمودار هستند. هنگام ایجاد یک نمودار خطی، از نشانگرها برای قراردادن نقاط روی نمودار استفاده میشه که با خطوط مستقیم به هم متصل شدن.
اطلاعات موجود در این جداول با خطوط ساده ای به هم مرتبط هستند که مشاهده رو آسون تر میکنن. بساری از مناطق از نمودارهای خطی استفاده میکنن اما زمانیکه نشون دادن چگونگی تغییر ارزش ها در طول زمان مهم هست، بسیار مفید هستند.
نمودار OHLC
این نمودارها، نمودارهایی هستند که اطلاعات بیشتری از جزئیات تغییرات قیمت یک ارزدیجیتال رو نشون میدن. قیمت آغازین(Open)، بیشترین قیمت(High)، کمترین قیمت(Low) و قیمت بسته شدن(Close)، اطلاعاتی هست که میشه از این نمودارها به دست آورد. نمودارهای OHLC به دو نوع میله ای و کندل تقسیم میشن.
نمودار میله ای (Bar Chart)
درادامه انواع نمودارهای قیمتی در ارزهای دیجیتال به بررسی نمودارهای میله ای میپردازیم.نمودار میله ای یک نوع نمودار هست که به طور گسترده توسط معامله گران و متخصصان مالی استفاده میشه که با میله های مستطیلی افقی با طول متناسب با بزرگی چیزی که نشون میده نشون داده میشه.
بالای میله بالاترین نقطه ایه که قیمت در یک دوره تعریف شده به اون رسیده و پایین میله پایین ترین نقطه هست. یک خط تیره در سمت چپ میله نشون دهنده قیمت افتتاحیه و یک خط تیره در سمت راست، قیمت بسته شدن اون دوره هست.
نمودارهای کندل
روندهای بازار ارزهای دیجیتال رو میشه از طرق مختلف بررسی و تجزیه و تحلیل کرد و انواع مختلفی از نمودارها در دسترس معامله گران قرار دارن. نمودارهای کندل کریپتو به دلیل ماهیت کندل ها اطلاعات بیشتری رو ارائه میدن.
نمودارهای کندل(شمعدان)، رمزنگاری زمان رو در دسترسی افقی و داده های خصوصی در محور عمودی، درست مانند نموداارهای خطی و میله ای نشون میدن. تفاوت اصلی اینه که کندل ها نشون میدن که آیا حرکت قیمت بازار در یک دوره معین مثبت یا منفی بودهخ و تا چه حد هست.
نمودارهای بازار کریپتو رو میتوان در تایم فریم های مختلف تنظیم کرد که کندل ها نشون دهنده اون بازه زمانی هستن. برای مثال، اگر نمودار معاملات کریپتو روی یک بازه زمانی چهارساعته تنظیم بشه، هر کندل نشون دهنده چهار سات فعالیت معاملاتیه. دوره معاملاتی انتخاب شده به سبک و استراتژی معامله گران بستگی داره. نمودار کندل در اصل از بدنه و فیتیله تشکیل شده.
بدنه هر کندل نشون دهنده قیمت های باز و بسته شدن آن هست درحالیکه فیتیله بالایی نشون دهنده افزایش قیمت یک ارزدیجیتال در اون بازه زمانیه و فیتیله پایین نشون دهنده کاهش قیمت اون هست.
به طور مشابه، کندل ها ممکنه دورنگ متفاوت داشته باشن: سبز یا قرمز. شمع های سبز نشون میده که قیمت در دوره مورد بررسی افزایش یافته درحالیکه شمع های قرمز نشون میده که قیمت کاهش یافته است.
ساختار ساده کندل ها میتونه اطلاعات زیادی رو دراختیار کاربران قرار بده. تحلیل گران فنی ممکنه از الگوهای کندل استیک برای شناسایی معکوس های احتمالی روند استفاده کنن. معامله گران ارزهای دیجیتال باید از الگوهای کندل های صعودی و نزولی آگاه باشند.
برای مثال، یک فیتیله بلند در بالای بدنه شمع میتونه نشون بده که معامله گران سود میبرن و ممکنه به زودی فروش اون رخ بده. برعکس، یه فیتیله بلند در پایین میتونه به این معنی باشه که معامله گران هربار که قیمت کاهش پیدا میکنه، دارایی رو میخرن.
به طور مشابه، شمعدانی رو بدنه اون تقریبا تمام فضا رو اشغال میکنه و دارای فیتیله های بسیار کوتاه هست، ممکنه به این معنی باشه که اگر سبز باشه احساسات صعودی قوی و یا اگر قرمز باشه احساسات نزولی قوی وجود داره.
از طرفی، یه کندل تقریبا بدون بدنه و فیتیله های بلند نشون میده که نه خریدار و نه فروشنده کنترل رو در دست ندارن.
از مقاله انواع نمودارهای قیمتی در ارزهای دیجیتال فهمیدیم که نمودارها در تحلیل تکنیکال دو نوع اند: خطی و OHLC که هرکدوم به صورت جدا توضیح داده شد. اما بهترین نموداری که برای تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال میشه ازش استفاده کرد نمودارهای کندل نمودار شمعی است که بیشترین محبوبیت رو در بین معامله گران ارزدیجیتال داره. پس اگر تصمیم دارین الگوهای تحلیل تکنیکال رو مورد بررسی قرار بدین، استفاده از نمودار شمعی راحت تر هست.
بخش دوم آموزش تحلیل تکنیکال؛ نمودارها
به طور کلی در تحلیل تکنیکال با توجه به هدف معاملهگر سه نوع نمودار پر کاربرد وجود دارد: نمودارهای خطی، نمودارهای میلهای و نمودارهای شمعی. قبل از اینکه به هر یک از این موارد بپردازیم، نمودارهای OHLC را بررسی میکنیم.
نمودار OHLC
قابلیتی که نمودارهای OHLC در اختیار معاملهگر میگذارند این است که نوسان قیمت را در قالب یک میله و یا شمع در دوره خاصی به ما نشان میدهند؛ چیزی که در نمودارهای خطی امکان مشاهده آن وجود ندارد. کلمه OHLC از قرار دادن نام اول کلمات زیر بدست میآید: Open یا قیمت آغازین High یا بالاترین قیمت معامله شده Low یا پایینترین قیمت معامله شده Close یا قیمت بسته شدن موارد ذکر شده را در ادامه بر روی نمودارهای شمعی و میلهای بررسی خواهیم کرد.
تایم فریم (بازه زمانی)
قبل از وارد شدن به بحث انواع نمودارها، با مفهوم تایمفریم یا بازه زمانی باید آشنا شوید. تایمفریم به معنی یک دوره زمانی است که طول زمانی معینی دارد و در زمان مشخصی شروع و پایان مییابد. هر تایمفریم با توجه به نوع نمودار میتواند یک نقطه، یک شمع (کندل) و یا یک میله را نشان دهد. هر تایمفریم کوچکترین بخش نمودار است که اطلاعاتی نظیر قیمت آغازین معامله، قیمت بسته شدن و بالاترین و پایینترین قیمت را در اختیار معاملهگر قرار میدهد؛ البته اطلاعات بدست آمده از هر تایمفریم، به نوع نمودار نیز بستگی دارد. با این توضیحات به سراغ انواع نمودارها میرویم.
نمودار خطی (Line Chart)
نمودارهای خطی نمودارهای کندل سادهترین نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند و تنها قیمت بسته شدن معاملات را در هر تایمفریم ثبت میکنند. مثلا نمودارهای خطی در تایمفریم یک روزه، در هر روز تنها یک نقطه بر روی نمودار نشان میدهند و این نقطه آخرین قیمت معامله شده در آن روز است. با اتصال نقاط بدست آمده از هر روز، نمودار خطی در تایمفریم یک روزه به دست خواهد آمد.
نقطه ضعف این نمودار این است که تنها قیمت نهایی را ثبت میکند؛ یعنی اینکه تمامی معاملات انجام شده در یک روز ارزشی ندارد و تنها آخرین قیمت آن روز در نمودار خطی ارزشمند است. اغلب معاملهگران برای تایید شکستهای حمایتی و مقاومتی از قیمت بسته شدن استفاده میکنند، برای همین نیز این قیمت اهمیت بیشتری دارد.
هرچند میتوان از قیمتهای دیگری نظیر قیمت آغازین یا میانگین بالاترین و پایینترین قیمتها نیز استفاده کرد، اما پیشنهاد میشود درصورتی که میخواهید از نمودار خطی جهت تحلیل استفاده کنید، آن را روی حالت پیشفرض یعنی قیمت بسته شدن قرار دهید.
نمودار میلهای (Bar Chart)
در نمودارهای میلهای هر تایمفریم یک میله (Bar) را نشان میدهد که بالاترین و پایینترین قیمت، قیمت آغازین و بسته شده بر روی هر میله مشخص شده است. یعنی در نمودار میلهای هر میله (Bar) میتواند نشاندهنده تغییرات قیمتی در بازه یک ساعته (تایمفریم یک ساعته)، یک روزه (تایمفریم یک روزه) یا یک هفتهای (تایمفریم هفتهای) باشد. اینکه از چه تایمفریمی استفاده کنیم به خودمان و استراتژی معاملاتیمان بستگی دارد.
هر میله از خطوط عمودی تشکیل شده است که قیمت آغازین و بسته شده در آن با خطوط تیره افقی نشان داده شده و دو سر میله بالاترین و پایینترین قیمت را نشان میدهند. قیمت آغازین با خط تیره افقی در سمت چپ و قیمت بسته شده با خط تیره افقی در سمت راست میله نمایش داده میشود. میلهای که در آن خط افقی سمت چپ بالاتر از خط افقی سمت راست باشد، یا بهعبارتی دیگر قیمت آغازین بیشتر از قیمت بسته شده باشد، میله نزولی است. برعکس این، یعنی اگر خط تیره چپی پایینتر از خط تیره راستی باشد در اینصورت میله صعودی خواهد بود.
رنگ این میلهها با توجه به صعودی یا نزولی بودنشان میتواند تغییر کند. در نمودار زیر میله صعودی با رنگ سبز و میله نمودارهای کندل نزولی با رنگ قرمز نمایش داده شده است.
نمودار شمعی (Candlestick Chart)
نمودار شمعی نیز به مانند نمودار میلهای خصوصیات نمودارهای OHLC را دارد و تنها نقطه تفاوت آن با نمودار میلهای در نحوه نمایش هر تایم فریم است. تریدرها در بازار ارزهای دیجیتال برای راحتی کار و تفسیر آسانتر معمولاً نمودار کندلاستیک را جایگزین نمودار میلهای میکنند.
در این نمودارها در هر تایم فریم یک شمع یا کندل (Candle) نمایش داده میشود. به مانند نمودارهای میلهای، هر تایمفریم میتواند نشاندهنده یک دقیقه، یک ساعت، یک روز یا یک ماه باشد. همچنین نزولی یا صعودی بودن کندلها را از رنگشان میتوان تشخیص داد. در کندلهای صعودی (Bullish) قیمت آغازین پایینتر از قیمت بسته شده قرار دارد و کندل به رنگ سبز یا بیرنگ نمایش داده میشود.
در کندلهای نزولی (Bearish) قیمت بسته شده پایینتر از قیمت آغازین قرار دارد و رنگ این کندلها اغلب قرمز یا مشکی است. هر کندل در نمودارهای شمعی از دو بخش تشکیل شده است: ۱- بدنه کندل (Body) و ۲- سایه (Shadow) که به آن فیتیله (Wick) یا میله هم گفته میشود.
روانشناسی بازار با نمودارهای شمعی
معنای شناختِ کلیِ احساس بازار و تشخیص روند نمودارها با روانشناسی بازار
«روان» در بازار به همان؛ احساس معاملهگران نسبت به یک نماد است و «شناسی» به معنای شناخت آن احساسات
گواهیـنامه پایان دوره
دارد
نحـوه برگـزاری
آنلاین – حضوری
پیـشنیـاز دوره
تحلیل تکنیکال مقدماتی
مـدت دوره
۱۵ساعت (۵ جلسه ۳ساعته)
مهارتهایی که در دوره «روانشناسی بازار با نمودارهای شمعی » کسب میکنید:
کار اصلی نمودارهای شمعی، تحلیل و شناخت رفتار معاملهگران بازار سرمایه است. شناختی که برای تحلیل وضعیت سهمهای مختلف، پیشبینی روند قیمتها و در نهایت داشتن معاملاتی موفقتر در بورس به سرمایهگذاران این بازار کمک میکند.
موارد زیر بخشی از مهمترین مهارتهایی هستند که در دوره «روانشناسی بازار با نمودارهای شمعی» کسب میکنید:
– شناخت رفتار معاملاتی سرمایهگذاران
– پیشبینی روند قیمتهای یک نماد معاملاتی
– تعیین سطوح حمایت و مقاومت
– تشخیص نقاط مناسب ورود و خروج به یک سهم
درباره «دوره آموزشی روانشناسی بازار با نمودارهای شمعی » بیشتر بدانیم:
نمودارهای شمعی (کندل استیک) یکی از حالات متداول و بسیار پر کاربرد برای نمایش قیمت ها در بازارهای مالی است. رفتارها و اقدامات خریداران و فروشندگان و جریان عرضه و تقاضا موجب تغییرات قیمتی شده و حرکت قیمت، حالات و الگوهای مختلفی را در نمودارها ایجاد می کند. از سال ها قبل، بررسی این الگوهای ایجاد شده یکی از راه های مرسوم و پر کاربرد برای فهم بهتر و تحلیل وضعیت قیمت، تمایلات خریداران و فروشندگان و ارائه دورنمایی تقریبی از آینده بوده است. در این آموزش تلاش می شود تا پس از بیان مفاهیم پایه ای در رابطه با نمودارهای شمعی، به بیان انواع الگوهای یک شمعی، دو شمعی، سه شمعی و چند شمعی پرداخته شده و شیوه تحلیل چارت قیمت بر اساس این الگوها با مثال های واقعی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
روانشناسی بازار با استفاده از کندل استیک دید خوبی به سرمایه گذار در جهت شناخت بازار ارائه می کند، چرا که کندل استیک ها رفتار معاملاتی سرمایه گذاران را در قالب نمودارهای شمعی نشان می دهند. از مهم ترین ویژگی کندل استیک ها می توان به قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در طول روز اشاره کرد که همگی در ساختار کندل وجود دارند. لذا کندل استیک ها وضعیت بهتری از چارت را به نمایش می گذارند. تحلیل کندل استیک با توجه به ویژگی هایی که دارد در بحث روانشناسی بازار بسیار مورد توجه قرار گرفته است. به همین دلیل استفاده از کندل استیک به همراه تابلو خوانی می تواند یک ابزار کارآمد برای سرمایه گذاران در بورس تهران و یا سایر بازارهای مالی باشد
دیدگاه شما