حد سود take-profit یا TP در معاملات فارکس چیست؟
حد سود take-profit در معاملات فارکس عبارت است از یک اوردر ثابت برای فروش، پس از رسیدن به سطح مشخصی از سود. در واقع فروش با این قیمت تضمین می کند که معامله گر از تجارت سود می برد. در این مقاله زند تریدرز به شما می آموزد که چگونه یک اوردر حد سود take-profit می تواند در به حداقل رساندن ریسک به شما کمک کند و چه معامله گرانی لازم است از این اوردر استفاده کنند.
با اوردر حد سود take-profit در فارکس آشنا شوید
حد سود در بازار فارکس یک اوردر ثابت است که توسط معامله گران برای به حداکثر رساندن سود اعمال می شود. در این اوردر، تریدر قیمت یک ارزش خاص را بالاتر از قیمت خرید آن تعیین می کند. اگر قیمت آن ارزش به حد مورد نظرش برسد ، بطور خودکار فروش آن آغاز می شود و اگر قیمت آن به حد مشخص شده نرسد ، اوردر حد سود، اجرا نمی شود.
با اوردر حد سود take-profit یک استراتژی تجاری کوتاه مدت است؛ برای معامله گرانی که روزانه می خواهند از افزایش سریع سود سهام خود استفاده ببرند و سود فوری را به دست آورند.
اوردر حد سود چگونه عمل می کند؟
عده زیادی هستند که سوال می پرسند و می خواهند که از نحوه ی عملکرد اوردر حد سود take-profit اطلاع داشته باشند. به این عزیزان توصیه می شود که این بخش از مقاله را به دقت مطالعه کنند.
در اوردر حد سود take-profit ، معامله گران به طور روزانه ، قیمتی را برای فروش سهام، اوراق بهادار، کالا و … تعیین می کنند؛ تا آن را به قیمت مشخص شده بفروشند. این قیمت تا اندازه ای بالاتر از قیمتی است که آن سهام را خریداری کرده اند، به این منظور که اطمینان حاصل شود که معامله گران از فروش خود سود خواهند برد.
پس از رسیدن به نقطه سود ، اوردر به طور خودکار فعال می شود و فروش با ارزش روز بازار انجام می شود. اگر قیمت به آن نقطه مشخص نرسید ، فروش انجام نمی شود و اوردر حد سود فعال نمی گردد.
به این نکته توجه داشته باشید که :
اوردر حد سود اغلب با اوردر حد ضرر استفاده می شود. حد ضرر یک اوردر ثابت است که وقتی قیمت اوراق بهادار به سطح معینی کاهش می یابد ، باعث فروش می شود و معامله گر از معامله خارج می شود تا ضرر و زیان معامله را به حداقل برساند.
معرفی استراتژی های مناسب برای تعیین حد سود
اوردر TP برای شما این امکان را فراهم می کند که به محض اینکه بازار قیمت مطلوبی را نشان داد ، با خارج شدن از معاملات خود ، میزان ریسک یا قرار گرفتن در معرض ریسک در بازار را محدود کنید.
تنظیم اوردر حد سود مستلزم تحلیل تکنیکال ارزش ها و حرکت احتمالی بازار است. برخی از استراتژی ها برای محاسبه اوردر حد سود عبارتند از:
- میانگین محدوده واقعی به علاوه یک نرخ حداکثری شبانه
- نقطه محوری روزانه یا هفتگی
- تجزیه و تحلیل الگوی نمودار
به این ترتیب می توان گفت اوردر TP ، یک استراتژی خروج خودکار از معامله است که بر اساس محاسبه سود و زیان عمل می کند، نه براساس یک تصمیم احساسی برای فروش یا نگه داشتن یک ارزش در بازار فارکس.
چه نوع معامله گرانی باید از حد سود take-profit استفاده کنند؟
اگر شما یک معامله گر با استراتژی کوتاه مدت هستید، ممکن است اوردر حد سود برای شما سودمند واقع شود. استفاده از حد سود take-profit به معامله گران کوتاه مدت کمک می کند تا روزانه به محض رسیدن به هدف سود خود، از بازار خارج شوند.
علاوه بر این، بسیاری از شاخص ها می توانند به شما کمک کنند که با مشاهده روند حرکت بازار و پیش بینی قیمت ها، در مورد اینکه آیا اوردر حد سود ایده خوبی است یا نه تصمیم گیری کنید. به طور مثال، شاخصی که برای معامله گران تازه کار مفید است ، شاخص جهت گیری متوسط (ADX) است. ADX نشان می دهد که یک روند ارزش در مقیاس صفر تا 100 چقدر قوی است. هر چه روند ضعیف تر باشد ، احتمال تغییر آن بیشتر است.
مزایا و معایب حد سود take-profit
ابزار حد سود در معاملات فارکس هم دارای مزیت هایی می باشد و هم معایبی دارد. در ادامه به ذکر مزایا و معایب حد سود می پردازیم.
هر معامله گر مایل است حد مشخصی از ریسک را بپذیرد و اهداف و زمان بندی های هر تریدر با تریدر دیگر متفاوت است. بنابراین آگاهی از مزایا و معایب اوردر حد سود به شما کمک می کند تا متوجه شوید که آیا این استراتژی معاملاتی مناسب شما است یا خیر!
مزیت های حد سود
- تضمین سود : یک اوردر TP به شما کمک می کند تا اطمینان حاصل کنید که یک معامله گر روزانه تا چه حدی سود می برد. اگر اوردر شما اجرا شود، تضمین می شود که در تجارت سود کسب کنید.
- به حداقل رساندن سود : اوردر حد سود برای شما این امکان را فراهم می کند تا از روند رو به رشد سریع بازار استفاده کنید ، نه اینکه فرصت فروش با سود را از دست بدهید.
- ریسک حدس قیمت وجود ندارد : معامله گرانی که از اوردر TP استفاده می کنند در مورد خرید یا فروش تصمیم نمی گیرند، بلکه معامله به طور خودکار و بدون خطر حدس زدن انجام می شود.
معایب حد سود
- حد سود، برای معامله گران بلند مدت خوب نیست، به این دلیل که این ابزار یک استراتژی کوتاه مدت است که به سرعت میزان سود را تضمین می کند و برای معامله گران بلند مدت که مایلند با فراز و نشیب های بیشتری در بازار روبرو شوند تا به سود بیشتری برسند، مناسب نیست.
- امکان استفاده از ترندها وجود ندارد : با اوردر حد سود امکان استفاده از روندهای بلند مدت وجود ندارد. معامله گرانی که بر اساس ترندها معامله می کنند، اغلب هنگامی که روند خوبی را تشخیص دادند مایل به انجام معامله هستند و در صورتی که نتوانند اقدامی کنند، ناامید می شوند و خیلی زود از معامله خارج می شوند.
- ممکن است حد سود اصلا اجرا نشود : در واقع تضمینی وجود ندارد که اوردر حد سود اجرا بشود، به این دلیل که اگر بازار به حدی که معامله گر برای TP تعیین کرده است رشد نکند، حد سود شما اجرا نخواهد شد.
حد سود در معاملات فارکس را چگونه مشخص کنیم؟
استفاده از حد سود به چند روش امکان پذیر است. به منظور آشنایی با این روش ها همچنان با ما باشید.
سطوح فیبوناچی، یکی از مهم ترین سطوحی که برای استفاده از اوردر حد سود ، معامله گران به آن ها توجه می کنند، سطوح فیبوناچی می باشد. در صورت برگشت روند بازار از آن سطوح، معامله بسته شده و در صورت گذشت روند بازار از آن سطوح به معامله وارد می شوند.
پرایس اکش، معامله در جهت روند و اندیکاتور میانگین متحرک نیز از نمونه های دیگر روش های مشخص کردن حد سود در معاملات فارکس می باشد.
کلام پایانی
اوردر حد سود عبارت است از یک حکم ثابت برای فروش سهام، کالا، اوراق بهادار و … پس از رسیدن به سطح مشخصی از سود. به این ترتیب اگر بازار به سمت آن نقطه حرکت کند و به آن نقطه از سود برسد، فروش انجام می شود و در غیر این صورت معامله انجام نمی شود.
اوردر حد سود یک استراتژی معاملاتی کوتاه مدت است که برای معامله گران روزانه این امکان را فراهم می کند تا از حرکات سریع بازار برای سود استفاده کنند.
در کل استفاده از حد سود take-profit ، ریسک و ضرر را به حداقل می رساند و از تصمیم گیری احساسی در لحظه، جلوگیری می کند.
چرا و چه زمانی باید حد ضرر را در معاملات ارزهای دیجیتال جابه جا کنیم
وقتی شما در بازار ارزهای دیجیتال اقدام به سرمایه گذاری می کنید، زمان هایی فرا می رسد که بازار دچار نوانات در قیمت شده و قیمت ها ثابت نخواهد بود. در چنین مواقعی باید بتوانید تصمیم گیری درستی نمایید تا بدانید آیا باید به سرمایه گذاری ادامه داده، یا آن را به طور موقت متوقف نمایید. این امر یکی از دغدغه های سرمایه گذاران ارزهای دیجیتالی است. زیرا هدف همه کسانیکه در این بازار به انجام معاملاتشان می پردازندف کسب سود بیشتر با حداقل میزان ضرر است.
یکی از مشکلاتی که تریدرها در بازار ارزهای دیجیتال دارند، بحث معامله گری می باشد. این مشکل به زمانی باز می گردد که بازار بر خلاف نظری که تحلیل های معامله گر به آنها رسیده، پیش خواهد رفت. در این مواقع معاملاتی که انجام می شود با ضررهای زیادی مواجه خواهد شد. گاهی این ضرر و زیان ها بسیار بزرگ است. با توجه به این امر در بازار ارزهای دیجیتال یک شاخص وجود دارد که به آن حد ضرر و یا Stop Loss گفته می شود.
حد ضرر چیست؟ در واقع حد ضرر (Stop Loss) دستوری است، برای اینکه یک پوزیشن در یک قیمت و یا درصد خاص، بسته شود. وقتی که این اتفاق بیفتد ضرر را کنترل و آن را محدود کرده ایم. بنابراین می توان گفت کاربرد حد ضرر این است که در مواقعی که ضرر در حال اتفاق افتادن است، آن را محدود کنیم. بنابراین این امر در مواقع و زمان هایی کاربرد دارد که ایده ما برای معاملات درست از کار در نمی آید. حد ضرر که به اختصار به آن SL نیز گفته می شود می تواند یک کمربند ایمنی برای تریدرها باشد.
از آنجا که هر کاربر ارزهای دیجیتال در حوزه خرید و فروش برای خود یک سبک و اساس معاملاتی دارد، قبل از اینکه اقدام به خرید یا فروش نماید، یک چارچوب ذهنی برای خود قرار داده است. که در معاملاتش مثلا فلان قیمت مناسب است و به سود منتهی می شود. حد ضرربرای شما یک انکانی است که به اشتباه خود پی ببرید و با حداقل ضرر و زیان از سرمایه خود محافظت کنید.
در مدیریت ریسک، بهره گیری از حد ضرر به عنوان یک پایه مهم محسوب شده که باید با دقت از آن بهره گیری کرد. زیرا اگر مدیریت و استفاده از حد ضرر ضعیف باشد می تواند هزینه های زیادی را به دنبال داشته باشد. البته در مواردی هم بوده است که حد توقف در فیتیله شمع یعنی همان نمودار کندل استیک بوده است. و در این شرایط از معامله خارج شده ایم. اما بعد قیمت به هدف دلخواه ما رسیده است، اما متاسفانه از معامله دور و خارج بوده ایم.
برای جلوگیری از چنین مواردی باید روش های حد تعیین ضرر را به خوبی بدانیم و از آنها در شرایط مختلف استفاده کنیم. همانگونه که برای سود نیز حد سود وجود دارد. هر چند قرار دادن حد ضرر بسیار مهم تر و حیاتی تر از قرار دادن حد سود است. زیرا از نابودی کامل سرمایه شما جلوگیری می کند. یکی از این روش های تعیین حد ضرر تعیین نکردن پیشاپیش سطح توقف است.
قبل از اینکه وارد یک معامله شوید باید برای خود مشخص کنید که حد توقف برای شما کجا می تواند باشد. این امر درباره ورود و هدف های شما نیز می تواند تطبیق داشته باشد. وقتی را در نظر بگیرید که ترید فعال بوده اما بازار دارای نوسان است تعیین حد ضرر ثابت و به دنبال آن نیز سود و زیان شما نوسان دارد. در چنین شرایطی کاربران به دنبال هر دلیلی می گردند که در بازار باقی بمانند. وقتی حد ضرر خود را قبل از ورود به معاملات تعیین کرده باشید چون دور از احساسات بوده و هنوز سرمایه شما در امنیت است، عاقلانه تر تصمیم خواهید گرفت. پس قبل از هر کاری با نگاهی به نمودارها حد ضرر خود را مشخص کنید.
اما زمانیکه ایده معامله ای که داشته اید درست از آب در نیامده باشد و شما حد توقف را نیز مشخص نکرده باشید. همه چیز بر علیه شما خواهد شد. این زمانی است که بازار با تمام نیروی خود شروع به حرکت علیه شما کرده و معاملاتتان پر ضرر خواهد بود. پس قبل از اینکه اقدام به انتخاب یک پوزیشن کنید، تصمیم گیری درستی نمایید. تا اگر ترید شما بی اعتبار شد حد توقف داشته باشید.
یکی از پر ریسک ترین تصمیمات شما این می تواند باشد که سعی نمایید بازار را در چارچوب خود متناسب نمایید. زیرا اصلا برای بازار اهمیتی نسبت به ریسک شما وجود ندارد و برای بازار اصلا مهم نیست که یک عددی مثلا ۴ درصد یا هر مقدار و عدد دیگری دور از نقطه ورود قرار گرفته باشد. شما باید استراتژی خود را تغییر دهید و چارچوب کاری خود را با بازار هماهنگ نمایید. اگر قانونی وجود داشت که به شما می گفت فلان عدد، عدد طلایی برای حد معامله شما است، کار را برایتان خیلی راحت تر می نمود. اما چنین امکانی وجود ندارد. بنابراین می توانید حد ضرر خود را هر عدد دلخواهی قرار دهید.
اما به یاد داشته باشید گذاشتن حد ضرر بر اساس هر عدد دلخواه باید بر اساس تحلیل تکنیکال صورت گیرد. در تحلیل تکنیکال است که تاریخ یک کوین یا ارز دیجیتال را با نمودار قیمت و حجم تریدمورد بررسی قرار می دهد و کاری به این ندارد که کوین یا پروژه چه کاری را می کند و یا چه هدفی را در آینده دنبال می کند. از آنجا که تحلیل تکنیکال از ایده های بنیادین تئوری Dow می باشد. برای دستیابی به درک بهتری از آن باید این ایده ها را خوب بشناسید و درباره آنها مطالعه نمایید. زیرا تحلیل تکنیکال بر اساس آنها شکل گرفته است.
همچنین نباید حد ضرری را که برای خود تعیین می کنید بر اساس یک سطح خاص از قیمتی باشد که میل و رغبت شما با آن است. زیرا بازار به میل و رغبت شما هیچ اهمیتی نخواهد داد. پس می توانید حد ضرر خود را بر اساس سر به سر شدن و یا سود حاشیه ای در اولین زمان ممکن قرار دهید. البته تعیین حد ضرر به این معنی نیست که کلا معاملات شما از هر ریسکی پاک باشد بلکه هدف این است که اگر ایده شما درست از کار در نیامد همه سرمایه خود را از دست ندهید.
بر اساس منطق معاملات ارزهای دیجیتال حد توقف بهتر است بر اساس تحلیل تکنیکال صورت گیرد و بسیاری از کاربران نیز با آن موافقت دارند. اما با این حال حد ضرر را برای سر به سر شدن یا سود حاشیه ای تعیین می کنند، که این خود دارای یک تناقض است. زیرا در این صورت حد ضرر یا حد توقف را گویا بر اساس اعداد اختیاری تعیین کرده باشند. برای بازار اهمیت چندانی ندارد که شما در کجا وارد شده باشید، اگر شما حد توقف را حرکت داده باشید در واقع رویکردی تکنیکال محور را رها نموده اید. تنها راهش این است که سربهسر شدن طبق سطح تکنیکال بوده باشد.
برای به دست آوردن سودی که بسیار جزیی است شما نباید حد توقف خود را رها کنید. در چنین مواردی باید یک سوال از خودتان بپرسید و آن این است که اگر قیمت سر به سر بود و پوزیشن نداشتید، آیا باز آن معامله را به عنوان یک ناحیه مهم یا سطح بی اعتبار دنبال می کردید؟ اگر پاسختان خیر بود، نشان دادن این است که خارج شدن از معامله تنها تصمیمی است که شانسی و اختیاری می باشد. بنابراین حد توقف تا جایی باید جلو برود که مطمین شوید در ترید و ایده خود دچار اشتباه شده اید.
اگر نتوانید در یک نقطه مشخص ترید خود را باطل کنید و معامله را رها کنید هرگز نباید وارد یک معامله شده و سرمایه خود را وارد میدان کنید. پس شما باید بتوانید در مواقع لزوم در فلان نقطه ترید خود را باطل کنید. اما در کل باید بتوانید به طرح ترید خود باور داشته باشید و بگذارید این بازار باشد که به شما نشان می دهد دچار اشتباه شده اید که در این صورت باید حد ضرر را رعایت کرده و معامله را رها کنید.
تریدی که بر اساس تتبلی باشد یک حرکت بدون فکر و مطالعه و یک حرکت همیشگی است. این امر به طور یقین شما را از تحلیل تکنیکال دور نگه خواهد داشت. در بازار ارزهای دیجیتال ساختارهای قیمتی وجود دارد که قبل از نوسان و برعکس شدن قیمت ها در بازار همه کاربران را جذب کرده و در واقع باعث هجوم آنها می شود. پس برای اینکه در چنین بازار گرفتار نشوید از گذاشتن حد ضرر در بالا و پایین قله ها و کف های کلیدی به شدت اجتناب و دوری کنید. زیرا بارها اتفاق افتاده است که قبل از اینکه بازار برگردد از این نواحی نیز گذشته است.
بنابراین بهتر است قبل از ورود به بازار تمرین کنید. به این صورت که برای خودتان یک نمودار قیمت درست کرده و نقاط نوسان کلیدی، قله ها و کف را کاملا مشخص نماییید. بعد از مدتی کاملا متوجه این امر خواهید شد که در بیشتر موارد قیمت قبل از بازگشت از این سطوح نیز می گذرد. تریدرهای باتجربه و عاقل که حدضرر را در این قله ها و پایین مشخص کرده اند، قبل از اینکه بازار به حالت برگشت بازگردد فورا از معامله خارج می شوند.
برای اینکه از شکار شدن در این بازار جلوگیری کنید باید به قیمت ها حسابی توجه داشته باشید. وقتی به نواحی کلیدی نزدیک می شوید، زیاد بر روی آن تمرکز نکنید چون نیاز نیست حد توقف خود را در مناظق واضح قرار دهید. برخی نقاط هستند که از آنها برای ترک کردن سفارش ها استفاده می شود و آنها نقاط نوسانی عمیق و واضح می باشند. در این نقاط که مرزهای محدوده ای و نقاطی که برای همگان قابل تشخیص می باشندف اینگونه نقاط می باشند.
پس لازم است فضایی را در نظر بگیرید که مابین این سطوح و حد ضررتان می باشد. تا به قیمت اجازه دهید بدون اینکه از معامله خارج شوید، به را حتی از این سطوح گذر نمایید. بنابراین اگر بازار دارای برخی خیزش ها باشد، به آن اجازه تنفس داده و از اینکه حد توقف خود را دقیقا در این نقاط قرار دهید اجتناب نمایید. بهتر است که حد توقف خود را تغییر ندهیدو درباره دلایل آن بیشتر به شما توضیح خواهیم داد.
تغییر دادن حد توقف یک حرکت کورکورانه است. زیرا این کار بدون توجه به تحلیل تکنیکال صورت می گیرد. بنابراین باید از انجام آن کاملا اجتناب نمایید. اما در مواقعی هست که بازار کاملا ثابت می باشد، در این صورت اگر حد توقف خود را تغییر دهید. در واقع همان حرکت در جهت مورد انتظار شما می باشد. این خود یک روش است که بر اساس تحلیل تکنیکال و بر اساس حفظ سود شما می باشد. و در حالی است که قیمت به سمت هدف در حال حرکت است. این دو حرکت با یکدیگر تفاوت دارند زیرا اولی بر اساس احساسات است اما دومی را شما بر اساس تحلیل تکنیکال انجام می دهید.
با این کار سود خودتان را در حرکت قیمت به سمت تعیین حد ضرر ثابت هدف مورد حمایت قرار می دهید و از آن محافظت می کنید. یک مثال می زنیم تا بیشتر به درک اهمیت این موضوع برسید. حرکت دادن حد توقف بعد از یک کندل حرکتی فشاری است در جهتی که مورد انتظار می باشد. در اینصورت ثابت می نماید که خریداران یا فروشندگان به آن ناحیه وارد شده اند. و این یک موضوع عادی و رایج در بازار می باشد. در چنین قیمتی دلیلی ندارد که به بالا یا پایین برگشتی داشته باشد و این متفاوت است از حرکتی احساسی در مورد قبلی می باشد. در این مثال اگر شما وارد معامله گردید، نسبت پاداش به دیسک نسبت دو به یک است.
اما منظور ما از اینکه می گوییم باید حد توقف را در زمان خرید بالا برده و در زمان فروش پایین بیاورید این است که این زمانها قیمت در حال حرکت به سوی هدف شما می باشد. زیرا بازار هیچ دلیل و التزامی ندارد که برای برخورد دقیق به هدف شما اقدامی نماید. بنابراین شما با حرکت دادن حد توقف مانع از این امر می شوید که یک معامله اس که سودآور است ناگهان سربه سر شده و یا باعث ضرر برای شما شود. حالا فرض کنید که قیمت افت کرده است. شما تصمیم می گیرید حد توقف ضرر را برای سود حاشیه ای و یا جلوگیری از ضرر تغییر دهید. در این صورت ممکن است قیمت به هدف شما نزدیک شود اما به آن نرسیده باشد. بنابراین بهترین کار این است که شما نسبت پاداش به ریسک خود را مورد مقایسه قرار داده و منطقی بودن آن را بسنجید.
در این مثال همانگونه که مشاهده می نمایید اگر شما حد توقف خود را دستکاری نکرده و تغییر ندهید، ریسک پس دادن سود به بازار برای شما وجود خواهد داشت. حالا در چنین شرایطی اگر اصلا دست به حد توقف خود نزنید، تناسب پاداش به ریسک شما در صورتی که قیمت به هدف دلخواه شما نرسد، نامناسب می گردد. در بازار ارزهای دیجیتال در واقع ترید رایگان اصلا وجود خارجی ندارد، این پول، پولی است که شما باید به بازار پس بدهید. اگر ایده شما درست نباشد که در اکثر مواقع نیز همینگونه است، زمانی شما سود خواهید کرد که حد توقف خود را حرکت داده باشید.
بهتر است دست از غرور نابجا بردارید و یک معامله خوب را خراب نکنید به این بهانه که حتما باید به هدف سود خود برسید، این واقعا نادرست است. بازار هیچ بدهی به شما ندارد و اهمیتی هم نمی دهد که هدف شما وافعا چه سودی است. اگر معاملات تغییر می کنند پس حد ضرر نیز باید حرکت کند. شما رد طول فعالیت در بازار و انجام ترید، حتما باید نسبت پاداش به ریسک درست را حفظ کرده تا بتوانید سود خوبی به دست بیاورید.
اگر در معامله در همه نقاط برای خود زمینه مناسب برای بازگشت را قرار داده باشیدف می توان گفت در مدیریت ریسک خود خود عمل کرده اید. زیرا بازار به شما هیچ بدهکاری را ندارد. شما باید محتاطانه عمل کرده و حد ضرر را عاقلانه تعیین کرده باشید. در این صورت می توانید انتظار یک ترید سودآور را نیز داشته باشید. همچنین در این موارد خیلی ضرورتی وجود ندارد که تریدهای شما بسیار دقیق بوده باشد.
پس قبل از هر معامله ای حد ضرر خود را تعیین کنید و نزدیک ترین نقطه را که ثابت می کند تحلیل شما اشتباه بوده است را در نظر بگیرید. بهتر است از احساسی عمل کردن دوری کرده و بدون تحلیل تکنیکال از جابهجا کردن حد ضرر دوری کنید. فراموش نکنید حد ضرر یک دوست معاملاتی برای شما است و به آن به چشم ابزاری که باعث ضرر برای شما شده هرگز نگاه نکنید.
حد ضرر در سرمایه گذاری و بورس
هدف همهی افراد از سرمایهگذاری کسب سود و افزایش دارایی است. میدانیم که در بازارها نوسان و ریزش، اتفاق غیرقابل پیشبینی و دور از ذهنی نیست. اگر با آگاهی و دانش کامل وارد بازار نشده باشیم امکان دارد بخشی یا همه سرمایهمان را از دست بدهیم و ضرر کنیم. چگونه میتوانیم جلوی ضرر را بگیریم و حداقل تلاش کنیم در بازار خرسی اصل سرمایهمان را حفظ کنیم؟ در این مقاله به مفهوم حد ضرر و تاثیرات آن در جلوگیری از زیان بیش از اندازه صحبت خواهیم کرد.
حد ضرر یا stop loss چیست؟
حد ضرر یا استاپ لاس مفهوم مهمی در بازار سرمایه به شمار میرود. تمام سرمایهگذاران حرفهای با آن به خوبی آشنا هستند. در این استراتژی شما برای جلوگیری از زیانهای مالی برای هر معاملهی خود حد ضرر تعیین میکنید. به این معنا که اگر سهام از قیمت مشخصی پایینتر آمد شما در حال ضرر کردن هستید و هرچه سریعتر باید آن سهام را بفروشید.
انواع حد ضرر
به طور کل دو نوع حدد ضرر میتوان تعیین کرد:
حد ضرر ثابت
در این نوع حد ضرر، سرمایهگذار درصد ثابتی را به عنوان حد ضرر مشخص میکند. اگر قیمت سهام به کمتر از میزان مشخص شده برسد آن سهم را میفروشد.
برای مثال اگر شخصی یک سهم را با قیمت ۱ میلیون خریداری کند و حد ضرر آن را ۱۰ درصد مشخص کند، اگر قیمت سهام به ۹۰۰ تعیین حد ضرر ثابت هزار تومان کاهش پیدا کند، آن سهم را میفروشد.
حد ضرر متحرک
تصور کنید شما سهامی خریداری کردید و استاپ لاس آن را مشخص کردهاید. این سهام روند صعودی در پیش میگیرد و شما سود میکنید. در این صورت شما برای حفظ سود خود باید حد را به نسبت میزان سود تغییر دهید. در این حالت شما حد ضرر متحرک تعیین کردهاید.
برای مثال قیمت سهمی که خریداری کردید را ۱ میلیون تومان و حد ضرر را ۹۰۰ هزار تومان در نظر گرفته اید سهام شما رشد میکند و به میزان ۱۵۰۰ تومان میرسد. در این حالت شما باید حد ضرر خود را به ۱۴۰۰ تغییر دهید.
مزایا و معایب استراتژی حد ضرر
۱. به حداقل رساندن ضرر و زیان
استاپ لاس به شما کمک میکند تا ضررهای خود را کاهش دهید و شما را در برابر زیان بزرگ در بازار سهام بیمه میکند. اگر این حد را برای معاملات خود تعیین نکنید و قیمت سهام شما به آرامی در حال کاهش باشد، اتفاقات و شرایط بدی را برای سرمایهگذاری شما ایجاد میکند.
۲. کنترل شرایط و فروش به صورت خودکار
استاپ لاس به صورت خودکار شرایط را کنترل میکند و در زمان نیاز سهام را میفروشد. در این حالت دیگر نیازی به نظارت تمام وقت شما نیست. بنابراین زمانی که قیمت سهام شما به حد مشخص شده رسید به صورت خودکار به فروش میرود.
۳.تعادل بین ریسک و سود
تعادل بین ریسک و سود در هنگام معامله در بازار سهام واقعاً مهم است. به منظور کسب میزان سود مشخص، شما باید سرسختانه بر میزان ریسکی که میتوانید بپذیرید پایبند بمانید. به عنوان مثال، میتوانید تعریف کنید که برای به دست آوردن این مقدار سود فقط ۵، ۱۰٪ یا ۲۰٪ ریسک میکنید. این استراتژی به شما کمک میکند تا تعادل بین “ریسک و سود” خود را حفظ کنید.
۴. تجارت بر پایه منطق و نظم را ترویج میکند
برای یک سرمایهگذار بسیار مهم است که خود را از احساسات بازار جدا کند. حد ضرر به شما کمک میکند تا به استراتژی مالی خود پایبند باشید و تجارت بر پایه منطق و نظم را ترویج میکند.
۱. نوسانات کوتاه مدت
یکی از بزرگترین معایب اصلی استفاده از استاپ لاس این است که میتواند با نوسانات کوتاه مدت قیمت سهام فعال شود. نکته کلیدیایی که هنگام تعیین استاپ لاس باید به خاطر داشته باشید این است که استاپ لاس باید به سهام اجازه نوسان هر روزه دهد و در عین حال از ریسک زیان تا حد امکان جلوگیری کند.
۲. فروش زود هنگام سهام
تنها ریسکی که در استفاده از استراتژی استاپ لاس در معاملات وجود دارد، ریسک بالقوه متوقف کردن معاملهای است که میتوانست سودآور و یا سودآورتر باشد اگر سرمایهگذار مایل بود سطح بالاتری از ریسک را بپذیرید. حد ضرر میتواند منجر به بستن زود هنگام معاملات شود و از این رو پتانسیل سود را محدود کند.
۳. ریسک تعیین قیمت
سرمایهگذاران باید تصمیم بگیرند که چه قیمتی را تعیین کنند، که میتواند بخش دشواری باشد. میتوانید از مشاوران مالی کمک بگیرید اما این کار هزینهبر خواهد بود.
۴. هزینه زیاد
گاهی اوقات کارگزار سهام شما میتواند برای استفاده از دستور حد ضرر هزینه ای دریافت کند و که میتواند هزینه زیادی برای شما باشد.
اهداف استاپ لاس
هدف اصلی استاپ لاس، کاهش ریسک (با محدود کردن زیانهای احتمالی) و آسانتر کردن معاملات (با داشتن استراتژی است که در صورت معامله در بازار با قیمت مشخص، بهطور خودکار اجرا میشود). از معاملهگران خواسته میشود که همیشه از حد ضرر استفاده کنند تا ریسک خود را محدود کرده و از زیان احتمالی و فاجعهبار جلوگیری کنند.
سخن پایانی
حد ضرر ابزار ساده ای است که در صورت استفاده موثر میتواند مزایای قابل توجهی را ارائه دهد. چه برای جلوگیری از زیان های بیش از حد و چه برای حفظ سود، تقریباً در انواع مدلهای سرمایهگذاری میتوان از این ابزار بهره مند شد. استاپ لاس را به عنوان یک بیمهنامه در نظر بگیرید: شما امیدوارید که هرگز مجبور به استفاده از آن نشوید، اما خوب است بدانید که در صورت نیاز از محافظت برخوردار هستید.
حد ضرر یا استاپ لاس در بورس چیست؟
معاملهگران حرفهای وقتی وارد سهمی میشوند دو محدوده را برای خروج از سهم در نظر میگیرند: حد سود و حد ضرر. وقتی قیمت به هر کدام از این محدودهها برسد، معاملهگر اقدام به فروش و خروج از سهم میکند. حد سود در واقع محدودهای است که معاملهگر برای شناسایی سود در نظر گرفته و حد ضرر در بورس (یا همان استاپ لاس) هم محدودهای است که برای جلوگیری از ضرر بیشتر مشخص کرده است.
برای مثال، معاملهگر با ابزارهای تحلیلی خود به این نتیجه میرسد که سهمی را در قیمت ۱۰۰۰ تومان خریداری کند. با استفاده از همین ابزارهای تحلیلی، این معاملهگر محدوده ۱۵۰۰ تومان را به عنوان حد سود در نظر میگیرد و اگر قیمت سهم رشد کند و به این محدوده برسد، سهم را با همین قیمت میفروشد و به یک سود ۵۰ درصدی میرسد. ولی اگر به هر دلیلی قیمت سهم پایین برود و مثلا به محدوده ۸۰۰ تومان (حد ضرری که معاملهگر تعیین کرده است) برسد، در اینجا هم معاملهگر اقدام به فروش سهامش میکند و با پذیرش ضرر ۲۰ درصدی، اجازه نمیدهد که سرمایهاش بیشتر از این مقدار کاهش پیدا کند.
تعیین حد ضرر، پایبندی به این محدوده و خروج از سهم در صورت رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر، یکی از مهمترین رفتارها برای ماندگار بودن در بازارهای مالی است. مولفههای بسیار زیادی وجود دارند که بر قیمت سهم و بازارهای مالی تاثیر میگذارند و پیشبینی همه این مولفهها عملا امکانپذیر نیست. در نظر گرفتن حد ضرر در واقع ابزاری احتیاطی است که معاملهگر باید در معاملاتش در نظر بگیرد تا بتواند ریسک مولفههای پیشبینیناپذیر (از قبیل تغییرات سیاسی، تغییر قیمت جهانی کالاهایی از قبیل نفت و فولاد، تغییرات بهره بانکی و غیره) را تا حد زیادی کنترل کند.
حد ضرر در بورس را چگونه تعیین کنیم؟
تعیین حد ضرر قاعده و قانون مشخص و ثابتی ندارد که بشود آن را برای همه معاملهگران تجویز کرد. تعیین حد ضرر به عواملی از قبیل درجه ریسکپذیری، مدتزمان معامله، شرایط بازار، وضعیت بنیادی سهم، وضعیت تکنیکالی نمودار قیمت و غیره بستگی دارد.
برای نمونه، شخصی ممکن است روحیه ریسکپذیری بالایی داشته باشد و بتواند بهراحتی ضررهای ۳۰ درصدی را هم تحمل کند. اما شخص دیگری چنین روحیهای نداشته باشد و اگر قیمت سهامش بیشتر از ۱۰ درصد افت کند، آرامش خودش را از دست بدهد و دچار اضطراب شود. معاملهگران موفق برای تعیین حد ضرر، پیش از هر چیز روحیات خودشان را در نظر میگیرند و مقدار مشخصی برای حد ضررشان دارند. این معاملهگران حد ضررشان را طوری در نظر میگیرند که آرامش و تمرکزشان را از دست ندهند و در صورت افت قیمت بتوانند ضرری را که متحمل میشوند بهراحتی بپذیرند. معاملهگران موفق میدانند که اگر در معاملهای ضرر کنند، میتوانند بهراحتی در معاملهای دیگر این ضرر را جبران کنند و در مجموع به سود برسند.
نکته: متداولترین محدوده برای تعیین حد ضرر ۵ تا ۱۵ درصد پایینتر از قیمت ورود به سهم است. علاوه بر این، معاملهگران محتاط، سرمایهشان را طوری مدیریت میکنند که اگر در یک سهم به حد ضرر رسیدند، حداکثر ۲ تا ۳ درصد از سرمایهشان را از دست بدهند. مثلا اگر کل سرمایهشان ۱۰۰ میلیون تومان است و ۱۰ میلیون تومان از این مبلغ را برای خرید سهام شرکت الف در نظر گرفتهاند، حد ضررشان را طوری در نظر میگیرند که اگر قیمت سهم به حد ضرر رسید، حد اکثر ۲ تا ۳ میلیون تومان ضرر کنند.
تعیین حد ضرر با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال
تحلیلگران تکنیکال که بیش از هر چیز نمودار قیمت سهم را بررسی میکنند، اولین کارشان این است که سطوح مقاومت و حمایت قیمت سهام را مشخص کنند. معمولا انتظار میرود که قیمت سهم بعد از رسیدن به سطوح حمایتی واکنش مثبت نشان بدهد و شروع به رشد کند. معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، سعی میکنند سهامی را بخرند که قیمتشان نزدیک به محدوده حمایتی باشد و حد ضررشان را کمی پایینتر از این محدوده در نظر میگیرند. به این ترتیب محدوده حمایتی مانند نوعی سپر عمل میکند و اجازه نمیدهد که قیمت سهام بهراحتی به محدوده حد ضرر برسد.
در تصویر زیر نمونهای از حد ضرری را مشاهده میکنید که به کمک تحلیل تکنیکال مشخص شده است.
تحلیلگر در این مثال به این نتیجه رسیده است که محدوده ۹۰۰ تا ۹۵۰ تومان محدوده حمایتی سهم شستا است. این تحلیلگر میتواند طبق این تحلیل در این محدوده اقدام به خرید سهم کند و حد ضررش را محدوده ۸۵۰ تومان در نظر بگیرد. اگر قیمت زیر این محدوده تثبیت شود، در واقع حمایت ۹۰۰ تومانی از دست رفته است و انتظار نمیرود که در آینده نزدیک قیمت سهم بالاتر از این محدوده برود. پس معاملهگر باید سهم را بفروشد و از آن خارج شود.
البته در این نمودار همانطور که مشخص است قیمت سهم به این محدوده واکنش مثبت نشان داده و تا محدوده ۱۴۰۰ تومان هم رشد کرده است. باید دقت کرد که وقتی قیمت سهم به محدوده حمایتی واکنش مثبت نشان میدهد و از این محدوده فاصله میگیرد، فرصت خرید سهم از دست رفته است. زیرا اگر مثلا در قیمت ۱۲۰۰ تومان خریدار سهم باشید و حد ضرر را با استفاده از این تحلیل ۸۵۰ تومان در نظر بگیرید، متحمل ریسک بسیار زیادی خواهید بود. بهطور کلی در این روش هرچه قیمت خریدتان هرچه به حمایت نزدیکتر باشد، ریسک کمتری متحمل خواهید شد و پاداش بیشتری در انتظارتان خواهد بود.
حد ضرر متحرک چیست؟
یکی دیگر از مفاهیمی که خوب است در زمینه حد ضرر بدانیم، مفهوم حد ضرر متحرک است. حد ضرر متحرک یا Trailing Stop Loss در واقع ابزاری برای محافظت از سود است و زمانی به کار میرود که معامله ما وارد سود شده باشد و به حد سود رسیده باشد. شیوه استفاده از این نوع حد ضرر به این صورت است که مثلا معاملهگر در محدوده ۱۰۰۰ تومان وارد سهم شده است و حد سود را ۱۵۰۰ تومان در نظر گرفته است.
بعد از مدتی قیمت سهم رشد میکند و به ۱۵۰۰ تومان میرسد، اما تحلیلگر با ارزیابی شرایط به این نتیجه میرسد که احتمال دارد قیمت سهم از این هم بالاتر برود. در این حالت حد ضرر را بالاتر میآورد و در محدوده ۱۴۰۰ تومان قرار میدهد. به این ترتیب اگر قیمت سهم به رشد خودش ادامه بدهد، همچنان این امکان وجود خواهد داشت که سود بیشتری از این معامله کسب شود، ولی اگر قیمت سهم کاهشی شود، معاملهگر در محدوده ۱۴۰۰ تومان اقدام به فروش میکند و اجازه نمیدهد سودی که به دست آورده، از بین برود.
اهمیت رعایت حد ضرر
این مطلب را با مقایسه حد ضرر و کمبربند ایمنی آغاز کردیم، ولی هرچه درباره رعایت حد ضرر بگوییم کم گفتهایم. رعایت حد ضرر این امکان را برای معاملهگر فراهم میکند که اگر شرایط طبق انتظارش پیش نرود، با ضرر حداقلی از معامله خارج شود و سرمایهاش برای معامله بعدی آزاد باشد و بتواند در معاملات آینده این ضرر کوچک را جبران کند و به سود برسد.
گاهی پیش میآید که بعضی از معاملهگران تازهکار وارد محدوده حد ضرر میشوند و از سهم خارج میشوند، اما درست بعد از خروج آنها، روند صعودی سهم آغاز میشود و حسرت کسب سود با این معاملهگران میماند. بسیاری از افراد تازهکار بهراحتی تحت تاثیر چنین موقعیتهایی قرار میگیرند و حد ضرر را بهکلی کنار میگذارند، نکته اینجاست که چنین کاری میتواند آغاز مسیری باشد که بهراحتی به ناکامی معاملهگران منتهی میشود.
رعایت حد ضرر از ضروریات معاملهگری است و اگر حد ضررتان بهراحتی فعال میشود و تعداد زیادی از معاملاتتان به حد ضرر میرسد، معنایش این نیست که نباید حد ضرر در نظر گرفت، بلکه مفهومش این است که شیوه تحلیل و معاملهتان ایراد دارد و باید به دنبال رفع این ایرادها باشید. متداولترین مشکل هم این است که معاملهگران تازهوارد محدوده مناسبی برای خرید سهم در نظر نمیگیرند و با هر قیمتی که شد اقدام به خرید میکنند.
بهترین محدودهها برای خرید سهم محدودههای حمایتی است و معاملهگر باید پیش از آنکه قیمت به این محدوده برسد، آماده خرید باشد و هر وقت قیمت به این محدوده رسید اقدام به خرید کند و نه قبل یا بعد از آن. در این صورت اگر محدودههای حمایتی بهدرستی تشخیص داده شود، حد ضررهای کمتری در معاملاتمان فعال خواهد شد و تعداد بیشتری از معاملاتمان با موفقیت همراه خواهد بود.
نحوه محاسبه حد ضرر در بورس
شیوههای مختلفی برای محاسبه و تعیین حد ضرر در بورس وجود دارد. در بعضی از این روشها از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میشود و در بعضی دیگر حد ضرر را صرفا بر مبنای قیمت تعیین میشود. در ادامه چند روش برای تعیین حد ضرر را با هم مرور میکنیم.
تعیین حد ضرر ثابت
حد ضرر ثابت معمولا به دو صورت تعیین میشود. در روش اول معاملهگر مقدار مشخصی از قیمت را به عنوان حد ضرر در نظر میگیرد. مثلا معاملهگر حد ضررش را ۵۰ تومان کمتر از قیمت خرید در نظر میگیرد. در این روش، اگر قیمت خرید سهمی ۹۰۰ تومان بوده باشد، حد ضرر مقدار ۸۵۰ تومان خواهد بود.
در روش دوم درصد مشخصی به عنوان حد ضرر در نظر گرفته میشود. در این حالت معاملهگر حد ضررش را مثلا ۱۰ درصد زیر قیمت خرید در نظر میگیرد. به عنوان مثال، اگر قیمت خرید سهم ۲۰۰۰ تومان باشد و معاملهگر حد ضرر ۱۰ درصدی در نظر داشته باشد، حد ضرر سهم ۱۰ درصد پایینتر از ۲۰۰۰ تومان، یعنی ۱۸۰۰ تومان، خواهد بود.
نکته: در این روش حد ضرر معمولا بین ۵ تا ۱۵ درصد در نظر گرفته میشود.
تعیین حد ضرر به کمک میانگینهای متحرک
بعضی از معاملهگران برای اینکه انعطافپذیری بیشتری در معاملاتشان داشته باشند، از حد ضررهای دینامیک استفاده میکنند. در این روش معمولا از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای تعیین حد ضرر استفاده میشود. یکی از متداولترین اندیکاتورها برای این کار، میانگینهای متحرک هستند.
در این روش، معاملهگر یک اندیکاتور میانگین متحرک (مثلا میانگین متحرک ۵۰ روزه) را در نظر میگیرد و وقتی قیمت سهم زیر این میانگین تثبیت میشود، اقدام به فروش سهم میکند. میانگین متحرک ۵۰ روزه در واقع نشان میدهد که میانگین قیمت سهم طی ۵۰ روز معاملاتی اخیر چه مقدار بوده است. اگر قرار به رشد سهم باشد، قیمت باید بالای این میانگین حرکت کند و اگر قیمت سهم کمتر از این میانگین شود، نشانه آن است که کاهش قیمت سهم ادامه خواهد داشت.
تعیین حد ضرر به کمک محدوده حمایتی
یکی از مهمترین مواردی که در تحلیل تکنیکال مطرح میشود، بررسی و تشخیص سطوح حمایتی است. در این روش، معاملهگر به کمک تحلیل تکنیکال سطوح حمایتی مهم سهم را تعیین میکند و حد ضرر را ۵ الی ۱۰ درصد زیر این محدوده در نظر میگیرد. برای نمونه، اگر معاملهگر به این نتیجه برسد که سهمی در محدوده ۳۵۰ تومان حمایت تکنیکالی دارد، حد ضررش را ۱۰ درصد پایینتر از این محدوده (یعنی محدوده ۳۱۵ تومان) در نظر میگیرد.
معایب و مزایای رعایت حد ضرر در بورس
در قسمتهای قبلی این مطلب به مزایای رعایت حد ضرر در بورس اشاره کردهایم. اما به طور خلاصه، مهمترین مزیت رعایت حد ضرر این است که سرمایه شما از آسیب در امان میماند و در ازای از دست رفتن بخش کوچکی از سرمایه، این امکان را خواهید داشت که وارد معامله دیگری شوید و زیان معامله قبلی را جبران کنید.
مزیت مهم دیگر رعایت حد ضرر این است که اعصاب و روانتان آرام میماند و هر روز نگران این نخواهید بود که ضررتان بیشتر خواهد شد یا نه و اینکه چه زمانی روند سهم تغییر خواهد کرد و از ضرر خارج خواهید شد.
رعایت حد ضرر، اگر درست و اصولی و بر مبنای روحیات معاملهگر تعیین شده باشد، معایب خاصی ندارد. ولی اگر حد ضررتان را طوری در نظر بگیرید که به سرعت فعال شود، تعداد معاملات ناموفقتان زیاد خواهد شد و در نتیجه بخش مهمی از سرمایهتان را از دست خواهید داد.
مثلا اگر حد ضررتان را ۵۰ درصد در نظر بگیرید، با رسیدن به این حد ضرر نیمی از سرمایهتان را از دست خواهید داد. یا اگر هنگام خرید سهم و تعیین حد ضرر، به محدودههای حمایتی سهم توجه کافی نداشته باشید و قیمت خریدتان فاصله زیادی با محدوده حمایتی داشته باشد، این امکان که حد ضررتان بهراحتی فعال شود وجود خواهد داشت. در این حالت هم شناسایی ضرر و خروج از معامله باعث خواهد شد بخشی از سرمایهتان از دست برود، در حالی که اگر محدوده ورودتان مناسب میبود و حد ضررتان را زیر محدوده حمایتی قرار میدادید، در این معامله به سود مناسبی میرسیدید.
نکته مهم: پیش از اینکه به فکر خرید سهمی باشیم، باید حد ضرر مناسبی برای این سهم در نظر بگیریم و سپس اقدام به خرید کنیم. در این حالت محدوده خریدمان را باید طوری انتخاب کنیم که اگر معامله وارد ضرر شد و به حد ضرر رسید، زیانمان بیشتر از مقداری که از قبل مشخص کردهایم نباشد.
مثال برای تعیین استاپ لاس یا حد ضرر
یک روش ساده برای تعیین حد ضرر طی کردن مراحل زیر است:
- تعیین محدوده حمایت تکنیکال
- اقدام به خرید نزدیک به حمایت
- قرار دادن حد ضرر ۵ تا ۱۵ درصد پایینتر از حمایت
فرض کنید نمودار سهم فولاد مبارکه را تحلیل کردهایم و به این نتیجه رسیدهایم که سهم در محدوده ۱۰۰۰ تومان حمایت خوبی دارد. سپس در این محدوده اقدام به خرید کردهایم و حد ضررمان را ۱۰ درصد پایینتر از این محدوده قرار دادهایم. در تصویر زیر این حالت را میبینید.
همانطور که در این تصویر میبینید، قیمت سهم بعد از خرید ما افت کرده است و زیر محدوده حد ضرر رفته است. در این حالت باید سهم را بفروشیم و از سهم خارج شویم. چون این احتمال را میدهیم که روند نزولی سهم ادامه پیدا کند و ضرر ما بیشتر شود. البته در این مثال سهم وارد یک روند خنثی شده است و اصطلاحا درجا زده است.
اما اگر همین حد ضرر را رعایت کرده باشیم، با ضرر حداقلی از سهم خارج شدهایم و خودمان را درگیر درجا زدنهای فرساینده سهم نکردهایم. به این ترتیب، بعد از شناسایی ضرر سرمایهمان آزاد شده است و این امکان را یافتهایم که بدون از دست دادن زمان خرید دیگری انجام بدهیم و در معاملات بعدی به سود برسیم.
استراتژی فیکس لاس (Fix Loss)
بازارهای مالی یکی از پرریسک ترین مشاغل در دنیا هستند، چرا که این بازار در واقع یک نبرد است، برنده این نبرد کسب درآمد می کند، شما در این بازار باید انتخاب کنید که در صف خرید یا فروش باشید به زبان ساده تر اینکه تشخیص دهید قیمت در این جا ارزان است و یا گران. تمامی سبک های مختلف بازارهای مالی ریسک های خودش را دارد و هیچ سبکی نمی تواند 100 درصد درست باشد لذا بهترین راه مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه است اما یکی از بهترین مدیریت ها در همین موضوعات، استراتژی فیکس لاس است. طبق این استراتژی شما به عنوان یک معامله گر نمی توانید به راحتی حساب خود را نابود کنید، چرا که حتی اگر بخواهید هم این کار 100 درصد غیرممکن است، منتها باید احساسات را کنار گذاشته و به این پلن مدیریت ریسک پایبند باشید. تا پایان این مقاله همراه ما باشید تا مدیریت ریسک ثابت (فیکس لاس) را به بهترین شکل ممکن بیاموزید.
ریسک در بازارهای مالی
بازارهای مالی بخصوص، بازارهایی که دامنه نوسان ندارند از ریسک بالایی برخوردار هستند، یکی از این بازارها، بازار کریپتوکارنسی (cryptocurrency) است که سرمایه گذاری در این بازار می تواند در کمترین زمان شما را به آنچه که می خواهید برساند. این نکته نیز حائز اهمیت است که همان طور که می تواند پول خوبی به حساب شما اضافه کند می تواند به همان گونه سرمایه شما را نیز از بین ببرد. مدیریت ریسک همان چراغ راهی است که می تواند به شما کمک کند که از این بازار سخت، درآمد به دلار داشته باشید، طبیعتا رعایت کردن مدیریت ریسک و سرمایه می تواند بر روی احساسات شما تاثیر گذار باشد، برای مثال به داستان زیر دقت کنید:
مدیریت ریسک کمربند ایمنی شماست
فرض کنید که شما تشخیص داده اید اتریوم از عدد 1000 دلار می تواند یک روند صعودی را شروع کند، حال شما با رعایت کردن ریسک وارد این معامله می شوید اما یک بول ران اتفاق می افتد و قیمت اتریوم از 1000 دلار به 2000 دلار می رسد، در این حین با اینکه شما با مدیریت ریسک وارد این پوزیشن شده اید و سود کسب کرده اید، به احتمال زیاد حسرت و رویا پردازی به سراغ شما می آید، چرا که به خودتان می گویید که من این تحلیل خوب را داشته ام، چرا تمام سرمایه را وارد این معامله نکردم؟! اما باید گفت که این همان شروع نابود کردن حساب معاملاتی شماست، با اینکه سود کمتری می کنید اما به یاد داشته باشید مهمترین فاکتور این است که ضرر کمتری داشته باشید، این دقیقا مانند همان بستن کمربند است، شاید راحتی زیادی برای شما به ارمغان نیاورد اما از شما حفاظت می کند.
حد ضرر چیست؟
می توان اهمیت استاپ لاس یا همان حد ضرر را اینگونه دانست که بدون آن وارد معامله تعیین حد ضرر ثابت نشوید، چرا که بیشتر احساسات معامله گران است که نمی گذارد شخصی با حدضرر وارد یک معامله شود. در صورتی که شما تحلیل تکنیکال را به خوبی آموخته باشید، می توانید با رعایت مدیریت سرمایه و ریسک به سودهای مستمری برسید.
بهترین استراتژی حد ضرر چیست؟
به طور کلی شما می توانید استاپ لاس های متحرک و ثابت (فیکس لاس - Fix loss) داشته باشید و انتخاب هر کدام از این استراتژی ها شما بستگی دارد اما این که هر بار ضررهای شما ثابت باشد می تواند شما را وارد سود کند! حتما با خودتان می گویید که چگونه می شود با کمتر ضرر کردن، سود کسب کرد؛ کافی است شما وین ریت حداقلی بالای 50 داشته باشید، آن وقت می توانید حتی با یک ریسک به ریوارد 1 به 1 نیز برآیندی سودده داشته باشید، به همین علت است که این جمله را زیاد شنیده اید که مدیریت سرمایه و ریسک همه چیز است، برای درک مفهوم به مثال زیر توجه کنید!
زمانی که از حد ضرر ثابت استفاده می کنید (فیکس لاس) در هر شرایطی، زمانی که حد ضرر شما می خورد تنها همان مقدار ثابت را ضرر می دهید و این همان ریسک شما می شود، حال کافی است در پوزیشن هایی که شما می گیرید نسبت ریوارد به ریسک را نیز برابر با 1 قرار دهید، تنها چیزی که الان به داد شما خواهد رسید، یک استراتژی است، این استراتژی باید وین ریتش بالای 50 درصد باشد! می توانید بر روی اوردر بلاک ها نیز فکر کنید، زمانی که این اتفاق بیفتد شما در سود مستمر قرار می گیرید، تمرکزتان را بگذارید که اول از همه از بازار یک ریسک به ریوارد 1 به 1 را بگیرید، بعد از اینکه توانستید یک به یک را از بازار بگیرید می توانید به فکر ریواردهای بیشتر باشید.
فیکس لاس بهترین راه برای بقا در بازار
اصل اول بازارهای مالی این است که بتوانید همواره در این بازار حضور داشته باشید و بتوانید کمتر ضرر کنید، چرا که هیچ استراتژی وجود ندارد که اشتباه نکند، اما می توان با استفاده از مدیریت ریسک فیکس لاس با چند بار ترید کردن حساب نابود نشود؛ برای این استراتژی باید دو گام را استفاده کنید.
اول از همه مشخص کنید که چه میزان می خواهید متحمل ضرر شوید، این ضرر بر روی کل سرمایه شما است، به درصد آن را بنویسید، برای مثال شما 2000 دلار سرمایه دارید و می خواهید اگر تریدی از شما ضرر شد تنها یک درصد از کل 2000 دلار را از دست بدهید، یعنی 20 دلار، اگر فکر می کنید باز هم این مقدار زیاد است می توانید میزان ریسک خود را پایین بیاورید و آن را به نیم درصد کاهش دهید. این ها تماما به سرمایه اولیه شما بستگی دارد و همچنین اینکه می خواهید چه میزان ریسک در هر معامله خود داشته باشید، توجه داشته باشید که شما باید قانون اول یعنی قانون بقا را در بازارهای مالی رعایت کنید.
بعد از اینکه برای خودتان ضرری مشخص، تعیین کردید باید به ستاپ خودتان نگاه کنید، حد ضرری که می خواهید آن جا بگذارید چند درصد است؟ بر فرض اگر حد ضرر شما در آن ستاپ 3 درصد بود، شما باید حجمی را انتخاب کنید که استاپ آن ستاپ، نیم درصد ضرر به کل مارجین شما باشد؛ همچنین برای درک بهتره فیکس لاس بهتر است از وب سایت Calc.trade استفاده کنید.
سایت Calc.trade
هنگامی که وارد وب سایت می شوید، با تصویر بالا مواجه خواهید شد، در سمت راست تصویر می توانید همچون پلتفرم تریدینگ ویو تحلیل های خودتان را داشته باشید، در همان قسمت بالا، سمت چپ نام رمز ارز مورد نظر خودتان را وارد کنید، قسمت مهم این وب سایت در سمت چپ آن است، جایی که شما می توانید میزان ریسک خودتان را مشخص کنید! از بالا کادر قرمز رنگ می توانید میزان دارایی خودتان را که برای ترید وارد بازار ارز دیجیتال کرده اید را وارد کنید، در این تصویر برای مثال عدد 2000 دلار را وارد کرده ایم و همان مثال بالا که در مورد اتریوم زده ایم را به عنوان مثال ذکر کرده ایم.
حال طبق مدیریت سرمایه ای که دارید انتخاب می کنید که چه میزان می خواهید ریسک بر روی سرمایه اصلی خود داشته باشید، این به چه معناست؟ یعنی اگر شما ریسکی ثابت داشته باشید، باید با هر بار حدضرر خوردن همان میزان فقط از کل سرمایه شما کسر شود. برای مثال شما می خواهید هر معامله ای که باز می کنید، نیم درصد ریسک داشته باشید، برای اینکار در باکس قرمز رنگ که مشخص کرده ایم عدد 0.5 را وارد می کنید، بسته به استراتژی معاملاتی شما این عدد می تواند تغییر کند، حال پس از اینکه این دو کادر را پر کردید، باید به بقیه ماجرا نیز دقت کنید.
تحلیل تکنیکال شما، قطعا به شما نقطه ورود، تارگت و حد ضرر داده است، آن ها را در باکس زرد مشخص کنید. برای مثال سرمایه اولیه ما 2000 دلار بود و می خواهیم تنها 0.5 درصد ریسک داشته باشیم و بر روی قیمت 1000 ملکه بازار ارزهای دیجیتال یعنی اتریوم یک معامله لانگ باز کنیم که حد آن 950 است و حد سود ما نیز 1200 است، به این ترتیب لوریج ما هر چقدر باشد، این سیستم با استفاده از کم و زیاد کردن مارجین ورودی، به شما می گوید که چه میزان باید وارد کنید. در تصویر بالا میبینید که ما لوریج یا همان اهرم را 10 قرار داده ایم، برای همین در صورت استاپ خوردن ما ده دلار از دست خواهیم داد. (این ربطی به لوریج ندارد، کاملا مربوط به مارجین است.) این در صورتی است که اگر شما لوریج را بالا ببرید، این مارجین شما است که کمتر خواهد شد؛ بنابراین شما توانستید فیکس لاس را برای حساب خودتان رعایت کنید.
نتیجه گیری:
می توان گفت که تعیین حد ضرر ثابت یا همان فیکس لاس یکی از بهترین استراتژِهای مدیریت ریسک برای بقا در بازارهای مالی و همچنین کسب سود مستمر از این بازار است، چرا که ضرر کمتر در این مارکت می تواند باعث کسب سود مستمر در این بازار شود.
دیدگاه شما