اسیلاتور (Oscillator) چیست؟ معرفی بهترین اسیلاتورها برای معامله رمزارز
در دنیای معاملاتی پی بردن به روند بازار و کشف نقاط مناسب ورود و خروج، برای تریدرها از اهمیت ویژهای برخوردار است. اما به راستی با توجه به مارکت بزرگ و پرنوسان کریپتو کارنسی، تمام معاملهگران از خرید ارز دیجیتال خود سود میبرند؟ قطعاْ این طور نیست. به همین دلیل افراد با تجربه از ابزارهایی کمکی جهت شناخت بهتر شرایط بازار کمک میگیرند. یک نمونه از این ابزارها، اسیلاتور یا نوسان ساز نام دارد که در این مقاله قصد داریم به معرفی و نحوه استفاده از آن در بازار رمزارزها بپردازیم.
اسیلاتور چیست؟
اسیلاتور (Oscillator) یا نوسان ساز، شاخصی نموداریست که در تشخیص شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش یک دارایی در بازارهای مالی به ما کمک میکند. امروزه اکثر کاربران حوزه کریپتو اسیلاتورها را در مواردی همچون: تشخیص حداکثر دامنه نوسانات، واگرایی و نقاط ورود و خروج به کار میگیرند. اسیلاتورها به نوبه خود از درجه اطمینان بالایی برخوردارند، اما نباید فراموش کنیم که در معاملات هیچ ابزاری ۱۰۰٪ تضمینی و کارآمد نیست. به طور کلی هر اسیلاتور دارای دو باند (کرانه بالا و کرانه پایین) است که یک شاخص روند (اندیکاتور) بین این محدوده نوسان میکند. با تحلیل نوسانات این شاخص، معاملهگر متوجه شرایط بازار خواهد شد. برخی از رایجترین انواع اسیلاتور عبارتند از:
- استوکاستیک (stochastic)
- قدرت نسبی (RSI)
- شاخص کانال کالا (CCI)
- اسیلاتور AO
- اسیلاتور مومنتوم (Momentum)
سرمایهگذاران، نوسان سازها را یکی از مهمترین ابزارها برای درک بازار میپندارند، اما ابزارهای تکنیکال دیگری هم وجود دارد که به آنها در بررسی معاملات کمک میکند، مانند مهارت چارت خوانی و اندیکاتورهای تکنیکال. در ادامه به نحوه استفاده از اسیلاتور و معرفی شناختهشدهترین آنها در معاملات ارز دیجیتال خواهیم پرداخت.
نحوه استفاده از اسیلاتور
برای استفاده از هر اسیلاتور (نوسان ساز)، ابتدا باید دو محدوده را برای آن تعریف کنیم. سپس، با قرار دادن این ابزار بین این دو بازه، اسیلاتور نوسان کرده و یک شاخص روند ایجاد میکند. معاملهگران با بررسی نوع نوسانات این شاخص، به شرایط بازار پی خواهند برد. به زبان ساده هنگامی که معاملهگر ببیند اسیلاتور به سمت مقادیر بالاتر حرکت میکند، متوجه میشود دارایی او در حالت اشباع خرید است. در طرف مقابل، زمانی که اسیلاتور به سمت مقادیر پایینتر حرکت کند، او دارایی خود را در حالت اشباع فروش در نظر میگیرد. عموماً تحلیلگران از نوسان ساز زمانی استفاده میکنند که قادر به تشخیص روند قیمت نباشند. (برای مثال زمانی که چارت قیمتی یک ارز به صورت افقی است).
تحلیل نوسانات اسیلاتور
تریدرها در تحلیل تکنیکال، یک Oscillator را در مقیاسی بین۰ تا ۱۰۰ درصد اندازهگیری میکنند؛ جایی که قیمت پایانی نسبت به محدوده قیمت کل برای تعداد مشخصی از کندلها در چارت نمایان است. هنگامی که بازار در یک محدوده خاص معامله میشود، اسیلاتور نوسانات قیمت را دنبال میکند. در این حالت اگر دامنه نوسانات از ۷۰ تا ۸۰ درصد محدوده قیمت کل تعیین شده فراتر رود، شرایط اشباع خرید را به ما نشان میدهد که به معنای فرصت فروش است. در مقابل از رسیدن نوسانات به زیر ۳۰ تا ۲۰ درصد، به معنای اشباع فروش و فرصتی برای خرید یاد میشود.
تا زمانی که قیمت یک ارز در محدوده تعیین شده اسیلاتور باقی بماند، سیگنالهای دریافتی معتبر هستند. اما هنگامی که یک شکست قیمتی (بریک اوت) رخ دهد، این سیگنالها ممکن است گمراهکننده شوند. تحلیلگران بریک اوت و پولبک را عامل یک سویه شدن بازار یا شروع یک روند جدید قلمداد میکنند و در این شرایط نوسان ساز ممکن است برای مدت طولانی در محدوده اشباع خرید یا فروش باقی بماند.
معرفی برخی اسیلاتورهای بازار کریپتو
از مهمترین انواع اسیلاتورها در بازار کریپتو میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. اسیلاتور یا نوسان ساز استوکاستیک (Stochastics)
این اسیلاتور مبتنی بر مقایسه بهای یک دارایی در محدوده قیمتی و زمانی خاص است. این ابزار با سیگنالهایی که بر اساس همگرایی و واگرایی در نقاط بینهایت ایجاد میکند، در تعیین نقاط برگشت احتمالی قیمت موثر است. این همگرایی/واگرایی توسط ۲ خط (بین سطوح ۰ تا ۱۰۰) تشکیل میشود که بیانگر تحرکات قیمت در یک بازه زمانی مشخص است. بنابراین عبور از هر دو این خط چیزیست که ما از آن به عنوان سیگنال خرید یا فروش یاد میکنیم.
هرچند هر معاملهگر باتجربهای حرکت بازار را میتواند تنها با نگاه کردن به نمودار دریابد. با این حال، اسیلاتور Stochastic تحلیل قیمت را برای ما بسیار آسانتر کرده است. همانطور که در تصویر بالا ملاحظه میکنید، EURUSD در یک روند صعودی پایدار باقی مانده است. اما از هفته دوم ژوئن ۲۰۲۰ روند صعودی تحلیل رفته و قیمت به تدریج به سمت خط روند در حال کاهش است. در همان زمان، اسیلاتور استوکاستیک هم در حال کاهش بوده و تا پایان ژوئن به عدد ۲۲ رسید. این یک واگرایی صعودی و یک فرصت خرید قلمداد میشود.
۲. اسیلاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
نوسان ساز شاخص قدرت نسبی یکی از شناختهشدهترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است که روند حرکت یک دارایی را به ما نشان میدهد. این Oscillator با تشخیص نیروی افزایشی یا کاهشی در پس قیمت یک دارایی (در یک زمان معین) برای تشخیص رشد یا سقوط بهای یک ارز بهکار میرود. RSI درست مانند استوکاستیک بین مقادیر ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است. با این حال، سطح اشباع خرید و فروش در روندهای صعودی روی ۷۰ و در روندهای نزولی روی ۳۰ تعیین میشود.
بهترین راه استفاده از RSI این است که ابتدا به دنبال سطوح حمایت و مقاومت بالقوه باشیم و بعداً فرصتهای ورود به بازار را بیابیم. برای انجام این کار، به جای تمرکز روی سطح ۵۰، میتوانیم دو خط اضافی ۴۰ و ۶۰ را (مطابق شکل بالا) در پنجره RSI ترسیم کنیم. بنابراین زمانی که RSI به سطوح ۴۰ و ۶۰ رسید، سطوح حمایت و مقاومت پیدا میشود.
۳. اسیلاتور شاخص کانال کالا (CCI)
اسیلاتور شاخص کانال در اصل نیروی پشت هر حرکت قیمت را اندازهگیری و بر اساس آن روندهای صعودی یا نزولی را مشخص میکند. این ابزار با مقایسه قیمت فعلی و قیمتهای قبلی یک ارز، میزان قدرت یک روند را مشخص میکند. CCI برای این کار از اندیکاتور میانگین متحرک به عنوان نقطه مرجع خود استفاده میکند. به این صورت که اگر CCI بالای آن قرار گرفت، قیمت بیشتر از حد متوسط بوده و این یک نیروی رو به رشد است. از طرفی اگر CCI پایینتر از میانگین متحرک بود، حاکی از پایین بودن قیمت از حد متوسط و وجود ضعف در روند صعودیست.
CCI برخلاف RSI که بین ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است، هیچ حد بالا یا پایینی ندارد. در عوض، این نوسان ساز در شرایط عادی بازار بین سطوح ۱۰۰- تا ۱۰۰+ در نوسان است. بنابراین زمانی که در این محدوده نرمال باقی بماند، نشان دهنده عدم وجود یک روند قوی در بازار و تثبیت قیمت است. در مقابل، رسیدن آن به بالای ۱۰۰+ نشاندهنده یک روند صعودی قوی و کاهش آن از سطح ۱۰۰- از یک روند نزولی قوی خبر میدهد.
۴. اسیلاتور AO
اسیلاتور AO توسط معاملهگر معروف بیل ویلیامز (Bill Williams) برای سنجش اختلاف بین سیکل ۵ام و ۳۴ام میانگین متحرک ساده (SMA) خلق شده است. AO درست مانند MACD به صورت هیستوگرام رسم میشود. به بیان ساده، زمانی که هیستوگرام بالای خط صفر و در حال افزایش باشد، سیگنالی صعودی و قیمت در حال افزایش است. همچنین هنگامی که هیستوگرام زیر خط صفر قرار گرفت، نشانگر حرکت نزولی قیمت است.
بهترین راه برای استفاده از AO، استراتژی Twin Peak (قلههای دوقلو) است که اساساً واگرایی معاملات را توصیف میکند. نکته مهمی که در این حالت باید به خاطر بسپارید این است که قلههای دوقلوی نزولی در بالای خط ۰ و قلههای دوقلوی صعودی در زیر خط ۰ رخ میدهند.
مطابق تصویر بالا شما برای ورود به بازار در کف قیمت، باید منتظر تشکیل دو قله متوالی بالای خط صفر بمانید (جایی که قله دوم پایینتر از قله اول است). در مقابل برای خروج از بازار در سقف، باید منتظر دو قله متوالی زیر خط صفر بمانید (جایی که قله دوم بالاتر از قله اول است). سپس میتوانید با ظاهر شدن اولین نوار سبز رنگ روی خط هیستوگرام، با یک سفارش خرید (لانگ) وارد بازار شوید.
۵. اسیلاتور مومنتوم
این اسیلاتور به ما امکان پی بردن به سرعت حرکت قیمت و در نتیجه روند آن را میدهد. مومنتوم در اصل رابطه بین قیمت فعلی با قیمت چند روز قبل است. بنابراین نحوه تفسیر آن اهمیت زیادی دارد. مطابق تصویر بالا، منفی شدن این شاخص بیانگر یک روند نزولی و مثبت شدن آن از یک روند صعودی حکایت دارد.
اگر اسیلاتور مومنتوم به مقادیر بسیار بالا یا پایین (نسبت به مقادیر تاریخی آن) برسد، به عنوان تداوم روند فعلی استنباط میشود. از آنجایی که این ابزار حد بالا و پایین ندارد، شما باید تاریخچه خط مومنتوم را به صورت بصری بررسی و خطوط افقی را در امتداد مرزهای بالا و پایین آن ترسیم کنید. هنگامی که خط مومنتوم به این سطوح رسید، نشان دهنده شرایط اشباع خرید (کاهش قیمت) یا اشباع فروش (افزایش قیمت) است.
تفاوت اسیلاتور با اندیکاتور چیست؟
اجازه دهید همین ابتدا یک نکته مهم را درخصوص اسیلاتور و اندیکاتور بیان کنیم. تمامی این ابزارها به منظور شناسایی روند بازار و پیشبینی قیمت طراحی شدهاند. بنابراین به تعبیری اسیلاتور زیرمجموعهای از اندیکاتورهاست. همچنین معاملهگران از اسیلاتورها همزمان با سایر اندیکاتورهای تکنیکال برای تصمیمگیری بهتر در بازارهای معاملاتی استفاده میکنند. اما با این وجود تفاوتهایی هم در نحوه عملکرد این دو ابزار وجود دارد که عبارتند از:
- اسیلاتورها عماماً به عنوان یک پنجره جدید در کنار سیگنال اصلی نمایش داده میشوند، در حالی که اندیکاتورها دقیقاً روی چارت قیمت سوار میشوند.
- اسیلاتورها فقط دو محدوده اشباع خرید و اشباع فروش را بر اساس محاسبات خود مشخص میکنند. به عنوان مثال در اسیلاتور RSI سطوح بالاتر از ۷۰ به عنوان اشباع خرید و سطوح پایین تر از ۳۰ به عنوان اشباع فروش در نظر گرفته میشود.
- اسیلاتورها عموما برای تشخیص واگرایی بکار میروند در حالی که اندیکاتورها در تشخیص روند بازار موثرند.
در پایان باید اشاره کنیم این ابزارها در سایر بازارهای مالی مانند، کالا، فلزات گرانبها و غیره نیز به کار میروند و موارد استفاده از آنها تنها محدود به بازار کریپتو نمیشود. امیدواریم مطالعه این مقاله جوابگوی نیازهای شما درخصوص اسیلاتورها بوده باشد. بی صبرانه منتظر دریافت نظرات شما همراهان عزیز هستیم.
هفت تا از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسان گیری
معاملهگران از اندیکاتورهای تکنیکال برای بررسی عرضه و تقاضا و درک ماهیت روانشناسی بازار استفاده میکنند. اندیکاتورها سرنخهایی در مورد روند آتی قیمت ارائه میدهند و از آنها سیگنالهای خرید و فروش استخراج میشود. در این مطلب هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال را معرفی میکنیم. این اندیکاتورها برای نوسانگیری کوتاهمدت کارآمد هستند.
نیازی به استفاده از هر هفت اندیکاتور نیست. با توجه به نوع معاملاتتان یکی از آنها را انتخاب کنید یا از ترکیب اندیکاتورها برای نوسانگیری استفاده کنید. این اندیکاتورها برای تشخیص روند و نوسانگیری در بازار بورس، فارکس، ارز دیجیتال و… بسیار مفید هستند.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال
نوسانگیری چیست؟
بازارهای مالی پرتلاطم هستند. نمودارهای قیمت روندهای صعودی یا نزولی را به صورت خط صاف طی نمیکنند. مثلا صعودهای بلندمدت همراه با ریزشهای کوتاهمدت اتفاق میافتد و اصطلاحا قیمت نوسان میکند. برخی از معاملهگران نگاه بلندمدت به چارت قیمت دارند و به نوسانهای کوتاهمدت اهمیت نمیدهند. در نقطهی مقابل برخی دیگر با استراتژیهای کوتاهمدت، به دنبال استفاده از نوسانات کوتاهمدت بازار هستند. به این کار نوسانگیری و به این معاملهگران اصطلاحا نوسانگیر میگویند.
بازار بورس ما دامنهی نوسان روزانه دارد و نوسانگیری به صورت روزانه چندان منطقی نیست. اما در بازارهای جهانی همچون فارکس یا بازار ارز دیجیتال، با استفاده از اهرمها نوسانگیری با سودهای بالا بسیار جذاب است. مثلا معاملات تعداد بالا روی تایمفریمها کوچک در حد دقیقه که اصطلاحا به آن اسکالپ میگویند. تحلیل تکنیکال اصلیترین ابزار نوسان گیری است.
اندیکاتور تکنیکال
اندیکاتورهای تکنیکال در اصل محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم هستند که به صورت نمودارهای گرافیکی رسم میشوند. از این نمودارها اطلاعات مفیدی در مورد گذشته و آیندهی روند به دست میآید. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتورها و اوسیلاتورها میتوانید مقاله اندیکاتورهای تکنیکال را مطالعه کنید.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری
تحلیلگران تکنیکال معمولا چند اندیکاتور را به صورت همزمان استفاده میکنند. از میان دهها اندیکاتور باید آنهایی را انتخاب کنید که برای شما بهتر عمل میکنند. در ادامه هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای برای نوسانگیری برای معاملات کوتاهمدت را بررسی خواهیم کرد.
1. اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV
ابتدا از اندیکاتور حجم تعادلی (On-Balance Volume) برای اندازهگیری جریان مثبت و منفی حجم در دورهی زمانی استفاده کنید. حجم تعادلی به این صورت محاسبه میشود:
- اگر قیمت نسبت به روز قبل افزایش یابد، حجم امروز به حجم روز قبل اضافه میشود.
- اگر قیمت نسبت به روز قبل کاهش یابد، حجم امروز از حجم روز قبل کسر میشود.
به جای روز میتوان از هر تایم فریم دیگر (ساعتی، هفتگی و…) استفاده کرد. واضح است که در یک روند صعودی OBV افزایش مییابد و در روند نزولی مقدار رو به کاهش است.
اندیکاتور تکنیکال OBV یا حجم تعادلی
هنگامی که حجم تعادلی افزایش مییابد به معنای ورود خریداران و افزایش قدرت آنهاست. روند نزولی حجم تعادلی نیز به معنای کاهش قدرت خریداران است. اندیکاتور OBV یکی از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تایید روند است. اگر قیمت و OBV همزمان افزایش یابند به معنای ادامهی روند صعودی است. کاهش همزمان قیمت و OBV به معنای ادامهی روند نزولی است.
از حجم تعادلی برای تشخیص واگراییها نیز استفاده میشود. واگرایی هنگامی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در جهت عکس هم حرکت کنند. با استفاده از واگرایی میتوان معکوس شدن روند را تشخیص داد. به عنوان مثال افزایش قیمت و کاهش OBV، به این معناست که روند صعودی توسط خریداران قوی پشتیبانی نمیشود و احتمال بازگشت روند وجود دارد.
2. اندیکاتور خط تراکم/توزیع یا خط A/D
خط تراکم/توزیع (Accumulation/Distribution Line) از بهترین اندیکاتورهایی نوسانگیری است که برای تشخیص جریان ورود و خروج پول در اوراق بهادار استفاده میشود.
اندیکاتور A/D بسیار شبیه به OBV است، با این تفاوت که علاوه بر قیمت بسته شدن در یک دورهی معاملاتی، قیمت باز شدن و کل محدودهی قیمتی را نیز در محاسبات لحاظ میکند. هر چقدر قیمت بسته شدن از میانهی دامنهی قیمت فاصله بگیرد و به سقف قیمت نزدیکتر شود، اندیکاتور به حجم ارزش بیشتری است.
اندیکاتور خط A/D تراکم و توزیع
محاسبات A/D پیچیدهتر از OBV است اما نمیتوان گفت که اندیکاتور دقیقتری است. گاهی اوقات حجم تعادلی بهتر از تراکم/توزیع بهتر عمل میکند و بالعکس.
تفسیر A/D کاملا شبیه به OBV است، اگر قیمت و اندیکاتور هر دو صعودی باشند، نشان از ادامهدار بودن روند صعودی است. همچنین برای تشخیص واگراییها نیز میتوان از اندیکاتور A/D استفاده کرد. اگر نمودار قیمت و اندیکاتور همسو نباشند احتمال تغییر روند وجود دارد.
3. شاخص جهتدار میانگین یا ADX
شاخص جهتدار میانگین (Average Directional Index) یک اندیکاتور تشخیص روند است که برای مثالی از رد نوسان RSI مثالی از رد نوسان RSI اندازهگیری قدرت و حرکت یک روند استفاده میشود.
هر گاه نمودار اندیکاتور ADX بالای عدد 20 باشد سهم دارای روند (صعودی یا نزولی) است. هر گاه ADX زیر عدد 20 قرار گیرد، قیمت روندی بسیار ضعیف دارد یا بدون روند است. در محدودههای بالای عدد 40 روند بسیار پرقدرت است.
اندیکاتور شاخص جهتدار میانگین ADX
خط اصلی اندیکاتور ADX نام دارد و معمولا با رنگ تیره نمایش داده میشود. دو خط دیگر نیز به نامهای DI+ و DI- نیز وجود دارند.
- هر گاه DI+ بالای DI- باشد و ADX بالای 20: روند صعودی (خط سبز رنگ)
- هر گاه DI+ زیر DI- باشد و ADX بالای 20: روند نزولی (خط قرمز رنگ)
اگر ADX زیر 20 باشد، DI+ و DI- به هم نزدیک هستند و مرتب همدیگر را قطع میکنند.
4. اندیکاتور آرون (Aroon)
اوسیلاتور آرون (Aroon) یک اوسیلاتور جدید برای نوسانگیری است و با یک دورهی زمانی معمولا 25 روزه ترسیم میشود. از آرون تشخیص جهت و قدرت روند استفاده میشود. اندیکاتور آرون دارای دو خط است: آرون صعودی (خط آبی) و آرون نزولی (خط قرمز).
اندیکاتور آرون Aroon
هنگامی که خط آبی از پایین به بالا خط قرمز را قطع کند، اولین نشانهی تغییر روند به صعودی است. در ادامه اگر خط آبی در نزدیکی عدد 100 باقی بماند، روند صعودی تایید میشود.
عکس حالت قبل نیز روند نزولی را تایید میکند. هنگامی که خط آرون نزولی، خط آرون صعودی را رو به بالا قطع کند و در نزدیکی عدد 100 قرار گیرد، تغییر روند از صعودی به نزولی تایید میشود. مجموع آرون صعودی و نزولی 100 است. هر گاه هر کدام از خطوط به 100 نزدیک شود، خط دیگر به صفر نزدیک خواهد شد.
5. اندیکاتور مکدی (MACD)
واگرایی همگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) یا مکدی، از اندیکاتورهای برتر نوسانگیری برای تشخیص جهت و مومنتوم (قدرت حرکت) روند است. مکدی از سه جزء تشکیل شده است:
- خط مکدی: از تفاضل میانگینهای 26 و 12 روزهی نمودار قیمت به دست میآید (خط آبی).
- خط سیگنال: میانگین نمایی 9 روزه از خط مکدی است (خط قرمز).
- نمودار میلهای (هیستوگرام): اختلاف خط مکدی و خط سیگنال را نمایش میدهد.
اندیکاتور مکدی MACD
اگر خط مکدی بالای صفر باشد، قیمت در روند صعودی است و چنانچه زیر صفر بیاید قیمت وارد یک روند نزولی شده است.
هر گاه خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند، روند صعودی تایید میشود و بالعکس اگر خط مکدی از بالا به پایین خط سیگنال را قطع کند نشانهی روند نزولی است. از هیستوگرام مکدی نیز برای تشخیص واگراییها استفاده میشود.
6. شاخص قدرت نسبی یا RSI
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) از محبوبترین اوسیلاتورها برای نوسانگیری است. این اندیکاتور سه کاربرد عمده دارد: تشخیص نواحی اشباع خرید و اشباع فروش، واگراییها و سطوح مقاومت و حمایت.
اوسیلاتور RSI بین صفر تا 100 در نوسان است. دو سطح 30 و 70 سطوح مهم این اندیکاتور هستند. هنگامی که RSI بالای 70 باشد، اشباع خرید (خریدهای افراطی) را نشان میدهد و هر گاه زیر 30 قرار گیرد نشاندهندهی اشباع فروش (فروشهای افراطی) است. اما این میتواند تفسیر گمراهکننده باشد.
اندیکاتور RSI
در روندهای پرقدرت ممکن است سهم مدت زیادی در محدودههای اشباع خرید و فروش باقی بماند. این امکان نیز وجود دارد که روند قیمت پیش از رسیدن به این محدودهها معکوس شود. برای اینکه سیگنالهای دقیقتری دریافت کنید، محدودههای اشباع را با واگرایی ترکیب کنید.
اندیکاتور RSI از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تشخیص واگرایی است. واگرایی هنگامی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در دو جهت مختلف حرکت کنند. به عنوان مثال قیمت صعودی باشد و نمودار RSI نزولی. واگرایی نشاندهندهی تضعیف روند و احتمال معکوس شدن آن است.
سومین کارکرد این اندیکاتور برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت است. میتوانید روی نمودار RSI خطوط روند را رسم کنید و معاملههای مثالی از رد نوسان RSI خود را براساس آن انجام دهید.
7. اندیکاتور استوکستیک یا Stochastic
اندیکاتور استوکستیک قیمت بسته شدن را نسبت به محدودهی قیمت در یک دروهی معاملاتی (محدودهی بالاترین و پایینترین قیمت) نشان میدهد. استوکستیک بین صفر تا 100 در نوسان است. عددهای بالاتر از 80 بیانگیر اشباع خرید و عددهای زیر 20 اشباع فروش را نشان میدهد. قلههای نمودار بیانگر پایان روند صعودی و درهها پایان روند نزولی را نشان میدهد.
خطوط آبی (K) و قرمز (D) اندیکاتور استوکستیک
استوکستیک از دو خط K (آبی) و D (قرمز) تشکیل شده است. هر گاه K از پایین به بالا، D را قطع کند؛ اولین نشانهی خرید است و بالعکس از بالا به پایین قطع کند اولین نشانهی فروش.
خطوط استوکستیک بسیار سریع حرکت میکنند و از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری است. همچنین برای تشخیص واگرایی نیز کاربرد دارد.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری دقیقهای
معاملات اسکالپ در بازار فارکس طرفداران زیادی دارد. اسکالپرها در تایم فریم دقیقهای معامله میکنند. هدف آنها سودهای کوچک روی تعداد معاملات بسیار بالاست. اندیکاتورها از ابزارهای مهم در معاملات دقیقهای هستند. با توجه به استراتژی خود میتوانید از اندیکاتورهای مختلفی استفاده کنید، اما اندیکاتور RSI، میانگینهای متحرک و باند بولینگر بهترین اندیکاتور برای نوسانگیری دقیقهای هستند.
بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسانگیری
اندیکاتورهای را میتوان به سه دستهی مختلف تقسیم کرد.
- اندیکاتور دنبال کنندهی روند مانند میانگین متحرک که پیرو روند اصلی است. یا باند بولینگر که به صورت یک کانال روی نمودار قیمت رسم میشود.
- اندیکاتور مومنتوم که قدرت و سرعت حرکت را نشان میدهند. شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اندیکاتور مومنتوم است.
- اندیکاتور حجمی که با محاسبات روی حجم بدست میآیند. حجم تعادلی یک اندیکاتور حجمی است که در این مطلب آن را بررسی کردیم.
برای رسیدن به بهترین ترکیب اندیکاتورها برای نوسانگیری کافی است که اندیکاتورهایی از دستههای مختلف انتخاب کنید. در این صورت سیگنالهای مشابه دریافت نخواهید کرد. مثلا اگر از سه اندیکاتور مومنتوم استفاده کنید سیگنالهای مشابهی دریافت میکنید. با سه نوع اندیکاتور دنبالکننده، مومنتوم و حجم یک استراتژی واحد میسازیم. این بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسانگیری است.
جمع بندی بهترین اندیکاتورهای تکنیکال
هدف هر معاملهگر در کوتاهمدت، تعیین جهت روند یک دارایی و سودسازی است. در این مطلب از چشم بورس هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری را معرفی کردیم. از اندیکاتورها برای دریافت سیگنال خرید و فروش استفاده کنید و یک ابزار معاملاتی طراحی کنید یا ابزار مثالی از رد نوسان RSI فعلی خود را توسعه دهید.
اندیکاتورهای نوسانگیری به این هفت مورد محدود نیستند. دهها اندیکاتور برای تشخیص روند موجود است و میتوانید برای انتخاب آنها از حسابهای دمو (Demo) استفاده کنید. همچنین توصیه میکنیم اندیکاتورها را با ابزارهای دیگر مانند الگوهای قیمتی و خطوط روند ترکیب کنید. اگر قصد سرمایهگذاری در بازار بورس و ارز دیجیتال را دارید، کارشناسان چشم بورس شما را راهنمایی خواهند کرد:
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال پیشبینی روند چارت قیمت با استفاده از اطلاعات نموداری همچون قیمت، حجم و زمان است.
اندیکاتورها نمودارهای کمکی برای درک بهتر روند هستند که با محاسبات ریاضی به دست میآیند.
اندیکاتورها به دو نوع همپوشان و اوسیلاتور تقسیم میشوند. اندیکاتورهای همپوشان یا Overlay روی نمودار قیمت رسم میشوند. در حالی که اوسیلاتورها در پایین چارت رسم میشوند و حول یک خط افقی نوسان میکنند.
هیچ روشی کامل نیست. اندیکاتورها ابزارهایی مفید هستند، در صورتی که در یک استراتژی مناسب آنها را استفاده کنید. علاوه بر این، تحلیل تکنیکال در کنار مدیریت سرمایه و روانشناسی سه ضلع موفقیت در بازارهای مالی هستند.
نمیتوان جواب قطعی داد! به استراتژی شما، شیوهی معاملات و بازاری که در آن ترید میکنید بستگی دارد. برای موفقیت راههای گوناگونی وجود دارد. همهی معاملهگران موفق روشهای مختص به خود را دارند
آموزش اندیکاتور rsi در تحلیل تکنیکال
آموزش اندیکاتور rsi در تحلیل تکنیکال
سرفصلهای این مقاله
اندیکاتور RSI که مخفف Relative Strength Index می باشد با روابط پیچیده ریاضی محاسبه می گردد که ذکر این روابط از حوصله این بحث خارج می باشد. در تنظیمات RSI نیز عموما از تنظیم ١۴ روزه استفاده می شود. این اندیکاتور همانند مکدی (MACD) در زمره اسیلاتورها طبقه بندی می شود چراکه همواره بین دو سطح ٠ و ١٠٠ در حال نوسان می باشد.
– همانطور که گفته شد این اندیکاتور بین دو سطح ٠ و ١٠٠ در نوسان می باشد. در این بین، دو سطح کلیدی ٣٠ و ٧٠ را به ترتیب به عنوان سطوح اشباع فروش و اشباع خرید می نامند. به این معنی که هر گاه مقدار RSI از عدد ٣٠ کمتر شود به این معنی است که شاهد فروش های افراطی در بازار هستیم و لذا امکان کاهش فشار فروش و صعود قیمت وجود دارد. بر عکس، عبور RSI از سطح ٧٠ به سمت بالا به معنی انجام خریدهای افراطی در بازار می باشد که در نهایت این خریدها ممکن است هر لحظه به پایان رسیده و شاهد نزول قیمت باشیم.
آموزش اندیکاتور rsi در تحلیل تکنیکال
برای مثال به شکل زیر که نمودار قیمتی سهام مس باهنر را نشان می دهد توجه کنید. همانطور که مشاهده می کنیم در نقاطی که با خطوط عمودی نمایش داده شده اند شاهد وارد شدن RSI به مناطق اشباع خرید یا اشباع فروش بوده ایم که همین خرید و فروشهای افراطی به معنی علامتی برای تغییر جهت قیمت به شمار می آمده اند. برای مثال در نقطه ای که با فلش قرمز رنگ مشخص شده است مقدار RSI به کمتر از ٣٠ کاهش پیدا کرده که به معنی فروش افراطی بوده است و پس از مدتی شاهد کاهش فشار فروش و رشد قیمت سهم بوده ایم. و در نقطه بعدی که با فلش سبز رنگ نمایش داده شده است شاهد افزایش RSI به بیش از ٧٠ بوده ایم که به معنی خرید افراطی بوده و پس از مدتی شاهد کاهش فشار خرید و نزول قیمت بوده ایم.
نکته ای که در مورد RSI باید به آن توجه نمود این است که ممکن است خروج RSI از مناطق اشباع، بدون افت یا صعود قیمت و فقط با نوسان قیمتی صورت بگیرد. برای روشن شدن موضوع اگر مجددا به نمودار قیمتی فباهنر توجه کنیم می بینیم که در محلی که با خط قرمز رنگ مشخص شده است RSI وارد منطقه اشباع خرید شده است، اما پس از مدتی بدون اینکه قیمت نزول چندانی داشته باشد، تنها با نوسان قیمت RSI از منطقه اشباع خرید خارج شده است. پس این موضوع را همیشه به یاد داشته باشید که استفاده از اندیکاتور به تنهایی می تواند در برخی موارد باعث ایجاد خطا در تصمیم گیری شود و حتما باید در کنار سایر ابزار به کاربرده شوند.
یکی دیگر از کاربردهای جالب در استفاده از RSI به کاربردن خطوط روند همراه با این اندیکاتور می باشد.
به عبارتی به همان شکل که خطوط روند را در مورد قیمت استفاده می کنیم به طریق مشابه می توان همان خطوط را در مورد RSI نیز استفاده کرد. برای مثال به نمودار زیر که مربوط به سهم فباهنر می باشد توجه کنید:
همانطور که در این شکل دیده می شود می توانیم یک خط روند صعودی را برای اندیکاتور RSI رسم نماییم.مشاهده می کنیم چگونه پس از اینکه این خط روند به سمت پایین شکسته شد ، همزمان شاهد نزول قیمت بعد از خط عمودی بوده ایم.
به شکل زیر که مربوط به نمودار سهم خپارس می باشد توجه کنید:
مشاهده می کنید که چگونه بعد از شکسته شدن یک خط روند نزولی بر روی اندیکاتور RSI شاهد صعود قیمت سهم شروع شده است.
نکته ای دیگری که در مورد هر اندیکاتور وجود دارد و در بالا به آن اشاره کرده ایم استفاده از ابزاری دیگر در کنار یک اندیکاتور برای کاستن از میزان خطاهاست. برای مثال می توان به جای استفاده از هر یک از اندیکاتورهای RSI یا MACD به تنهایی، همزمان از این دو اندیکاتور در کنار هم استفاده کرد تا این ابزار بتوانند خطاهای یکدیگر را پوشش دهند.
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
درود برشما .احتراما درخصوص بررسی در خصوص rsiدر ۱۴روز است لذا در چه تایم فریمی روزانه یاساعتی و…باید بررسی شود تا به اشتباه نیوفتیم باتشکر
باسلام دوست عزیز
در این روش، هرچه میزان نویز (پارازیت) RSI بیشتر باشد، مقدار خطای این استراتژی نیز بیشتر میشود. به همین دلیل خیلی از معاملهگران در این روش از تایمفریمهای بالاتر استفاده میکنند که کار عاقلانهتری هم است. یا برای اینکه گرفتار این پارازیتها نشوند، نموداری را برای معامله انتخاب میکنند، که حجم معاملات بیشتری داشته باشد. زیرا هرچه حجم معاملات بیشتر باشد، مقدار پارازیت در RSI نیز کاهش مییابد.
سلام ممنون از مطالب مفیدتون.
شما میگین وقتی میره بالای ۷۰ یعنی خریدها به حد افراطی میرسن و وقتی میرسن به ۳۰ فروش ها افراطی میشن. منظور از خرید و فروش افراطی چیه؟ وقتی به طور مثال من برم سهامم رو بفروشم یه نفر دیگه قاعدتا باید بخره از من! یعنی وقتی فروش ها افراطی میشن به همون تعداد باید خریدار هم باشه که اینا رو بخره وگرنه فروشی صورت نمیگیره! منظور من اینه که وقتی میگن خریدها زیاد شده قیمت ها زیاد شده بر چه اساس میگن؟ چون وقتی خریدها زیاد بشه یعنی فروش هم زیاد میشه دیگه. بر چه اساسی این قیمت ها بالا پایین میرن پس؟؟؟ این یه مقدار درکش برام سخته. ممنون میشم توضیح بدین
باسلام دوست عزیز
از نظر توسعه دهنده اصلی اندیکاتور RSI سطوح بالای ۷۰ واحد محدوده اشباع خرید و سطوح زیر ۳۰ واحد سطوح اشباع فروش هستند. اما معنی سطوح اشباع خرید و فروش چیست؟
اشباع خرید – Overbought
اشباع خرید دورهای از بازار را نشان میدهد که قیمت بدون اصلاح نزولی به حرکات صعودی ادامه داده است. این حرکت صعودی یکسویه و افراطی بوده است و به همین دلیل هر لحظه احتمال بازگشت بازار وجود دارد. بازگشتها یا اصلاحهای نزولی میتوانند ناشی از تثبیت سود معاملهگران باشند. به همین دلیل میزان اصلاح نزولی میتواند محدود یا عمیق باشد. تنها بر اساس وضعیت اشباع خرید نمیتوان میزان اصلاح نزولی بازار را تعیین کرد و باید سایر جوانب بازار را هم بررسی کرد.
وقتی معاملهگران با قیمتی بالاتر از ارزش واقعی اوراق بهادار اقدام به مبادله آنها میکنند، در این صورت به عقیده تحلیلگران اشباع خرید صورت گرفته است. اشباع خرید دورهای از بازار را نشان میدهد که قیمت بدون اصلاح نزولی به حرکات صعودی ادامه داده است. این حرکت صعودی یکسویه و افراطی بوده است و به همین دلیل هر لحظه احتمال بازگشت بازار وجود دارد و حاکی از آن است که بازار در آینده نزدیک قیمتها را تعدیل خواهد کرد.
اشباع خرید به معنای مبادله اوراق بهادار بیش از ارزش واقعی آنها است. بعضی از سرمایهگذاران برای تعیین اینکه در بازار سهام وضعیت اشباع خرید بهوجود آمده است یا خیر، از اصطلاح نسبت قیمت به درآمد P/E استفاده میکنند، درحالی که معاملهگران از شاخصهای فنی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) استفاده میکنند.
اصطلاح مقابل اشباع خرید، اشباع فروش است. یعنی مبادله اوراق بهادار کمتر از ارزش واقعی آنها. اصطلاح اشباع خرید به اوراق بهاداری اطلاق میشود که تحت فشار مقاوم روبه بالا قرار دارد و طبق تجزیه تحلیلهای فنی، زمان تغییر حالت و اصلاح آن رسیده است. این روند صعودی ممکن است بهخاطر اخبار مثبت منتشر شده راجع به شرکت پایه، صنعت یا کلا راجع به بازار باشد. فشار خرید باعث تشدید این روند صعودی شده و منجر به صعود ادامهدار غیرمنطقی قیمتها از نظر معاملهگران میشود. هنگامی مثالی از رد نوسان RSI که چنین اتفاقی رخ میدهد، معاملهگران وضعیت بازار سهام را اشباع خرید دانسته و بسیاری از آنان به برگشت قیمتها امیدوار میشوند.
اشباع فروش – Oversold
اشباع فروش دورهای از بازار است که قیمت بهطور پیوسته و بدون اصلاح صعودی قابلتوجهی کاهش یافته است. معمولاً زمانی که بازار حرکت نزولی و یکطرفهای دارد، هر لحظه احتمال وقوع بازگشت وجود دارد. این اصلاح صعودی بیشتر به خاطر تثبیت سود فروشندگان (بازخرید دستورات فروش) است.
اگر در چهارده کندل قبلی بازار حرکت نزولی نداشته باشد، RSI به ۱۰۰ واحد خواهد رسید. اگر در چهارده کندل قبل، حرکت صعودی دیده نشود RSI به صفر واحد میرسد.
اشباع فروش اصطلاحی است که بهطور گسترده به اوراق بهاداری اطلاق میشود که به عقیده معاملهگران و تحلیلگران زیر قیمت واقعی آنها مبادله میشوند. این اصطلاح بهطور کلی نوسانات کوتاه مدت و نه بلند مدت، در ارزش سهام را نشان میدهد.
سهمهایی که در وضعیت اشباع فروش هستند، به عقیده تحلیلگران زیر قیمت واقعی آنها مبادله میشوند. این امر میتواند نتیجه اخبار ناخوشایند راجع به شرکت مورد نظر، صنعت آن، یا بهطور کلی مرتبط با بازار باشد. در هر صورت، سهام اشباع فروش قربانی واکنش بیش از حد میان سرمایهگذاران واقع شده و عرضه سهام در آن بیش از تقاضا است.
سرمایهگذاران معمولا به اشتباه تصور میکنند که این امر تنها در شرکتهای کوچکتر و کمتر شناخته شده اتفاق میافتد. طبق تحقیقات انجام شده، سهام شرکتهای بزرگ نیز در معرض فروش بیش از حد قرار دارند. اما سریعتر از همتایان کوچکتر خود بازیابی میشوند. در گذشته، شاخص استاندارد برای تعیین ارزش سهام نسبت قیمت به درآمد (P/E) بوده است. تحلیلگران و شرکتها هم از نتایج کلی ثبت شده استفاده کردهاند و هم اینکه از برآورد سودهای بهدست آمده برای تعیین قیمت مناسب یک سهام خاص بهره بردهاند.
چنانچه نسبت P/E یک سهام بسیار پایینتر از نسبت بخش خود یا پایینتر از نسبت شاخص نسبی باشد، تحلیلگران آن را یک فرصت خرید هوشمندانه برای سرمایهگذاری طولانیمدت میدانند. استفاده از تجزیه تحلیلهای فنی این امکان را برای معاملهگران فراهم آورده است تا بتوانند بر روی شاخصهای انواعی از سهام که به نظر آنها کم ارزشگذاری شدهاند در بازهی زمانی کوتاهی تمرکز کنند. معاملهگران این نوع اوراق را اشباع فروش خطاب میکنند.
سلام
من نمیدونم چجوری این اندیکاتور رو روی گوشی فعال کنم؟ لطفا جواب بدین
گوشیم هم اندروید هست
باسلام دوست عزیز
با هر پلتفرمی که فعالیت می کنید در قسمت اندیکاتورها با جستجوی نام اندیکاتور می توانید از آن استفاده کنید
سلام
در پاسخ یکی از نظرات فرموده بودین برای جفت بازارهای صعودی و نزولی آر اس آی خوبه، ولی این اسیلاتور برای روندهای خنثی و سطوح حمایت و مقاومت خوبه برای سیگنال گیری و سوتی های خیلی زیادی تو روندهای صعودی و نزولی داره، اگه برخلاف این هست نظرتون لطفا با دلیل توضیح بدین
ممنون
با سلام و احترام
در بازار خنثی یا رنج میتوانید از سیگنالهای خرید و فروش این اندیکاتور استفاده کنید.
در بازار صعودی باید صرفاً از سیگنالهای خرید این اندیکاتور استفاده کنید.
در بازار نزولی باید صرفاً از سیگنالهای فروش این اندیکاتور استفاده کنید.
زمانی هم که نشانگر اندیکاتور به صورت کامل در سطح صفر و صد هست یا اینکه در نواحی اشباع نمیتوانید سیگنال مشخصی دریافت کنید، باید از ابزار دیگری استفاده کنید.
هیچ ابزار تحلیلی عملکرد قطعی و صد درصدی ندارد، پس نمیتوان مدعی شد که این ابزار مشکل یا خطا دارد!
ما به عنوان معاملهگر حرفهای باید ابزار مناسب برای هر بازار و هر نماد پیدا کرده و همچنین نحوه سیگنالگیری بهینه از آن را مشخص کنیم.
سلام .در واگرایی ها مک دی درست می گه یا آر اس ای؟ بیشتر مواقع مخالف هم ان.
با سلام و احترام
ملاک خاصی برای تعیین برتری کلی یک اندیکاتور نسبت به دیگری وجود ندارد.
باید اندیکاتورهای مذکور را در تایمفریم، بازار و نماد مورد نظر خود تست کنید، تا اندیکاتور بهتر برای شما مشخص شود.
بسیار عالیه ،دست شما دردنکنه،
این اندیکاتور برای روند های برگشتی خوبه یا چیز دیگه
با سلام و احترام
به طور کلی اندیکاتور RSI را میتوان، به صورت همراهی با روند یا نوسانگیری در بازار خنثی به کار برد. اما در مورد تشخیص نقاط بازگشتی توجه داشته باشید، که باید اندیکاتور RSI را به همراه سایر ابزار قدرتمند تحلیل نموداری نظیر فیبوناچی، خطوط روند یا … به کار ببرید؛ تا خطای تحلیل به حداقل برسد. به عبارت دیگر، برای تشخیص نقاط کف و سقف احتمالی بازار نمیتوان، صرفاً به اندیکاتورها استناد نمود.
سیگنال نوسان ناقص (Failure Swing)
سیگنال نوسان ناقص، نوع دیگری از سیگنالهای خرید و فروش است که میتواند توسط اندیکاتور RSI تولید گردد. این سیگنال از قدرت و اعتبار بسیار بالاتری نسبت به سیگنالهای استاندارد RSI برخوردار است و میزان خطای آن نیز به مراتب کمتر است. اگر بخواهیم ساده و سرراست بگوییم سیگنال نوسان ناقص (در حالت صعودی) هنگامی صادر میشود که RSI سقف قبلیاش را به سمت بالا میشکند. و یا در حالت نزولی، سیگنال نوسان ناقص هنگامی تولید میشود که RSI کف قبلیاش را به سمت پایین میشکند. این سیگنالها که در قالب نقاط برک اوت [39] بر روی اندیکاتور به نمایش درآمدهاند لحظاتی را نشان میدهند که قیمت به خوبی شتاب گرفته و روند قدرتمندی در بازار شکل گرفته است.
سیگنال نوسان ناقص(نوع صعودی) : هنگامی که RSI درهای درون ناحیه اشباع فروش بسازد و سپس از ناحیه اشباع خارج گشته و سطح 30% را به سمت بالا قطع کند، اما مجددا بازگشت نموده و این بار بدون این که به درون ناحیه اشباع فروش فرو رود، دره دوم را بالاتر یا مساوی سطح 30% بسازد و سپس صعود خود را ادامه دهد، در این صورت در لحظهای که اندیکاتور از کنار سقف قبلیاش به سمت بالا عبور میکند یک سیگنال نوسان ناقص (از نوع صعودی) صادر میگردد.
اگر این تعریف، پیچیده به نظرتان میرسد، شما را مجددا به همان تعریف سرراست اولیه دعوت میکنیم که «سیگنال نوسان ناقص را به معنی عبور اندیکاتور از کنار سقف (یا کف) قبلیاش تعریف می نمود». درواقع اندیکاتور با شکستن سقف قبلیاش نشان میدهد که اولا- در تداوم روند صعودی جدید کاملا جدی است. دوما- سیگنال خرید که اخیرا تولید شده از نوع جعلی نبوده و احتمال کاذب بودن سیگنال و نفوذ مجدد به درون ناحیه اشباع از بین خواهد رفت. سوما- با توجه به این که سیگنال نوسان ناقص اغلب در حوالی سطح 50% تولید میشود، بنابراین بطور طبیعی از قدرت و اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
سیگنال نوسان ناقص یک سیگنال متاخر است، یعنی نسبت به سیگنال خرید اولیه با اندکی تاخیر صادر میگردد. ولی در عوض سیگنال نوسان ناقص از قدرت و اعتبار بسیار بیشتری نسبت به سیگنالهای استاندارد برخوردار میباشد. در واقع اعتبار سیگنالهای نوسان ناقص به قدری زیاد است که به سختی میتوانید مثال نقض چندانی را از این سیگنال، بر روی نمودارهای واقعی بیابید.
به همین ترتیب میتوانیم سیگنال نوسان ناقص در حالت نزولی را نیز به سادگی تعریف کنیم. سعی کنید به عنوان تمرین، خودتان ابتدا بدون این به توضیحات بعدی مراجعه کنید، تعریف و نمودار نوسان ناقص را در حالت نزولی در ذهن خود مجسم نمایید، و سپس به سراغ ادامه متن بروید.
سیگنال نوسان ناقص(نوع نزولی) : هنگامی که RSI قلهای درون ناحیه اشباع خرید بسازد و سپس از ناحیه اشباع خارج گشته و سطح 70% را به سمت پایین قطع کند، اما مجددا بازگشت نموده و بدون این که به درون اشباع خرید وارد شود، قله دوم را پایینتر یا مساوی سطح 70% بسازد، و سپس نزول خود را ادامه دهد، در این صورت در لحظهای که اندیکاتور از کنار کف قبلیاش به سمت پایین عبور میکند یک سیگنال نوسان ناقص (از نوع نزولی) صادر میگردد.
سیگنال نوسان ناقص، سیگنال بسیار قدرتمندی است و در صورت مواجه با آن توصیه میکنیم نسبت به آن بیتفاوت نبوده و حتما احتمال بازگشت روند را جدی بگیرید. به عنوان مثال میتوانید در تصویر زیر، نمونهای از سیگنال نوسان ناقص را بر روی نمودار سهام شرکت ملی صنایع مس (فملی) ملاحظه نمایید. علیرغم این که چندین سیگنال فروش استاندارد در طی مسیر وجود داشتهاند اما در نهایت، سیگنال نوسان ناقص بوده که در انتهای مسیر، منجر به معکوس شدن روند صعودی نمودار گشته است.
از نگاه دیگر میتوان گفت تشکیل دو دره متوالی بر روی RSI بگونهای که دره دوم بالاتر از دره اول قرار داشته باشد، یک سیگنال مثبت بوده و میتواند موجب آغاز روند صعودی جدید بشود. دره اول باید درون ناحیه اشباع فروش و دره دوم بالاتر از این محدوده قرار داشته باشد.
به همین ترتیب، تشکیل دو قله متوالی بر روی RSI در انتهای یک روند صعودی، به گونهای که قله دوم پایینتر از قله مثالی از رد نوسان RSI اول باشد، یک سیگنال منفی بوده و میتواند موجب خاتمه روند صعودی ویا آغاز روند نزولی جدید بشود، به شرطی که قله اول درون ناحیه اشباع خرید و قله دوم پایینتر از این محدوده قرار داشته باشد.
هرگونه تضاد رفتاری بین قیمت و اندیکاتور را اصطلاحا دیورژانس [40] یا واگرایی مینامیم. به عنوان مثال اگر قیمت قلههای متوالی صعودی بسازد اما اندیکاتور برعکس عمل نموده، و قلههایی با ترتیب پلکانی نزولی بسازد، میگوییم یک دیورژانس یا واگرایی بین قیمت و اندیکاتور پدید آمده است. واگراییها انواع و معانی گوناگونی دارند و بزودی در بخشهای بعدی این کتاب مفصلا درخصوص آنها صحبت خواهیم نمود.
شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست؟
شاخص قدرت نسبی (RSI) یکی از رایجترین شاخصها در تحلیل تکنیکال بازار ارزهای دیجیتال است. در مارکت رمزارزهایی مانند بیت کوین و اتریوم، شاخص RSI از اطلاعات خروجی در جهت گرفتن تصمیمهای آگاهانهتر در ارتباط با زمان خرید و فروش رمزارز، استفاده میکند. بسیاری از سرمایهگذاران برای تحلیل و آنالیز بازار ارزهای دیجیتال، از ابزارهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) استفاده میکنند.
در این مقاله به بررسی دقیق این شاخص و نحوه استفاده از آن میپردازیم.
آنچه در این مقاله میخوانید :
مفهوم شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص RSI در واقع یک شاخص حرکتی برای تحلیلات تکنیکال در اندازهگیری میزان تغییرات قیمت است. از شاخص قدرت نسبی در جهت ارزیابی شرایط قیمتی یک دارایی دیجیتال و یا سهام در زمان خرید و یا فروش بیش از حد مثالی از رد نوسان RSI آن، استفاده میشود.
شاخص RSI به صورت یک نوسانساز در نمودارها نمایش دادهمیشود و اعداد بین 0 تا 100 را پوشش میدهد.
این شاخص نخستین بار توسط J. Welles Wilder در کتابی در سال 1978 به نام “محتواهای جدید در سیستم ترید تکنیکال” معرفی شد.
تفاسیر و استفادههای قبلی از RSI که اعداد 70 به بالا را نمایش میدهند، بیانگر خرید و ارزش بیش از حد یک دارایی دیجیتال در مارکت هستند. در واقع این اعداد نمایانگر یک عقب نشینی اصلاحی در قیمت دارایی مورد نظر در بازار دیجیتال هستد.
همچنین، اعداد 30 به پایین در این شاخص، نمایانگر شرایط فروش بیش از حد و ارزش بیش از حد یک دارایی در مارکت هستند.
فرمول شاخص RSI
شاخص قدرت نسبی از دو مرحله محاسبات تشکیل شدهاست که با فرمول زیر شروع میشوند:
RSIstep one=100−[1+Average lossAverage gain100]
میانگین سود و زیان در این محاسبات، در واقع میانگین درصد سود و زیان در یک بازه زمانی است. این فرمول از یک ارزش مثبت برای ماینگین زیان استفاده میکند. دورههایی با زیان قیمتی در میانگین سود محاسبات، با 0 نمایش دادهمیشوند. همچنین دورهها در زمان افزایش قیمت در مینگین زیان، 0 در نظر گرفته میشوند.
استاندارد محاسبات اولیه ارزش RSI استفاده از 14 دوره زمانی است.
برای مثال، میانگین سود در 7 روز اول دوره 14 روزه 1 درصد بودهاست. در این صورت، 7 روز مابقی دارای میانگین زیان -0.8 درصد هستند. در نتیجه فرمول اولیه برای محاسبات به صورت زیر خواهد بود:
هنگامی که کل اطلاعت مربوط به 14 روز دوره تکمیل شود، مرحله دوم محاسبات RSI انجام میشود. مرحله دوم این فرمول نتیجه نهایی را نمایش میدهد.
RSIstep two=100−[1+((Previous Average Loss×13) + Current Loss)(Previous Average Gain×13) + Current Gain100]
محاسبات شاخص قدرت نسبی (RSI)
با استفاده از فرمولهای بالا، شاخص قدرت نسبی اندارهگیری میشود و قابل نمایش در قسمت پایینی قیمت یک دارایی دیجیتال است.
این شاخص با افزایش عدد و سایز پوزیشنهای بسته شده، بالا میرود و برعکس. فرمول دوم نتیجه نهایی RSI را نمایش میدهد، در نتیجه این عدد در بازار قوی رمزارزها بین 0 و 100 خواهد بود.
در دوره ترند شدن یک ارز دیجیتال در مارکت، شاخص قدرت نسبی در منطقه خرید بیش از حد قرار میگیرد. همچنین، اگر ارز دیجیتال مورد نظر جزو ترندهای بازار نباشد، این شاخص در منطقه فروش بش از حد باقی میماند.
شاخص RSI نمایانگر چیست؟
روند اولیه یک دارایی دیجیتال در مارکت برای فهم بهتر شاخص قدرت نسبی (RSI)، یکی از بهترین ابزار است. برای مثال، مارکت تکنیکال معروفی به اسم CMT بیان کرد که RSI مربوط به فروش بیش از حد در منطقه بالاتر از 30 درصد و RSI مربوط به خرید بیش از حد در سطح پایینتر از 70 درصد قرار دارد.
در یک نمودار، هنگامی که شاخص قدرت نسبی به نزدیکی 50 درصد برسد، در واقع در زمان روند نزولی دارایی دیجیتال در مارکت، زمان مناسبی برای سرمایهگذاران در جهت سیگنال دادن بازار نزولی فراهم میشود.
بسیاری از سرمایهگذاران در شاخص بین 30 و 70 درصد، یک خط روند افقی را در برای تشخیص بهتر زمان افزایش قیمتها، در پیش میگیرند. شناسایی سطحهای فروش و خرید بیش از حد مربوط به یک دارایی دیجیتال مشخص، در یک کانال افقی طولانی مدت ضرورتی ندارد.
یک موضوع مرتبط با استفاده از شاخص RSI، تمرکز در روند سیگنالها و تکنیکهای پیادهشده در روند است. به بیانی دیگر، استفاده از سیگنالهای نزولی در زمان روند کاهشی و همچنین، استفاده از سیگنالهای صعودی در زمان روند افزایشی مارکت، باعث جلوگیری از اشتباهات احتمالی شاخص قدرت نسبی (RSI) میشود.
تفسیر RSI و طیفهای آن
عموما، زمانی که شاخص RSI خط افقی 30 را رد کند، نشانه یک صعود و در زمان افت به زیر 70 درصد، نمایانگر یک نزول است.
به تفسیری دیگر، اگر شاخص قدرت نسبی به 70 و بالاتر از آن برسد، آن دارایی دیجیتال در حال خرید و ارزش بیش از حد قرار میگیرد. به علاوه در این شرایط احتمالا دارایی مورد نظر برای یک عقب نشینی اصلاحی در قیمت آماده میشود.
همچنین، شاخص RSI 30 به پایین نمایانگر فروش و یا ارزش بیش از حد است.
در روندهای صعودی، شاخص قدرت نسبی (RSI) تمایل به بالا رفتن از 30 و رسیدن به 70 درصد را دارد. همچنین در روندهای نزولی امکان بالا رفتن شاخص از 70 درصد بسیار پایین است و RSI به 30 و پایینتر از آن میرسد.
برای مثال، اگر شاخص قدرت نسبی در یک روند صعودی و نوسانات قیمتی متوالی، نمیتواند به 70 برسد ولی به سرعت به پایین 30 میرود، احتمالا روند در حال تضعیف و نزول است.
برعکس این اتفاق برای روندهای نزولی نیز میافتد. اگر روندی نزولی به زیر 30 درصد نمیرود و در یک افزایش ناگهانی به بالای 70 میرسد، احتمالا آن روند در حال تضعیف و حرکت صعودی است.
استفاده از خطهای روندها و میانگین حرکات در زمان کار با شاخص RSI پیشنهاد میشود.
واگرایی RSI
یک واگرایی صعودی در زمان ایجاد یک موقعیت فروش بیش از حد توسط شاخص قدرت نسبی با توجه به تطابق کف بالاتر با کف پایینتر، اتفاق میافتد. این اتفاق نمایانگر حرکتی صعودی و یک شکست بالای منطقه فروش بیش از حد است.
یک واگرایی نزولی در زمان ایجاد یک موقعیت خرید بیش از حد توسط شاخص RSI، با توجه به تطابق سقف بالا مثالی از رد نوسان RSI با سقف پایین، اتفاق میافتد.
واگراییها در زمان روند ثابت یک دارایی دیجیتال در بلند مدت، به ندرت اتفاق میافتند.
استفاده از حدود خرید و فروش بیش از حد برای شناسایی سیگنالهای کاربردیتر، مناسب است.
تفاوت شاخص قدرت نسبی (RSI) و MACD
MACD یک شاخص حرکت دیگر برای نمایش ارتباط بین دو مانگین قیمت یک دارایی دیجیتال است. شاخص MACD با استفاده از کم کردن 26 دوره زمانی EMA (میانگین متحرک نمایی) از 12 دوره EMA به دست میآید.
یک دوره 9 روزه EMA از شاخص MACD خط سیگنال نام دارد. سرمایهگذاران احتمالا در زمان بالا رفتن شاخص MACD از خط سیگنال اقدام به خرید دارایی دیجیتال مورد نظر میکنند. همچنین، در زمان افت این شاخص نسبت به خط سیگنال، اقدام به فروش دارایی خود میکنند.
شاخص قدرت نسبی برای نمایش خرید و یا فروش بیش از حد یک دارایی در ارتباط با قیمتهای کنونی آن، طراحی شدهاست. این شاخص با استفاده از میانگین سود و زیان در 14 دوره زمانی بین 0 تا 100 محاسبه میشود.
شاخص MACD برای اندازهگیری ارتباط بین دو EMA، همزمان با اندازهگیری تغییرات قیمت بالا و پایین RSI، مورد استفاده قرار میگیرد. این دو شاخص اکثرا برای ارائه آنالیزها توسط یک تصویر تکنیکی از بازار ارزهای دیجیتال، در کنار هم مورد استفاده قرار میگیرند.
محدودیتهای RSI
شاخص قدرت نسبی (RSI) حرکات صعودی و نزولی قیمت را مقایسه و نتایج را با یک نوسان ساز در نمودار قیمت نمایش میدهد. مانند بیشتر شاخصهای تکنیکال، RSI نیز در بلند مدت، قابل اعتمادتر است.
سیگنالهای معکوس درست، به ندرت دیده شده و جدا کردن آنها از انواع غلط دشوار است.
از آنجایی که شاخص RSI برای نمایش حرکات است، زمانی که یک دارایی دیجیتال برای مدتی طولانی در حالت خرید یا فروش بیش از حد باقی میماند، این شاخص نیز میتواند طولانی مدت در این حالات باشد.
در نتیجه، شاخص RSI برای نمایش نوسانات مارکت بین قیمتهای نزولی و صعودی، کاربردیتر است.
کلام آخر
شاخص قدرت نسبی (RSI) برای اندازهگیری تغییرات یک دارایی دیجیتال در مارکت در 14 بازه زمانی، مورد استفاده قرار میگیرد. این 14 دوره میتواند روز، ساعت و هفته باشد. شاخص RSI توسط دو فرمول کلی اندازهگیری میشود.
این فرمولها میانگین سود و زیان را در این 14 بازه زمانی از هم جدا میکند. برای استفاده از این شاخص باید ابزارهای کمکی در این زمینه و نحوه تحلیل شاخص قدرت نسبی را به درستی بررسی کرد.
دیدگاه شما