الگوهای تک شمعی


الگوهای تک شمعی

در مورد تاریخچه کندل ها و ترکیب آن ها با یکدیگر می توان مفصل بحث نمود که از حوصله تاپیک خارج است. در اینجا تنها با چند الگوی برگشتی مهم آشنا می شویم. الگوهایی که اگر در نزدیکی ناحیه PRZ تشکیل شوند بر اعتبار پترن ایجاد شده می افزایند.

اصول استفاده از الگوهای برگشتی صعودی Bullish Reversals

الگوهای صعودی Bullish تشکیل شده از یک، دو و یا سه کندل در انتهای روند نزولی هستند و علامتی برای تغییر جهت روند از نزولی به صعودی می باشند در ادامه به ترتیب الگوهای تک و ترکیبی صعودی (بولیش) را مشاهده می کنیم.

الگوهای تک شمعی One candle

Hammer

الگوی چکش (الگوی هامر) Hammer در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود از خصوصیات این الگو سایه پایینی بلند، سایه بالایی کوتاه (وجود نداشتن سایه بالایی) و بدنه ای حداکثر یک دوم سایه پایینی می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه صعودی (سفید) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.

Inverted Hammer
الگوی هامر معکوس (چکش معکوس) مانند الگوی چکش در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود. سایه بالایی بلند، سایه پایینی کوتاه و یا وجود نداشتن سایه پایینی و بدنه ای حداثر یک دوم سایه بالایی از خصوصیات این الگو می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه صعودی (سفید) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.

الگوهای ترکیبی دو شمعی Two candles

Bullish Engulfing Pattern
این الگو (پوشاننده صعودی) شامل دو شمع با رنگ های متفاوت است که در انتهای روند نزولی تشکیل می شود. کل بدنه سفید (صعودی) شمع دوم، بدنه شمع اول مشکی (نزولی) را پوشش می دهد. اندازه سایه ها در این دو کندل اهمیتی ندارد. ایجاد شکاف (گپ) بین نقطه پایان کندل اول و نقطه آغاز کندل دوم اهمیت بیشتری به این الگو برای آغاز روند صعودی می دهد.

Bullish Piercing Line
در این الگو (پوشش شکاف صعودی) شاهد دو شمع با رنگ های متفاوت هستیم. در شمع اول بدنه مشکی (نزولی) و شمع دوم بدنه ای سفید (صعودی) با نقطه پایانی پایین تر از نقطه آغازین شمع قبلی می بینیم و نقطه آغاز شمع دوم با شکافی نزولی نسبت به پایان شمع اول شروع شده است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل شده و نمایشگر آغاز روند صعودی می باشد.

Bullish Harami
الگوی هارامی صعودی نیز در انتهای روند نزولی تشکیل می شود و اخطار تغییر روند را صادر می کند. شمع اول بدنه مشکی (نزولی) دارد که تمامی بدنه شمع دوم را پوشش می دهد سایه ها در این الگو اهمیت زیادی ندارند اما خارج نشدن سایه های شمع دوم از محدوده سایه های شمع اول قدرت بیشتر این الگو را نشان می دهد.

الگوهای ترکیبی سه شمعی Three candles

Morning Star
الگوی ستاره صبحگاهی از مجموع سه شمع در انتهای روند نزولی تشکیل می شود شمع اول نزولی و پرقدرت، شمع دوم با شکاف (گپ) نزولی آغاز شده و بدنه آن میتواند نزولی یا صعودی باشد ولی در غالب موارد بدنه و سایه های بزرگی ندارد و شمع سوم یک شمع صعودی است که آغاز آن با شکاف (گپ) صعودی نسبت به شمع دوم آغاز شده است. این سه شمع اخطار روند صعودی را در انتهای روند نزولی اعلام می نمایند.

اصول استفاده از الگوهای برگشتی Bearish Reversals

الگوهای بریش Bearish تشکیل شده از یک، دو یا سه کندل در انتهای روند صعودی هستند و علامتی برای تغییر جهت روند از صعودی به نزولی می باشند در ادامه به ترتیب الگوهای تک و ترکیبی نزولی (بیریش) را مشاهده می کنیم.

الگوهای تک شمعی One candle

Hanging Man
الگوی Hanging Man (مرد دارزده) در انتهای یک روند صعودی تشکیل می شود از خصوصیات این الگو سایه پایینی بلند، سایه بالایی کوتاه (وجود نداشتن سایه بالایی) و بدنه ای حداکثر یک دوم سایه پایینی می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه نزولی (مشکی) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.

Shooting Star
الگو شوتینگ استار (الگوی ستاره رها شده) مانند الگوی قبلی در انتهای یک روند صعودی تشکیل می شود. سایه بالایی بلند، سایه پایینی کوتاه و یا وجود نداشتن سایه پایینی و بدنه ای حداثر یک دوم سایه بالایی از خصوصیات این الگو می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه نزولی (مشکی) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.

الگوهای ترکیبی دو شمعی Two candles

Bearish Engulfing

این الگو (پوشاننده نزولی) شامل دو شمع با رنگ های متفاوت است که در انتهای روند صعودی تشکیل می شود. کل بدنه مشکی (نزولی) شمع دوم، بدنه شمع اول سفید (صعودی) را پوشش می دهد. اندازه سایه ها در این دو کندل اهمیتی ندارد. ایجاد شکاف (گپ) بین نقطه پایان کندل اول و نقطه آغاز کندل دوم اهمیت بیشتری به این الگو برای آغاز روند نزولی می دهد.

Bearish Harami
این الگو نیز در انتهای روند صعودی تشکیل می شود و اخطار تغییر روند را صادر می کند. شمع اول بدنه سفید (صعودی) دارد که تمامی بدنه شمع دوم را پوشش می دهد سایه ها در این الگو اهمیت زیادی ندارند اما خارج نشدن سایه های شمع دوم از محدوده سایه های شمع اول قدرت بیشتر این الگو را نشان می دهد.

Dark Cloud Cover
در این الگو (پوشای ابر مشکی) شاهد دو شمع با رنگ های متفاوت هستیم در شمع اول بدنه سفید (صعودی) و شمع دوم بدنه ای مشکی (نزولی) با نقطه پایانی بالاتر از نقطه آغازین شمع قبلی الگوهای تک شمعی می بینیم و نقطه آغاز شمع دوم با شکافی صعودی نسبت به پایان شمع اول شروع شده است. این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل شده و نمایشگر آغاز روند نزولی می باشد.

الگوهای ترکیبی سه شمعی Three candles

Evening Star
الگوی ستاره عصرگاهی از مجموع سه شمع در انتهای روند صعودی تشکیل می شود شمع اول صعودی و پرقدرت، شمع دوم با شکاف (گپ) صعودی آغاز شده و بدنه آن میتواند نزولی یا صعودی باشد ولی در غالب موارد بدنه و سایه های بزرگی ندارد و شمع سوم یک شمع نزولی است که آغاز آن با شکاف (گپ) نزولی نسبت به شمع دوم آغاز شده است. این سه شمع اخطار روند نزولی را در انتهای روند صعودی اعلام می نمایند.

الگوهای کندل استیک

الگوهای کندل استیک

نمایش تغییرات قیمت از سالیان بسیار قبل همواره مورد توجه معامله گران و تجار بوده است. انواع مختلفی برای این نمایش وجود دارد که الگوهای شمعی، میله‌ای و خطی از جمله پرطرفدارترین و شناخته‌شده‌ترین انواع آن هستند. الگوهای شمعی برای اولین بار توسط تجار برنج ژاپنی مورد استفاده قرار می‌گرفت، بدین ترتیب در طی قراردادی این تجار سعی کردند تا قیمت بازگشایی و آخرین قیمت و همچنین بالاترین و پایین‌ترین قیمت دوره معاملاتی خود را مشخص کنند.

صدها سال بعد این استیو نیسون بود که در قالب کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی در چارت در سال 1991 برای اولین بار این الگوها را به معامله گران غربی معرفی کرد. این کتاب که در حدود 20 بخش تالیف شده است به معرفی انواع الگوهای شمعی و همچنین نام‌گذاری و معنای آنها پرداخته است و بدین ترتیب این سیستم الگوهای تک شمعی شروع به گسترش محبوبیت خود در بین معامله گران غربی کرد.

استیو نیسون در مقدمه خود چنین بیان می‌کند: “مونهیسا هوما در بین تمام تجار برنج جزو معدود افرادی بود که می‌توانست رفتار آینده برنج را پیش‌بینی کند، هوما از بزرگترین تجار برنج به شمار می‌رفت که از این تکنیک در قرن 16 استفاده می‌کرده است.” همچنین در این کتاب اشاره‌ای به تاریخ آشفته و حاکی از جنگ ژاپن در قرون 14 تا 16 شده است و ذهنیتی که برای پیروز شدن در معامله‌گری باید بتوانید همانند یک ژنرال جنگی بیاندیشید، استراتژی معاملاتی داشته باشید و بر روانشناسی خود نیز مسلط باشید به گونه‌ای از آن فرهنگ آکنده از جنگ آن دوران سرچشمه گرفته است.

بنابراین در بسیاری از موارد اسامی که به الگوهای کندلی یا شمعی نیز داده شد حاکی از همین اسامی نظامی داشتند. برای مثال: الگوی ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی در واقع حملات صبح و شام بوده‌اند، کندل سنگ قبر، کندل مرد دارآویز، کندل چکش، الگوی کندلی سه سرباز پیشرونده تنها تعدادی از مثال‌های این نوع به شمار می‌روند.

در این مقاله از فردانامه قصد داریم تا شما را به سفری پیرامون الگوهای کندلی ببریم، بنابراین با ما همراه باشید.

تعریف شمع‌ها یا کندل‌ها

کندل‌ها بر طبق قراردادی که انجام شده است به واسطه 4 قیمت تعریف می‌شوند: قیمت بازگشایی کندل، آخرین قیمت کندل، بیشترین قیمت کندل و همچنین کمترین قیمت کندل. با در دست داشتن این 4 قیمت شما می‌توانید هر کندلی بسازید. قوانین بسیار ساده‌ای بر آن حاکم است، اگر آخرین قیمت از قیمت بازگشایی بیشتر باشد کندل معمولا به رنگ سبز نشان داده می‌شود و یک کندل صعودی است (البته این رنگ صرفا یک قرارداد است و در محیط‌های مختلف به رنگ‌های مختلفی نشان داده می‌شود) و اگر برعکس این وضعیت را داشته باشیم کندل نزولی است که معمولا به رنگ قرمز نشان داده می‌شود.

همچنین اگر بالاترین یا پایین ترین قیمت خارج از بازه بین قیمت بازگشایی و آخرین قیمت باشد با خطی نازک نشان داده می‌شود که معمولا با اسامی مانند سایه و حتی فیتیله شمع خوانده می‌شوند. همچنین بخش مستطیلی شکل آن را نیز بدنه کندل می‌نامند. باید توجه داشته باشید که سایه شمع می‌تواند هم در قسمت بالا و هم در قسمت پایین شمع وجود داشته باشد.

دلیل شکل‌گیری الگوهای شمعی

با توجه به وضعیت قرارگیری این کندل‌ها در کنار هم امکان صحبت کردن پیرامون وضعیت حرکت بازار وجود دارد. در واقع تمام ابزارهای تکنیکال از جمله الگوهای شمعی را شاید بتوان دال بر ارزیابی صحت و سلامت روانی بازار دانست، بنابراین دقت کردن به الگوهای خاصی که در شرایط عدم سلامت کامل بازار شکل می‌گیرند می‌تواند در پیش‌بینی و بررسی وضعیت حرکت بازار مورد توجه قرار داد. برای مثال با شنیدن نام الگوی سیاه تاریک (Dark Cloud Cover) یا الگوی مرد دارآویز (Hanging Man) به سادگی پی خواهید برد که بازار در وضعیت مناسبی به سر نمی‌برد.

اگر بخواهیم الگوهای کندلی را تقسیم بندی کنیم می‌توان الگوهای تک کندلی و دو یا چند کندلی را تقسیم‌بندی منطقی برای این الگوها دانست. البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که الگوهای چند کندلی نیز در تایم فریم‌های مختلف و یا حتی با تکنیک تبدیل کندل می‌توانند به الگوهای تک کندلی تبدیل شوند.

در تحلیل این الگوهای کندلی باید به احساسات پشت یک کندل و محلی که الگوی مورد نظر ایجاد می‌شود بسیار توجه کرد. برای مثال تفاوت الگوی چکش و الگوی مرد دارآویز در این است که چکش در انتهای یک روند نزولی شکل می‌گیرد و الگوی مرد دارآویز در انتهای یک روند صعودی در حالی که شاید از جهت رنگ و شکل یکسان باشند. در ادامه به نامگذاری بخضی از الگوهای شمعی کاملا شناخته شده خواهیم پرداخت.

ردیف نام الگو اسم لاتین نوع الگو شکل الگو
1 چکش Hammer تک کندلی
2 چکش معکوس Inverse Hammer تک کندلی
3 مرد دارآویز Hanging man تک کندلی
4 ستاره ثاقب Shooting Star تک کندلی
5 دوجی سنگ قبر Grave stone تک کندلی
6 دوجی سنجاقک Dragon fly تک کندلی
7 دوجی (دارای انواع مختلفی است) Doji تک کندلی
8 الگوی پوشای صعودی و نزولی Engulfish دو کندلی
9 الگوی ابر سیاه Dark cloud cover دو کندلی
10 الگوی نفوذی Piercing pattern دو کندلی
11 ستاره صبحگاهی Morning star سه کندلی
12 ستاره شامگاهی Evening star سه کندلی
13 الگوی هارامی Harami دو کندلی
14 الگوی هارامی کراس Harami Cross دو کندلی
15 الگوی سه سرباز سفید Three white soldiers سه کندلی
16 الگوی سه کلاغ سیاه Three black crowns سه کندلی

تفسیر الگوهای کندلی

به طور کلی معمولا الگوهای کندلی را به دو نوع تقسیم می‌کنند که استیو نیسون نیز از همین رویکرد در کتاب خود بهره برده است. الگوهای کندلی برگشتی و الگوهای کندلی ادامه دهنده. اینکه توالی کندل‌ها به چه ترتیبی باشد می‌توان مشخص کننده جو حاکم در بازار یا به عبارت ساده‌تر خرسی یا گاوی بودن بازار را به دست آورد. هر کدام از این الگوهای کندلی sentiment یا احساسی را در بازار ارائه می‌دهند که می‌توان بر اساس آن وارد موقعیت‌های خرید یا فروش شد.

توجه داشته باشید که هر کدام از الگوهای ارائه شده در جدول مفهوم خاصی را در نمودار القا می‌کند که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره می‌شود.

الگوی چکش و مرد دارآویز

الگوی چکش در انتهای یک روند نزولی ظاهر می‌شود. از نظر ظاهری بدنه خیلی کوچکی و سایه‌ای بسیار بلند دارد. رنگ بدنه در این کندل معمولا اهمیت زیادی ندارد اما اگر بدنه سبز رنگ باشد می‌تواند نمود قدرت بیشتری را داشته باشد.

بهترین حالت برای ظهور این کندل شرایطی است که بدنه در حدود و دامنه کندل‌های دیگر ظاهر شود و سایه آن پایین‌تر از روند کندل‌های قبلی باشد. عبارت ژاپنی که برای کندل چکش مورد استفاده قرار می‌گیرد تاکوری است، تاکوری ابزاری است که برای اندازه‌گیری عمق آب استفاده می‌شود. بنابراین اگر این کندل در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود به این معنی است که احتمال به انتها رسیدن حرکت قبلی وجود دارد.

اگر بخواهیم به طور خلاصه ویژگی‌های یک کندل چکش قدرتمند را بیان کنیم:

  1. رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما بدنه باید در مقابل سایه کوچک باشد.
  2. سایه پایین باید به اندازه کافی بلند بوده و سایه بالایی کوچکی داشته باش یا اصلا نداشته باشد.
  3. سایه پایین حداقل الگوهای تک شمعی باید به اندازه دو برابر بدنه باشد.

تمام نکات گفته شده در بالا پیرامون کندل مرد دارآویز نیز صحت دارد فقط باید توجه داشته باشید که الگوی مرد دارآویز در انتهای روند صعودی ظاهر می‌شود و اگر رنگ بدنه کندل قرمز باشد این الگو قدرت بیشتری پیدا می‌کند.

الگوی پوشای نزولی و صعودی

الگوی پوشا یا Engulfish Pattern را می‌توان یکی از قدرتمندترین الگوهای کندلی دانست. در علم ترکیب کندل‌ها می‌دانیم که جمع کردن دو کندل مطرح شده تبدیل به همان الگوی چکش با بدنه کوچک خواهد شد. الگوی پوشا الگویی دو کندلی است که از دو کندل با رنگ مختلف تشکیل شده است. منطقه این است که کندل دوم در جهت خلاف حرکت کندل قبلی شکل می‌گیرد و تمام دامنه کندل قبلی را می‌پوشاند.

اگر به طور مشخص بخواهیم راجع به الگوی پوشای صعودی صحبت کنیم در ابتدا باید توجه کنیم که این الگو باید در انتهای روند نزولی و در جایی که پتانسیل برگشت قیمت وجود دارد یا به اصطلاح در ناحیه PRZ قرار داریم. سپس این الگوی دو کندل شامل یک کندل نزولی است که می‌تواند سایه داشته باشید یا نداشته باشد و سپس یک کندل (اگر از نوع ماروبوزو باشد ایده‌آل است) تمام دامنه حرکت کندل قبل را تحت پوشش قرار می‌دهد و کندلی صعودی است.

این الگوی کندلی از نوع الگوی برگشتی است و در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی به عنوان سیگنال خرید در نظر گرفته می‌شود. توجه داشته باشید همانطور که گفته شد کندل باید در روند کاملا مشخص صعودی و نزولی باید قرار گرفته باشد. حال هرچقدر اختلاف نسبت بدنه روز اول به روز دوم بیشتر باشد این الگو قدرت زیادی دارد.

در حالت الگوی پوشای نزولی یا Bearish Engulfish Pattern داستان بر عکس است و همین مسائل باید در انتهای روند صعودی ایجاد شود و رنگ کندل‌‌های اول و دوم نیز متفاوت باشد.

کلام آخر

الگوهای کندلی مبحثی بسیار محبوب در حوزه تحلیل تکنیکال و نمودار خوانی است و آشنایی با زبان کندل‌ها می‌توان راه تحلیل‌گری و معامله گری را برای شما بسیار هموار سازد. در مقالات دیگری به دیگر انواع الگوهای کندلی نیز خواهیم پرداخت. توصیه می‌کنم مقالات فردانامه در حوزه الگوهای کندلی مطالعه بکنید و اگر موضوعی بود که در این مقاله بدان اشاره نشده بود حتما آن را با ما در میان بگذارید.

الگوهای شمعی

آناتومی کندل ها - حسن امیری

تحلیل گران می توانند الگوهای شمعی ژاپنی را در سطوح حمایتی و مقاومتی مورد بررسی قرار داده و با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال ترکیب کنند می توانند نتایج خوبی را کسب کنند و ذکر این نکته ضروری است که صرفا.

الگوهای شمعی ژاپنی - استیو نیسون - کامیار فراهانی فرد - رضا قاسمیان لنگرودی

الگوهای شمعی ژاپنی

مقدمه پیشینه تاریخی مفاهیم پایه ساختار نمودارهای شمعی الگوهای بازگشتی ستاره‌ها سایر الگوهای برگشتی الگوهای ادامه دهنده ستاره دوجی جادویی تمام ترکیب‌ها در کنار هم قوانین استفاده همزمان از تکنیک‌ها الگوهای شمعی در کنار یکدیگر نمودارهای شمعی و خطوط روند.

مقدمه ای بر الگوهای شمعی ژاپنی

الگوی شمعی، یک یا گاهی چند میله ی شمعی در بخشی از نمودار قیمت است که به صورت گرافیکی روی نمودار نمایش داده می شود و معامله گران از آن برای پیش بینی حرکت آینده بازار استفاده می کنند. تشخیص الگو تا حدودی ذهنی است، برای مهارت در شناسایی و تشخیص الگوهای شمعی، به آموزش توسط یک معامله گر پرایس اکشن حرفه ای، نیاز است، و همچنین به تجربه شخصی استفاده از صفحه نمایش نیز، بستگی دارد.

مقدمه ای بر الگوهای شمعی ژاپنی

الگوی شمعی ژاپنی چیست؟

شمع یا کندل، قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت بازار را در یک بازه زمانی خاص نشان می دهد. برای مثال، اگر به نمودار در بازه روزانه الگوهای تک شمعی نگاه می کنید، هر شمع، قیمت اولیه، کمترین قیمت، بیشترین قیمت و قیمت پایانی برای نوسانات قیمتی آن روز را نشان می دهد.

تفاوت اصلی بین اشکال شمعی و نوار قیمت استاندارد این است که شمع یا کندل، یک بخش رنگی را بین شروع و پایان شمع نشان می دهند. این امر به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا به سرعت متوجه این موضوع شوند که آیا قیمت روزانه، بالاتر (حرکت صعودی) یا پایین‌تر (حرکت نزولی) بسته شده است، که این اطلاعات برای معامله‌گران پرایس اکشن (price action) بسیار مهم است.

به تصویر شکل شمع صعودی و نزولی نگاهی بیندازید تا این موضوع را بهتر درک کنید…

توجه: شمع سمت چپ یک «شمع صعودی» است زیرا قیمت پایانی آن از قیمت اولیه بالاتر است. شمع سمت راست یک «شمع نزولی» است زیرا قیمت پایانی آن از قیمت اولیه آن پایین تر است.

بخش رنگی شمع را «بدنه واقعی» یا بدنه شمع می نامند. توجه: رنگ بدنه می تواند برای معامله گران، متفاوت باشد و به نحوه تنظیم/ترجیح رنگ شخصی آنها بستگی دارد. رنگ بندی استاندارد بدنه به این شکل است: سفید برای صعودی و سیاه برای نزولی است، که از نظر ما بهترین گزینه هستند. این رنگ ها می توانند سبز برای صعودی و قرمز برای نزولی هم تنظیم شود.

خطوط نازکی که در بالا و پایین بدنه کشیده شده، محدوده بالاترین قیمت/پایین ترین قیمت را نشان می‌دهند و سایه‌، دم‌ یا فتیله‌ نامیده می‌شوند. به ابتدای سایه بالایی «بالاترین قیمت» و به انتهای سایه پایین «کمترین قیمت» گفته می شود.

الگوی شمعی چیست؟

الگوی شمعی، یک یا گاهی چند میله ی شمعی در بخشی از نمودار قیمت است که به صورت گرافیکی روی نمودار نمایش داده می شود و معامله گران از آن برای پیش بینی حرکت آینده بازار استفاده می کنند. تشخیص الگو تا حدودی ذهنی است، برای مهارت در شناسایی و تشخیص الگوهای شمعی، به آموزش توسط یک معامله گر پرایس اکشن حرفه ای، نیاز است، و همچنین به تجربه شخصی استفاده از صفحه نمایش نیز، بستگی دارد.

الگوهای شمعی متعددی وجود دارند، و بسیاری از آنها بسیار شبیه هم هستند و فقط اختلاف جزئی در ساختار اصلی دارند. بنابراین، در سایت priceaction.com، به جای تلاش برای یادگیری 30 الگوی مختلف، تمرکز بر روی «تعداد انگشت شماری» از الگوهای شمعی اثبات‌ شده، منطقی تر است. این الگوی ها، جعبه ابزار کاملی از سیگنال‌های معاملاتی به معامله‌گر ارائه می‌دهد، آنها در اصل مثل هم هستند.

در اینجا به برخی از محبوب ترین استراتژی‌های مبتنی بر الگوهای شمع معاملاتی اشاره می کنیم:

الگوی شمعی پین بار (Pin الگوهای تک شمعی bar candlestick pattern) – الگوی شمعی پین بار، یک الگوی تک شمعی است که نشان دهنده رد سطح یا منطقه قیمت است. این الگو دارای بدنه کوچک و یک سایه یا دم بلند تنها در یک طرف است که نشان دهنده رد آن منطقه قیمت است. پین بار را می‌توان به‌ عنوان سیگنال‌ معکوس در یک روند یا حرکت برگشتی در برابر یک روند قیمتی، تعبیر کرد. در اینجا نمونه ای از پین بار آورده شده است:

الگوی شمعی نوار داخلی (Inside bar candlestick pattern) – الگوی شمعی “میله داخلی” حداقل یک الگوی دو شمعی است (حتی می تواند چندین شمع داخلی داشته باشد) که نشان دهنده تردید یا توقف در بازار است. استراتژی معاملاتی نوار داخلی معمولاً در یک بازار روند دار، به عنوان یک استراتژی شکست روند در پرایس اکشن (price action)، بهترین عملکرد را دارد، اما گاهی اوقات می‌تواند به عنوان یک استراتژی برگشت از سطوح کلیدی نمودار نیز استفاده شود. در اینجا نمونه ای از شمع های داخلی آورده شده است:

الگوی شمعی تقلبی (Fakey candlestick pattern)- الگوی شمعی تقلبی معمولاً یک الگوی سه یا چهار شمعی است که شکستگی کاذب یک الگوی نوار داخلی را نشان می دهد. الگوی تقلبی نشان می‌دهد که یک «شکست جعلی» در بازار رخ داده است و احتمالاً قیمت در جهت مخالف شکست کاذب ادامه خواهد یافت. در زیر، نمونه ای از الگوی تقلبی آورده شده است:

نمودار شمعی چیست؟

نمودار شمعی یک نمودار حرکت قیمتی است، که به جای نوارهای استاندارد مانند میله یا خطوط، و یا نمودار خطی، با شمع ها پر شده است.

هر شمع قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت را در بازه های زمانی مشخص، نشان می‌دهد، این همان اطلاعاتی است که در نوارهای قیمت سنتی منعکس می‌شود، اما شمع ها پیش بینی و استفاده از این اطلاعات را بسیار آسان‌تر می‌کنند.

در اینجا نمونه ای از نمودار شمعی معمولی وجود دارد. به الگوی شمعی “پین بار” که از حمایت در این نمودار تشکیل شده است و حرکت بزرگ به سمت بالا که به دنبال آن است توجه کنید…

مزیت نمودار شمعی

مزیت اصلی نمودار حرکت قیمتی بر اساس میله های شمعی، این است که، نمایش بصری «دراماتیک» یا اثرگذارتری از حرکت قیمت را در طول زمان ارائه می دهد. با توجه به این واقعیت که بدنه هر شمع، مطابق با قیمت پایانی صعودی یا نزولی آن رنگ آمیزی می شود، توالی و تاثیر نوار های قیمت، راحت تر، قابل خواندن است و بسیاری از معامله گران نیز استدلال «بهتری» دارند.

در نهایت، اینکه یک معامله گر، از نمودار میله ای استاندارد یا نمودار شمعی استفاده می کند، یک موضوع سلیقه ای و عقیده ای است. اما، نظر اکثر معامله گران موفق این است که باید از نمودارهای شمعی استفاده کرد تا دید و نظر بهتری نسبت به احساسات بازار داشته باشید و سیگنال‌ های معاملاتی پرایس اکشن را راحت‌تر تشخیص دهید.

الگوهای تک شمعی

بازار بورس این روزها در حال سپری کردن روزهای پرهیاهویی بوده و مدام در حال بالا و پایین شدن است. در این چنین شرایطی، شناخت هر چه بیشتر بازار و داشتن قدرت تحلیل می تواند بسیار به افراد برای کمتر ضرر کردن و سود بیشتر کمک کند. در این مقاله درباره الگوهای شمعی در بازار بورس صحبت شده است.

مقدمه

نمودارها یا الگوهای شمعی در بازار بورس یکی از پرکاربردترین روش ها و حالات برای نشان دادن قیمت ها در بازارهای مالی است. چگونگی عملکرد خریداران و فروشندگان، جریان عرضه و تقاضا و دیگر موارد می توانند باعث ایجاد الگوهای مختلفی در بازار پرنوسان بورس شوند. بررسی الگوهای شمع در بازار بورس، روشی بسیار خوب برای درک بهتر روندهای بازار و تحلیل قیمت ها و تمایلات معامله گران است.

یکی از موضوعاتی که همیشه برای تریدرها و معامله گرهای بازار بورس دغدغه و مسئله بوده ، این است که بفهمند روند فعلی الگوهای تک شمعی یک دارایی همین گونه ادامه می یابد یا تغییر خواهد کرد. فعالان بازار بورس علاقه دارند بفهمند که قیمت یک نماد در بورس تا کجا بر اساس روند فعلی صعود یا نزول پیدا می کند تا بهترین تصمیم های معاملاتی خود را از طریق آن اتخاذ کنند و به سود بیشتری در بورس دست یابند.

ما در این مقاله سعی می کنیم به شما توضیح دهیم که الگوهای شمع چه هستند و انواع مختلف آن را برای شما توضیح دهیم.

نگاه به قیمت در بورس

در بورس دو نوع رویکرد نسبت به قیمت وجود دارد:

رویکرد لحظه ای: ما در این رویکرد به دنبال این هستیم که قیمت لحظه ای یک سهم یا دارایی چقدر است. قیمت های لحظه ای در بازار بورس به سرعت تغییر می کند.

رویکرد بازه ای: ما در این رویکرد تغییرات قیمت یک سهم را در یک بازه زمانی بررسی می کنیم. رویکرد بازه ای چیزی است که در الگوهای شمعی برای ما اهمیت دارد. شمع ها یا کندل ها رویکرد بازه ای را به معامله گران نشان می دهند و اشخاص با دیدن کندل های مختلف پی به تمایلات و میزان عرضه و تقاضا می برند.کندل ها به خوبی حداکثر و حداقل قیمت را به خوبی نشان می دهند و هم چنین قیمت باز شدن و بسته شدن را در یک بازه زمانی به خوبی نشان می دهند(که این بازه زمانی معمولا روزانه است). انتهای یک بازه زمانی برای یک شمع، آغاز شمع یا کندل بعدی است.

ما اگر در بازار بورس بتوانیم اجزای قیمت را به خوبی بشناسیم می توانیم تغییرات قیمت را به خوبی پایش و بررسی کنیم. ما به دنبال این هستیم که با یک نگاه کلی بتوانیم روند کلی تغییرات قیمت را دریابیم. ما در بورس از الگوهای تک شمعی، دو شمعی، سه شمعی استفاده می کنیم. در بخش بعدی ما درباره الگوی تک شمعی صحبت خواهیم کرد تا شما تا حدودی با الگوهای شمعی آشنا شوید.

الگوهای تک شمعی

هر کندل یا شمع، نشان دهنده یک دوره و بازه معاملاتی است. الگوهایی که در یک شمع رخ می دهند را الگوهای تک شمعی می گویند. در زیر ما به بررسی چند الگوی تک شمعی می پردازیم.

الگوی تک شمعی ماروبوزو:

در این الگو، سایه بالا و پایین وجود ندارد. در الگوی صعودی ماربوزو، قیمت باز شدن همان حداقل قیمت است و قیمت بسته شدن همان حداکثر قیمت است. در االگوی نزولی این تک شمعی هم کاملا برعکس است یعنی قیمت باز شدن معامله همان حداکثر قیمت است. این الگو خیلی کم در بازارهای مالی اتفاق می افتد و بنابراین اگر این الگو اتفاق بیفتد می تواند اهمیت زیادی داشته باشد. در این الگوی تک شمعی که هیچ سایه ای در بالا و پایین وجود ندارد می توان این را متوجه شد که قدرت خریدار یا فروشنده بسیار زیاد است.

الگوهای شمعی در بازار بورس

در الگوی صعودی این شمع، شما می توانید قدرت زیاد خریدار را مشاهده می کنید که به فروشندگان اجازه پایین آوردن قیمت را نداده اند و در الگوی نزولی، شما می توانید قدرت زیاد فروشنده را درک کنید.

اگر کندل صعودی ماربوزو در یک روند صعودی قرار داشته باشد نشانه ادامه روند است و اگر در یک روند نزولی قرار بگیرد نشانه تغییر روند است.

با الگوی نزولی این شمع اما شما قدرت زیاد فروشندگان را مشاهده خواهید کرد. اگر کندل نزولی ماربوزو در یک روند نزولی قرار بگیرید نشانه ادامه روند و اگر در یک روند صعودی قرار بگیرید نشانه تغییر روند صعودی(قوی) است.

شما با الگوی ماروبوزو می توانید نقاط ورود و خروج از یک معامله را به خوبی تشخیص دهید و معامله بسیار خوبی انجام دهید. هم چنین در الگوهای شمعی در بورس می توان درباره حد ضرر نیز نکات بسیار خوبی را دریافت کرد و می توان به خوبی حد ضرر را برای یک معامله تعیین کرد.

الگوی چکش:

الگوی بعدی تک شمعی، الگوی چکش است. همان گونه که از اسم این الگو پیداست این الگوی شمع در بورس شکلی شبیه به یک چکش دارد. این الگو دارای مشخصات زیر است:

عدم وجود سایه بالایی یا ناچیز بودن آن: شما در الگوی کندل چکش، سایه بالایی کوچکی را مشاهده می کنید یا اگر هم سایه بالایی وجود داشته باشد ناچیز است.

سایه پایینی بلند: سایه پایینی بلند در الگوی چکش بلند است. نسبت این سایه به بدنه باید حداقل سه برابر یا بیشتر باشد. این نسبت در الگوهای شمعی در بازار بورس اهمیت زیادی دارد.

یک الگوی چکش در روند تغییرات قیمت می تواند نشان دهنده نکات زیادی باشد. برای مثال اگر شما یک الگوی چکش نزولی را مشاهده کنید می توانید متوجه تضعیف فشار فروش شوید و منتظر بمانید تا وارد موقعیت خرید شوید. در الگوی چکش شما باید کمی صبر کنید و به سرعت وارد معامله نشوید. شما باید منتظر کندل تایید بمانید و بعد وارد معامله شوید. در زیر می توانید یک الگوی چکش را در قسمت زردرنگ مشاهده کنید.

الگوهای شمعی در بازار بورس

الگوی چکش وارونه:

همان گونه که از نامش پیداست این الگوی شمعی درست برعکس الگوی شمعی چکش عمل می کند. این الگو نیز مانند مورد قبل، می تواند نشانه تغییر روند یک سهم یا دارایی باشد. سایه چند برابری می تواند نشانه قدرت خریدار باشد. هر چند که قیمت در این الگوی شمعی پایین می آید اما می تواند نشان دهنده آمادگی سهم برای تغییر و صعود باشد.

الگوهای تک شمعی دیگری هم وجود دارند که هر کدام می توانند نکاتی را به افرادی که در پی تحلیل روند یک سهم در بازار بورس هستند نشان دهد.

از دیگر الگوهای تک شمعی می توان دوجی، فرفره، مرد حلق آویز، ستاره ثاقب و خطوط کمربند را نام برد.

الگوهای دو شمعی

الگوهای دوشمعی از دو کندل تشکیل می شوند. این الگوها شامل الگوهای پوشا، الگوی انبرک، الگوی هارامی، الگوی نفوذی، الگوی ابر مشکی و الگوی پاتک هستند.

الگوهای پوشا:

این الگوها مهم ترین و پرکاربردترین الگوهای دو شمعی هستند و با نام انگولفینگ شناخته می شوند. به این دلیل به آن پوشا می گویند چون کندل ها همدیگر را پوشش می دهند.

این الگوها به دو شکل صعودی و نزولی می توانند خود را نشان دهند. الگوی صعودی را الگوی گاوی و الگوی نزولی را خرسی نیز می نامند.

الگوی پوشای صعودی یا انگولفینگ صعودی:

منظور از صعود، صعود کندل دوم پس از نزول کندل اول است. کندل دوم باید ابتدایش پایین تر از انتهای کندل نزولی و انتهایش نیز بالاتر از ابتدای کندل نزولی اول باشد. در الگو پوشا ما گاهی اواقت، یک گپ قیمت داریم که نشان دهنده قدرت بیشتر این الگو است. اگر بخواهیم عامیانه حرف بزنیم باید بگوییم کندل دوم صعودی، کندل نزولی اول را در دل خود جای می دهد و آن را پوشش می دهد. در زیر می توانید ببینید که این الگوی صعودی به چه شکل اتفاق می افتد.

الگوی پوشای صعودی در همه جا ارزشمند نیست. مهم ترین موضوع این است که ما در قبل از این الگوی دوشمعی یک روند نزولی را داشته باشیم. پس از این نزول شما با دیدن یک الگوی پوشای صعودی به یک ذهنیت دست یابید. در تصویر زیر شما می بینید که ما یک روند نزولی را داریم و سپس در قسمت آبی یک الگوی پوشای صعودی ظاهر می شود که می تواند نشان دهنده شروع شدن روند صعودی باشد.

الگوی پوشای نزولی:

در این الگو ما در ابتدا یک کندل صعودی داریم که قیمت در بالا بسته شده است اما کندل بعدی با قیمت بالاتر (یا با همان قیمت ) باز شده اما به سمت پایین نزول پیدا می کند و از قیمت باز شدن و ابتدای کندل صعودی هم پایین تر می رود. در واقع کندل دوم که نزولی است، کندل اول را که صعودی است پوشش می دهد. در زیر می توانید تصویر الگوی پوشای نزولی را مشاهده کنید.

الگوی پوشای نزولی نشان دهنده فشار فروش است و احتمالی برای تغییر روند یک سهم به سمت نزولی شدن باشد.

الگوهای سه شمعی نیز در بازارهای مالی وجود دارند که دیگر مجالی برای توضیح آنها نیست. یادتان باشد که هر کدام از این الگوها می تواند نکات مهمی را از وضعیت عرضه و تقاضا و فشار خرید و فروش و تغییر روندها به شما ارائه دهند. بنابراین شما نیاز دارید تا به خوبی آنها را یاد بگیرید و بتوانید به خوبی آنها را تحلیل کنید.

سهمیران

سهمیران به عنوان مجموعه ای که سالهاست در زمینه آموزش بورس کار می کند، بهترین آموزش ها را درباره الگوهای شمعی در بازار بورس به شما عرضه می کند. شما در دوره های آموزشی سهمیران با انواع الگوهای شمعی آشنا خواهید شد و بر همه آنها مسلط خواهید شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.