نکات تهیه گزارش سود داخلی برای مدیران کسب و کارها
صورتهای مالی خارجی که شامل صورت سود و زیان (صورت درآمد) میشوند از قوانین و قراردادهایی مدون پیروی میکنند. بالعکس، گزارشات حسابداری داخلی که به مدیران ارائه میشوند، از فرمت و محتوای گسترده تر و دلخواهانه تری برخوردار هستند. اگر نگاهی اجمالی و کوتاه به گزارشات مالی داخلی چندین کسب و کار داشته باشید، از تنوع بسیار زیادی که این گزارشات در بین آن ها دارند متعجب خواهید شد. تمام کسب و کارها هزینه ها و درآمد حاصل از فروش را در گزارشات P&L ( سود و زیان (profit and loss)) داخلی خود قید میکنند. به جز این مورد، عمومیت بخشیدن به یک فرمت خاص و اختصاص درجه ای از دقت و جزئی نگری به گزارشات P&L بسیار دشوار است خصوصا اگر چگونگی گزارش هزینههای عملیاتی نیز در نظر گرفته شود.
طراحی گزارشات سود و زیان (P&L) داخلی گزارشات عملکرد سود که برای مدیران کسب و کار تدوین میشوند معمولا به عنوان گزارشات P&L (سود و زیان) شناخته میشوند. این گزارشات باید با هر تناوبی که مورد نیاز مدیران است تهیه شوند که معمولا ماهانه و یا سه ماه یک بار میباشد. حتی در برخی از کسب و کارها شاید مدیران نیاز به تهیه هفتگی و یا روزانه این گزارشات داشته باشند. یک گزارش P&L برای تمام مدیرانی که مسئولیت هر یک از مراکز سود را برعهده دارند تهیه میشود. این گزارشات محرمانه سود، در بیرون از کسب و کار منتشر نخواهند شد. گزارشات P&L شامل اطلاعاتی حساس و مهم میباشند و به همین دلیل تمایل بسیار زیادی از سوی رقبا برای دستیابی به آن ها وجود دارد. حسابداران عادت به تهیه پیش نویس و خلاصه گزارشات سود و زیان را ندارند و بیشتر راغب به در اختیار گذاشتن اطلاعات و داده ها بیش از حد نیاز و با جزئیات زیاد هستند. شعار همیشگی آن ها آن است که باید هر چه بیشتر اطلاعات را به مدیران ارائه کرد حتی اگر این اطلاعات مورد درخواست آن ها نبوده باشد. مدیران، افرادی به شدت پر مشغله هستند و زمان اضافی ای برای تلف کردن در اختیار ندارند بنابراین نمیتوانند وقت خود را به خواندن ایمیل های طولانی و پیچیده و یا درک گزارشات چند صفحه ای سود و زیان که جزئیات فراوانی را در بر گرفته است اختصاص دهند. گزارشات سود و زیان میتوانند برای یک مطالعه سریع خلاصه شوند. در صورت داشتن زمان کافی این مدیران میتوانند جزئیات بیشتری را هنگام نیاز درخواست کنند. حالت ایده آل آن است که حسابدار باید یک صفحه اصلی از سود و زیان را که در صفحه نمایشگر کامپیوتر قابل نمایش است تهیه نماید اگرچه این صفحه مقدار بسیار کمی از گزارشات سود و زیان را در بر میگیرد که در عمل کمتر از حد مورد نیاز خواهد بود. در هر صورت سعی کنید که این گزارشات را به شکل خلاصه ارائه دهید. کسب و کارهایی که به فروش محصولات می پردازند هزینه کالای به فروش رفته را از درآمد حاصل از فروش کسر میکنند و سپس مارجین خالص را هم در صورت های سود و زیانی که برای خارج از شرکت تهیه میکنند و هم در گزارشات P&L داخلی که به مدیران تحویل میدهند گزارش خواهند داد (همچنین مارژین عملیاتی چیست؟ می توان آن را سود خالص نامید). با این حال گزارشات داخلی P&L به جزئیات بیشتری در مورد فروش و آیتمهای هزینه کالای فروش رفته میپردازد. کسب و کارهایی که به فروش محصولات تولید شده توسط سایر کسب و کارها میپردازند معمولا به یکی از دو دسته زیر تعلق دارند: خرده فروشان که محصولات را به مصرف کنندگان نهایی می فروشند و یا عمده فروشان (توزیع کنندگان) که با خرده فروشان داد و ستد میکنند. بحث پیش رو مربوط هر دو دسته خواهد بود. در اینجا باید مدل های سود کوتاه و روشنی تهیه شود تا مدیران بتوانند برای آنالیز تصمیم گیری و طرح ریزی استراتژی سود از آن استفاده کنند. "کوتاه" به معنی یک صفحه و یا حتی کمتر از یک صفحه کامل میباشد مانند صفحه ای به اندازه صفحه نمایشگر کامپیوتر، تا مدیر قادر به تعامل و استفاده از آن باشد و فاکتورهای اساسی را که سودآوری دارند تست نماید. برای مثال اگر قیمت فروش 5 درصد کاهش یافته بود تا حجم فروش 10 درصد افزایش یابد چه تاثیری بر روی سود خواهد داشت؟ مدیران مراکز سود به ابزاری نیاز دارند تا بتوانند به سرعت به چنین سوالاتی پاسخ دهند. گزارش هزینه های عملیاتی رویههای گزارش نویسی در هر شرکتی برای زیر خط مارجین خالص در یک صورت سود و زیان داخلی متفاوت میباشد. هیچگونه الگوی استانداردی در این مورد وجود ندارد. یک سوال در اینجا بسیار حائز اهمیت میباشد: چگونه هزینه های عملیاتی یک مرکز سود در گزارش P&L آن باید ارائه شود؟ هیچ جواب دقیق و قابل اطمینانی برای این سوال وجود ندارد. یک گزینه اصلی برای گزارش هزینه های عملیاتی، گزارش این هزینه ها بر اساس موضوع هزینه و مبنای رفتار هزینه میباشد.
گزارش هزینه های عملیاتی بر اساس موضوع هزینه رایج ترین روش برای نشان دادن هزینه های عملیاتی در یک گزارش P&L مرکز سود، لیست کردن آن ها بر اساس موضوع هزینه میباشد. یعنی هزینه ها بر مبنای چیزی که خریداری میشوند (موضوع هزینه) مانند حقوق ودستمزد، کمیسیون های پرداخت شده به فروشندگان، اجاره بها، استهلاک، هزینه های حمل، مالیات آژانس های املاک، تبلیغات، بیمه، هزینه های آب و برق و گاز، تجهیزات اداری، هزینه های تلفن و غیره طبقه بندی میشوند. برای این کار، هزینه های عملیاتی کسب وکار باید به گونه ای گزارش شوند که مراکز سود مختلفی که این هزینه ها را ایجاد کرده اند قابل شناسایی باشند. برای مثال حقوق کارمندانی که در یک مرکز سود مشخص کار میکنند به شیوه ای ثبت شود که به آن مرکز سود تعلق گیرد. ثبت هزینه ها بر اساس موضوع هزینه برای گزارش هزینه های عملیاتی به مدیران مراکز سود روشی کارآمد محسوب میشود. این اطلاعات برای کنترل مدیریت مناسب میباشند زیرا معمولا کنترل هزینه ها بر روی برخی آیتمهای خاص که توسط کسب وکار خریداری شده اند تمرکز دارد. مثلا یک مدیر مرکز سود هزینه حقوق و دستمزد را آنالیز کرده و در مورد این که نیاز به تعداد کمتر و یا بیشتری کارمند با توجه به سطح فروش کنونی و پیش بینی شده وجود دارد تصمیم گیری میکند. یک مدیر میتواند هزینه بیمه آتش سوزی را به نسبت نوع دارایی های بیمه شده و ریسک خسارات ناشی از آتش بررسی نماید. ثبت هزینه ها بر اساس موضوع مارژین عملیاتی چیست؟ هزینه در مورد کنترل هزینه ها بسیار مفید واقع میشود. این روش در گزارش هزینه های عملیاتی به مدیران مراکز سود، فاکتورهای مهم در ایجاد سود را مخفی نگاه داشته و از بیان آن خودداری میکند: این فاکتور مهم چیزی نیست مگر مارجین. بله گزارشات P&L داخلی مارجین خالص را نشان میدهند که حاصل درآمد فروش منهای هزینه کالای فروخته شده میباشد. اما مارجین خالص با مقدار نهایی مارجین عملیاتی که باید مدیران از آن آگاهی داشته باشند برابر نمی باشد. این موضوع منجر به ایجاد تفاوتی فاحش بین دو نوع از هزینه های عملیاتی میگردد.
تفکیک هزینه های عملیاتی بر اساس رفتار آن ها اولین و معمولا بزرگترین هزینه متغیر ناشی از فروش، هزینه کالای فروخته شده است (برای شرکت هایی که به فروش محصولات میپردازند) میباشد. علاوه بر هزینه کالای فروخته شده که یک هزینه متغیر واضح میباشد کسب و کارها با هزینه های دیگری نیز مواجه هستند که یا وابسته به حجم فروش (تعداد اقلام فروخته شده) و یا مقدار دلار حاصل از فروش (درآمد حاصل از فروش) میباشند و تقریبا تمام کسب و کارها هزینه های ثابتی دارند که نسبت به انجام خود فروش حساسیتی نداشته و به آن وابسته نیستند حداقل نه در آینده ای نزدیک. بنابراین طبقه بندی هزینه های عملیاتی بر اساس موضوع هزینه و سپس دسته بندی هر یک از هزینه ها به هزینه متغیر و ثابت منطقی به نظر میآید. هر هزینهای باید یک تگ ثابت و یا متغیر داشته باشد. مزیت اولیه تفکیک هزینه های عملیاتی به هزینه های ثابت و متغیر آن است که در این حالت مارجین میتواند گزارش شود. پس مارژین عملیاتی چیست؟ از آن که تمام هزینه های متغیر ناشی از فروش از درآمد کسر گردید، مارجین باقی خواهد ماند. به بیان دیگر مارجین برابر است با سود پس از آن که تمام هزینه های متغیر از درآمد فروش کسر گردد اما پیش از آن که هزینه های ثابت از درآمد فروش کم شود. مارجین با هزینه های ثابت کل در دوره مورد نظر مقایسه میشود. این مقایسه سر به سر مارجین با هزینه های ثابت ضروری است. اگرچه آگاهی یافتن از این مطلب با اطمینان کامل میسر نمیباشد، زیرا روال های گزارش سود داخلی کسب و کارها منتشر نمیشوند و یا در دسترس عموم قرار نمیگیرند. اکثر شرکت ها تلاشی در جهت طبقه بندی هزینه ها به دو دسته ثابت و متغیر ندارند. با این حال مدیران برای تصمیم گیری در مورد نحوه سودآوری باید از ماهیت متغیر بودن و یا ثابت بودن هزینه های عملیاتی خود آگاه باشند.
معاملات مارجین (Margin Trading) در ارزهای دیجیتال چیست؟
معامله مارجین، روشی برای خریدوفروش و معامله دارایی است که از سرمایهای که توسط شخص ثالث تامین و فراهم میشود، بهره میگیرد. در مقایسه با انواع روشهای معمولی معامله، حسابهای مارجین به معاملهگران با استفاده از اهرمها، امکان دسترسی به مقادیر بیشتری از سود (و همچنین ضرر) را میدهند. در ادامه با ارز دیجیتال همراه باشید تا نگاه دقیقتری به مفهوم مارجین تریدینگ بیاندازیم.
سرمایهگذاران نترسی که احساس میکنند نوسانات شدید بازار ارزهای دیجیتال بهاندازه کافی هیجانانگیز نیست، میتوانند از امکانات معاملات مارجین که امروزه بسیاری از صرافیها آن را ارائه میدهند، استفاده کنند.
معاملات مارجین با استفاده از اهرم، میتواند از لحاظ تئوری سود بسیاری را به ارمغان آورده و همچنین ممکن است نقطه مقابل آن نیز رخ دهد که سرمایهای بیش از حد انتظارتان را از دست بدهید. به همین ترتیب، برخی از صرافیها، انتظار بیشتری از تریدرهای مارجین داشته و در تأیید هویت آنها سختگیری بیشتری را اتخاذ کرده یا حتی شروطی را برای واجد شرایط بودن آنها تعیین میکنند.
اکنون قصد داریم نگاه مختصری به تعریف مارجین تریدینگ و نحوه انجام آن انداخته و خطرات و مزایای احتمالی آن را مورد بررسی قرار دهیم.
معاملات مارجین به زبان ساده
معاملات مارجین در ارزهای دیجیتال، تفاوت عمدهای با معاملات مارجین مربوط به اوراق بهادار سنتیتر مانند سهام و اوراق قرضه ندارد. ایده اصلی این است که شما سرمایه اولیه خود را توسط قرض گرفتن پول و استفاده از اهرم، افزایش میدهید. این مسئله معمولاً توسط یک نسبت، بیان میشود.
برای مثال، سپرده گذاری ۵ دلاری بهوسیله اهرمی با نسبت ۵:۱ (یک به پنج) به این معناست که شما در بازار آزاد به میزان ۲۵ دلار شرط میبندید. اما نکتهای که وجود دارد این است که شما باید در هر حال، پول قرض گرفته شده را بازگردانید. پس در تمام معاملات مارجین، سود بهدست آمده باید بهگونهای تخمین زده شود که علاوه بر وام مارژین عملیاتی چیست؟ دریافت شده، کارمزد مربوط به پول اضافی قرض گرفتهشده را نیز تحت پوشش قرار دهد.
معامله مارجین میتواند برای هر دو موقعیت فروش استقراضی (short) و خرید استقراضی (long) مورد استفاده قرار گیرد. موقعیت خرید استقراضی نشاندهنده این فرض است که با افزایش قیمت دارایی معاملهگر سود میکند و موقعیت فروش استقراضی درست برعکس آن با کاهش ارزش دارایی معاملهگر به سود میرسد.
فرض کنید که فردی یک بیت کوین دارد. او پیشبینی میکند که قیمت بیت کوین از ۳,۰۰۰ دلار به ۵,۰۰۰ دلار برسد و یک معامله مارجین با اهرم ۵ انتخاب میکند. در این صورت، گویی که فرد مورد نظر حالا ۵ بیت کوین دارد و اگر قیمت به ۵,۰۰۰ دلار برسد سودش ۵ برابر بیشتر از وقتی است که با یک بیت کوین سرمایهگذاری کند. اما مارژین عملیاتی چیست؟ از سوی دیگر، اگر این فرد اشتباه کرده باشد و قیمت کاهش یابد، صرافی از پول اولیه او نسبت به ضرر صورت گرفته کم میکند یا حتی ممکن است تمام پول او را بردارد.
دو قسمت اصلی برای بازار مارجین تریدینگ وجود دارد. اولین قسمت، معاملات مارجین در بازار نقدی است.
در اینگونه از معاملات، مبالغ قرض گرفتهشده باید بهمحض اتمام معامله عودت داده شود. این ساز و کار معمولاً توسط صرافیها و از طریق سیستم وامدهی همتا به همتا انجام میپذیرد. به عبارت دیگر، یک نهاد دادوستد مجزا مبالغ قرض گرفتهشده را تأمین کرده و انتظارات از این نهاد برای تأمین پرداختها (با بهره یا کارمزد معامله) بالاست.
تصویری از صرافی بیتمکس که معاملات مارجین ارزهای دیجیتال را ارائه میدهد
این مسئله بهنوبه خود باعث ایجاد آستانه تسویه خواهد شد. اگر میزان بدهی معاملهکننده بیشتر از ارزش کل تضمین باشد، وامدهنده میتواند فراخوان مارجین (margin call) انجام دهد تا مطمئن شود که خواهد توانست پول قرض داده شده خود را پس بگیرد. این مسئله به خودی خود به دو سطح تقسیم میشود.
اولین بخش یک حد مجاز اولیه که معاملهگران را از ایجاد موقعیتهای نامعقول بازمیدارد و حد مارجین پایینتر که در صورت نزول معاملهگر به قلمرو خسارت است، یک مارجین کال فوری را فراخوانی میکند.
دومین بخش عمده معاملات مارجین، مبادله مشتقات است. مشتقات، همانطور که از نامشان پیداست ابزارهایی مالی هستند که در لایهای بالاتر از دارایی اصلی ایجاد شدهاند که آشناترین نوع آن، معاملات آتی هستند. هنگامیکه تریدر یک معامله مارجین را در بازار مشتقات انجام میدهد، خود دارایی اصلی دستنخورده باقیمانده و طرفین متقابل قرارداد آتی انتخاب میشوند.
همچنین، وامی وجود ندارد که خود به خود بازگردانده شود. با این حال، صرافی باید خود را در مقابل برخی از معاملاتی که ضررده هستند مصون نگه دارد. صرافیهای مختلف، مکانیزمهای متفاوتی برای دوری از این مخاطرات دارند. برخی از آنها به هنگام فراخوان مارجین از تریدرها جانبداری میکنند در حالی که سایر صرافیها، بدهیهای حاصله را از منابع بیمه خود تأمین میکنند.
موضع معاملاتی خرید و فروش استقراضی
بهکارگیری موضع معاملاتی خریدوفروش استقراضی، در بطن معاملات مارجین قرار دارد. در موضع معاملاتی خرید فرض بر این است که ارزش دارایی تحت معامله درنهایت افزایش خواهد یافت در حالی که در فروش استقراضی پیشفرض معامله این است که ارزش داراییها با گذر زمان کاهش خواهد یافت. هر دوی این مفاهیم میتوانند در اهرم بهکار گرفته شوند.
مواضع معاملاتی خرید مفاهیم آشنایی هستند. به این معنا که وقتی یک تریدر، ارزهای دیجیتالی یا سهام دیگری را خریداری کرده و منتظر میماند تا قیمت آن از قیمت خرید خود بالاتر رود، در واقع از این مفهوم استفاده کرده است. در واقع، این مسئله همان جمله مشهور «خرید در قیمت پایین، فروش در قیمت بالا» را بیان میکند.
معاملات مربوط به فروش استقراضی در ابتدا نامعقول به نظر میرسند. در واقع مارژین عملیاتی چیست؟ یک تریدر با استفاده از ابزار مالی، ارزهای دیجیتال یا اوراق بهاداری را میفروشد که فعلاً مالک آنها نیست. در اینگونه معاملات هدف این است که داراییهای فروختهشده را هنگامیکه قیمتشان بهطور قابلتوجهی پایین آمد، بازخرید کنید.
شاید این مفاهیم کمی گنگ به نظر برسند اما مقایسه ساختار این معاملات، در درک آن به شما کمک خواهد کرد. مواضع معاملاتی خرید، نوعی از معامله است که در آن مطمئن هستید که با خرید کنونی یک دارایی و فروش آن در آینده، به سودآوری خواهید رسید. اما در معاملات فروش استقراضی، معاملهکننده بر این باور است که دارایی موردنظر در طی زمان افت قیمتی خواهد داشت.
مخاطرات و مزایای احتمالی
معامله کردن به صورت مارجین، ذاتا خطرناکتر و پرریسکتر از معامله معمولی است؛ اما وقتی صحبت از ارزهای دیجیتال است، ریسک این نوع معامله بیشتر هم میشود. با توجه به نوسان بسیار زیاد در بازار ارز دیجیتال، تریدرهای مارجین ارز دیجیتال باید بیشتر مراقب باشند.
حقیقت این است که اهرم بکار گرفتهشده در معاملات، حکم پول را داشته و یا حداقل در مورد معاملات مشتقات که باید دارایی استفادهشده در معامله، قرض گرفته شود نهایتاً باعث ایجاد موقعیت مطلوبی خواهد شد. چیزهای کمی در دنیا رایگان هستند. خصوصاً زمانی که صحبت از پول باشد. پس یک تریدر باید انتظار خروجیهای بزرگی را از معاملات خود داشته باشد تا بتواند اصل مبلغ وام گرفتهشده، به همراه کارمزدهایش را بهراحتی تسویه کند.
خطر واقعی زمانی رخ میدهد که فراخوان مارجین صادر شده باشد. تریدر، در معرض خطر از دست دادن تمام سرمایهگذاری اولیه خود قرارگرفته و حتی در شرایطی که فراخوان مارجین بهموقع صادر نشود تا از ورود تریدر به منطقه ضرر جلوگیری کند، میتواند باعث شود که وی بیش از آنچه که سرمایهگذاری کرده است را از دست بدهد. پس معاملات مارجین یکی از معدود روشهای مبادله است که ممکن است در آن مبلغی را بدهکار شوید که ارزش آن بیشتر از سرمایه اولیهتان بوده است. در دنیای قماربازان، این روند بهعنوان دامنهای از پولهای قرض دادهشده با ربا شناخته میشود. وامی مارژین عملیاتی چیست؟ با درصد سود بالا که برای اهداف مشکوکی مثل شرطبندی با خطر بالا، گرفته میشود. قماربازان امیدوارند مبلغی که برنده خواهند شد، آن وام و درصد ربای وام را پوشش دهد. اگر درنهایت اینگونه نباشد، زمینه برای ایجاد فیلمهای کلاسیک مافیایی مناسب خواهد بود.
معاملات ارزهای دیجیتال، به خودی خود کاملاً خطرناک نیستند ولی در حوزه مارجین تریدینگ، هنوز هم خطر از دست دادن سرمایه بسیار بالاست. صرافیهای بسیاری درنتیجه ارائه خدمات معاملات مارجین، به دستکاری بازار متهم شدهاند.
در پایه این مفهوم، جهش قیمتی وجود دارد. جهش قیمتی زمانی رخ میدهد که تقاضا برای خرید یک ارز دیجیتال بالا بوده و عرضه آن محدود باشد. هنگامیکه سری متوالی از تقاضا انباشته شود، جهش سریع قیمتها را به دنبال خواهد داشت. این اتفاق باعث خواهد شد که معاملات استقراضی دیگر به موقعیت فراخوان مارجین رسیده، قیمتها بالاتر و بالاتر رفته و جهشهای قیمتی بیشتری به وجود آید. سر انجام در پایان روز معاملاتی، یک جهش قیمتی باعث نوسانی بزرگ در افزایش قیمت خواهد شد.
بنا به گزارشات، برخی از صرافیها در ایجاد این طعمههای استاپ-لاس (stop-loss) برای جمعآوری کارمزدهای فراخوان مارجین، مشارکت میکنند. با این حال، نهنگها یا همان تریدرهایی که موقعیتهای ویژهای در بازار ایجاد میکنند، اغلب اوقات باعث شرایط بحرانی بازار هستند. برای ایجاد یک جهش قیمتی، نهنگ نیازمند ایجاد موقعیت استقراضی است که بهاندازه کافی بزرگ باشد تا با بهکارگیری بخشی از این موقعیت، یک جهش قیمتی را پدید آورد. سپس بقیه موقعیتهای استقراضی خود را بهتدریج و با برنامهای مشخص در بازار وارد میکند تا روند صعودی قیمت را حفظ کند. درنتیجه ارز دیجیتال موردنظر شاهد افزایشی مصنوعی در قیمت خود بوده و نهنگ موردنظر، روز معاملاتی خود را با سود بسیار بالای بهدست آمده از بازی دادن موقعیت استقراضی خود تمام میکند.
یک بازی حرفه ای
با توجه به دشواریهایی که در ایجاد یک معامله حسابشده مارجین وجود داشته و پتانسیل شدید ضرر و زیان موجود در معاملهها که توسط صرافیها یا معامله گران ایجاد میشود، تعداد محدودی از صرافیها مانند بیتمکس و بایننس معاملات مارجین را ارائه میدهند. این صرافیها اغلب از معاملهگران مارجین درخواست میکنند که مدرکی معتبر از وضعیت مالیشان ارائه دهند. برای صرافیها مناسب به نظر میرسد که این حوزه از دنیای وسیع بیقانون ارزهای دیجیتال را، خودشان قانونگذاری کنند. خطرات معاملات مارجینی که قانونگذاری نشدهاند، این است که فقدان سرمایه در این معاملات میتواند به چند برابر موقعیت اولیه تبدیل شده و نقدینگی بازار ارزهای دیجیتال را در معرض خطر قرار دهد.
مارجین تریدینگ یک بازی حرفهای است که مخاطرات و ریسکهای آن نیز حرفهای میباشد. با این وجود باید آگاه باشید که صرفنظر از تواناییهای تریدینگ شما، بازار ممکن است بر خلاف پیش بینیهای شما حرکت کند. جهشهای مصنوعی قیمت ارزهای دیجیتال حتی ممکن است با تلقین روند صعودی، معامله گران عادی را به دام بیاندازد. البته این جهش مصنوعی بهمحض اتمام معاملات کاذب، بهسرعت فروکش خواهند کرد.
angular چیست و هر آنچه بایستی در مورد این فریمورک بدانید
این روزها بستر فریمورک ها بسیار گسترده شده است و انواع مختلفی در دنیای کامپیوتر رخ نشان داده اند. یکی از این فریمورک ها فریم ورک انگولار جی اس است که از توسعه زبان جاوا اسکریپت بدست آمده است. در این مقاله به شما خواهیم گفت که angular چیست و زبان برنامه نویسی انگولار در چه زمینه هایی می تواند به ما کمک کند.
انگولار یا angular چیست
معنی angular در فارسی یعنی زاویه دار. ولی در واقع Angular یک فریمورک ساختاری برای وب اپلیکیشن های پویا است. در واقع Angular یک فریمورک متن باز تحت وب است که بر پایه JavaScript ایجاد شده است. این فریمورک به شما اجازه میدهد تا HTML را به عنوان زبان قالب خود انتخاب کنید و سینتاکس های HTML را برای بیان صریح و واضح اجزای نرم افزار، گسترش دهید.
بهتر است بدانید که در بعضی گویش ها به انگولار ، آنگولار نیز گفته می شود. انگولار یا آنگولار ، همه ورژن های HTML را پشتیبانی می کند و برای نرم افزارها طراحی شده است.به شما پیشنهاد می شود برای کسب اطلاعات در حوزه تکنیک کد نویسی و کد نویسی چیست مقاله ما را مطالعه نمایید.
HTML یک زبان اعلانی عالی برای اسناد ایستا می باشد که زیاد شبیه ایجاد کردن نرم افزار ها نیست. در نتیجه ساختن نرم افزار ها با آن، یک تمرین است که به شما یاد می دهد، چه کاری انجام دهید و مرورگر را فریب دهید تا کار شما را انجام بدهد. پیش از این در مقاله ای بصورت کامل توضیح داده ایم که HTML چیست و چه کاربردی دارد .
هدف تیمهای توسعه آن طراحی و تست چنین برنامههایی جهت شناسایی مشکلات احتمالی بوده و در تلاشند با ارایه فریمورکی بر مبنای Mode-view-control (MVC) و mode-view-viewmodel (MVVM) به توسعه اپلیکیشن های تک صفحه ای کمک نمایند.
در مورد وب اپلیکیشن ها می توانید در مقاله وب اپ چیست بیشتر بخوانید.
AngularJs چیست؟
حالا در پاسخ به angularjs چیست بایستی گفت انگولار جی اس در سال ۲۰۰۹ در شرکت گوگل طراحی شد. پس از استقبال از این فریمورک، در سال ۲۰۱۶ نسخه دوم انگولار عرضه شد که تفاوت زیادی با انگولار جی اس داشت. در واقع می توان گفت angularjs نسخه ی قدیمی angular است.
حالا که میدانید angular چیست ، این سوال پیش می آید که اگر impedance بین نرم افزار پویا و متن های ایستا با یکدیگر تطبیق نداشته باشید چه کار کنیم؟
راه حل عدم تطبیق امپدانس بین نرم افزار های پویا و متن های ایستا
برای رفع مشکل عدم تطبیق امپدانس بین نرم افزار های پویا و متن های ایستا، اغلب با طی کردن مراحل زیر می توان به نتیجه مطلوبی رسید:
۱- استفاده از کتابخانه
مجموعه ای از توابع است که در هنگام نوشتن برنامه های وب مفید هستند. کتابخانه یک نمونه کد آماده است و زمانی که نیاز باشد به کتابخانه رجوع می شود و تابع مناسب برای آن صدا زده می شود، مثل jQuery.
۲- چرا از فریم ورک انگولار استفاده کنیم؟
دلایل عمدهای وجود دارند که باعث شده بتوانیم به سادگی جواب سوال چرا از فریم ورک انگولار استفاده کنیم را بدهیم. این دلایل شامل:
- پشتیبانی گوگل از پروژه- یکی از بزرگترین مزایای AngularJS پشتیبانی گوگل از آن است.
- استفاده از زبان TypeScript – این زبان یک زبان عالی برای JavaScript است که امنیت بالایی دارد.
- Declarative UI – انگولار از HTML جهت تعریف کردن UI اپلیکیشن های خود استفاده می کند.
- POJO – با انگولار شما دیگر نیازی به تابعه های getter و setter اضافه ندارید.
- تست آسان – فریم ورک انگولار در تمام نرم افزارهایی که از MVC پشتیبانی می کنند کار می کند و نیازی به نرم افزار اضافه ای نیست
- ساختار ماژولار
در مورد UI در مقاله رابط کاربری چیست بخوانید.
آنگولار رویکرد دیگری هم دارد؛ سعی میکند که عدم تطبیق امپدانس بین متن های HTML محور و آنچه نرم افزارها برای ساختن سازه های HTML نیاز دارند را به حداقل برسانند.
انگولار به مرورگر از طریق یک ساختار که به آن رهنمود می گویند، دستورات جدید می آموزد. مانند :
- Data binding.
- ساختار کنترل DOM برای تکرار، پنهان کردن و نشان دادن قطعات Document Object Model) DOM)
- پشتیبانی از فرم ها و اعتبار سنجی فرم ها.
- اضافه کردن رفتار های جدید به المنت های DOM، همانند هندل کردن رخداد های DOM.
- گروه بندی HTML به اجزای قابل استفاده مجدد.
در صورتیکه تمایل دارید درباره data binding بیشتر بدانید پیشنهاد می کنم مقاله دیتا بایندینگ چیست را مطالعه نمایید.
یک روش برنامه نویسی سمت Client کامل
انگولار تنها قطعه واحد در پازل کلی ساختن وب اپلیکیشن های سمت گیرنده نیست. آنگولار همه ی کد های DOM و AJAX که شما دستی نوشتید و تعریف کردید را هندل می کند و در داخل یک ساختار به خوبی قرار می دهد. این کار انگولار را در مورد اینکه چگونه نرم افزار های CRUD(Create, Read, Update, Delete) باید ساخته شود را خود مختار میکند. اما زمانی که خود مختار شد، سعی میکند مطمئن شود که نظر آن فقط یک نقطه شروع است و شما به راحتی میتوانید آن را تغییر بدهید. آنگولار با موارد زیر همراه می شود:
- هر چیزی که شما برای ساخت نرم افزار های CRUD در یک مجموعه ی منسجم لازم دارید : Data-binding، دستورات قالبی ساده، اعتبار سنجی فرم ها، روتینگ، deep-linking، اجزای قابل استفاده مجدد و dependency injection.
- گزارش آزمون پذیری : تست واحد ها، تست های پشت سر هم، mock ها و کنترلر تست ها.
- Seed application و طرح های دایرکتوری و اسکریپت های تستی به عنوان نقطه شروع.
نقطه شروع شیرین angular چیست؟
انگولار با ارائه کردن یک سطح بالاتر از مفاهیم، توسعه نرم افزار ها را برای توسعه دهندگان آسان کرده است. همانند همه مفهوم ها، این نیز با میزان انعطاف پذیریش می آید. به عبارت دیگر، انگولار برای همه نرم افزار ها مناسب نیست. انگولار با روش نرم افزاری CRUD ساخته شده است. خوشبختانه نرم افزار های CRUD اکثریت وب اپلیکیشن ها را پشتیبانی میکند. به هر حال، به شما کمک میکند که بدانید کدام نرم افزار ها مناسب انگولار نیستند.
بازی ها و ویرایشگر های GUI مثال هایی از نرم افزار های فشرده و استفاده کننده از ترفند های DOM هستند. این نوع برنامه ها با نرم افزار های CRUD فرق دارند، و در نتیجه برای انگولار مناسب نیستند. در این گونه موارد بهتر است از کتابخانه هایی با سطح مفهوم پایین تری استفاده شود؛ همانند jQuery.
ساختار angular چیست؟
برنامه نویسی انگولار بر این عقیده ساخته شده است که برای ساختن UI و ترکیب اجزای نرم افزار، کد های اعلانی بهتر از کد های دستوری هستند، در حالی که کد های دستوری برای بیان منطق کسب و کار بسیار عالی هستند.
- دستکاری DOM را از منطق برنامه جدا کنیم، ایده خوبی است. این کار به طور چشمگیری قابلیت تست کردن کد را بالا میبرد.
- تست نرم افزار به اندازه نوشتن آن اهمیت داده شود واقعا خیلی ایده خوبی است. سختی تست کردن به طور چشم گیری به ساختاری که کد نوشته میشود، ارتباط دارد.
- اینکه قسمت سمت سرویس گیرنده و قسمت سمت سرور را در یک نرم افزار از هم جدا کنید، بسیار خوب است. این کار باعث میشود که توسعه نرم افزار به صورت موازی پیش برود و اجازه استفاده مجدد را به هر دو طرف میدهد.
- یک فریمورک توسعه دهندگان را در کل زمان توسعه یک نرم افزار راهنمایی کند بسیار کمک بخش است : از قسمت طراحی UI، تا قسمت طراحی منطقی و تست.
- این که همیشه وظایف عمومی را بدیهی و وظایف سخت را ممکن سازید، کار بسیار خوبی است.
با انگولا ر دیگر لازم نیست چه کارهایی را انجام دهید؟
Registering callbacks : کد شما را در هم ریخته میکند، و دیدن آن را مثل جنگل برای درختان میکند. پاک کردن کد های پر تکرار مانند callback ها کار خوبی به نظر میرسد. این کار به شدت مقدار کد های جاوا اسکریپت که شما باید بنویسید را کاهش میدهد و دیدن اینکه کد شما چه کاری انجام میدهد را آسان میکند.
دستکاری فایل های HTML DOM به صورت خودکار و برنامه نویسی
دستکاری فایل های HTML DOM اساس نرم افزار های AJAX است، اما کار سنگین و ارور پذیری است. با تعریف صریح اینکه زمانی که حالت
نرم افزار تغییر پیدا میکند UI وبسایت چگونه تغییر پیدا کند، نیازی به عوض کردن کدهای سطح پایین DOM نیست و انجام این وظایف از دوش شما برداشته میشود. بیشتر نرم افزار هایی که با انگولار نوشته میشود هیچ گاه نیاز به برنامه نویسی تغییر DOM ندارند، ولی اگر شما بخواهید میتوانید این کار را انجام دهید.
به شما پیشنهاد می شود برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله ما با موضوع تکنولوژی ajax چیست را مطالعه نمایید.
مرتب کردن داده به UI و از UI در زبان انگولار چیست ؟
عملیات CRUD اکثر وظایف نرم افزار های AJAX را تشکیل میدهد. روند مرتب کردن داده از سرور به یک شی داخلی به صورت فرم HTML، به کاربر اجازه اصلاح و تغییر فرم، اعتبار سنجی فرم، نشان دادن ارور های اعتبار سنجی، بازگشت به مدل داخلی، و سپس بازگشت به سرور را میدهد، که باعث ساخته شدن کدهای متنی زیادی میشود. آنگولار تقریبا بیشتر این متن ها را از بین میبرد، و کدهایی که روند اصلی نرم افزار را توصیف میکنند را به جای اجرای کل جزئیات، نگه میدارد.
نوشتن هزاران کد اولیه فقط برای شروع
معمولا شما برای نوشتن یک نرم افزار AJAX ساده “Hello world” نیاز به نوشتن کدهای اولیه ای زیادی است. با برنامه نویسی انگولار شما میتوانید به راحتی نرم افزار را با استفاده از سرویس ها بوت استرپ کنید. این به شما اجازه میدهد که سریعتر از ویژگی های توسعه استفاده کنید. به عنوان یک پاداش، شما کنترل کامل بر روند مقدار دهی اولیه در تست خودکار را دریافت میکنید.امیدواریم با خواندن این مقاله با مفاهیم angular چیست آشنا شده باشید.
در مورد بوت استرپ در مقاله bootstrap چیست بخوانید.
مزایا زبان برنامه نویسی انگولار
- برای شروع یادگیری این زبان مارژین عملیاتی چیست؟ آشنایی با HTML و CSS کافی است
- فریم ورک انگولار باعث صرفه جویی در نوشتن کدها می شود و امکان استفاده از کتابخانه ها موجود است
- انعطاف پذیری در سینک شدن با ابزارهای طراحی و فریم ورک های دیگر
- امکان دسترسی کامل به تمامی دستورات برای برنامه نویسان
- وجود فضای آماده برای تست کدها که سرعت عمل در تست را بالا می برد
- استفاده از تایپ اسکریپت باعث می شود که دسترسی و جداسازی به کدها آسان تر انجام شود
معایب زبان برنامه نویسی انگولار
- یکی از مهمترین ایراداتی که در استفاده از Angular وجود دارد ، گزینه های محدود SEO و قابلیت دسترسی کافی برای خزندگان موتور جستجو است.
- نکته جالب دیگر استفاده از چارچوب Angular این است که یادگیری آن بسیار دشوار است. با وجود چنین شبکه پیچیده ای مارژین عملیاتی چیست؟ از ماژول ها ، زبان های برنامه نویسی ، ادغام و قابلیت های سفارشی سازی ، درک Angular قطعاً مدتی طول می کشد.
ویژگی های زبان برنامه نویسی انگولار
Angular انتخاب بزرگی از ادغام های شخص ثالث را فراهم می کند که می توان با سهولت به چارچوب اضافه کرد. این امر به توسعه دهندگان حتی ابزارهای بیشتری می دهد تا فرم و عملکرد کلی محصول مارژین عملیاتی چیست؟ خود را بهبود بخشند.
با استفاده از عناصر و ماژول های زاویه ای ، این فریم ورک به طور کامل قابل تنظیم است و قدرت بیشتری را به توسعه دهنده و طراح می دهد. همچنین می توان عناصر زاویه ای را به راحتی به پروژه هایی که با استفاده از یک چارچوب دیگر ساخته شده اند اضافه کرد ، که فقط به جذابیت این برنامه می افزاید.
بودجه بندی در شرکت های پخش مواد غذایی
دنیای کسبوکار مؤلفههای پیچیدگی،عدم قطعیت، ابهام در حال افزایش است، بهگونهای که میتوان گفت ما در دنیای VUCA زندگی میکنیم که این ویژگیها بر تمامی حوزههای و مؤلفه هان پیشرانهای جهان تأثیرگذاراست.
آینده ما به تصمیمات امروزمان بستگی دارد، یعنی آینده ما بر اساس محدودیتهای که تصمیمات برایم ایجاد میکند خلق میشود.
شرکتهای پخش که وظیفه حمل و مارژین عملیاتی چیست؟ قرار دادن محصول را در شلف مشتری بر عهدهدارند و در اکو سیسم جامعه و شرکتهای تولیدی فعالیت مینمانید باید دارای اهداف مشخص و روشنمند در اجرای سیاستهای کاری خود باشند. در غیر این صورت در منجلاب هزینه و سردرگمی غرق خواهند شد.مثالهای واقعی در کسبوکار از بهکارگیری درست یک استراتژی و به دست آوردن نتایج نادرست است.
شرکت پخش مواد غذایی که با افزایش کد کالایی نهتنها به سودآوری نرسید، بلکه به علت ا فزایش هزینههای عملیاتی دچار ز یان شد.
شرکت پخش مواد غذایی که با افزایش مارژین محصولات برای مشتری نهتنها سود نکرد، بلکه دچار زیان شد.
شرکتهای پخش مواد غذایی که با افزایش درصد پوشش بازار دچار زیان شد.
که در نگاه اول شرکت پخش و توزیع کالا، نباید با انتخاب این استراتژی دچار ضرر و زیان میشدند ولی به علت اینکه تحلیل درستی از هزینهها و درآمدهای نداشتند به ورطه زیان کشیده شدند.
در شرکتهای پخش مواد غذایی اهمیت داشتن بودجه شفاف و مشخص به تفکیک مراکز عملیاتی و ستادی پشتیبانی بسیار مهم است.
1-چرا بودجهبندی در شرکتهای پخش مهم است؟
۱-شناسایی فرصتها و تهدیدهای محیطی و سازمانی در جهت نیل به اهداف بلندمدت تعیینشده.
۲-تعیین فاصله بین عمکسب کارلکرد واقعی و پیشبینی انجامشده در برنامههای جاری و عملیاتی.
۳-استفاده بهینه و اثربخش از منابع (انسانی- لجستیک- فناوری اطلاعات- زیرساختها(
۴-پیوند برنامههای بلندمدت با فرایندهای عملیاتی.
۵-مشخص نمودن رابطه بین هزینه، درآمد، سود برای هر فعالیت در واحدهای فروش، توزیع، مالی، اداری پشتیبانی
۲– رابطه بین طرح توجیهی تأسیس شرکت پخش مواد غذایی با بودجهبندی چست؟
در زمان ارائه طرح توجیهی یا Feasibility Study ب ودجه منسجم یکی از عناصر مهم در توجیهی پذیری طرح است به این معنی که هرچقدر بودجهبندی جامعتر نوشتهشده باشد، بین اهداف بلندمدت، استراتژی شرکت و بودجه رابطه معنادارتری وجود دارد. این موضوع میتواند در موفقیت و جذب سرمایهگذار نقش به سزایی داشته باشد.
۳– هدف از تنظیم بودجهبندی در شرکتهای پخش چیست؟
۱-۳- تعیین استاندارد شاخصهایی برای اندازهگیری عملکرد در سطح شرکت،شعب توزیع ،واحدهای عملیات توزیع، واحد پشتیبانی
۲-۳-ارائه روش مدون و مشخص جهت حل مسائل در برنامهها و روشها های رسیدن به اهداف سازمان
۳-۳- تشویق کارکنان به استفاده بهینه از امکانات و منابع کاهش هزینه و افزایش درآمد.
۴-۳-ارزیابی منظم واحدهای در شرکت ازنظر اثربخشی فعالیت.
۵-۳-کمک به مدیران ارشد و مدیران اجرایی در هنگام تصمیمگیری در خصوص برنامهها و طرحهای بازار.
۶-۳- ایجاد استاندارد عملکرد برای شعب توزیع و در راستای عملکرد بالاتر و مؤثرتراست.
۴–رابطه بین اهداف بلندمدت سازمان با بودجهبندی چیست؟
داشتن یک برنامه استراتژی موفق نمیتواند دلیل بر اجرای موفقیتآمیز آن باشد، چهبسا مدیران شرکت تأکید زیادی بر تدوین یک استراتژی کامل و کارا و موفق مینمایند، اما از نوشتن یک بودجه جامع که پیونددهنده بین برنامههای بلندمدت با برنامههای اجرایی و عملیاتی باشد، عاجز و غافل هستند. مجموعه ویزیتان با اطلاعات جامع در کل شهر در راستای کاهش هزینه و بودجه بندی بهینه راهنمایی می کند
چگونه مبلغ گرو برای معاملات با لوریج شناور را حساب کرد؟
از آنجاییکه ارزش تصوری کمتر از 700,000 دلار آمریکا است، لوریج 1:1,000 اعمال خواهد شد.
- مارجین مورد نیاز: 637,100 / 1,000 = 637,11 USD
- سپس پوزیشن شماره 2 را باز میکنیم: 15 لات جفتارز یورو دلار آمریکا با نرخ 1.11479 میخریم.
ارزش تصوری این جایگاه 1,672,185 دلار آمریکا است (15 × 100,000 × 1.11479 = 1,672,185).
ارزش تصوری پوزیشن شماره 1 و 2:
- 637,110 (برای پوزیشن شماره 1) + 1,672,185 (برای پوزیشن شماره 2) = 2,309,295 دلار آمریکا
- مجموع ارزش تصوری این پوزیشنها بیشتر از 2,000,000 دلار آمریکا اما کمتر از 7,000,000 دلار آمریکا است. لوریج 1:1,000 برای 700,000 دلار اول، لوریج 1:500 برای 1,300,00 دلار بعدی و لوریج 1:200 برای باقی مانده این مبلغ اعمال خواهد شد.
- مارجین مورد نیاز: 700,000 / 1,000 + 1,300,00 / 500 + 309,295 / 200 = 4,846.48 USD
- پس از آن پوزیشن شماره ۳ را باز میکنیم: 40 لات جفتارز پوند انگلیس دلار آمریکا با نرخ 1.27440 میخریم.
ارزش تصوری این پوزیشن 5,097,600 دلار آمریکا است (40 × 100,000 × 1.27440 = 5,097,600)
مجموع ارزش تصوری پوزیشن شماره 1، 2، و 3:
- 637,110 (برای پوزیشن شماره 1) + 1,672,185 (برای پوزیشن شماره 2) + 5,097,600 (برای پوزیشن شماره 3) = 7,406,895 دلار آمریکا
- اکنون مجموع ارزش تصوری این پوزیشنها بیشتر از 7,000,000 دلار آمریکا، اما کمتر از 15,000,000 دلار آمریکا است. لوریج 1:1,000 برای 700,000 دلار اول، لوریج 1:500 برای 1,300,000 دلار بعدی، لوریج 1:200 برای 5,000,000 دلار بعدی و لوریج 1:100برای باقی مانده این مبلغ اعمال خواهد شد.
- مارجین مورد نیاز: 700,000 / 1,000 + 1,300,000 / 500 + 5,000,000 / 200 + 406,895 / 100 = 32,368.95 USD
- سپس پوزیشن شماره 4 را باز میکنیم: 70 لات جفتارز یورو دلار آمریکا با نرخ 1.11514 میخریم.
ارزش تصوری این پوزیشن 7,805,980 دلار آمریکا مارژین عملیاتی چیست؟ است (70 × 100,000 × 1.11514 = 7,805,980).
مجموع ارزش تصوری پوزیشنهای شماره 1، 2، 3، و 4:
- 637,110 (برای پوزیشن شماره 1) + 1,672,185 (برای پوزیشن شماره 2) + 5,097,600 (برای پوزیشن شماره 3) + 7,805,980 (برای پوزیشن شماره 4) = 15,212,875 دلار آمریکا
- اکنون مجموع ارزش تصوری این پوزیشنها بیشتر از 15,000,000 دلار آمریکا است. لوریج 1:1,000 برای 700,000 دلار اول، لوریج 1:500 برای 1,300,000 دلار بعدی، لوریج 1:200 برای 5,000,000 دلار بعدی، لوریج 1:100 برای 8,000,000 دلار بعدی، و لوریج 1:25 برای باقی مانده مبلغ اعمال خواهد شد.
- مارجین مورد نیاز: 700,000 / 1,000 + 1,300,000 / 500 + 5,000,000 / 200 + 8,000,000 / 100 + 212,875 / 25 = 116,815 USD
- سپس پوزیشن شماره 2 را میبندیم: 15 لات جفتارز یورو دلار آمریکا با نرخ 1.11479 میخریم.
ارزش تصوری این پوزیشن 1,672,185 دلار آمریکا است.
مجموع ارزش تصوری پوزیشنهای باقی مانده (شماره 1، 3، و 4):
- 637,110 (برای پوزیشن شماره 1) + 5,097,600 (برای پوزیشن شماره 3) + 7,805,980 (برای پوزیشن شماره 4) = 13,540,690 دلار آمریکا
- پس از بسته شدن پوزیشن شماره 2، ارزش تصوری پوزیشنهای باز باقی مانده به 13,540,690 دلار آمریکا کاهش پیدا میکند. از آنجاییکه اکنون ارزش تصوری کمتر از 15,000,000 دلار آمریکا است، لوریج 1:25 دیگر اعمال نخواهد شد. با کاهش ارزش تصوری، مقدار مارجین مورد نیاز نیز کمتر خواهد بود.
- مارجین مورد نیاز: 700,000 / 1,000 + 1,300,000 / 500 + 5,000,000 / 200 + 6,540,690 / 100 = 93,706.90 USD
توجه:
دامنه ارزش تصوری، که سطوح مختلف لوریج در آن اعمال میشود، بستگی به گروه ابزار (FX Majors، FX Minors، FX Exotics، FX RUB، Spot Metals و FX Special) دارد. ممکن است الزامات انحصاری نیز برای برخی ابزارها اعمال شود. ارزش تصوری پوزیشنهای باز در حساب شما بهصورت مجزا برای هر گروه ابزارهای معاملاتی محاسبه میشود. باز کردن یا بستن پوزیشن در ابزاری در یکی از گروهها، هیچ تأثیری روی مقدار لوریج اعمال شده برای پوزیشنهای موجود در سایر گروههای ابزار ندارد. در صفحه «الزامات مارجین» میتوانید اطلاعات بیشتری درباره لوریجهای ارائه شده برای گروههای ابزار مختلف کسب کنید.
اگر یک ساعت قبل از بسته شدن جلسه معاملاتی در روز جمعه، پوزیشنی باز، بسته، یا اصلاح شود، یا عملیات غیرمعاملاتی در حسابهای standard.mt4، standard.mt5، pamm.standard.mt4، یا pamm.standard.mt5 وجود داشته باشد، در زمان باقی مانده تا پایان جلسه، لوریج 1:100 برای همه پوزیشنهای باز و جدید مربوط به جفتارزها و فلزات اعمال خواهد شد (به غیر از پوزیشنهایی که لوریج 1:1-1:100 اعمال میشود). پیش از آنکه جلسه معاملاتی بعدی باز شود، لوریج این پوزیشنها براساس حجم معاملاتی بازنشانی میشود یا شما میتوانید از طریق myAlpari آن را تنظیم کنید.
برای حسابهای nano.mt4 لوریج ثابت 1: 500 اعمال میشود، که ممکن است در صورت بازکردن، بستن، یا اصلاح پوزیشنها یا در صورتی که در طول یک ساعت قبل از بسته شدن جلسه معاملاتی در روز جمعه، هرگونه عملیات غیر معاملاتی وجود داشته باشد، متفاوت باشد. که در آن صورت در زمان باقی مانده تا پایان جلسه، لوریج 1:100 برای همه پوزیشنهای باز و جدید مربوط به جفتارزها و فلزات اعمال خواهد شد (به غیر از پوزیشنهایی که لوریج 1:1-1:100 برایشان اعمال میشود).
دیدگاه شما