فرمول محاسبه مارجین


حاشیه سود خالص | آکادمی آینده

با بررسی حاشیه سود، سود خود را افزایش دهید

حاشیه سود | آکادمی آینده

حاشیه سود، یکی از شاخصه‌های اصلی فاندامنتالی برای سرمایه گذاری در یک شرکت است.

هنگامی که بخواهید تحلیل فاندامنتال (بنیادی) انجام دهید، دو رویکرد سر راه شما وجود دارد:

رویکرد اول، بررسی بالا به پایین هست و دیگری نگاه از پایین به بالا است. در رویکرد بررسی بالا به پایین، هنگامی که شما وارد تحلیل فاندامنتال یک پروژه شوید، ابتدا وضعیت جهانی (سیاسی، اقتصادی و…) را بررسی می‌کنید، سپس وضعیت اقتصاد داخلی، وضعیت صنعت و در پایان به بررسی شرکت مورد نظر خواهید پرداخت.

شما برای شناسایی پروژه های آینده‌دار باید از منابع اطلاعاتی گوناگون و معتبر استفاده کنید. و ما در این مقاله شما را با بهترین منابع آماری برای بررسی سابقه اقتصادی شرکت‌های مختلف آشنا می‌کنیم.

حاشیه سود که یکی از عوامل مؤثر در تحلیل بنیادی هست، که در این مقاله به بررسی کامل آن می‌پردازیم. همچنین نحوه محاسبه انواع حاشیه سود را بیان می‌کنیم.

در این مقاله می‌آموزید:

  1. آشنایی با انواع گزارش‌های مالی
  2. آموزش محاسبه حاشیه سود در معاملات
  3. کاربرد و تحلیل حاشیه سود
  4. تأثیر حاشیه سود بر معاملات

این مقاله برای چه کسانی مناسب است:

  1. افرادی که به بررسی گزارش‌های مالی و تحلیل فاندامنتال علاقه‌مند هستند.
  2. معامله‌گران و سرمایه گذاران بلند مدت.
  3. سرمایه‌گذاران حرفه‌ای که می‌خواهند شخصاٌ، یک پروژه ارزنده برای سرمایه‌گذاری را تحلیل کنند.

منابع مهم تحلیل شرکت برای تعریف حاشیه سود

قبل از تعریف اینکه حاشیه سود چیست، باید با برخی شاخصه‌های مهم در هر پروژه یا شرکت که در تحلیل اوضاع و شرایط آن مهم هستند آشنا شویم.

برای مثال زمینه فعالیت شرکت، مکان شرکت، نوع محصولات تولیدی، فروش محصولات و مشتریان شرکت، مواردی هستند که قبل از سرمایه گذاری در یک مجموعه باید اطلاعاتی درباره آنها کسب کنیم. یکی از این منابع، گزارش‌های مالی منتشر شده توسط خود شرکت است.

گزارش‌های مالی چیست؟

گزارش‌های مالی شرکت شامل گزارش هیئت مدیره، صورت‌های مالی و یادداشت‌های توضیحی هست که توسط شرکت تهیه و مورد استفاده مخاطبین قرار می‌گیرد. اساس و پایه تحلیل بنیادی، وابسته به این گزارشات است.

به عنوان مثال برای بازار بورس ایران، سامانه جامع اطلاع رسانی ناشران یا سایت کدال، سایتی معتبر و مورد اطمینان است که گزارشات مالی شرکت‌های بورسی در آن منتشر می‌شود.

در بازار ارزهای دیجیتال نیز وبسایت‌هایی مانند کوین مارکت کپ (Coinmarketcap)، گلاس‌نود (Glassnode)، کوین گلاس (Coinglass) و… به عنوان منابع اطلاعاتی موثق برای تحلیل شرایط مالی رمز ارزها استفاده می‌شوند.

معتبرترین منبع برای تحلیل شرایط اقتصادی، صورت‌های مالی شرکت‌ها می‌باشند. در صورت‌های مالی، وضعیت و عملکرد مالی شرکت‌ها در قالب اعداد و ارقام بیان می‌گردد. از جمله صورت های مالی مهمی که باید در نظر داشته باشید، ترازنامه و صورت سود و زیان است.

ترازنامه توانایی شرکت را برای برقراری تعادل بین دارایی‌ها و میزان بدهی‌اش به سایر نهادهای مختلف را نشان می‌دهد. میزان درآمد و مخارج شرکت در یک بازه زمانی مشخص در صورت حساب درآمد نمایش داده می‌شود. شما از طریق این صورتحساب متوجه می‌شوید شرکت درآمدی از دست داده است یا کسب کرده است و میزان نقدینگی شرکت برای خرید هر آنچه که برای بهبود یا گسترش لازم هست، مشخص شده است.

حاشیه سود چیست؟

در امور حسابداری و مالی، میزان سودآوری شرکت را نسبت به درآمد آن با استفاده از مارجین اندازه‌گیری می‌کنند. حاشیه سود خالص یا مارجین، یکی از نسبت‌های سودآوری هست و از تقسیم سود خالص بر درآمد یا فروش به دست می‌آید.

حاشیه سود به شکل درصدی بیان می‌شود و مشخص می‌کند هر شرکت به ازای هر 100 میلیون تومان فروش، چند میلیون سود به دست می‌آورد. برای مثال، اگر مارجین سود خالص شرکتی 20% باشد، مشخص می‌شود این شرکت در ازای هر 100 میلیون تومان فروش، 20 میلیون تومان سود خالص کسب کرده است.

محاسبه انواع حاشیه سود

حاشیه سود انواع مختلفی دارد. اصلی‌ترین آن‌ها حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود خالص است. در این بخش از مقاله با انواع حاشیه سود آشنا می‌شویم و نحوه محاسبه آن‌ها را بیان می‌کنیم.

حاشیه سود ناخالص (GROSS PROFIT MARGIN)

برای محاسبه حاشیه سود ناخالص از فرمول زیر استفاده می‌کنیم.

حاشیه سود ناخالص | آکادمی آینده

حاشیه سود ناخالص | آکادمی آینده

حاشیه سود عملیاتی (OPERATING PROFIT MARGIN)

مارجین سود عملیاتی برای ارزیابی سودآوری شرکت از عملیات اصلی آن مورد استفاده قرار می‌گیرد. در حقیقت به کنترل هزینه‌های عملیاتی در فرآیند سودآوری شرکت می‌پردازد.

هرچه این نسبت بالاتر باشد میزان سودآوری شرکت و توانایی آن در کاهش هزینه‌های عملیاتی بیشتر است. برای محاسبه آن از فرمول زیر استفاده می‌کنیم.

حاشیه سود عملیاتی | آکادمی آینده

حاشیه سود عملیاتی | آکادمی آینده

حاشیه سود خالص (NET PROFIT MARGIN)

مارجین سود خالص یکی از پرکاربردترین نسبت‌های مالی است که تحلیلگرهای مالی با استفاده از آن میزان سودآوری شرکت را با توجه به فروش یا درآمدهای شرکت مورد ارزیابی قرار می‌دهند. هرچه این نسبت بیشتر باشد بیانگر بالاتر بودن میزان سودآوری شرکت و توانایی آن در کاهش کل هزینه‌های شرکت و به عبارتی کارایی بالای آن است. روش محاسبه مارجین سود خالص از طریق فرمول زیر است.

3 1

حاشیه سود خالص | آکادمی آینده

تحلیل حاشیه سود

از حاشیه سود کم و پایین، این‌طور تعبیر می‌شود که سوددهی شرکت چندان ایمن نیست. اگر شرکتی با حاشیه سود پایین، در فروش دچار افت شود، حاشیه سود آن حتی کمتر هم خواهد شد و ممکن است منفی شود.

مارجین سود پایین می‌تواند نکات خاصی درباره صنعتی که یک شرکت در آن فعالیت دارد یا شرایط کلان اقتصادی آشکار کند.

کم بودن حاشیه سود، می‌تواند نشان‌دهنده آن باشد که آن شرکت فروش کمتری از سایر شرکت‌ها در همان صنعت داشته است (سهم بازار کمتر) و یا اینکه صنعت مورد نظر، متأسفانه شرایط وخیمی دارد.

همچنین می‌توانند جنبه‌های خاصی از استراتژی قیمت‌گذاری یک شرکت را مشخص نمایند و نشان دهد که شرکت کالاهای خود را کمتر قیمت‌گذاری کرده است.

مارجین سود همچنین به نکاتی راجع به توانایی شرکت در مدیریت هزینه‌هایش اشاره دارد.

مخارج بالا نسبت به درآمد، ممکن است نشانگر این باشد که شرکت، به خاطر مشکلات مدیریتی، سعی در پایین نگه‌داشتن هزینه‌ها دارد. مخارج بالا ممکن است به دلایل مختلفی اتفاق بیفتند، مثلاً شرکت، کارمندان زیادی استخدام کرده یا در فضایی بزرگ‌تر از نیاز فعالیت می‌کند و درنتیجه مجبور است پول اجاره زیادی بپردازد و… .

مقایسه بین حاشیه‌ سود شرکت‌ها

با وجود اینکه مارجین سود، نسبت مفید و محبوبی برای اندازه‌گیری سودآوری شرکت‌ها است، اما مانند هر معیار مالی دیگری دارای محدودیت‌هایی است که سرمایه گذاران باید آن را در نظر بگیرند.

افراد باید از این معیار فقط جهت مقایسه شرکت‌ها در یک صنعت خاص و با مدل‌های کسب و کار و سطح درآمدی یکسان استفاده نمایند. غیر از این، تفسیر مقایسه‌ای بین حاشیه‌های سود آن‌ها تقریباً بی‌معنی است.

فرض کنید شرکتی اجناس لوکس می‌فروشد. این شرکت، اغلب درصد سود بالایی در اجناس خود دارد، در حالی‌ که موجودی کالا و هزینه کم دارند یا درآمد متوسطی دارند اما از مارجین سود بالایی برخوردارند.

در شرکتی دیگر که تولیدکننده کالاهای اساسی هستند، به دلیل نیاز به نیروی کار و فضای بیشتر، درصد سود کمی داشته و موجودی کالا و هزینه نسبتاً بالایی دارند. ممکن است درآمد بالایی داشته باشند، اما حاشیه سودشان کم است.

آیا افزایش درآمد، موجب افزایش حاشیه سود می‌شود؟

معمولاً اعدادی مثل فروش یا درآمد، نمی‌توانند اطلاعات خاصی راجع به سودآوری شرکت در اختیار شما قرار دهند؛ یعنی نگاه کردن به درآمدهای یک شرکت اغلب کل جریان دارایی و نقدینگی شرکت را تعریف نمی‌کند. افزایش درآمدها خوب است، ولی افزایش درآمد به معنی افزایش حاشیـه سود شرکت نیست.
به‌طور مثال، فرض کنید درآمد یک سال شرکتی ۱۰۰ میلیارد تومان بوده و ۷۵ میلیارد تومان هزینه داشته باشد که حاشیه سود او ۲۵% می‌شود. (۲۵%=۱۰۰/(۷۵-۱۰۰)).

اگر در طول سال بعدی درآمدش به ۱۲۵ میلیارد تومان افزایش یابد و هزینه‌های آن به ۱۰۰ میلیارد تومان برسد، حاشیـه سود آن ۲۰% می‌شود (۲۰%=۱۲۵/(۱۰۰-۱۲۵)). همان‌طور که مشخص است بااینکه درآمد شرکت افزایش پیدا کرده، اما حاشیه سود شرکت به خاطر افزایش سریع‌تر هزینه‌ها نسبت به درآمد، کاهش یافته است.

عاملی مؤثر در کاهش حاشیه سود

کم فرمول محاسبه مارجین شدن درآمد شرکت موجب کاهش حاشیه سود می‌شود.

فرض کنید درآمد و مخارج شرکتی در یک سال به ترتیب ۲۰۰ میلیارد و ۱۵۰ میلیارد تومان باشد. در این صورت مارجین سود آن ۲۵% خواهد بود. در سال بعد، شرکت یک تغییر ساختار انجام می‌دهد و مخارج خود را با حذف یک خط تولید کاهش می‌دهد، لذا درآمد کل هم کاهش می‌یابد. اگر درآمد و مخارج شرکت در سال دوم ۱۵۰ میلیارد و ۱۲۰ میلیارد دلار باشد، مارجین سود آن ۲۰% خواهد شد.

در این مثال، اگرچه شرکت توانست هزینه‌های خود را به شکل قابل‌ توجهی کاهش دهد، ولی مارجین سود بیشتر از تصور تحت تأثیر قرار گرفت. چون درآمد سریع‌تر از مخارج با کاهش روبرو شد.

بررسی حاشیه سود در شرکت مهندسی صنعتی روان فن‌آور

از آنجایی که مبحث حاشیه سود در صورت های مالی نمادهای بورسی بهتر بیان می‌شود، برای درک آسان‌تر این مبحث، نمونه آن را در یک شرکت بورسی بررسی می‌کنیم.

مثال: می‌خواهیم مارجین سود خالص و عملیاتی را محاسبه کنیم. ابتدا نماد شرکت مورد نظر را در سایت کدال جستجو می‌کنیم. سپس از آیتم گروه اطلاعیه، گزینه اطلاعات و صورت مالی سالیانه و از آیتم نوع اطلاعیه، گزینه اطلاعات و صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای را انتخاب می‌کنیم.

4

صورت های مالی | آکادمی آینده

آخرین صورت سود و زیان (۹ ماهه ۱۴۰۰) برای شرکت مهندسی صنعتی روان فن‌آور را استخراج کرده‌ایم:

5

صورت مالی 9 ماهه 1400 | آکادمی آینده

حاشیه سود خالص شرکت برابر است با سود خالص تقسیم‌ بر فروش: ٪۱۱.۲۳- =۲۸۳۱۱-/۶۵۴۴-

حاشیه سود عملیاتی شرکت برابر است با سود عملیاتی تقسیم‌ بر فروش: ٪۱۹.۹۲-=۲۸۳۱۱/۵۶۴۲-

دوره ۶ ماهه ۱۴۰۰

6

صورت مالی 6 ماهه 1400 | آکادمی آینده

حاشیه سود خالص: ٪۸۸.۹۲- =۱۸۶۱۴-/۱۶۵۵۳-

حاشیه سود عملیاتی: ٪۸۵.۴۲- =۱۸۶۱۴/۱۵۹۰۱-

همان‌طور که مشخص است از میزان حاشیه زیان خالص و حاشیه زیان عملیاتی در دوره ۹ ماهه کاسته شده است. در حالت کلی محاسبه مارجین سود برای شرکت‌هایی که در حال ضرر کردن هستند، خیلی مفید نیست، چون آن‌ها هیچ سودی ندارند.

نتیجه گیری

در این مقاله به بررسی انواع حاشیه سود و تأثیرات کاهش و افزایش آن پرداختیم. یاد گرفتیم حاشیه سود (Profit margin) نسبتی است که سودآوری هر ریال از فروش را، محاسبه می‌کنند.

توجه محض به سودهای خالص، تصویری دقیق از عملکرد شرکت ارائه نخواهد داد. نسبت‌های مارجین سود، بجای برآورد کردن میزان دارایی‌ها، سهام و سرمایه‌گذاری‌های شرکت؛ مقدار پولی را که آن شرکت، از تمام درآمدهای حاصل از فروش محصولات، دارایی‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها به دست خواهد آورد، مورد توجه قرار می‌دهد.

یک تحلیلگر بنیادی خوب باید مسلط بر مفاهیم آماری در صورت‌های مالی باشد و بتواند به درستی روابط بین اعداد و ارقام منتشر شده را درک نماید.

از جنبه‌های کیفی که نباید نادیده گرفته شود، مزیت رقابتی بودن و کیفیت مدیریت شرکت است. تحلیلگران می‌توانند اطلاعات اولیه را با رجوع کردن به وب‌سایت‌ کدال و یا جست و جو در اینترنت به دست آورند.

اگر در ترید و معامله‌گری مهارت دارید ولی هنوز نمی‌دانید که بر روی چه سهمی معاملاتتان را انجام دهید، آکادمی آینده به عنوان بهترین آموزشگاه آموزش ارز دیجیتال و آموزش فارکس پاسگوی تمامی سوالات شما عزیزان است.

مارجین چیست ❤️ جلوگیری از کال مارجین شدن حساب

مارجین چیست

هنگام معامله در فارکس، شما تنها نیاز به مقدار کمی سرمایه برای باز کردن و حفظ یک پوزیشن جدید خواهید داشت که این سرمایه به عنوان مارجین یا وجه ضمانتی margin شناخته می‌شود. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید 100،000 دلار USD/JPY بخرید، نیازی نیست که کل حجم معامله را داشته باشید، تنها نیاز است قسمتی از این مبلغ بطور مثال 3،000 دلار را خریداری کنید. مقدار واقعی بستگی به کارگزار فارکس و میزان اهرم ارائه شده توسط آن خواهد داشت.

مارجین چیست

مارجین را می‌توان به عنوان سپرده یا وثیقه با وجه تضمین در نظر گرفت که برای باز کردن یک پوزیشن و باز نگه داشتن آن لازم است. Margin یک تضمین یا “وجه ضمانتی” است که می‌توانید از عهده انجام معامله تا زمان بسته شدن آن برآیید. Margin کارمزد یا هزینه معامله نیست، بلکه صرفا بخشی از دیپازیت شما است که کارگزار فارکس شما، برای باز نگه داشتن حساب شما و اطمینان از اینکه می‌توانید ضرر احتمالی معامله را پوشش دهید، از موجودی حساب شما بلوکه می‌کند.

این مقدار برای مدت معین معامله “قفل” یا “بلوکه” است. پس از بسته شدن معامله، Margin “باز” یا “آزاد” شده و به حساب شما باز گشته و می‌تواند دوباره برای باز کردن معاملات جدید “قابل استفاده” باشد.

شرط مارجین چیست

مارجین به صورت درصدی (%) از “اندازه پوزیش کل” بیان شده که به عنوان “ارزش مفهومی” پوزیشنی که می‌خواهید باز کنید نیز شناخته می‌شود. بسته به جفت ارز و بروکر فارکس، میزان شرط Margin برای باز کردن یک پوزیشن متفاوت است. این مقدار ممکن است ارقامی مانند 0.25٪، 0.5٪، 1٪، 2٪، 5٪، 10٪ یا بالاتر باشد.
این درصد (%) به عنوان نیاز مارجین شناخته می‌شود. در ادامه، چند نمونه از شرط مارجین برای چندین جفت ارز (کاملا برای مثال) آورده شده است.

جفت ارز نیاز Margin
یورو/دلار آمریکا 2 درصد
پوند انگلیس/دلار آمریکا 5 درصد
دلار آمریکا/ین ژاپن 4 درصد
یورو/دلار استرالیا 3 درصد

مارجین مورد نیاز چیست؟

هنگامیکه مارجین به عنوان مقدار خاصی از ارز حساب شما بیان می‌شود، این مقدار به عنوان margin مورد نیاز شناخته می‌شود. هر پوزیشنی که باز می‌کنید، مقدار margin مورد نیاز مشخصی دارد که باید “بلوکه” شود. بیایید به یک معامله معمولی EUR/USD (یورو در برابر دلار آمریکا) نگاه کنیم. برای خرید یا فروش 100،000 EUR/USD بدون اهرم، معامله گر باید 100،000 دلار در وجوه حساب، یعنی ارزش فرمول محاسبه مارجین کل پوزیشن، دیپازیت نماید.

اما با مارجین مورد نیاز 2٪، تنها 2،000 دلار (“Margin مورد نیاز”) از وجوه معامله‌گر برای باز کردن و حفظ موقعیت 100،000 EUR/USD مورد نیاز است.

مثال های کاربردی از محاسبه مارجین مورد نیاز

فرض کنید 1،000 دلار در حساب معاملاتی خود واریز کرده و می‌خواهید معامله USD/JPY لانگ کنید و می‌خواهید یک معامله فرمول محاسبه مارجین با حجم معاملاتی یک مینی لات (10،000 واحد) انجام دهید. اگر با مفاهیم لات در فارکس آشنا نیستید، این مقاله به شما کمک خواهد کرد.

میزان مارجین در معاملات

از آنجایی که USD ارز پایه است، این مینی لات معادل 10،000 دلار بوده، به این معنی که ارزش مفهومی پوزیشن، 10،000 دلار است. با فرض اینکه حساب معاملاتی شما به دلار آمریکا باشد، از آنجاییکه شرط margin معادل 4 درصد است، Margin مورد نیاز 400 دلار خواهد بود.

محاسبه مارجین

باز هم فرض کنید 1،000 دلار در حساب خود واریز کرده و می‌خواهید 1.30000 GBP/USD لانگ داشته باشید و یک معامله با حجم معاملاتی یک مینی لات (10،000 واحد) انجام دهید

از آنجایی که GBP ارز پایه است، این مینی لات 10،000 پوند بوده که به این معنی است که ارزش مفهومی پوزیشن، 13،000 دلار است. با فرض اینکه حساب معاملاتی شما به دلار آمریکا باشد، از آنجایی که شرط Margin معادل 5 درصد است، Margin مورد نیاز 650 دلار خواهد بود.

required margin

فرض کنیم که می‌خواهید EUR/AUD لانگ داشته باشید و می‌خواهید یک معامله با حجم معاملاتی یک مینی لات (10،000 واحد) انجام دهید.

با فرض اینکه حساب معاملاتی شما بر حسب USD است، ابتدا باید بدانید که نرخ تبدیل EUR/USD چقدر است. فرض کنید EUR/USD با قیمت 1.15000 معامله می‌شود. از آنجایی که یورو ارز پایه است، این مینی لات 10،000 یورو بوده که به این معنی است که ارزش فرمول محاسبه مارجین مفهومی پوزیشن، 11،500 دلار است. از آنجاییکه شرط مارجین 3 درصد است، Margin مورد نیاز 345 دلار خواهد بود.

margin vs. lot

آموزش محاسبه

هنگام معامله با Margin، مقدار Margin (“مارجین مورد نیار”) برای باز نگه داشتن یک پوزیشن، به عنوان درصد (“شرط مارجین”) اندازه پوزیشن (“ارزش مفهومی”) محاسبه می‌شود. مقدار مشخص margin مورد نیاز با توجه به ارز پایه‌ی جفت ارز معامله شده محاسبه می‌شود. اگر ارز پایه با واحد پول حساب معاملاتی شما متفاوت باشد، margin مورد نیاز به واحد حساب شما، تبدیل می‌شود.

مارجین کال چیست؟ فرمول محاسبه کال مارجین

ابزارهای مالی

در این مطلب وبسایت مشاوران خبره کسب و کار ایرانیان با چیستی و تعریف کال مارجین آشنا خواهید شد. ریسک، موتور بازار سهام است. شما بدون پذیرفتن ریسک نخواهید توانست در نتیجه‌ی افزایش قیمت سهام خودتان درآمدزایی داشته باشید. البته همین ریسک‌هایی که منجر به افزایش قیمت سهام می‌شوند، ممکن است در روز بعدی منجر به کاهش قیمت همان سهام شوند.

مارجین کال یا کال مارجین | margin call

برای سرمایه‌گذاران متوسط بازار سهام، ریسک نرمال بازار برای تأمین اهداف مالی این افراد کافی است؛ این کار به صورت آنی و در طول یک شب صورت نمی‌گیرد، بلکه دارای پروسه زمانبری است. ولی برای سرمایه‌گذارانی که عجولتر هستند و می‌خواهند به صورت سریع پول زیادی را بدست بیاورند (و درک کاملی نسبت به ریسک‌های جدی موجود در این بازار دارند) هیچ چیزی نمی‌تواند مانع از خرید مارجین شود.

خرید مارجین به معنای قرض گرفتن پول از کارگزار خودتان به منظور خرید سهام است. در واقع مارجین وامی است که از کارگزار خودتان می‌گیرید. برای اینکه درک مناسبی از این موضوع داشته باشید، به مثال زیر توجه کنید:

فرض کنید که کارگزار شما می‌تواند تا 50 درصد از ارزش یک سهام را به شما وام بدهد؛ بنابراین در صورتی که ارزش سهام 100000 دلار فرمول محاسبه مارجین باشد، شما باید 50000 دلار پرداخت کنید و بقیه هزینه خرید این سهم را کارگزاریتان تأمین خواهد کرد. در صورتی که ارزش سهام افزایش یابد و به 125000 دلار برسد، شما در نتیجه سرمایه گذاری خودتان 50% درصد سود خواهید داشت! ولی در صورتی که قیمت سهام به 75000 دلار برسد، شما 50 درصد از سرمایه خودتان را از دست خواهید داد.

خرید یک مارجین، ریسک زیادی دارد. شما نه تنها با احتمال از دست دادن کل سرمایه و بهره خودتان مواجه خواهید بود، بلکه ممکن است به دلیل مارجین کال کل سرمایه‌تان را از دست بدهید.

کال مارجین یا مارجین کال (Margin Call) در زمانی اتفاق می‌‌افتد که ارزش یک حساب مارجین کمتر از مقدار مارجینی باشد که باید در حساب وجود داشته باشد (که به عنوان مارجین نگهداشت یا مارجین حداقلی شناخته می‌شود و معادل maintenance margin می‌باشد). یک مارجین کال عبارت از تقاضایی از طرف یک شرکت دلالی است که برای رساندن مانده حساب مارجین به یک سطح حداقلی نگهداری مارجین صورت می‌گیرد. یک سرمایه‌گذار دارای حساب مارجین به منظور تأمین یک مارجین کال باید وجوه بیشتری را سپرده‌گذاری کند، اوراق بهادار مارجین‌نشده را سپرده‌گذاری کند یا آپشن­‌های فعلی خودش را بفروشد.

محاسبه کال مارجین

فرمول محاسله مارجین کال به صورت زیر است:

  • قیمت خرید اولیه (initial purchase price) عبارت از قیمت خرید یک اوراق بهادار می‌باشد؛
  • مارجین اولیه (initial margin) برابر است با مقدار حداقلی که به صورت درصد بیان می‌شود و سرمایه‌گذار باید برای اوراق بهادار بپردازد؛
  • مارجین حداقلی که یک قسمت از دارایی می­‌باشد که به صورت درصدی بیان می‌شود و باید در حساب مارجین نگهداری شوند. (منبع)

یک مثال در مورد مارجین کال

فرض کنید سرمایه‌گذاری به دنبال خرید یک اوراق بهادار 100 دلاری باشد که مارجین آن 50% است (به این معنی که یک سرمایه‌گذار می‌تواند 50 دلار از پول خودش برای خرید این اوراق بهادار استفاده کند و 50 دلار باقیمانده آن را از یک کارگزار قرض بگیرد). علاوه بر این فرض کنید که مارجین حداقلی برابر با 25% باشد. سرمایه‌گذار در چه قیمتی یک مارجین کال دریافت خواهد کرد؟

در صورتی که قیمت یک اوراق بهادار به کمتر از 66.67 دلار کاهش یابد، سرمایه‌گذار یک مارجین کال دریافت خواهد کرد.

تفسیر مثال بالا

مثال بیان شده در بالا می‌تواند به صورت زیر تفسیر شود:

  • یک سرمایه گذار با 50 دلار از پول خودش و 50 دلار از پول کارگزار یک اوراق بهادار 100 دلاری را خریداری می‌کند؛ و
  • مارجین حداقلی کارگزار برابر با 25% می‌باشد؛ این مورد بدان معنا است که پول خود سرمایه‌گذار باید حداقل 25% از اوراق بهادار را تشکیل دهد.

ما از طریق مشخص کردن قیمت مارجین کال قیمت حداقلی اوراق بهاداری را مشخص می‌کنیم که بدون کاهش یافتن نسبت به مارجین حداقلی می‌توانند مورد معامله قرار بگیرند. در مثال بالا قیمت مارجین کال برابر با 66.67 دلار است، چرا که کارگزار 50 دلار به سرمایه‌گذار وام می‌دهد تا اوراق بهادار را خریداری کند و اوراق بهادار با قیمت 66.67 دلار مورد معامله قرار می‌گیرد؛ پول قرض داده‌شده توسط کارگزاری ارزشی معادل 75% از سرمایه‌گذاری را دارد (که برابر است با 66.67/50) و پول خود سرمایه‌گذار برابر با 25% از سرمایه‌گذاری خواهد بود (که برابر است با (66.67 / 50 – 66.67).

بنابراین در قیمت 66.67 دلاری کارگزار 75 درصد از پوزیشن موجود در اوراق بهادار را دارد و سرمایه‌گذار صاحب 25 درصد از پوزیشن اوراق بهادار است که برابر است با قیمت مارجین کال. در صورتی که ارزش اوراق بهادار به کمتر از 66.67 دلار برسد و برابر با 60 دلار شود، کارگزار صاحب 83.33 درصد از سرمایه‌گذاری (که برابر است با 60 / 50) خواهد بود و سرمایه‌گذار مالکیت 16.66 از سرمایه‌گذاری (که برابر است با 60 / 50 – 60) خواهد داشت. در این شرایط که سرمایه‌گذار مالک فقط 16.66 درصد از پوزیشن دارایی می‌باشد، این فرد یک مارجین کال دریافت خواهد کرد.

نحوه پوشش دادن کال مارجین

نحوه پوشش دادن کال مارجین | مارجین کال یا margin call

در صورتی که یک مارجین کال تأمین نشود، کارگزار، پوزیشن سرمایه‌گذار را خواهد بست. برای مثال در صورتی که سرمایه‌گذار بیان شده در مثال بالا بعد از رسیدن قیمت به 60 دلار اقدام فرمول محاسبه مارجین فرمول محاسبه مارجین به تأمین مارجین کال نکند، کارگزار پوزیشن سرمایه‌گذار را در قیمت 60 دلار تسویه خواهد کرد و 50 دلار قرض داده‌شده به کارگزار را برخواهد گرداند. در این شرایط، سرمایه‌گذار یک زیان 80% را تجربه خواهد کرد، چرا که وی فقط 10 دلار از سرمایه‌گذاری اولیه 50 دلاری خودش را خواهد داشت.

مارجین کال چیست؟ فرمول محاسبه کال مارجین

ابزارهای مالی

در این مطلب وبسایت مشاوران خبره کسب و کار ایرانیان با چیستی و تعریف کال مارجین آشنا خواهید شد. ریسک، موتور بازار سهام است. شما بدون پذیرفتن ریسک نخواهید توانست در نتیجه‌ی افزایش قیمت سهام خودتان درآمدزایی داشته باشید. البته همین ریسک‌هایی که منجر به افزایش قیمت سهام می‌شوند، ممکن است در روز بعدی منجر به کاهش قیمت همان سهام شوند.

مارجین کال یا کال مارجین | margin call

برای سرمایه‌گذاران متوسط بازار سهام، ریسک نرمال بازار برای تأمین اهداف مالی این افراد کافی است؛ این کار به صورت آنی و در طول یک شب صورت نمی‌گیرد، بلکه دارای پروسه زمانبری است. ولی برای سرمایه‌گذارانی که عجولتر هستند و می‌خواهند به صورت سریع پول زیادی را بدست بیاورند (و درک کاملی نسبت به ریسک‌های جدی موجود در این بازار دارند) هیچ چیزی نمی‌تواند مانع از خرید مارجین شود.

خرید مارجین به معنای قرض گرفتن پول از کارگزار خودتان به منظور خرید سهام است. در واقع مارجین وامی است که از کارگزار خودتان می‌گیرید. برای اینکه درک مناسبی از این موضوع داشته باشید، به مثال زیر توجه کنید:

فرض کنید که کارگزار شما می‌تواند تا 50 درصد از ارزش یک سهام را به شما وام بدهد؛ بنابراین در صورتی که ارزش سهام 100000 دلار باشد، شما باید 50000 دلار پرداخت کنید و بقیه هزینه خرید این سهم را کارگزاریتان تأمین خواهد کرد. در صورتی که ارزش سهام افزایش یابد و به 125000 دلار برسد، شما در نتیجه سرمایه گذاری خودتان 50% درصد سود خواهید داشت! ولی در صورتی که قیمت سهام به 75000 دلار برسد، شما 50 درصد از سرمایه خودتان را از دست خواهید داد.

خرید یک مارجین، ریسک زیادی دارد. شما نه تنها با احتمال از دست دادن کل سرمایه و بهره خودتان مواجه خواهید بود، بلکه ممکن است به دلیل مارجین کال کل سرمایه‌تان را از دست بدهید.

کال مارجین یا مارجین کال (Margin Call) در زمانی اتفاق می‌‌افتد که ارزش یک حساب مارجین کمتر از مقدار مارجینی باشد که باید در حساب وجود داشته باشد (که به عنوان مارجین نگهداشت یا مارجین حداقلی شناخته می‌شود و معادل maintenance margin می‌باشد). یک مارجین کال عبارت از تقاضایی از طرف یک شرکت دلالی است که برای رساندن مانده حساب مارجین به یک سطح حداقلی نگهداری مارجین صورت می‌گیرد. یک سرمایه‌گذار دارای حساب مارجین به منظور تأمین یک مارجین کال باید وجوه بیشتری را سپرده‌گذاری کند، اوراق بهادار مارجین‌نشده را سپرده‌گذاری کند یا آپشن­‌های فعلی خودش را بفروشد.

محاسبه کال مارجین

فرمول محاسله مارجین کال به صورت زیر است:

  • قیمت خرید اولیه (initial purchase price) عبارت از قیمت خرید یک اوراق بهادار می‌باشد؛
  • مارجین اولیه (initial margin) برابر است با مقدار حداقلی که به صورت درصد بیان می‌شود و سرمایه‌گذار باید برای اوراق بهادار بپردازد؛
  • مارجین حداقلی که یک قسمت از دارایی می­‌باشد که به صورت درصدی بیان می‌شود و باید در حساب مارجین نگهداری شوند. (منبع)

یک مثال در مورد مارجین کال

فرض کنید سرمایه‌گذاری به دنبال خرید یک اوراق بهادار 100 دلاری باشد که مارجین آن 50% است (به این معنی که یک سرمایه‌گذار می‌تواند 50 دلار از پول خودش برای خرید این اوراق بهادار استفاده کند و 50 دلار باقیمانده آن را از یک کارگزار قرض بگیرد). علاوه بر این فرض کنید که مارجین حداقلی برابر با 25% باشد. سرمایه‌گذار در چه قیمتی یک مارجین کال دریافت خواهد کرد؟

در صورتی که قیمت یک اوراق بهادار به کمتر از 66.67 دلار کاهش یابد، سرمایه‌گذار یک مارجین کال دریافت خواهد کرد.

تفسیر مثال بالا

مثال بیان شده در بالا می‌تواند به صورت زیر تفسیر شود:

  • یک سرمایه گذار با 50 دلار از پول خودش و 50 دلار از پول کارگزار یک اوراق بهادار 100 دلاری را خریداری می‌کند؛ و
  • مارجین حداقلی کارگزار برابر با 25% می‌باشد؛ این مورد بدان معنا است که پول خود سرمایه‌گذار باید حداقل 25% از اوراق بهادار را تشکیل دهد.

ما از طریق مشخص کردن قیمت مارجین کال قیمت حداقلی اوراق بهاداری را مشخص می‌کنیم که بدون کاهش یافتن نسبت به مارجین حداقلی می‌توانند مورد معامله قرار بگیرند. در مثال بالا قیمت مارجین کال برابر با 66.67 دلار است، چرا که کارگزار 50 دلار به سرمایه‌گذار وام می‌دهد تا اوراق بهادار را خریداری کند و اوراق بهادار با قیمت 66.67 دلار مورد معامله قرار می‌گیرد؛ پول قرض داده‌شده توسط کارگزاری ارزشی معادل 75% از سرمایه‌گذاری را دارد (که برابر است با 66.67/50) و پول خود سرمایه‌گذار برابر با 25% از سرمایه‌گذاری خواهد بود (که برابر است با (66.67 / 50 – 66.67).

بنابراین در قیمت 66.67 دلاری کارگزار 75 فرمول محاسبه مارجین درصد از پوزیشن موجود در اوراق بهادار را دارد و سرمایه‌گذار صاحب 25 درصد از پوزیشن اوراق بهادار است که برابر است با قیمت مارجین کال. در صورتی که ارزش اوراق بهادار به کمتر از 66.67 دلار برسد و برابر با 60 دلار شود، کارگزار صاحب 83.33 درصد از سرمایه‌گذاری (که برابر است با 60 / 50) خواهد بود و سرمایه‌گذار مالکیت 16.66 از سرمایه‌گذاری (که برابر است با 60 / 50 – 60) خواهد داشت. در این شرایط که سرمایه‌گذار مالک فقط 16.66 درصد از پوزیشن دارایی می‌باشد، این فرد یک مارجین کال دریافت خواهد کرد.

نحوه پوشش دادن کال مارجین

نحوه پوشش دادن کال مارجین | مارجین کال یا margin call

در صورتی که یک مارجین کال تأمین نشود، کارگزار، پوزیشن سرمایه‌گذار را خواهد بست. برای مثال در صورتی که سرمایه‌گذار بیان شده در مثال بالا بعد از رسیدن قیمت به 60 دلار اقدام به تأمین مارجین کال نکند، کارگزار پوزیشن سرمایه‌گذار را در قیمت 60 دلار تسویه خواهد کرد و 50 دلار قرض داده‌شده به کارگزار را برخواهد گرداند. در این شرایط، سرمایه‌گذار یک زیان 80% را تجربه خواهد کرد، چرا که وی فقط 10 دلار از سرمایه‌گذاری اولیه 50 دلاری خودش را خواهد داشت.

مارجین چیست ❤️ آموزش تمامی مفاهیم Margin به زبان ساده

مارجین چیست

در ادامه مقالات آموزش فارکس قصد داریم به اصطلاحات معامله مارجین در متاتریدر بپردازیم. به عنوان مثال به این سوال که مارجین چیست پاسخ خواهیم داد و اصطلاحات بیشتری را بررسی خواهیم کرد. حال که در دنیای معاملات مارجین شیرجه زده اید ، بد نیست یک زبان بکلی جدید را یاد گرفته تا بفهمید اوضاع حقیقتاً از چه قرار است.

همچون هر حوزه تخصصی دیگر ، معاملات فارکس نیز واژگان و اصطلاحات خاص خود را دارد. در این مقاله مختصری از رایج ترین اصطلاحاتی که ممکن است در نرم افزار معاملاتی (متاتریدر 4 و 5) خود مشاهده کنید ارائه می شود.

مارجین چیست (Margin)؟

مارجین، مقدار پولی است که باید در پلتفرم معاملاتی خود سپرده گذاری کنید تا قادر به سفارش گذاری و حفظ پوزیشن خود در بازار فارکس باشید. از مارجین به عنوان وثیقه ای استفاده می شود تا کارگزار اطمینان حاصل کند که شما می توانید ضرر احتمالی ناشی از پوزیشن های خود را پوشش دهید. ضرر و زیان شما در معاملات فارکس نمی تواند بیش از مقدار مارجین حساب شما باشد. به عنوان مثال اگر شما 1000 دلار حساب معاملاتی خود را شارژ کرده باشید و هیچ معامله ای نیز انجام نداده باشید مارجین شما 1000 دلار است.

نیاز مارجین چیست (Margin Requirement)

نیاز مارجین، مقدار مارجین مورد نیاز برای بازکردن معامله است که به صورت درصدی (٪) از اندازه “واقعی معامله” ای که می خواهید باز کنید بیان می شود. مثلا گفته می شود نایز مارجینی 1% ، 2% ، 3% یا 10% است به این معنی که شما باید مثلا 1% از کل حجم معامله واقعی را به عنوان مارجین در حساب خود داشته باشید.

مارجین مورد نیاز (Required Margin)

برای فهم کامل‌تر مارجین چیست باید با Required Margin هم آشنا شوید. مارجین مورد نیاز، پولی است که هنگام باز کردن معامله کنار گذاشته شده و “قفل” می شود. در واقع این همان چیزی است که به اختصار به آن مارجین می گوییم. به عنوان مثال ، اگر یک پوزیشن 10،000 دلاری (مینی لات) ، با نیاز مارجین 2٪ (یا لورج 50: 1) باز کنید ، در طول این معامله مبلغ 200 دلار “قفل” می شود. تا زمانی که این معامله باز باشد نمی توان از این 200 فرمول محاسبه مارجین دلار برای باز کردن موقعیت های دیگر استفاده کرد. با بسته شدن معامله ، این 200 دلار مارجین “آزاد” می شود.

سایر نام ها:

  • مارجین ورود
  • مارجین اولیه
  • مارجین انتری اولیه
  • مارجین مورد نیاز نگهداری (MMR)

مارجین استفاده شده (Used Margin)

مارجین استفاده شده حداقل مبلغی است که باید در یک حساب مارجین حفظ شود. این مقدار کل مارجینی است که در حال حاضر استفاده می شود تا معاملات باز حفظ شوند.

سایر نام ها:

  • مارجین استفاده شده
  • مارجین مورد نیاز نگهداری (MMR)
  • “مارجین کل”

نحوه محاسبه:

مارجین استفاده شده مارجین مورد نیاز برای کلیه موقعیت های باز است.

مارجین استفاده شده = فرمول محاسبه مارجین جمع تک تک مارجین مورد نیاز هر معامله باز

فرمول محاسبه مارجین (برای هر معامله)

اگر ارز پایه همان ارز حساب شما باشد:

مارجین مورد نیاز = ارزش واقعی معامله x نیاز مارجین

اگر ارز پایه متفاوت با ارز حساب شما باشد:

مارجین مورد نیاز = ارزش واقعی معامله x نیاز مارجین x نرخ تبدیل ارز بین ارز پایه و ارز حساب

مارجین آزاد (Free Margin)

مارجین آزاد پولی است که به دلیل وجود معامله باز “قفل” نمی شود و می تواند برای باز کردن معامله های جدید استفاده شود. وقتی این مقدار در صفر یا کمتر باشد ، هشدار مارجین فعال می شود و موقعیت های اضافی نمی توان باز کرد. به عبارت دیگری این مارجینی است که در حال حاضی می توانید برای باز کردن معاملات جدید از آن استفاده کنید.

سایر نام ها:

  • مارجین آزاد
  • مارجین موجود
  • مارجین قابل استفاده
  • مارجین قابل استفاده برای نگهداری
  • “موجود برای معامله”

نحوه محاسبه:

مارجین آزاد = موجودی واقعی – مارجین استفاده شده

سطح مارجین چیست ؟ (Margin Level)

سطح مارجین یا مارجین لول نسبت بین موجودی واقعی حساب و مارجین استفاده شده است و به صورت درصد بیان می شود. به عنوان مثال ، اگر اکوتی حساب شما 5000 دلار و مارجین استفاده شده 1000 دلار است، مارجین لول 500 درصد است. برای یادگیری بهتر سطح مارجین چیست از فرمول زیر استفاده کنید.

سایر نام ها:

نحوه محاسبه:

سطح مارجین = (مانده حساب / مارجین استفاده شده) * 100%

مارجین کال چیست (Margin Call)

مارجین کال هنگامی رخ می دهد که شما سطح مارجین کال را رد کرده اید اما همچنان بالاتر از سطح استاپ اوت هستید.

مارجین کال یک هشدار است ، و به شما می گوید حال حساب شما چندان خوب نیست و نزدیک است که موقعیت های باز شما با قیمت بازار بسته شوند.

شما همچنان مجاز به باز نگه داشتن معامله های فعلی خود هستید اما نمی توانید پوزیشن جدید باز کنید. در حقیقت این هشداری است برای افزایش مارجین حساب یا به عبارتی شارژ حساب. در این کار بسیار دقت کنید زیرا در اکثر مواقع منجر به نجات حساب نمی شود. تریدری که نمی داند مارجین چیست و یا آن را به درستی رعایت نمی کند ، بیشتر احتمال دارد با مارجین کال مواجه شود.

سطح مارجین کال چیست؟ (Margin Call Level)

سطح مارجین کال، سطح مشخص درصدی است که اگر سطح مارجین شما برابر یا کمتر از آن باشد ، دیگر نمی توانید معامله جدیدی باز کنید. بروکر شما سطح مارجین کال را تعیین می کند. در بروکرهای مختلف این درصد متفاوت است ولی به طور معمول در بروکرهایی که با ایرانی ها کار می کنند حدود 50% است.

به عنوان مثال ، اگر سطح مارجین کال 50٪ باشد ، این بدان معناست که اگر سطح مارجین شما به 50٪ برسد ، هیچ پوزیشن (معامله) جدیدی نمی توانید باز کنید. در این لحظه ، حساب شما اصطلاحا تحت مارجین کال است.

شاید بیشتر معامله گران فکر کنند که این بدان معناست که ممکن است معامله (ها) ی آنها بسته شود ، چنین چیزی درست نیست. سطح مارجین کال فقط یک هشدار است.

سایر نام ها:

  • حداقل مارجین مورد نیاز
  • حداقل نیاز مارجین

نحوه محاسبه:

سطح مارجین کال = درصدی خاص از مارجین لول که توسط بروکر تعین می شود

لوریج چیست ؟ (Leverage)

در مقالات قبلی به صورت مفصل تری در مورد اینکه لوریج در فارکس چیست صحبت کردیم. به ابزاری که توانایی معامله مقادیر بیشتر با مبلغ سپرده بسیار کمتر در حساب را می دهد، لوریج گویند. همانطور که در درسهای قبلی توضیح دادیم، لوریج یا اهرم معاملاتی به نوعی اعتباری است که از طرف بروکر به شما داده می شود تا بتوانید معاملات با حجم بالاتر نسبت به موجودی خود انجام دهید. به عنوان مثال زمانی که شما از لوریج 1:100 استفاده می کنید به این معنی است که می توانید معاملاتی تا 100 برابر مارجین حساب خود باز کنید.

رابطه مارجین مورد نیاز و لوریج، رابطه عکس است. هر چقدر مقدار لوریج استفاده شده بیشتر باشد، مقدار مارجین مورد نیاز کمتر خواهد بود.

P / L تثبیت نشده (Unrealized P/L)

P / L تحقق نیافته، سود یا زیان (Profit / Loss) فعلی حساب است که حاصل جمع سود یا زیان در جریان معاملات باز شماست. مثال: اگر شما دو معامله باز داشته باشید که در لحظه یکی از آنها 120 دلار در سود و دیگری 50 دلار در ضرر باشد، P/L تثبیت نشده شما برابر با +70 دلار خواهد بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.