محاسبه سود مرکب | آموزش گام به گام سود مرکب
سود مرکب یکی از روشهای سرمایهگذاری است که در حال حاضر جز ترنتترین روشهای کسب درآمد شناخته میشود. از گذشته تا به امروز بسیاری از سرمایهگذاران و معاملهگران موفق توانستهاند با این روش سرمایه خود را چندنین برابر کنند. چرا که در این روش، صبر پایه و اساس اصلی است. برای درک بهتر این موضوع به این مثال توجه کنید: یک شبه ثروتمند شوید! این جمله را ممکنه بارها در فضاهای مجازی شنیده باشید. سوال اصلی اینجاست که آیا به این جمله اعتقاد دارید؟ در این نوشتار قصد داریم شما را با این واقعیت که راهی برای یک شبه ثروتمند شدن وجود ندارد، روبهرو کنیم و روش درست کسب درآمد را توضیح دهیم.
بهتر است خودمان را گول نزنیم، چرا که هیچ ثروتی یک شبه به دست نیامده. اگر خاطرتان باشد، در مقاله درس های وارن بافت برای تریدرها به طور کامل مزایای سرمایهگذاری در بلند مدت را بیان کردیم که این موضوع در این قسمت هم صدق میکند. در واقع سود مرکب به این معنا است که از سود خود سود کسب کنید؛ حال ممکن است بپرسید چطوری؟ در ادامه به طور کامل محاسبه سود مرکب و روشهای سوددهی را در اختیار شما عزیزان خواهیم گذاشت.
سود مرکب چیست؟
پیش از آنکه بدانید سود مرکب چگونه محاسبه میشود، بهتر است کمی با مفهوم آن آشنا شوید. سود مرکب چیست و چه کاربردی دارد؟ سود مرکب در واقع سود ترکیب شده یا مضاعف است. به عبارتی در سود مرکب علاوهبر محاسبه خود سود اصل سرمایه، سودی که به خود سودها نیز تعلق میگیرد محاسبه میشود. در محاسبه سود ساده، تنها سود و اصل سرمایه اهمیت دارد؛ اما در سود مرکب شما علاوهبر کسب سود از سرمایه اصلی از سود سرمایه نیز سود کسب میکنید. سود مرکب را اگر در بازارهای مالی، علی الخصوص بازار ارزهای دیجیتال استفاده کنید سود خود را دو چندان خواهید کرد. اما کسب درآمد از این بازار بدون گذراندن دوره پیشرفته آموزشی ارز دیجیتال امکان پذیر نیست، بنابراین این دوره را مشاهده کنید تا سود خود را افزایش دهید.
سود مرکب در مقابل سود ساده
همانطور که پیشتر بیان کردیم سود مرکب یعی سود روی سود، در واقع سود جدید برگرفته از سود قبلی است. اما سود ساده به این معنا نیست و سودی که دریافت میکنید درواقع سود سپردهای است که شما پس انداز کردید. حال تصور کنید که علاوه بر سودی که از سپرده خود دریافت میکنید، از سود آن نیز سود دریافت کنید. به عنوان مثال شما در با سرمایه تقریبا 100 دلاری و سود 10 درصدی، در پایان هر سال 10 دلار سود دریافت خواهید کرد. در آخر کل سرمایه شما برابر با 130 دلار میباشد که این سود ساده شما از سرمایه گذاری است. اما در سود مرکب شما اجازه قرار داد سود هر ساله خود برای دریافت سود بیشتر بر روی سرمایه اصلی خود هستید.
به این صورت که سود 10 درصدی 10 دلار 1 دلار میباشد که در سال اول 1 دلار به کل دارایی شما اضافه میشود و به رقم 111 دلار و در سال بعد نیز به رقم 121 دلار و در سال آخر به رقم 133 دلار میرسد. حال اگر حجم سرمایه اولیه شما زیاد باشد، سود نهایی شما با استفاده سود مرکب خیلی بیشر خواهد بود.
نحوه محاسبه سود مرکب
برای درک بهتر مفهوم سود مرکب با یک مثال شروع میکنیم. تصور کنید که شما 100 میلیون تومان سرمایه دارید و میخواهید با معامله پول خود را بیشتر کنید. حال فرض کنید طی یک سال به شما اجازه 4 بار معامله کردن با این پول داده شود و هربار هم 20% سود کسب میکنید، چه کار میکنید؟ ممکن است شما برای کسب سود از سرمایه اولیه خود به دو روش زیر اقدام کنید:
روش اول
در روش اول شما برای اولین بار شروع به معامله میکنید و 20% هم سود میکنید؛ سپس سود به دست آمده را یا خرج یا پسانداز میکنید، در هر حالت سود خود را از سرمایه ترید جدا میکنید. این کار را 3 بار دیگر هم تکرار میکنید و در مجموع با 4 بار معامله کردن، 80% سود دریافت میکنید(80 میلیون تومان) که معمولاً اکثر مردم از این روش استفاده میکنند.
روش دوم
حال فرض کنید شما برای دریافت سود از روش سود مرکب استفاده کنید. پیرو مثال قبل، فرض کنید شما 100 میلیون تومان دارید و میخواهید با سرمایهگذاری و معامله، دارایی خود را افزایش دهید. در این حالت پس از دریافت سود از معامله اول(همان 20%)، سود به دست آمده را خرج یا پسانداز نمیکنید. در واقع سود به دست آمده را دوباره وارد معامله میکنید و در معامله دوم به جای 100 میلیون، 120 میلیون تومان وارد معامله میکنید.
طبق روش سود مرکب اگر شما باز هم 20% سود کنید، کل پول شما 144 میلیون تومان میشود(یعنی 4 میلیون بیشتر از روش قبل). این کار را 2 بار دیگر هم تکرار کنید؛ در نهایت متوجه میشوید که کل دارایی شما با 4 بار معامله کردن به 207 میلیون و 360 هزار تومان رسیده است. همانطور که مشاهده میکنید در روش اول تنها 80 میلیون تومان سود کسب کردید؛ اما در روش دوم سود شما به 107 میلیون تومان رسید.
حال ممکن است این مبلغ چنان تفاوتی برای شما ایجاد نکند؛ اما در نظر داشته باشید که اگر چند سال متوالی با این روش ترید کنید، قطعاً به ثروت چشمگیری دست پیدا خواهید کرد.
داستان شطرنج و سود مرکب
در سالیان دور، شخصی که شطرنج را اختراع کرده بود، اختراع خود را نزد پادشاه میبرد، پادشاه از پس از بازی، به شطرنج علاقهمند شد و دستور داد که به او به اندازه یک سیلو گندم بدهند. اما شخص مخترع، پیشنهاد جایگزینی داد که بسیار عجیب و ناچیز بود. او به جای یک سیلو گندم، مقدار خیلی کمتری گندم درخواست کرد، اینگونه که در هر خانه شطرنج مقداری گندم قرار دهند و در خانه بعدی آن مقدار را دو برابر کنند.
طبق خواسته فرد مخترع، پادشاه باید در روز اول یک دانه گندم در خانه شطرنج بگذارد و در روز بعد در خانه بعدی، مقدار آن را دو برابر کند. پادشاه که این مقدار به نظرش بسیار ناچیز میرسید قبول کرد و شروع به تقسیمبندی گندمها کرد. این موضوع تا جایی پیش رفت که دیگر گندمی در سیلو وجود نداشت و پادشاه تازه فهمید که چه اتفاقی افتاده است.
حال تصور کنید اگر در دنیای امروزی برای معامله و سرمایهگذاری از این روش استفاده کنید ممکن است چه آیندهای برای شما رقم بخورد.
دلایل اهمیت روش سود مرکب
همانطور که گفته شد اگر در زندگی روزمره خود توسط روش سود مرکب طی چند سال معامله کنید و سود خود را دوباره وارد معامله کنید، قطعاً شما هم تبدیل به یکی از ثروتمندان حال حاظر دنیا خواهید شد. مهمترین نکتهای که در این روش وجود دارد، داشتن صبر است. توصیه میشود استراتژی های ترید خود را طولانیتر کنید تا بتوانید با کمک این روش، به سود بیشتری دست یابید. طبق گفتهی دارن هاردی در کتاب اثر مرکب، هر تغییر مثبت کوچیکی میتواند نتایج مثبت بزرگی در آینده ایجاد کند. این تغییرات کوچک میتواند نحوه خرج کردن یا سرمایهگذاری دارایی شما باشد.
بنابراین اگر حتی سرمایه شما کم است، باز هم ناامید نشوید و با همان سرمایه کم شروع به معامله کنید، بدون شک با صبر کردن نتایج مثبت حاصل از این روش را مشاهده خواهید کرد. نکته مهمی که موجب تمایز روش سود مرکب میشود، کسب سود هم از دارایی اولیه و هم از سود به دست آمده است. در حالی که در روش معمولی معامله، کاربران فقط از دارایی اولیه خود به سود میرسند.
فرمول محاسبه سود مرکب
در این قسمت قصد داریم فرمول سود مرکب را به طور مجزا مورد بررسی قرار دهیم، تا نحوه محاسبه آن را برای شما آسانتر کنیم.
A
مقدار پولی که قرار است در آخر کار توسط روش سود مرکب به دست آورید(کل دارایی به همراه سودهای به دست آمده).
P
کل دارایی که در ابتدای کار دارید(پیرو مثال قبل، همان 100 میلیون تومان).
R
نرخ سوددهی را با R نشان میدهند(پیرو مثال قبل، سود شما در هر معامله 20% بود). در نظر داشته باشید R باید به اعشار وارد شود(تقسیم عدد 20 بر 100 که میشود 0.2).
N
در این قسمت تعداد دفعاتی که قرار است سود شما مرکب شود. در مثال بالا گفتیم 4 بار.
NT
مدت زمانی که قرار است در آن معامله کنید و سود دریافت کنید. همانند یکسال در مثال بالا.
بدین ترتیب شما بدون نیاز به شخص یا برنامه خاصی میتوانید به صورت دستی سود مرکب خود را در بازه زمانی که میخواهید معامله کنید، محاسبه کنید. البته برای راحتی کار میتوانید از نرم افزار سود مرکب نیز استفاده کنید.
نحوه محاسبه سود مرکب آنلاین
تا اینجای مقاله متوجه شدید که از چه راههای میتوان سود مرکب را محاسبه کنید. اما آیا میتوان از روشهای آسانتری سود مرکب را محاسبه کرد؟ در جواب به این سوال باید گفت که بله، افراد با استفاده از وبسایتهای مختلفی میتوانند به محاسبه سود مرکب آنلاین بپردازند. با استفاده از وبسایتهای که دارای ابزار محاسبه سود مرکب هستند، به راحتی میتوانید سود مرکب را برای سالها یا ماههای متوالی حساب کنید. در ادامه لیستی از وبسایتهایی که با استفاده از آن میتوان سود مرکب را به صورت آنلاین محاسبه کنید، قرار گرفته است.
سخن آخر
بهتر است دیگر فکر یک شبه پولدار شدن را از سرتان بیرون کنید و با واقعیت روبهرو شوید. حتی اگر سرمایه کمی دارید باز هم نگران نباشید، چرا که روش سود مرکب ثابت شده است و ریسکی درآن وجود ندارد. البته بهتر است این موضوع را هم بدانید که روش سود مرکب زمانی تاثیرگذار است که در زمان و مکان درستی استفاده شود؛ در نظر داشته باشید که پیش از شروع معامله از سوددهی آن اطمینان کافی حاصل کنید، سپس وارد معامله شوید. در آخر میتوانید برای آموزش ارز دیجیتال پیشرفته و باخبر شدن از اخبار روز دنیای ارز دیجیتال با محمد فاموریان، بهترین مدرس ارزهای دیجیتال در ایران در ارتباط باشید.
سوالات متداول
برای محاسبه سود مرکب نرم افزار هست؟ بله برای محاسبه سود مرکب میتوانید نرم افزار محاسبه سود مرکب را در اینترنت دانلود کنید و به کمک آن میزان سود دریافتی خود را محاسبه کنید.
مدت زمان سود مرکب بهتر است چقدر باشد؟ این موضوع کاملاً به خود شخص بستگی دارد. به طور معمول برای محاسبه سود مرکب، دارایی را به مدت یکسال سرمایه گذاری میکنند و در ادامه راه سودهای دریافتی را به سرمایهگذاری خود اضاف میکنند.
چرا باید از فرمول سود مرکب استفاده کرد؟ همانطور که گفته شد سرمایه گذاری که قصد دارد مدت معینی دارایی خود را در بازار مالی، موسسه، بانک یا… سرمایه گذاری کند، میتواند با واریز کردن سودهای دریافتی خود به سرمایه اولیه به مرور میزان سود دریافتی خود را افزایش دهد.
خبر مهم عضو شورای عالی کار درباره حقوق کارگران/ فرمول تعیین دستمزد اعلام شد
فارس نوشت: نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار با تأکید براینکه هدف ما حفاظت از کارگاه و کارگر است، گفت: حداکثر افزایشی که برای دستمزد کارگران در سال آینده باید رخ دهد، به اندازه تورم خواهد بود.
اصغر آهنیها در مورد تعیین حداقل دستمزد کارگران در سال آینده اظهار داشت: تاکنون حدود ۱۰ جلسه تخصصی کمیته مزد و چندین جلسه شورای عالی کار تشکیل شده، اما هنوز حداقل دستمزد کارگران برای سال آینده مشخص نشده و به احتمال زیاد در جلسه شورای عالی کار طی دو هفته آینده تعیین تکلیف میشود.
وی افزود: در بحث دستمزد چند موضوع محوری بررسی میشود؛ اول واقعیت این است، به خاطر تورمهای پیاپی که در سالهای گذشته رخ داده و پایه آن در دولتهای قبلی بوده، قدرت خرید کارگران کاهش پیدا کرده است و بنابراین مدیریت کردن تورم و قدرت خرید اقتصاد نیاز به زمان دارد که باید بحثهای اقتصاد کلان حل شود.
نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار این را هم گفت: در سالهای گذشته نمایندگان کارگران و کارفرمایان در شورای عالی کار زحمات زیادی برای رشد دستمزد کارگر کشیدند، اما عمده این افزایش تورم و کاهش قدرت خرید از بین رفت. دولت کنونی قصد دارد، با همکاری مجلس و سایر قوای کشور ریشه تورم را خشک کند تا سفره مردم و از جمله کارگران کوچکتر نشود.
به گفته آهنیها، از طرفی کاهش قیمت دلار باعث میشود بسیاری از اجناس ارزانتر شوند، چون قیمت دلار در سالهای قبل باعث افزایش هزینه تولید و مواد اولیه شده بود و ما به دلیل تحریم قدرت رقابتپذیری خود را با کشورهای همسایه و مشابه از دست درباره فرمول درآمد بالا داده بودیم و امیدواریم در دولت جدید با افزایش ارتباط تجاری با کشورهای همسایه کم کم بتوانیم قدرت رقابت و حضور در بازار را پیدا کنیم.
وی این نکته را هم گفت: نقش هزینه دستمزد در تولید کالا در صنایع بزرگ مانند پتروشیمیها و کارخانههای فولادی و معدنی و کارخانههای نفت و گاز بسیار پایین است که عمده این کارخانهها در دست دولت یا شبه دولت قرار دارد و در طی این سالها نیز قیمت محصولات این کارخانهها افزایش پیدا کرده است؛ اما در مورد کارگاههای کوچک و متوسط سهم دستمزد در هزینه تولید بالا است و کارفرمایان نمیتوانند بیش از تورم موجود دستمزد کارگران را افزایش دهند.
نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار ادامه داد: مشکل اصلی این است که در قانون حداقل مزد کلرگر برای همه صنایع یکجور دیده میشوند و صنایع بزرگ و کوچک برای حداقل دستمزد کارگران به یک گونه تصمیمگیری میشود و هنوز مزد منطقهای مطرح نیست.
آهنیها گفت: در صنایع کوچک سهم دستمزد بالای ۳۰ تا ۴۰ درصد است، اما در صنایع بزرگ سهم بزرگ کمتر از ۱۲ درصد است. به عنوان مثال بسیاری از مغازهداران به خاطر هزینههای کارگری مجبور شدند یکی از شاگردان خود را اخراج کنند چون توان پرداخت دستمزد دو نفر را ندارند.
وی این نکته را هم گفت: بسیاری درباره فرمول درآمد بالا از بیکاریها مربوط به افراد تحصیل کرده است که مدرک لیسانس دارند، اما مهارت انجام کار را پیدا نکرده است و به خاطر ضعف فرهنگ کار اکثر افراد میخواهند پشتمیز نشین باشند. در حالی که باید با آموزش فنی و حرفهای افراد تحصیلکرده در کارهای تخصصی به کار گرفته شوند.
نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار اظهار داشت: در بلندمدت باید ساختار نظام آموزشی کشور تغییر یابد و آموزشها براساس تقاضامحور و نیاز بازار باشد، ما در کوتاهمدت با آموزشهای مهارتی باید افراد مدرکدار را بتوانیم در کارهای تخصصی به کار بگیریم. در حال حاضر نرخ بیکاری در تحصیلکردهها در برخی رشتهها بالای ۲۵ درصد و به طور میانگین ۱۲ درصد است.
آهنیها ادامه داد: نرخ تورم یک ساله منتهی به پایان بهمن امسال ۴۱.۲ درصد بوده و سبد معیشتی که در کمیته دستمزد برای یک خانوار میانگین کارگری درباره فرمول درآمد بالا تعیین شده، ماهانه ۸ میلیون ۹۷۰ هزار تومان است، اما قرار نیست همه مخارج زندگی کارگر در مزد او پرداخت شود. برخی از این هزینهها، هزینه اجتماعی و بیمهای است که دولت باید تأمین کند و بین هزینههای اجتماعی و هزینههای فردی کارگر تفکیک قائل نشدهاند، اما کارفرما حداکثر میتواند حول و حوش نرخ تورم به افزایش حداقل دستمزد کارگران رضایت دهد.
وی افزود: با توجه به دستور رئیس جمهور و تأکید وزیر کار که باید زندگی مردم تأمین شود به ویژه در برخی کارگاهها که در دوران کرونا دچار مشکل شدند، باید از کارگران حمایت کنیم، اما بیش از نرخ تورم به هیچوجه امکان حمایت نیست.
نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار خاطرنشان کرد: تاکنون هر هفته جلسات کمیتههای تخصصی دستمزد برگزار شده و جلسات شورای عالی کار هم هر ماه برگزار میشود و بیش از ۱۰ جلسه کمیته مزد زیرمجموعه شورای عالی کار برگزار شده و امیدواریم، حداقل دستمزد تا شنبه ۲۱ اسفند مشخص شود.
آهنیها در مورد اینکه حداقل دستمزد چه میزان از سبد معیشت خانوار کارگری را پوشش میدهد، گفت: در طی سالهای مختلف حداقل دستمزد به علاوه سایر مزایای کارگری ۷۰ درصد سبد معیشت خانوار را پوشش میدهد، البته این موارد در کنار و علاوه بر اضافهکاری و شیفتهای اضافه کارگران است.
وی همچنین در مورد اینکه گفته میشود حدود ۳۰ درصد ظرفیت کارخانهها خالی است، گفت: به طور متوسط ۱۰ تا ۵۰ درصد ظرفیت کارخانهها خالی است، اما اینکه چگونه میتوان آن را پر کرد بحث بازار صادراتی و مشکلات صادرات و نقل و انتقال پول، همچنین تکنولوژی خط تولید و مدیریت در واحدهای تولیدی است. در سالهای گذشته تحریم به عنوان هزینه سر بار به خط تولید اضافه شده است. در زمینه انتقال پول هم با کشورها دچار مشکل بودیم که امیدواریم هرچه سریعتر این مشکلات رفع شود.
نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار در مورد مدیریت در بنگاهها گفت: نیروی کار ما متأسفانه به فرهنگ کار سبک و پشتمیزنشینی عادت کرده است. دستگاههای دولتی باید طبق سیاست اصل ۴۴ کوچک شوند و فقط در امور که مردم نمیتوانند وارد شوند. بدنه دولت باید تخصصی و کوچک شود. در حال حاضر کشور ما به اندازه چند کشور دیگر استخدام شده دارد و بهرهوری نیروی کار به شدت پایین است.
آهنیها در مورد اینکه مشکل مدیریت هم در بنگاههای تولید وجود دارد، عنوان کرد: یکی از شاخصههایی که میتواند یک سازمان را حرکت دهد، بحث مدیریت حرفهای است. البته در بخش خصوصی این مشکل کمتر است، اما در بخشهای دولتی و شبهدولتی مشکل مدیریت فراوان است.
وی در مورد استفاده از نیروی کار اتباع افغان در مشاغلی مانند کارهای ساختمانی و حتی در مغازهها گفت: هرچه کار سخت است، برخی نیروی ایرانی زیر بار نمیرود کارفرما مجبور از نیروی افغان استفاده کند فرهنگ کار سخت در کشور ما آسیب دیده از طرفی متأسفانه اتفاقاتی مانند بورس، سپس رمز ارز و یا خرید و فروش دلار و ماشین باعث شده برخی نیروی کار ایرانی تن به کار سخت ندهد، در نتیجه کارفرماها از نیروی افغان استفاده میکنند.
نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار خاطرنشان کرد: این همه انرژی که در کشور مصرف میشود باید تولید ثروت شود و بتوانیم تولید صنعتی و کشاورزی را رونق دهیم در آن صورت مشکل اشتغال حل میشود و تهیه مواد غذایی که در آینده دچار مشکل است را باید خودمان تأمین کنیم.
آهنیها در مورد برگزاری جلسات شورای عالی کار بیان داشت: تاکنون بخش کارفرمایی تمام تلاش خود را کرده، اما واقعاً بیشتر از نرخ تورم نمیتوان به افزایش حداقل حقوق اقدام کرد، چون به ریزش کارگران میانجامد. از طرفی دولت باید کمک کند تا برخی از هزینههای اجتماعی کارگران را تأمین کند و امیدواریم با هدف حفاظت از کارگاه و کارگر بتوانیم به نقطه مشترک مناسبی برسیم.
وی این را هم گفت: ما علاقهمندیم هم شرایط کارگر بهتر شود و هم مشاغل موجود حفظ شوند چو. ن حداقل دستمزد کارگران نقطه تعیینکننده برای مستمری بازنشستگی کارگران است و باید شرایط زندگی آنها هم بهتر شود.
نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار اظهار داشت: عمده کارگاههای کشور که اشغال فراوانی دارند، کارگاههای کوچک و متوسط هستند که ۸۵ درصد کارگاهها را تشکیل میدهند و بیشتر اشتغال را از آن خود کردهاند، اما ۱۵ درصد کارگاهها از بنگاههای بزرگ تولیدی هستند که سهم دستمزد کارگر از تولید ناچیز است و برای آنها تفاوتی نمیکند.
آهنیها گفت: در کنار حفظ شرایط زندگی کارگران باید به کارفرما هم کمک کنیم تا از پیچ تاریخی اقتصاد بگذرند و هم کارگاه تولیدی حفظ شود و هم از کارگر حمایت شود. واقعیت این است که یکطرفه نمیتوان دستمزد کارگر را خیلی بالا ببریم چون باعث ریزش کارگر میشود که این هم به نفع کارگر نیست.
معادله حسابداری و فرمول آن
فرمول معادله حسابداری که به عنوان معادله ترازنامه نیز شناخته می شود، دارایی ها = بدهی ها + حقوق صاحبان سهام است.
این معادله پایه تمامی معادلات حسابداری است. این معادله باید توسط اطلاعات موجود در ترازنامه یک شرکت پشتیبانی شود. معادله حسابداری پایه و اساس حسابداری دوگانه است زیرا نشان می دهد که همه دارایی ها با وام گرفتن پول یا پرداخت پول به سهامداران شرکت تأمین می شوند.
مانند تمام معادلات ریاضی در معادله حسابداری هم دو طرف تساوی باید با یکدیگر برابر باشند. و این معادله همیشه ثابت است و هیچ چیز دیگری نباید آن را به هم بزند.
ترازنامه نمایش دقیق تر و پیچیده تری از معادله حسابداری است و منطبق بر معادله حسابداری می باشد. این نشان می دهد که کل دارایی های یک کسب و کار برابر است با کل بدهی ها و حقوق صاحبان سهام. به عبارت دیگر، تمام کاربردهای سرمایه (دارایی ها) برابر با تمام منابع سرمایه است (بدهی: بدهی ها و حقوق صاحبان سهام).
روش دیگر برای بررسی معادله آن:
حقوق صاحبان سهام = دارایی ها - بدهی ها
معادله حسابداری را اغلب معادله حسابداری اساسی می نامند.
سه عنصر در فرمول معادله حسابداری کدامند؟
فرمول حسابداری :
دارایی = بدهی + حقوق صاحبان سهام
بنابراین، بیایید نگاهی به همه عناصر معادله حسابداری بیندازیم.
درک معادله حسابداری :
وضعیت مالی هر کسب و کار، کوچک یا بزرگ، بر اساس دو جزء اصلی ترازنامه ارزیابی می شود: دارایی ها و بدهی ها. حقوق صاحبان سهام، بخش سوم ترازنامه است. معادله حسابداری نمایانگر نحوه ارتباط این سه جزء مهم با یکدیگر است. معادله حسابداری معادله اساسی حسابداری یا معادله ترازنامه نیز نامیده می شود.
در حالی که دارایی ها منابع ارزشمند تحت کنترل شرکت را نشان می دهند، بدهی ها نشان دهنده تعهدات آن است. بدهی ها و حقوق صاحبان سهام نشان می دهد که چگونه دارایی های یک شرکت تامین مالی می شود. اگر از طریق بدهی تأمین شود، به عنوان بدهی نشان داده می شود، و اگر از طریق انتشار سهام خالص به سرمایه گذاران تأمین شود، در حقوق صاحبان سهام نشان داده می شود.
معادله حسابداری به ارزیابی اینکه آیا معاملات تجاری انجام شده توسط شرکت به طور دقیق در دفاتر و حسابهای آن منعکس شده است، کمک می کند.
دارایی ها
اولین قسمت معادله حسابداری دارایی ها است. دارایی ها چیزهایی با ارزش هستند که متعلق به یک کسب و کار هستند.
دسته های مختلفی از دارایی های تجاری شامل دارایی های بلند مدت، دارایی های سرمایه ای، سرمایه گذاری ها و دارایی های مشهود وجود دارد. آنها با وام گرفتن از وام دهندگان، دریافت پول نقد از صاحبان و سهامداران یا ارائه کالا یا خدمات به دست آمدند.
دارایی های جاری کسب و کار شامل پول نقد و حساب های دریافتی است، در حالی که دارایی های بلند مدت شامل اسناد قابل دریافت است. اقلامی مانند تابلو های نقاشی، دارایی و تجهیزات، دارایی سرمایه ای محسوب می شوند. اوراق بهادار متعلق به یک شرکت مانند سهام و اوراق قرضه را سرمایه گذاری می نامند. دارایی های نامشهود موجود در ترازنامه شرکت شامل علائم تجاری، سرقفلی، حق ثبت اختراع و حق چاپ است.
در معادله حسابداری آمده است که مقدار دارایی ها باید برابر با بدهی ها به اضافه ارزش سهامدار یا مالک باشد.
تعهدات
قسمت دوم معادله حسابداری بدهی ها است. تعهداتی که به شرکتها و افراد دیگر بدهکار هستند، بدهی محسوب می شوند و می توانند در زمره بدهیهای جاری و بلند مدت دسته بندی شوند.
بدهی های جاری در یک ترازنامه، سررسید شده در سال، شامل حساب های قابل پرداخت، دستمزد یا حقوق و دستمزد قابل پرداخت و مالیات های قابل پرداخت است. بدهی های بلند مدت معمولاً مربوط به موسسات و بانکهای وام دهنده میباشد و شامل اسکناس های قابل پرداخت و احتمالاً درآمد بدون عایدی است.
درآمد کسب نشده از پولی که هنوز برای خدمات یا محصولی که هنوز تحویل نگرفته اید دریافت کرده اید، تعهدی محسوب می شود.
حقوق صاحبان سهام
قسمت سوم معادله حسابداری حقوق صاحبان سهام است. درآمدی که سهامدار شرکت می تواند پس از پرداخت بدهی ادعا کند حقوق صاحبان سهام است.
حقوق صاحبان سهام برابر است با کل دارایی های یک شرکت منهای کل بدهی های آن این را می توان در ترازنامه یافت و یکی از مهمترین معیارها برای ارزیابی سلامت مالی یک شرکت برای تحلیلگران است.
سهامداران ارزش خالص یا دفتری یک شرکت را نشان می دهد.
محدودیت های معادله حسابداری
اگرچه ترازنامه همیشه متعادل می شود، معادله حسابداری اطلاعاتی در مورد عملکرد خوب یک شرکت به سرمایه گذاران ارائه نمی دهد. در عوض، سرمایه گذاران باید اعداد و ارقام را تفسیر کرده و خود تصمیم بگیرند که آیا شرکت دارای بدهی های بسیار زیاد یا بسیار اندک، دارایی های شرکت کافی یا شاید دارایی های شرکت زیاد نیست، یا این که به درستی برای تأمین رشد بلندمدت هزینه های شرکت را تامین مالی می کند.
حسابداری بخش مهمی از اداره یک کسب و کار است. اما، این بدان معنا نیست که شما باید حسابدار باشید تا اصول اولیه را درک کنید. بخشی از اصول این است که چگونه دارایی های خود را پرداخت می کنید با بدهی تأمین می شود یا با سرمایه پرداخت می شود. برای مشاهده تفاوت از درباره فرمول درآمد بالا معادله حسابداری استفاده کنید.
معادله حسابداری برای چه مواردی استفاده می شود؟
در سیستم گزارشگری مالی، یکی از صورتهای مالی (ترازنامه) همچنان نقش اساسی را ایفا می کند و کاربردهای مهمی دارد. ترازنامه، قبل از هر چیز، مالکان را با مدیریت، وضعیت دارایی یک نهاد اقتصادی آشنا می کند. آنها از ترازنامه خواهند فهمید که مالک چه چیزی دارد، یعنی کمیت و کیفیت منابع شرکت که شرکت می تواند در اختیار داشته باشد و چه کسانی در ایجاد این منابع دخیل بوده اند.
ثانیاً، با توجه به ترازنامه، مشخص می شود که آیا شرکت قادر خواهد بود تعهدات خود را نسبت به اشخاص ثالث (سهامداران، سرمایه گذاران، طلبکاران، خریداران، فروشندگان و غیره) به زودی پوشش دهد یا خیر. ثالثاً، محتوای اقلام سرمایه و بدهی امکان استفاده از آن را برای کاربران داخلی و خارجی فراهم می کند. به عنوان شکل اصلی گزارشگری مالی، ترازنامه به شما امکان می دهد ترکیب و ساختار دارایی های یک شرکت، نقدینگی و گردش دارایی های جاری، در دسترس بودن حقوق صاحبان سهام و بدهی ها، وضعیت و پویایی مطالبات و بدهی ها و همچنین اعتبار و قابلیت پرداخت بدهی یک شرکت را تعیین کنید.
داده های ترازنامه به شما امکان می دهد کارآیی قرار دادن سرمایه شرکت، کفایت آن برای فعالیت های اقتصادی فعلی و آینده، اندازه و ساختار منابع وام گرفته شده و همچنین تأثیر جذب آنها را ارزیابی کنید. بنابراین، ترازنامه آموزنده ترین شکل برای تجزیه و تحلیل و ارزیابی وضعیت مالی یک نهاد اقتصادی است و بدون معادله حسابداری، ایجاد این گزارش مالی ممکن نخواهد بود. بنابراین، برای مشاغل بزرگ و کوچک این معادله ضروری است.
برای انجام فعالیتهای اقتصادی، شرکت به بودجه نیاز دارد و این وجوه باید توسط شخصی به شرکت داده شود. وجوه متعلق به شرکت دارایی نامیده می شود. مالک، موسس، بخشی از این دارایی ها را ارائه می دهد. مقدار کل وجوه کمک شده توسط آنها سرمایه اولیه نامیده می شود.
اگر مالک تنها کسی باشد که مشارکت داشته باشد، معادله دارایی = دارایی صاحب منصفانه خواهد بود. با این حال، دارایی ها ممکن است توسط شخص دیگری که مالک نیست، مشارکت داشته باشد. بدهی شرکت به این دارایی ها بدهی نامیده می شود. بنابراین، در حال حاضر این معادله به شکل زیر ظاهر می شود: دارایی ها = بدهی ها و حقوق صاحبان سهام.
سمت چپ و راست معادله همیشه با هم منطبق هستند زیرا دارایی های یکسانی از دو نظر در نظر گرفته می شوند. برابری در دو طرف معادله برای همیشه حفظ می شود و به تعداد معاملات تجاری بستگی ندارد.
نکته: معادله حسابداری به ثبت دقیق کلیه معاملات حسابداری کمک می کند. با این حال، حتی اگر متعادل باشد، هیچ تضمینی برای حذف اشتباهات یا تقلب وجود ندارد. علاوه بر این، نمی تواند اطلاعات زیادی در مورد وضعیت مالی شرکت ارائه دهد. صاحبان مشاغل و سرمایه گذاران برای درک بیشتر تراز ها باید جداگانه به تجزیه و تحلیل امور بپردازند.
چرا معادله حسابداری همیشه در تعادل است؟
هر تراکنش مالی حداقل شامل دو حساب است. این نشان می دهد که یک کسب و کار چه چیزی دریافت کرده و چه چیزی در عوض داده است. به عنوان مثال، می تواند به صورت نقدی (دارایی ها کاهش یابد) برای به دست آوردن موجودی (افزایش دارایی ها) یا گرفتن وام از بانک، همزمان افزایش دارایی ها و بدهی ها را به همراه می آورد.
یعنی تغییرات می تواند در یک طرف معادله صورت پذیرد و یا یکی در طرف راست و دیگری در طرف چپ معادله.
معادله حسابداری نقش مهمی را به عنوان اساس سیستم حسابداری دوبل یا همان 2 طرفه ایفا می کند.
معادله حسابداری و ارتباط آن با جهان هستی و زندگی انسان ها
معادله حسابداری معمولاً به صورت دارایی = بدهی + خالص ارائه می شود. این بدان معناست که مجموع دارایی های یک کسب و کار، همه چیز از پول نقد گرفته تا دارایی تا صورت حساب های پیش پرداخت، باید برابر مجموع بدهی های آن (بدهی ها، وام ها و اجاره نامه ها، درآمد معوق) به علاوه هرگونه حقوق صاحبان سهام در آن تجارت باشد. این معادله از دو جهت قابل بررسی است. اول، همیشه همه چیز رو به متعادل شدن می رود. اگر یک کسب و کار، دارایی جدیدی به دست آورد، باید از دارایی دیگری (مانند پول نقد)، از بدهی (مانند وام) یا از حقوق صاحبان سهام (مانند سود انباشته) برای این کار استفاده کند. این تغییر سرمایه من را به یاد اولین قانون ترمودینامیک از کلاس شیمی دبیرستان می اندازد، انرژی ایجاد یا نابود نمی شود. من معتقد هستم که پول صرفاً نوعی انرژی است که ما برای ایجاد زندگی در این جامعه معامله می کنیم و تغییر می دهیم. یادگیری استفاده از این انرژی، به جای ترسیدن از آن، بخش مهمی از ایجاد رفاه است. در تمام طول روز، در هر روز از زندگی خود، چرخه هایی را معامله می کنیم که وقتی به درستی کار می کنند، دائماً متعادل می شوند. تجارت بر اساس زمان و منابع مبادله پول است. ما به کمک هم در مورد نیازهایمان برای درمان مشابه در مواقعی که به آنها نیاز داریم مبادرت می کنیم، همه دنیا اینگونه کار می کنند. من صبح زود از خواب بیدار می شودم که از زمان بدست آمده برای مدیتیشن، مطالعه و ورزش استفاده می کنم. منطقی است که در نظر بگیریم که در زندگی و مشاغل خود چه معامله می کنیم و در آن تجارت چه چیزی دریافت می کنیم. این گونه می توانید تعادل را احساس کنید. انرژی از بین نمی رود بلکه تبدیل می شود، زمان از بین نمی رود بلکه در کار دیگری استفاده می شود. این تعادل در تمام دنیا باقی است و نمونه بارز آن نیز در معادله حسابداری آشکار هست.
مثالی از معادله حسابداری:
برای شرکتی که حسابهای دقیق دارد، هر معامله تجاری حداقل در دو حساب آن نشان داده می شود. به عنوان مثال، اگر یک کسب و کار از یک نهاد مالی مانند بانک وام بگیرد، پول وام گرفته شده دارایی های شرکت را افزایش می دهد و بدهی وام نیز به میزان معادل افزایش می یابد.
یا به عنوان مثال اگر یک کسب و کار با پرداخت پول نقد مواد اولیه بخرد، منجر به افزایش موجودی (دارایی) و کاهش سرمایه نقدی (دارایی دیگر) می شود. از آنجا که در هر معامله انجام شده توسط یک شرکت دو یا چند حساب تحت تأثیر قرار می گیرد، سیستم حسابداری به عنوان حسابداری دوبار نامیده می شود.
نتیجه نهایی در مورد محاسبه معادله حسابداری
معادله حسابداری فرمولی حیاتی برای درک و در نظر گرفتن آن در مورد سلامت مالی تجارت شماست. معادله حسابداری تقریباً در هر جنبه حسابداری تجاری شما عاملی تاثیر گذار و مهم است.
لازمه زندگی عادی در ایران؛ درآمد ماهانه ۱۰ میلیون تومان!
بنا بر گزارش و بررسی سازمان تأمین اجتماعی، متوسط خط فقر در سال ۱۴۰۰ حدود ۷ میلیون تومان در ماه است با این حال به نظر میرسد این رقم برای شهرهای بزرگ عددی بیش از این و در حدود ۱۰ میلیون تومان باشد.
به گزارش خبرنگار ایمنا، دادههای مرکز آمار ایران از میزان هزینههای زندگی چنین نشان میدهد که کف هزینه زندگی در کلانشهری چون تهران برای هر خانوار حدود ۱۰ میلیون تومان در ماه است؛ این آمار کف هزینه زندگی در ارزانترین استان کشور یعنی سیستان و بلوچستان را حدود ۶.۵ میلیون تومان و به طور متوسط در سطح کشور بیش از ۸ میلیون تومان نشان میدهد.
هزینهها در حالی به چنین سطحی رسیده است که سطح دستمزدها به هیچ وجه پاسخگوی نیاز خانوارها نیست و در سطوح پایینی قرار دارد. البته هرچه هم میگذرد وضعیت معیشتی مردم، دشوارتر از سال گذشته میشود چون درآمدها همچنان ثابت و مخارج افزایش مییابد.
در سالهای اخیر علاوه بر این که با بازگشت تحریمها روبرو بودهایم، از سویی با رشد لجام گسیخته نرخ تورم و از طرفی نیز کرونا، عاملی برای رکود بیشتر شده است که جمع همه این عوامل معنایی جز سقوط بخش بیشتری از جامعه به زیرخط فقر ندارد.
فقری که همان گونه که اشاره شد ناشی از عوامل متعدد چون رشد نرخ تورم، افزایش سرسامآور قیمتها در بازار، بیکاری، عملکرد ضعیف مسئولان در مدیریت اقتصاد به همراه کاهش درآمدهای ارزی کشور است و چنین عواملی باعث شده تا سفره قشر ضعیف و کم درآمد جامعه روز به روز کوچکتر شود.
رقم خط فقر، متفاوت است
بر اساس پژوهشهای انتشار یافته از سوی مرکز آمار ایران، نرخ تورم نقطهای اسفندماه سال گذشته ۴۸٫۷ درصد بوده است؛ یعنی خانوارها ۴۸٫۷ درصد بیشتر از اسفند ۹۸ برای کالاها و خدمات یکسان هزینه کردهاند در صورتی که درآمد بسیاری از خانوارها جوابگوی این تورم نبوده درباره فرمول درآمد بالا و فشار اقتصادی زیادی را متحمل شدند که نمایانگر گستره فقر در جامعه است.
حال سوال این است که وضعیت تورم و فقر در سال ۱۴۰۰ چگونه خواهد بود؟ سئوالی که کارشناسان اقتصادی در پاسخ به آن میگویند احتمالاً تورم در سال ۱۴۰۰ کمتر از سال ۹۹ نخواهد بود. هرچند نرخ رشد اقتصادی در سال ۱۴۰۰ ممکن است مثبت شود اما میزان این رشد بسیار است بنابراین به نظر نمیرسد سال ۱۴۰۰ خلق ثروت زیادی در اقتصاد کشور صورت بگیرد به این ترتیب به احتمال قوی فقر همچنان افزایش پیدا خواهد کرد و تعداد کسانی که زیرخط فقر هستند زیادتر میشود.
در این خصوص سعید یاری، کارشناس اقتصادی در رابطه با خط فقر در جامعه ایران به خبرنگار ایمنا میگوید: برای تعیین خط فقر نمیتوان از عدد خاصی نام برد زیرا در کشوری قرار داریم که مخارج در شهرها و مناطق مختلف متفاوت است بنابراین اگر در منطقهای خط فقر ۱۰ میلیون تومان تخمین زده شود در منطقهای دیگر ممکن است به ۴ میلیون تومان برسد چون مخارج هر شهری با شهر دیگر متفاوت است. از طرفی در یک شهر خاص هم نمیتوان عدد ثابتی را برای همه شهروندان اعلام کرد زیرا این رقم بر اساس تحصیلات، شغل و موقعیت اجتماعی تغییر میکند.
خط فقر تا ۱۰ میلیون تومان میرسد
وی توضیح میدهد: به عنوان مثال خط فقر در کلانشهرها برای یک خانواده ۴ نفره که جزء قشر کارمند، کارگر و فرهنگی قرار دارند حدود ۹ میلیون تومان برآورد میشود ولی با ارتقای شغلی عدد افزایش مییابد و تا ۲۰ میلیون تومان هم میرسد. اگر همین خانوارها در شهرهای کوچکتر باشند خط فقر برای آنها از ۴ میلیون تومان شروع شده و تا ۱۰ میلیون تومان میرسد که این موضوع با عنوان شاخص زندگی تعریف میشود و قابلیت توجه زیادی دارد.
این کارشناس اقتصادی تصریح میکند: اما آنچه اهمیت دارد آن است که راهکارهایی مدبرانه برای کاهش خط فقر اجرا شود. ممکن است عدهای افزایش یارانههای دولتی را عامل کاهش خط فقر بدانند ولی این حمایتها راهکار اصولی برای کاهش خط فقر نیست بلکه مدت زمانی اندک مرهمی بر زخم مردم میگذارد و جدای از آن که گاه باعث تورم هم میشود.
یاری خاطرنشان میکند: برخی نیز اشتغالزایی را به عنوان راهکاری برای کاهش خط فقر مطرح میکنند ولی طبق آمارهای منتشر شده در بیش از نیمی از خانوادههایی که زیرخط فقر قرار دارند حداقل یک نفر مشغول به کار است اما مشکلی که وجود دارد درآمد پایین این فرد شاغل است که درآمدش کفاف هزینهها را نمیدهد و موجب شده است که خانواده زیر خط فقر قرار بگیرد.
وی اظهار میکند: تا زمانی که از تولید داخل حمایت اساسی نشود نمیتوان با خط فقر مقابله کرد زیرا تولید داخل به معنای اشتغالزایی و درآمدزایی بیشتر است. همان شعاری که سالهاست شنیده میشود اما قدمی واقعی برای اجرایی کردن آن برداشته نمیشود.
این کارشناس اقتصادی تصریح میکند: بدون شک در کشوری که تولیدات فراوان و باکیفیت باشد، نه تنها مشکل بیکاری حل میشود بلکه فراوانی کالا به کاهش نرخها و درنتیجه کاهش رشد فقر نیز میانجامد.
شرایط کارگران بسیار دشوار است
اما موضوعی که در رابطه با خط فقر بسیار محسوس است مرتبط با دستمزد قشر کارگر است این گونه که سبد معیشت آنها را برای تعیین دستمزد در نظر میگیرند در حالی که خط فقر، اصلیترین مؤلفهی تعیین دستمزد در کشور است بنابراین چون دستمزد کارگران بر اساس شاخصهای صحیح تعریف نمیشود هر ساله از قدرت خریدشان کاسته میشود و به سمت فقیر شدن پیش میروند.
اصغر رهنما، نماینده کارگری در گفت و گو با خبرنگار ایمنا اظهار میکند: در شرایطی قرار گرفتهایم که قیمتهای اجناس هر ماه تفاوت فاحشی با ماه قبل و حتی هفته قبل دارد اما تعیین دستمزد کارگران بر اساس نرخ سبد معیشت است؛ قابل تأمل است زمانی که نمیتوان نرخ کالاها در یک ماه آینده را پیشبینی کرد پس چگونه وضعیت ۱۲ ماه پیش رو درباره فرمول درآمد بالا پیشبینی میشود و دستمزدها تعیین شود؟
وی تصریح میکند: بنابراین بهتر است به جای در نظر گرفتن سبد معیشت، خط فقر برای تعیین دستمزدها در نظر گرفته شود. چگونه کارگری که دستمزد کمتر از ۴ میلیون تومان در ماه دریافت میکند میتواند در برابر خط فقری که ۹ میلیون اعلام میشود دوام آورد؟ با توجه به این که بانک مرکزی نرخ تورم را ۴۱ درصد اعلام کرده است آیا چنین مبلغی میتواند در برابر تورم ۴۱ درصدی خود را نشان دهد؟
به گفته این فعال کارگری قطعاً دستمزد کارگران با دخل و خرجشان، همخوان نیست و لازم است راهکارهایی واقعی برای حل این مشکل ارائه و اجرا شود؛ اینچنین که قدرت خرید این افراد بالاتر رود و قیمتها کنترل شود و چندین مرتبه اجازه افزایش نرخ کالاهای اساسی در یک سال صادر نشود مگر در طول سال چند بار دستمزد کارگر افزایش مییابد که به دفعات قیمت کالاها بالا میرود؟
رهنما ادامه میدهد: نباید به کرات مجوز افزایش قیمتها در طول سال صادر شود یا شورای عالی کار از سوی دولت مجوزی دریافت کند که در زمانهای بحرانی، دستمزدها هم همراه با گران شدن اجناس، افزایش یابد در غیر این صورت تورم همچنان افزایش مییابد و خط فقر بالاتر میرود و روز به روز تعداد بیشتری به زیر خط فقر خواهند رفت.
آموزش بدهکار و بستانکار در حسابداری
بدهکار و بستانکار اصطلاحی است که توسط حسابداران برای ثبت رویدادهای مالی در سوابق و سیستم حسابداری استفاده میشود. هر رویداد مالی همزمان در دو حساب ثبت میشود، در یک حساب به عنوان بدهکار (سمت راست) و در حساب دیگری به عنوان بستانکار (در سمت چپ) ثبت میشود.
این سیستم دو طرفه، دقت در سوابق حسابداری و سیستم مالی را مهیا میکند.
پیش نیاز این درس : درس تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی
حساب چیست؟
حسابداران برای سازماندهی دادههای مالی، سیستمی را طراحی و توسعه داده اند که رویدادهای مالی را در پرونده ای به نام حساب ثبت و مرتب میکنند.
حساب پرونده ای برای افزایش و کاهش دارایی، بدهی یا حقوق مالکانه است. به عنوان مثال، شرکت ثمین (شرکت مورد بحث در درس تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی) دارای حسابهای جداگانه برای موجودی نقد، حسابهای دریافتنی، حسابهای پرداختنی، درآمد خدمات، هزینه حقوق و دستمزد و غیره میباشد.
در ساده ترین شکل، یک حساب از سه بخش تشکیل شده است:
- عنوان حساب
- سمت راست یا بدهکار.
- سمت چپ یا بستانکار.
از آنجایی که فرمت یک حساب شبیه حرف T است، از آن به عنوان حساب T یاد میکنیم.
تصویر زیر شکل اصلی یک حساب را نشان میدهد.
ما از فرم T در اغلب دروس حسابیار برای درباره فرمول درآمد بالا توضیح روابط اساسی حسابداری استفاده میکنیم.
بدهکار و بستانکار
عبارت بدهکار سمت راست و عبارت بستانکار سمت چپ یک حساب را نشان میدهد.
- گاهی اوقات از کلمات اختصار برای نمایش بدهکار و بستانکار استفاده میشود: از “بد” برای بدهکار و از “بس” برای بستانکار
- به وارد کردن مبلغ در سمت راست حساب، بدهکار کردن حساب میگویند. به وارد کردن مبلغ در سمت چپ بستانکار کردن حساب میگویند.
هنگام مقایسه جمع دو طرف حساب، در صورتی که جمع مبالغ بدهکار بیش از بستانکار باشد مانده حساب بدهکار است. اگر جمع مبالغ بستانکار بیش از بدهکار باشد، مانده حساب بستانکار است. به موقعیت سمت بدهکار و سمت بستانکار در تصویر بالا توجه کنید.
روند ثبت بدهکار و بستانکار در یک حساب در شکل زیر برای حساب موجودی نقد شرکت ثمین نشان داده شده است:
هر مورد مثبت در جدول نشان دهنده دریافت وجه نقد است.هر مبلغ منفی نشان دهنده پرداخت وجه نقد است.
توجه داشته باشید که در فرم حساب، افزایش موجودی نقد را به عنوان بدهکار و کاهش موجودی نقد را به عنوان بستانکار ثبت میکنیم.
به عنوان مثال، دریافت 15.000.000 ریال وجه نقد (به رنگ آبی)، حساب موجودی نقد بدهکار میشود و پرداخت 7.000.000 ریال وجه نقد (به رنگ قرمز) حساب موجودی نقد بستانکار میشود.
استفاده از فرم حساب T دو مزیت اصلی دارد:
- وارد کردن افزایش در یک طرف و کاهش در طرف دیگر، باعث کاهش خطاهای ثبت میشود.
- فرم حساب T به تعیین مجموع هر طرف حساب و همچنین مانده حساب کمک میکند. مانده حساب با کم کردن یک مقدار از دیگری تعیین میشود.
مانده حساب موجودی نقد 8.050.000 ریال بدهکار است که نشان میدهد که شرکت ثمین درباره فرمول درآمد بالا 8.050.000 ریال وجه نقد دارد. به عبارت دیگر، شرکت ثمین با موجودی صفر شروع به کار کرد و اکنون 8.050.000 ریال وجه نقد دارد.
حسابداری دو طرفه
حسابداری دو طرفه یک سیستم ثبت رویدادهای مالی است که طبق آن هر رویداد مالی حداقل در دو حساب ثبت میشود. هیچ محدودیتی برای تعداد حسابهای مورد استفاده در ثبت رویداد مالی وجود ندارد، اما حداقل آن دو حساب است.
در هر حساب دو ستون وجود دارد که ورودیهای بدهکار در سمت راست و ورودیهای بستانکار در سمت راست قرار دارند.
در حسابداری دو طرفه، مجموع تمام ورودیهای بدهکار باید با کل ورودیهای بستانکار باید برابر باشند. هنگامی که این اتفاق میافتد، گفته میشود که دوطرف در توازن است. اگر مجموع بدهکار و بستانکار برابر نباشند، دو طرف حساب نامتوازن است.
در درس تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی با تأثیر یک رویداد مالی بر معادله حسابداری آشنا شدید. به یاد داشته باشید که هر رویداد مالی باید دو یا چند حساب را تحت تاثیر قرار دهد تا دو طرف معادله حسابداری مساوی باشد.
- بدهکار باید با بستانکار برابر باشد.
- برابری بدهکار و بستانکار مبنایی را برای حسابداری دوطرفه فراهم میکند.
- در سیستم حسابداری دوطرفه، اثر دوگانه (دو طرفه) هر رویداد مالی در حسابها ثبت میشود. سیستم حسابداری دوطرفه یک روش منطقی برای ثبت رویدادهای مالی ارائه میدهد.
سیستم حسابداری دوطرفه به اطمینان از صحت مقادیر ثبت شده و همچنین تشخیص خطاها کمک میکند. اگر هر رویداد مالی با بدهکار و بستانکار مساوی ثبت شود، مجموع بدهکار باید با مجموع بستانکار برابر باشد.
سیستم حسابداری دوطرفه برای تعیین برابری معادله حسابداری بسیار کارآمدتر از روش مثبت و منفی است که در درس تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی استفاده شد.
دیدگاه شما