معامله گری کمی چیست؟


حرص در معامله گری | معامله گر

پنج مهارت اصلی معامله گر

معامله‌گری از آن شغل‌های بسیار جذاب و در عین حال دشوار و پر ریسک است. اگر می‌خواهید معامله‌گر شوید و استقلال مالی خوشایندی را تجربه کنید، این مقاله برای شما نوشته شده! با ۵ مهارت اصلی یک معامله‌گر آشنا شوید!

آیا علاقه‌مند هستید در بازارهای مالی سرمایه‌گذاری کنید؟ در این مقاله به شما می‌گوییم که برای حضور در این بازارها باید به عنوان یک معامله گر چه مهارت‌هایی را فرا بگیرید. زیرا بدون داشتن این مهارت‌ها، حضور شما در بازارهای مالی پرریسک و عملا غیرممکن است.

معامله‌ گر کیست و چه کار می‌کند؟

در تعاریف رسمی و آکادمیک آمده: «معامله گر شخص یا مؤسسه‌ای فعال در حوزه امور مالی است که با کمک ابزارهای مالی مانند سهام سرمایه، اوراق قرضه، بازار کالاها، ابزار مشتقِ و صندوق سرمایه‌گذاری مشترک را به‌عنوان پوشش ریسک، آربیتراژ (بهره‌گیری از تفاوت قیمت بین دو یا چند بازار برای کسب سود) یا سفته‌بازی، خرید و فروش می‌کند.»

به بیانی ساده‌تر معامله ‌گر و یا تریدر شخصی است که در بازارهای مالی مانند ارز و بورس معامله انجام می‌دهد. او معاملات خود را با استفاده از موجودی شخصی خود و یا با سپرده سرمایه‌گذاران که برای مدیریت در اختیار او قرارگرفته‌اند، انجام می‌دهد.

معامله‌گرها وضعیت بازارهای مالی را بررسی می‌کنند و بر اساس اطلاعات و داده‌های آنالیز شده، به خرید و فروش اقدام می‌کنند. در حقیقت سود و زیان هر معامله گر ناشی از تغییرات و نوسانات قیمت در بازارهای مالی است.

مهارت‌های اصلی معامله گر برای ورود به بازارهای مالی

بر اساس تعریفی که از معامله گر و کار او ارائه کردیم، می‌توانیم نتیجه بگیریم که کار اصلی هر معامله گر خرید و فروش است. اما این خرید و فروش بسیار پیچیده‌تر از چیزی است که در بازارهای معمولی با آن سر و کار داریم.

به همین دلیل برای اینکه به معامله‌ گر خوبی در بازارهای مالی تبدیل شوید، لازم است خود را به پنج مهارت‌ اساسی تریدری (معامله‌گری) مسلح کنید! این مهارت‌ها شامل:

  • تحلیل فاندامنتال
  • تحلیل تکنیکال
  • روانشناسی بازار
  • روانشناسی خود
  • مدیریت سرمایه

مهارت اول معامله گر: تحلیل فاندامنتال

فرض کنید شما می‌خواهید طی یک ماه آینده، سهام تعدادی از شرکت‌های بزرگ را خریداری کنید. آیا بدون بررسی و تحلیل شرکت‌های مذکور می‌توانید دست به این ریسک بزنید؟ آیا با اطمینان می‌توانید این سهام را بخرید؟ طبیعتا پاسخ شما منفی است.

اما چگونه می‌توانید با اطمینان بیشتری معامله کنید؟ در این مواقع تحلیل فاندامنتال به کمک شما می‌آید.

شما به کمک تحلیل فاندامنتال می‌توانید تصویر کاملی از ارزش هر سهام را ببینید و سپس به خرید یا فروش آن اقدام کنید. این نوع تحلیل به دلیل امکان بررسی عناصر متعددی همچون فروش، قیمت به درآمد، سود، درآمد برای هر سهم و غیره کامل و دقیق است.

اما چون تجزیه‌ و تحلیل یک امر نسبتاً سلیقه‌ای و بر اساس تجربه تحلیل‌گر است، با زهم نمی‌توان آن را تضمین کرد. به‌طور خلاصه تحلیل فاندامنتال تلاش می‌کند تا ارزش ذاتی سهام بر اساس تحلیل عمیق عوامل اقتصادی، مالی، کیفی و کمی را درک و پیش‌بینی کند.

بسیاری از معامله‌گرهای مطرح جهان به کمک تحلیل فاندامنتال به معامله در بازارهای مالی اقدام می‌کنند. اما نکته مهم این است که یادگیری تحلیل فاندامنتال برای تریدرهایی با سرمایه کوچک توصیه نمی‌شود. در این موارد با یافتن منابع خبری رایگان روی اینترنت و توجه به اخبار مرتبط با آنچه ترید می‌کنید، می‌توانید نیازهای اطلاعاتی خود را برای انجام معاملات به دست بیاورید.

مهارت دوم معامله گر: تحلیل تکنیکال

اگر یک معامله‌گر بتواند نوع نوسانات سهام را به‌درستی تفسیر و پیش‌بینی کند، می‌تواند سود زیادی به دست بیاورد. تحلیل تکنیکال روشی است که تصمیمات خرید و فروش را با بهره‌گیری از آمار بازار انجام معامله گری کمی چیست؟ می‌دهد. این تحقیق در ابتدا شامل مطالعه نمودارها، تاریخچه معاملات و آمارهاست.

برخلاف تحلیل فاندامنتال که بر یافتن یک «ارزش حقیقی» از طریق مطالعه اظهارنامه‌های مالی، چشم‌انداز بازار، رقابت، رویدادهای اقتصاد کلان و غیره تأکید می‌کند، تحلیل تکنیکال مبتنی بر این باور است که روندهای گذشته بازار می‌تواند رفتار آینده برای بازار را به‌طور کلی و یا برای هر سهم پیش‌بینی کند.

تحلیل فاندامنتال بهتر است یا تکنیکال؟

اساساً ماهیت این دو نوع تحلیل باهم متفاوت‌اند. هرکدام از این روش‌های تحلیل ویژگی‌های خاص خودشان را دارند و نسبت به حجم سرمایه و نوع کارکرد معامله‌ گر می‌توانند استفاده شوند.

بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که ترکیب این دو تحلیل بهترین راه برای ارزیابی نقاط ورود به بازار و خروج از آن است. اما معمولا استفاده از تحلیل تکنیکال به دلیل سادگی بیشتر، عدم نیاز به دانش تخصصی مالی و قابل‌استفاده بودن حتی برای معامله‌‌گرهایی با سرمایه کم، رایج‌تر است.

برای آشنایی بیشتر با این دو تحلیل، مقالات زیر را بخوانید:

مهارت سوم معامله گر: روانشناسی بازار

برای موفقیت در هر بازاری که فعالیت می‌کنید، شناخت کامل و جامع آن اهمیت فراوانی دارد. و نمی‌توان تنها به مطالعه و دانستن تعاریف اصولی اکتفا کرد.

به طور مثال بازارهای مختلف مثل پتروشیمی، طلا، خودرو و غیره، هرکدام پیچیدگی‌های خاص خود را دارند و علاوه بر شناخت تعاریف و اصول آن، موارد دیگری ازجمله تجربه کار عملی، آگاهی از جو و فضای این بازارها، حرکات و مسیرهای پیش روی آن، جایگاه آنان در جامعه و سیاست‌های دولت و همچنین شناخت نوع تفکرات و استراتژی‌های کارخانه‌داران و صاحبان بازار را طلب می‌کند. تجزیه‌ و تحلیل این موارد منجر به شناخت بیشتر بازار و در نتیجه پیش‌بینی و انجام معاملات پربازده‌تر می‌شود.

همان‌طور که می‌بینید بخش زیادی از این مهارت در اثر تجربه‌های شخصی و مشاوره با افراد مطلع و متخصص به دست می‌آید.

با منشور معامله‌گری در بازارهای مالی چقدر آشنا هستید؟

مهارت چهارم معامله گر: مدیریت سرمایه

یکی از نکات مهمی که بسیاری از معامله‌گرهای تازه‌کار روی آن ‌وقت و تمرکز کمتری می‌گذارند، مدیریت سرمایه است. زیرا به اهمیت زیاد آن واقف نیستند. زیرا گاهی بازار چنان وسوسه‌انگیز می‌شود که یک معامله گر تازه‌کار نمی‌تواند در برابر آن مقاومت کرده و بدون در نظر گرفتن برخی محدودیت‌ها سرمایه خود را به طرز ناشیانه‌ای از دست می‌دهد.

به همین دلیل مدیریت سرمایه و اندازه‌گیری ریسک و حجم معاملات بسیار مهم است و باید روی آن کار کنید تا از عملکرد خود در بازارهای مالی معامله گری کمی چیست؟ معامله گری کمی چیست؟ رضایت نسبی داشته باشید.

افراد بسیاری بوده‌اند که با نادیده گرفتن این نکات، با کوله‌باری از زیان، ناچار شدند بازار را ترک کنند. نکته جالب توجه درباره این افراد این است که آ‌ن‌ها برای مدیریت بهتر سرمایه در بورس به ثبت معاملات و کنترل آن‌ها اهمیت نمی‌دهند و به نوعی از این کار فرار می‌کنند.

نتیجه این رفتار باعث می‌شود فرد اگر در بازار سود کند، معتقد است از توانمندی خودش بوده و اگر زیان کنند، یادآوری مجدد آن و زیر سؤال بردن خود، برای او بسیار دردناک است.

مهارت پنجم معامله گر: روانشناسی خود

در همه فعالیت‌های اقتصادی، داشتن تخصص مهم‌ترین ویژگی است. از این رو بسیاری تصور می‌کنند یک معامله‌گر باید تنها روی تخصص خود کار کند؛ در حالی که نقش مسائل روانشناسی را نادیده می‌گیرند.

اما این طرز فکر، صحیح نیست. در حقیقت تخصص داشتن، تنها بخشی از فرایند موفقیت‌های اقتصادی است و همان‌طور که مایکل گربر، نویسنده کتاب افسانه کارآفرینی عنوان می‌کند، باید تنها به ۳۳ درصد از تخصص هر کار، وابسته بود.

برای درک بهتر موضوع به طور مثال حالت‌های زیر را در نظر بگیرید و بررسی کنید که آیا می توانید نقش و اهمیت مهارت‌های روانشناختی را در آن‌ها انکار کنید؟

  • روزها می‌گذرد و سهام شما هیچ تغییری نمی‌یابد؛
  • در عرض چند دقیقه نمودار سهام رشد و یا افت وحشتناکی دارد.
  • معاملات شما در حجم ریالی بالا پیگیری می‌شود و شما تحمل فشار تغییرات را ندارید؛
  • ساعت‌های مداوم کاری، روی مکانیسم تفکر و تصمیم‌گیری شما اثر می‌گذارد؛
  • شایعات و هیجانات خارجی روی شما اثر جانبی و کاذب می‌گذارند؛

تجربه ثابت کرده افرادی که از آرامش روان و صبر و فاکتورهای روانی قوی برخوردار نیستند، در این اوقات و شرایط مشابه، اغلب یک بازنده‌اند!

به همین دلیل اگر افرادی که در بورس معامله یا فعالیت می‌کنند را به‌دقت زیر ذره‌بین ببریم، مشاهده می‌کنیم ردپای مسائل روانشناسی، پررنگ‌تر از تخصص آن‌هاست. دکتر ون‌تارپ استاد و مربی معامله‌گران بین‌المللی، عنوان می‌کند که روانشناسی در معاملات، به‌طور قطعی در موفقیت نقش دارد.

از این رو اینکه برخی را خوش‌شانس و خوش‌اقبال می‌دانیم یا فکر می‌کنیم بعضی از افراد معامله ‌گر مهره مار(!) دارند، تنها از این عامل نشات می‌گیرد که قدرت درونی و ظرفیت ذهنی آن‌ها رشد بیشتری نسبت به افراد دیگر داشته و درواقع آن‌ها روی روانشناسی خودکار کرده‌اند.

اگر برنامه‌ریزی ذهن شما اشتباه باشد و ظرفیت درونی شما پایین باشد، محال است که به درآمدهای بالا و پایدار برسید. فعالیت در بازار بورس جزو فعالیت‌هایی است که به‌شدت به خصوصیات درونی و رفتاری شما در مواجهه با هیجانات و دوران نزول و صعود سهام وابسته است.

مقالات مرتبط با معامله گری برای مطالعه بیشتر شما:

رایگان آموزش ببین، رایگان تحلیل سکه و دلار و ارز دیجیتال ببین!

در دورهمی مجازی کافه پول که هر یکشنبه برگزار می‌شود و تا به حال صدها نفر در آن شرکت کرده‌اند، ثبت نام کنید. هم آموزش‌های درجه یک مالی ببینید و هم به رایگان، تحلیل سکه و دلار و طلا را ببینید و سرمایه گذاری کنید!

۵ راز شگفت انگیزی که شما را تبدیل به یک تریدر موفق می کند

دغدغه های تریدر موفق

اطراف ما و در دنیای امروز هر جایی شغل ترید را با مقادیر زیاد سود و زندگی‌های رویایی نشان می‌دهند. این دید برای ورود به این شغل، ناقص است و باید در کنار تمام سودهای بزرگ ضررها، اشتباهات، دگرگونی‌ها و اتفاقات ناگواری که از اشتباهات شخص تریدر هم ناشی می‌شوند، نیز دیده شوند. دید مناسب برای تصمیم گیری، دیدن چالش‌ها و شناخت روحیات شخصی، قبل از ورود به این مسیر می‌باشد. بعد از قدم گذاشتن در این مسیر، شخص باید بداند که در چه جهتی پیش برود.
حال برمیگردیم به سوال اصلی. با توجه به انواع تریدرها که در تایم فریم‌های مختلف با روش‌های گوناگونی معامله می‌کنند، هر شخصی یک مقدار زمانی را صرف تحلیل و انجام معامله می‌کند. این مقدار زمان بستگی به روش معامله شخص تریدر دارد و هیچ تریدری حتما نباید تمام طول روز را به تحلیل و معامله بگذراند یا حتی این فکر “هر چه بیشتر معامله کنم، سود بیشتری هم کسب می‌کنم”، غلط می‌باشد؛ این تفکر به این دلیل است که شخص علت تریدر شدن را پول زیاد درآوردن می‌داند.
چرایی نام برده شده برای تریدر شدن اصلا دلیل مناسبی نمی‌باشد و این که تمام روز در حال معامله کردن باشید اول از همه به جسم و فکر شما آسیب می‌زند و در ادامه باعث خراب کردن معاملات شما می‌شود. پس از جنبه زمان و سودی که قرار است به دست بیاورد مناسب نیست و در ادامه با بیشتر شدن تجربه متوجه می‌شوید که سرمایه گذاری بهتر است و سودی که از سرمایه گذاری به دست می‌آورید بیشتر از معامله کردن در تایم فریم‌های پایین است. پس برای سود دهی بیشتر و کم شدن استهلاک جسمی بهتر است که تایم فریم معاملاتی را بالا ببرید.

  • فردین ترکفر: اساس ترید من روی تایم فریم 4 ساعته آمده و معاملات تایم فریم پایین‌تر فقط و فقط با رویکرد تایم فریم 4 ساعته انجام میشود. عملا معاملات من یک هفته یا دو هفته باز هستند. پس در نتیجه این فرضیه که "هر چقدر زمان بیشتری معامله کنم، سود بیشتری کسب می‌کنم" غلط است و اصلا حرف درستی نیست.

دسته‌ای از مردم اینگونه فکر می‌کنند که به هر بازار مالی‌ای قدم بگذارند ضرر می‌کنند و همه افرادی که به این شغل می‌پردازند در گمراهی تمام و بقیه هم در حال پکیج فروشی و پول در آوردن از این گمراهی هستند.

حال نکته مهم از این دیدگاه چیست؟!

نکته مهم این است که افرادی که اینطور فکر می‌کنند برعکس گروه قبلی که عاشق ترید هستند و با محرک‌های زیادی برای فعالیت در بازار‌های مالی برخورد کردند، مخالف سفت و سخت فعالیت در این بازار هستند. این مخالفت می‌تواند ناشی از ضررهایی که به خاطر آموزش ندیدن و نداشتن آگاهی کامل از این بازارها به آن‌ها وارد شده است یا دیدن ضررهای بقیه باشد.

حال به این فکر کنید که شما سال 97 فقط می‌دانستید بازار بورس چیست و فقط 100 تا سهم از خودرو یا فملی داشتید؛ بعد از حدود دو سال می‌بینید که ارزش سهام‌هایتان حدود چند ده برابر شده است. این سود ناشی از چیست؟!
این سود بزرگ ناشی از داشتن یک درصد دانش بیشتر خود قبلیمان یا بقیه است. یعنی برای کسب سود از بازارهای مالی فقط لازم است که ابتدا آگاهی خودمان را بیشتر کنیم و با دانش کافی وارد این بازارها بشویم. همچنین برای یافتن فرصت‌های مناسب باید با دانش کافی در این بازارها حضور داشته باشیم و از فرصت‌هایی که وجود دارند استفاده کنیم.

در نتیجه برای سودده بودن دو کار را باید انجام دهیم:

  1. کسب دانش
  2. حضور به موقع در بازارها

این نکته برای کسانی است که می‌خواهند از موقعیت‌های بازار استفاده کنند و معامله‌گران بلند مدت و میان مدت هستند. در کنار این گروه از معامله‌گران، افرادی هستند که میخواهند معامله‌گری را به عنوان یکی از شغل‌هایشان انتخاب کنند.

حال سوالاتی که برای افرادی که می‌خواهند معامله‌گری را به عنوان یکی از شغل‌های خود انتخاب کنند، پیش می‌آید، به قرار زیر است:

  • یک معامله‌گر کی به درآمد می‌رسد؟!
  • چقدر سرمایه برای یک درآمد مناسب مورد نیاز است؟!
  • چقدر تخصص برای سوددهی مناسب نیاز است؟!

همه جا برای جواب به این سوالات می‌گویند که درآمد میانگین یک معامله‌گر به طور میانگین می‌تواند ماهانه 20 درصد باشد یا هر چیز دیگر. اما جواب غیر کلیشه‌ای به این سوال این است که درآمد یک تریدر می‌تواند خیلی زیاد باشد. اما…اما…

چگونه می‌توان به سود زیاد رسید؟!

  • گام اول شناسایی بازار و استفاده از فرصت‌ها
  • گام دوم یادگیری اصول معامله‌گری، اصول ریسک و مدیریت سرمایه و دیگر مفاهیم پایه‌ معامله‌گری است.

حال می‌توانید بیشتر تحلیل کنید، می‌توانید فرصت‌های بیشتری را شناسایی کنید و بیشتر سود کنید. ولی اگر بخواهید یک سرمایه بزرگ را مدیریت کنید شرایط فرق می‌کند (بالای 2 هزاردلار متوسط/ معامله گری کمی چیست؟ بالای 100 هزار دلار بزرگ). اگر زمان آزادتان خیلی زیاد باشد فرق می‌کند با حالتی که زمان کمی دارید. پس با توجه به شرایط باید تصمیم گیری کنید.
معامله‌گران حرفه‌ای با توجه به این که فرصت‌های بیشتری را می‌توانند شناسایی کنند، درصد کمتری از سرمایه‌شان را ریسک می‌کنند و با آرامش خاطر بیشتری به معامله‌گری می‌پردازند. این آرامش خاطر ناشی از داشتن آگاهی کافی از معاملات و مفاهیم مدیریت ریسک و سرمایه است. حتی با یک ضرب و تقسیم ساده هم می‌توان درک کرد که مثلا برای یک حساب 5000 دلاری ضرر 10 درصد قابل هضم است یا یک درصد.
پس با بیشتر کردن تعداد معاملات و کم کردن ریسک یک اثر مرکب روی سوددهی حساب معاملاتی ایجاد می‌شود و با سود حدود 10 درصدی ماهانه در طول یک سال، یک سود زیادی می شود. ( بیشتر شدن تعداد معاملات به این معنی نیست که قانون اول گفته شده در ابتدای مقاله کنار گذاشته شود و این بیشتر شدن معاملات دقیقا بین هر روز کلی پای سیستم نشستن و نداشتن آگاهی و از بازار دور بودن است)
در دو پاراگراف قبل در مورد یک حساب کم ریسک صحبت کردیم؛ حال می‌توان برای سودهای بزرگ‌تر یک بخشی از سودهای گذشته‌مان را که نیاز نداریم و درصد جزئی‌ای از سودهای ما است را برای تخلیه هیجانات و کسب سودهای بزرگ، وارد معاملات پر ریسک کنیم. (دقت کنید که مقدار این حساب باید اندازه‌ای باشد که ما تحمل از دست دادنش را داشته باشیم)
در این حساب پر ریسک به عنوان مثال به مدت یک هفته، روی نماد طلا با یک استراتژی مشخص معاملاتی را باز می‌کنیم. در انتها ممکن است این حساب یا صفر شود یا یک سود بسیار زیاد نصیب ما بکند. که این سود می‌شود آن سود بسیار زیادی که یک معامله‌گر می‌تواند کسب کند. این حساب را باید پس از سودده بودن حساب کم ریسک، شکل گرفتن ساختار ذهنی ایجاد کرد که بدانیم از کجا آمده‌ایم و به کجا می‌رویم.
پس بدانیم و آگاه باشیم که هم حساب با رشد ده درصدی درست است و هم سودهای بزرگ شدنی است. در انتها دو حالت برای معامله‌گری می‌توان در نظر گرفت. یک حالت اینکه معامله‌گر پس از انجام معاملات مختلف و ایجاد یک کارنامه خوب از معاملات انجام شده (که این خوب به معنی آن نیست که ماهی 2000 درصد سود کرده باشد؛ سودهای 5 تا 10 درصدی هم خوب است و نکته مهم‌تر تداوم این سود و ایجاد ساختار معاملاتی می‌باشد)، به جذب سرمایه می‌پردازد. حالت دوم این است که معامله‌گر دو حساب کم ریسک و پر ریسک را ایجاد می‌کند (به عنوان مثال حساب کم ریسک با 1000 دلار سرمایه و پر ریسک با 100 دلار سرمایه) و به رشد حساب‌های خود می‌پردازد.

چطور بعد از لیکوئید شدن دوباره برگردیم؟!

شخصی که لیکوئید شده یا آن بازار را نمیشناخته، یا اینکه اصلا ترید و تحلیل را بلد نیست. در هر دو حالت اگر ضرر می‌کنید و شناختی از بازار یا تحلیل و ترید ندارید، کلا بازار را بگذارید کنار! خلاص!
برای برگشت پس از لیکوئید شدن باید ابتدا آموزش دید و به استراتژی شخصی رسید. یعنی استراتژی جواب داده باشد و تست‌های گذشته و آینده آن سودده باشد. سپس استراتژی روی حساب سنتی سودده باشد. همچنین پس از شکل گرفتن ساختار ذهنی می‌توان معامله گری کمی چیست؟ دوباره به بازار برگشت و از دانش خود استفاده کرد.

طمع در معامله گری

طمع در معامله گری | معامله گر

طمع در معامله گری یکی از احساسات ویرانگر است. که اگر انسان، آن را کنترل نکند، به جای سود بیشتری که مد نظر است ممکن است دچار عواقبی ویرانگر شود. در عرض مدت کوتاهی، فرد را از عرش به فرش برساند. این احساس، مانعی برای کار ها و افکار منطقی است و موجب می شود. یک معامله خوب و پر سود به راحتی از دست رفته و کاملا زیان بار شود .

طمع در معامله گری چیست؟

بیایید کمی بیشتر کلمه طمع را بررسی کنیم. در واقع طمع، یک نوع تمایل شدید به تصاحب است. که اغلب این مورد به ثروت اطلاق داده می شود. فرد ر این حالت، به جای تفکر منطقی و درست، به دنبال تصاحب پول بیشتر است که همین موجب ضرر های بسیار زیادی به فرد می شود .

نمی توان گفت که داشتن طمع، صد درصد نتیجه ای منفی به دنبال خواهد داشت. چرا که بسیار از موفقیت ها و پیشرفت هایی که هم اکنون داریم، از طمع و پذیرفتن ریسک های بزرگ و عجیب و غریب به وجود آمده است .

مزایا و معایب

ما بخش خوب احساس طمع را انکار نمی کنیم. چرا که اگر این حس در انسان ها وجود نداشت، به همان زندگی ساده و ابتدایی قناعت می کرده و هیچگاه به دستاورد های حال حاضر نمی رسیدیم.

در واقع این تمایل، ممکن است فرد را به عرش برساند و ممکن است نتیجه عکس داده و فرد را کاملا به زمین بکوبند. همه این ها در گرو تفکر منطقی و کنترل حس طمع و حرص است. همانطور که اشاره کردیم، تاثیرات این حس بسیار بزرگ و حیاتی است، بنابراین کنترل کردن واستفاده از آن به شیوه مثبت، قرار نیست کار آسانی باشد و در طی چند روز حل شود.

  • طمع در معامله گری ممکن است به اشکال زیر باشد:
  • دوبرابر کردن معامله هنگامی که معامله در ضرر است
  • افزودن سرمایه به معاملات برنده
  • استفاده از اهرم بیش از حد

تاثیر طمع در ثبات فکری معامله | معامله گر

طمع در معامله گری | معامله گر

تاثیر در ثبات فکری معامله

طمع می تواند به راحتی ثبات فکری شما را تحت تاثیر قرار داده و تمرکزتان را به سمت پول یا ثروت بیشتر سوق دهد. شاید با خودتان بگویید که این حق طبیعی هر کسی است که به فکر سود خود باشد، بله درست است حتی همین تفکر سبب می شود تا افراد وارد معامله بشوند .

اما تمایل به سود کردن تا مقدار به خصوصی درست معامله گری کمی چیست؟ است. و اگر فراتر از آن برود، ممکن است نتیجه عکس داده و به راحتی حساب معاملاتی شما را خالی کند. دو برابر کردن معاملات پر ضرر، اضافه کردن سرمایه در معاملات سود ده و استفاده از اهرم بیش از حد می‌ تواند به سرعت حساب معاملاتی شما را خالی کند. و موجب کال مارجین شدن شما شود .

برای مثال فردی وارد معامله ای می شود که قبل از ورود، بسیار سودده و پر رونق بوده و آن فرد نیز سرمایه خود را تمام و کمال بدون هیچ تفکری، روی آن معامله می گذارد .

بر خلاف تصور این فرد که انتظار داشت بازار بالاتر برود و سود او بیشتر شود، معامله وارد زیان می شود و فرد کاملا ضرر می کند. بعد از مدتی که بازار دوباره رونق پیدا می کند، همان فرد معامله ی دیگری را پیش می برد و باز هم شاهد افت رونق ان بازار خواهد بود .

معامله جدید باز نکنید

این ایده که معامله‌ گر می‌تواند با باز کردن یک معامله خرید دیگر، معامله زیان ‌ده را به معامله سود ده تبدیل کند. از لحاظ روانی معامله ‌گر را تحت فشار قرار می ‌دهد تا معامله ای دیگر را انجام دهد. همچنین طمع می ‌تواند قوه تشخیص معامله ‌گران را از بین ببرد و سبب این شود که فرد نتواند متوجه این نکته که اکنون در حال معامله بر خلاف روند بازار است، شود.

یکی از سخت ترین موقعیت ها کنترل کردن زیاده خواهی خود، در زمانی است که بازار به نفع شما پیش رفته و شما در حال سود کردن هستید. مسلما افراد می خواهند که سرمایه را در همان بازار نگه دارند، اما در این بین ممکن است بازار کاملا در جهت عکس حرکت کرده و جای سود دهی، ضرر به بار بیاید. به همین دلیل، تصمیم گیری برای معامله گر سخت می شود

حرص در معامله گری | معامله گر

حرص در معامله گری | معامله گر

چگونه می توان این حس را کنترل کرد؟

در عمل هیچگاه نمی توان این حس طمع را کاملا از بین برد، چرا که نیروی محرکه هر انسانی برای پیشرفت و ترقی، داشتن طمع است. بنابراین مهم ترین و البته سخت ترین کاری که باید در برابر این احساس انجام دهیم، مهار کردن آن است .

از آنجایی که توانایی انسان نامحدود است، این احساس را نیز می توان با برنامه ریزی و نظم و دقت بیشتر، کنترل کرد. شما اگر با دقت برنامه معامله گری خود را بچینید، با گذشت زمان متوجه این نکته می شوید که ضررهایتان کمتر و معامله تان کنترل شده پیش می رود .

طمع با رعایت انضباط، کنترل می شود. به همین علت، افرادی که منظم هستند به ندرت در دام طمع می ‌افتند چراکه نوعی برنامه ‌ریزی دارند که موجب منطقی پیش رفتن معاملات خود خواهد شد .

علاوه بر این مواردی که گفته شد، یکی از لازمه های ورود به هر معامله ای، مشخص کردن حد ضرر و سود خود در آن معامله است. این کار نسبت ریسک به ریوارد معامله‌گران را مشخص می کند، چیزی که در بلند مدت، تاثیر بسزایی در موفقیت معامله گر می گذارد .

البته مدیریت طمع چیزی نیست که در مدت کوتاهی به دست آید. اما اگر معامله گر بداند که تاثیرات منفی ای که طمع کردن به دنبال دارد، چگونه سرمایه شما را تحت تاثیر قرار می دهد. قطعا در از بین بردن این احساس، ثابت قدم تر خواهید شد .

تحلیل چیست و تحلیلگر کیست ؟ | انواع تحلیل در بازارهای مالی

همانطور که می‌دانید، ورود به هر زمینه و حرفه‌ای نیاز به دانش دارد که بازار بورس نیز از این قاعده مستثنا نیست. ولی متاسفانه به علت دسترسی آسان به بازار بورس و سهام، کاربران این امر مهم را نادیده می‌گیرند. عموما کاربران تازه وارد در بازار بورس، بر اساس فاکتور شانس عمل می‌کنند.
شما جهت داشتن یک سرمایه گذاری و معامله موفق باید با علم تحلیل در بورس آشنا باشید. چرا که، شناخت انواع تحلیل در بورس به شما کمک می‌کند که تمامی فرآیند سرمایه گذاری، خرید و فروش سهام خود را با آگاهی کامل انجام دهید و بازده بالایی در بازار بورس داشته باشید. در واقع، شناخت انواع تحلیل در بورس به شما کمک می‌کند که با حداقل سرمایه، حداکثر سود را ببرید.

منظور از تحلیل و تحلیلگر چیست؟

برای درک بهتر موضوع باید ابتدا با مفهوم تحلیل آشنا شوید:

تحلیل به بررسی یک موضوع واحد به صورت همه جانبه و کامل و همچنین، مورد بحث قرار دادن عوامل موثر بر آن موضوع را تحلیل می‌گویند.

تحلیلگر فردی است متخصص، که با بررسی کامل و عمیق، سعی در پیدا کردن چگونگی روند بازار و پیش‌بینی آن دارد. این در حالی است که، معامله‌گر رفتاری کاملا متفاوت را نشان می‌دهد. نکته اساسی در اینجاست که، تحلیلگر و معامله‌گر دو نقش کلیدی اما کاملا متفاوت را در بازار بورس دارند. در واقع، تحلیلگر و معامله‌گر مکمل یکدیگر هستند و به هیچ وجه جایگزین یکدیگر نمی‌شوند.

معامله‌گر عموماً فردی است که پول به بازار تزریق می‌کند و تنها به فکر سود و زیان در بازار می‌باشد. معامله‌گران مطالعات چندانی درباره پیرامون بازار سهام ندارند و با توجه به اطلاعات خود و همینطور تحلیل ها و اخبار روز اقدام به معامله می‌کنند. این درحالی است که، تحلیلگران اطلاعات موجود پیرامون بازار را به طور جامع مورد بررسی قرار می‌دهند و اطلاعات احتمالی از روند و رویکرد بازار را دارا می‌باشند. تحلیلگران معتقدند پیش‌بینی‌هایشان احتمالی است و بهتر است هر معامله‌گری که قصد ورود به بازار و برای خرید یا فروش نیاز به تحلیل دارد، تحلیل های تحلیلگران را نوعی پیشنهاد برای خود در نظر بگیرند. امروزه، تحلیل گری یک شغل و حرفه است که در بازار بورس از اهمیت بالایی برخوردار است.

انواع تحلیل در بورس

حتما تا کنون برای شما هم این سوال پیش آمده که بین صدها سهم موجود در بازار سهام، بهتر است کجا سرمایه‌گذاری کنید؟ معامله‌گران بازار بورس، همواره با این مسئله رو‌به‌رو هستند.
شناخت انواع تحلیل در بورس روشی است که معامله‌گران را در تصمیم‌گیری درست یاری می‌دهد. به طور کلی، تحلیل در بازار بورس ایران به دو بخش تحلیل بنیادی (فاندامنتال) و تحلیل تکنیکال (فنی) تقسیم می‌شود که، هر کدام پیروان به خصوص خود را دارند. به کارگیری درست و اصولی این دو روش ریسک سرمایه‌گذاری را تا حد ممکن کاهش داده و اطمینان خاطر برای معامله‌گران بازار بورس به ارمغان می‌آورد.

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

در این روش، با بررسی و تجزیه و تحلیل پارامترها و داده‌های مالی و تمامی عواملی که بر ارزش یک سهام تاثیر دارند، ارزش ذاتی و حقیقی سهام مورد نظر تخمین زده می‌شود. در واقع، تحلیل بنیادی روشی برای به دست آوردن ارزش واقعی سهام و اوراق بهاداری است که در بازار بورس به درستی ارزش‌گذاری نشده است. همانطور که می‌دانید، ارزش ذاتی و ارزش بازاری دو مبحث کاملا متفاوت هستند. ارزش بازاری ارزشی است که، سهام را با آن خرید و فروش می‌کنند اما ارزش ذاتی، ارزشی است که با توجه به قابلیت‌های سهام ارزش‌گذاری می‌شود. به طور مثال؛ چنانچه ارزش ذاتی یک سهام از ارزش بازاری آن کمتر باشد آن سهام در موقعیت فروش است و چنانچه ارزش ذاتی یک سهام از ارزش بازاری آن بیشتر باشد آن سهام ارزش خرید و سرمایه‌گذاری دارد. به طور کلی، در شیوه تحلیل بنیادی دو نوع رویکرد وجود دارد:

  • رویکرد بالا به پایین؛ در این رویکرد تحلیلگر، تحلیل خود را از سطح بالایی همچون شاخص‌های اقتصاد جهانی آغاز می‌کند. در واقع، نقطه آغازین در این نوع از رویکرد، اقتصاد جهانی و نقطه پایانی آن، تحلیل سهام شرکت مورد نظر می‌باشد. رویکرد بالا به پایین برای افراد حرفه‌ای مناسب‌‌تر است.
  • رویکرد پایین به بالا؛ در این نوع رویکرد تحلیلگر، سهام شرکت مورد نظر خود را مبدا تحلیل خود قرار می‌دهد. در واقع، نقطه آغازین این رویکرد، تحلیل شرکت و نقطه پایانی آن اقتصاد جهانی می‌باشد. رویکرد پایین به بالا برای افراد مبتدی مناسب‌تر است.

ممکن است در نظر شما این روش بسیار زمانبر باشد، اما این روش به شما کمک می‌کند تا به واقع بینانه‌ترین شکل ممکن اقدام به سرمایه‌گذاری‌های بلند مدت کنید. تحلیل بنیادی همچنین، این امکان را به شما می‌دهد که با شناسایی حرکت بعدی سهام مورد نظرتان در بازار بورس، تا حد ممکن جلوی ضرر و زیان را گرفته و امکان سود‌آوری را افزایش دهد.

* برای آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال کلیک کنید.

تحلیل تکنیکال در بورس

تحلیل تکنیکال یکی از رایج‌ترین روش‌های تحلیل در بورس است. در روش تحلیل تکنیکال یا فنی، با توجه به بررسی و تجزیه و تحلیل تاریخچه نمودار قیمت‌ها، ارزش احتمالی یک دارایی در آینده را پیش‌بینی می‌کنند. این روش در تمامی بازارهایی که با اصل عرضه و تقاضا فعالیت دارند (طلا، دلار، مسکن، ارز دیجیتال و …) کاربرد دارد. فرضیه ساختاری این روش این است که، فعالیت‌های معاملاتی گذشته به صورت مستقیم بر روند آینده بازار تاثیر دارند. به بیان ساده‌تر، تاریخ تکرار شونده است. در این روش، تمام تمرکز بر روی قیمت‌ها است. تحلیلگران در این نوع تحلیل معتقدند که روند قیمت‌ها در بازار تصادفی نیست. به همین منظور، با مطالعه جدول‌های نمودار، تاریخچه سهام مورد نظر و روند شناسایی الگوها، سعی در پیش‌بینی قیمت سهام در آینده دارند. لازم به ذکر است که، تحلیل تکنیکال بر پایه قانون احتمالات پیش می‌رود و نمی‌‌توان گفت پیش‌بینی‌های این روش به طور صد در صد به واقعیت بدل می‌شوند. در واقع، ما با توجه به قانون احتمالات خود را آماده می‌کنیم تا بهترین تصمیم در مقابل حرکت سهام در بازار بورس را بگیریم. در تصویر زیر، نمونه‌ای از یک تحلیل تکنیکال را مشاهده نمایید.

به طور کلی، تحلیل تکنیکال بر پایه سه اصل استوار شده است:

  • قیمت همه چیز است و همه چیز در قیمت‌ها تعریف می‌شود. تحلیلگران روش تکنیکال، اساس کار خود را قیمت قرار می‌دهند و معتقدند که تمام اطلاعات مورد نیاز در قیمت‌ها موجود است.
  • تحلیلگران معتقدند که قیمت‌ها طبق یک روند مشخص حرکت می‌کنند و حرکت آنها تصادفی نیست. پس با مطالعه گذشته یک سهام، سعی در پی بردن به چگونگی روند الگوی رفتاری آن سهم در بازار را دارند. بیشتر استراتژی‌های معاملاتی در روش تکنیکال با تکیه بر این اساس است.
  • تاریخ تکرار می‌شود. این تکرار ناشی از عوامل روانشناختی همچون ترس و هیجانات است. این عوامل روانشناختی پیش‌بینی قیمت‌ها را برای تحلیلگر آسان‌تر می‌کند. تحلیلگر برای درک بهتر روند بازار، از الگوهای نمودار قیمت برای تجزیه و تحلیل روند بازار استفاده می‌کند.

تاریخچه علم تکنیکال

بد نیست بدانید که این روش دارای قدمت زیادی است و پیشینه آن به صدها سال پیش بر می‌گردد. علم تحلیل تکنیکال اولین بار توسط تاجر برنج ژاپنی در قرن 18 پدید آمد. گفته می‌شود این فرد بنیان‌گذار تحلیل تکنیکال بر اساس نمودار شمعی است. بعدها این روش در قرن 19 در آمریکا به شهرت زیادی دست یافت. چارلز هنری داو کسی بود که در این زمینه شروع به فعالیت کرد و امروزه او را با نام پدر علم تحلیل تکنیکال نوین می‌شناسند. متاسفانه هیچ کتابی از چارلز هنری داو در زمینه علم تکنیکال منتشر نشده است. اما، او بود که علم تحلیل تکنیکال را به بازارهای سرمایه معرفی کرد.

* برای آموزش تحلیل تکنیکال کلیک کنید.

مقایسه تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

سوال همیشگی کاربران این است که؛ تحلیل تکنیکال بهتر است یا تحلیل بنیادی؟

این سوال تاریخی هرگز پاسخ دقیقی نداشته است. همانطور که قبلا هم اشاره کردیم، این دو روش ساختار، مزایا و معایب کاملا متفاوتی دارند. اما این روش‌ها هر دو یک هدف را دنبال می‌کنند که آن هدف تجزیه و تحلیل در بورس است. اما برای تصمیم‌گیری در این باره ابتدا باید با تمامی خصوصیات این دو روش آشنا شوید. از این رو، با مطالعه پیرامون مزایا و معایب هر دو روش و مقایسه آنها می‌توانید بهترین روش تحلیلی متناسب با شرایط سرمایه‌گذاری خود را داشته باشید.

مزایا و معایب تحلیل بنیادی

در روش تحلیل بنیادی تمام تمرکز بر ارزش ذاتی شرکت است و تحلیلگر با مطالعه جامع پیرامون شرکت (صورت‌های مالی، وضعیت فعلی شرکت و عملکرد رقبا و . ) سعی در پیدا کردن تفاوت قیمت فعلی سهام با ارزش واقعی و ذاتی آن را دارد. در صورت پیدا کردن تفاوت قیمت، اقدام به ارزیابی جهت سرمایه گذاری می‌کند و در صورت سرمایه گذاری منتظر می‌ماند تا شرکت به ارزش ذاتی خود برسد. با این حساب می‌توان گفت، روش تحلیل بنیادی جهت سرمایه گذاری هایی با بازده زمانی بلند مدت مناسب‌تر است.

مزایای تحلیل بنیادی

  1. نبودن هیچ‌گونه تعصب و جهت‌گیری شخصی
  2. تحلیل وضعیت اقتصادی یک سهم در بلند مدت
  3. محاسبه دقیق ارزش یک دارایی
  4. کمک به افزایش درک جامعه در مورد تجارت با آموزش تحلیل بنیادی
  5. این شیوه تحلیل برای محاسبه بتا به عنوان عامل ریسک سیستماتیک به درستی ایفای نقش می‌کند.

معایب تحلیل بنیادی

  1. زمانبر بودن این روش با توجه به مطالعه و بررسی زیاد
  2. مشخص نبودن زمان دقیق رسید سهام به ارزش ذاتی خود
  3. در این روش، عامل غیر منتظره همچون تغییرات سیاسی یا تغییر قانون‌گذاری‌ها می‌تواند بسیار مشکل‌ساز باشد.

مزایا و معایب تحلیل تکنیکال

در روش تحلیل تکنیکال اوضاع کمی متفاوت است. این روش به علت استفاده از مباحث ریاضی و هندسه، دارای پیچیدگی‌های بیشتری نسبت به تحلیل بنیادی است. در صورتی که، عموما افراد تصور می‌کنند که این روش آسان‌تر از روش بنیادی است. در این روش، حرکت قیمت‌ها در بازار و رفتار بازار مورد بررسی قرار می‌گیرد و مانند روش بنیادی خبری از چشم‌اندازهای بلند مدت نیست. پس می‌توان نتیجه گرفت که، این روش برای معامله‌گری‌هایی با بازده زمانی کوتاه مدت مناسب‌تر است.

مزایای تحلیل تکنیکال

  1. تشخیص زمان مناسب ورود و خروج به بازار
  2. اطلاع از حجم عرضه و تقاضا که منجر به شناخت تمایل بازار می‌شود.
  3. ارائه اطلاعات بدون تاخیر
  4. یادگیری آسان؛ به دلیل وجود منابع آموزشی فراوان و همچنین، وجود ابزار و شیوه‌های گسترده، فراگیری و یادگیری این شیوه آسان است.
  5. نبودن هیچگونه محدودیت زمانی در تحلیل و معامله‌گری

معایب تحلیل تکنیکال

  1. وجود سیگنال‌های ضد و نقیض می‌تواند موجب سردرگمی شود.
  2. با توجه به نادیده گرفتن فاکتورهای بنیادین در این روش، احتمال ریسک در بلند مدت افزایش می‌یابد.
  3. امکان تحلیل بدون تعصبات شخصی تحلیل‌گر

تحلیل تکنیکال و تابلو خوانی

یکی از مهارت‌هایی که این روزها زیاد راجع به آن صحبت می‌شود، مهارت تابلو خوانی است. تابلو خوانی روشی برای تحلیل در بازار بورس نیست؛ ولی می‌تواند در این زمینه به شما کمک کند. در واقع، به مشاهده اطلاعات سهام شرکت‌های بورسی و تجزیه و تحلیل آنها تابلو خوانی گفته می‌شود. استفاده از مهارت ت ابلو خوانی نیاز به دقت و تجربه دارد. تابلو هر سهم در سایت tsetmc.com قابل مشاهده است؛ فقط کافی است نام سهام مورد نظر خود را جستجو کنید. تابلوخوانی به سهامداران کمک می‌کند تا اطلاعاتی مانند میزان خرید و فروش سهام، میزان عرضه و تقاضا، نوسانات سهم، حجم معاملات، خرید و فروش اشخاص حقیقی و حقوقی را به دست بیاورند و در مواقع اضطراری تصمیماتی بگیرند که تا حد امکان از ضرر و زیانشان جلوگیری کند.

نتیجه‌گیری

موفقیت در بازار بورس هرگز بر اساس شانس نبوده است، پس داشتن دانش علم بورس امر مهمی برای افزایش میزان موفقیت شما در این زمینه است. شناخت روش‌های تحلیل در بورس و همچنین، روانشناسی بازار بورس و استفاده از آنها، اصلی‌ترین عواملی است که از شما یک معامله‌گر موفق می‌سازد. اینکه شما از کدام روش برای تحلیل در بازار بورس استفاده می‌کنید کاملا به نیاز و نوع معامله‌گری و سرمایه‌گذاری شما بستگی دارد. اما توصیه ما به شما این است که، مهارت خود را در هر دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال افزایش داده و تا حد امکان از هر دو روش استفاده کنید؛ چرا که استفاده از هر دو روش قدرت تجزیه و تحلیل بیشتری به شما می‌دهد.

به روشی که با بررسی و تجزیه و تحلیل پارامترها و داده های مالی یک شرکت به ارزش ذاتی سهام آن شرکت پی میبرد تحلیل بنیادی می گویند.

به روشی که می شود در آن با مطالعه گذشته سهام و بررسی نمودارها، آینده آن سهام را پیش بینی کرد، تحلیل تکنیکال می گویند.

فومو چیست؟

فومو چیست؟

سلام. در این بلاگ کاربردی همانطور که از تیتر اصلی مقاله نیز مشخص است، قصد داریم در مورد FOMO صحبت کنیم و معنای این عبارت پرتکرار در دنیای معامله‌گری را نیز مورد ارزیابی قرار دهیم. پس با ما همراه باشید.

آَشنایی با فومو یا FOMO

اگر در بازار فارکس، ارز دیجیتال و یا دیگر بازارهای مالی فعالیت داشته باشید احتمالا بارها و بارها کلمه‌ی فومو را شنیده‌اید. عبارت FOMO به طور کلی محفف کلمات Fear Of Missing Out به معنای ترس از دست دادن می‌باشد که شاید بتوان گفت تمامی معامله‌گران مبتدی تا خبره‌ی بازارهای مالی این حس را برای دفعات زیادی تجربه کرده و با حال و هوای آن آشنایی کامل دارند.

شاید برایتان جالب باشید بدانید که این حس و حال صرفا مختص بازارهای مالی نیست و به طور کلی می‌توان در بسیاری از مسائل زندگی نیز آن را تجربه نمود. در حقیقت ترس از دست دادن یک موقعیت یا جا‌ماندن، چیزی است که امروزه بسیاری از افراد جامعه با آن رو به رو هستند و احتمالا بارها و بارها آن را تجربه کرده‌اند.

در ادامه‌ی این مقاله آموزشی قصد داریم کمی بیشتر در مورد مفهوم فومو در بازارهای مالی و تاثیر آن در معامله‌گری صحبت کنیم و نکات جذابی را نیز در این مورد مطرح کنیم.

ترس از دست دادن یا FOMO در معامله‌گری

ترس از دست دادن موقعیت‌های معاملاتی یکی از اصلی‌ترین مشکلاتی است که تریدر‌های مبتدی تا حرفه‌ای ممکن است با آن رو به رو شوند. اگر برای حتی مدت کوتاهی بازارهای مالی را زیر نظر گرفته باشید، حتما در بسیاری از مواقع که برد یا سود کردن دیگران از معاملاتشان را نظاره‌گر بودید، احساس FOMO را نیز تجربه کرده‌اید. در چنین مواقعی که فرد از یک موقعیت سودده جا می‌ماند و موفقیت دیگران در آن موقعیت را مشاهده می‌کند، ترس عجیبی در درونش شکل می‌گیرد و احساس می‌کند که از قافله جامانده و ممکن است برای جبران این جاماندن از دیگران دست به اقداماتی بزند که هرگز نتیجه‌ی مثبتی را به دنبال نخواهند داشت.

در حقیقت این ترس از دست دادن موقعیت‌ها ممکن است منجر به ایجاد یک نیروی محرکه در معامله‌گر شده و او را وادار به انجام اقداماتی احساسی و غلط کند که هرگز قسمتی از استراتژی معاملاتی وی نبوده و طبیعتا نتیجه‌ی جالبی برای فرد نیز نخواهد داشت.

اما از کجا باید متوجه شویم که دچار ترس یا فومو شده‌ایم؟ برای تشخیص این احساس بهتر است به رفتار خود بیشتر دقت کنید. برخی از معامله‌گرانی که دچار این ترس می‌شوند اغلب افکار یا جملاتی شبیه به این چند مورد را در سر دارند:

  1. این یک فرصت عالی برای کسب سود بود و من از همان ابتدا آن را می‌دانستم. پس بهتر است اکنون سود باقیمانده را شکار کنم.
  2. افراد زیادی در مورد ورود به این معامله فکر یا صحبت می‌کنند. این معامله به احتمال زیاد سودده است.
  3. من با ورود به این معامله و سود بی‌نظیری که دارد می‌توانم بسیاری از ضررهای گذشته را به صورت یکجا جبران کرده و سود زیادی نیز به دست آورم.
  4. من نباید این موقعیت را از دست بدهم. اکنون که بازار در حال رشد است باید وارد معامله شوم. به هر حال معامله‌گر باید ریسک‌پذیر و شجاع باشد.
  5. و …

هر زمان افکاری مانند چند مورد ساده‌ای که به آن‌ها اشاره کردیم را داشتید بدانید که ممکن است اسیر فومو شده باشید و بهتر است فقط تماشاگر بازار بوده و منتظر فرصت‌های بعدی باشید. همانطور که در مقالات قبلی آموزش فارکس نیز اشاره کردیم، یک معامله‌گر باید همیشه تنها بر اساس استراتژی معاملاتی خود کار کند و هزگز احساسات و هیجانات خود را در معاملات دخالت ندهد. البته بدیهی است که این موضوع نیازمند تمرین و تجربه‌ی بالا می‌باشد و با گذشت زمان شما خواهید توانست این احساسات را به میزان زیادی کنترل کنید.

FOMO چیست؟

چند نکته مهم برای جلوگیری از فومو

برای این که بتوانید جلوی FOMO در معامله‌گری را بگیرد چند نکته و راهکار کاربردی وجود دارد که معامله گری کمی چیست؟ عبارت است از:

  1. همیشه به عنوان یک معامله‌گر که در حال گذراندن مراحل ابتدایی آموزش بازار فارکس است به خاطر داشته باشید که فرصت‌های معاملاتی همواره به صورت نامحدود در بازار وجود خواهند داشت و شما می‌توانید برای موقعیت معاملاتی بعدی صبر کنید. پس استرس بی‌دلیل نداشته باشید و فقط منتظر نقطه ورود بعدی بمانید.
  2. به خاطر داشته باشید که احساس ترس یا فومویی که دارید موضوعی کاملا رایج بین تمام معامله‌گران است و برای این که بتوانید از این بازار سود کسب کنید باید به آن عادت کرده و سعی کنید کنترل حالات روانی خود را به دست بگیرید.
  3. مهم‌ترین رکن معامله‌گری داشتن یک پلن یا استراتژی معاملاتی مکتوب می‌باشد. زمانی که شما یک استراتژی مشخص دارید دیگر دلیلی برای ترس و نکرانی وجود نخواهد داشت و شما می‌توانید فقط با تکیه بر پلن معاملاتی خود، در بازار فرصت‌های معاملاتی را شکار کنید.
  4. داشتن یک ژورنال معاملاتی از تاریخچه‌ی ترید‌های شما، به شما کمک می‌کند تا درک بهتری نسبت به گذشته‌ی خود و عملکرد استراتژیتان داشته باشید که همین موضوع باعث کاهش میزان ترس شما خواهد شد.
  5. به خودتان زمان بدهید. با کسب تجربه در معامله‌گری قطعا هیجانات اولیه‌ی شما برای ورود به معاملات کاهش پیدا کرده و رفته رفته افکار منطقی جای ترس و نگرانی را در ذهن شما خواهند گرفت.

مطالب مرتبط با این قسمت از مقالات کاربردی آکادمی دکتر رضا رضایی در همین بخش به پایان می‌رسد. در قسمت بعدی به بررسی دیگر مفاهیم بازاهای مالی خواهیم پرداخت.

به خاطر داشته باشید که ریسک انجام معامله توسط تمامی مطالب آموزشی این وب‌سایت تماما به عهده کاربران یا معامله‌گران می‌باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.