چارلز داو و بورس


او درهمان سال از «ادوارد دیویس جونز» که در زمینه تحلیل گزارشهای مالی فعالیت میکرد دعوت به همکاری نمود. تا اینکه در نوامبر ۱۸۸۲ نشریه داو جونز وشرکا در زمینه تحلیل وسرمایه گذاری را تاسیس نمود. بعد از مدتی «چارلز برگ استرسر» هم به آنها ملحق و پس از گذشت زمانی کوتاه آمار مشترکین آنها به بیش از ده هزار نفر رسید. در نتیجه نشریه داو جونز و شرکا به یکی از مهم ترین منابع اخبار و اطلاعات سرمایه گزاران تبدیل شد.

سوالات بورس و پاسخ ها

الف – به مطالعه ساختار مالی شرکت‌ها می‌پردازد
ب – تکنیک‌های مختلف تحلیل یک سهم را با یکدیگر مقایسه می‌کند
ج – مطالعه رفتار بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیش‌بینی آینده روند قیمت‌ها می‌باشد (گزینه صحیح)
د – بررسی تکنیک‌های مالی رفتاری را انجام می‌دهد.

تحلیل تکنیکال یا تحلیل تکنیکی (Technical Analysis) روشی برای پیش بینی قیمت در بازارها، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در آن بازار است. تحلیل تکنیکال در بازار بورس اوراق بهادار، بازار ارز و فارکس و نیز بازارهای بورس کالا مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تحلیل تکنیکال حدود سه قرن قدمت دارد و استفاده از شاخص های تکنیکال و ترسیم نمودارهای تکنیکال را می‌توان در نوشته های قرن هفدهم و هجدهم میلادی نیز مشاهده کرد. شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است. چارلز داو که بنیان گذار وال استریت ژورنال است، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز طراحی کرد که هنوز، با وجود نواقص این شاخص و نقدهایی که بر آن وارد است، از جمله شاخص‌ های مهم اقتصادی محسوب می‌شود.

هنر تحلیل تکنیکال (با تاکید بر واژه‌ هنر ) تشخیص زمان تغییر روند قیمتها در نخستین مراحل تغییر قیمت و سوار شدن بر موج جدید قیمتهاست. تا زمانی که شواهد جدید نشان بدهد که روند جدیدتری در حال شکل گیری است و چارلز داو و بورس تحلیل گر تکنیکال، قبل از اینکه تمام بازار، متوجه تغییر روند بشود، تصمیم های سرمایه گذاری جدید را اتخاذ کند.

تحلیل تکنیکال چیست ؟

تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال چیست ؟ با نیک وست همراه باشید تا برایتان توضیح دهیم.

تاریخچه

تحلیل تکنیکال در واقع مطالعه قیمت ها با استفاده از ابزارهایی مثل نمودار است.

ریشه تحلیل تکنیکال از تئوری داو گرفته شده است. تئوری داو در حدود سال ۱۹۰۰ توسط چارلز داو نوشته شد. چارلز داو همان کسی است که وال استریت ژورنال را بنا نهاد.

از دیگر کار های مشهور وی معرفی شاخص میانگین صنعتی داو جونز است. این شاخص با وجود داشتن نواقص و نقدهای زیادی که به آن وارد است یکی از شاخص‌ های مهم اقتصادی به شمار می رود.

نظریه داو در تحلیل تکنیکال چیست ؟‌

تحلیل تکنیکال چیست

تئوری داو به طور مستقیم یا غیر مستقیم حقایقی مثل روند طبیعی قیمت ها، صعود یا نزول قیمت به واسطه داشتن اطلاعات کافی، تایید و تبیین تغییر روند قیمت ها به واسطه انعکاس حجم مبادلات، خطوط حمایت و مقاومت را شامل می‌شود.

تمرکز تئوری داو روی حرکت قیمت سهام، متد جدید تحلیل تکنیکال را کامل کرد. در واقع بر اساس این نظریه قیمت تمام آن چیزی است که ما باید مورد تحلیل قرار دهیم.

چرایی این اعتقاد داو به دلیل دانشی چارلز داو و بورس است که از علم اقتصاد داریم. عوامل مختلف عرضه و تقاضا اثرات خود را بر روی قیمت گذاشته اند و ما با بررسی قیمت همه‌ ی آن چه نیاز داریم را به دست می آوریم.

به مرور زمان از این روش برای تحلیل بازارهای اوراق بها دار، بازار ارز و فارکس و همچنین بازار بورس کالا استفاده شد.

کلیات تحلیل تکنیکال چیست ؟

در واقع تحلیل تکنیکال به ما کمک می‌ کند تا سرمایه گذاری خود را بهبود ببخشیم. اما باید حواستان باشد تحلیل تکنیکال مانند یک چوب جادو عمل نمی کند و همه سوالات شما را پاسخ نمی دهد بلکه فقط روش علمی تری برای تحلیل بازار به شما ارائه می دهد.

برای مثال با استفاده از تحلیل تکنیکال شما نمی‌ توانید بفهمید فردا، هفته آینده یا سال بعد قیمت ها چه تغییری خواهند داشت اما می توانید تخمین خوبی از شرایط بزنید.

روش کار تحلیل تکنیکال بدین صورت است که با آزمودن قیمت های گذشته و حجم مبادلات حرکتهای آینده قیمت را پیش بینی می کند.

پس از به دست آوردن روند تغییر قیمت، با توجه به محدوده نوسانات بازار فرصت های خرید و فروش مشخص می شود. به زبان دیگر به فرآیند تحلیل قیمت های گذشته سهام برای تعیین قیمت های احتمالی آینده تحلیل تکنیکال گویند.

در این روش تحلیلی حرکت قیمت جاری (قیمت های انتظاری جاری) با حرکت قیمت در دوره قبل مقایسه می شود تا نتیجه معقولی پیش بینی شود.

کارشناسان سنتی بر این باورند که تاریخ خودش را تکرار میکند، ولی افراد مدرن تر اعتقاد دارند که باید از گذشته پند گرفت

در هر دو تفسیر از تحلیل تکنیکال نتیجه گیری یکسان است. گذشته بسیار پر اهمیت تر از آن است که فکر می کنید.

بیشتر بخوانید: تله خرسی چیست؟

علم تحلیل تکنیکال در حالت کلی به دو دسته تقسیم می شود:

۱) تحلیل تکنیکال ذهنی subjective technical analysis : در این تحلیل مفاهیم بر اساس مشاهدات صورت می گیرد.

در واقع هر شخص پس از مشاهده یک الگو برداشت شخصی خود را اذ آن الگو خواهد داشت. برای مثال ممکن است فردی متوجه یک الگو در یک نمودار شود در صورتی که فرد دیگری آن الگو را شناسایی نکند.

بیشتر بخوانید: گپ یا شکاف چیست ؟‌

این نوع برداشت معمولاً در الگوهای کلاسیک معمول است.

۲) تحلیل تکنیکال عینی objective technical analysis : این تحلیل برعکس تحلیل تکنیکال ذهنی یک روش کاملاً علمی است. این تحلیل بر پایه مفاهیم ریاضی و محاسباتی که با توجه به این مفاهیم انجام می شود به بررسی شرایط می‌ پردازد.

مثلاً وقتی میگوییم قیمت بالای پارامتر معینی قرار گرفته است میتوان با تقریب خوبی این حرف را دقیق دانست و همه تحلیلگران تفسیری تقریباً مشابه از این گزاره خواهند داشت.

در واقع اساس کار تحلیل تکنیکال استفاده از نمودار و رابطه های ریاضی است. با این روش روند های کوچک و بزرگ تغییر قیمت در طول زمان به دست می آید.

در تحلیل تکنیکال باید مواردی از قبیل:

  • عوامل انسانی
  • تحلیل بنیادی
  • چرخ رولت
  • داد و ستد خودکار

زمینه‌ های قیمت که خود به هشت بخش: قیمت باز (آغازین)، قیمت بالا (فراز)، قیمت پایین (نشیب)، قیمت بسته (پایانی)، حجم، بهره ی آزاد، قیمت پیشنهادی و قیمت درخواستی است تقسیم می شود

و نمودارها از قبیل: نمودار خطی، نمودار میله ایو… را در نظر گرفت.

به عنوان حسن ختام به دو نقل قول معروف از سر وینگ پینرو می پردازیم که ‌می گوید:

آینده می تواند در گذشته پیدا شود.

من معتقدم آینده همان گذشته است که دوباره از دروازه های دیگر وارد می شود.

تاریخچه تحلیل تکنیکال

تاریخچه تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال یکی از روش هایی است که برای ارزیابی و تحلیل سهام و بازارهای مالی با استفاده از نمودارهایی مانند قیمت یا میزان و حجم معاملاتی که در طول زمان های مشخصی انجام شده صورت می گیرد. از طریق تحلیل تکنیکال معامله کنندگان می توانند میزان حرکات یا نوسانات قیمت ها را برای آینده پیش بینی کنند. در این مقاله تاریخچه ای در خصوص تاریخچه تحلیل تکنیکال را بیان می کنیم.

تاریخچه تحلیل تکنیکال به بیش از ۳۰۰ سال بیش باز می گردد و همه چیز از مشاهدات معامله گران به تغییرات قیمت و سهام شروع شده است. هلندی ها و ژاپنی ها اولین کسانی بودند که در تحلیل تکنیکال پیشقدم شدند. حتی روش تکنیک های شمعی برای نخستین مرتبه در ژاپن برای قیمت برنج پایه گذاری شد.

در قرن هفدهم «جوزف وگا» در هلند و در قرن هجدهم «مونه هیسا هما» در ژاپن از جمله اولین نفراتی بودند که این شکل از پیش بینی قیمت را رواج دادند. اما زمینه های پیشرفت آن برای نخستین بار توسط «چارلز داو» در آمریکا پایه گذاری شد. چارلز هنری داو (charles dow) روزنامه نگار آمریکایی در نوامبر ۱۸۵۱ در شهر «استرلینگ کانک نیکت» به دنیا آمد. وی در ۲۹ سالگی به نیویورک رفت و دراین شهر وارد بازارهای سرمایه گذاری شد. او ابتدا با نوشتن گزارش ها و مقالات به عنوان خبرنگار حوزه مالی در روزنامه ای کار خود را آغاز کرد.

چارلز داو پدر علم تحلیل تکنیکال

چارلز داو charles dow

او درهمان سال از «ادوارد دیویس جونز» که در زمینه تحلیل گزارشهای مالی فعالیت میکرد دعوت به همکاری نمود. تا اینکه در نوامبر ۱۸۸۲ نشریه داو جونز وشرکا در زمینه تحلیل وسرمایه گذاری را تاسیس نمود. بعد از مدتی «چارلز برگ استرسر» هم به آنها ملحق و پس از گذشت زمانی کوتاه آمار مشترکین آنها به بیش از ده هزار نفر رسید. در نتیجه نشریه داو جونز و شرکا به یکی از مهم ترین منابع اخبار و اطلاعات سرمایه گزاران تبدیل شد.

درجولای۱۸۸۴ داو توانست میانگین های داوجونز را به وجود آورد که از ۹ سهم راه اهن و دو شرکت صنعتی تشکیل شده بود. این شاخص در ۲۶ می ۱۸۹۶ بر اساس میانگین دلاری ۱۲ سهم پیشرو در صنایع آمریکا به وجود آمد که البته از آن ۱۲ سهم امروزه فقط سهام شرکت جنرال الکتریک باقی مانده است. در سال۱۸۸۹، داو، روزنامه «وال استریت ژورنال» را تأسیس کرد که از آن زمان تا امرزو یکی از معروفترین جراید در حوزه بازار سهام در نیویورک به شمار می آید.

داو با سعی بسیار خود در بررسی بورس نیویورک و روند قیمت سهام از طریق نشر مقالات در وال استریت ژورنال، مردم راذبا اصول و مبانی اولیه تحلیل تکنیکال آشنا کرد. به همین سبب وی سهم بسزایی در گسترش این روش تحلیل در طی ۱۰۰ سال اخیر داشته است و پیروانش با تکمیل دیدگاه وی در رشد و تکمیل آن یاری رساندند.

گفتار و دیدگاه داو درمورد رفتار بازار و روند آن که به نظریه داو مشهور است، بر مبنای فلسفه ای است که می گوید قیمت یا شاخص بازار، هر عامل مهم و معناداری را به درون خود جذب کرده و آن را بازتاب می دهد.

اصول نظریه داو

داو سه اصل بسیار مهم را سر رشته تحلیل تکنیکال قرار داد و می توان گفت با این سه اصل تاریخچه تحلیل تکنیکال آغاز شد:

۱- بازار همه چیز را منعکس می کند:

اگر کسی این اصل را به درستی درک نکرده باشد، یادگیری تحلیل تکنیکال تقریباً برایش بیهوده است. تحلیلگران اعتقاد دارند فاکتورهای بنیادی، سیاسی، جغرافیایی و سایر اتفاقات در قیمت هر سهم تاثیر می گذارد و قیمت تمامی این عوامل را منعکس می کند.

۲- قیمت ها دارای روند بوده و تغییرات آن ها تصادفی نیستند:

این بدین معناست که بعد از شکل گیری یک روند، قیمت در همان جهت حرکت می کند، تا زمانی که روندی مخالف آن شگل بگیرد. این فرضیه را می توان بیان دیگری از «قانون اول نیوتن» درباره ی حرکت دانست. پس قیمت ها تا زمانی که عامل بازدارنده ای مسیر آنها را منحرف نکند، به همان سو پیش می روند.

۳- تاریخ تکرار می شود:

اصل مهم دیگری این است تاریخ، تمایل به تکرار دارد. تحلیل تکنیکال برای بررسی نوسانات قیمت در بازار و درک روندها، از نمودار و الگوهای قیمت استفاده می کند و این الگوها سالهاست که مورد قبول واقع شده اند.

با بیان این سه اصل از سوی داو، دیگر تحلیلگران و ریاضی دانانی که به این روش از پیش بینی آینده علاقه‌مند بودند، الگویی را برای کار خود یافتند و در نتیجه امروزه شاهد روش ها و تکنیک های بسیار زیادی در این حوزه هستیم. از دیگر اشخاصی که دانش تحلیل تکنیکال را بیش از پیش گسترش داده اند می توان به «رالف الیوت»، «ویلیام گن»، «آلن حال اندرو» و «گویچی هوسودا» نیز اشاره نمود که در آینده از دستاوردهای مهم این اشخاص نیز، مطالبی را خدمت شما ارایه خواهیم کرد.

حرکت شارپی در بورس چیست و چه تاثیری بر خرید و فروش سهام می گذارد؟

حرکت شارپی در بورس چیست و چه تاثیری بر خرید و فروش سهام می گذارد؟

اساس نوسانات بازار بورس بر مبنای تفاوت بین ارزش ذاتی یک سهم و قیمت آن در یک برهه زمانی خاص است؛ ارزش واقعی سهم می تواند بسته به اتفاقات و اخبار مختلف پیرامون شرکت مذکور یا صنعت وابسته به آن دستخوش تغییر شود و با تغییر در سودآوری شرکت، قیمت سهم نیز دچار نوسان می شود.

حرکت شارپی یا «spike» مجموعه‌ای از حرکت‌های صعودی یا نزولی قیمت در بازار است که با مقیاسی تقریبا بزرگ و در یک بازه زمانی کوتاه صورت می‌گیرد.

اگر بخواهیم یک نمونه خوب از حرکت شارپی منفی یا نزولی در بازارهای مالی را برایتان مثال بزنیم به شاخص «داو جونز» یا «Dowjones» با نام اختصاری «DJIA» اشاره می‌کنیم که در 19 اکتبر سال 1987 تنها در یک روز به اندازه 22 درصد کاهش پیدا کرد.

شاخص میانگین صنعتی داو جونز یک شاخص بورس است که ارزش 30 شرکت بزرگ مستقر در ایالات متحده و نحوه تجارت آن‌ها در دوره‌های مختلف بازار سهام را نشان می‌دهد.

ارزش داو نمایانگر سرمایه بازار شرکت‌های جزو آن نیست، بلکه جمع قیمت یک سهم از سهام برای هر شرکت مؤلفه را دربرمی‌گیرد. این شاخص را چارلز داو (Charles dow) و شریک تجاری‌اش ادوارد جونز (Edward jones) در سال 1896 ایجاد کردند.

اسپایک‌ها یا همان حرکت‌های شارپی نشان دهنده‌ یک سری اطلاعات از قیمت سهام در بازار بورس هستند. با استفاده از اطلاعاتی که حرکت‌های شارپی در اختیار ما قرار می‌دهند می‌توانیم به چگونگی روند قیمت و بالا یا پایین آمدن سهام پی ببریم.

نکته‌های کلیدی حرکت شارپی

حرکت شارپی یک حرکت به نسبت بزرگ و ناگهانی به‌ صورت نزولی یا صعودی است که در مدت زمانی کوتاه اتفاق می‌افتد.

رخ دادن حرکت شارپی می‌تواند در بسیاری از تصمیم‌های خرید و فروش سهام، کمک حال تحلیل‌گران فنی باشد. مثلا اگر حجم معاملاتی یا «volume» کاهش یا افزایش پیدا کند حرکت شارپی رخ می‌دهد.

تنها هنگامی زمینه ایجاد حرکت‌های شارپی مهیا می‌شود که خبر جدیدی بازار را دستخوش تغییر کند. مثلا وقتی یک کمپانی، درآمد زیادی به دست می‌آورد و بالاتر از سطح توقع تحلیل‌گران عمل می‌کند.

برخی دلالان و سفته بازان در بازار بورس هستند که با به راه انداختن شایعات و اخبار نادرست، سعی در فریب برخی سهامداران برای خرید یک سهم خاص را دارند و در ابتدا وانمود به شروع حرکت شارپی سهم کرده و پس از مدت کوتاهی به یکباره دست از حمایت از سهم کشیده و به طور سنگین، پولی که در ابتدا و قیمت های پائین و قبل از تبلیغات برای سهم وارد آن کرده بودند را بیرون می کشند و سهامدارانی که به قصد سودهای هنگفت وارد سهم شده اند و رویای حرکت شارپی رو به بالا را در سر می پروراندند، به یکباره با صف های فروش طولانی و سنگین مواجه می شوند چرا که سهم مذکور از بنیاد و ارزش ذاتی مناسبی برخوردار نبوده و سهامداران عمده نیز تمایلی به افزایش قیمت کاذب سهم ندارند و در نتیجه تا رسیدن سهم به سطوح قیمتی واقعی خود، اجازه پائین آمدن به آن می دهند.

تحلیل‌گران بورس، چگونه از حرکت شارپی استفاده می‌کنند؟

مفهوم اسپایک یا حرکت شارپی در تحلیل بورس بسیار کارآمد است. در واقع کار تحلیل‌گران تکنیکال پیدا کردن رنج قیمت یک سهام در بازار بورس است. فرض کنیم قیمت یک سهم در 12 ماه گذشته بین 35 تا 45 دلار بوده است. تحلیل‌گران تکنیکال علاوه بر تعیین آن رِنج از قیمت، با تحلیل و بررسی به دنبال تغییرات آینده قیمت این سهم در دراز مدت می‌گردند.

در مثال بالا اگر رنج قیمت خیلی سریع به پایین‌تر از 30 دلار یا بالاتر از 45 دلار رود، این رویداد می‌تواند در نظر تحلیل‌گر تکنیکال نشانه‌ای برای خرید یا فروش سهم باشد.

فرض کنیم که یک حرکت به سمت پایین و به قیمت 27 دلار داشته باشیم. اگر این حرکت شارپی همچنان سیر نزولی داشته باشد، می‌توان آن را نشانه‌ا‌ی از وجود خبرهای جدید درباره آن شرکت در نظر گرفت که باعث شده نظر سرمایه گذارها در مورد بازار بورس آن تغییر کند. یک تحلیل‌گر تکنیکال ممکن است از این روند استفاده کند و به همین دلیل سهام را بفروشد.

چگونگی تشخیص حرکت شارپی یک سهم

در تشخیص حرکت شارپی یک سهم به سه عامل می بایست توجه کنید:

- اخبار شرکت
- تحلیل بنیادی
- تحلیل تکنیکال

با رصد اخبار شرکت در یک بازه زمانی به خوبی می توانید، از آینده آن شرکت مطلع شوید و از سودآوری نماد مذکور در آینده نزدیک آگاهی پیدا کنید چرا که هر چه نماد مورد نظر شما سودآوری بیشتری داشته باشد، طبیعتاً ارزش ذاتی آن بالاتر و قیمت سهام آن نیز افزایشی خواهد بود اما این بدان معنا نیست که بلافاصله پس از شنیدن یک خبر مثبت از یک شرکت، حرکت شارپی سهم آغاز خواهد شد.

مورد دومی که سهامداران می بایست به آن توجه کنند، وضعیت صنعتی است که شرکت مذکور در آن قرار دارد؛ با بررسی همه ریسک های موجود در بازار و همچنین شرایط کلی اقتصاد کشور و همچنین فعالیت های شرکت و بررسی صورت های مالی نماد مذکور در بازه های زمانی 3 ماهه به خوبی می توان از روند سودآوری شرکت مطلع شد و اگر با بررسی همه جوانب به این قطعیت رسیدید که سهم مذکور محکوم به صعود است، منتظر سیگنال های بازیگر سهم بنشیند.

هر سهمی معمولاً بازیگر خود را دارد که با توجه به ارزش واقعی سهم، قیمت آن را کنترل می کند و معمولاً بازیگران سهم بر طبق الگوهای تکنیکال سهم آن را کنترل می کنند و اگر در بررسی های قبلی خود به این یقین رسیده اید که سهم در سطح حمایتی خود با پیروی از الگویی خاص، صعود خواهد کرد، آنگاه می توانید به کسب یک سود رویایی از سهم مذکور امیدوار باشید.

حرکت شارپی سهم در بازار بورس ایران

در بازار بورس ایران می‌توان مواردی را مشاهده نمود که در اثر رفتارهای مختلف بازار، حرکت شارپی در نمودار سهم ایجاد شده است. برخی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر روند شارپی قیمت سهام شرکت‌ها در ادامه بررسی می‌شود.

افزایش سرمایه: افزایش سرمایه یکی از عواملی است که می‌تواند موجب ایجاد یک حرکت شارپی در نمودار سهم شود.

به‌عنوان‌مثال سهام شرکتی که افزایش سرمایه داده است و در وضعیت بازگشایی قرار دارد، برای آغاز معاملات ممکن است با تغییرات مثبت یا منفی حدود 30 درصدی همراه باشد. این رویداد منجر به یک حرکت شارپی در روند قیمت این سهم خواهد شد.

برگزاری مجمع عادی سالیانه: ممکن است شرکتی وارد مجمع عادی سالیانه شده و سود تقسیمی میان سهامداران خود توزیع نماید.

سهام این شرکت در بازار بورس یا فرابورس در آغاز بازگشایی بدون محدودیت دامنه نوسانی باز می‌شود و این امر می‌تواند منجر به ایجاد یک حرکت شارپی در نمودار سهم شود.

دوره های خاص: در برخی دوره‌های خاص با توجه به اتفاقاتی که رخ می‌دهد همچون ورود نقدینگی، امکان دارد که طی یک الی دو ماه، برخی از سهام یا صنایع مشخص، در این بازه کوتاه 100 الی 200 درصد بازدهی بدهند. همین امر نمونه‌ای بارز در ایجاد روند شارپی در نمودار سهم است.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تاریخ تکرار می‌شود! روندها، قیمت‌ها و نوساناتی که در بازار اتفاق می‌افتد معمولا به صورت دوره ای تکرار میشود و میتوان از گذشته برای پیش بینی آینده استفاده کرد. اگر شما در بازار سرمایه فعالیت داشته‌اید، احتمال زیاد اصطلاح تحلیل تکنیکال را شنیده‌اید. تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی (Technical Analysis) روشی برای پیش‌بینی قیمت‌ها در یک بازار از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار است. تحلیل تکنیکال را میتوان در هر بازاری که قیمت ها در حال نوسان است استفاده کرد. تفاوتی نمی کند بازار بورس اوراق بهادار باشد یا بازار ارز. تحلیگر تکنیکال تنها به کمک آنالیز شرایط قیمتی بازار در گذشته، قیمت آینده را پیش بینی میکند. البته استفاده از تحلیل تکنیکال برای پیش بینی قیمت سهام مختلف در بورس بسیار متداول تر است. اما چگونه همچنین چیزی ممکن است؟ چه ارتباطی بین گذشته و آینده قیمت یک سهم وجود دارد؟ تحلیگر فنی به ابزاری برای این کار نیاز دارد؟ اصولا تحلیل تکنیکال چیست و چقدر میتوان به آن اعتماد کرد؟ در این مقاله قصد داریم به طور مفصل به بررسی این مسائل بپردازیم. شما بعد از مطالعه این مقاله پی خواهید برد که:

  • تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
  • تعاریف و اصطلاحات رایج در تحلیل فنی
  • انواع تحلیل تکنیکال کدام است؟
  • علم تحلیل فنی چیست و تحلیلگر فنی کیست؟
  • چگونه میتوان از تحلیل تکنیکال استفاده کرد؟

در این مقاله تمرکز خود را بر تحلیل تکنیکال با موضوعیت تحلیل قیمت سهامهای بورسی قرار می‌دهیم. در تحلیل تکنیکال، از طریق بررسی تغییرات و نوسان‌های قیمت‌ها و حجم معاملات و عرضه و تقاضا در گذشته می‌توان وضعیت قیمت‌ها در آینده را پیش‌بینی کرد. در واقع تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک سهم را اندازه‌گیری نمی‌کنند، در عوض از نمودارها و ابزارهای دیگر برای شناسایی الگوهایی که می‌تواند فعالیت آینده سهم را پیش‌بینی کند، بهره می‌جویند.

تعاریف و اصطلاحات رایج در تحلیل تکنیکال

در ابتدا نگاهی به تعاریف و اصطلاحات متداول مربوط به تحلیل فنی می‌اندازیم:

نمودار قیمت: به نمودار قیمت یک سهم در طول یک بازه معین و بر حسب زمان‌های مختلف، نمودار قیمت سهم می‌گویند. نمودار قیمت معمولا به سه روش زیر نمایش داده میشود:

  • نمودار خطی (Line Chart)
  • نمودار میله‌ای (Bar Chart)
  • نمودار شمعی (Candlestick Chart)

دره (Bottom) و قله (TOP) : به پایین ترین قیمت نسبی در یک نمودار دره و به بالاترین قیمت نسبی در نمودار قله می‌گوییم. در شکل زیر دره‌ها و قله‌ها مشخص شده اند.

روند (Trend): به روند حرکت کلی قیمت یک سهم روند سهم میگوییم. روندها زمانی تشکیل می‌شود که تغییرات نرخ قیمت یک سهم به صورت مداوم در یک مسیر خاص به وقوع بپیوندد که ممکن است سه حالت داشته باشد:

  • روند صعدوی Up trend: به روندی صعودی گفته میشود که در آن دره ها و قله‌های بالاتری ساخته میشوند.
  • روند نزولی Down trend: به روندی نزولی گفته میشود که در آن دره ها و قله‌های پایین تر از قبل تشکیل میشود.
  • روند خنثی

خط روند (Trend line): خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال قله ها (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است).

کانال Channel: محصور کردن نوسان قیمت یک سهم در یک چهارچوب و کانال که میتواند شامل انواع کانال صعودی و نزولی باشد.

حد ضرر Stop Loss : به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید و حاضر نیستید بیش تر از آن ضرر کنید، حد ضرر می‌گویند. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این معامله نهایتا ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.

هدف Target: به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما.

حد سود Take Profit: به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود.

اشباع خرید Overbought: به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند)

اشباع فروش Oversold: به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند)

آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.

آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .

حمایت Support: به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود

مقاومت Resistance: به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد.

پیوت Pivot: پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است.

پولبک Pullback: پولبک (در لغت یعنی برگشت به عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.)

بازار خرسی Bear Market: اصطلاحا به بازاری گفته میشود که نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است)

بازار گاوی Bull Market: اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است)

تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟

تحلیل تکنیکی یا فنی، با بررسی قیمت‌های گذشته و حجم مبادلات، حرکت‌های آینده قیمت را پیش‌بینی می‌کند. اساس این تحلیل‌ها بر استفاده از نمودار و رابطه‌های ریاضی و هندسی متمرکز است تا بدین گونه روندهای کوچک و بزرگ بدست آید و بر اساس آن پوزیشن های خرید و فروش مشخص شود. تحلیل تکنیکی دانشی تجربی است که در طی زمان تکامل یافته و افراد بسیاری در رشد و هدایت آن نقش داشته‌اند. چارلز داو را میتوان بنیانگذار تحلیل تکنیکی دانست. بدون تردید پایه‌های تحلیل چارلز داو و بورس تکنیکی که امروز به‌طور گسترده در سراسر دنیا بکار برده می‌شود، توسط بررسی‌ها و نتیجه‌گیری‌های چارلز داو بنا نهاده شد. معامله‌گر و تحلیلگر فنی با مشاهده چارت قیمتها و استفاده از ابزاری مثل اندیکاتورها، به تحلیل بازار می‌پردازد. دیدگاه تحلیل گران تکنیکالی این است که وقایع مربوط به یک سهم (شامل صورت های مالی، تغییرات داخلی شرکت، فروش و اخبار اقتصادی) هرچه که باشند اثر خود را بر روی قیمت و در نهایت روی چارت می‌گذارند بنابراین کسی که چارت را بشناسد فارغ از اخبار و وقایع می‌تواند سهم را تحلیل و به معامله آن بپردازد.

فلسفه و مبانی تحلیل تکنیکال

هدف یک تحلیلگر، پیش بینی قیمت‌های آینده سهم است. در ابتدا توجه کنید که پیش بینی را با پیش گویی اشتباه نگیرید. قرار نیست هر پیش بینی که انجام میشود، درست باشد. در تحلیل تکنیکال به کمک مطالعه رفتار و حرکات قیمت و حجم سهام در گذشته یک سهم میتوان قیمت و روند یک سهم را در آینده پیش بینی کرد. به دلایل مختلف ممکن است این پیش بینی تحقق نیابد.

یک نگرش اشتباه در مورد تحلیل تکنیکال: قیمت های گذشته برای پیش بینی آینده کارایی ندارند 🔍

یکی از انتقادهای مهم به تحلیل تکنیکال مبنی بر این موضوع است که اصولا هیچ راهی وجود ندارد که قیمت های گذشته بتوانند همچون یک گوی شیشه ای جادویی برای پیش بینی قیمت های آینده مورد استفاده تحلیلگر قرار بگیرند. باید بگوییم که این استدلال به شدت نقض شده است. اگرچه قیمت گدشته یک سهم نمیتواند حجم گوی پیش گویی را داشته باشد، اما با دلایل منطقی و تجربی این امر اثبات شده است که میتوان از آنها برای پیشبینی قیمت در آینده استفاده کرد.

اما چه فلفسه ای پشت این قضیه است؟ هر فردی که تا کنون سهمی را خریداری کرده باشد می تواند تاثیر روانی صعود یا نزول یک معامله را بر روی خودش تایید کند. این طبیعت انسان بوده و دلیل خوبی بر این موضوع است که قیمت های ورود به معامله، حداقل روی رفتارهای آینده ما تاثیرگذار هستند. فراموش نکنیم که ما عملکرد خود را در سرمایه گذاری با مقایسه قیمت فعلی یک سهم با قیمت ورود خود ما به آن معامله و با علم بر اینکه قیمت های ورود ما قیمت های گذشته هستند مورد قضاوت قرار می دهیم. به این دلیل که قیمت ورود به معامله ارتباط تنگاتنگی با تصمیمات نهایی برای خروج از آن معامله و یا ماندن در آن دارد. این تصور که قیمت های گذشته تاثیری بر چگونگی معامله سهام در آینده ندارد با این تفسیر، بسیار ساده لوحانه به نظر می رسد. شما معمولا وقتی می خواهید یک معامله را انجام دهید به قیمت آن سهم در گذشته نگاه میکنید مخصوصا اگر قبلا نیز در ان سهم معامله کرده باشید. همین رجوع عمده سرمایه گذاران به قیمت های گذشته، یک اجماع کلی را سبب میشود که مثلا فلان سهم در فلان قیمت برای خرید بسیار مناسب است. این فلسفه بوجود آمدن تحلیل تکنیکال است.

تحلیل تکنیکال راهی است برای یافتن منطقه‌ی قیمتی با احتمال بالای تغییر قدرت عرضه و تقاضا به نحوی که در جایی امکان چربیدن تقاضا بر عرضه به عنوان حمایت و جایی احتمال چربیدن عرضه بر تقاضا و در نتیجه احتمال مقاوت در رشد قیمت در نمودار وجود دارد. نمودار قیمت و یا به اصطلاح تحلیلگران چارت ( Chart) سهم حرف های زیادی برای گفتن دارد. اگرچه این چارت توانایی پیش بینی دقیق تغییرات و نوسانات قیمت روز به روز سهام را برای چند سال آینده ندارند اما می توانند در انجام معاملات سودآور مستمر در زمان فعلی مفید باشد. در واقع تحلیل تکنیکال مکمل تحلیل بنیادی است. معمولا توصیه میشود که باید سهم را با تحلیل بنیادی انتخاب کرد و با تحلیل تکنیکال زمان ورود به معامله را مشخص کرد و سپس با توجه به روانشناسی بازار و تابلوی معاملات وارد معامله شد.

هدف از تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیلگر تکنیکال در هنگام تحلیل یک سهم به موارد زیر توجه میکند:

  • قیمت کنونی که بازار بر روی آن به دادوستد مشغول است
  • پیشینه تاریخی اطلاعات قیمتی و حجم معاملات
  • الگوهای حرکتی سهم

هدف از تحلیل تکنیکال این است که با شناسایی نقاط پیوت و خطوط حمایت و مقاومت، زمان مناسب برای خرید و فروش را پیدا کند. در واقع تحلیل تکنیکی به دنبال تعیین قیمت نیست و تمرکز آن بیشتر بر روی پیش‌بینی روند‌ها و حرکت‌های آینده قیمت است. روند قیمت مهم تر از خود قیمت است. ممکن است در تحلیل تکنیکال بتوان نقاط ورودی را باتوجه به تغییر روند مشخص کرد اما نمی‌توان با اطمینان از پیش بینی قیمت آینده صحبت کرد. البته همین نکته برای یک معامله گر کافی است. شعار تحلیلگران فنی این است که روندها را بشناسید و با آنها دوست باشید. کلید موفقیت در بازار این است.

آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.

تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.