آموزش اندیکاتور مکدی (MACD)
ابزار مورد علاقه بسیاری از تحلیلگران که در عین سادگی عملکرد درخشانی نیز دارد که گواه این موضوع کثرت استفاده از مکدی در بین فعالین بازار سرمایه میباشد.
میانگین متحرک همگرا واگرا (Moving Average Convergence Divergence) توسط جرالد اپل فیزیکدان و محقق آمریکایی در اواخر سال ۱۹۷۰ طراحی شد. مکدی در خانواده نوسانگرها قرار میگیرید و در سالهای اخیر یکی از پر استفادهترین اندیکاتورها در بین تحلیلگران میباشد.
همانطور که از اسم این اندیکاتور پیداست از میانگین متحرک در محاسبات این اندیکاتور استفاده شده است لذا بر خلاف برخی از نوسانگرها از فرمول محاسباتی پیچیدهای برخوردار نیست.
مکدی شامل چه اجزایی میشود؟
این اندیکاتور شامل دو میانگین متحرک نمایی به نام های ” خط مکدی ” و ” خط سیگنال ” میباشد که در محاسبات میانگین مکدی به قیمتهای نزدیکتر به روزهای آخر معاملاتی وزن بیشتری داده شده است. خط مکدی ویژگی تند و پر نوسانی دارد ولی خط سیگنال بسیار کند و کم تلاطم است که دلیل این تمایز، متفاوت بودن میانگینگیری در خط مکدی و خط سیگنال میباشد.
جزء سوم مکدی هیستوگرام است که در قالب خطوطی عمودی اختلاف خط مکدی و خط سیگنال را نمایش میدهند.
پیش از آنکه بخواهیم وارد جزئیات مکدی شویم بهتر است یکبار با دقت به تصاویر نگاه کنید. با توجه به اینکه اندیکاتور مکدی با دو ظاهر متفاوت و با نامهای مکدی کلاسیک و مکدی در بین تحلیلگران مورد استفاده هست، تصمیم گرفتیم تا هر دو اندیکاتور را به شما معرفی کنیم.
در نظر داشته باشید که عملکرد هر دو یکسان است و صرفا در ظاهر تفاوتهایی با هم دارند که شما میتوانید با انتخاب خودتان یکی را ترجیح داده و از آن استفاده نمایید.
در تصویر فوق مکدی کلاسیک را مشاهده میکنید که از سه بخش تشکیل شده است و با توجه به آشنایی بیشتر تحلیلگران قدیمی با ظاهر کلاسیک این اندیکاتور، اکثر پلتفرمهای تحلیلی مکدی کلاسیک را به صورت پیشفرض را ارائه میدهند.
در تصویر دوم که مکدی جدید را مشاهده میکنید هیستوگرام در قالب خط مکدی ایفای نقش میکند که باز هم تاکید میکنیم که در محاسبات یا عملکرد اندیکاتور هیچ تفاوتی وجود ندارد.
آشنایی با محاسبات مکدی
خط مکدی یا به عبارتی مکدیلاین به عنوان یک خط پر نوسان و سریع، همواره با خط سیگنال در حرکت است که گاهی اوقات در تقاطع یکدیگر نیز قرار میگیرند که در این حالت و در شرایطی خاص سیگنالهای مهمی را به تحلیلگران ارائه میدهند.
از طرفی نیز حرکات خط مکدی با توجه به پیروی از نمودار قیمت، تشکیل پیوتهایی را میدهد که در بررسی هماهنگی یا ناهماهنگی رفتار نمودار قیمت و خط مکدی سیگنالهای مهم دیگری نیز صادر میشود.
محاسبه خط مکدی بسیار ساده است و دانستن نحوه محاسبه خط مکدی این امکان را به شما میدهد تا اندیکاتور را بر اساس رفتار نمودار مدنظرتان بهینه سازی کنید تا سیگنالهای بهتری دریافت نمایید. در محاسبه خط مکدی نیاز به دو میانگین متحرک از نوع EMA یا نمایی داریم:
- ابتدا میانگین نمایی ۱۲ دورهای قیمت را محاسبه میکنیم.
- سپس میانگین نمایی ۲۶ دورهای را محاسبه میکنیم.
- تقاضل میانگین ۱۲ دورهای از میانگین ۲۶ دورهای خط مکدی ما را نمایش میدهد.
MACD = [Price,12 Period]EMA – [Price,26 Period]EMA
اما خط سیگنال چگونه محاسبه میشود؟ محاسبات این خط ارتباط مستقیمی با خط مکدی دارد، در واقع خط سیگنال میانگین نمایی ۹ روزه خط مکدی میباشد.
Signal = [MACD,9]EMA
سومین جزء تشکیل دهنده مکدی، هیستوگرام آن میباشد که در اندیکاتور مکدی کلاسیک به اختلاف بین خط مکدی و خط سیگنال اشاره دارد. در واقع زمانی که خط مکدی و خط سیگنال با هم اختلاف زیادی داشته باشند هیستوگرام بزرگ خواهد شد و زمانی که این دو به هم نزدیک شوند یا مساوی شوند هیستوگرام کوچکتر میشود و یا حتی به یک خط تبدیل میشود. در اندیکاتور مکدی جدید نیز هیستوگرام همان خط مکدی است که در تصاویر فوق توضیحاتی در این مورد ارائه شد.
سیگنال اندیکاتور مکدی
همانطور که اشاره شد سیگنال مکدی از تقاطع خط مکدی و خط سیگنال صادر میشود. زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال (خطر قرمز) را از پایین به بالا قطع میکند سیگنال خرید صادر میشود. همچنین زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه بالای صفر، خط سیگنال (خطر قرمز) را از بالا به بالا قطع کند در آنصورت سیگنال فروش صادر خواهد شد.
باید توجه داشت که تقاطع خط مکدی و خط سیگانال در نواحی اشاره شده و با ویژگی های فوق به عنوان سیگنال محسوب میشوند و عدم وقوع هر یک از موارد فوق سیگنال مکدی را نقض میکند.
واگرایی و همگرایی در مکدی
همانطور که از نام مکدی پیداست یکی از کاربردهای آن بررسی واگرایی و همگرایی میباشد که برای تحلیلگران حائز اهمیت میباشد. اگر با مفهوم واگرایی و همگرایی آشنایی ندارید توصیه میکنیم تا آموزش مربوط به همگرایی و واگرایی را یکبار با دقت مطالعه فرمایید.
از ویژگیهای مثبت مکدی ارائه سیگنال واگرایی به بهترین نحو ممکن است. اگر قیاسی بین خانواده نوسانگرها داشته باشیم متوجه خواهیم شد که مکدی در تشخیص ضعف روند بسیار هوشمند عمل میکند و به ادعای جرالد اپل بهترین اندیکاتور جهت بررسی قدرت روند میباشد.
ویژگیهای مثبت و منفی مکدی
با توجه به اینکه مکدی یکی از پر استفادهترین اندیکاتورها محسوب میشود میتوان نتیجه گرفت که احتمالا مورد توجه قرار گرفتن آن بی دلیل نبوده است.
مکدی در کنار سادگی، امکان بررسی همزمان قدرت روند و قدرت بازگشت را دارد که همین ویژگیهای مثبت آن را بین اندیکاتورها محبوب کرده است. در کنار این ویژگیهای مثبت مکدی نیز مانند سایر اندیکاتورها کمی تاخیر دارد که در مقاله مربوط به اندیکاتورها مفصل در این مورد توضیحاتی را ارائه کردیم.
واگرایی زمانی چیست؟
واگرایی زمانی چیست ؟ در فارکس و تحلیل ها واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک دارایی در سمت مخالف یک اندیکاتور تکنیکال در حال حرکت باشد. واگرایی در بازار به ما هشدار می دهد که قیمت یک سهم یا ارز با روند فعلی ممکن است تضعیف شود و یا در برخی موارد دچار تغییر شود. واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال بسیار پر کاربرد است، از این جهت در این مطلب به توضیح اینکه واگرایی زمانی چیست و نحوه معامله کردن با آن می پردازیم، پس این مقاله را از دست ندهید…
واگرایی زمانی چیست ؟
به طور کلی واگرایی زمانی رخ می دهد که قیمت یک سهم یا دارایی در جهتی مخالف با یک شاخص تکنیکال یا اینکه بر خلاف سایر آمار و داده های نمودار در حال حرکت باشد. این شرایط به ما هشدار می دهد که روند حال قیمت تضعیف خواهد شد و قطعا در بیشتر موارد منجر به تغییر قیمت نیز می شود.
ما در بازار دو نوع واگرایی زمانی (مثبت و منفی) داریم، واگرایی مثبت نشان دهنده این است که حرکت مثبت در قیمت دارایی امکان پذیر می باشد و واگرایی دیورژنس (Divergence) یا همان منفی نشان دهنده این است که امکان وجود حرکت مثبت در این شاخص بسیار کم تر است.
واگرایی زمانی نشان دهنده چه چیزی است؟
Divergence در تحلیل های تکنیکال می تواند نشان دهنده یک حرکت مثبت یا منفی عمده قیمت را نشان می دهد، یک واگرایی زمانی مثبت نیز زمانی رخ می دهد که قیمت یک سهم یا ارز در پایین ترین حالت خود باشد و در حالی که شاخصی که قیمت یک دارایی به پایین ترین حد خود برسد در حالی که شاخصی مانند جریان پول شروع به صعود می کند. برعکس، واگرایی منفی زمانی است که قیمت به بالاترین حد جدید برسد اما اندیکاتور مورد تجزیه و تحلیل به اوج پایینتری برسد.
معامله گران با استفاده از واگرایی به ارزیابی یک حرکت اساسی در قیمت یک دارایی و همچنین ارزیابی برگشت قیمت استفاده می نمایند. به عنوان نمونه: سرمایه گذارانی می توانند نوسان گرهایی مانند شاخص نسبی قدرت را بروی نمودار قیمت را بر روی نمودار ترسیم نماید. در صورتی که سهام در حال افزایش باشد و به قیمت و اوج های جدیدی برسد، می گوییم در یک حالت ایده دو نوع واگرایی وجود دارد آل RSI به یک محدوده قیمتی اوج جدید رسیده است. اما زمانی که RSI به سمت قیمت های پایین حرکت کند این به ما هشدار می دهد که روند صعودی در قیمت ممکن است تضعیف شود در واقع این همان واگرایی منفی است.
معامله گرانی می تواند با دانستن این شرایط تعیین کند که آیا می خواهد از موقعیت خارج شود یا در آن بماند؟!
همانطور که باید بدانید، کار اصلی الگوی فیبوناچی در تحلیل ها بازشگتی قیمتی، پیدا کردن انتهای حرکت اصلاحی از لحاظ قیمتی است. در این راستا کار اصلی کار اصلی الگوی زمانی بازگشتی نیز پیدا کردن انتهای حرکت اصلاحی از لحاظ زمانی است.
واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال
واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال یکی دیگر از مفاهیم مهم و پایه در بازار بورس است. واگرایی زمانی در بورس نشان دهنده تغییرات در بازار سرمایه است. در حقیقت واگرایی (Divergence) نشان دهنده شور و هیجانات مردم است و به نوعی ابزار روانشناسی بورس است. واگرایی، درست هنگامی رخ میدهد که سرمایهگذاران در گام آخر معامله دچار شک و تردید میشوند . این حالت زمانی اتفاق میافتد که سهم تغییر روند میدهد و برخلاف روند قبلی حرکت میکند.
هنگامی که واگرایی در بورس رخ میدهد، میتوان با درصد بالایی به آن اعتماد کرد. با این حساب میتوان گفت که واگرایی در بین روشهای دیگر تحلیل تکنیکال از میزان اعتبار بیشتری برخوردار است. به همین خاطر، معاملهگران شناسایی و تشخیص واگرایی را اولویت در معاملات خود قرار میدهند.
تفاوت بین واگرایی و تأیید چیست؟
واگرایی زمانی، هنگامی رخ می دهد که قیمت و اندیکاتور دو آمار و داده متفاوت را به معامله گر نشان می دهند. اما تایید زمانی است که اندیکاتور و حرکت قیمت یا حتی چندین اندیکاتور، سیگنال یکسانی را به معامله گر بدهند. در یک حالت کلی، معامله گر برای ورود به یک معامله و حتی در حین معامله نیاز به تایید دارد. اگر در نمودار قیمت در حال افزایش است، آن ها می خواهند اندیکاتور ها نشان دهند که حرکت قیمت ادامه دارد.
واگرایی زمانی TD چگونه معامله کنیم؟
همانطور که می دانید در Divergence قیمتی تضاد بین قیمت و اندیکاتور بوجود می آید اما در واگرایی زمانی اختلاف بین قیمت و زمان ایجاد می شود. واگرایی زمانی در واقع ضعف و ناتوانی قیمت در حرکت اصلاحی نسبت به حرکت قبلی خود را نشان می دهد. پدیده واگرایی زمانی به دو دسته تقسیم می شود که در ادامه به بررسی هر یک از آن ها خواهیم پرداخت و به شما توضیح خواهیم داد که چگونه می توان با واگرایی زمانی TD معامله کنیم.
- واگرایی زمانی معمولی: در این حالت تعداد شمع های حرکت اصلاحی بیشتر از تعداد شمع های حرکت قبلی می باشند. به عبارت دیگر زمانی که فیبوناتچی بازگشتی زمانی را ترسیم می کنیم، قیمت بیشتر از تراز 100% را اصلاح می کند. این پدیده بیانگر ضعف معامله گران در حرکت اصلاحی می باشد. در این صورت باید به دنبال قیمت و الگوی مناسب برای ورود به معامله در جهت روند اصلی بازار باشیم.
- واگرایی زمانی هوشمند: Divergence زمانی هوشمند حالتی است که در آن تعداد شمع های حرکت اصلاحی کمتر از تعداد شمع های حرکت قبلی می باشند، اما نسبت اصلاح زمانی بیش از اصلاح قیمتی است. در این شرایط نیز قدرت بازار در حرکت اصلاحی کمتر از قدرت معامله گران در حرکت اصلی بازار می باشد. اگر بخواهیم به زبان ساده تر مطلب را توضیح دهیم، در اصلاح قیمتی، معامله گران در مدت زمان بیشتری، مسافت کمتری را نسبت به حرکت قبلی می پیمایند.
نتیجه گیری:
واگرایی زمانی و سیگنال های آن به طور کلی در بازار فارکس، نسبتا از اعتبار خوبی برخوردارهستند، شما اگر به تاریخچه اخیر جفت ارزها در بازار فارکس نگاهی بیاندازید متوجه می شوید که معمولا حرکت های بزرگ در بازار فارکس همگی از یک واگرایی نشئت گرفته اند. همین مورد می تواند دلگرمی خوبی را به تریدر دهد تا او بتواند با خیال راحت تر له معامله با واگرایی در بازار فارکس بپردازد.
اندیکاتور Rsi چیست؟ و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی یک ممنتوم تستشده مبتنی بر اسیلاتور است که برای اندازهگیری سرعت و دو نوع واگرایی وجود دارد تغییر نوسانات قیمت جهتدار به کار میرود. در اصل زمانی که شاخص قدرت نسبی ترسیم میشود، جنبهای بصری برای نظارت بر نقاط قوت و ضعف بازار فعلی و بازار پیشین فراهم میکند. قوت یا ضعف بر مبنای قیمتهای بسته شدن در طی یک دوره خاص معاملاتی تعیین میشود که معیاری قابلاطمینان درباره تغییرات قیمت و ممنتوم ایجاد میکند. باوجود پرطرفدار بودن ابزارهای تسویه نقدی (شاخصهای سهام) و محصولات لوریج شده مالی (کل حوزه مشتقات)، شاخص قدرت نسبی ثابت کرده است که اندیکاتور کارآمدی درزمینهٔ نوسانات قیمت است.
Rsi چیست؟
خالق اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی جی ولر وایلدر جی آر است. او مکانیک سابق نیروی دریایی است که بعدها بهعنوان مهندس مکانیک مشغول به کار شد. وایلدر پس از چند سال انجام معاملات کالاها به مطالعه درزمینهٔ تحلیل تکنیکال پرداخت. او در سال 1978 کتابی تحت عنوان «مفاهیم نوین در سیستمهای معاملاتی تکنیکال» تألیف کرد. این اثر آغازگر اسیلاتور ممنتوم جدید او یعنی شاخص قدرت نسبی یا RSI بود.
اندیکاتور Rsi در ارز دیجیتال
در طی سالها اندیکاتور RSI همچنان محبوبیت دارد و امروزه بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی و ضروری برای تحلیلگران تکنیکال به شمار میرود. برخی از فعالانی که از RSI استفاده میکنند کار بیشتری بر روی اثر وایلدر انجام دادهاند. جیمز کاردول یک نمونه قابلتوجه در این زمینه است که از RSI برای تأیید روند استفاده کرد.
فرمول اندیکاتور Rsi
سود میانگین n روز / ضرر میانگین n روز RS =
مثال کاربردیتر در این زمینه تابع از پیش تعریفشده rsi() Pine Script است که در شکل طولانی خود بهصورت زیر نوشته میشود.
تغییر = تغییر (بسته شدن)
سود = تغییر> = 0؟ تغییر: 0/0
سود میانگین = rma (سود،14)
ضرر میانگین = rma (ضرر، 14)
rs= سود میانگین/ضرر میانگین
در بالا rsi دقیقاً برابر rsi(بسته شدن،14) است.
اصول اولیه اندیکاتور Rsi
همانگونه که پیشتر اشاره شد، شاخص قدرت نسبی ممنتومی است بر مبنای اسیلاتور. به این معنی که این اندیکاتور همچون اسیلاتور در طول یک باند یا در طیفی از مجموعه اعداد یا پارامترها عمل میکند.
RSI بهطور خاص در مقیاس بین صفرتا 100 عمل میکند. هرچه RSI به صفر نزدیکتر باشد، ممنتوم برای نوسان قیمتها ضعیفتر است. برعکس این شرایط نیز درست است. RSI نزدیکتر به 100 دورهای از ممنتوم قویتر را نشان میدهد.
- باوجوداینکه معامله گران از دورههای مختلف روزانه استفاده میکنند، 14 روز پرطرفدارترین دوره است.
اشباع خرید و فروش در Rsi
وایلدر بر این باور بود که با افزایش سریع قیمتها و درنتیجه بالا رفتن ممنتوم، ابزار/کالای مالی اصلی را باید در شرایط اشباع خرید در نظر گرفت و فرصت فروش را ممکن دانست. علاوه بر این کاهش سریع قیمتها و پایین آمدن ممنتوم، سبب شد تا گاهی ابزار مالی را در وضعیت اشباع فروش در نظر گرفت و فرصت خرید را ممکن دانست.
طیفی از مجموعه اعداد در RSI وجود دارند که ازنظر وایلدر مفید و قابلتوجه هستند. مطابق نظر او هر عدد بالای 70 را باید اشباع خرید و هر عدد زیر 30 را باید اشباع فروش در نظر گرفت.
عدد RSI میان 30 و 70 خنثی در نظر گرفته شد و RSI حدود 50 نشاندهنده نبود روند است.
برخی از معامله گران اعتقاددارند که رنجهای (ranges) اشباع خرید/ اشباع فروش وایلدر بسیار وسیع هستند و سعی در تغییر آنها دارند. برای مثال ممکن است هر عدد بالای 80 را اشباع خرید و هر عدد زیر 20 اشباع فروش در نظر گرفته میشود.
واگرایی اندیکاتور Rsi
واگرایی RSI زمانی روی میدهد که میان آنچه پرایس اکشن نشان میدهد و آنچه RSI نشان میدهد تفاوت وجود دارد. این تفاوتها را میتوان بازگشت تأخیری نامید. دو نوع واگرایی وجود دارد، نزولی (خرسی) و صعودی (گاوی).
واگرایی RSI صعودی – زمانی که قیمت کاهش جدیدی مییابد اما RSI کف بالاتری میسازد.
واگرایی RSI نزولی – زمانی که قیمت افزایش جدیدی مییابد اما RSI سقف پایینتری میسازد.
وایلدر اعتقاد داشت که واگرایی نزولی فرصت فروش ایجاد میکند، درحالیکه واگرایی صعودی فرصت خرید ایجاد میکند.
صفحات مهم سایت مدرسان پیشتاز
- مرکز آموزش دوره آموزش ارز دیجیتال با مدرک های آسیایی و اروپایی و تمام استاندارد و استعلام فقط کافی است وارد سوپر دوره مدرسان ارز دیجیتال شوید و خریدی مطمئن انجام دهید.
- آموزش حضوری و قانونی ارزهای زیاد و قوی استخراج اتریوم آموزشگاه مدرسان با استادان کاربلد انجام می گیرید
- سیستم های کیف سخت افزاری لجر نانو ایکس ایمن ترین کیفی دوست داران امنیت
- قوی ترین دوره پایتون با مدرک سازمان فنی و حرفه ای با یک کلیک جز افراد حرفه ای این حوزه پویا شوید
- سیگنال دهی ارز دیجیتال با آقای شاد سیگنال های خوب و قوی بگیریم با تحلیل منطقی درجهت سیگنال های درست و تضمینی
- دوره رایگان آموزش ارز دیجیتال با پیشتاز کاملا حرفه ای و متخصص های ارزهای دیجیتال رایگان درست و خوب دریافت کنیم و کیفیت بالا آموزش چک کنید
- آموزش برنامه نویسی حرفه ای با مدرک فنی حرفه ای فقط کافی است با یک پشتکار و اراده منسجم و بالا و قدرت زیاد شروع کنیم و قدرتمند و به روز شوید و اسکناس به اندازه کافی در بیارید
- پکیج آموزش ادمین اینستاگرام به صورت حرفه ای با نگاه درآمد درهمی بالا وارد آموزش شبکه خوب اینستاگرام شوید و دوره ادمین شبکه اجتماعی اینستاگرام مارا کسب کنید
- استیکرهای اینستاگرام در استوری باید به چه شکلی باشند استیکرهای هواداران زیاد دوست داشتنی
نوسانات Rsi
نوسانات ناقص رویدادهای دیگری هستند که به عقیده وایلدر احتمال بازگشت قیمت را افزایش دادند. نکتهای که درباره نوسانات ناقص باید به یاد داشت این است که ربطی به قیمت ندارند و تنها به RSI بستگی دارند. نوسانات ناقص از چهار مرحله تشکیل یافتهاند و صعودی (فرصت خرید) یا نزولی (فرصت فروش) در نظر گرفته میشوند.
نوسان ناقص صعودی:
- RSI به زیر 30 کاهش مییابد (اشباع فروش در نظر گفته میشود)
- RSI به بالای 30 افزایش مییابد.
- RSI پول بک میکند اما بالای 30 باقی میماند (بالای اشباع فروش باقی میماند)
- RSI از بالای سقف پیشین خود عبور میکند
نوسان ناقص نزولی:
- RSI به بالای 70 افزایش مییابد (اشباع خرید در نظر گرفته میشود)
- RSI به زیر 70 کاهش مییابد
- RSI بهآرامی افزایش مییابد اما زیر 70 باقی میماند (زیر اشباع خرید باقی میماند)
- RSI از کف پیشین خود پایینتر میرود.
استراتژی اندیکاتور Rsi
هیچ اندیکاتوری نمیتواند بدون مشکل و دو نوع واگرایی وجود دارد کاملاً با دقت عمل کند و تقریباً نمیتوان هر چیزی را بدون چونوچرا پذیرفت. اندرو کاردول که در بخشهای پیشین به او اشاره شد، دانشجویی بود که با استفاده از خصوصیات و توضیحات RSI وایلدر عمل کرد. کار کاردول با RSI سبب شد تا RSI به ابزار مناسبی هم برای پیشبینی بازگشتها و هم برای تأیید روندها بدل شود.
بهترین استراتژی برای استفاده از این اندیکاتور به صورت ترکیبی با حجم و Macd تاییدیههای لازم برای ورود و خروج بگیریم.
روندهای صعودی و نزولی واگرایی
کاردول هنگام مطالعه نظریات وایلدر درزمینهٔ واگرایی مشاهدات فراوانی انجام داد. به عقیده او:
- واگرایی صعودی تنها در روند نزولی روی میدهد.
- واگرایی نزولی تنها در یکروند صعودی روی میدهد.
- هم واگرایی صعودی و هم نزولی معمولاً سبب اصلاح جزئی قیمت و نه بازگشت واقعی روند میشود.
بازگشتها در اندیکاتور Rsi
کاردول همچنین توانست مفهوم بازگشتهای مثبت و منفی را کشف کند. بازگشتهای مثبت و منفی نقطه مقابل واگرایی هستند.
- بازگشت مثبت زمانی روی میدهد که قیمت کف بالاتری تشکیل دهد درحالیکه RSI کف پایینتری ایجاد میکند. قیمت شروع به افزایش میکند. بازگشتهای مثبت تنها در روندهای صعودی روی میدهند.
- بازگشت منفی زمانی روی میدهد که قیمت سقف پایینتری تشکیل دهد درحالیکه RSI سقف بالاتری تشکیل میدهد. قیمت شروع به کاهش میکند. بازگشتهای منفی تنها در روندهای نزولی روی میدهند.
بازگشتهای مثبت و منفی میتوانند به مواردی منتج شوند که در آنها قیمت از ممنتوم بالاتر میرود؛ و ازآنجاییکه بازگشتهای منفی و مثبت تنها در روندهای مخصوص به خود روی میدهند، میتوان آنها را بهعنوان ابزار دیگری برای تأیید روند به کار برد.
اندیکاتور Rsi بهتر است یا Macd?
این 2 اندیکاتور در کنار هم میتوانند سیگنالهای ورودی و خروجی مناسبی داشته باشند و نمیتوان گفت که یکی از آنها الویتدار یا بهتر است ، پس حتما این 2 اندیکاتور در یک نمودار در کنار هم قراردهید و با بررسی و تحلیل به درستی سودهای خوبی کسب کنید
جمعبندی:
برای بیش از 4 دهه تقریباً تمام تحلیلگران تکنیکال، اندیکاتور RSI (شاخص قدرت نسبی) را بهعنوان ابزار ارزشمندی در نظر میگرفتند. کاری که وایلدر با ممنتوم انجام داد زمینهساز تلاش بیشتر تحلیلگران برای بررسی کاربردهای الگوبرداری RSI او و ارتباط آن با نوسانات اصلی قیمت بود. ازاینرو RSI تنها یکی از بهترین ابزارها یا اندیکاتورها در میان ابزارهای بازار برای معاملهگر است تا تمام شیوههای معاملاتی را بهکارگیرند.
تنها افراد مبتدی نگاه اجمالی به اندیکاتور RSI میاندازند و تنها با در نظر گرفتن یک شماره فرض میکنند که جهت بازار در کدام سمت است. به عقیده وایلدر واگرایی صعودی نشانهای از افزایش قریبالوقوع بازار بود، درحالیکه کاردول اعتقاد داشت چنین واگرایی تنها اصلاح قیمت جزئی در یکروند نزولی مداوم بود. یک معاملهگر باید پیش از اتکا به این اندیکاتور بهعنوان تنها منبع اطلاعات برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی، آن را همچون دیگر اندیکاتورها موردبررسی و آزمایش قرار دهد. RSI ثابت کرده است درصورتیکه بهعنوان اندیکاتور اصلی و معیار قابلاطمینان قیمت، سرعت و عمق بازار به کار رود یعنی در جای درست مورداستفاده قرارگرفته است.
واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست و انواع آن کدامند؟
مبنای تحلیل تکنیکال، بررسی قیمت در گذشته برای پیشبینی آن در آینده است. معمولا تحلیلگران تکنیکال به نمودار قیمت یک دارایی مثل یک سهم یا ارز دیجیتال خیره میشوند و با استفاده از ابزارهایی شروع به تحلیل و تفسیر آن میکنند. با گذشت زمان و با ظهور رایانهها، افرادی شروع به ساخت اندیکاتور کردند. این اندیکاتورها طبق فرمولها و الگوریتمهای خاصی قیمت را بررسی کرده و در نموداری جداگانه نمایش میدهند. تحلیلگران معمولا از اندیکاتورها برای تایید خرید یا فروش خود استفاده میکنند. واگرایی یا divergence زمانی است که قیمت و اندیکاتور چیزهای مختلفی را به معامله گر بگویند. به عبارتی اندیکاتور روند قیمت را تایید نمیکند. برای مثال زمانی که قیمت بالاتر میرود اما اندیکاتور به سمت پایین حرکت میکند یا نشانههایی از نزول قیمت را نشان میدهد، شاهد یک واگرایی هستیم. در حالت ایده آل، زمانی که شما برای خرید یک ارز تصمیم میگیرید اندیکاتور هم این خرید را تایید میکند. اما اگر شما نشانههایی از صعود قیمت را مشاهده کنید اما اندیکاتور سیگنال فروش بدهد، میگوییم در قیمت یک واگرایی رخ داده است.
اگر قرار است از واگراییها کسب سود کنید، در مرحله اول باید دانش شناسایی واگراییها را بدست آورید و در مرحله دوم باید خرید خود را از صرافی انجام دهید که تراکنش شما را بلافاصله تایید کند تا از سود جا نمانید. صرافی ارزپایا یکی از صرافیهایی است که تراکنشها را بلافاصله تایید میکند و شما میتوانید خرید خود را در کمترین زمان ممکن و با کارمزد ۰.۰۰۲ خریداری کنید. برای ثبت نام در صرافی ارزپایا روی این لینک کلیک کنید.
همگرایی در تحلیل تکنیکال
برخلاف واگرایی که ناشی از اختلاف حرکت میان قیمت و اندیکاتور است، همگرایی به همجهت بودن روند قیمت با اندیکاتور گفته میشود. درواقع زمانی که قیمت روندی صعودی در پیش بگیرد و اندیکاتور هم صعودی باشد، یک همگرایی ایجاد میشود. همگرایی فقط برای صعود قیمت نیست و در زمان نزول قیمت هم ایجاد میشود. برای مثال هنگام ریزش همزمان قیمت و اندیکاتور شاهد یک همگرایی هستیم.
انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال
واگرایی در تحلیل تکنیکال بهصورت کلی به دو دسته زیر تقسیم میشود که در ادامه بهطور جداگانه با هر کدام آشنا میشویم:
- واگرایی مثبت (صعودی)
- واگرایی منفی (نزولی)
واگرایی مثبت چیست؟
زمانی که قیمت در حال کاهش و ایجاد کفهای پایینتر است و در نقطه مقابل اندیکاتور در حال افزایش و دو نوع واگرایی وجود دارد ساخت کفهای بالاتر باشد، یک واگرایی صعودی ایجاد شده است. وجود یک divergence صعودی بهتنهایی نمیتواند باعث بالا رفتن قیمت شود، اما اگر این واگرایی در نزدیکی یک سطح حمایتی مهم رخ دهد، می توانیم با درجه اطمینان بالایی وارد یک پوزیشن خرید شویم.
واگرایی منفی یعنی چی؟
واگرایی منفی دقیقا برعکس واگرایی مثبت است. زمانی که قیمت در حال صعود و ایجاد سقفهای بالاتر است و در نقطه مقابل اندیکاتور در حال کاهش و ساخت سقفهای پایینتر باشد، یک واگرایی نزولی ایجاد شده است. اگر این divergence نزدیک یک محدوده مقاومتی مهم رخ دهد احتمال اصلاح قیمت زیاد است. divergence منفی در واقع به ما میگوید که قدرت روند صعودی کاهش یافته و هر لحظه امکان تغییر روند و اصلاح بازار ارز دیجیتال وجود دارد.
اما واگرایی را میتوان به گونه دیگری هم دستهبندی کرد:
- divergence معمولی
- divergence مخفی
پیشنهاد مطالعه: یکی از مهمترین واگراییهای منفی که در چند روز اخیر اتفاق افتاده است، واگرایی در نمودار بیت کوین است که در مقاله تحلیل تکنیکال بیت کوین به آن اشاره کردهایم.
واگرایی معمولی
قبلا اشاره کردیم که اگر قیمت (خطوط آبی) سقفهای بالاتر ایجاد کند اما اندیکاتور (خطوط قرمز) سقفهای پایینتر بزند، یک واگرایی نزولی رخ داده است. همچنین گفتیم که اگر قیمت کفهای پایینتر دو نوع واگرایی وجود دارد ایجاد کند و اندیکاتور کفهای بالاتر بزند، یک واگرایی صعودی ایجاد شده است. این دو divergence در دسته واگرایی معمولی قرار میگیرد. در حالی که دو divergence دیگر نیز وجود دارد که کمتر در قیمت دیده میشود بههمین علت به آنها واگرایی مخفی گفته میشود.
پیشنهاد مطالعه: یکی از نمونههای بارز واگرایی معمولی، واگرایی اتفاق افتاده در ارز اتم است که در مقاله تحلیل تکنیکال اتم به آن اشاره کردهایم.
واگرایی مخفی
واگرایی مخفی شامل دو divergence زیر میشود که در تصویر قابل مشاهده است. زمانی که قیمت سقفهای پایینتر ایجاد میکند و اندیکاتور سقفهای بالاتر میسازد، یک واگرایی مخفی نزولی رخ داده است (تصویر چپ). ایجاد یک واگرایی مخفی نزولی بهتنهایی دلیل خوبی برای فروش یک ارز نیست و باید موارد دیگری مانند ضعف در روند صعودی یا رسیدن قیمت به یک مقاومت مهم را هم در نظر گرفت. در مقابل اگر کفهای قیمت بالاتر و کفهای اندیکاتور پایینتر بیاید، یک واگرایی مخفی صعودی رخ داده است (تصویر راست).
تفاوت واگرایی معمولی و مخفی
بزرگترین تفاوت واگرایی معمولی با مخفی در اعتبار آنها است. معمولا واگرایی معمولی از اعتبار بیشتری برخوردار است. البته این دلیل نمیشود که از واگراییهای مخفی غافل شویم. اما شاید مهمتر از اینکه یک divergence معمولی است یا مخفی، نحوه ترید و استفاده از divergence باشد که بسیاری از افراد با آن آشنایی ندارند.
یکی از مهمترین استراتژیهای معاملهگری زمانی است که قیمت در نزدیکی یک مقاومت یا حمایت divergence دهد. برای مثال در تصویر زیر قیمت بعد از شکست سقف تاریخی در محدوده ۶۴ هزار دلار توانست تا قیمت ۶۸ هزار دلار هم پیشروی کند. با این وجود اگر به اندیکاتور RSI در پایین صفحه نگاه کنید، وقوع یک واگرایی نزولی بسیار واضح است. بعد از این واگرایی قیمت بیت کوین وارد یک روند نزولی فرسایشی شد که به سبب آن خرید بیت کوین کاهش شدیدی پیدا کرد.
اندیکاتور تشخیص واگرایی
برای تشخیص واگرایی از اندیکاتورهای مختلفی استفاده میشود که بعضی از آنها پر کاربرد و محبوب هستند. ۲ اندیکاتور RSI و MACD سالها است که بهطور ویژه مورد توجه تریدرها قرار گرفتهاند و در تشخیص divergence فوقآلعاده عمل میکنند. در ادامه با این ۲ اندیکاتور بیشتر آشنا میشویم.
اندیکاتور RSI
اندیکاتور Relative Strength Index یا بهصورت مخفف RSI، اندیکاتوری است که مومنتوم قیمت (جهت و قدرت قیمت) را به ما نشان میدهد. این اندیکاتور یکی از ابتداییترین اندیکاتورهایی است که معاملهگران از ابتدا با آن آشنا میشوند زیرا نحوه استفاده از آن بسیار ساده است. اندیکاتور RSI دارای خطی است که میان سطح ۰ و ۱۰۰ نوسان میکند.
محدوده ۳۰ تا ۷۰ در RSI بسیار مهم است و بهصورت رنگی نمایش داده میشود. زمانی که RSI از سطح ۷۰ عبور کند اصطلاحا میگویند قیمت وارد محدوده اشباع خرید شده است و ممکن است برای یک روند معکوس یا کاهشی آماده شود. در نقطه مقابل زمانی که قیمت از محدوده ۳۰ خارج شود گفته میشودکه قیمت وارد محدوده اشباع فروش شده و برای خرید ارزشمند است.
فارغ از مطالب بالا از RSI بیشتر برای تشخیص واگرایی استفاده میشود. خطوط RSI همزمان با قیمت نوسان میکند و معمولا هم جهت با روند قیمت هستند. به عنوان مثال اگر قیمت اتریوم در حال افزایش باشد و قلههای جدید بسازد، در حالت ایده آل RSI هم شروع به ساخت سقفهای جدید کرده و بالاتر میرود. اما اگر اتریوم در حال رسیدن به سقفهای جدید باشد، اما سقفهای RSI پایین تر بیاید، این میتواند هشداری به معاملهگر باشد که روند صعودی قیمت در حال تضعیف است.
اندیکاتور MACD
اندیکاتور Moving Average Convergence Divergence یا بهصورت مخفف MACD اندیکاتوری است که از واگرایی و همگرایی دو میانگین متحرک ۱۲ و ۲۶ روزه تشکیل شده است. زمانی که در اندیکاتور MACD میانگین ۱۲ روزه میانگین ۲۶ روزه را به سمت بالا قطع کند، یک سیگنال خرید و زمانی که میانگین متحرک ۱۲ روزه میانگین ۲۶ روزه را به سمت پاین قطع کند، یک سیگنال فروش صادر میشود.
ایجاد divergence در نمودار قیمت و اندیکاتور MACD تقریبا شبیه به ایجاد واگرایی در اندیکاتور RSI است. برای مثال اگر به تصویر زیر نگاه کنید همزمان با ایجاد سقف قیمتی جدید در بیت کوین (محدوده ۶۴-۶۸ هزار)، اندیکاتور MACD یک سقف پایینتر از سقف قبلی میسازد که این نشانهای منفی برای قیمت محسوب میشود زیرا واگرایی در سقف بهمعنای کاهش قیمت است. در نقطه مقابل اگر این divergence در کف قیمتی ایجاد شود شاهد افزایش قیمت خواهیم بود.
اندیکاتور واگرایی تریدینگ ویو
برای استفاده از اندیکاتور و سایر ابزارهای سایت تریدینگ ویو ابتدا باید در این سایت ثبت نام کنید. بعد از ثبت نام و لاگین کردن در حساب کاربری روی بخش chart در بالای صفحه کلیک کنید تا وارد صفحه زیر شوید. در تصویر زیر نمودار بیت کوین به تتر را مشاهده میکنید. برای استفاده از اندیکاتورها باید مطابق تصویر زیر روی کلمه indicators در بالای صفحه کلیک کنید.
پس از کلیک روی indicators صفحهای برای شما باز میشود که از قسمت Search امکان جستجوی اندیکاتورهای مختلف را به شما میدهد.
برای مثال اگر اندیکاتور RSI را سرچ کنیم، اولین گزینه Relative Strength Index است که درواقع نام کامل اندیکاتور RSI است. با کلیک روی این اندیکاتور سایت بهصورت خودکار RSI را به صفحه اضافه میکند.
اگر موس خود را روی هر اندیکاتور نگهدارید، یک ستاره تو خالی در کنار آن نمایان میشود که با کلیک روی آن میتوانید اندیکاتور انتخابی را به لیست Favorite های خود اضافه کنید.
وقوع یک واگرایی در قیمت هشداری است برای تغییر روند قیمت در آینده. بههمین علت واگراییها را همیشه باید جدی گرفت. معاملهگران تلاش میکنند که با ترکیب یک divergence با سایر ابزارهای تحلیل به یک استراتژی مناسب دست پیدا کنند.
سوالات متداول
واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
divergence زمانی اتفاق میافتد که قیمت ارز دیجیتال و اندیکاتور، دو روند متفاوت را نشان دهند.
همگرایی در ارز دیجیتال چیست؟
زمانی که روند قیمتی یک ارز دیجیتال با اندیکاتور یکسان باشد، میگوییم که همگرایی رخ داده است.
انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال کدامند؟
divergence منفی، مثبت، مخفی و معمولی را میتوانیم به عنوان انواع divergence معرفی کنیم.
چگونه میتوانم از واگرایی ها باخبر شوم؟
راه اول این است که دانش کافی برای تحلیل یک ارز را بدست آورید. اما راه سادهتر این است که مقالات تحلیل تکنیکال ارزهای مختلف را در مجله ارزپایا مطالعه کنید تا بتوانید از واگراییها مطلع شوید.
چرا صرافی ارزپایا دو نوع واگرایی وجود دارد بهترین انتخاب برای خرید ارز دیجیتال در ایران است؟
امنیت بالا، سابقه درخشان، کارمزد بسیار کم، ثبت نام و احراز هویت سریع و تایید سریع تراکنشها را میتوانیم به عنوان مهمترین مزایایی معرفی کنیم که ارزپایا را به یکی از بهترین انتخابها برای خرید ارز دیجیتال تبدیل کردهاند.
تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟ | قسمت پنجم
در قسمت چهارم تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟ با چند مورد از متداول ترین اندیکاتورها آشنا شدید،در این قسمت به ادامه موضوع اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال میپردازیم ،با ما همراه باشید.
اندیکاتور واگرایی در تحلیل تکنیکال
واگرایی در زمانهایی اتفاق میافتد که روند قیمت بر خلاف روند نوسانگر اسیلاتور باشد و به دو نوع واگرایی مثبت و منفی دستهبندی میشود که در ادامه هر یک را توضیح خواهیم داد.
واگرایی منفی (-RD)
این حالت در زمانهایی اتفاق میافتد که قیمت، قله جدید را ایجاد کرده اما اندیکاتور موفق به ثبت سقفی جدید نشد و قله پائینتری اتفاق بیفتد. این واگرایی حاکی از آن است که از فشار خرید کاسته شده اما همچنان تعداد و قدرت خریداران در بازار بیشتر است. پس از مشاهده شدن این حالت لازم است که فوراً مدیریت ریسک را انجام داد؛ چرا که احتمالاً تغییر روند و بازگشت نزولی بازار بیشتر خواهد شد.
واگرایی مثبت (+RD)
واگرایی مثبت در روندهای نزولی تشکیل میگردد. به شکلی که با رقم خوردن کف قیمت پائینتر اندیکاتور، کف بالاتری به وجود میآید. این واگرایی نشانگر این است که کاهش فروش اتفاق افتاده اما این کاهش به اندازه نبوده است که قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان گردد.
واگرایی مخفی منفی (HD-)
این نوع از واگرایی در زمانّایی اتفاق میافتد که قیمت، سقف پائینتری را نسبت به قله قبلی دو نوع واگرایی وجود دارد رقم زده است، اما اندیکاتور، قله بالاتری را به نسبت قله قبلی ثبت میکند. این اتفاق نشانگر تداوم یافتن روند نزولی بازار است.
واگرایی مخفی مثبت (HD+)
واگرایی مخفی مثبت در زمانهایی تشکیل میشود که قیمت، کف بالاتری را نسبت به کف قبلی خود بسازد اما اندیکاتور، مقدار ریزش بیشتری را نشان دهد و کف پائینتری را ایجاد نماید. این اتفاق نشانگر این است که روند صعودی تداوم خواهد داشت.
اندیکاتور مکدی یا MACD در تحلیل تکنیکال
میانگین متحرک همگرا واگرا یا Moving Average Convergence Divergence که به اختصار، مکدی نامیده میشود، یکی از سادهترین و موثرترین اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال است که قدرت و شتاب روند و جهت آن را مورد بررسی قرار میدهد. این شاخص از دو خط MACD و خط سیگنال تشکیل میگردد که فرمول محسابه هر یک از آنها به شکل زیر خواهد بود:
- خط MACD: میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه – میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه
- خط سیگنال: میانگین متحرک نمایی ۹ روزه خط MACD
- هیستوگرام MACD: خط سیگنال – خط MACD
قیمت بسته شده در هر کندل، برای میانگینهای متحرک مورد استفاده قرار میگیرد. هیستوگرام MACD وظیفه بررسی کردن تغییرات بین خط مکدی و میانگین متحرک نمایی را به عهده دارد. در صورتی که مثبت باشد، خط سیگنال زیر خط مکدی قرار میگیرد. دورههای ۹ و ۱۲ و ۲۶، اعدادیاند که تریدرها معمولاً از آن استفاده میکنند. هرچند معاملهگران خواهند توانست با توجه به شیوه و هدفی که دنبال میکنند، این اعداد را دستخوش تغییر نمایند.
کاربرد مکدی را میتوان در ۳ روش کلی خلاصه و جمعبندی کرد.
اولین روش، در استفاده از واگرایی است که پیش از این توضیح دادیم.
استفاده دیگری که از مکدی میشود در زمانی است که دو خط سیگنال و مکدی، همدیگر را منقطع کنند. هنگامی که خط مکدی در جهت بالا خط سیگنال را قطع میکند، به نوعی میتوان گفت که سیگنال خرید یا روند صعودی را منتشر میکند. در صورتی که قطع آن در جهت رو به پائین باشد، سیگنال فروش و روند نزولی را نشان خواهد داد.
روش آخر، سطح صفر را در اندیکاتور به عنوان مبنا قرار میدهد و عبور خط مکدی از این سطح به طرف بالا، سیگنال خرید و عبور از سطح به پائین، سیگنال فروش را نشان خواهد داد. البته لازم است که خرید یا فروش را صرفاً با توجه با اندیکاتور در نظر نگرفته و از ابزارهای دیگر نیز برای کاهش خطا و ریسکها استفاده کرد.
شاخص قدرت نسبی یا RSI
شاخص قدرت نسبی، یکی از اندیکاتورهای دیگر است که کاربرد زیادی در تحلیل تکنیکال دارد. استفادهای که از این اندیکاتور میشود برای تعیین نقاط بازگشت بالقوه است. این اسیلاتور میان اعداد صفر تا ۱۰۰ تغییر میکند. به شکلی که از عدد ۳۰ به پائینتر، منطقه اشباع فروش و از ۷۰ به بالا، منطقه اشباع خرید است. به عنوان مثال، در مناطقی که بیش از حد فروخته شده است، این امکان وجود دارد که با کاهش فشار فروش، شاهد تغییر روند باشیم.
از اندیکاتور شاخص قدرت نسبی برای شناسایی قدرت روند استفاده میشود. به عنوان مثال، در روندهای صعودی و با تثبیت سقفهای قیمتی بالاتر، اگر قلههایی که در RIS شکل گرفتهاند بالاتر از قله قبلی باشد، بیانگر این خواهد بود که روند صعودی قدرتمند خواهد بود و ادامه مییابد. نکته دیگری که در این خصوص وجود دارد این است که خطوط حمایت و مقاومت در اندیکاتورها، میتوانند واکنشهای احتمالی اندیکاتورها را مورد بررسی دقیقتر قرار دهند تا احتمال ریسک و خطا را کاهش دهند.
در تصویر زیر، خطی که در اندیکاتور کشیده شده، به منظور حمایت ظاهر گردیده و سپس به شکل مقاومت تبدیل شده است. با تماس شاخص میشود نقاط خرید و فروش را در نمودار مشخص نمود.
واقعیت این است که بسیاری از معاملهگران حرفهای و تحلیلگران موفق میتوانند تنها با استفاده از این سه اندیکاتور، تحلیلهای دقیقی را انجام دهند. البته در این خصوص میتوان از ابزارهای دیگری نیز استفاده کرد که میتواند تحلیلها را از جنبههای دیگری نیز انجام دهند. در ادامه به معرفی تعدادی از این اندیکاتورها میپردازیم.
اندیکاتور ATR یا برد واقعی میانگین
از اندیکاتور ATR به منظور پیشبینی حرکات قدرتمند قیمت و شناسایی کردن نوسانات بازار استفاده میشود. نحوه محاسبه آن نیز به این صورت است که تفاضل قیمت بالا هر تایم فرم و قیمت پائین آن را محاسبه کرده و میانگینی که معمولاً در بازههای زمانی ۱۴ روزه به دست میآید را از آن رسم میکنند.
از این شاخص میتوان در نوسانهای شدید بازار (چه صعودی یا چه نزولی) استفاده کرد. این شاخص قادر است افزایشهای شدید را نشان داده و همچنین نوسانات کوجک که در کندلهایی با اندازههای کوچک ایجاد میشوند را نیز به صورت دقیق و مشخص نشان دهند.
باید توجه داشت که اندیکاتور برد واقعی میانگین در مورد جهت روند بازار، اطلاعات خاصی را در اختیارمان قرار نمیدهد و تنا نوسانات آن را مشخص خواهد کرد. پس از نوسانات شدید و کندلهای عظیمی که در بازار ایجاد میشوند (چه مثبت و چه منفی) که باعث افزایش ATR میگردند، باید منتظر ماند تا شاهد کاهش اندازه دو نوع واگرایی وجود دارد کندلها به میزان کوچک و کوچکتر باشیم. به عبارت دیگر، نوسانات مشاهده شده در هر کندل نشان از این دارد که تا شاخص ATR اصلاح شود، بایستی از قله خود فاصله بگیرند.
نمودار فوق، در تایم فریم ۴ ساعته بیت کوین به همراه شاخص ATR مشخص شده است. کندلهای بزرگی که در دسامبر سال ۲۰۱۷ ایجاد شدهاند، شاخص ATR را بالا برده و با کاهش دادن اندازه کندلها در ادامه، این شاخص توانسته است خود را اصلاح کند.
شاخص ATR در واقع بیانگر این است که یک ارز دیجیتال یا سهام بورس، به طور میانگین در یک روز تا چه میزان نوسان میکند. تریدرها و سرمایهگذاران میتوانند با استفاده از این شاخص، حد ضرر و هدف سود را تعیین نمایند.
اندیکاتور OBV
این اندیکاتور در عین سادگی، میتواند اطلاعاتی مفید و مهم را در اختیار تریدرها قرار دهد. اندیکاتور OBV نشانگر حجم معاملات است. به این صورت که در صورت بسته شدن نزولی کندل، حجم مربوط به آن را از حجم کل کم کرده و در صورت صعودی بسته شدن آن، حجم معاملات را به آن شاخص اضافه خواهند کرد. تصویر زیر نشانگر شاخص OBV در نمودار بیت کوین است.
شاخص OBV که حجم جمعی معاملات را نشانگر است، در جهت تعیین کردن و تائید روند مورد استفاده واقع میشود. برای مثال، هنگامی که نمودار قیمتی، روند نزولی را نشان میدهد و OBV نیز بیانگر روندی نزولی است، در این صورت میتوان این انتظار را داشت که روند نزولی ادامه خواهد یافت.
چند نکته کلی در مورد تحلیل تکنیکال که باید بدانید
در تحلیل تکنیکال، نمودارهای مختلفی وجود دارد
در تحلیل تکنیکال، از ابزارها و فوت و فنهای مختلفی استفاده میشود. اصلیترین این ابزارها، نمودار است. نمودارها، حرکت قیمتی را در گذر زمان نمایش میدهند. در کل، سه نوع نمودار کندل استیک، میلهای و خطی وجود دارد که در شرایط مختلف باید از آنها استفاده کنید.
در تحلیل تکنیکال، الگوهای متفاوتی وجود دارد
از طرف دیگر، در تحلیل تکنیکال، الگوهای مختلف و متفاوتی وجود دارند. همانطور که گفتیم، لازم نیست همه این الگوها را بشناسید. کافی است که یاد بگیرید که از یک نمودار، چه انتظاراتی دارید و قرار است چه چیزهایی را از آن متوجه شوید. همچنین شناسایی چند الگوی کلی به شما کمک خواهد کرد تا پایههای تشخیص خود را تقویت کنید. به این ترتیب، در برخورد با الگوی جدید، خودتان میتوانید الگوها را بدون دانش قبلی بشناسید و رفتار آن را پیشبینی کنید.
تئوری قیمتها همه چیز را نادیده میگیرد!
تریدرهای تکنیکال بر این باورند که قیمت، همه چیز را در خود دارد و همه اطلاعات را انتقال میدهد. پس از نظر او، قیمت یک ارز، اساس تحلیلهاست. قیمت، منعکس کننده حاصل جمع دانش همه مشترکان بازار اعم از سرمایهگذاران، تریدرها، مدیران، سبدهای سهام و هر المان دیگری است. عدم پذیرش اینکه قیمت یک دارایی، همه چیز را انتقال میدهد، میتواند باعث افزایش خطای ما در شناخت رفتارهای بازار شود. بنابراین، تحلیلگر تکنیکال لازم است پایه و دو نوع واگرایی وجود دارد اساس همه تحلیلهای خود را قیمت یک دارایی قرار دهد.
لازم نیست همه چیز را بدانید!
برای اینکه بتوانید یک معامله گر سودآور و موفق باشید، لازم نیست که همه چیز را بدانید. ترکیب دانشهای تکنیکال و روشهای درست مدیریت سرمایه میتواند شما را به موفقیت نزدیک و نزدیکتر کند. شاید باورش برایتان سخت باشد، اما در فضای معامله و ترید، افرادی هستند که تنها بر مسائلی محدود تمرکز دارند و در عین حال میتوانند درآمدهای خوبی را نیز از آن خود نمایند. بنابراین برای اینکه کار خود را شروع کنید، منتظر نباشید تا همه چیز را یاد بگیرید! تنها مفاهیم پایه و اساسی را یاد گرفته و با شروع کار، چیزهای جدید را بیاموزید!
این نوشته در تحلیل رمزارزها، سرمایهگذاری و خرید و فروش، عمومی ارسال شده است. این لینک مستقیم به این نوشته است.
دیدگاه شما