تریل کردن در معاملات


همیشه به یاد داشته باشید حفظ سرمایه مهمتر از کسب سود است

طراحی سیستم های معاملاتی

طراحی سیستم معاملاتی مناسب شاید یکی از بزرگترین دغدغه های سرمایه گذاران در بازار سرمایه به حساب آید و نکته جالب این است که بسیاری از سرمایه گذاران اصلا به این موضوع توجهی ندارند و شاید یکی از دلایل از دست دادن سرمایه در بورس صرفا به همین موضوع ختم شود.

یکی از الزامات معامله گری در بازار سرمایه اینه که شخص معامله گر دارای یک سیستم معاملاتی مناسب و مکتوب در بازار باشه و بر اساس اون سیستم معاملاتی، معاملاتش رو تنظیم کنه. عدم طراحی سیستم معاملاتی مناسب در بازار شبیه اینه که بدون اینکه شنا بلد باشید برید در یه جای عمیق شنا کنید. در این حالت احتمال از تریل کردن در معاملات بین رفتن تقریبا ۱۰۰% هست. در بازار های مالی هم سرمایه گذار بدون طراحی یک سیستم معاملاتی مناسب قادر به حفظ سرمایش تو بازار نیست و هیجان بازار هم طوریه که ممکنه کل سرمایش رو به راحتی از دست بده. سیستم معاملاتی میتونه به کار سرمایه گذار نظم بده و جلوی هر عامل منفی اثرگذار در روحیه سرمایه گذار رو بگیره و به همین جهت معامله گر میتونه بدون استرس و هیجان تو بازار معامله کنه و در واقع با پیش آمدن هر وضعیتی بدونه که قدم بعدی چیه و باید چیکار کنه. پس طراحی سیستم معاملاتی به عنوان یک نیاز است و برای هر سرمایه گذاری لازم و ضروری می باشد.

طراحی سیستم معاملاتی

مراحل طراحی سیستم معاملاتی

مرحله اول: بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید.

اولین مرحله در طراحی سیستم معاملاتی انتخاب بازه زمانی برای معامله است. بازه زمانی به کار رفته در نرم افزار های تحلیل تکنیکال بین ۱۵دقیقه تا ۱ ماه هست و هر معامله گری هم میتونه بستگی به تجربه ای که تو بازار داره و یا جنس معاملاتش (اینکه معامله گر ترجیح نمیده کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت معامله کنه)، یکی از بازه های زمانی رو به دلخواه انتخاب کنه. به عنوان مثال تحلیلگری که رو نمودارهای هفتگی کار میکنه نمیتونه طول مدت سرمایه گذاریش رو یک ماهه در نظر بگیره و کوتاه مدت معامله کنه و به همین دلیل هم نیاز نیست که هر روز بره سایت های بورسی رو چک کنه و ببینه قیمت سهمش چنده و بازار در مورد اون سهم چی میگه. پس اولین قدم اینه که شخص بازه زمانی سرمایه گذاری رو تعیین کنه.

مرحله دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید.

مرحله دوم در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تشخیص شروع روند است.به نظر من تشخیص شروع یک روند کار نسبتا سختیه و صرفا با ابزارهایی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشه نمیشه شروع روند رو حدس زد. البته تو بحث امواج الیوت و شمارش موج ها میشه انتهای موج ۵ رو همراه با مشاهده واگرایی ها تشخیص داد ولی ممکنه خطاهایی هم داشته باشه و از طرفی زمان زیادی هم برای شروع روند صرف بشه. پس بهتره که با همون شرایط رایجی که در خصوص تشکیل روند در بازار وجود داره (در روند صعودی: سقف ها بالاتر و کف ها بالاتر و در روند تریل کردن در معاملات نزولی: سقف ها پایین تر و کف ها پایین تر) شروع روند رو حدس بزنیم. بزارید یه نکته رو در خصوص روند بگم. در کل دیدگاه معامله گرا مبنی بر اینکه یه روند غالب در بازار وجود داره موجب ایجاد نظم در معاملات میشه و همین هم موجب معاملات موفق تری در بازار می شه و در نهایت هم از معاملات هیجانی و استرس زا هم دوریم. البته در تشخیص شروع روند ممکنه قیمت ها بالاتر بره ولی روند تایید میشه و آدم با خیال راحت تری میتونه سهم رو بخره چون تشخیص یک روند شروع کار هست و بعد از اون باید قدم های بعدی برداشته بشه.

مرحله سوم: نسبت ریسک و ریوارد خود را تعیین کنید:

مرحله سوم در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تعیین R/R درمعاملات است در مبحث ریسک به ریوارد توضیح دادیم که سرمایه گذار با چه نسبتی از حد سود و ضرر قادره یه معامله موفق در بازار داشته باشه. در بحث طراحی سیستم های معاملاتی هم باید میزان ریسک معامله ای که قراره توش بریم رو تعیین کنیم. حالا این میزان ریسک میتونه درصدی از حجم پول سرمایه گذاری باشه (دیدگاه عامیانه در بین سرمایه گذاران در خصوص تعیین میزان ریسک) و یا بر مبنای تحلیل تکنیکال و تعیین نسبت R/R باشه. به عبارت دیگه تریل کردن در معاملات سرمایه گذار باید بدونه که با رسیدن به حد ضرر، قراره چه تصمیمی برای سرمایه گذاری بگیره و این موضوع رو از قبل به صورت مکتوب داشته باشه.

طراحی سیستم معاملاتی

مرحله چهارم: مقدار سرمایه ای که قصد ورود به سهم را دارید تعیین کنید:

چهارمین مرحله در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تعیین مقدار سرمایه لازم برای ورود به سهم است. در این مرحله لازمه تعیین کنیم که چه میزان سرمایه ای رو باید وارد سهم کنیم و از خودمون بپرسیم که قراره خرید رو یکباره انجام بدیم و یا برای اون هم برنامه ریزی داشته باشیم. یعنی خرید پله ای با معیار های موجود داشته باشیم و یا از روش های دیگه ای استفاده کنیم. یه نکته رو در این خصوص بهتون یادآور میشم که در خرید پله ای حتما پتانسل های سهم رو هم مد نظر داشته باشید و بعد از اون میانگین قیمت خرید خودتون رو کاهش بدید. چون حس زیان گریزی موجب میشه که چون دوست ندارید زیان شناسایی کنید دست به خرید های مجدد میزنید در صورتی که اون سهم اصلا سهم خوبی نیست و حساسیت بی مورد رو اون سهم دارید.

مرحله پنجم: نقاط ورود و خروجتان را مشخص کنید.

بعد از اینکه چهار مرحله اول رو با موفقیت پشت سر گذاشتید باید قادر به تشخیص محدوده مناسب برای ورود به سهم باشین. عموما افرادی که درگیر بازارند نقاط ورود به سهم رو با اندیکاتورها تعیین میکنن هر کسی هم به نوع خودش از یه ابزاری استفاده میکنه و به همین دلیل هم عموما فصل مشترکی بین همه سرمایه گذارا در تعیین نقطه ورود مناسب وجود نداره. به نظر من تعیین یه نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفا با این روش صورت باشه و معامله گر در کنار این ابزارها باید روند حرکتی سهم و رفتار خریدارا و فروشنده ها رو هم در نظر گرفته و سپس تاییدی برای خرید سهم بگیره. اینجاست که میشه یک نقطه بهینه برای خرید سهم رو تشخیص داد. برای تعیین قیمت فروش هم میتونیم از مقاومت های استاتیک و داینامیک تو بازار استفاده کنیم. یعنی هر زمانی با تریل کردن در معاملات یه مقاومت رو به رو هستیم ببینیم شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان به چه صورت هست و سپس تصمیم درست رو بگیریم. عده ای هم هستند که در این شرایط خروج پله ای رو در نظر میگیرند تا بتونن حداکثر سود رو ببرند و از طرفی ریسک خودشون رو هم کاهش بدن و عده ای هم از تریل کردن استفاده میکنند.

مرحله ششم: از سیستمتان استفاده کنید و با آزمون و خطا کارایی آن را افزایش دهید.

آخرین مرحله از طراحی یک سیستم معاملاتی تست سیستم می باشد. در این مرحله عملیات سیستم رو مکتوب کنین و طبق اصول و ضوابطی که تعیین کردید جلو برید و هیچ وقت سعی نکنید اصول رو زیر پا بگذارید. سیستم معاملاتی که طراحی کردین رو چند بار تست کنید و هر بار سعی کنید که اون رو بهینه کرده و کارایی رو بالا ببرین. برای تست سریع تر هم میتونید از دیتاهای چند ماه گذشته استفاده کنید و فکر کنید که به صورت واقعی دارید معامله انجام میدین. به همین ترتییب قادرید تریل کردن در معاملات سیستمی که طراحی کردید رو جلوتر تست بگیرید و مشکلاتی که داره رو تشخیص بدین و سیستم معاملاتیتون رو تقویت کنید.

تریلینگ یا تریل‌کردن چیست؟

تریلینگ یا تریل‌کردن چیست؟

تریل از واژه لاتین Trail به معنای گستردن، با خود کشیدن و. گرفته شده است.درواقع زمانی‌که از تریلینگ سخن به میان می آید بدین معناست که قصد داریم سود خود را گسترده تر کنیم.قصد داریم این مطلب را به زبان کاملا ساده توضیح دهیم‌ تا همگان متوجه شوند.

معمولا در بازار سرمایه اکثر سهامداران مشکل بزرگی در فروش سهام خود دارند. در صورتی که هنگام خرید بسیار راحت تر عمل می نمایند.عکس این موضوع در بحث فروش اتفاق میافتد. جایی که عده ی زیادی نقطه دقیق خروج را نمیدانند و با هر جوی که بر بازار حاکم میگردد شروع به فروش مینمایند ( صف های خرید و فروشی که در سه روز اخیر نیز مشاهده شد ) . توجه داشته باشید، هیچ‌گاه نمیتوان دقیقا در ابتدای روند، ورود نموده و دقیقا در سقف خارج شد. اما میتوان خود را به سقف نزدیک نمود.

◽️این‌ روش بیشتر برای سهامداران میان مدتی و بلند مدتی جوابگو می باشد. چرا که اندکی صبوری میطلبد و نوسانات مقطعی، نادیده گرفته میشود.

زمانی که سهمی‌ را در نقطه مناسب خریداری کرده و به یک حاشیه امنیت ( سود ) خوبی میرسیم میتوان مقداری از سود خود را قربانی‌ کرده تا به سود بیشتر رسید .در واقع وقتی سهمی روند صعودی به خود می گیرد در مقاطع خاص با اصلاح کوتاه مدت مواجه گردیده و دوباره در مسیر رشد قرار میگیرد.چرا که عده ی زیادی به سودهای ناچیز قانع بوده و در نقاط مقاومتی اقدام به فروش می نمایند.

- فروش در هر توقف (ایست) و اصلاح‌، در سهام صعودی و رو به رشد مساویست با جا ماندن از روند صعودی و سود بیشتر.

- بنابر این با قرار تریل کردن در معاملات دادن یک قیمت به عنوان حد ضرر، بدون توجه به نوسانات و اصلاحات مقطعی ، میتوان به یک سود بزرگ دست یافت.

فرض‌کنید ما سهمی را به قیمت 100 تومان خریداری‌نموده ایم و سهم تا نقطه 130 تومان رشد نموده و مقاومت بعدی سهم 150 تومان می‌باشد. تا اینجای کار به یک سود 30% دست یافتیم. حال، کسانی که دیدگاه کوتاه مدت و نوسانی را دارند ممکن است در همین‌نقطه خروج بزنند و سهم با اصلاح کوتاه مدت مواجه‌ گردد. اما کسانی که دیدگاهشان نسبت به بازار میان مدت و بلند مدتی تر است کمی از میزان سود خود قربانی کرده و با قرار دادن حد ضرر در حمایت مینور(کوچک) ، تا هدف بعدی سهم، که 150 تومان است سهامداری می نمایند. برفرض، اگر حمایت مینور سهم 120 تومان باشد، با حد ضرر همین عدد سهامداری مینماییم.

حال، اگر سهم تا 120 تومان اصلاح کرده و برگشت بزند، احتمال اینکه سهم مقاومت 130 را شکسته و به سمت 150 حرکت نماید زیاد است. اما در صورتی که سهم 120 تومان را نیز شکسته و رو به پایین حرکت نمود، اقدام به فروش و سیو سود می نماییم تا از کاهش سود خود جلوگیری نماییم.

این روش را تا مقاومت ماژور (سنگین) و یا هر عددی که برای خود بر اساس اهداف تکنیکالی و یا بنیادی تعیین نمودی ادامه میده

🔹 این روش بیشتر در سهامی که بنیاد و آینده رو به رشدی را داراست استفاده میگردد و در سهام نوسانی ، جز اتلاف وقت؛ فایده دیگری ندارد. چرا که برخی سهام رفتار خاصی داشته و فقط بین دو محدوده خاص در نوسان است.

اندیکاتور بولینگر باند استاپ

اندیکاتور اصلی باند بولینگری توسط آقای جان بولینگر در دهه 1980 نوشته شد و در سال 2011 میلادی نیز تمام حقوق آن را به نام خود ثبت کرد. این اندیکاتور بولینگر باند استاپ که از ایده ی تمایل حرکت قیمت در باندها توسعه یافته است، با اندازه گیری باندهای مخصوص خود و شاخص های مربوط به آن، می تواند جهت کف یا سقف بودن قیمت مورد استفاده قرار بگیرد.

باند بولینگری از موارد زیر تشکیل شده:

  • یک میانگین متحرک ( Moving Average ) با پریود مخصوص به خود
  • یک باند بالایی که در حقیقت یک انحراف معیار از میانگین متحرک ما بیشتر است.
  • یک باند پایینی که در حقیقت یک انحراف معیار از میانگین متحرک ما کمتر است.

اندیکاتوری که در این بخش توضیح داده شده، یک ورژن تغییر یافته از باند بولینگری می باشد و صرفا جهت استفاده از سیگنالهای آن طراحی و نوشته شده است.

نحوه ی استفاده از اندیکاتور بولینگر باند استاپ

اندیکاتور بولینگر باند استاپ

استفاده از این اندیکاتور بسیار ساده می باشد.

وقتی نقاط قرمز تبدیل به سبز می شوند این یک سیگنال صعودی می باشد و قیمت به سمت بالا صعود می کند.

وقتی نقاط سبز تبدیل به قرمز می شوند این یک سیگنال نزولی می باشد و قیمت به سمت پایین نزول می کند.

**اصلا و تحت هیچ شرایطی توصیه نمی شود که فقط با یک اندیکاتور شروع به معامله کنید. اندیکاتورها ابزار کمکی هستند، از آنها در کنار استراتژی و متد معاملاتی تست شده ی خود استفاده کنید.**

از این اندیکاتور می توان جهت استاپ تریل کردن و ریسک فری کردن معاملات در سود استفاده کرد.

دانلود اندیکاتور بولینگر باند استاپ: BBands_Stop_v1

مراحل ساخت استراتژی معاملاتی در بورس ایران

4



*مهدی افضلیان، مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه سیستم معاملاتی خاص خود را داشته باشید: یکی از الزامات معامله‌گری در بازار سرمایه، داشتن یک سیستم معاملاتی مدون، مکتوب و شخصی است. نداشتن یک سیستم معاملاتی مدون و مکتوب در بازار شبیه این است که بدون داشتن مهارت شنا کردن در تریل کردن در معاملات تریل کردن در معاملات جای عمیق شنا کنید.

به گزارش نبض بورس، در بازارهای مالی، سرمایه‌گذار بدون داشتن یک سیستم معاملاتی، قادر به حفظ دارایی خود نیست و هیجان موجود در این بازارها طوری است که ممکن است موجب از دست رفتن کل سرمایه سرمایه‌گذار شود. سیستم معاملاتی مدون و مکتوب به فعالیت معامله‌گر نظم داده و مانع ایجاد هر عامل منفی اثرگذار بر روحیه سرمایه‌گذار می‌شود و زمینه‌سازی لازم برای انجام معاملات بدون استرس و هیجان در بازار را برای سرمایه‌گذار فراهم می‌کند. در این حالت سرمایه‌گذار با ایجاد هر اتفاقی، قادر به تشخیص اقدام بعدی بوده و راهکارهای مورد نیاز برای هر مرحله را می‌داند؛ در ادامه با مراحل طراحی و ساخت یک سیستم معاملاتی آشنا می‌شوید.

مرحله اول: بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید

نخستین مرحله در طراحی یک سیستم معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی به کار رفته در نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال بین یک دقیقه تا یک ماه است و انتخاب بازه زمانی مناسب برای هر معامله‌گری به تجربه و یا نوع معاملات او بستگی دارد (برخی از معامله‌گران ترجیح می‌دهند در بازه‌های زمانی کوتاه مدت، برخی بازه زمانی میان مدت و یا برخی دیگر در بازه زمانی بلند مدت در بازار فعالیت کنند).

به طور مثال تحلیلگری که بر روی نمودارهای هفتگی معامله می‌کند، اجازه فعالیت در بازه زمانی کوتاه مدت را ندارد و به همین دلیل نیاز نیست که روزانه در سایت‌های بورسی به دنبال بررسی قیمت سهم، خواندن اخبار و اظهار نظرهای دیگر سرمایه‌گذاران در مورد سهم باشد.

پس اولین قدم انتخاب بازه زمانی مناسب با توجه به تریل کردن در معاملات دیدگاه انتخابی سرمایه‌گذاران است.

مرحله دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید

به نظر من تشخیص شروع یک روند کار نسبتا سختی است و صرفا با ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال قادر به تشخیص درست آن نیستیم؛ البته در بحث امواج الیوت و شمارش موج‌ها می‌توان انتهای موج ۵ را همراه با مشاهده واگرایی‌ها، به عنوان شروع روند در نظر گرفت، ولی ممکن است با خطاهایی همراه باشد. پس بهتر است با همان شرایط رایج، شروع روند در بازار را تشحیص دهیم (در روند صعودی شاهد سقف‌ها و کف‌های بالاتر و در روند نزولی شاهد سقف‌ها و کف‌های پایین‌تر هستیم). در کل دیدگاه معامله‌گران مبنی بر وجود یک روند غالب در بازار، موجب ایجاد نظم در معاملات می‌شود.

البته در شروع روند ممکن است شاهد افزایش قیمت باشیم، ولی با تایید روند، سرمایه‌گذار می‌تواند با خیال راحت‌تری به خرید سهام اقدام کند و اطمینان بیشتری در خصوص آینده قیمت سهم داشته باشد.

مرحله سوم: نسبت ریسک به ریوارد خود را تعیین کنید

در مبحث ریسک به ریوارد توضیح دادیم که سرمایه‌گذار می‌تواند با چه نسبتی از حد سود و حد زیان، یک معامله موفق در بازار داشته باشد. در بحث طراحی سیستم‌های معاملاتی هم باید تعیین کنیم که در یک معامله چه میزان ریسک را قبول کنیم. حال تعیین مقدار ریسک یا باید بر مبنای درصدی از حجم کل سرمایه‌گذاری (دیدگاه عمومی در بین سرمایه‌گذاران در خصوص تعیین میزان ریسک) و یا باید بر مبنای تحلیل تکنیکال و تعیین نسبت R/R در معامله باشد. به عبارت دیگر با تعیین میزان ریسک، سرمایه‌گذار باید با رسیدن به حد ضرر، تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به صورت مکتوب تعیین کرده باشد.

مرحله چهارم: مقدار سرمایه در نظر گرفته شده برای خرید سهم را تعیین کنید

در این مرحله باید تعیین کنیم که چه تریل کردن در معاملات میزان سرمایه‌ای برای خرید سهم اختصاص دهیم و اینکه قرار است خرید را یکباره انجام دهیم و یا برنامه‌ریزی برای خرید پله ای داشته باشیم.

نکته مهم در خرید پله‌ای در نظر گرفتن پتانسیل‌های سهم است؛ چون در این نوع خرید، حس زیان‌گریزی موجود در سرمایه‌گذار برای شناسایی زیان با رسیدن سهم به محدوده حد ضرر، موجب خریدهای مجدد با هدف کاهش میانگین قیمت خرید می‌شود؛ در صورتی که ممکن است سهم مورد نظر، اصلا سهم مناسبی نبوده و سرمایه‌گذار هم حساسیت بی‌مورد داشته باشد.

مرحله پنجم: نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید

بعد از اینکه چهار مرحله اول را با موفقیت پشت سر گذاشتید، باید قادر به تشخیص محدوده مناسب برای ورود به سهم باشید. عموما افرادی که فعال بازارند نقاط ورود به سهم را با ابزارهای تکنیکالی تعیین می‌کنند و به دلیل وجود ابزارهای گوناگون برای تشخیص نقطه بهینه ورود به سهم، عموما فضای مشترکی بین همه سرمایه‌گذاران وجود ندارد.

به نظر من تعیین نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفا با ابزارهای تکنیکالی تعیین شود و معامله‌گر باید در کنار این ابزارها، روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشنده‌ها را در نظر بگیرد و اینجاست که سرمایه‌گذار قادر به تشخیص یک نقطه بهینه برای خرید سهم است.

برای تعیین قیمت فروش هم سرمایه‌گذار در مرحله اول باید از مقاومت‌های استاتیک و داینامیک موجود در نمودار استفاده ‌کند؛ اما باید توجه داشت که با رسیدن سهم به محدوده‌های مقاومتی، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان به چه صورت است و آیا با یک خرید قوی در سهم مواجه هستیم و یا با یک فروش قوی و سپس تصمیم درست را اتخاذ کنیم.

عده‌ای از سرمایه‌گذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پله‌ای و عده‌ای هم از تکنیک تریل کردن استفاده می‌کنند.

مرحله ششم: از سیستم معاملاتی استفاده کنید و با آزمون و خطا کارایی آن را افزایش دهید

مرحله آخر تست سیستم معاملاتی است؛ در این مرحله، مراحل تدوین شده در سیستم معاملاتی را اجرا و طبق اصول و ضوابط تعیین شده معامله کنید و هیچ وقت سعی نکنید اصول را زیر پا بگذارید. سیستم معاملاتی طراحی شده را چند بار تست و هر بار سعی کنید با بهینه کردن سیستم، میزان کارایی آن را افزایش دهید.

برای تست سریع‌تر سیستم هم از داده‌های چند ماه گذشته سهام استفاده کنید.

به عنوان مثال به سه ماه گذشته برگردید و شرایط خرید سهم در آن محدوده زمانی را تعیین کنید و سپس بر اساس مستندات موجود، پنج مورد ذکر شده را به ترتیب اجرا کنید و با در نظر گرفتن بازه زمانی مورد نظر تریل کردن در معاملات در طول سه ماه، عملکرد معاملاتی خود را مورد سنجش قرار دهید.

به این ترتیب می‌توانید سیستم طراحی شده را تست کنید و مشکلات موجود را تشخیص داده و مرحله به مرحله کارایی سیستم را افزایش دهید.

سخن آخر

طراحی یک سیستم معاملاتی مطلوب در بازار باید برای هر سرمایه‌گذاری به عنوان یک اولویت مهم و اساسی مد نظر قرار گیرد، چرا که یک سیستم معاملاتی درست و بهینه می‌تواند به عنوان چراغ راه سرمایه‌گذار عمل کرده و سرمایه‌گذار هم به راحتی قادر به تشخیص موقعیت های مختلف در خرید و فروش سهام و اتخاذ استراتژی مربوط به آن موقعیت در بازار سرمایه خواهد بود.

خرید پله‌ای در بازار سرمایه

دانشگاه برنامه نویسان خرید پله‌ای در بازار سرمایه

یکی از روشهای معامله در بورس خرید پله‌ای است که احتمالا این اصطلاح را زیاد شنیده اید. در ادامه در مورد خرید پله‌ای، معایب و مزایا وهمچنین نحوه تریل کردن در بازار صحبت خواهد شد.

فرض کنید شما سهمی را از نظر تکنیکال و بنیادی بررسی کرده‌اید و از پتانسیل رشد این سهم آگاه شده‌اید اما بازی این سهم در کوتاه‌مدت را نمی‌دانید. به این معنی که ممکن است در کوتاه مدت نوساناتی داشته باشد و حتی از قیمت فعلی که تصمیم به خرید دارید پایین تر بیاد ولی اطمینان دارید که در بازه بزرگتر در روند صعودی و رو به رشد قرار گیرد.

وقتی از وضعیت کوتاه‌مدت یک سهم اطمینان ندارد، می‌توانید خرید‌های خود را به بخش‌های مختلف تقسیم کنید. با این روش معامله، در هر بار، بخشی از سرمایه برای انجام سفارش وارد بازار می‌شود. به این ترتیب اگر تحلیل و تصمیم معامله‌گر اشتباه بود، ضرر زیادی را متحمل نخواهد شد، زیرا با همه دارایی خود وارد بازار نشده است.

با یک مثال بحث خود را پیش می‌بریم:

فرض کنید با بررسی سهم ایران‌خودرو در قیمت 100 تومان به این نتیجه رسیدید که باید اقدام به خرید این سهم کنید. اگر مبلغ یک میلیون تومان نقدینگی برای این سهم داشته باشید و بخواهید از روش معاملاتی خرید پله ای استفاده کنید می‌توانید 5000 سهم در قیمت 100 تومان را خرید کنید و بقیه خریدتان را در صورت افت احتمالی سهم تکمیل کنید. حال بیایید حالت زیر را در نظر بگیرید:
5000 سهم در قیمت 100 تومان می‌خرید. سهم دچار افت قیمت می‌شود و تا 80 تومان پایین می‌آید. شما باقی‌مانده نقدینگی‌تان (که 500هزار تومان است) را سهم 80 تومانی ایران خودرو می‌خرید (تقریبا 6250 سهم). تا اینجا پنج هزار سهم در قیمت 100 تومان خریده‌اید و 6250 سهم در قیمت 80 تومان. با یک حساب سرانگشتی میتوان گفت میانگین کل خرید شما 89 تومان به ازای هر سهم است. شما تا اینجا با روش خرید پله ای میانگین خریدتان را کاهش داده‌اید (از قیمت 100 تومان به قیمت 89 تومان) فرض کنید در ادامه روند سهم، قیمت سهم به 95 تومان می‌رسد. با روشی که برای خرید اتخاذ کرده‌اید وقتی قیمت 95 می‌رسد (یعنی پایین تر از خرید اولتان) شما نزدیک به 70 هزارتومان سود کرده‌اید در صورتی اگر کل نقدینگیتان را در قیمت 100 تومان خرید میکردید نزدیک به 50 هزارتومان ضرر شناسایی میکردید!

اگر در منابع و سایتهای مختلف در مورد خرید پله‌ای نگاه کنید خواهید تریل کردن در معاملات دید که با مثالی شبیه به مثال بالا سعی در ایده‌آل دانستن این روش دارند. در صورتی که مثال بالا با کمی تغییر می‌توان اینگونه در نظر گرفت: شما نصف خریدتان را در قیمت 100 تومان انجام می‌دهید، قیمت سهم رشد میکند و مجبور می‌شوید بقیه خریدتان را در 110 تومان انجام دهید. درست است که سود کرده‌اید ولی با خرید در قیمت بالاتر از سود بیشتر جا می‌مانید. پس سوالی که پیش می‌آید این است: خرید پله‌ای روش خوبیست یا خیر؟

در پاسخ باید گفت اتخاذ این روش توسط معامله گر به استراتژی معامله گر و قدرت ریسکش برمیگردد. اگر شما در کف قیمتی و در حمایت قوی بخواهید سهم را بخرید ریسک کمتری را متحمل خواهید شد و بنابراین نیاز کمتری به خرید پله ای دارید. ولی در مقابل وقتی که خرید سهمی دارید که از بنیاد قوی برخوردار نیست و یا شناخت کافی از سهم ندارید خرید پله‌ای گزینه مناسب تری است. و این نکته را همیشه در نظر داشته باشید که حفظ سرمایه مهمتر از کسب سود است.

همیشه به یاد داشته باشید حفظ سرمایه مهمتر از کسب سود است

همین نکته در فروش سهم هم وجود دارد. مثلا وقتی یک سهمی را خریداری کرده‌اید و به حد سودی که از قبل تعیین کرده‌اید رسیدید می‌توانید همه سهام خود را به فروش برسانید و یا اینکه کمی ریسک کرده و به صورت پله ای خارج شوید. زیرا در بورس هیچ تحلیل صد درصدی وجود ندارد. ممکن است شما همه سهم خود را به فروش برسانید و روند صعودی سهم همچنان ادامه پیدا کند. در صورتی که اگر به صورت پله‌ای خارج شوید حداقل نصفی از سهمتان از روند صعودی جا نمی‌ماند. همانند خرید پله ای سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا فروش پله ای روش خوبیست یا خیر؟ پاسخ این سوال همان پاسخ قبلی است. استفاده کردن یا نکردن از این روش به استراتژی معامله‌گر به قدرت ریسک‌پذیری و شناخت او از رفتار سهم بستگی دارد.

در کنار فروش پله‌ای بد نیست بدانید که اطلاعاتتان را در مورد تریلینگ نیز بالا ببرید. این اصطلاح در بازارهای صعودی بیشتر استفاده می‌شود. در ادامه به صورت خلاصه به معرفی این اصطلاح می‌پردازم:

تریل از واژه لاتین Trail به معنای گستردن است. در واقع وقتی که در سهم خاصی تریل می‌کنیم به دنبال گسترده‌تر کردن سود خود هستیم. با یک مثال ادامه می‌دهیم:

فرض کنید که شما سهمی را تحلیل کرده‌اید و با مشخص کردن حد ضرر و حد سود خود اقدام به خرید سهم کرده‌اید. بعد از گذشت مدتی سهم شما به قیمتی که انتظار آن را داشتید می‌رسد. طبق تحلیل باید اقدام به فروش و سیو سود کنید. اما وقتی سهم روند صعودی به خود گرفته است می‌توانید قسمتی از سود خود را قربانی کنید که به سود بیشتری برسید. با یک مثال ساده ادامه می‌دهیم:فرض کنید سهمی را در 100 تومان خریده‌اید و سهم شما تا 130 تومان رشد کرده است. هدف بعدی سهم 150 تومان است. شما می‎توانید کل سهمتان را بفروشید و 30 درصد سود خود را سیو کنید یا اینکه دیدگاه میان‌مدت و یا بلند مدت به بازار داشته باشید و با بالا آوردن حد ضررتان به 120 تا رسیدن به قیمت 150 سهامداری کنید. دو سناریو ممکن است اتفاق بیوفتد. سهم شما همچنان رشد می‌کند و به اهداف بعدی خواهد رسید و یا اینکه سهم به قیمت 120 می‌رسد و حد ضرر شما فعال می‌شود و برای جلوگیری از کاهش سود خود اقدام به فروش می‌کنید. روشی که ذکر شد همیشه و برای هر سهمی قابل استفاده نیست. این روش بیشتر در سهامی که بنیاد و آینده رو به رشدی را دارند قابل استفاده است و در سهام نوسانی ، جز اتلاف وقت؛ فایده دیگری ندارد. چرا که برخی سهام رفتار خاصی داشته و فقط بین دو محدوده خاص در نوسان است. همچنین در بازارهای صعودی نیز از این روش به خوبی می‌توان استفاده کرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.