رالی (Rally) در بازارهای مالی چیست؟
رالی در مفهوم کلی به معنای وقوع افزایش مستمر در قیمت سهام، اوراق قرضه، و شاخصهای مرتبط است. رالی معمولا شامل حرکات صعودی سریع یا بزرگ در یک بازه زمانی نسبتا کوتاه میشود. این نوع حرکت قیمتی میتواند هم در بازار گاوی و هم در بازار خرسی اتفاق بیافتد، که به آن رالی بازار گاوی یا رالی بازار خرسی میگویند. معمولا رالی پس از دورهای تثبیت یا نوسان در قیمتها اتفاق میافتد.
ممکن است رالی با سقوط بازار یا اصلاح قیمت، که یک حرکت نزولی سریع و کوتاه مدت در قیمتها است، مقایسه بشود.
نمونه یک رالی در یازارهای مالی
درک مفهوم رالی
اصطلاح «رالی» تا حدودی برای اشاره به حرکات سویینگ صعودی در بازارها استفاده میشود. مدت زمان یک رالی از نظر شدت متغیر است و بستگی به بازه زمانی استفاده شده در تحلیل انجام شده دارد. برای یک معاملهگر روزانه، شاید رالی همان ۳۰ دقیقه اول روز کاری باشد که در آن سویینگهای قیمتی به حرکت خود ادامه میدهند و سقفهای جدید میسازند. در حالی که برای مدیر پورتفولیو در یک صندوق بازنشستگی بزرگ، که دید خیلی بلندمدتتری نسبت به بازار دارد، شاید سه ماهه قبلی در تقویم اقتصادی به عنوان یک رالی محسوب شود، حتی اگر سال قبل بازار خرسی بوده باشد.
رالی حاصل افزایش قابل توجه در تقاضا به دلیل هجوم سرمایه زیاد به بازار است که منجر به افزایش قیمتها خواهد شد. طول یا بزرگی یک رالی به حجم خریداران و میزان فشار فروشی که با آن روبرو میشوند، بستگی دارد.
برای مثال، اگر تعداد زیادی خریدار وجود داشته باشد اما سرمایهگذاران کمی مایل به فروش باشند، به احتمال زیاد شاهد یک رالی صعودی بزرگ خواهیم بود. اما اگر، همان تعداد خریداران با تعداد برابری از فروشندگان روبرو شوند، به احتمال خیلی زیاد شاهد یک صعود کوتاه و حرکت قیمت ناچیز خواهیم بود.
- رالی معمولا یک حرکت کوتاه مدت و اغلب صعودی در قیمتها است.
- رالی ممکن است به دلایل مختلفی رخ دهد و معمولا در بازارهایی دیده میشود که در بلند مدت، گاوی یا خرسی بودهاند.
- به طور کلی، رالی نتیجه سیاستهای اقتصادی یا رخدادهای غافلگیر کننده و مثبت است که در مدت کوتاهی قیمت داراییها را جذاب میسازند.
یک رالی را میتوان بوسیله اندیکاتورهای تکنیکال مختلف شناسایی کرد. اوسیلاتورها بلافاصله شرایط اشباع خرید را نشان میدهند. اندیکاتورهای روند، از روند نزولی به روند صعودی تغییر حالت میدهند. پرایس اکشن نشان میدهد که سقفهای جدید در حجمهای بالا ایجاد میشوند و در کفها حجم به یکباره افت میکند. قیمت به سطوح مقاومتی نزدیک میشود و آنها را میشکند.
علل اصلی وقوع رالی
علل مختلفی برای وقوع یک رالی وجود دارد. رالیهای کوتاه مدت معمولا نتیجه اخبار یا رخدادی هستند که باعث ایجاد عدم تعادلی کوتاه مدت در عرضه و تقاضا میشوند. حجم قابل توجهی از خرید در یک سهام یا دارایی خاص توسط یک صندوق سرمایهگذاری بزرگ، یا معرفی یک محصول جدید بوسیله یک برند معروف، میتوانند تأثیری مشابه داشته باشند که نتیجه آن یک رالی کوتاه مدت خواهد بود. برای مثال، تقریبا هر بار که شرکت اپل یک آیفون جدید وارد بازار میکند، سهام این شرکت شاهد یک رالی در ماههای بعدی بوده است. همچنین معرفی یک خودروی جدید توسط شرکت تسلا ممکن است سرمایهگذاران را به سمت سهام آن شرکت متمایل کند.
در این زمان سرمایهگذاران به دنبال کسب سود از عرضه محصولی جدید و افزایش درآمد شرکت از فروش آن، هستند. در نتیجه با پیشی گرفتن تقاضا از عرضه، قیمت سهام افزایش پیدا میکند.
رالیهای بلند مدت معمولا نتیجه رویدادهایی هستند که تاثیر بلند مدتی بر بازار میگذارند، مثل تغییر در سیاستهای مالیاتی یا مالی دولت، قوانین تجاری جدید یا تغییر نرخ بهره. همچنین انتشار دادههای اقتصادی که سیگنال تغییراتی مثبت در بازار و چرخه اقتصادی را میدهند، تاثیری بلند مدت بر فاز روند نزولی بازار خواهند داشت و باعث انتقال سرمایه از بخشی به بخش دیگر میشوند. برای مثال، کاهش چشمگیر نرخ بهره باعث میشود سرمایهگذار از ابزارهایی با درآمد ثابت به سمت سهام شرکتها سوق پیدا کند. این کار شرایط یک رالی در بازار سهام را فراهم میکند.
رالی در بازار خرسی
قیمت حتی در روندهای نزولی بلند مدت نیز افزایش پیدا میکند. مثل رالی گول زننده (Sucker Rally). این رالی زمانی رخ میدهد که قیمت افزایش پیدا میکند اما بلافاصله به روند نزولی تغییر مسیر میدهد. رالی گول زننده معمولا در بازار خرسی که رالیها کوتاه مدت هستند، اتفاق میافتد. رالیهای گول زننده در همه بازارها اتفاق میافتند، این رالیها از پشتوانه بنیادین و واقعی برخوردار نیستند و تقریبا مشابه حبابها هستند. به همین خاطر بسیار سریع تغییر مسیر میدهند.
شناسایی رالی گول زننده در تاریخچه بازار کار سادهای است، اما شناسایی آنها در معاملات آنلاین و زمان فعلی کار سختی است. با سقوط هر چه بیشتر قیمتها، سرمایهگذاران تصور میکنند که رالی بعدی به معنی پایان روند نزولی است. در نهایت، روند نزولی (در اکثر مواقع) به پایان میرسد، اما تشخیص اینکه کدام رالی به روند صعودی تبدیل میشود، و یک رالی گول زننده نیست، همیشه کار سادهای نیست.
رالی در بازار بورس
رالی در بازار بورس در دورههایی اتفاق میافتد که افزایش خرید باعث بالا رفتن قیمت سهام میشود. معمولا با پیشبینی یک رالی، میتوان آن را به واقعیت تبدیل کرد، یعنی معاملهگران با شناسایی زودهنگام یک روند صعودی شروع به باز کردن معاملات خرید میکنند. در نتیجه، این کار قیمت را هر چه بیشتر بالا میبرد تا جایی که این حرکت صعودی به عنوان یک رالی در بازار شناسایی میشود.
چگونه معاملهگران یک رالی را شناسایی میکنند؟
همانطور که گفته شد، معاملهگران میتواند رالیها را با استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال مثل اوسیلاتورها شناسایی کند. اوسیلاتورها به شناسایی شرایط اشباع خرید در داراییها کمک میکنند. شرایط اشباع خرید یکی از محرکهای کلیدی در ایجاد رالی در بازارهای مالی است.
با این وجود، بسته به بازه زمانی استفاده شده توسط معاملهگر، طول یک رالی میتواند نسبی باشد. برای مثال، یک معاملهگر روزانه ممکن است با انتشار اخباری مثبت در ارتباط با بازار در طول شب، شاهد یک رالی در همان ۳۰ دقیقه ابتدایی بازار باشد.
از طرف دیگر، معاملهگران پوزیشن، به دنبال یک حرکت صعودی مستمر در طول چند روز یا حتی چند هفته هستند تا شاید آن را به عنوان یک رالی شناسایی کنند.
سخن پایانی
درک ماهیت و تفاوت بین رالیها و روندهای صعودی میتواند کمک شایان توجهی به معاملهگران کند. رالیها معمولا احساس فومو یا ترس از دست دادن را در معاملهگران برانگیخته میکنند. در این زمانها معاملهگران که میترسند از سودهای سرشار بازار عقب بمانند، بیمحابا و بدون توجه به دلیل رالی و پشتوانه بنیادین آن وارد روند میشوند. اما نتیجه از قبل پیدا است بخش قابل توجهی از معاملهگران زمانی وارد رالی میشوند که در فاز نهایی رالی قرار داریم و تنها چیزی که نصیب آنها میشود زیان مابقی است.
جهت پیگیری فاز روند نزولی اخبار، مقالات آموزشی و تحلیلهای فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
الگوی اسپایک بیانگر چیست و چگونه میتوان با آن وارد معامله شد؟
الگوهای نمودار شمعدانی، الگوهای محبوب تحلیلگران هستند. هر یک از این شمعدانها، گویای اطلاعات زیادی مثل باز و بسته شدن قیمتها و محدودیتهای بالاتر و پایینتر قیمت سهام در طول روز، هفته، ماه و سال هستند. در این مقاله قصد داریم راجع به یکی دیگر از این الگوهای محبوب یعنی الگوی اسپایک، که تشکیل منحصر به فردی دارد و فرصتهای معاملاتی مناسبی را ارائه میدهد، صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
الگوی اسپایک چیست؟
همانطور که از نامش پیدا است، الگوی اسپایک (Spike) یا الگوی v، اوج را در هر خط روندی تشکیل میدهد، جایی که قیمت قبل از بازگشت به محدوده اولیه، جهش قابل توجهی دارد. تعریف الگوی شمعدانی v به عنوان افزایش یا افت ناگهانی خط روند ناشی از تغییر لحظهای احساسات بازار، توصیف میشود.
یک الگوی جهش میتواند در هر دو روند صعودی و نزولی ظاهر شود و به دنبال آن حرکت ناگهانی، معاملات انجام شود. نکته این است که اسپایک پس از یک انگیزه در روند صعودی و نزولی شکل میگیرد و پس از اینکه جهش آن کامل میشود، قیمت به ارزش اولیه خود باز میگردد.
یک مثال خوب از اسپایک منفی در بازارهای مالی، سقوط بازار سهام در 19 اکتبر 1987 است؛ زمانی که میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) در یک روز 23 درصد سقوط کرد.
درک الگوی اسپایک
نمونههای شدیدتری از اسپایک مربوط به زمانی است که تحلیلگران به یکسری اخبار یا رویدادهای غیرمنتظره واکنش نشان میدهند، مانند نتایج درآمد بهتر از حد انتظار. استفاده از کلمه «اسپایک» به شیوه قدیمی قرار دادن برگههای کاغذی سفارش بر روی اسپایک فلزی پس از اتمام معامله مربوط میشود.
مفهوم اسپایک در ارزش قیمت سهام در تجزیه و تحلیل تکنیکال سهام استفاده میشود. تجزیه و تحلیل تکنیکال مطالعه روند تغییرات قیمت سهام و حجم معاملات است که تعداد سهام معامله شده در یک روز یا ماه را نشان میدهد. مدیران سرمایه، این روندهای تاریخی را مطالعه میکنند تا رفتار قیمت سهام را در آینده پیشبینی کنند.
از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل بنیادی، قیمت آینده سهام را بر اساس فروش و سود شرکت ارزیابی میکند. مدیران سرمایه تجزیه و تحلیل تکنیکال و تجزیه و تحلیل بنیادی را برای تصمیمگیری در مورد قیمت یک سهام ترکیب میکنند.
یک نمونه معامله با الگوی v
یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است محدوده معاملات قیمت برای یک سهام خاص را تحت نظر بگیرد. فرض کنید، طی 12 ماه گذشته، هر سهم بین 30 تا 45 دلار معامله شده است. علاوه بر محدوده قیمت، یک تحلیلگر تکنیکال روند بلندمدت قیمت سهام را بررسی میکند. در این مورد، فرض کنید که قیمت سهام از قیمتی در زیر 30 دلار به قیمت فعلی نزدیک 45 دلار برای هر سهم افزایش یافته است.
در این سناریو، اگر قیمت سهام به سرعت به زیر 30 دلار یا بالاتر از 45 دلار برسد، ممکن است برای تحلیلگر تکنیکال، به عنوان شاخص خرید یا فروش تلقی شود. فرض کنید که قیمت سهام به میزان 27 دلار یعنی پایینتر از قیمت معامله رسیده است.
اگر الگوی معاملات سهام به محدوده عادی معاملات بازگردد، ممکن است جهش ناهنجاری باشد. از سوی دیگر، اگر قیمتها پس از جهش کوتاه شروع به کاهش کنند، این جهش ممکن است نشانگر این باشد که اخبار مربوط به شرکت، نظر سرمایهگذاران را در مورد سهام تغییر داده است. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است از این روند به عنوان دلیلی برای فروش سهام استفاده کند.
الگوی v چگونه شکل میگیرد؟
یک رویداد خاص (برخی اخبار در تقویم اقتصادی یا یک فورس ماژور با ارزش اقتصادی زیاد) احساسات سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار میدهد، نقل قولها را شکل میدهد و و تب و تاب بازار را در دست گرفته و باعث بروز الگوی اسپایک میشود.
پس از یک جهش تند، نقل قولها در بالاترین نقطه متوقف میشود که ممکن است شمعدانی معکوس ایجاد کند (الگوی شمعدانی هارامی، ستاره و موارد مشابه). سپس در شمعدانهای بعدی، از همانجایی که نقل قولها شروع به رشد کردند، به مقادیر اولیه خود باز میگردند. پس از آن، روند فعلی معکوس میشود و قیمت در جهت مخالف شروع به حرکت میکند.
همانطور که گفتیم یک الگوی v در پایین روند نزولی هم فاز روند نزولی شکل میگیرد. همانطور که در بالا توضیح داده شد، تحت تأثیر برخی اخبار یا رویدادها، نقل قولها به شدت کاهش مییابد. سپس در شمعدانهای بعدی، قیمت به محلی که از آن شروع به سقوط کرده است، باز میگردد. سپس روند واقعی معکوس میشود و نقل قولها شروع به رشد میکنند.
چرا یک اسپایک ظاهر میشود؟
به عنوان یک قاعده کلی، ظاهر یک الگوی اسپایک توسط یک عامل حسی انسانی مثل حرص، ترس و وحشت تحریک میشود. حرص باعث میشود تا معاملهگران پس از شروع انگیزه و نقل قول افراد، معاملات خود را در بازار باز کنند. با این حال، ممکن است اوضاع برای ادامه رشد قیمت، مناسب نباشد؛ بنابراین قیمت رو به سقوط قرار میگیرد. پس از شروع کاهش، وحشت و ترس از دست دادن پول به صحنه میآید. معاملهگران شروع به بسته شدن سفارشاتشان به صورت گسترده میکنند و پس از بازگشت قیمت به نقطه شروع، روند نزولی ادامه مییابد.
وضعیت دیگر بروز اسپایک زمانی است که یک معاملهگر با موقعیت بسیار زیاد ظاهر میشود. در این مورد، اگر به عمق بازار نگاه کنید، حجم زیادی با تمام قیمتهای موجود خریداری میشود، سپس عمق بازار با برنامههای سفارشی پر میشود و نقل قولها به سطوح اولیه خود باز میگردند.
آیا دلایل دیگری میتواند باعث بروز الگوی اسپایک شود؟
- یک حرکت جهتدار (یک روند) در نمودار وجود دارد.
- قیمت در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت تجمع نمییابد (سطحی وجود ندارد).
- شکافهای زیادی در روند وجود دارد.
- یک انگیزه سریع ممکن است سطح حمایت یا مقاومت کلیدی را از بین ببرد، پس از آن قیمت بازگشت میکند.
- قیمت ممکن است با فاصله از یک کانال قیمت مساوی، شکسته شود (سپس قیمت باز میگردد و روند معکوس میشود).
- جهش ناگهانی میتواند الگویی باشد که قیمت یک دارایی را دنبال میکند.
نمونهای از معامله فروش با الگوی اسپایک
در نمودار زیر، قیمت برای مدت طولانی درحال رشد بوده است. در یک مرحله، یک رویداد مهم اقتصادی یا سیاسی اتفاق میافتد، یا معاملات فعال به سادگی آغاز میشود (هرچه خبر غیرمنتظرهتر باشد، واکنش بازار حادتر است). قیمت بالا میرود و روی شمعدان بعدی متوقف میشود، سپس نقل قولها کاهش مییابند. در حالت ایدهآل، باید در آخرین سطح پایین قبل از ضربه، موقعیتی باز شود. با این حال، در این مثال، یک معامله فروش در پایان بسته شدن شمعدان باز میشود.
توقف ضرر در مکانی امن پشت ارتفاع قرار گرفته است. سود دریافتی بر اساس اندازه SL محاسبه میشود. برای افزایش سود، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای ظاهر شدن یک روند باز میشود، بهتر است به جای قرار دادن SL،TP را جابجا کرد.
نمونهای از معامله خرید با الگوی اسپایک
پس از یک روند نزولی طولانی مدت، قیمت یک حرکت شدید را نشان میدهد و سپس متوقف میشود (در نمودار، به نظر میرسد یک چکش معکوس کامل به وجود آمده است). در شمعدان بعدی، قیمت به نقطه شروع باز میگردد. در اینجا ممکن است روند خرید باز شود.
SL را در قسمت پایین قرار داده و یک TP بر اساس اندازه SL محاسبه میشود. برخی منابع توصیه میکنند که TP به اندازه Spike بزرگ شود. با این حال، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای بروز یک روند باز میشود، بهتر است که SL را به جای قرار دادن TP جابجا کرد. بدون شک این کار، گزینه کاملی نیست، اما در صورت قرار دادن TP ثابت، امتیاز بیشتری کسب میشود.
چگونه یک الگوی اسپایک را تشخیص دهیم؟
شمعدان الگوی v به افزایش نامنظم قیمت اشاره دارد که معمولا ناشی از ورود اطلاعات جدید به بازار است. هنگامی که ضربه یا انگیزه اولیه وارد بازار میشود، یک شمع معکوس پس از شمع اسپایک شکل میگیرد و به دنبال آن شمعهای بیشتری در خط قیمت اولیه شکل میگیرند.
اخبار عمده بازار میتواند دید معاملهگران را تحت تأثیر قرار دهد و باعث افزایش ناگهانی ورود یا خروج در بازار شود. افزایش ناگهانی تقاضا، قیمت سهام را به اوج میرساند، پیش از آنکه معاملهگران وحشت زده شده و شروع به فروش سهام خود کنند و قیمت را به سطح اولیه برسانند.
چگونه اسپایک را تفسیر کنیم؟
اسپایکها الگوهای نادری هستند. بنابراین، هنگامی که یک الگوی اسپایک ظاهر میشود، معمولا یک دلیل خوب در پشت آن وجود دارد که باعث حرکت میشود. معاملهگران باید قبل از تصمیمگیری در مورد اقدام، وضعیت را با دقت بررسی کنند.
خرید و فروش معاملات در الگوی v با ریسک زیادی همراه است. به عنوان یک احتیاط، معاملهگران باید قبل از ورود به موقعیت، توقف ضرر و محدودیت سود خود را با دقت تعیین کنند. در شرایطی که جهش قابل توجهی در قیمت وجود دارد، میتوان در باز شدن شمع بازگشت، موقعیت فروش را باز کرد و با استفاده از بالاترین میزان اوج، حد توقف ضرر را تعیین کرد. حد سود نیز پس از اندازهگیری SL در فاصله مساوی قرار میگیرد.
برعکس آن، وقتی جهشی در روند نزولی ظاهر میشود، معاملهگران در اولین باز شدن شمع صعودی پس از جهش، موقعیت خرید خود را باز میکنند.
دیدگاه سرمایهگذاران فارکس نسبت به اسپایک
گاهی اوقات قیمت یک دارایی به حالتی بسیار شدید و ناگهانی بالا یا پایین میرود و سپس بازگشت میکند. بنابراین در نمودار قیمت، الگوی اسپایک یا جهش ایجاد میشود. این پدیده را میتوان 99 درصد در بازار فارکس مشاهده کرد؛ زیرا این یک بازار بسیار بیثبات است و قیمت بسیار سریع شروع به حرکت میکند و سپس جهت آن تغییر میکند.
این حرکات قوی به دلیل معاملات ناگهانی عظیمی شکل میگیرد که همزمان بر اساس یک رویداد اقتصادی مانند یک خبر مهم ایجاد میشود. به عنوان مثال، تغییر ناگهانی و غیرمنتظره نرخ بهره یک ارز. چنین حرکات و جهشهایی میتواند موضوع نوعی از معاملات باشد که به آن تجارت فارکس اسپایک (Forex Spike Trading) میگویند.
شما نمیتوانید چنین تحرکات و جهشهایی را در بازار سهام مشاهده کنید؛ زیرا سهام نمیتواند به طور ناگهانی تحت تأثیر اخبار و رویدادهای اقتصادی قرار گیرد. آنها به تدریج تغییر میکنند. همچنین انجام تعداد نامحدود معاملات خرید یا فروش به یک باره در بازار سهام آسان نیست، زیرا بازار سهام محدود است و گاهی خریدار برای فروشنده وجود ندارد و گاهی هم فروشنده برای خریدار. بنابراین، بازار سهام به ندرت جهش قیمت را ایجاد میکند.
اما معاملهگران بازار فارکس منتظر هستند تا جهش قیمت در نمودارها برای ورود به بازار ایجاد شود، زیرا آنها معتقد هستند که:
- معاملات با الگوی اسپایک سودآورتر است
- تضمین قویتری برای سودآوری آنها وجود دارد
نتیجهگیری
اسپایک نشان دهنده یک حرکت ناگهانی (جهش) در روند زمانی است که اخبار یا رویدادهای مهم بازار احساسات معاملهگران را تحت تأثیر قرار میدهد. با این حال، نباید آن را با شکافی که در خط روند ظاهر میشود، اشتباه گرفت. معاملات الگوی اسپایک با ریسک بالایی همراه است و حتی میتواند معاملهگران باتجربه را فریب دهد. برای واکنش به الگوی شمعدان اسپایک، باید بر اکثر الگوهای شمعدان مسلط شوید و از گیر افتادن در دام سیگنالهای کاذب، جلوگیری کنید.
نگاهی عمیق به خط روند
خطوط روند ابزارهای بسیار مفیدی در تحلیل تکنیکال هستند که با استفاده از آن می توان موقعیت های معاملاتی فوق العاده ای را شکار کرد. اما نباید زیاد ساده به آنها نگاه کرد. اگر با دقت بیشتری به این خطوط نگاه کنیم، اطلاعات بسیار بیشتری در مورد ساختار حرکتی بازار، صعودی یا نزولی بودن جو روانی بازار (Market Sentiment)، قدرت و فاز حرکتی بازار را به ما خواهند داد.
تصویر زیر نمایی ساده از اطلاعات گسترده ای است که خطوط روند به ما می دهند.
برخورد و واکنش سوم
برای رسم یک خط روند به حداقل دو نقطه نیاز داریم. اگر بخواهیم خط روند صعودی رسم کنیم، دو کف یا حفره نیاز داریم و برای کشیدن خط روند نزولی نیز به دو سقف یا قله نیاز خواهیم داشت. این ساده ترین حالت برای ترسیم خط روند است.
اگر دو نقطه مناسب برای ترسیم خط روند در نظر گرفته باشید، به احتمال زیاد در نقطه سوم نیز قیمت به این خط روند واکنش نشان خواهد داد. اما اگر زیاد به دو نقطه ای که خط روند را از آنجا رسم کرده اید اطمینان ندارید، بهتر است که منتظر بمانید تا واکنش قیمت به نقطه سوم را نیز مشاهده کنید.
در هر صورت قیمت در برخورد سوم و واکنش به خط روند، آن را تایید خواهد کرد. پس همیشه نقطه برخورد سوم برای ما مهم خواهد بود.
اما دلیل اهمیت برخورد و واکنش سوم به یک خط روند چیست؟ در چارت قیمت، نقطه سقف و کف زیادی وجود دارند و ما میتوانیم هر دو کف یا دو سقفی که میبینیم را به هم وصل کرده و یک خط روند رسم کنیم. در این حالت تعداد فوق العاده زیادی از خطوط روند بوجود خواهند آمد. بنابراین این خطوط به صورت تصادفی بوجود آمده اند و بازار به همه آنها واکنش نشان نمی دهد. اما خط روندی که در سه نقطه برخورد داشته باشد به بسیار زیادی تصادفی نخواهد بود و تریدرهای زیادی در حال نگاه کردن به آن هستند.
یکی از مسائلی که بین همه تریدرها در مورد رسم خط روند وجود دارد این است که آیا خط روند باید از سایه رسم شود یا بدنه کندل ها؟ بگذارید خیالتان را راحت کنیم؛ هیچ قانونی ثابتی وجود ندارد. خط روند را از روی سایه ها رسم می کنید، درست است. اگر از روی بدنه ها هم رسم می کنید باز هم کار درستی را انجام می دهید.
یک روش دیگر هم وجود دارد که می توانید از آن استفاده کنید. این تکنیک معروف به Trendline Zoneمی باشد. در واقع شما محدوده ای بدست خواهید آورد که ترکیب خط روند سایه ها و بدنه ها می باشد. تصویر زیر به وضوح این تکنیک را نشان می دهد.
خط نارنجی رنگ بر اساس بدنه کندل ها (همان نمودار خطی) و خط آبی رنگ بر اساس سایه کندل ها رسم شده است. همانطور که میبیند یک محدوده خط روند بوجود آمد. بنابراین در جایی که برای رسم خط روند شک داشتید، می توانید از این تکنیک استفاده کنید.
شیب و زاویه خطوط روند
این هم یکی دیگر از مواردی است که قدرت خطوط روند را به ما نشان می دهد. در واقع با اندازه گیری شیب و زاویه خط روند میتوانیم قدرت یک روند را تشخیص دهیم. این آیا در جهت حرکتی فعلی قدرت زیاد است یا کم؟
هنگامی که یک خط روند صعودی رسم می کنید و زاویه آن زیاد است، نشان می دهد که قدرت حرکتی بازار زیاد بود و مومنتوم در جهت فعلی بازار قرار دارد.
تصویر زیر یک روند صعودی را نشان می دهد که زاویه شکل گیری کف ها در بازار به صورت مداوم در حال افزایش است. این زوایا به ترتیب ۱۹-۱۳-۳۹-۵۵-۵۷ درجه می باشند.
اما در تصویر بعدی مشاهده می کنید که زاویه حرکتی بازار در حال کم شدن است و این نشان می دهد که قدرت در جهت روند فعلی در حال فروکش کردن است. پس باید مراقب بود.
شکست شدن ساختار بازار
ساختار حرکتی بازار را روندها تعیین می کنند. چه روندهای صعودی یا نزولی و چه روندهای خنثی. بنابراین شکسته شدن خط روند نشان دهنده شکسته شدن ساختار بازار است. با شکسته شدن خط روند در اکثر موارد، ساختار حرکتی بازار عوض میشود. این سیکل های حرکتی به صورت مداوم در بازار تکرار می شوند.
روندهایی در دل یکدیگر
بازار دارای سیکل های متفاوتی است. از سیکل های بسیار بزرگ گرفته تا سیکل های کوچک تر. به عنوان مثال زمانی که یک روند نزولی بزرگ در تایم هایی مثل هفتگی و روزانه داریم، باید به این نکته توجه داشته باشیم که در تایم های پایین تر مثل ۱ ساعته یا ۳۰ دقیقه ممکن است روندهای صعودی نیز داشته باشیم.
در تصویر زیر یک فلش قرمز رنگ را مشاهده می کنید که روند بلند مدت بازار را نشان می دهد که نزولی است. اما در دل همین روند می توانید روندهای صعودی و نزولی دیگری را نیز مشاهده نمایید که در واقع سیکل های کوتاه مدت بازار هستند. همین روندهای کوچک تر را می توان با خطوط روند شناسایی کرد و در صورتی که شرایط مناسب بودند، اقدام به پوزیشن گیری بر اساس آنها نمود.
تبدیل خطوط روند
همانطور که تبدیل سطح روی سطوح افقی اتفاق می افتد، روی خطوط روند نیز تبدیل سطوح نیز انجام می شود. با استفاده از این تکنیک می توانید موقعیت های مناسبی را جهت ورود یا خروج از بازار بدست آورید.
در تصویر زیر نمونه ای از تبدیل خطوط روند را مشاهده می کنید. در واقع خط روندی که خاصیت مقاومتی داشته است (خط روند نزولی)، بعد از شکست تبدیل به یک خط روند حمایتی شده است. و در مورد بعدی اتفاق معکوس رخ داده است. یعنی خط روند حمایتی (خط روند صعودی) پس از شکست تبدیل به خط روند مقاومتی شده است. این روش برای تریدرهای محافظه کار که نمی خواهند فاز روند نزولی در شکست اولیه خط روند وارد معامله شوند بسیار مناسب است
چکیده مطالب
#خط روند در نقطه برخورد و واکنش سوم تایید می شود.
#اهمیتی ندارد که از سایه ها یا بدنه کندل ها برای خطوط روند استفاده می کنید. هر دو آنها می توانند درست باشند. همچنین تکنیک Trendline Zone می تواند به شما کمک کند.
#زاویه خطوط روند می تواند نکات مهمی در مورد قدرت حرکتی بازار را فاز روند نزولی به ما نشان دهد.
#تغییر ساختار حرکتی بازار را می توان به راحتی با شکسته شدن خطوط روند تشخیص داد.
#ساختار حرکتی بازار به این صورت است: روند – شکست – روند جدید
#تبدیل شدن خطوط روند می تواند موقعیت های مناسبی جهت اتخاذ پوزیشن معاملاتی نصیب تریدر کند.
چگونه برگشت های قیمتی در نمودار را تشخیص دهیم؟ – پله 6 (روانشناسی بازار)
پیوت پوینت ها و استفاده از آن در نمودارها یکی از رایج ترین تحلیل های مورداستفاده توسط معامله گران به منظور تشخیص نقاط مناسب ورود به یک معامله و خروج از آن است.
به طور کلی شکل گیری قیمت ها بر اساس خرد و تفکر جمعی در بازار است.
پس برای سود کردن بر اساس رفتار معامله گران در بازار دو راه وجود دارد.
راه اول جهت دهی به سهم بر اساس قدرت و منابع مالی شخصی (ایجاد موج) و راه بعدی تشخیص جهت حرکتی غالب در بازار و حرکت با آن (موج سواری) است.
البته شناخت رفتار شکل گرفته در سهم بر اساس عرضه و تقاضا بسیار مهم است؛
چون گاهیاوقات باور داریم که جهتحرکت سهم روبهبالاست،ولی بعداز خرید سهم، قیمت سهم درمسیر کاهشی قرارگرفته و متضرر میشویم.
تعریف پیوت پوینت ها
یکیاز مهمترین وظایف معاملهگر در شناسایی موقعیتمعاملاتی درست، تشخیص نقاط شکلگیری پیوت پوینتها در فاز روند نزولی سهام است.
پیوت پوینت ها، نقاطی در نمودارهای قیمتی هستند که خرد جمعی بازار، باور بهتری نسبت به برگشت قیمتی سهم دارد.
خرد جمعی شکل گرفته در بازار هم می تواند در جهت خریدار باشد و هم در جهت فروشنده که در این حالت شاهد تقابل بین خریدار و فروشنده در سهم هستیم (در نقاط پیوت پوینت چرخش و تغییر جهت در سهام ایجاد شده و شاهد تغییر روند صعودی به روند نزولی و تغییر روند نزولی به روند صعودی هستیم)
در تقابل بین خریدار و فروشنده، در صورت عدم برآورده شدن توقعات یک سمت معامله، معامله گر تسلیم و در نهایت بازنده معامله بوده و جهت حرکتی نمودار هم به آسانی تغییر می کند.
اینجاست که شاهد شکل گیری نقطه پیوت در سهم هستیم و هر چقدر این نقاط قوی تر باشد (برگشت های قیمتی محسوس تر باشد) معامله گران با جابجایی از یک موقعیت به موقعیت مخالف، تاثیر بیشتری بر روند حرکت قیمتی سهم ایجاد می کنند.
پس واضح است که اهمیت این نقاط برای هر دو طرف خریدار و فروشنده مهم می باشد .
انواع پیوت پوینت ها
پیوت های مینور :
پیوت های مینور عموما اصلاح های قیمتی کوچکی هستند که در آن شاهد توقف روند کوتاه مدت اصلی هستیم.
این پیوتها نوساناتقیمتی کوچک هستند که عمدتا مورد پسند نوسانگیران بازار است ولی در تحلیل، از این پیوتها استفاده نمیکنیم.
پیوت های ماژور :
پیوتهای ماژور، برگشتهای قیمتی هستند که روند حرکتی در نمودار را تغییر داده و روند صعودی را به روند نزولی و روند نزولی را به صعودی تبدیل میکنند.
تشخیص این پیوت از اهمیت بالایی برخوردار است چون در این حالت قادر به تشخیص جهت حرکت نمودار و اخذ موقعیت معاملاتی مناسب هستیم .
در شکل بالا برخی از نقاط پیوت ماژور و مینور نشان داده شده است.
محدوده های سبز رنگ محدوده ماژور و محدوده های قرمز رنگ محدوده مینور را نشان می دهد.
پس شناخت و شناسایی نقاط پیوت در نمودارها از اهمیت بالایی برخوردار است که هر سرمایه گذاری باید به تکنیک های شناسایی این نقاط آگاه باشد.
حال سرمایه گذاری که دیدگاه کوتاه مدت دارد میتواند از پیوت های مینور و سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت به سهم دارند باید از پیوت ماژور استفاده کنند .
حال سرمایه گذاران باید در نمودارهای قیمتی به دنبال نقاط پیوت ماژور باشند تا بتوانند به راحتی برگشت های قیمتی را تشخیص داده و بیشترین سود را در بازار کسب کنند.
به طور کلی دو روش برای تشخیص نقاط پیوت ماژور در بین سرمایه گذاران معمول است .
روش اول: قیمت بیش از 38 درصد گام قبل را اصلاح کند و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد.
روش دوم: نمودار به لحاظ زمانی حداقل به اندازه 83 درصد گام قبلی باشد و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد.
سطوح پیوت پوینت ها
برای محاسبه سطح پیوت پوینت در هر بازی زمانی از فرمول زیر استفاده میکنیم
P.P= (High+Low+2*close)/4
HIGH : بیشترین قیمت
LOW : کمترین قیمت
CLOSE: قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز دوره زمانی
سطوح پیوت را برای هر دوره زمانی میتوان مورد استفاده قرار داد.
به عنوان مثال اگر قرار باشد سطح پیوت سالانه را حساب کنیم کلیه دیتاها باید مربوط به سال گذشته باشد.
به عنوان مثال اگر بالاترین قیمت یک سال گذشته 450 تومان و کمترین قیمت آن 340 تومان و قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز سال 390 تومان باشد سطح پیوت سالیانه سهم طبق فرمول بالا 392 تومان خواهد بود.
در کل سهامی که بالاتر از سطح پیوت سالانه خود معامله میشوند دارای ریسک پایین تری می باشند و باید به دنبال فرصت های معاملاتی خرید در آن بود .
سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت و بلند مدت در هم دارند بهتر است از سطح پیوت سالیانه برای خرید سهام استفاده کنند .
تشخیص سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت ها
با استفاده از پیوت پوینت ها میتوان یک سری سطوح حمایت و مقاومت را در نمودار تعیین کرد که برای خرید و فروش سهم بسیار کارا می باشد. سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت به صورت زیر تعیین می شوند .
سطوح مقاومت :
R1= ( 2 * PP ) – L
(R2 = PP + ( H – L
(R3 = L + 2 * ( H – PP
سطوح حمایت :
S1= ( 2 * PP ) – H
(S2 = PP – ( H – L
(S3 = L – 2 * ( H – PP
بنابراین در صورت که با استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار معامله میکنیم پیوت پوینت ها می توانند یک روش کارا برای خرید و فروش سهم در موقعیت های مناسب باشند که با استفاده از آن می توان محدوده های پر ریسک و کم رییسک سرمایه گذاری را شناسایی کرد.
روش وایکوف چیست؟
در پاسخ به پرسش روش وایکوف چیست؟ این روش توسط Richard Wyckoff در اوایل دهه 1930 توسعه داده شد. که شامل یک سری اصول و استراتژی ایست که در ابتدا برای بازرگانان و سرمایه گذاران طراحی شده است. وایکوف بخش قابل توجهی از زندگی خود را به تدریس اختصاص داده است ، و کار او بسیاری از تجزیه و تحلیل فنی مدرن (تکنیکال) را تحت تأثیر قرار می دهد . در حالی که روش وایکوف در ابتدا روی سهام متمرکز بود ، اکنون در انواع بازارهای مالی اعمال می شود.
بسیاری از کارهای ویکوف با الهام از روش های معامله دیگر بازرگانان موفق (به ویژه جسی ال. لیورمور) انجام شد. امروزه وایكوف با همان احترام سایر شخصیت های اصلی مانند ؛ چارلز اچ ، داو ، رالف و الیوت مورد احترام است.
روش وایکوف چیست؟ – قانون وایکوف
وایکوف تحقیقات گسترده ای انجام داد که منجر به ایجاد چندین نظریه و تکنیک معاملاتی شد ، در این مقاله مروری بر کارهای وی وجود دارد ، این بحث شامل موارد زیر است:
سه قانون وایکوف
قانون عرضه و تقاضا
قانون اول بیان می کند که قیمت ها وقتی تقاضا بیشتر از عرضه باشد ، افزایش می یابند و وقتی عکس این اتفاق می افتد ، کاهش می یابد. این یکی از اساسی ترین اصول بازارهای مالی است و مطمئناً منحصر به کارهای ویکوف نیست. ما ممکن است قانون اول را با سه معادله ساده نشان دهیم:
تقاضا > عرضه = قیمت افزایش می یابد
تقاضا < عرضه = افت قیمت
تقاضا = عرضه = بدون تغییر قیمت قابل توجه ( نوسان کم )
به عبارت دیگر ، قانون اول ویکوف نشان می دهد که بیش از حد تقاضا نسبت به عرضه باعث افزایش قیمت ها می شود زیرا افراد بیشتری نسبت به فروش خرید می کنند. اما ، در شرایطی که فروش بیش از خرید است ، عرضه بیش از تقاضا است و باعث افت قیمت می شود.
بسیاری از سرمایه گذاران که از روش ویکوف پیروی می کنند ، عملکرد قیمت و میله های حجم را به عنوان راهی برای تجسم بهتر رابطه بین عرضه و تقاضا مقایسه می کنند. این امر غالباً بینش در مورد حرکت بعدی بازار را فراهم می کند.
قانون علت و معلول
قانون دوم بیان می کند که اختلاف بین عرضه و تقاضا تصادفی نیست. در عوض ، آنها پس از دوره های آماده سازی ، در نتیجه وقایع خاص ، به وجود می آیند. از نظر ویكوف ، یك دوره انباشت (علت) سرانجام منجر به روند صعودی (معلول) می شود. در مقابل ، یک دوره توزیع (علت) در نهایت منجر به روند نزولی (نتیجه) می شود.
وایكف برای تخمین تأثیرات بالقوه یك علت از روش منحصر به فرد نمودار استفاده كرد. به عبارت دیگر ، وی روشهایی را برای تعیین اهداف تجاری براساس دوره های انباشت و توزیع ایجاد کرد. این به وی اجازه داد پس از شکست از منطقه ادغام یا دامنه تجارت (TR) ، گسترش احتمالی روند بازار را تخمین بزند.
قانون تلاش در برابر نتیجه
قانون سوم وایكوف بیان می دارد كه تغییرات قیمت دارایی نتیجه تلاش است كه با حجم معاملات نشان داده می شود. اگر اقدام قیمت با حجم آن هماهنگ باشد ، احتمال ادامه روند بسیار زیاد است. اما ، اگر حجم و قیمت به طور قابل توجهی اختلاف پیدا کنند ، روند بازار متوقف می شود یا مسیر را تغییر می دهد.
به عنوان مثال ، تصور کنید که بازار بیت کوین پس از یک روند نزولی طولانی با حجم بسیار بالایی شروع به ادغام کند . حجم زیاد نشانگر تلاش زیادی است ، اما حرکت پهلو ( نوسان کم ) نتیجه کمی را نشان می دهد. بنابراین ، بسیاری از بیت کوین ها تغییر دست می دهند ، اما کاهش قابل توجهی وجود ندارد. چنین وضعیتی می تواند نشان دهد که روند نزولی ممکن است به پایان رسیده باشد و یک روند معکوس نزدیک است.
روش وایکوف چیست؟ – قانون وایکوف
انسان مرکب
وایکوف ایده انسان مرکب (یا اپراتور کامپوزیت) را به عنوان یک هویت خیالی از بازار خلق کرد. وی پیشنهاد داد که سرمایه گذاران و معامله گران باید بورس اوراق بهادار را به گونه ای مطالعه کنند که گویی یک نهاد واحد آن را کنترل می کند. این امر روند سهولت در روند بازار را برای آنها آسان می کند.
در واقع ، Composite Man بزرگترین بازیگران (سازندگان بازار) را نشان می دهد ، مانند افراد ثروتمند و سرمایه گذاران نهادی. این همیشه به نفع خود او عمل می کند تا اطمینان حاصل شود که او می تواند کم خرید کند و فروش بالایی داشته باشد.
رفتار Composite Man برخلاف اکثر سرمایه گذاران خرده فروشی است ، که Wyckoff اغلب از دست دادن پول را مشاهده می کند. اما طبق گفته ویكوف ، انسان مرکب از استراتژی تا حدودی قابل پیش بینی استفاده می كند ، كه سرمایه گذاران می توانند از آن درس بگیرند.
بیایید از مفهوم Composite Man برای نشان دادن یک چرخه ساده بازار استفاده کنیم. چنین چرخه ای شامل چهار مرحله اصلی است: انباشت ، روند صعودی ، توزیع و روند نزولی.
انباشت
انسان مرکب دارایی را قبل از اکثر سرمایه گذاران جمع می کند. این مرحله معمولاً با یک حرکت پهلو مشخص می شود. این انباشت به تدریج انجام می شود تا از تغییر چشمگیر قیمت جلوگیری شود.
روند بالا
وقتی مرد مرکب سهام کافی داشته باشد و نیروی فروش کاهش یابد ، او شروع به فشار دادن بازار می کند. به طور طبیعی ، روند در حال ظهور سرمایه گذاران بیشتری را جذب می کند و باعث افزایش تقاضا می شود.
به طور قابل توجهی ، ممکن است چندین مرحله از تجمع در طی یک روند صعودی وجود داشته باشد. ما ممکن است آنها را مراحل تجمع مجدد ، جایی که روند بزرگتر متوقف می شود و برای مدتی تثبیت می شود ، پیش از ادامه حرکت رو به بالا ، نامیده باشیم.
با بالا رفتن بازار ، سایر سرمایه گذاران به خرید ترغیب می شوند. سرانجام ، حتی عموم مردم نیز به اندازه کافی هیجان زده می شوند که درگیر ماجرا شوند. در این مرحله ، تقاضا بیش از حد عرضه است.
توزیع
در مرحله بعد ، مرد مرکب شروع به توزیع دارایی های خود می کند. او در مراحل پایانی موقعیت های سودآور خود را به کسانی که وارد بازار می شوند می فروشد. به طور معمول ، مرحله توزیع با یک حرکت پهلو مشخص می شود که تقاضا را تا زمان خسته شدن جذب می کند.
روند نزولی
به زودی پس از مرحله توزیع ، بازار شروع به حرکت در جهت نزولی می کند. به عبارت دیگر ، پس از اینکه Composite Man فروش مقدار زیادی از سهام خود را به پایان رساند ، او شروع به فشار دادن بازار می کند. در نهایت ، عرضه بسیار بیشتر از تقاضا می شود و روند نزولی فاز روند نزولی برقرار می شود.
مشابه روند صعودی ، روند نزولی نیز ممکن است مراحل توزیع مجدد داشته باشد. این اصولاً ادغام کوتاه مدت بین افت شدید قیمت است. آنها همچنین ممکن است شامل Dead Cat Bounces یا به اصطلاح تله های گاو نر باشد ، جایی که برخی از خریداران به دام می افتند ، امیدوارند که روند معکوس رخ دهد. وقتی روند نزولی سرانجام به پایان رسید ، مرحله فاز روند نزولی جدید تجمع آغاز می شود.
روش وایکوف چیست؟ – قانون وایکوف
نمودار های وایکوف
نمودارهای جمع آوری و توزیع احتمالاً محبوب ترین قسمت کارهای ویکوف است ، حداقل در جامعه ارزهای رمزپایه. این مدل ها فازهای تجمع و توزیع را به بخشهای کوچکتر تقسیم می کنند. بخش ها به همراه چندین رویداد Wyckoff به پنج مرحله (A تا E) تقسیم می شوند که به طور خلاصه در زیر شرح داده می شوند.
شماتیک تجمع وایکوف در پایان روند نزولی
فاز A
نیروی فروش کاهش می یابد و روند نزولی شروع به کند شدن می کند. این مرحله معمولاً با افزایش حجم معاملات مشخص می شود. حمایت مقدماتی (PS) نشان می دهد که برخی از خریداران در حال نشان دادن هستند ، اما هنوز برای جلوگیری از حرکت نزولی کافی نیست.
اوج فروش (SC) با فعالیت شدید فروش در زمان تسویه سرمایه گذاران شکل می گیرد . این اغلب یک نقطه از نوسانات بالا است ، جایی که فروش وحشت باعث ایجاد شمعدان ها و فتیله های بزرگ می شود . افت شدید به سرعت به یک گزاف گویی یا Rally اتوماتیک (AR) تبدیل می شود ، زیرا جذب بیش از حد توسط خریداران. به طور کلی ، دامنه معاملات (TR) یک شماتیک تجمع با فاصله بین SC کم و AR بالا تعریف می شود.
همانطور که از نامش پیداست ، آزمایش ثانویه (ST) هنگامی رخ می دهد که بازار در نزدیکی منطقه SC افت می کند ، آزمایش می کند که آیا روند نزولی واقعاً تمام شده است یا نه. در این مرحله ، حجم معاملات و نوسانات بازار کمتر است. در حالی که ST اغلب نسبت به SC کمترین حد را تشکیل می دهد ، ممکن است همیشه اینطور نباشد.
فاز B
براساس قانون علت و معلول ویكوف ، فاز B ممكن است به عنوان علتی دیده شود كه منجر به نتیجه شود.
اساساً ، فاز B مرحله ادغام است ، که در آن انسان مرکب بالاترین تعداد دارایی را جمع می کند. در طی این مرحله ، بازار تمایل دارد که هم مقاومت و هم سطح پشتیبانی از دامنه معاملات را آزمایش کند.
در طی مرحله B ممکن است آزمایش های ثانویه بی شماری (ST) وجود داشته باشد. در بعضی موارد ، ممکن است در ارتباط با SC و AR فاز A بالاتر (تله های گاو نر) و پایین تر (تله های خرس) ایجاد شود.
فاز C
یک فاز تجمع معمولی C شامل چیزی است که فنر نامیده می شود. قبل از اینکه بازار شروع به پایین آمدن کند ، اغلب به عنوان آخرین دام خرس عمل می کند. در طی فاز C ، Composite Man اطمینان حاصل می کند که عرضه کمی در بازار باقی مانده است ، یعنی کالاهایی که قرار بود قبلاً بفروشند ، وجود داشته باشند.
فصل بهار برای جلوگیری از معامله گران و گمراه کردن سرمایه گذاران ، سطح حمایت را می شکند . ممکن است آن را به عنوان آخرین تلاش برای خرید سهام با قیمت پایین تر قبل از شروع روند صعودی توصیف کنیم. دام خرس سرمایه گذاران خرد را وادار می کند که از دارایی های خود دست بکشند.
با این حال ، در برخی موارد ، سطح پشتیبانی می تواند حفظ شود و بهار به سادگی اتفاق نمی افتد. به عبارت دیگر ، ممکن است نمودارهای انباشت وجود داشته باشد که همه عناصر دیگر را ارائه می دهد اما بهار را ارائه نمی دهد. هنوز هم ، طرح کلی همچنان معتبر است.
فاز D
فاز D بیانگر گذار بین علت و معلول است. این منطقه بین منطقه تجمع (فاز C) و شکست دامنه معاملات (فاز E) قرار دارد.
به طور معمول ، فاز D افزایش قابل توجهی در حجم معاملات و نوسانات را نشان می دهد. این معمولا دارای آخرین نقطه پشتیبانی (LPS) است ، که قبل از حرکت بازار به پایین ترین حد خود می رسد. LPS اغلب مقدم بر شکست سطح مقاومت است که به نوبه خود اوج های بالاتری ایجاد می کند. این نشانگر نشانه های مقاومت (SOS) است ، زیرا مقاومت های قبلی به پشتیبانی جدید تبدیل می شوند .
با وجود اصطلاحات تا حدودی گیج کننده ، ممکن است بیش از یک LPS در مرحله D وجود داشته باشد. آنها در هنگام آزمایش خطوط پشتیبانی جدید ، اغلب حجم معاملات را افزایش داده اند. در فاز روند نزولی بعضی موارد ، قیمت ممکن است قبل از شکست موثر دامنه معاملات بزرگتر و انتقال به فاز E ، یک منطقه ادغام کوچک ایجاد کند.
فاز E
فاز E آخرین مرحله از شماتیک تجمع است. این یک شکست آشکار از دامنه معاملات مشخص شده است که ناشی از افزایش تقاضای بازار است. این زمانی است که دامنه معاملات به طور موثر شکسته شده و روند صعودی شروع می شود.
دیدگاه شما