نرخ بازده سرمایه گذاری چگونه است و چه کاربردی دارد؟
بازده سرمایه گذاری که به اختصار ROI گفته می شود. در شرایط کنونی که کشور ما دارد برای سرمایه گذران بسیار اهمیت دارد که در بازار پر ریسک که این روز ها در کشور وجود دارد حتما سرمایه آن ها در تجارت به سود آوری برسد. اولویت این سرمایه گذاری ها هم به این شکل است که در عین این که کمترین ریسک را داشته باشد بیشترین نرخ بازده سرمایه گذاری را نیز برای سرمایه گذار به ارمغان آورد.
نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟
اما بیایم نرخ بازده سرمایه گذاری را بیشتر تشریح کنیم تا دقیقا متوجه شویم منظور از این کلمه چیست.
ابتدای همه ی این موارد فرمول نرخ بازده یک فرمول بسیار ساده اما در عین حال بسیار کاربردی می باشد و در حوزه ی صنعت بسیار مورد قبول و استفاده است
نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) = (هزینه انجام شده سرمایه گذاری)- ( کل دست آورد به دست آمده از سرمایه گذاری ) / (هزینه سرمایه گذاری )
فرمول بالا همانطور که گفته شد نشان دهنده نرخ بازده سرمایه گذاری است . اگر بخواهیم در ابتدایی ترین شکل ممکن این مفهوم رو توضیح دهیم میتوانیم بگوییم یه مقیاس و پارامتری است که ما با به دست آوردن آن میتوانیم متوجه شویم که آیا سرمایه گذاری که انجام شده یک سرمایه گذاری درست و نتیجه بخش بوده یا خیر , که این موضوع گزارش هایی که در جلسات مهم اقتصادی برگذار میشود در تصمیم گیری های آتی یک شرکت و موسسه دخیل است و میتواند آینده آن شرکت را رقم بزند.
از کاربرد های دیگر میتوان به این اشاره کرد که به فرض یک شخص حقوقی یا حقیقی در چند حوزه یا بخش مختلف سرمایه گذاری کرده است و حالا میخواهد نتیجه این سرمایه گذاری ها را با هم مقایسه کند که کدام یک از این موارد بیشتر برایش سود آوری داشته است و اگر مجدد قصد سرمایه گذاری داشته باشد بیشتر تمرکزش را روی کدام قسمت بگذارد.
این نکته مهم است که بدانیم نرخ بازده سرمایه گذاری لزوما همیشه بر سود تمرکز ندارد و می توان معیار سود را با معیارهای متغیری همچون میزان سهم از بازار و غیره درنظر گرفت.فرمول نرخ بازده در بررسی موفقیت سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرد، نه لزوما در میزان سود حاصل از سرمایه گذاری.
چگونه بهتر سرمایه گذاری کنیم؟
حال این سوال مطرح میشود که با این دانش کسب شده چگونه بهتر سرمایه گذاری کنیم و به بهترین شکل به هدف مجموعه خود نزدیک شویم. همواره هر کار و روشی صد در صد بازدهی ندارد و علاوه به مزایایی که این روش ها دارند در کنار خود معایبی نیز دارند که میتوانیم با شناسایی و به حداقل رساندن این معایب بهترین عملکرد ممکن را از خودمان به جای بگذاریم.
اما بیاییم و این مشکلات نرخ بازده سرمایه گذاری را بررسی کنیم تا مفاهیم بهتر برایمان روشن شود
اولین موردی که ممکن است با آن نحوه محاسبه ROI سالانه روبرو شویم مشکل زمان در نرخ بازده سرمایه می باشد: یکی از موارد مهمی که باید به آن دقت کنیم زمان شروع یک سرمایه گذاری است و اگر قصد مقایسه آن با سرمایه گذاری دیگری را داشتیم باید این مورد را در نظر بگیریم که مدت زمان این دو سرمایه گذاری چه زمان بوده و یا حتی این اهمیت پیدا می کند که چه زمانی این سرمایه گذاری شروع شده است و با دقت به این موضوع باید این کار را صورت دهیم
مورد بعدی محاسبه نتایج کیفی است : این نوع محاسبات ما برای نرخ بازده سرمایه گذاری فقط و فقط مواردی که قابل اندازه گیری هستند را به ما نشان می دهد , بگذارید با یک مثال این قضیه را روشن کنم فرض کنیم که سرمایه گذاری یک شرکت بر این است که حقوق کارمندان یک بخش را افزایش دهد و طبق آمار ممکن است این را به ما نشان دهد که این مورد باعث شده سود بیشتری نسیب شرکت شود اما این قابل اندازه گیری نیست که تا چد اشتیاق این کارمندان افزایش پیدا کرده و این افزایش روحیه نیز در تولید این سود برای شرکت سهیم بوده است
موارد دیگر نیز از این قبیل وجود دارد و اگر که این موارد رعایت شود میتوانیم به بهترین شکل سرمایه گذاری خود را انجام دهیم.
نرخ بازگشت سرمایه
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) یک معیار عملکردی است که برای ارزیابی کارایی یا سودآوری یک سرمایه گذاری یا مقایسه کارایی تعدادی از سرمایه گذاری های مختلف استفاده می شود. ROI سعی می کند مستقیماً میزان بازده یک سرمایه گذاری خاص را نسبت به هزینه سرمایه گذاری اندازه گیری کند.
برای محاسبه ROI، سود (یا بازده) سرمایه گذاری بر هزینه سرمایه گذاری تقسیم می شود. نتیجه به صورت درصد یا نسبت بیان می شود .
بازده سرمایه گذاری (ROI) یک معیار سودآوری محبوب است که برای ارزیابی میزان عملکرد یک سرمایه گذاری استفاده می شود.
ROI به صورت درصد بیان می شود و با تقسیم سود (یا زیان) خالص سرمایه گذاری بر هزینه یا هزینه اولیه آن محاسبه می شود.
ROI می تواند برای مقایسه و رتبه بندی سرمایه گذاری در پروژه ها یا دارایی های مختلف استفاده شود.
همچنین دوره نگهداری یا گذشت زمان را در نظر نمی گیرد و بنابراین می تواند هزینه های فرصت سرمایه گذاری در جاهای دیگر را از دست بدهد.
اینکه آیا چیزی ROI خوب ارائه می دهد یا نه، باید با سایر فرصت های موجود مقایسه شود.
فرمول نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به شرح زیر است :
برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه ، سود حاصل از یک سرمایه گذاری را تقسیم بر هزینه سرمایه گذاری یا همان مبلغ اولیه سرمایه گذاری کرده و نتیجه به صورت درصد یا نسبت بیان میشود. فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری به شکل زیر میباشد. (اگر بخواهید به صورت درصدی نشان دهید، باید نتیجه را در عدد 100 ضرب کنید.)
مبلغ سرمایه گذاری / سود خالص دریافتی = نرخ بازده سرمایه گذاری
بازگشت سرمایه=
هزینه سرمایه گذاری
ارزش فعلی سرمایه گذاری-هزینه
سرمایه گذاری
“ارزش جاری سرمایه گذاری” به عواید حاصل از فروش سرمایه گذاری مورد نظر اشاره دارد. از آنجایی که بازگشت سرمایه به صورت درصدی اندازه گیری می شود، می توان آن را به راحتی با بازده سایر سرمایه گذاری ها مقایسه کرد و به فرد امکان می دهد انواع مختلفی از سرمایه گذاری ها را بر اساس آن اندازه گیری کند. یکی دیگر.
درک نرخ بازگشت سرمایه
ROI به دلیل تطبیق پذیری و سادگی آن یک معیار محبوب است. در اصل، ROI می تواند به عنوان یک معیار ابتدایی سودآوری سرمایه گذاری استفاده شود. این می تواند بازده سرمایه گذاری در یک سرمایه گذاری سهام، ROI مورد انتظار یک شرکت در گسترش یک کارخانه، یا ROI ایجاد شده در یک معامله املاک و مستغلات باشد.
محاسبه به خودی خود خیلی پیچیده نیست و تفسیر آن برای طیف گسترده ای از کاربردهای آن نحوه محاسبه ROI سالانه نسبتاً آسان است. اگر ROI یک سرمایه گذاری خالص مثبت باشد، احتمالاً ارزشمند است. اما اگر فرصت های دیگری با بازگشت سرمایه بالاتر در دسترس باشد، این سیگنال ها می توانند به سرمایه گذاران کمک کنند تا بهترین گزینه ها را حذف یا انتخاب کنند. به همین ترتیب، سرمایه گذاران باید از بازگشت سرمایه منفی که به معنای زیان خالص است، اجتناب کنند.
به عنوان مثال، فرض کنید جو در سال 2017 1000 دلار در Slice Pizza Corp سرمایه گذاری کرد و یک سال بعد سهام را به مبلغ 1200 دلار فروخت. برای محاسبه بازده این سرمایه گذاری، سود خالص (1200 دلار – 1000 دلار = 200 دلار) را بر هزینه سرمایه گذاری (1000 دلار) تقسیم کنید، برای بازگشت سرمایه 200 دلار / 1000 دلار یا 20 درصد.
با این اطلاعات می توان سرمایه گذاری در پیتزا اسلایس را با هر پروژه دیگری مقایسه کرد. فرض کنید جو همچنین در سال 2014 در Big-Sale Stores Inc. 2000 دلار سرمایه گذاری کرد و در سال 2017 سهام را به مبلغ 2800 دلار فروخت. بازگشت سرمایه در دارایی های جو در Big-Sale 800 دلار / 2000 دلار یا 40 درصد خواهد بود.
محدودیت های نرخ بازگشت سرمایه
مثالهایی مانند (بالا) برخی محدودیتهای استفاده از ROI را نشان میدهد، بهویژه هنگام مقایسه سرمایهگذاریها. در حالی که بازده سرمایهگذاری دوم جو دو برابر سرمایهگذاری اول بود، زمان بین خرید و فروش جو برای سرمایهگذاری اول یک سال و برای سرمایهگذاری دوم سه سال بود.
جو می تواند ROI سرمایه گذاری چند ساله را بر این اساس تنظیم کند. از آنجایی که ROI کل 40٪ بود برای به دست آوردن میانگین بازگشت سرمایه سالانه، Jo می توانست 40٪ را بر 3 تقسیم کند تا 13.33٪ سالانه به دست آید. با این تعدیل، به نظر میرسد که اگرچه سرمایهگذاری دوم جو سود بیشتری کسب کرد، سرمایهگذاری اول در واقع انتخاب کارآمدتری بود.
ROI را می توان در رابطه با نرخ بازده (RoR) استفاده کرد که چارچوب زمانی پروژه را در نظر می گیرد. همچنین میتوان از ارزش فعلی خالص (NPV) استفاده کرد که تفاوتهای ارزش پول را در طول زمان به دلیل تورم نشان میدهد. استفاده از NPV هنگام محاسبه RoR اغلب نرخ بازده واقعی نامیده می شود .
تحولات در ROI
اخیراً، سرمایهگذاران و کسبوکارهای خاصی به توسعه اشکال جدید ROI، به نام « بازده اجتماعی سرمایهگذاری » یا SROI علاقه نشان دادهاند. SROI ابتدا در اواخر دهه 1990 توسعه یافت و تأثیرات گستردهتر پروژهها را با استفاده از ارزش غیرمالی در نظر میگیرد (یعنی معیارهای اجتماعی و محیطی که در حال حاضر در حسابهای مالی متعارف منعکس نمیشوند).
SROI به درک ارزش پیشنهادی برخی معیارهای اجتماعی و حاکمیت محیطی (ESG) که در شیوه های سرمایه گذاری مسئولیت اجتماعی (SRI) استفاده می شود، کمک می کند.
به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است تصمیم بگیرد که آب را در کارخانه های خود بازیافت کند و روشنایی خود را با تمام لامپ های LED جایگزین کند. این تعهدات هزینه فوری دارند که ممکن است بر بازگشت سرمایه سنتی تأثیر منفی بگذارد – با این حال، سود خالص برای جامعه و محیط زیست می تواند منجر به SROI مثبت شود.
چندین گونه جدید دیگر از ROI وجود دارد که برای اهداف خاصی توسعه یافته اند. ROI آمار رسانههای اجتماعی اثربخشی کمپینهای رسانههای اجتماعی را مشخص میکند – به عنوان مثال، تعداد کلیکها یا لایکها برای یک واحد تلاش ایجاد میشود. به طور مشابه، ROI آمار بازاریابی تلاش می کند تا بازدهی را که به کمپین های تبلیغاتی یا بازاریابی نسبت داده می شود، شناسایی کند.
اصطلاح ROI یادگیری به مقدار اطلاعات آموخته شده و حفظ شده به عنوان بازگشت آموزش یا آموزش مهارت ها مربوط می شود. با پیشرفت جهان و تغییر اقتصاد، مطمئناً چندین شکل خاص دیگر از ROI در آینده توسعه خواهند یافت.
ROI در اصطلاح ساده چیست؟
اساساً، بازگشت سرمایه (ROI) به شما می گوید که پس از محاسبه هزینه یک سرمایه گذاری یا پروژه، چقدر پول به دست آورده اید (یا از دست داده اید).
چگونه بازده (ROI) را محاسبه می کنید؟
بازده سرمایه گذاری (ROI) با تقسیم سود حاصل از سرمایه گذاری بر هزینه آن سرمایه گذاری محاسبه می شود. به عنوان مثال، سرمایه گذاری با سود 100 دلار و هزینه 100 دلار دارای بازگشت سرمایه 1 یا 100 درصد است که به صورت درصد بیان شود. اگرچه ROI یک راه سریع و آسان برای تخمین موفقیت یک سرمایه گذاری است، اما محدودیت های جدی دارد. به عنوان مثال، ROI نمی تواند ارزش زمانی پول را منعکس کند ، و مقایسه معنادار ROI ممکن است دشوار باشد زیرا برخی از سرمایه گذاری ها نسبت به سایرین برای ایجاد سود بیشتر طول می کشد. به همین دلیل، سرمایه گذاران حرفه ای تمایل دارند از معیارهای دیگری مانند ارزش فعلی خالص (NPV) یا نرخ بازده داخلی (IRR) استفاده کنند.
ROI خوب چیست؟
آنچه به عنوان ROI “خوب” واجد شرایط است به عواملی مانند تحمل ریسک سرمایه گذار و زمان مورد نیاز برای سرمایه گذاری برای ایجاد بازده بستگی دارد. اگر همه چیز برابر باشد، سرمایه گذارانی که ریسک گریزتر هستند، احتمالاً در ازای پذیرش ریسک کمتر، ROI کمتری را می پذیرند. به همین ترتیب، سرمایهگذاریهایی که پرداخت آنها بیشتر طول میکشد، معمولاً به بازگشت سرمایه بالاتری نیاز دارند تا برای سرمایهگذاران جذاب باشند.
چه صنایعی بالاترین ROI را دارند؟
از لحاظ تاریخی، میانگین نرخ بازگشت سرمایه برای S&P 500 حدود 10 درصد در سال بوده است.
با این حال، در داخل آن، بسته به صنعت، می تواند تغییرات قابل توجهی وجود داشته باشد. به عنوان مثال، در طول سال 2020، بسیاری از شرکتهای فناوری بازده سالانه بسیار بالاتر از این آستانه 10 درصدی تولید کردند. در همین حال، شرکتهای صنایع دیگر، مانند شرکتهای انرژی و شرکتهای آب و برق، بازدهی بسیار پایینتری تولید کردند و در برخی موارد نسبت به سال گذشته با زیان مواجه شدند.
با گذشت زمان، طبیعی است که میانگین بازگشت سرمایه (ROI) یک صنعت به دلیل عواملی مانند افزایش رقابت، تغییرات تکنولوژیکی و تغییر ترجیحات مصرف کننده تغییر کند.
نحوه محاسبه ROI سالانه
مدیران پروژه ها و برنامه ریزان معمولا از تصمیمات مربوط به کسب و کار پروژه های خود جدا هستند. تصمیم گیران در سطوح بالا، علاوه بر زمان و هزینه پروژه ها، نگران دوره های بازپرداخت (Payback Periods) و بازگشت سرمایه (Return On Investment) نیز هستند. لازم است مدیران پروژه، کارشناسان سرمایه گذاری و تحلیل گران کسب و کار با روش های ارزیابی مالی و اقتصادی پروژه های سرمایه گذاری آشنا باشند تا بتوانند در مواجهه با شرایط جدید، تصمیمات صحیح اتخاذ کنند و همگامی کاملی با مدیران در سطوح بالا برای بهینه کردن نرخ بازگشت سرمایه و دوره های بازپرداخت داشته باشند.
آشنایی با اصطلاحات مالی برای ارزیابی مالی و اقتصادی پروژه ها، قدم اول برای یادگیری و اجرای ارزیابی پروژه هاست. در ادامه برخی از این اصطلاحات و روش محاسبه آن آمده است.
ارزش زمانی پول (Time Value of Money)
مفهوم ارزش زمانی پول برای درک تاثیر برنامه زمان بندی پروژه بر بازپرداخت و بازگشت سرمایه ضروری است. بسیاری از وبسایت های مرتبط با کسب و کار، کتاب ها و متون های حوزه مدیریت مالی، فرمول ها و روش های مبسوطی را برای محاسبه ارزش زمانی پول ارایه کرده اند. یک مدیر پروژه می تواند با کار کردن با متخصصان مالی و حسابداری این محاسبات را انجام دهد اما اصولی کلی وجود دارد که مدیر پروژه باید بداند:
ارزش زمانی پول بدین معنی است که پولی که امروز در دسترس است از پولی که بعدا در دسترس خواهد بود، با ارزش تر است. یک دلار امروز یک دلار است اما یک سال بعد ارزش آن کاهش پیدا می کند. وام ها، اوراق قرضه و گواهی سپرده و بسیاری از ابزارهای مالی دیگر فرمول های خاصی را برای تعیین قیمت صحیح روز برای یک جریان پرداخت در آینده دارند.
چرا در ارزیابی مالی و اقتصادی پروژه ها باید نگران ارزش زمانی پول باشیم؟
ارزیابی تجاری بدون لحاظ کردن ارزش زمانی پول امکان پذیر است اما نتایج به دست آمده از این تحلیل، قابل اتکا نیستند. بانک ها، سرمایه گذاران و بسیاری از تصمیم گیران در حوزه کسب و کار می خواهند تاثیر زمان بر سرمایه گذاری خود را بدانند. دلیل اصلی این کار، تامین مالی هزینه است. اگر قرار است که امروز پولی را برای ایجاد جریان درآمدی (Cash Flow) در آینده، تامین کنند باید هزینه های مالی را بین زمان سرمایه گذاری و زمان بازگشت سرمایه در نظر بگیرند.
بهترین شیوه برای محاسبه ارزش زمانی پول، کمک گرفتن از افرادی مانند متخصصان سرمایه گذاری است اما یک مدیر پروژه شاید لازم باشد که برخی از محاسبات و پیش بینی ها را خودش انجام دهد. برخی از این محاسبات و اصطلاحات تو در ادامه آمده است:
- پرداخت یا PMT: محاسبه پرداخت های معمول لازم برای رفتن از ارزش فعلی به ارزش آینده. معمولا برای محاسبه پرداخت های ماهیانه یک وام استفاده می شود.
- ارزش فعلی یا PV: محاسبه ارزش فعلی جریان درآمدی آیند یا یک پرداخت یا جریانی از پرداخت ها در آینده یا هر دو
- ارزش آتی یا FT: مانند PV اما ارزش آتی را برآورد می کند.
- تعداد دوره ها یا NPER: محاسبه تعداد دوره های پرداخت لازم برای بردن ارزش فعلی به ارزش آتی با نرخ بازگشت مشخص.
همه این محاسبات نیاز به یک نرخ بهره یا نرخ بازگشت دارند. برای طرح های تجاری، شرکت ها معمولا از یک استاندارد برای محاسبه نرخ بازگشت استفاده می کنند. این عدد ممکن است از بازارهای سرمایه گذاری به دست آید. نرخ پیشنهادی اینتربانک لندن (LIBOR) یا نرخ پایه وام دهی آمریکا، بنچمارک های معمول هستند. برخی از شرکت ها از نرخ های بازگشت نقدینگی و سرمایه انتظاری خود برای پیش بینی استفاده می کنند. برخی از شرکت ها برای هر سرمایه گذاری جدید، نرخ بازگشت مشخصی را تعریف می کنند و از آن برای تنزیل جریان های درآمدی آینده در طرح های تجاری خود استفاده میکنند. حتی سازمان های غیرانتفاعی باید یک نرخ بازگشت نقدینگی داشته باشند.
نرخ بازگشت سرمایه تاثیر بالایی بر سود یا زیان یک پروژه دارد. یک سرمایه گذاری ممکن است با هزینه نقدی ۶ درصد جذاب باشد اما با هزینه نقدی ۱۲ درصد جذاب نباشد.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه و بازپرداخت (PayBack)
در طرح های تجاری پروژه های واقعی، علاوه بر ملاحظات ارزش زمانی پول، موارد دیگری هم وجود دارد. معمولا یک طرح تجاری کامل شامل موارد زیر است:
- نرخ بازگشت سرمایه
- دوره بازپرداخت
نرخ بازگشت سرمایه:
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) محاسبات نرخ بازگشت یک سرمایه گذاری مشخص در یک دوره زمانی مشخص است. برای مثال یک سرمایه گذاری ۱۰ میلیون دلاری برای ساخت یک ملک تجاری ممکن است نرخ بازگشت سرمایه ۸ درصد در ۱۰ سال اول داشته باشد. روش های متفاوتی برای محاسبه ROI وجود دارد، اما این بدین معنی است که ملک مذکور به ازای هر دلار سرمایه گذاری شده، ۰۸/۰ دلار سالانه علاوه بر بازپرداخت سرمایه اولیه بر می گرداند. بعضی از سازمان ها نرخ ROI را به صورت یک عدد کلی و نه به صورت سالانه، در نظر می گیرند. در مثال بالا، نرخ ۸ درصدی بازگشت سرمایه می تواند به معنی بازگشت ۸/۱۰ میلیون دلار پس از ۱۰ سال باشد که ۸ درصد بیشتر از ۱۰ میلیون دلار اولیه است. این بازگشت ها می تواند با استفاده از ارزش فعلی همه جریان های نقدی آتی محاسبه شود اما معمولا بدون در نظر گرفتن ارزش زمانی پول، برآورد می شود.
بدون در نظر گرفتن روش محاسبه، هدف معمولا مقایسه نرخ بازگشت سرمایه پروژه با دیگر گزینه های سرمایه گذاری است. هنگامی که بازارهای مالی، نرخ ۳ درصد بازگشت بر روی سرمایه گذاری کم ریسک اوراق قرضه دولتی یا شرکتی ارایه می کنند، یک پروژه با ROI دو درصد نرخ بازگشت جذاب نخواهد بود. پروژه ها غالبا ریسک اضافی دارند و نرخ بازگشت سرمایه یک روش برای مقایسه سرمایه گذاری پروژه با دیگر ریسک های شناخته شده در بازارهای مالی است.
دوره بازپرداخت
یکی دیگر از معیارهای مالی رایج، دوره بازپرداخت است. این معیار ساده تر از نرخ بازگشت سرمایه درک و محاسبه می شود. دوره بازپرداخت محاسبه زمان لازم برای رسیدن یا بیشتر شدن سود یا پول دریافت شده از پروژه از هزینه های کل است. درآمدها و هزینه های می تواند با استفاده از محاسبات ارزش زمانی پول، تنزیل داده شوند. برخی مواقع، درآمدها و هزینه ها تنزیل داده نمی شوند و به عنوان اعداد نقدینگی خام باقی می مانند. بعضی از پروژه ها نرخ بازگشت سرمایه بالایی دارند اما بعد از یک دوره بازپرداخت طولانی محقق می شود. شرکت ها از این پروژه ها احتمالا اجتناب می کنند و از پروژه هایی با نقطه سر به سر سریعتر حتی با نرخ بازگشت طولانی مدت کمتر استقبال می کنند.
محاسبه دوره بازپرداخت نسبتا ساده است. لیستی از همه جریان های نقدی(جریان های ورودی و خروجی) از آغاز تا پایان برای پروژه تهیه کنید. بیشتر پروژه در حین انجام باید هزینه کنند و دریافت ها مربوط به هنگامی است که سود پروژه تحقق یافت. پول خروجی و ورودی در بازه های زمانی آتی را تا وقتی که هر دو مساوی شوند، لیست کنید. این نقطه ای است که سرمایه اصلی بازپرداخت شده است. بازه زمانی از ابتدای پروژه تا بازپرداخت کامل، دوره بازپرداخت نام دارد.
دوره های آموزشی ارزیابی مالی و اقتصادی پروژه های سرمایه گذاری
ارزیابی مالی و اقتصادی پروژه ها و طرح های سرمایه گذاری، یک فعالیت بین رشته ای است. افرادی که در رشته های مدیریت مالی، حسابداری و … تحصیل کرده اند، احتمالا در انجام این ارزیابی ها با سرعت بیشتری عمل می کنند. مدیران پروژه ها، کارشناسان برنامه ریزی و کنترل پروژه شرکت ها و سازمان ها در صورت آشنایی با ارزیابی ها، در موفقیت مالی سازمان خود نقش بیشتری خواهند داشت و در نتیجه جایگاه بالاتری کسب می کنند. سرفصل های دوره آموزشی ارزیابی مالی و اقتصادی پروژه ها و طرح های سرمایه گذاری در موسسه مدیریت پروژه آریانا از اینجا قابل دانلود است.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
برای تحلیل مسائل مالی و سرمایه گذاری شاخص های مختلفی موجود می باشد که در مطالب قبلی به محاسبه ارزش فعلی خالص (NPV) و محاسبه نرخ بازده داخلی (IRR) پرداختیم. اما برای تحلیل های مالی شاخص های مهم دیگری هم داریم. یکی دیگر از این شاخص ها نرخ بازگشت سرمایه
(ROI: Return of Investment) است. توجه داشته باشید که آگاهی از این شیوه ها و شاخص ها در امر سرمایه گذاری بسیار مهم است.
تعریف نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
نرخ بازگشت سرمایه، نشان دهنده نسبت سود حاصل به هزینه هایی است که در یک کسب و کار صرف شده است. هرچه این نسبت بزرگتر باشد، نشان دهنده توانایی بالاتر کسب و کار در کسب سود بیشتر است. این موضوع به شما کمک میکند تا از بین پروژه ها و فرصت های سرمایهگذاری، پرسودترین آنها را انتخاب کنید.
فرمول نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
همانطور که در بالا هم اشاره کردیم نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به بیان ساده سود حاصل از سرمایه گذاری به کل هزینه پرداختی است.
نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه بسیار ساده و بصورت زیر است:
ROI = NRI / CI
در این فرمول NRI (Net Return of Investment)، سود خالص دریافتی است و CI (Cost of Investment)، مبلغ سرمایه گذاری است.
اگر شاخص ROI را بخواهیم بصورت درصدی نمایش بدهیم تنها باید نتیجه بدست آمده را در 100 ضرب کنیم:
ROI =( NRI / CI ) × 100
برای درک بهتر این شاخص به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید 200 سهم از سهام شرکتی را 10000 ریال به ازای هر سهم خریده اید. بعد از گذشت یکسال ، سهام خود را به مبلغ 15000 ریال به ازای هر سهم فروخته اید. همچنین شرکت مذکور در پایان سال به ازاء هر 100 سهم 250 هزار ریال بعنوان سود به شما پرداخت میکند.همچنین شما باید به کارگزار بورس نیز 150 هزار ریال بابت کارمزد پرداخت کنید. حال با توجه به این اطلاعات ROI برابر است با:
مفروضات این مساله:
- مبلغ سرمایه گذاری: 200 × 10000
- درآمد کسب شده: 150000 – (250000 × 2)+(15000 × 200)
با توجه به این مفروضات داریم:
کاربرد های نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
بعد از اینکه مفهوم ROI و نحوه استفاده از فرمول را متوجه شدیم، زما ن آن رسیده که کاربرد ها و مزایای استفاده از این شاخص را بررسی کنیم:
- یکی از کاربردهای این شاخص زمانی است که شما میخواهید بدانید در ازای سرمایه گذاری انجام شده چه خروجی داشتهاید. بعنوان مثال نرخ بازگشت 35 درصد خیلی بهتر از نرخ بازگشت 15 درصد است و نشان میدهد در سرمایه گذاری خوب عمل کرده و سود خوبی بدست آوردهاید.
- کاربرد بعدی این شاخص زمانی است که قصد دارید محصول جدیدی را وارد بازار کنید و میخواهید سود حاصل از این محصول را در بازار بسنجید.
مزایا استفاده از ROI
- نحوه محاسبه ساده
- سنجش کیفیت سرمایه گذاری انجام شده با توجه به سود به دست آمده
- سنجش عملکرد برنامه های بازاریابی و ارزیابی این برنامه ها با توجه به هزینه ها و سود کسب شده
- یک مفهوم شناخته شده در سطح جهان است و زمانی که در مورد این شاخص صحبت می کنید سرمایه گذاران راحتتر منظور شما را متوجه میشوند.
معایب استفاده از ROI
- این شاخص فاکتور زمان را نادید می گیرد
- نرخ بازگشت سرمایه ROI، به ریسک ناشی از سرمایهگذاری توجهی ندارد. نحوه محاسبه ROI سالانه
- همچنین اگر هزینههای واقعی و درآمدهای واقعی به درستی پیشبینی نشده باشند، ROI میتواند بسیار گمراه کننده باشد.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در اکسل
همانطور که در تصویر مشاهده می کنید مراحل به ترتیب زیر است:
- علامت مساوی را قرار داده
- پرانتزی باز کرده و و به ترتیب سلول مربوط به سرمایه نهایی (F2) را از سلول مربوط به مبلغ سرمایه گذاری کم میکنیم (G2)
- در اینجا پرانتز را بر مبلغ سرمایه گذاری شده (G2) تقسیم می کنیم.
- اگر عدد مربوطه را به درصد می خواستیم در نوار بالایی روی گزینه % کلیک می کنیم
چگونه نرخ بازگشت سرمایه را بهبود دهیم؟
برای این منظور راه های زیادی وجود دارد. افزایش سود، کاهش هزینه ها، بهبود راندمان و کارایی و افزایش آگاهی از برند میتوانند مصداقهای مختلفی از بهبود نرخ بازگشت سرمایه باشند.
اولین قدم برای بهبود ROI مشخص کردن تعریف دقیق و واضحی از “بازگشت سرمایه” مورد نظر شما است. تعداد فروش بیشتر، افزایش سود به ازای هر فروش، سودهای کلان ، کاهش هزینههای تولید، داشتن رضایت مشتری و برندینگ مثالهای خوبی از تعریف اهداف و بازگشت سرمایه هستند. برای نمونه به جای تعریف “افزایش فروش” به عنوان هدف، “افزایش فروش در بازه زمانی مشخص، در یک منطقه خاص، از یک کانال توزیع بخصوص” را به عنوان هدف در نظر بگیرید. مشخصترین راه بهبود نرخ بازگشت سرمایه، افزایش فروش یا بالا بردن قیمت فروش و در نهایت افزایش سود است.
دیگر راه بهبود نرخ بازگشت سرمایه کاهش هزینههاست. هزینههای خود را به تعداد فروش سر به سر تقسیم نحوه محاسبه ROI سالانه کنید تا دید بهتری نسبت به راهها و فرصتهای کاهش هزینهها پیدا کنید. این بدان معناست که هزینه های خود را به ازای هر واحد فروش بسنجید و در صورتی که هدف کاهش هزینه ها بوسیله افزایش فروش باشد، هدف خود را بر پایه افزایش فروش برنامه ریزی کنید.
جمع بندی:
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) یک شیوه ساده و آسان برای اندازهگیری میزان سودآوری یک سرمایهگذاری است. هر چند این شاخص ساده به نظر میرسد ولی میتوان آن را برای بیشتر مواردی که مربوط به سرمایهگذاری و جذب سرمایه هستند به کار برد. به همین دلیل، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه برای سرمایهگذارها و صاحبان سرمایه امری مهم محسوب میشود.
ROI چیست؟
در هر کسب و کاری می خواهید ببینید که چقدر تلاش های شما مؤثر بوده و باعث شده به اهداف خود نزدیک تر شوید. شما این کار را می توانید با استفاده از پارامتری به نام ROI اندازه گیری کنید. ROI مخفف Return on investment به معنای نرخ بازگشت سرمایه است و یکی از مهم ترین مؤلفه های بازاریابی به خصوص بازاریابی دیجیتال است.
این پارامتر به شما کمک می کند تأثیر و سود حاصل از عملکردتان را بسنجید و آن را اندازه بگیرید تا ببینید چقدر به کسب و کار شما کمک کرده است. اگر هوشمندانه عمل کنید می توانید با استفاده از آمارها و تحلیل فرآیند ROI برای استراتژی های خود را هدایت کنید و در آینده تصمیم گیری های دقیق تری بگیرید.
ROI در بازاریابی دیجیتال به چه معناست؟
ROI در بازاریابی به معنای نسبت دادن سود و افزایش درآمد به تأثیر ابتکارات شماست. با محاسبه این پارامتر می توانید دریابید تا چه اندازه تلاش هایتان به رشد درآمدتان کمک کرده است. معمولاً از این پارامتر برای توجیه هزینه های بازاریابی و هم چنین نحوه تخصیص بودجه در آینده استفاده می شود. محاسبه این پارامتر می تواند بازدهی سرمایه گذاری شما را مشخص کند و تلاش های شما را بهینه سازی کند.
ROI چه کمکی به بازاریابی دیجیتال می کند؟
حال می خواهیم ببینیم ROI چگونه می تواند در بازاریابی دیجیتال کمک کند.
تهیه لیست منابع و بودجه از مهم ترین اولویت ها در بازاریابی است. برای اطمینان از مناسب بودن منابع و بودجه در عملیات های بازاریابی آینده باید ابتدا مطمئن شوید مخارج و هزینه ها و بودجه حال شما در حال حاضر در تعادل هستند. بنابراین شما باید به طور دقیق نرخ بازگشت سرمایه ای که تلاش های اخیرتان برای سازمان داشته است را محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر بدانید یک تبلیغات چقدر در بازگشت سرمایه شما تأثیر داشته است، پس از آن می توانید کار تخصیص بودجه خود را هوشمندانه تر انجام دهید.
همان طور که می دانید هزاران ترکیب برای انجام فعالیت های بازاریابی می توانید بسازید. اما این که برای هرکدام چه زمان، نیروی انسانی و هزینه ای اختصاص دهید به نگرش عمیق تری نیاز دارد که می توانید با استفاده از نرخ بازگشت سرمایه به آن برسید. بنابراین همواره به یاد داشته باشید که برای سنجیدن این که چه میزان از تلاش منجر به چه میزان از سود و درآمد شده است مهم ترین عامل در تعیین توزیع صرف بودجه های بعدی است.
به عنوان یک بازاریاب حرفه ای باید بدانید که توانایی اندازه گیری میزان موفقیتتان یک عامل مهم در این حرفه فوق العاده رقابتی است. شما باید معیارها را مشخص کرده و مرجعی برای تلاش های آینده خود تشکیل دهید. نرخ بازگشت سرمایه به شما کمک می کند همواره میزان موفقیت خود را بدانید و تلاش هایتان را برای به حداکثر رساندن تأثیرات تنظیم کنید.
اگر به درستی این پارامتر را اندازه گیری و نظارت کنید می توانید عملکرد سازمان خود را به طور دقیق در زمینه مربوطه بسنجید. شما با محاسبه مستمر بازگشت سرمایه حتی می توانید میزان بازگشت سرمایه رقبای خود را تخمین زده و با تلاش مداوم خود همیشه در میدان رقابت پیروز باشید.
چگونه می توانید ROI را محاسبه کنید؟
به طور کلی می توان گفت چندین روش برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه وجود دارد. اما در این جا ما فرمول اصلی محاسبه ROI را در ادامه توضیح می دهیم.
نرخ بازگشت سرمایه = (سود فروش – هزینه های بازاریابی)/هزینه های بازاریابی
هنگام استفاده از این فرمول به یاد داشته باشید که این فرمول فرض می کند که تمام رشد فروش حاصل از تلاش برای بازاریابی بوده است. اما اگر می خواهید یک دید واقعی تر به دست آورید باید فروش خالص را نیز در نظر بگیرید.
فرمول زیر این کار را برای شما انجام می دهد:
نرخ بازگشت سرمایه = (سود فروش – سود خالص حاصل از فروش – هزینه های بازاریابی)/هزینه های بازاریابی
در فرمول سازی به منظور محاسبه ROI باید درک خوبی از مجموع تلاش هایی که برای بازاریابی انجام شده است داشته باشید. تعریف کلمه «بازده» می تواند بر اساس استراتژی های مختلف بازاریابی تیم متفاوت باشد. بهتر است ابتدا عناصر اصلی که باید در این محاسبات اعمال کنید را به شما معرفی کنیم:
- درآمد کل: شما باید درآمد کل حاصل از یک عملیات خاص بازاریابی را بدانید تا بتوانید یک دید کلی از تلاش های خود به دست آورید.
- سود ناخالص: محاسبه سود ناخالص به شما کمک می کند تا هزینه هایی مانند تلاش های مرتبط با تولید یا تحویل کالا و خدمات را به دست آورید. به این منظور باید هزینه های مرتبط با تحویل و خدمات به شکل زیر به فرمول اضافه کنید: (درآمد کل – هزینه های تحویل کالا و خدمات)
- سود خالص: اگر نگاهی عمیق تر داشته باشید می توانید تأثیر تلاش های بازاریابی خود را در سود خالص به صورت زیر به فرمول اضافه کنید: (سود ناخالص – هزینه های اضافی)
در تمام محاسبات بازگشت سرمایه همواره به یاد داشته باشید که تعریفتان از سود، مخارج و بازگشت سرمایه کل چیست. همچنین بهتر است هزینه های مازاد و هزینه های جانبی را نیز در مخارج خود در نظر داشته باشید. این هزینه ها عبارتند از:
- هزینه های نمایندگی ها
- هزینه های مربوط به رسانه
- هزینه های مربوط به ایده ها
هم چنین می توانید ROI را با استفاده از ارزش طول عمر مشتری (CLV) نیز محاسبه کنید. این پارامتر ارزش مشتری را برای یک برند خاص تعریف می کند و به شما کمک می کند ROI را در طولانی مدت و بر اساس طول عمر هر مشتری محاسبه کنید.
برای این کار می توانید از فرمول زیر استفاده کنید:
ارزش طول عمر مشتری = (نرخ ماندگاری مشتری)/( 1+ نرخ تخفیف/نرخ ماندگاری مشتری)
نسب درآمد به هزینه در بازگشت سرمایه به چه معناست؟
نسب درآمد به هزینه در بازگشت سرمایه نشان می دهد برای هر دلار که در بازاریابی هزینه کرده اید چه میزان درآمد به دست آورده اید. به عنوان مثال اگر به ازای هر دلار هزینه ای که کرده اید، 5 دلار درآمد داشته باشید، نسبت درآمد به هزینه شما 5:1 است.
بهترین نرخ بازگشت سرمایه باید چند باشد؟
- یک نسبت درآمد به هزینه مناسب باید 5:1 باشد.
- این نسبت در وسط دیاگرام و در قله آن قرار دارد.
- این نسبت برای بسیاری از کسب و کارها نسبت بسیار خوبی است.
نسبت 10:1 یک نسبت استثنایی محسوب می شود و دستیابی به نسبت بیشتر از این مقدار هر چند ممکن است اما فراتر از انتظار است. نسبتی که می توانید مورد هدف خود قرار دهید شما تا حد زیادی به ساختار هزینه شما بستگی دارد و بسته به صنعت مرتبط شما متفاوت خواهد بود.
چرا باید از این نسبت استفاده کنید؟ استفاده از اعداد و نسبت ها کار شما را آسان و کمی سازی کرده و معیار مناسبی است که استفاده از آن نیز آسان است. هم چنین باعث می شود پیش از هر عملیات بازاریابی بدانید باید به چه هدفی در آن برسید. علاوه بر این یک سازوکار درست پیش روی شما قرار می گیرد و می توانید به سرعت تشخیص دهید که عملیات شما موفق بوده یا خیر.
هزینه های بازاریابی چه هزینه هایی هستند؟
هزینه بازاریابی، هر هزینه افزایشی است که برای اجرای هر عملیات بازاریابی متحمل می شوید (یعنی هزینه های متغیر). این هزینه ها شامل موارد زیر می شوند:
- هزینه پرداخت شده به ازای هر کلیک
- هزینه های تبلیغات
- هزینه های شبکه های اجتماعی
- هزینه های تولید محتوا
- هزینه های جانبی خارج از بازاریابی و تبلیغات
- هزینه های کارمندان تمام وقت برای بازاریابی
این نسبت می تواند به سادگی موفقیت یا شکست شما را مشخص کند. چرا نسبت 5:1 یک نسبت خوب محسوب می شود؟ در بدترین حالت عملیات بازاریابی شما باید هزینه های ساخت محصولات و هزینه های بازاریابی آن را تأمین کند. نسبت 2:1 برای بسیاری از مشاغل به معنای سودآوری نخواهد بود. زیرا میزان 50 درصد درآمد حاصل از فروش صرف هزینه تولید مجدد کالای فروخته شده خواهد شد.
اگر شما به ازای 200 دلار فروش، 100 دلار برای بازاریابی هزینه کنید، یعنی شما به شکست نزدیک شده اید. اما اگر حاشیه ناخالص سود شما بیش باشد و قیمت کالای فروخته شده کمتر از 50 درصد هزینه های فروش باشد، دیگر نیازی نیست که پیش از سودآوری، فروش زیادی حاصل از بازاریابی خود داشته باشید. بنابراین این نسبت می تواند کمتر باشد. حال اگر حاشیه سود شما کم تر باشد و قیمت کالای فروخته شده بیشتر از 50 درصد هزینه های فروش باشد، بهتر است قبل از بدتر شدن اوضاع کمی از هزینه های بازاریابی خود بکاهید و به نسبت بالاتری فکر کنید.
طول عمر مشتری چیست؟
طول عمر مشتری در واقع ارزشی است که مشتری در طول زندگی خود به عنوان مشتری برای تجارت شما به ارمغان می آورد، نه فقط از طریق اولین معامله خود با شما. بسیاری از مشاغل فقط نحوه محاسبه ROI سالانه به ارزش اولین معامله فکر می کنند، در صورتی که عمر مشتری می تواند بسیار مثمرثمرتر از این باشد. بنابراین برای محاسبه دقیق بازگشت سرمایه باید درک دقیقی از این پارامتر داشته باشید.
چرا طول عمر مشتری در تعیین ROI فاکتور مهمی محسوب می شود؟ اگر شما فقط درآمد حاصل از اولین خرید مشتری را در محاسبات وارد کنید، نسبت بازگشت سرمایه شما حتی به 2:1 هم نمی رسد. در نمودار زیر می توانید تفاوت تجمعی ارزش اولین خرید و ارزش طول عمر مشتری را در طول زمان مشاهده کنید:
همان طور که مشاهده می کنید تفاوتی در هزینه ها ایجاد نشده است، اما با محاسبه دقیق این پارامتر، درک ما از تأثیر عملیات بر درآمد و در نهایت ROI به میزان چشمگیری تغییر می کند.
چگونه می توانید ROI هدف خود را محاسبه کنید؟
در مجموعه و سازمان شما کسی که باید این کار را انجام دهد مدیر مالی، مدیر پروژه و یا مدیر عامل خواهد بود. آن ها به اطلاعات لازم برای تعیین اهداف سازمان دسترسی دارند و حاشیه سود ناخالص شرکت، هزینه های سربار و هزینه های لازم دیگر برای رسیدن به اهداف را می توانند به خوبی محاسبه کنند. بهتر است به یاد داشته باشید که رسیدن به نسبت 10:1 یک هدف غیرواقعی خواهد بود و باعث دلسردی شما می شود. در بسیاری از کسب و کارها نسبت 5:1 یک نسبت هدف خوب خواهد بود و بیشتر از آن غیرواقعی است.
یک مثال عملی از نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
تصور کنید که کسب و کار شما تصمیم دارد همزمان با عرضه یک محصول جدید، یک عملیات بازاریابی دیجیتال راه اندازی کند. شما پرداخت هر کلیک در Google را به عنوان فاکتور اصلی در بازاریابی خود انتخاب می کنید و متعهد می شوید ماهانه 5000 دلار بودجه صرف این عملیات کنید. پس از پایان این 3 ماه فروشتان را بررسی می کنید و متوجه می شوید 7000 دلار به دست آورده اید. اگر قیمت کالای شما با حاشیه سود 50 درصد، 10 دلار باشد، در هر فروش 5 دلار سود داشته اید.
برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، کافی است هزینه های بازاریابی را از سودی که به دست آورده اید کسر کنید. در این مثال داریم:
$30,000 – $15,000 = $15,000
تبریک! در این حالت شما سود خود را دو برابر کرده اید. به این معنا که به ازای هر 1 دلار که هزینه کرده اید، 2 دلار به دست آورده اید و این به معنای بازگشت سرمایه 100 درصد است. ROI همچنین برای بررسی این که چقدر عاقلانه در سهام یک شرکت سرمایه گذاری کرده باشید، استفاده می شود. اگر تصمیم گرفته اید که 1000 سهم از یک سهام را با قیمت 10 هزار برای هر سهم بخرید و یک سال بعد آن را به قیمت 12 هزار به فروش برسانید، به این معناست که به ازای هر 10 هزار که هزینه کرده اید 12 هزار درآمد کسب کرده اید. در این حالت بازگشت سرمایه شما 20 درصد است. زیرا شما سرمایه اولیه خود را به علاوه 20 درصد اضافی پس گرفته اید.
دیدگاه شما