کندل های شمعی CANDLESTICK
کندل های برگشتی را آموزش خواهید دید .در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی به آن می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .
کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.
برای مثال به نمودار خطی زیر دقت کنید:
همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .
قیمت باز شدن ( OPEN )
قیمت بسته شده ( CLOSE )
بالاترین قیمت ( HIGH )
پایینترین قیمت ( LOW )
کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:
کندل های صعودی
کندل های نزولی
به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.
و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.
کندل های صعودی رنگ سبز دارند
و کندل های نزولی رنگ قرمز
که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟
پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.
پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:
از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:
الگوهای برگشتی
الگوهای ادامه دهنده
که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.
الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )الگوی کندل چکش چیست؟
به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.
(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)
برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .
خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.
الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):
خصوصیات الگو:
الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می الگوی کندل چکش چیست؟ آید
رنگ بدنه این الگو مهم نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد)
حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)
وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.
هر قدر که بدنه اصلی بالاتر از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)
سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.
هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.
نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، کندل confirmation (تاییدیه) می گویند.
خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو
الگوی چکش:
خصوصیات الگو:
1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .
3 چکش برعکس یا ( inverted hammer )
حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:
2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).
3. هرچقدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.
4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).
5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.
برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر میکنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمیکرد.
حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر الگوی کندل چکش چیست؟ در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،
الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :
الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )
الگوی پوشای صعودی:
این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:
ویژگی های این الگو:
در الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.
معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.
شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می گیرد و می پوشاند.
بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.
گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:
الگوی پوشای نزولی:
این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.
خصوصیات الگوی پوشای نزولی:
می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.
کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشندهها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.
پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی
الگوی ابر سیاه:
خصوصیات الگوی ابر سیاه:
این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.
این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.
شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز رنگ شروع شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.
بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.
اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.
به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.
نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.
نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.
نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.
الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :
حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .
این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.
در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.
این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ
ستاره ها ( Stars ) :
یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم میشوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .
خصوصیات الگو را یادداشت کنید:
باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .
رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.
(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)
ستاره دوجی نشانهای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.
به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.
فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز است.
در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.
در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.
دو نکته که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.
دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:
آشنایی با کندل دوجی در تحلیل تکنیکال و انواع آن
استفاده از کندل استیکها یا نمودارهای شمعی در کنار تابلوخوانی، دید خوبی به سرمایهگذاران در جهت شناخت بازار ارائه میدهد. تحلیلگران با استفاده از این ابزارهای پرکاربرد میتوانند میزان و قوت عرضه و تقاضا، فشار خرید و فروش، تعداد و حجم خریداران و فروشندگان و همچنین میزان قدرت روندهای خرسی و گاوی در بازار نسبت به هم را بسنجند. درنهایت بااستفاده از این اطلاعات مهم میتوان قیمت آتی بازار را حدس زد. علاقهمندان به تحلیل تکنیکال برای تفسیر کندلها، لازم است تا قبل از هر چیزی با ساختار و انواع آن بهطور کامل آشنا شوند. الگوهای شمعی بر اساس ترتیب قرارگیری چند کندل و بررسی طول بدنه و سایهی آنها انواع مختلفی دارند که از جملهی آنها میتوان به کندل مارابوزو، چکش، ستاره دنبالهدار و …، اشاره کرد. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ ، به بررسی کندل دوجی در تحلیل تکنیکال و انواع آن خواهیم پرداخت.
تعریف کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
تعریف کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
کندل دوجی در تحلیل تکنیکال کندلی است که در آن قیمت باز شدن (Open) و بسته شدن (Close)، یا با هم برابر هستند یا اینکه بسیار به یکدیگر نزدیک میباشند و در کل این نوع از الگوها، بدنهی بزرگی ندارند. سایههای این کندل هم میتواند طولهای متفاوتی داشته باشد. الگوی شمع دوجی در شرایط سقف و کف بازار، بهعنوان یک سیگنال معکوس بسیار مهم بهشمار میآید و نشان میدهد که خریداران و فروشندگان توانایی ادامهی روند را ندارند؛ یعنی در آن روز معاملاتی، نه فشار خریدارها زیاد بوده و نه فشار فروشندهها. در واقع هرچقدر که خریداران قیمت را بالا بردهاند، به همان میزان فروشندهها نیز قیمت را پایین آورده و بازار خنثی شده است. بنابراین پدیدار شدن این الگوها در نقاط بحرانی، خبر از بیتصمیمی بازار و خنثی بودن آن میدهد. از لحاظ روانشناسی بازار، تشکیل کندلهای دوجی، بهمعنای وقوع هیجانات کاذب در بین تریدرها نیز میباشد.
یک تحلیل کلی از رفتار کندلهای دوجی در نقاط بحرانی
حال بیایید با هم بررسی کنیم که یک کندل دوجی در تحلیل تکنیکال در نقاط بحرانی، چه رفتاری از خودش نشان میدهد. دقت الگوی کندل چکش چیست؟ داشته باشید که بهطور کلی، کندلهای دوجی بر خلاف دیگر کندلها در تحلیل تکنیکال، توانایی عبور از خط مقاومت و نگه داشتن حمایت را ندارند و پس از برخورد با آنها دچار بیتصمیمی و در اغلب موارد ریزش خواهند شد. در ادامه توضیحات دقیقتری در این زمینه ارائه خواهیم داد.
واکنش کندل دوجی در تحلیل تکنیکال پس از برخورد با خط مقاومت
زمانی را در نظر بگیرید که قیمت از کف شروع میکند به حرکت پرقدرت به سمت بالا. در اواسط راه شاید تنفس کوتاهی هم داشته باشد و یک شمع مشکی تشکیل شود. اما بعد از آن به حرکتش رو به بالا ادامه میدهد تا وقتی که به نقطهی بحرانی در سقف برسد و یک کندل دوجی تشکیل شود. اکنون که قیمت به سقفی که از نوع مقاومت (مینور یا ماژور بودن آن فرقی ندارد.) میباشد رسیده، دیگر توان ادامه ندارد و درست در الگوی کندل چکش چیست؟ همین نقطه، بازار دچار یک نوع بیتصمیمی خواهد شد. وقتی با چنین حالتی مواجه شدید، باید بدانید که به احتمال بسیار قوی این نمودار شایستهی ریزش است.
واکنش کندل دوجی در تحلیل تکنیکال پس از برخورد با خط حمایت
گفتیم که پس از تشکیل کندل دوجی در نزدیکی خط مقاومت، بازار دچار یک نوع بیتصمیمی میشود و در پی آن شروع به ریزش میکند. دقت داشته باشید که در اینجا هم شاید یک تنفس کوتاه وجود داشته باشد و برای مدت بسیار کمی بازار روند صعودی به خودش بگیرد و قیمت سهم افزایش یابد. درست در همین موقع، شاید خیلی از افراد بیتجربه فریب خورده و به امید سود بیشتر، اقدام به خرید سهم نمایند. اما واقعیت این است که این حالت کاملاً گذرا میباشد و پس از آن، طی مدتزمان کوتاهی، بازار مجدداً شروع به ریزش کرده و به نقطهی بحران در کف میرسد و دوباره همانجا یک نوع کندل دوجی در تحلیل تکنیکال تشکیل میشود. باز هم با رسیدن قیمت به کفی که از نوع حمایت میباشد، بازار خنثی خواهد شد و به احتمال زیاد ریزش ادامه خواهد داشت.
انواع کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
بهطور کلی بر اساس شکل کندل دوجی در تحلیل تکنیکال میتوان دوجیها را به ۴ دسته تقسیم کرد که پیام هر یک با دیگری متفاوت میباشد. در ادامه به بررسی انواع مختلف این کندلها خواهیم پرداخت.
۱. دوجی پایهبلند یا فرفره (Long Legged Doji)
دوجی پایهبلند یا فرفره (Long Legged Doji)
این نوع از کندل دوجی در تحلیل تکنیکال که به آن دوجی قدبلند نیز گفته میشود، فاقد بدنه است و سایهی بالایی و پایینی بلند و تقریباً هماندازه دارد. دیدن این الگوی شمعی در نمودار به معنای برابری قدرت خریدار و فروشنده میباشد و همچنین تردید و دودلی و عدم قاطعیت در تصمیم تریدرها را نشان میدهد. دوجی پایهبلند، همچنین پیشبینی میکند که شمعهای بعدی نیز در همین رنج قیمتی درجا خواهند زد. چنانچه بازار جهت حرکت مشخصی نداشته باشد، در آن صورت، الگوی دوجی قدبلند سقف و یا کف بازار را نشان میدهد. نکتهی دیگر اینکه اگر این الگو، فاقد سایهی بالایی و پایینی باشد، به معنای آن است که سهم در صف خرید یا در صف فروش قرار داشته است.
۲. دوجی سنگ قبر (Grave Stone Doji)، از انواع کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
دوجی سنگ قبر (Grave Stone Doji)، از انواع کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
دوجی سنگ قبر، نوع دیگری از کندل دوجی در تحلیل تکنیکال میباشد که همانطور که از اسمش پیداست، یک کندل ترسناک است و خبر از نزولی شدن روند میدهد. سایهی بالایی در این الگوی شمعی، بلند و سایهی پایینی ندارد. اگر هم داشته باشد، خیلی کوتاه است. یعنی در طول بازار صعودی بوده ولی در نهایت فروشندهها وارد میدان شده و سهام خود را عرضه کردهاند و قیمت سهم به قیمت باز شدن (Open) که همان قیمت اولیه است، نزدیک شده است. بنابراین اغلب تریدرها بعد از مشاهدهی این کندل سهم خود را میفروشند و از صف خرید خارج میشوند. دقت داشته باشید اغلب بازارهای خرسی که بعد از این کندل اتفاق میافتند، طولانی خواهند بود. دوجی سنگ قبر، هم در بازارهای صعودی و هم در بازارهای نزولی ممکن است اتفاق بیافتد. اما معمولاً در انتهای بازارهای گاوی شاهد این نوع از دوجیها هستیم.
۳. دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
سایهی پایینی در این نوع از کندل دوجی در تحلیل تکنیکال بلند و سایهی بالایی ندارد یا اینکه خیلی کوتاه است. درست برعکس دوجی سنگ قبر. این چنین رفتاری بیانگر قدرت بالای خریداران است. اگر این الگو در کف تشکیل شود، سیگنال صعودی و برگشت به سمت بالاست. یعنی مثل سنجاقک پرواز میکند و به سمت بالا میرود. در صورت تشکیل این کندل، در آینده شاهد افزایش قیمت خواهیم بود. دقت داشته باشید که اگر در روند صعودی، سنجاقک ظاهر شود، نشانهای برای کاهش قیمت سهم در بازار خواهد بود. اما اگر در روند نزولی بازار ظاهر شود، سیگنال افزایش قیمت را به تحلیلگر میدهد. این الگو به ندرت ایجاد میشود و طبق مطالب گفته شده سیگنال خطر را فعال خواهد کرد.
۴. دوجی صلیب (Cross Doji)
دوجی صلیب (Cross Doji)
در این نوع از کندل دوجی در تحلیل تکنیکال که به آن دوجی چهار قیمت نیز میگویند، بالاترین قیمت، پایینترین قیمت، قیمت شروع و قیمت پایان، همگی در یک نقطه قرار دارند. این الگو از لحاظ نموداری شبیه نمودار پایهبلند است که سایههای آن کوتاهتر میباشند. دوجی صلیب، الگوی کندل چکش چیست؟ به تنهایی قابل تحلیل نیست و برای فهمیدن چگونگی تغییرات بازار با استفاده از این الگو، باید به شمعهای قبلی و بعدی آن نیز توجه کرد.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ با کندل دوجی در تحلیل تکنیکال و انواع آن آشنا شدید. گفتیم که این الگوها به تنهایی نشانگرهایی خنثی هستند و اطلاعات کمی دربارهی بازار در اختیار تریدرها قرار میدهند. لذا برای ترید کردن با استفاده از این کندلها باید به کندلهای قبل و بعد آنها نیز توجه نمود. اندازهی سایز سایههای کندل دوجی در کنار کندلهای تاییدیهی آن میتواند، بهعنوان یک نقطهی ورود به بازار در نظر گرفته شود. این بدان معناست که معاملهگران نیاز به دست کشیدن از این معامله خواهند داشت. بههرحال پیشبینی میزان سود دریافتی و یا میزان پتانسیل سود در معاملاتی که بر پایهی الگوهای کندلی دوجی انجامی میشود، کار سادهای نیست. بنابراین استفاده از دیگر ابزارهای تکنیکی و الگوهای کندلی در کنار دوجیها برای در نظر گرفتن سیگنالهای مناسب ورود و خروج ضروری است.
چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای مفید در زمینهی آموزش بورس به شما برای ورود و سرمایهگذاری در این بازار جذاب و پرتلاطم کمک نماید.
كندل و سایه کندل چيست؟ و چه مزايايي دارد!
در تحلیل نکنیکالِ بازارهای سرمایه همچون بورس و فارکس بررسی دقیق کندلها و سايه كندلها یکی از راهگشاترین انتخابها برای گرفتن سیگنال و انجام بهترین معامله است. ما در این مقاله قصد داریم به برررسی دقیق و ارائه نکات کلیدی در خصوص کندلها و خصوصا سایههای کندلها بپردازیم؛ پس در اين مقاله آموزشي با سایت تريد همراه باشيد!
متاسفانه بسیاری از افرادی که به تازگی وارد فضاي معاملهگری در بازارهای سرمایه شدهاند، تنها از نمودار های حطی استفاده میکنند، البته این کار از این جهت که نویز های بازار را حذف میکند مفید است اما تحلیلها و نكات بسيار مهمي در معامله را از دست ميدهند.
نمودارهاي شمعي يا كندل چيست؟
يكي از اين نكات حائز اهميت بحث حجم معاملات است، همچنين براي روانشناسي بازار و عملكرد معاملهگران خرد و كلان نيز ميتوان از نمودارهاي شمعي يا كندل ها استفاده كرد. نمودارهاي شمعي يا كندلها به خودي خود سيگنالهاي معاملاتي بسيار الگوی کندل چکش چیست؟ خوبي ارائه ميكنند.
نمودارهای شمعی داراي سه بخش هستند؛ بدنه، سایهي قسمت بالایی آن و سایهي پایینی. در كندل، بدنه با حركت مثبت معمولاً به رنگ سبز و بدنه كندل با كاهش قيمت به رنگ قرمز نشان داده میشود لازم به ذكر است كه ايم موارد بستگی به نرمافزار و تنظيمات مورد استفاده شما دارد.
هر چه بدنه شمع بلندتر باشد، ناشي از قدرت و توان گاوها و خرسها در آن تايم فريم معاملاتي در بازار است. همچنین خطی که در ضلع بالايي و پاييني مستطيل کندل قرار دارد، نشاندهنده بیشترین و کمترین قیمت سهام است که به آن سایه يا shadow میگویند.
سایه یا shadow
همانطور که در تصوير بالا مشاهده ميفرماييد، به خطی که از ميانهي کندل رد شده است اصطلاحا سایه گفته میشود. به طور خلاصه یک کندل معاملاتی زمانی دارای سایه میشود که قیمت در محدودهای خارج از شروع و پایان معامله حرکت کرده باشد. همچنین زمانی که یک کندل سایه نداشته باشد حکایتگر آن است که معاملهگران بسیار به روند بازار و قیمت مطمئن بودهاند. پس در نتیجه وجود یا عدم وجود سایه و طول و جایگاه قرارگیری آن دادههای بسیار ارزشمندی را به معاملهگران ارائه میدهد که میتوانند از آن برای انجام بهترین و پرسودترین معامله استفاده کنند.
از سايهها استفاده هاي فراواني در كسب سيگنال معاملاتي ميشود، كه در ادامه به آن ميپردازيم:
کاربرد shadow در تحلیل تکنیکال بازار فارکس
همانطور که بالاتر بیان شد خیلی از افراد فکر میکنند صرفا بدنه كندل حاثز اهمیت است و سایه آن اهمیت زیادی ندارد که البته این تصور درستی نیست زیرا که سیکلهای قیمتی فراوانی را میتوان دید که نشاندهنده لزوم اهمیت و دقت به سایههای کندلهای معاملاتی است. در ادامه به این کاربرد های مثبت میپردازیم همچنین شما میتوانید این مقاله به زبان اصلی را در وبسایت fxstreet مطالعه کنید:
الگوی کندلهای دوجی
ژاپنیها هنگام مواجه شدن با الگوی دوجی، میگویند بازار “خسته” شده است. كندل دوجی همچنین بدان معنی است که بازار از یک کیفیت در حال نغییر به حالت خنثی رسیده است. به اصطلاح گفته می شود که این روند کند شده است- اما این به معنای برگشت سریع قیمت در چارت معاملاتی نیست! این نوع نگاه یک اشتباه در تفسیر این الگو است که منجر به گرفتن سیگنالهای نادرست از این کندل میشود می شود.
الگوی هارامی و اثرات این سایهها در تحلیل تکنیکال
در این الگو، هارامی یا الگوی معکوس به شکلی است که بدنهی کندل آخر بدنه کوچک است و کاملاً در محدوده بدن شمع بزرگتر قبلی قرار دارد. این شکل گیری نشان می دهد که روند قبلی در حال پایان است. هرچه کندل دوم کوچکتر باشد، سیگنال برگشت نیز قویتر است.
در نمودارهای فارکس، سایه های کندل معمولاً مرز ها و سایه های شمع قبلی را نمی شکند. الگوی هارامی می تواند صعودی یا نزولی باشد، اما همیشه باید كندل قبلی آن را تأیید کند. یک معیار مهم در یک نمودار فارکس (در مقابل چارت قيمتي بازارهايي غیر از FX مانند فلزات گرانبها يا بورس) این است که شمع دوم باید رنگ متفاوتی نسبت به شمع و روند قبلی داشته باشد. تصویر سمت راست یک هارامي نزولی را نشان می دهد که توسط یک روند صعودی و یک كندل ثابت تأیید شده است. شمع قبلی كه لزوما بزرگتر است، جهت مشخصی را نشان می دهد ولي وقتي که تردید معاملهگران بازار بر روی نمودار در اين الگو نمايان شد، نیاز به بررسي دقيق اینکه بازار از حالا به کجا می رود، وجود دارد. تصوير سمت چپ هم يك هارامي صعودي است كه يك كندل كوچك در محدودهي داخلي كندل نزولي قبلي است.
الگوي كندل چكش
الگوهای نسبتا کمی وجود دارد که در آن سایه ها نقش فوقالعاده مهمی نسبت به بدنه كندل بازی میکنند. یکی از آنها الگوي چکش است(Hammer) که از یک شمع و معمولا يك سايه تشکیل شده است.
علت نامگذاري براي اين كندل چيست؟
به این دلیل چكشي نامیده میشود که ژاپنیها می گویند بازار در حال تلاش برای ایجاد يك پایگاه قيمتي است. یک چکش بصورت تصویری نشان می دهد که بازار در نزدیکی بالاترین سطح خود باز شده است، در طول تايم فريم تغيير وجود داشته است، سپس با شدت زيادي روند تغييرات عوض شده و دوباره بازيابي قيمت صورت گرفته و در نهايت خیلی بالاتر از پایین ترین حدي كه به آن رسيده است بسته شده.
یک الگوي چکشي کامل در بازار مالي فارکس مانند سایر بازارها است: دم آن باید دو برابر طول بدنه و بدنهي آن نزدیک یا بالای شمع باشد. این بدان معناست که می تواند سایه بالایی محدودي هم داشته باشد، اما باید بسیار کوچکتر از سایه پایینی باشد. هرچه بدن کوچکتر و دم سايه بلندتر باشد، تفسیر چکش به عنوان یک سیگنال صعودی معقولتر و قابل توجه تر است. معیار مهم دیگر رنگ بدنه است: اين می تواند صعودی یا نزولی باشد.
اکثر الگوها دارای انعطاف پذیری هستند بنابراین برای نشان دادن همه تغییرات احتمالی به تصاویر بیشتری نیاز است. این همان چیزی است که ما سعی می کنیم در بخش پرسش و پاسخ صفحه اينستاگرام تريدرنووا انجام دهيم، با مراجعه به پيج ما به طرح سوالات خود اقدام كنيد. همچنين ما با رفع اشكالات معاملاتي شما در سريعترين زمان ممكن تلاش ميكنيم خدمات خود را گسترش دهيم. به یاد داشته باشید: تمرین یکی از عوامل موفقیت در معاملات فارکس است.
آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده
در این قسمت از آموزش بورس قصد داریم که با کندل ها آشنا بشویم به عبارتی “آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده” را در این قسمت از پست داشته باشیم. قطع به یقین افرادی که در بورس و فرابورس فعالیت می کنند و اقدام به خرید و فروش سهام کرده اند باید اطلاعات کاملی از بورس داشته باشند تا بتوانند سود بسیار خوبی را کسب کنند و تا جایی که میشود ضرر و ریسک را کم کرده و در عوض مقدار سود و ریوارد را افزایش داد. کندل را سرمایه گذاران و صاحبان سهام به شمع میشناسند و به عبارتی نمودار قیمتی هستند که روند بازار و قیمت یک سهام خاص را نشان می دهند. کندل ها یا شمع ها در واقع احساسات و هیجانات سرمایه گذاران و صاحبان سهام در بازار بورس را نشان می دهند. در ادامه در مورد کندل و آموزش کندل شناسی بیشتر توضیح می دهیم.
مواردی که در این پست مورد بررسی قرار می گیرند:
- منظور از کندل در بورس چیست؟
- نمودار کندل چیست؟
- مهم ترین الگوهای کندل استیک
آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده
افرادی که در بورس فعالیت می کنند باید با اطلاعات و دانش بورس آشنا باشند و همانطور که در پست الگوی کندل چکش چیست؟ های گذشته بیان شد، هرچه با دنیای بزرگ بورس بیشتر آشنا باشید بهتر میتواند معاملات موفق تری داشته باشید. در قسمت های گذشته در مورد حد سود و حد ضرر صحبت کردیم که به هر میزان که افراد قبل از انجام هر معامله ایی حد سود و یا حد ضرر خود را مشخص کرده باشند بهتر میتوانند برای خارج شدن از سهام ( فروختن سهام )، وارد شدن ( خریدن ) و یا نظاره گر بودن در بازار تصمیم بگیرند. حتی در مورد نسبت ریسک و ریوارد در معاملات بورسی هم صحبت کردیم و تلاش کردیم که انواع اطلاعات بورسی را در اختیارتان بگذاریم. در این راستا بهتر است که به سوالاتی مانند منظور از کندل در بورس چیست؟ نمودار کندل چیست؟ از نمودار کندل چه استفاده ایی میشود؟ انواع کندل کدام اند؟ در این قسمت از پست قصد داریم که معروفترین و پرکاربردترین الگوهای کندل استیک در بورس را مورد بررسی قرار دهیم.
منظور از کندل در بورس چیست؟
یکی از اصطلاحاتی که در بورس بسیار استفاده میشود کندل است. باید گفت که کندل در اصل برای تشخیص روند قیمت مورد استفاده قرار میگیرد و تحلیلگران با استفاده از کندل ها میتوانند روند صعودی، نزولی و یا خنثی بازار را متوجه بشوند. البته از کندل ها برای باز یا بسته شدن یک اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص هم استفاده میشود. از کندل به عنوان ” کندل استیک ” هم یاد میشود که از این کندل های زماین برای یافتن روند قیمت بازار و سهام خاص استفاده میشود. یکی از نقاط قوت و ویژگی های مثبت کندل ها این است که میتوان با اسفاده از کندل ها میتوان قیمتهای مناسب برای خرید سهام را انتخاب کرد. اما متاسفانه نقطه ضعف الگوی کندل این است که برای قیمتهای خروج از سهم عملکرد خوبی ندارند.
سایه: به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) میگویند. سایه ها را با توجه به رنگ هایشان قدرت خرید و فروش آن سهام را نشان میدهند.
برای تعریف و کندل شناسی در بورس به زبان ساده باید گفت که ساختار کندل یا شمع از دو بخش اصلی تشکلی شده است ( در قسمت فوق نمایش داده شده است ) که عبارت اند از: بدنه اصلی و سایه. همانطور که میدانید مانند یک شمع تصور میشود که یک بدنه دارد و به واسطه نور و شعله ایی که در نوک ان است سایه ایجاد میکند.
بدنه اصلی شمع نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است. سایه هم در واقع دو خط است که خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی میگویند. سایه پایانی در واقع به پایین ترین قیمت در روز معاملاتی هم گفته میشود و منظور از سایه بالایی، بالاترین قیمتی در روز معاملاتی است که تحلیلگران از این اصطلاحات استفاده می کنند.
تحلیلگران برای تشخیص دامنه نوسانات یک سهم در بازه زمانی مشخص که مورد معامله قرار گرفته است از سایه ها استفاده می کنند. بدین منظور که، اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت الگوی کندل چکش چیست؟ روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است.
اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن تو پر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. در ادامه به تعریف سایه ها میپردازیم.
نمودار کندل چیست؟
حال شاید سوال این باشد که منظور از قیمت پایین، بالا، قیمت باز شده و بسته شده چیست؟
- منظور از قیمت باز در واقع اولین قیمتی که در یک بازه معاملاتی معامله صورت میگیرد.
- به آخرین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورت گرفته است را قیمت بسته می گویند.
- قیمت بالا به بیشترین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورت گرفته است را می کویند.
- قیمت پایین کمترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورت گرفته است.
کندل و نمودار کندل د رواقع به تحلیل گران میتواند سیگنال هایی بدهد و در اخذ تصمیم درست برای معامله کمک کند، به طور مثال بدنه سفید یا سبز شمع، نشاندهنده فشار قوی خرید در دوره زمانی مربوطه و معمولا نشاندهنده صعودی بودن قیمت است. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم موزد استفاده قرار میگیرند.
آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده
مهم ترین الگوهای کندل استیک
الگوی کندل ها از انواع محتلفی برخوردار است و به منظور ” آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده ” بهتر است که انواع کندل را بررسی کنیم اما خوب است بدانید که کهترین و پرکاربرد ترین الگوهای کندل استیک که در بازار بورس و فرابورس استفاده می کنند عبارت اند از: ماروبزو، دوجی، چکش، پوشاننده، نفوذی، ابر تیره، سه سرباز سفید، سه کلاغ سیاه، ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی.
کندل ماروبزو به چهار رنگ مشکی یا قرمز، سفید و سبز تقسیم میشود.
زمانی که کندل دارای روند نزولی است و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نمیشود و قدرت بیشتر فروشندگان نشانه الگوی ماروبزو است و در این الگوی کندل روند قیمت بازار بیشتر منفی است. ماروبزو خود به دو رنگ مشکی و سفید تبدیل میشود. این ماروبزو که توضیح داده شده مشکی است و از طرفی ماروبزو سفید نشاندهنده صعودی بازار است. در این حالت نیز سایه بالایی و پایینی دیده نمیشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه بازار به سمت بالا است. زمانی که این نوع شمع تشکیل شود اولین مرحله از شروع روند صعودی (بازگشتی) رویداده است. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
در کندل صعودی ماروبزو رنگ بدنه بصورت توخالی سفید یا سبز می باشد و سایه بالایی و پایینی ندارد. در این کندل قیمت باز شدن با قیمت کف و قیمت بسته شدن با قیمت سقف برابر می باشد.
کندل صعودی ماروبزو بیانگر این است که آنقدر قدرت خریداران زیاد می باشد که کنترل بازار در دست خریداران است و بازار را به بالا میکشند.
این شمع میتواند بیانگر ادامه صعود و یا اولین مرحله تشکیل یک روند صعودی (به صورت بازگشتی) باشد.
در نمودار دوجی قیمت شروع و پایان آنها یکسان است و در واقع دوجیها دارای بدنه نازک که معمولاً بهصورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود.
در بعضی از حالات دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند. این حالت نشانگر این است که خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود نشانگر این است که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید باقوت بیشتری است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید: خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سیاه: فروشندگان قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید است.
دوجیها در چهار دسته تقسیمبندی میشوند اما ما 3 دسته مهم را نام می بریم که عبارت اند از:
الگوی کندل دوجی پایه بلند در واقع نشان دهنده برابری قیمت شروع و پایان و برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی می باشد.
منظور از دوجی سنگقبر این است که بدون سایه پایین است و بیانگر برابری قیمت شروع و پایان و تمایل بیشتر فروشندگان می باشد.
دوجی سنجاقک در واقع بیانگر تمایل بیشتر خریداران می باشد.
الگوی کندل چکش در واقع یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی نشاندهنده وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل کندل چکش نشانه ای از بازگشت روند می دهد که دارای یک بدنه کوچک در بالا و سایه بلند در زیر بدنه بوده و سایه پایینی حداقل دوبرابر بدنه یا بادی است. تنها شرط تشخیص صعود و یا نزولی بودن کندل تنها اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل سایه است.
زمانی که کندل اول کندل دوم را بپوشاند در واقع الگوی کندل پوشاننده ایجاد شده است و در این زمان انتظار تغییر روند را داریم.
زمانی که قیمت باز شدن کندل دوم (که یک کندل صعودی است) پایین تر از کمترین قیمت کندل قبلی (که یک کندل نزولی است) می باشد ولی الگوی کندل چکش چیست؟ نفوذ خوبی در کندل اول دارد، میتواند گفت که در الگوی کندل نفوذی هستیم. در الگوی نفوذی، شمع سفید پایین تر از قیمت بسته شدن شمع سیاه در روز معاملاتی قبل باز خواهد شد و سپس قیمت سهم صعود می شود و در نیمه بالایی شمع سیاه روز قبل هم بسته خواهد شد.
پوشش ابر تیره یک الگوی شمعی بازگشتی نزولی است که یک کندل سیاه به وسیله آن بالاتر از انتهای یک کندل سفید و پایینتر از نقطه میانی آن، باز میشود. در الگوی ابر تیره کندل اول که یک کندل سفید و صعودی می باشد باید بزرگ باشد و کندل دوم که سیاه و نزولی می باشد باید ۵۰درصد یا بیش از ۵۰ درصد از بدنه کندل سفید قبل از خود را بپوشاند (در صورتی که این مقدار کمتر از ۵۰ درصد باشد الگو تشکیل نمیگردد) و همچنین از بیشترین قیمت کندل اول بالاتر باشد.
الگوی سه سرباز سفید در واقع نشان دهنده روند نزولی بازار است. این الگو از سه کندل استیک متولی دارای بدنه بلند تشکیل میشود که در بدنه اصلی کندل قبلی باز شده و بالاتر از بیشنیه کندل قبلی بسته میشوند. این کندل استیکها نباید سایههای خیلی بلندی داشته باشند و در بهترین حالت در بدنه اصلی کندل استیک قبلی الگو باز میشوند.
سه کلاغ سیاه یک الگوی کندل استیک یا نمودار شمعی خرسی است که برای پیشبینی برگشت روند صعودی فعلی استفاده میشود. این الگو از سه کندل استیک متوالی دارای بدنه بلند تشکیل میشود که در بدنه اصلی کندل قبلی باز شده و پایین تر از کندل قبلی بسته شدهاند. الگوی کندل سه کلاغ سیاه، زمانی یک الگوی برگشت قابل اعتماد به حساب می آید که توسط سایر اندیکاتورهای تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) تایید شود.
الگوی کندل صبحگاهی در اصل یک الگوی بصری در معاملات بورس است که از آن برای تشخیص وقوع بازگشت قیمت به سمت بالا استفاده میشود. این الگو از نمودارهای شمعی تشکیل شده است. بهتر است از این نشانگر در کنار دیگر نشانگرها استفاده شود تا ریسک کمتری تولید شود. الگوی کندل ستاره صبحگاهی ب در انتهای چند کندل متوالی و نزولی و یا در ادامه یک روند نزولی تشکیل می شود و فرقی بین رنگ و صعودی یا نزولی بودن کندل دوم وجود ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا می شود.
ستاره عصرگاهی معکوس الگوی ستاره صبح گاهی و یک الگوی کاهشی است. در شکل مطلوب یا ایده آل این الگو لازم است بین بدنه شمع اول و شمع دوم و همچنین بین بدنه شمع دوم و بدنه شمع سوم شکاف وجود داشته باشد.اما معمولا شکاف دوم به ندرت شکل می گیرد. الگوی ستاره عصرگاهی نفوذ کافی بدنه شمع سوم در بدنه شمع اول است.
الگوی چکش وارونه
این کندل هميشه در انتهای یک رنج نزولی شکل میگیرد و رنگ سبز در اين الگو نشان دهنده اين است که از اطمينان بهتري برخوردار است. همچنين هرچه بدنه کندل چکش معکوس کوچکتر باشد نشان از اعتبار بيشتر الگو است. شکل عمومی این کندل مانند کندل چکشی (توضیح آن در پستهای قبل آورده شده است) اما به صورت وارونه است که بهمین دلیل به آن چکش وارونه می گویند.
اين کندل دارای بدنه ای در پایین و سایه بلند است و در انتهای یک روند نزولی اتفاق می افتد.
بدنه اصلی کندل چکش وارونه باید در پایین ترین نقطه روند نزولی شکل بگیرد و مشابه چکش در الگو چکش معکوس نیز سایه بالایی باید ۲ برابر بدنه کندل باشد. هر انچه قیمت بسته شدن کندل نزولی قبلی با بدنه این کندل دارای گپ بالاتری باشند، نشان از پتانسیل بالای برگشت قیمت است. اگر قیمت بازگشایی روز بعد از کندل ، بالاتر و حجم معاملات نیز بیشتر باشد، نشان از شکل گیری الگوی بازگشتی قوی تری دارد.
سایه این نوع کندل هر انچه بلندتر باشد، اعتبار الگو نیز بالاتر است.
نکته: اگر قیمت open و close کندل چکش وارونه با هم برابر باشند یک کندل دوجی Gravestone Doji تشکیل شده که در پستهای بعد معرفی خواهد شد.
تقویت کنندگان قدرت الگو:
- هرچه سایه بالایی کندل درازتر باشد ، پتانسیل وقوع بازگشت بیشتر خواهد بود
- هرچه گپ بین close شمع سیاه قبلی و بدنه این کندل (چکش وارونه) بیشتر باشد پتانسیل وقوع بازگشت بیشتر خواهد بود
- هرچه قیمت بازگشایی در روز بعد بالاتر بوده و حجم معاملات نیز بیشتر باشد ، الگوی بازگشتی شکل گرفته قدرتمند تر خواهد بود.
دیدگاه شما