حباب بورس؛ آری یا خیر؟
پیمان حدادی* یکی از نگرانیهای فعلی سرمایهگذاران، فعالان و حتی مسوولان در بورس کشور، حبابی شدن این بازار و ترس از ریزش ناگهانی و شدید آن است. در این مطلب، به بررسی عوامل ایجاد حباب در بازارهای سهام و حبابهای بورس ایران در دو مقطع زمانی سالهای ۷۴-۷۳ و ۸۲-۸۱ خواهیم پرداخت و همزمان با وضعیت کنونی بازار سرمایه مقایسه خواهند شد. حباب چیست؟ اصطلاح «حباب» در علم مالی بهطور کلی به وضعیتی اشاره دارد که قیمت یک دارایی به میزان قابل توجهی، از ارزش بنیادین آن دارایی بالاتر باشد. در طول دوره یک حباب، قیمتها برای یک یا گروهی از داراییهای مالی، به شدت متورم میشود و در نتیجه، فاصله بین ارزش ذاتی با قیمت بازار افزایش مییابد.
پیمان حدادی* یکی از نگرانیهای فعلی سرمایهگذاران، فعالان و حتی مسوولان در بورس کشور، حبابی شدن این بازار و ترس از ریزش ناگهانی و شدید آن است. در این مطلب، به بررسی عوامل ایجاد حباب در بازارهای سهام و حبابهای بورس ایران در دو مقطع زمانی سالهای 74-73 و 82-81 خواهیم پرداخت و همزمان با وضعیت کنونی بازار سرمایه مقایسه خواهند شد. حباب چیست؟
اصطلاح «حباب» در علم مالی بهطور کلی به وضعیتی اشاره دارد که قیمت یک دارایی به میزان قابل توجهی، از ارزش بنیادین آن دارایی بالاتر باشد. در طول دوره یک حباب، قیمتها برای یک یا گروهی از داراییهای مالی، به شدت متورم میشود و در نتیجه، فاصله بین ارزش ذاتی با قیمت بازار افزایش مییابد. اصطلاحاتی از قبیل «حباب قیمت دارایی»، «حباب مالی» یا «حباب سفته بازی» همگی به جای حباب قیمتی مورد استفاده قرار میگیرند که عموما به اختصار «حباب» نامیده میشوند.
اصلیترین مشخصه حباب گسترش بیاعتقادی و بیاعتنایی شدید به اصول بنیادین، میان بیشتر فعالان بازار، در زمان ایجاد حباب است. در واقع، زمانی که روشهای منطقی و قاعدهمند ارزشگذاری سهام شرکتها کنار گذاشته شود حباب به وجود میآید که تشخیص آن، کار دشوار و پیچیدهای است. اما همواره نشانههایی وجود دارد که میتوان بر اساس آن، وجود یا عدم وجود حباب را تعیین کرد. به عنوان مثال، سهام شرکتهای پتروشیمی قبل از بهرهبرداری، در بازار فرابورس ایران نشانههایی از این قبیل را دارند. در حقیقت، با توجه به گزارش حسابرس و همچنین شفافسازی شرکتها، حداقل دو سال زمان برای راهاندازی شرکتها لازم است؛ در حالی که اکنون شاهد ۳ تا ۴ برابر شدن سهام این شرکتها نسبت به ارزش اسمی آنها هستیم. بر این اساس، فرابورس این نشانه و هشدار را دریافت کرده و بعد از تغییر ساعات معاملاتی بازار پایه، حال قصد انتقال این نوع سهام را به بازار توافقی دارد. با این حال، تجربه نشان میدهد معمولا حبابها زمانی شناسایی میشوند که ترکیده باشند و در بیشتر موارد، حبابهای قیمتی با سقوط شدید قیمت اوراق بهادار همراه بودهاند. به این ترتیب، میزان خسارت ناشی از ترکیدن یک حباب، بستگی به میزان درگیری هر یک از بخشهای اقتصاد و همچنین میزان گستردگی مشارکت در بازارها دارد. به عنوان نمونه، ترکیدن حباب دهه ۱۹۸۰ در ژاپن منجر شد تا در دورهای طولانی، اقتصاد کشور با رکود همراه باشد. اما چون سفتهبازی عمدتا محدود به مرزهای ژاپن بود، این ترکیدن حباب، به خارج مرزها کشیده نشد. اما، ترکیدن حباب در ایالات متحده آمریکا طی سال ۲۰۰۸ باعث صدمه دیدن اقتصاد جهانی شد. بر این اساس، در هفته اول ژانویه ۲۰۰۹ بیش از ۱۰ موسسه مالی بزرگ در جهان حدود نیمی از ارزش خود را از دست دادند. همچنین، رکود اقتصادی بهوجود آمده موجب شد تا برخی دیگر از کسب و کارها در صنایع گوناگون یا به سمت ورشکستگی بروند یا بهدنبال منابع مالی جهت فرار از بحران باشند.
بهمنظور ارائه تعریفی روشن از حباب در بازار سهام، به بررسی نظرات رابرت شیلر، اقتصاددان و برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۱۳، در خصوص حجم حباب بورس چقدر است؟ عوامل ایجاد حباب میپردازیم. رابرت شیلر با بحثی تاریخی در مورد حباب و عوامل تشکیلدهنده آن در بازار سهام آمریکا در دهه ۱۹۹۰ و حباب بازار مسکن و سهام این کشور در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷، به ۱۴ عامل اساسی اشاره میکند. به عقیده وی، در کنار عوامل بنیادین افزایش قیمت سهام (رشد درآمد یا کاهش هزینهها)، عوامل فرهنگی، روانشناختی، جمعیت شناختی و. نیز وجود دارند که در پشت پرده تمام جریانات ایجاد حباب در بازارهای دارایی قرار دارند. او با معرفی و تکیه بر این عوامل، توانست تشکیل و ریزش حباب در آمریکا را طی سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۷ به خوبی پیشبینی کند. با تکیه بر مطالب ارائه شده توسط شیلر عوامل ایجاد حباب به صورت زیر خلاصه و با وضع کنونی بورس کشورمان مقایسه میشوند:
۱- افزایش تمایل مردم به سرمایه گذاری. (این امر در کشور ما در زمان حال کاملا مشهود است. صدور بیش از ۳۰۰ هزار کد معاملاتی جدید در یک ماه)
۲- افزایش حجم و تعداد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک. (وجود بیش از ۱۰۰ صندوق سرمایه گذاری مشترک، قابل معامله و. در بازار امروز بورس ایران)
۳- حضور پررنگ صندوقهای بازنشستگی و صندوقهای کارکنان در بازار سهام. (افزایش سرمایه شرکتهای سرمایهگذاری و حضور فعال بانکها از جمله نمونههای این امر است)
۴- افزایش حجم معاملات برخط و در نتیجه آن، امکان شناسایی سودهای قابل توجه لحظهای و روزانه در بازار. (رشد قابل ملاحظه ارزش و حجم معاملات در کنار افزایش تعداد مشتریان معاملات برخط طی سه ماه گذشته)
۵- گسترش و پررنگ شدن اخبار بازار سهام در رسانهها. (در حال حاضر، حتی روزنامههای ورزشی هم از رشد بورس مینویسند)
۸- نگاه اسمی به روند حرکت شاخص و در نتیجه آن بازدهی سهام بدون توجه به نرخ تورم. (کشور با تورم حدود ۴۰ درصدی دارای بورس با بازدهی
۱۳۰ درصد در ۹ ماه است. با توجه به روند رو به رشد تورم در سالهای قبل، برای سومین سال متوالی بورس ایران در صدر بورسهای جهان قرار گرفت)
۱۱- تغییر در ساختارهای معاملاتی، نظارتی و. در بازار سرمایه (افزایش ساعات معاملاتی، تغییر در معاونان نهاد نظارتی بازار)
۱۳- رشد چشمگیر حجم معاملات روزانه در بازار (میانگین حجم معاملات روزانه، هماکنون بیش از ۱۰ برابر نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش یافته است)
۱۴- افزایش قابل توجه نسبت ارزش جاری بازار به تولید ناخالص داخلی (در سال ۹۰، این نسبت کمتر از ۳۰ درصد، در سال ۹۱ حدود ۴۰ درصد و اکنون بیش از ۹۰ درصد است).
حال مراحل شکلگیری حباب از نگاه تئوری عدم ثبات مالی ماینسکی بررسی میشود. این تئوری بعد از بحران ۲۰۰۸ توانست توجهات زیادی را به خود جلب کند. ماینسکی یکی از اولین اقتصاددانانی بود که توسعه عدم ثبات مالی و ارتباط متقابل آن با وضعیت اقتصادی را تشریح کرده است. وی ۵ مرحله برای یک چرخه اعتباری که منجر به ایجاد حباب میشود را تعریف میکند: جابهجایی، رونق و جهش شدید، شادمانی، منفعت بردن، و وحشت.
مرحله اول؛ جابهجایی: جابهجایی زمانی اتفاق میافتد که سرمایه گذاران شیفته تغییرات قابل توجه در پارادایم اقتصادی میشوند، مثلا کاهش نرخ وجوه فدرال رزرو در آمریکا، از ۵/۶ درصد در ماه مه سال ۲۰۰۰ به یک درصد در ژوئن ۲۰۰۳ گونهای از این تغییر پارادایم است. در طول این دوره ۳ ساله، نرخ بهره اوراق رهنی ۳۰ ساله با نرخ ثابت ۵/۲ درصد از پایینترین سطح تاریخی خود هم کمتر شد و همین موضوع بذر ایجاد حباب مسکن در این کشور را کاشت. این پارادایم در کشور ما افزایش ناگهانی نرخ ارز بود که شیفتگی فعالان اقتصادی را در برداشت. این افزایش نرخ ارز، رشد نرخ تورم را تشدید کرد، تورمی که باعث رشد قیمت سهام در بورس کشور شده است. در حقیقت، این رشد ناشی از افزایش نرخ تورم است و نه رشد سودآوری شرکتها.
مرحله دوم؛ جهش و رونق شدید: در گام نخست به دنبال مرحله جابهجایی، قیمتها با سرعت نسبتا متعادلی افزایش مییابند اما به محض اینکه افراد بیشتری وارد بازار شدند، همه چیز برای ورود به فاز رونق شدید و ناگهانی مهیا میشود. در طول این مرحله، دارایی مورد بحث (سهام)، توجه رسانهها را به صورت گستردهای به خود جلب میکند و لذا بیم از دست دادن فرصت به وجود آمده در بازار مزبور موجب ورود گسترده بازیگران جدید و قدیمی میشود. رشد ملایم قیمتهای سهام در سال گذشته و افزایش سریع قیمتها در سال جاری، تداعیگر این مرحله است. مرحلهای که منجر شد بسیاری از مردم دلار، سکه، مسکن و سایر داراییهای خود را در کف قیمت احتمالی یا حتی با ضرر فروخته و نقدینگی حاصل از آن را وارد بورس کنند.
مرحله سوم، شادمانی: در طول این دوره، همه خودشان را در معرض بادی قرار دادهاند که با سرعت تمام در حال وزیدن است. در این مرحله، شادمانیها نامعقول شده و همه به صحبت از خرید آن دارایی خاص (سهام) میپردازند. در طول این دوره، ارزشیابی داراییها به بالاترین سطوح خود میرسد (در حال حاضر، برخی سهمهای بورس به بالاترین سطح قیمت قبلی خود یا حتی بیش از آن رسیدهاند). به عنوان یک نمونه خارجی، در مرحله اوج حباب مسکن کشور ژاپن در سال ۱۹۸۹، قیمت فروش هر فوت مربع زمین در توکیو به ۱۳۹۰۰۰ دلار رسیده بود که این میزان بسیار بیشتر از ارزش املاک واقع در منطقه بود. بعد از اینکه حباب مسکن در این کشور ترکید، بیش از ۸۰ درصد ارزش بازار مسکن این کشور فرو ریخت و در کنار آن، ارزش بازار سهام نیز با ۷۰ درصد کاهش مواجه شد. به همین نحو، در بحبوحه رونق شرکتهای اینترنتی در آمریکا، ارزش سهام شرکتهای حوزه فناوری در بورس نزدک (NASDAQ) بیشتر از تولید ناخالص بسیاری از کشورها بود. در حقیقت طی این دوره، معیارهای جدیدی برای ارزشگذاری سهام شرکتها ارائه میشود و به گوش همگان میرسد. (هماکنون در بورس کشور ما وقتی قیمت یک سهم از لحاظ سودآوری قابل توجیه نیست، قیمت آن سهم را بر اساس ارزش جایگزینی یا به تعبیر بهتر ارزش انحلال توجیه میکنند. ارزشی که بیانگر توقف کامل عملیات آن شرکت است!)
مرحله چهارم، کسب سود: در این زمان، سرمایهگذاران با شنیدن علائم هشداردهنده به صورت یکجا اقدام به فروش داراییهای خریداری شده و کسب سود میکنند. اما برآورد زمان دقیقی که حباب فرو خواهد ریخت کار بسیار مشکل و پیچیدهای است، زیرا همانطور که کینز معتقد است «بازارها همیشه تا موقعی که شما قادر به پرداخت دیون خود باشید، میتوانند غیر منطقی باقی بمانند».
مرحله پنجم، ترس و وحشت: در این مرحله، مسیر حرکتی قیمتها دگرگون شده و به شدت کاهش مییابد. در بازار بورس کشور ما، عاملی به عنوان صف فروش، از نظر روانی این ترس و وحشت را مضاعف خواهد کرد.
در جداول همراه، وضعیت بازار سرمایه کشور در کنار رشد اقتصادی، رشد نرخ دلار و نرخ تورم طی دو دوره شکلگیری حباب بورس (سالهای ۷۴-۷۳ و همچنین سالهای ۸۲-۸۱)، مشخص است.
همانطور که مشاهده میشود، دو دوره مشابه وضعیت کنونی، در اقتصاد ایران تجربه شده که بازار سهام رشد بالای ۱۰۰ درصدی را ثبت کرده است (این دوران با رنگ تیره مشخص شدهاند). در این دوران، شوک ارزی حاصل از اجرای سیاست یکسانسازی نرخ ارز آغازگر صعود قابل توجه شاخص کل بازار سهام در کشور بوده است. نتایج به دست آمده از بررسی این دوران در زیر بهطور خلاصه بیان شده است:
- تا کنون دو دوره افزایش بیش از ۱۰۰ درصدی شاخص بازار سهام در کشور داشتهایم که افزایش نرخ ارز مهمترین موتور محرکه این رشد قابل توجه بوده است.
- در تمامی دورههای مشابه، پس از تجربه نرخ رشد بالای ۱۰۰ درصد در یک سال، در سال بعد، رشد شاخص بازار سهام به شدت کاهش یافته و به مرز ۶ تا ۲۵ درصد رسیده است.
- در تمامی دورههای مشابه، در سال پس از افزایش بیش از ۱۰۰ درصدی شاخص، بازار سهام حبابی شده و در سال دوم، ترکیدن آن انجام شده است.
- نرخ رشد اقتصادی در سالهای تشکیل حباب بیشتر از سالهای قبل و بعد از آن بوده و با ترکیدن حباب بورس نرخ رشد اقتصادی کشور کاهش یافته حجم حباب بورس چقدر است؟ است.
علت اصلی رشد قابل توجه بازار سهام، ایجاد شوک ارزی در کشور و افزایش چشمگیر قیمت محصولات، توسط شرکتها و افزایش درآمد شرکتهای صادرکننده است که سود مضاعفی را در سال اول نصیب سهامداران میکند و این موضوع افزایش ۲ تا ۳ برابری نسبت قیمت به درآمد (P/E) نمادها در بازار را به همراه دارد. حال آنکه شوکهای درآمدی در وهله نخست، اثرات خود را به سرعت بر بخش درآمدی شرکتها میگذارند و اثرات هزینهای آن با وقفهای ۸ تا ۱۲ ماهه و به تدریج بر روی بخش هزینهای شرکتها نمایان میشود. بخش عمده این هزینهها از جانب دولت به شرکتها تحمیل میشود. افزایش نرخ مواد اولیه مصرفی شرکتها در سالهای پس از افزایش نرخ تورم به دلیل شوک ارزی، یکی از نتایج اصلی و قابل پیش بینی است. به هر حال، در سال پس از شوک درآمدی، دولت بخش هزینهای شرکتها را هدف قرار میدهد و این موضوع موجب کاهش یا حداقل جلوگیری از رشد بیشتر درآمد شرکتها میشود (کاهش P/E بازار سهام). این دخالتها و شوکهای هزینهای شروعی برای ریزش تدریجی و در نهایت ایجاد صفهای فروش قابل توجه و همچنین افزایش ترس در بازار و هجوم خریداران پیشین برای خروج هرچه سریعتر از بازار میشود.
اگر برای مطلب اخیر بخواهیم مثالی بزنیم، شوک ارزی و جایگزین شدن نرخ ارز مرجع با نرخ حجم حباب بورس چقدر است؟ ارز مبادلهای، باعث افزایش درآمد گروههای صنایع غذایی و پالایشگاهی شد. ولی پس از صعود شتابان این دو گروه در نیمه نخست سال جاری، شاهد گوشهنشینی چهار ماهه صنعت پالایشی و همچنین کاهش ۴۰ درصدی پیش بینی سود سال ۹۳ شرکتهای مواد غذایی هستیم، چراکه احتمالا دیگر از شوک ارزی خبری نخواهد بود. اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها، افزایش سه برابری عوارض دریافتی از شرکتهای معدنی، افزایش نرخ خوراک پتروشیمیها (این گروه ۲۵ درصد ارزش کل بورس را شامل میشوند) نمونههایی هستند که بعد از افزایش درآمد حاصل از شوک ارزی، نظر دولت را به بخش هزینهای شرکتها جلب کردهاند.
قانون نیوتن را یادمان نرود. «هر عملی، عکسالعملی دارد، هم اندازه، با همان انرژی ولی خلاف جهت آن». وقتی صحبت از قیمت دومیلیون تومان برای سکه بود، اصلاح ۴۰ درصدی قیمت سکه رخ داد. وقتی برای هر دلار آمریکا صحبت ۵ هزار تومان بود، اصلاح ۳۰ درصدی نرخ ارز اتفاق افتاد. (قابل توجه است ریزش قیمت سکه و ارز در بهمن ماه ۹۱ توسط نگارنده در همین روزنامه پیش بینی شده بود). وقتی قیمت مسکن ساعتی رشد میکرد، اصلاح ۳۰ درصدی بازار مسکن اتفاق افتاد. حال در بازار بورس صحبت شاخص ۱۰۰ هزار واحدی یا حتی بیشتر است. بورسی که در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری نقدینگی کشور را در خود جا داده و بیشتر بخشهای اقتصادی را درگیر کرده است. این نقدینگی اگر بخواهد خارج شود هم بورس را تا مرز نابودی خواهد برد و هم بازارهای موازی را که در حال حاضر با اصلاح قیمتی مناسب، منتظر ورود نقدینگی برای شروع دوباره سفتهبازی هستند. یادمان باشد هر اندازه از پلههای شاخص بورس بیشتر بالاتر رویم، در هنگام افتادن از این پلهها، بیشتر ضربه خواهیم خورد.
بورس چقدر حباب دارد؟
یک کارشناس اقتصاد در مورد رونق بورس اوراق بهادار تهران در روزهای اخیر و اقبال مردم به سرمایهگذاری در این بازار پرداخته و مهمترین مشکل را نقدینگی بیش از ۲۲۰۰ هزار میلیارد تومان در جامعه دانست.
اقتصاد
بیش از پنج دهه گذشته، عواملی مانند کسری بودجه دولتها و فعالیت بانکها و موسسات پولی باعث خلق پول و تغییر پایه پولی در کشور شدهاند. رشد پول همواره بیش از رشد بخش واقعی اقتصاد بوده و همین امر باعث شده هر روز حجم نقدینگی از حجم تولید ملی فرا تر برود. نتیجه طبیعی چنین فرآیندی افزایش تورم سالانه است.
هر از چندگاهی تورم یا افزایش قیمتها از طریق یکی از کانالهای اقتصادی خود را نشان میدهد. بازارهای مسکن، سکه و طلا و سایر کالاهای مصرفی در مقاطع مختلف از این جریان تاثیر میپذیرند. دستمزد و حقوق نیز معمولا با فاصلههای متفاوت و با تاثیر از شرایط سیاسی و اقتصادی و یا میزان قدرت چانه زنی کارگر- کارفرما و دولتها افزایش هایی را تجربه میکنند. در این بین سرعت و قدرت بخشهای مختلف در رسیدن به تعادل جدید، باعث ایجاد شکافهای طبقاتی و یا تعمیق آنها میشود.
مشکلی که امروز جامعه ما با آن مواجه است بیش از ۲۲۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی است که اخیرا با تدبیر دولت بخشی از آن به کانال بورس و سهام (بدون اوراق بهادار) هدایت شده است. هرچند بخش کوچکی از این حجم نقدینگی به این بازار منتقل خواهد شد، ولی همین حجم کافیست که بورس را با تحولات بزرگی که این روزها شاهد آن هستیم مواجه کند.
البته در کنار هدایت نقدینگی به سمت بورس اهداف دیگری نیز مد نظر دولت هاست از جمله تامین مالی ناشی از فروش و واگذاری سهام شرکتهای دولتی یا سهام دولت در شرکتهای بورسی، به عبارت دیگر هم خصوصیسازی انجام خواهد شد و هم منابع مالی دولت تامین میشود.
با سیاستهای جدید ارزش سهامهای عرضه شده در بورس به بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار رسیده است که این رقم بورس ایران را به یکی از بزرگترین بورسهای خاورمیانه و آسیا تبدیل کرده است.
فعالیتهای بورس با حساسیت و به درستی مدیریت شود
در عین حال در بسیاری از کشورهای پیشرفته، اندازه بورس بسیار بزرگ است و عمده فعالیتهای اقتصادی آنها در فضای بورس و اوراق بهادار استفاده میشود. کشور ما نسبت به بسیاری از کشورهای منطقه در وضعیت بهتری برخوردار است. در عین حال هنوز بسیاری از فعالیتهای اقتصادی خارج از بورس انجام میشود. بازارهای موازی زیادی برای جذب سرمایههای سرگردان وجود دارد. بسیاری از این بازارها بازارهای کاذبی هستند که بیشتر در جهت فضای سفته بازی و گسترش فعالیتهای ضد تولیدی قرار دارند.
حجم نسبتا کوچک بورس نسبت به فضای کلی اقتصاد، نشان دهنده ظرفیت بالای آن سازمان برای جذب فعالیتهای مختلف اقتصادی است. در این راستا نیاز است راهکارهای مختلف تامین مالی و قوانین و دستور العملهای لازم و ساختار نظارتی دقیق تعریف و تصویب شود. در این صورت میتوان به تامین مالی بسیاری از فعالیتها از طریق بورس اقدام نمود. بورس مسکن، بورس انرژی، بورس معادن و فلزات، سهام پروژه، خرید و فروش حاملهای انرژی و بسیاری از فضاهای دیگر اقتصادی میتواند از طریق فضای شفاف بورس ایجاد و گسترش یابد.
در این صورت بورس به عنوان عاملی بسیار قویتر از سایر راهکارهای تامین منابع جهت فعالیتهای اقتصادی و حتی تامین بازار مورد نیاز کالاها و خدمات تولیدی عمل کند و عاملی برای تحرک بخشی به اقتصاد باشد و مقدمات جهش اقتصادی را فراهم نماید. به عبارت دیگر فضای بورسی بهترین فضا برای تبدیل داراییها به سرمایه مالی مولد است.
بسیاری از امور عام المنفعه نیز میتواند در قالب اوراق خیریه، اوراق وقف، صندوقهای وقف جمعی به عنوان ابزارهای مورد استفاده در فضای بورس تعریف شود. بورس میتواند با جمع آوری سرمایههای خرد، از آنها در فعالیتهای مختلف اقتصادی و جمعی بهره ببرد.
در صورتی که گسترش فعالیتهای بورس با حساسیت و به درستی مدیریت شود باعث ایجاد عدالت در توزیع اولیه منابع و ایجاد فرهنگ ریسکپذیری و توزیع عادلانه ریسک شود. با رقابتپذیری و گسترش فرهنگ سرمایهگذاری خرد، سواد اقتصادی جامعه بالاتر رفته، حساسیت و نظارتها نسبت به تصمیمات اقتصادی دولتها و نهادهای اقتصادی بیشتر شده و در نتیجه بهرهوری اقتصاد افزایش مییابد. البته در صورت نبود مدیریت مناسب تمامی عوامل فوق به عکس عمل خواهد کرد و نهایتا منجر به عدم توزیع عادلانه، گسترش فرهنگ سفته بازی و قمار، توزیع ناعادلانه ثروت و دلسردی عموم جامعه از فضا وسیاستهای اقتصادی خواهد شد.
امروزه به علت حجم بالای نقدینگی، مشکلات متعدد فضای کسب و کار، عدم بهرهوری بازار سرمایه و تولید و نیز برخی مسائل مانند تحریمهای ظالمانه اقتصاد جامعه به صورت عام و بازار بورس به صورت خاص دارای حباب است. حباب در بازار سکه، ارز، مسکن و. در بورس نیز وجود دارد.
سیاستها و حمایتهای دولتی نیز به بزرگتر شدن این حباب کمک میکند. ورود سیل نقدینگی به بورس نیز مانند هر بخش دیگری میتواند اثرات مخرب زیادی را داشته باشد. ترکیدن این حباب ممکن است باعث متضرر شدن بسیاری از سهامداران خرد و غیرحرفهای بشود. از سوی دیگر این حجم پول در بازار ثانویه عملا به شرکتها و تولیدکنندگان منتقل نمیشود، بلکه از جیب خریدار خارج و به جیب فروشنده واریزمی شود. در صورتی میتوان انتظار داشت که سرمایه جذب شده به سمت تولید روانه شود که در بازارهای اولیه سهام جدید عرضه شود و با ورود شرکتهای غیر بورسی و نیز شرکتهای دولتی حجم قابل توجهی از آن منابع جذب شود.
بورس فضای اقتصادی را شفاف تر میکند
در کنار آن شرکتها با افزایش قیمت سهام میتوانند از طرق مختلف مانند تجدید ارزیابی داراییها و یا افزایش سود آوری، اقدام به افزایش سرمایه کنند و از طریق واگذاری حق تقدم به جلب و جذب سرمایههای جدید اقدام نمایند. ابزارهای جدید تامین منابع مانند واگذاری اوراق بهادار، تشکیل صندوقهای مشارکت جمعی، انتشار اوراق سهام پروژه، بورس املاک و مستغلات، بورس مسکن، بورس انرژی، فروشهای آتی و مانند آن از جمله راهکارهایی هستند که میتوانند به جذب سرمایههای جدید کمک کنند.
البته این مهم نیازمند مدیریت تخصصی تر بورس همراه با دقت و نظارت عالیه، ایجاد شفافیت لازم و جلوگیری از ایجاد فضای رانتی و جلوگیری از تبانی، ممانعت از جهشهای آنی و حفظ محدودیت دامنه تغییرات میباشد. در صورت مدیریت درست این امر میتواند منجر به کاهش حباب موجود و افزایش بهرهوری اقتصاد شود.
به عنوان نتیجه گیری میتوان گفت اتفاق جدید میتواند به عنوان اتفاقی مبارک تلقی شده که نقدینگی افسار گسیخته را هدایت میکند، تولید را بهبود میدهد، فضای اقتصادی را شفاف تر میکند، خصوصیسازی را قاعده مندتر مینماید. مانع بسیاری از تبانیهای دولتی و خصوصی و ایجاد رانتهای ویژه میشود. فضا را برای طرحها و پروژههای جدید میگشاید.
جمع کل ریسک سرمایهگذاری جامعه را کاهش داده و توزیع میکند. از سوی دیگر در صورت عدم مدیریت قوی، منضبط و شفاف میتواند باعث گسترش ناامیدی، سرخوردگی عموم مردم که امروز تبدیل به سهامدار شدهاند بشود و باعث اختلال عمده در بازارهای دیگر اقتصادی شود. امید است دولت از این فضای ایجاد شده به نحو احسن استفاده کند و اثرات منفی آن را تا حد ممکن کاهش دهد.
تا حباب بورس چقدر فاصله داریم؟ | تحلیل حسینیمقدم از وضعیت کنونی سهام
حرف و حدیث از حباب سهام به اوج خود رسیده است. در میان اظهارنظرها حسینی مقدم، کارشناس بازار سرمایه نیز به تحلیل وضعیت کنونی بازار سهام پرداخته است. در این نوشته حسینیمقدم بررسی کوتاهی از حال و هوای بورس در نیمه نخست دهه ۸۰ داشته و وضعیت روزهای اوج بورس در آن زمان را با شرایط کنونی مقایسه کرده است. یادداشت این کارشناس بازار سرمایه از مباحث پرامون حباب بورس و راهحل منطقی سیاستگذاری را در ادامه بخوانید.
دنیای بورس:
سید روحالله حسینی مقدم، کارشناس بازار سرمایه:
ترکیدن حباب بورس قریبالوقوع است؟!!، چنین تحلیلی! را همیشه در مواقع رشد بازار میتوان ارایه کرد. از اواسط سال 1381 نقدینگی زیادی به سمت بورس سرازیر شد. تعدادی از اقتصاددانان ادعا کردند که بورس حبابی شد. در سال 1382 نیز مجددا رشد بازار ادامه یافت، و این بار تعداد بیشتری از تحلیلگران و اقتصاددانان نسبت به رشد شاخص ها در بورس هشدار دادند و قیمتها در بورس را حباب خواندند؛ اما ریزش بورس نه در سال 81، و نه در سال 82 و بلکه در آذرماه 1383 اتفاق افتاد. البته طی این سالها بورس چند برابر شد و متولیان بورس هم در آن سالها همه کاری را برای جلوگیری از رشد شتابان قیمتها انجام دادند. از دامنه های قیمتی بسیار سختگیرانه گرفته تا وضع حجم مبنا.
از عوامل اصلی در رشد قیمتها در سال های 82 و 83 ، الف) خوشبینی نسبت به اقتصاد ب) رشد سودآوری بنگاههای بورسی به دلیل افزایش مقدار تولید و ج) جریان نقدینگی بود و از عوامل اصلی رشد قیمتها در سالهای 98 و 99 الف) رشد سودآوری بنگاههای بورسی بدلیل رشد قیمتها و ب) جریان نقدینگی به سمت بورس است.
مثل همیشه این بار هم سه دسته شرکت در بورس داریم؛ دسته اول شرکتهایی هستند که بسیار بالاتر از قیمتهای ذاتیِ برآوردی، دادوستد می شوند که البته تعدادشان کم نیست، ولی وزنشان کم است؛ دسته دوم شرکتهایی هستند هر چند در دو سال اخیر رشد قیمتی را تجربه کردند، اما به_ قیمت، دادوستد می شوند که هم تعدادشان و هم وزنشان در بازار کم است و دسته سوم شرکتهایی هستند که زیرِ قیمت، دادوستد می شوند که در این دسته، تعداد شرکتها، کم، ولی وزنشان روی شاخص و ارزش بازار بورس، زیاد است. نکته ضروری آنکه این طبقه بندی بر اساس تحلیل شخصی از برخی از متغیرهای اثرگذار بر بازار سهام است که قاعدتا می تواند با تحلیل و برآورد سایر کارشناسان و تحلیلگران متفاوت باشد.
آنچه که مشخص است، در یک بازار با تعداد بازیگر زیاد، و آزادی ورود و خروج مناسب، قطعا همه رفتار عقلایی ندارند و تنها برآیند رفتار آنها در یک بازه زمانی مناسب، امکان تحلیل می دهد.
شرکتهایی را در بازار می بینم که قبلا از نزدیک، از خطوط تولید و پتانسیل های آن بازدید داشتم و صورتهای مالی آن را به خوبی میشناسم، برآورد من این است که ارزش آن شرکتها با قیمتهای جاری بازار همخوانی ندارند و به اصطلاح، اصلا نمی ارزند و قطعا با این قیمت بازار، می توان چند شرکت مشابه ایجاد کرد. حتی اگر به فرض تحلیل اینجانب صحیح باشد، باز هم به سرمایه گذاران نمی توان گفت که شما حق خرید سهام این شرکت را ندارید؛ چرا که ممکن است برآورد من با برآورد آن سرمایه گذار از یک متغیر اقتصادی، کاملا یکسان نباشد. و در آن سوی، شرکتهایی را می بینم که واقعا ارزان و پایین تر از قیمت هستند، به همین ترتیب نمی توان تحلیل مشابه داشت.
وظیفه بورس هم در این زمینه فقط حفظ سلامت بازار است و باید با دستکاری قیمت و استفاده از اطلاعات نهانی برخورد کند و اینکه کدام شرکت بیشتر یا کمتر از قیمت دادوستد می شود، نتیجه مناسبی نخواهد داشت.
خوشبختانه در سالهای اخیر فرصت بسیار مناسبی برای اقتصاد کشور فراهم شده تا به تغییر نگاه به بازار سرمایه بیاندیشد و از ظرفیت پیدا و پنهان این بازار بهره برداری کند و بازار سرمایه هم نیاز به یک پوست اندازی جدی برای نقش آفرینی در این خصوص دارد. شرکتهای بزرگ بورسی، طرح های توسعه ای بزرگی دارند که می توان پس از تامین مالی، رشد سودآوری را به همراه داشته باشند و لذا ضرورت دارد این مسیر تسریع و تسهیل شود. سال 99، باید سال تامین مالی بنگاههای بورسی از بازار سرمایه باشد.
پذیرش و عرضه اولیه شستا که نام بزرگترین عرضه اولیه تاریخ بورس را به نام خود ثبت کرد ، نشان داد که این بازار حرفهای زیادی برای گفتن دارد و می تواند به یک نقطه قابل اتکا در تصمیم گیری ها قرار بگیرد. بسیاری از نقدها در خصوص عرضه شستا را خواندم و متاسفانه خیلی از آنها را تحلیل کامل و دقیقی ندیدم. ورود یک شرکت در بورس، با خود شفافیت به همراه خواهد آورد. تا به امروز از شستا فقط تغییر مدیریتی، جابه جایی هیات مدیره و تسویه حسابهای دولت را شننیدیم اما امروز به برکت حضور شستا در بورس، انبوهی از اطلاعات و صورتهای مالی در اختیار همه ذینفعان قرار گرفته و مدیریت شرکت باید به گروه جدیدی از ذینفعان پاسخگو باشد. این مهمترین مزیت غیرمادی پذیرش در بورس است که قابل کمی کردن، نیست. اگر بورس از منظر کیفی و کمی رشد نکند، قابلیت پذیرش بنگاههای بزرگ را که در حال حاضر با بهره وری و کارایی اندک کار می کنند را نخواهد داشت.
در شرایط رشد شاخص های بازار سرمایه و ورود نقدینگی به بورس، لازم است متولیان بازار چند کار اساسی را انجام دهند:
1- تسهیل و تسریع تامین مالی بنگاههای بورسی: با این کار هم با کاهش هزینه مالی بنگاهها و هم با به نتیجه رساندن طرح های توسعه ای، رشد سودآوری را رقم خواهند زد؛
2- نظارت بیشتر بر کیفیت شفافیت، دستکاری قیمت و استفاده از اطلاعات نهانی در شرکتها، بویژه در شرکتهای کوچک و متوسط؛
3- پذیرش و عرضه شرکتهای بیشتر در سال 99. از یاد نبریم در سالهای رشد شاخص در دهه 80، طی دو سال نزدیک به هشتاد (80) شرکت در بورس عرضه اولیه شد و تقریبا در هر دو هفته، سه شرکت در بورس عرضه شد.
با چنین اقداماتی می توان با حفظ سلامت بازار ، از رشد شاخص های بازار به نفع "اقتصاد ملی" بهره برداری کرد.
آخرین آمار از حباب امن بازار پایه | رشدهای بیپروا در 60 روز معاملاتی اخیر +جدول
سهام در بازار پایه بیپروا به رشد حبابی خود ادامه میدهد. عطش سیریناپذیر کسب سود کل بازار پایه را فراگرفته است و این در حالی است که احتمال اصلاح در این بازار بار دیگر بالا رفته است. البته این اصلاح در کلیه نمادها میتواند به واسطه قدرت نقدینگی به آرامی پشت سر گذاشته شود. در این گزارش به بررسی میزان رشدهای افسارگسیخته سهام در این بازار پرریسک پرداخته شده است. باید گفت امنیت حباب سنگین بازار پایه را مقام ناظر به این بازار غیرشفاف هدیه داده است.
دنیای بورس: پیش از آغاز مطلب باید گفت که رشد اخیر بازار پایه به صورت مشخص به پشتوانه قدرت نقدینگی بود که سمت عرضه ضعیفشده از سمت ناظر بازار فضا را برای سفتهبازی فراهم آورده بود که در گزارشهای پیشین «دنیای بورس» نیز با تاکید بر حباب بازار پایه اشاره شده بود که فضای سفتهبازی برای جولان نقدینگی در بازار پایه به مراتب بهتر از بورس و فرابورس است و به همین دلیل نباید از رشد قیمتها متعجب بود اما از اصلاح احتمالی سهام باید هراس داشت. در شرایط کنونی اما برخی از سیگنالها و اتفاقاتی که در هفتههای گذشته رخ داده است میتواند اثر خود را در حباب بازار پایه منعکس کند. یکی از این موارد که شاید چندان مورد توجه معاملهگران قرار نگیرد سنگینتر شدن حباب در شرایطی است که ارزش بازار شرکتها به شدت رشد کردهاند.
با یک مثال ساده این موضوع را شرح میدهیم. فرض کنید سهمی دارید که قیمت آن حدود 90 تومان بوده و در شرایط کنونی قیمت این سهم به حدود 270 تومان رسیده است. اگر 100 میلیون سهم این نماد بازار پایهای در 90 تومان معامله شده است و این نماد استارت صعود را زده است نقدینگی معادل 9 میلیارد تومان مورد نیاز بوده است حال اگر همان فروشندگان به دنبال فروش سهام در قیمت 270 تومان باشند به 27 میلیارد تومان نقدینگی نیاز است که تقاضا بر عرضه برتری یابد و سهم مسیر صعودی خود را ادامه دهد. بر این اساس پس از تشکیل حبابهای سنگین قیمتی طی حدود 3 ماه اخیر در بازار پایه لازم است بار دیگر نگاهی به میزان رشد قیمتی سهام در این بازار داشت.
اما دو نکته وجود دارند نخست اینکه ممکن است نقدینگی جدیدی به بازار پایه جذب شود که با وجود اینکه احتمال رشد قیمت در سهام این بازار وجود دارد باید به صاحبان سرمایه توضیح داد که در حال خرید حباب هستند و باید به این موضوع توجه داشته باشند. منظور از ریسک بازار پایه نیز وضعیت عمومی شرکتهای این بازار است که تقریبا هیچ همخوانی با ارزش بازار آنها ندارد. اما ممکن است این سوال مطرح شود که چرا اگر حباب است سهام به شدت ریزش نمیکند. در این خصوص باید گفت که حجم بالایی از نقدینگی در برابر تعداد محدود سهام قرار گرفته که حتی مجال عرضه از سهامداران درصدی فعلی نیز گرفته شده است و مقام ناظر اجازه فروش سهام به این افراد نمیدهد. اما در پاسخ به این سوال که آیا حباب فرومیپاشد باید گفت که معامله سهام در بازار پایه به شجاعت یا توهم آگاهی و بعضا ناآگاهی نیاز داشته باشد. در خصوص هر یک از نمادهای بازار پایه میتوان متن بلندی نوشت تا علت تاکید بر عدم آگاهی خریداران با وجود اینکه در تصور خودشان با آگاهی و پذیرش ریسک در معاملات بازار پایه شرکت کردهاند برای آنها بهتر مشخص شود. میزان رشد قیمتی عجیب نمادهای بازار پایه طی 60 روز معاملاتی اخیر را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید تا نیاز به نقدینگی سنگینتر را متوجه شوید. البته ما به هیچ وجه نمیگوییم که این نقدینگی دوباره تامین نمیشود اما باید پذیرفت که معاملات بازار پایه بیش از آنکه محور منطقی از ارزش سهام یک شرکت باشد بیشتر کاغذبازی معاملهگران است؛ یعنی به صورت لحظهای قیمت چند برگ کاغذ را بالا و بالاتر میبرند بدون آنکه ارزش این کاغذها در واقع تغییر کرده باشد.
برای درک بهتر به 20 سهم نخست جدول پایین و رشد قیمتی آنها و همچنین حباب سنگینی که در عمده این نمادها ایجاد شده است توجه داشته باشید. برای درک بهتر حباب قیمتی بهتر نگاهی به کلیت این شرکتها بیاندازید و اندکی از جوسازی سفتهبازان تلگرامی فاصله بگیرید.
نظر کارشناسان درباره حباب بورس چیست؟
در ماههای اخیر رشد چشمگیر و بیسابقه بورس، گوی سبقت را از همه بازارها ربوده است و این روزها بسیاری از مردم برای سرمایهگذاری در بورس، داراییهای خود را فروخته و راهی بازار سرمایه میشوند.
به گزارش خبرگزاري رسا، در ماههای اخیر رشد چشمگیر و بیسابقه بورس، گوی سبقت را از همه بازارها ربوده است و این روزها بسیاری از مردم برای سرمایهگذاری در بورس، داراییهای خود را فروخته و راهی بازار سرمایه میشوند.
اما یک نگرانی بزرگ درباره آینده بازار سرمایه وجود دارد. آیا رشد یک سال اخیر بورس، کاذب بوده و باید در انتظار سقوط آن باشیم؟ کارشناسان در این باره نظرات مختلفی دارند. در این گزارش دیدگاه چند کارشناس اقتصادی را پرسیدهایم.
اگر عرضه سهام زیاد شود، حباب رخ نمیدهد
علی رحمانی، مدیرعامل سابق شرکت بورس و عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا گفت: کار بسیار مشکلی است که بتوانیم زمان دقیق ترکیدن حباب بورس را بفهمیم ولی در حال حاضر نقدینگی بسیار بالایی در حال ورود به بورس است که خود عاملی مهمی در افزایش قیمتهاست.
وی افزود: اگر بحث عرضه در بورس را بتوانیم بهبود بدهیم همانطوری که مقام معظم رهبری آزادسازی سهام عدالت را ابلاغ کرد هم بار زیادی از روی دوش طبقات نیازمند بر خواهد داشت و هم این سهام بخش عرضه در بورس را تقویت میکند و این امر در آخر به منطقی شدن قیمتها منتج خواهد شد.
مدیرعامل سابق شرکت بورس اظهار نمود: البته در برخی سهام مسائل و مشکلاتی وجود دارد ولی با این انتظارات تورمی و انتظارات افزایش نرخ ارزی که در بازار وجود دارد همه اعتقاد دارند رشد شاخصها منطقی است به نوعی دیگر بازار انتظارات است اما معرف اصلی این رشد شاخصها به نقدینگی برمیگردد.
رحمانی گفت: وجود یا عدم وجود حباب در بازار بورس خیلی مشخص نیست ولی با این حال باید سمت عرضه سهام و عرضه اوراق بهادار را تقویت کنیم تا فشاری به قیمت وارد نشود، اگر نقدینگی زیاد شود باعث انحراف از ارزشهای ذاتی سهام شود.
وی با بیان این که عدم ارتباط با دنیای پیرامون به دلیل شیوع بیماری کرونا فرصتهای زیادی را از بین برده است، تصریح نمود: پایان بیماری کرونا به دلیل این که کسبوکارها رونق پیدا خواهد کرد میتواند تأثیر بسیار مفیدی روی شاخصهای بورس بگذارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا درباره تاثیرگذاری عوامل خارجی همچون انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در فصل پاییز امسال بر بازار سرمایه ایران گفت: انتخابات آمریکا به دلیل این که شدیدترین تحریمها علیه ایران وضع شده و دیگری چیزی بدتر از این اتفاق نخواهد افتاد، بنابراین اگر دوباره ترامپ ریاستجمهوریاش تثبیت شود اتفاق بدتری رخ نمیدهد ولی اگر از حزب دموکرات کسی روی کار آید شاید اندکی اوضاع بهتر شود.
حباب بورس وجود خارجی ندارد
علی صحرایی، مدیرعامل شرکت بورس اوراق بهادار تهران گفت: به هیچ وجه حباب داشتن بورس را تأیید نمیکنم چون بازار سرمایه در معرض قضاوت قیمتگذاری نیست و خود فعالین این عرصه تعیینکننده این امر هستند.
وی افزود: ممکن است چندین شرکت مشکل داشته باشند ولی کلیت بازار سرمایه مشکلی ندارد و با مطالعات صورت گرفته این امر به اثبات نرسیده است.
مدیرعامل شرکت بورس اوراق بهادار تهران در مورد تأثیر نتیجه انتخابات آمریکا روی بورس ایران اظهار نمود: تا جایی که بنده اطلاع دارم دیدگاههای هر دو حزب آمریکا تنها به لحاظ شکلی مغایرت دارد و ماهیت و استراتژی هر دوی آنها یکی است، هر دو دشمن ما هستند ولی تکنیکهایشان با هم متفاوت است و این امر به سبب مسائل داخلی آنهاست هرچند عداوت ترامپ نمود بیشتری دارد؛ اما دموکراتها در مذاکرات خود و رویکردهایشان به تعبیر مقام معظم رهبری از دستکش مخلمین که داخل آن دست چدنی است، استفاده میکنند.
صحرایی در ادامه یادآور شد: به اعتقاد بنده پس از شهادت سردار پرافتخار وطنمان شهید سپهبد قاسم سلیمانی و موشکهای بازدارنده سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران بازار سرمایه ایران رشد بسیاری خوبی را داشته است و این توان بازدارندگی دفاعی اقتدارمندان سپاه بوده است که شاخصهای بورس را افزایش داده است و این شلیک موشکها را بنده نقطه عطفی در تاریخ بورس ایران میدانم.
این فعال حوزه بورس اذعان کرد: چون شهادت ایشان امنیت بیشتری را به کشور آورد و کسانی که سایه جنگ قریبالوقوع را در ایران میدیدند دیگر از این بابت خیالشان راحت شد و وارد بازار سرمایه شدند.
وی افزود: البته بنده همین مطلب را به خبرگزاری ایلنا هم گفتم ولی در مصاحبه بنده این نکته را حذف کردند چراکه فکر میکردند کسانی که در رأس بازار سرمایه هستند نباید به این حوزهها ورود کنند.
صحرایی تاکید کرد: منابع نقدینگی که در بازار سرمایه (بورس) میآید آثار مولد اقتصادی دارد و در حالی که بازارهای رقیب مثل طلا، خودرو و ملک این مولد بودن را از دست میدهد ولی بازار بورس سبب افزایش تولید و درنهایت افزایش بنیه اقتصادی کشور خواهد شد.
مدیرعامل شرکت بورس اوراق بهادار تهران گفت: خوشبختانه شرایط بازار سرمایه به گونهای است که هر روز ضریب نفوذش در خانوادهها افزایش پیدا میکند و مردم استقبال زیادی از آن کردهاند و بورس از شفافیت بیشتری نسبت به سایر حوزهها اقتصادی دارد.
وی افزود: علاوه بر دسترسیهای برخط که در کشور برای افراد متخصص است، بیش از ۲ هزار نقطه تماس و ایستگاه معاملاتی در سراسر کشور خدمات بازار سرمایه را به مردم ارائه میدهند، به واسطه منابع طبیعی زیاد در کشور چهل صنعت در بورس سهام دارند این در حالی است که این تنوع در دیگر کشورها وجود ندارد.
صحرایی در پایان بیان داشت: حتی برای افرادی که ریسکپذیری پایینتری دارند صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت وجود دارد، محصولات بازار بدهی وجود دارد و حتی کسی که تازه کد معاملاتی گرفته تا فعال ۴۰ ساله بورس فرصت برابری دارند به همین دلیل مردم اعتماد بیشتری به بورس دارند.
نقدینگی عامل رشد بورس است، نه حباب
محمدمهدی درستی، فعال بازار بورس نیز در این باره گفت: این حجم زیاد نقدینگی که از سایر بازارها به سمت بازار بورس آمده سبب افزایش شاخصهای بورس شده است، بنابراین به هیچ وجه حبابی در بازار بورس وجود ندارد.
وی افزود: ما نباید بگذاریم نقدینگی از بازار بورس به سمت دیگر بازارها همچون بازار طلا، سکه، دلار، ملک برود چون بازار بورس بازار مولدی محسوب میشود. از طرف دیگر با توجه به آزادسازی سهام عدالت که با تصمیم هوشمندانه رهبر معظم انقلاب صورت گرفت به نظر میرسد رشد شاخصهای بورس همچنان ادامه داشته باشد و این امر جای تقدیر دارد چون جهتگیریهای کشور از محوریت بانک به سمت محور شدن بورس در حال حرکت است.
درستی در پایان گفت: طبیعتاً انتخابات آمریکا و ریشهکن شدن بیماری کرونا میتواند در افزایش رونق بازار بورس ایران مؤثر باشد.
سهام شرکتهای بزرگ حباب ندارد
حسین نصیری، کارشناس بازار بورس و سرمایه نیز در این باره گفت: هم میتوان گفت که در بازار بورس حباب وجود دارد و هم میتوان گفتی حبابی در آن نیست، یک وقت حباب را برای کل اقتصاد یا بخش بازار سرمایه میبینیم صعود شاخص همراه با نزول خواهد بود چون بعد از هر صعودی ما نزول داریم.
وی افزود: این کاهش یا نزول را برخیها حباب میدانند که در حال تخلیه شدن است و برخی از اصطلاحات همچون این که «طبیعی است» و «اتفاق میافتد» استفاده میکنند.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار نمود: بورسها معمولاً دو سال افزایش شاخص دارند و بعد نزول پیدا خواهند کرد اما سابقه تاریخی نشان میدهد در اواخر دولتها هر کدام از رئیسجمهورها رشد خوبی را در بورس شاهد بودهایم ولی بعد از آن کاهش پیدا خواهد کرد.
نصیری گفت: اگر بخواهیم به دلایل افزایش شاخصهای بورس اشاره کنیم باید به نقدینگی توجه داشته باشیم به طوری که سرمایه و نقدینگی از دیگر بازارها به سمت بازار بورس حرکت کرد و این امر با بسته شدن سایر بازارها (طلا، ارز، ماشین و مسکن) و افزایش تقاضا به سمت بازار بورس اتفاق افتاده است.
وی افزود: حمایت دولت از بورس نیز تأثیر زیادی داشته است به طوری که به صورت کلی این بازار را تأمین مالی میکند علیالخصوص با فروش داراییهای خود، بهخصوص این که مردم نیز جذب آن شده است.
این کارشناس بورس اذعان داشت: بازار سرمایه در ایران شناخته شده نبود و مردم ترجیح میدادند در این بازار سرمایهگذاری نکنند اما در وضعیت فعلی این امر حل شده است.
نصیری تصریح کرد: در برخی از شرکتها خصوصاً شرکتهای کوچک شاخصها به شدت افزایش یافتهاند این در حالی است که زیانده هستند و حتی درآمد کمی دارند که این امر ناشی از حباب است و سهامداران این شرکتها با افت بازار بیشتر از سهامداران شرکتهای بنیادی و بزرگ (فولادیها، خودروسازیها، پتروشیمی و پالایشگاهی) ضرر خواهند دید.
وی افزود: اگر به شاخصها نگاه کنیم متوجه میشویم با کاهش ۳.۵ برابری ارزش پولی ملی، سهام شرکتهای بزرگ ۲ برابر و شرکتهای کوچک ۶ برابر افزایش یافتهاند.
این کارشناس بورس اذعان داشت: اما احتمالاً این سقوط شرکتها یا بعد از مجامع اتفاق خواهد بود و یا در انتهای پاییز با فروش شرکتهای دولتی و یا پس از این که دولت اوراق قرضه خود را منتشر و در بازار عرضه کند به دلیل کمبود منابع نقدینگی بازار بورس احتمالا کاهش پیدا خواهد کرد.
وی افزود: پایان بیماری کرونا میتواند بورس را رشد بدهد هرچند شیوع این بیماری هیچ تاثیری روی بورس نگذاشت.
این کارشناس بازار بورس در خصوص نتایج انتخابات آمریکا روی بورس ایران نیز بیان داشت: انتخابات آمریکا تاثیری زیادی بر بورس کشورمان دارد اگر تحریمهای ظالمانه برداشته شود و از ظرفیتهای بینالمللی کشورمان در بحث اقتصادی استفاده شود و تجارت راحتتر شود بازار بورس با رشد قابل توجهی روبرو میشود.
رشد بورس ادامه خواهد داشت
احمد جانجان، کارشناس بازار سرمایه نیز در این باره اظهار میکند: خوشبختانه بازار سرمایه از ابتدای سال ۹۷ به بعد با رشد خوبی مواجه بوده و انتظار میرود این امر ادامهدار نیز باشد.
وی افزود: طی سالهای اخیر همیشه شاهد این بودیم که تورم موجود در سطح جامعه روی سهام بورس تأثیر داشته است به همین دلیل در سال گذشته نیز با تورم ۴۱ درصدی در جامعه شاخصهای بورس نیز افزایش پیدا کرد از طرف دیگر انتظار میرود با افزایش قیمت کالاها در سال جدید شاخصهای بورس باز روند رو به رشد به خود بگیرند.
این کارشناس بازار سرمایه میگوید: در بازار سهمهایی وجود دارد که چند برابر ارزش واقعی معامله میشوند که این اتفاق به دلیل ورود نقدینگی به بازار و صرف خرید سهام بدون در نظر داشتن اینکه چه سهامی خریداری میشود رخ میدهد؛ از این رو لازم است هنگام خرید، وضعیت بنیادی شرکتها مورد بررسی قرار گیرد.
جانجان تصریح کرد: افراد با نداشتن اطلاعات کافی و توجه کردن به تبلیغات به سمتی هدایت میشوند که روند صعودی در قیمتها را به دنبال خواهد داشت؛ برخی شرکتها با توجه به تورم، نرخ دلار و قیمت محصولات به سوددهی خوبی رسیده و با اعلام این موضوع در صورتهای مالی برای هر سهم ارزشگذاری کرده و درنتیجه افراد برای خرید آن ترغیب میشوند.
وی تاکید کرد: افراد با هدایت غلط و نداشتن اطلاعات کافی سهمهایی را خریداری میکنند و در این سرمایهگذاری دومینووار بخشی از افراد پولدار شدهاند اما باید توجه داشت که این روند ادامهدار نیست و قطعاً شاهد زیان خواهیم بود.
جانجان گفت: حدود ۴۰ تا ۵۰ شرکت وجود دارند که ۷۰ درصد کل بازار بورس به آنها تعلق دارد و بدون آنها بورسی نخواهیم داشت، اما عدهای نیز با خرید ظاهری و مصنوعی سهم شرکتهای کوچک در نظام عرضه و تقاضا اخلال ایجاد میکنند.
وی درباره وجود حباب در بازار عنوان کرد: کلیت بازار دارای حباب نیست، لازم است برای تحلیل بورس مسائل مختلف را در نظر داشت و مقایسه آن با سالهای گذشته صحیح نیست؛ چراکه عوامل مختلف از جمله میزان نقدینگی و معاملات خرد از سال ۹۲ تاکنون رشد ۱۰ برابری داشته است. /1360/
دیدگاه شما