انتشارات عطران: کتاب “آموزش فارکس(تشریح کامل جزئیات)” نویسنده “آرزو امیدی”
بازار مبادله ارز، که معمولاً به عنوان “فارکس” یا “F x ” شناخته می شود و بزرگترین بازار مالی در جهان است.بازار F X یک بازار جهانی و بدون مرکزیت است یعنی هیچ مرکز فیزیکی در دنیا ندارد و در آن واحد های پولی جهان دست به دست مبادله می شوند. نرخ تبدیل ارز هر ثانیه تغییر می کند بنابراین یک بازار دائماً گداخته و جاری است.
لات چیست؟
سادهترین روش توضیح لات در F X این است. LOT واحد سرمایه یا میزان خرید و فروش در بازار فارکس است. همانطور که برای خرید لباس از واحد “یک دست”، یا برای خرید ماشین از واحد “یک دستگاه” و… استفاده میشود، واحد مبنای محاسبات در Forex نیز لات نامیده می شود.
لات استاندارد چیست؟
هر لات استاندارد معادل 100،000 واحد از ارز پایه است. برای مثال، اگر یک لات دلار / یورو خریداری کنید، در حقیقت 100،000 دلار بر مبنای یورو خریداری کرده اید. برای سادگی کار، به این حجم معامله، یک لات استاندارد گفته میشود. اکثر تریدرهای F X عموما معاملات خود را در واحدهایی کوچکتر از لات استاندارد انجام داده نسبت اهرم و lot و میزان سود آنها نیز تغییر کرد. نحوه محاسبه لات سایز (مینی، میکرو و نانو) در ادامه توضیح داده می شود.
سطح مارجین چیست ؟ (Margin Level)
سطح مارجین یا مارجین لول نسبت بین موجودی واقعی حساب و مارجین استفاده شده است و به صورت درصد بیان نسبت اهرم و lot می شود. به عنوان مثال ، اگر اکوتی حساب شما 5000 دلار و مارجین استفاده شده 1000 دلار است، مارجین لول 500 درصد است. برای یادگیری بهتر سطح مارجین چیست از فرمول زیر استفاده کنید.
لوریج چیست ؟ (Leverage)
به ابزاری که توانایی معامله مقادیر بیشتر با مبلغ سپرده بسیار کمتر در حساب را می دهد، لوریج گویند. همانطور که در درسهای قبلی توضیح دادیم، لوریج یا اهرم معاملاتی به نوعی اعتباری است که از طرف بروکر به شما داده می شود تا بتوانید معاملات با حجم بالاتر نسبت به موجودی خود انجام دهید.
آیا استفاده از لوریج در فارکس اجباری است؟
خیر. لوریج زمانی استفاده میشود که تریدر تحلیل دقیقی داشته و میخواهد علیرغم سرمایهی نسبتاً محدود خود، وارد معاملهی بزرگی شود. همانطور که پیشتر مطرح شد، میزان نوسانات بازار فارکس نسبتا محدود بوده و برای سودآوری بیشتر، استفاده از اهرم تقریباً اجتناب ناپذیر است.
سابقه فعالیت در بازار فارکس
اینکه بروکری تازه یک سال است که ثبت شده و شروع به کار کرده است هرچند دلیل بر کلاهبردار بودن آن نیست ولی ریسک کار را بالا می برد. همیشه سعی کنید با بروکرهایی کار کنید که سابقه چندین ساله در بازار را داشته باشند. این سابقه باعث می شود کیفیت کار بروکر نمایان شود و اگر ضعفی دارد منتشر شود. در حال حاضر آنقدر بروکر با سابقه در دسترس وجود دارد که نیازی به قبول ریسک کار با بروکر تازه وارد نیست.
نوبت چاپ: اول
جهت پاسخگویی به سؤالات و تهیه کتاب مربوطه می توانید از طریق گزینه خرید محصول و پل ارتباطی انتشارات عطران اقدام نمایید:
دفتر مرکزی انتشارات عطران: 66191000 -021
شماره تلگرام پشتیبانی (24 ساعته): 09108172896
معرفی انواع حسابهای روبوفارکس
به طور کلی روبو فارکس پنج نوع حساب مختلف را ارائه می دهد. این حساب های شامل: حساب Prime، حساب ECN، حساب R Trader، حساب Pro-cent و حساب Pro-Standard می باشند. انواع حساب های روبو فارکس شرایط مختلفی دارند که پارامترهایی مانند کارمزدها، سود های حاشیهای، اهرم ها و حداقل سپردهها را تحت تاثیر قرار می دهند.
روبو فارکس یک کارگزار فارکس ECN و STP است که دفتر اصلی آن در شهر بلیز واقع می باشد. این صرافی از سال 2009 فعال است و با مجوز IFSC و بر اساس مقررات دقیق این مجموعه، کار می کند. روبو فارکس یک بنگاه معاملاتی آنلاین است که شرایط معاملاتی رقابتی را برای کاربرانش فراهم کرده است. کاربران در پلتفرم این صرافی به بیش از 9400 ابزار مالی که به شکل دارایی های مالی مختلف ارائه می شوند، دسترسی دارند.
این صرافی طیف وسیعی از پلتفرم های معاملاتی قدرتمند و انعطاف پذیر را به همراه مجموعه متنوعی از حساب های کاربری متنوع ارائه می دهد تا تمامی نیاز ها، اهداف و روش های معاملاتی کاربران را به خوبی پوشش دهد. روبو فارکس به گونه ای طراحی شده است که کاربران با تجربه های معاملاتی مختلف (افراد با تجربه و یا تازه کار) بتوانند از امکانات این صرافی به خوبی استفاده کنند.
روبو فارکس از هشت ارائه دهنده نقدینگی درجه یک (Tier-1)، که به طور معمول تحت عنوان LP ها شناخته می شوند، استفاده می کند تا شرایط معاملاتی رقابتی را برای کاربرانش فراهم کند. پایین ترین نرخ گستردگی، سریع ترین معاملات و اهرم حداکثری یک به 2000 از جمله امکاناتی هستند که این صرافی برای کاربران خود در نظر گرفته است. تجربه معامله در روبو فارکس در کنار استفاده از ابزار MetaTrader4، MetaTrader5، R trader و cTrader برای هر کاربری می تواند ایده آل باشد.
آشنایی با اصطلاحات رایج بازار فارکس
در این مقاله شما را با اصطلاحات رایج بازار فارکس و واژگان کلیدی که برای فعالیت در بازار Forex لازم است معنی آن ها را بدانید، آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
اصطلاحات رایج بازار فارکس
بازار تبادل ارز خارجی یا Foreign exchange market که به اختصار Forex نامیده می شود اصطلاحی است برگرفته از دو کلمه Foreign Exchange که به معنی تبادل پول خارجی است.
به پول خارجی در زبان فارسی ارز گفته میشود بنابراین Forex را میتوان «خرید وفروش ارز» نامید.
واژگان کاربردی در Forex
اگر علاقه مند به فعالیت در بازار مالی فارکس هستید لازم است با یکسری اطلاعات و واژگان آشنا شوید.
کارگزاری یا بروکر (Broker)
کارگزاری یک شرکت واسطهای است که تراکنشهای معاملهگر را اجرا میکند.
برای اینکه بتوانید در بازار فارکس یا سهام کار کنید، باید ابتدا یک حساب معاملاتی در نزد کارگزار افتتاح کنید و سپس آن را به اندازه دلخواه شارژ کنید.
کارگزار امکاناتی در اختیار معاملهگر قرار خواهد داد تا به بازار وصل شود و بتواند به خرید و فروش بپردازد.
جفت ارز یا Currency Pair
یکی از پرتکرار ترین اصطلاحات فارکس جفت ارز است.
تقریباً ۱۸۰ ارز مختلف در ۱۹۵ کشور مورد استفاده قرار میگیرد.
به عنوان معاملهگر یا سرمایهگذار فارکس میتوان عملکرد هر کدام از ارزهای مهم را به کمک تحلیلهای تخصصی ارزیابی کرد.
نحوه معامله و ارزشگذاری ارزهای رایج دنیا به این صورت است که ارزش یک ارز نسبت به سایر ارزها محاسبه میشود و در بازار ارز یا همان فارکس معامله و توسط عوامل بازار قیمتگذاری میشود.
اگر در بازار فارکس یک ارز را برای معامله انتخاب کنید، حتماً متوجه خواهید شد که ارز در قالب یک جفت نمایش داده میشود.
به طور مثال جفت ارز EURUSD نشانگر قیمت یورو بر اساس دلار آمریکاست.
یعنی هر یورو چند دلار قیمت دارد؟ وقتی میخواهید این جفت ارز را در بازار فارکس معامله کنید،
در واقع در حال معامله یورو در برابر دلار هستید.
وقتی شما میخواهید جفت ارز EURUSD را خریداری کنید، به این معنی است که انتظار دارید یورو بهتر از دلار آمریکا عمل کند و به مرور زمان تقویت شود.
جفت ارزها در سه گروه دستهبندی میشوند:
- جفت ارزهای اصلی (Major Pairs): جفت ارزهایی که دلار آمریکا (USD) در برابر سایر ارزهای رایج (EUR، GBP، CAD، CHF، JPY، AUD و NZD) قرار گرفته است.
- جفت ارزهای کراس (Cross Pairs): جفت ارزهایی که دلار در آنها وجود ندارد. با این حال این جفت ارزها باید شامل ارزهای دلار استرالیا، دلار نیوزیلند، دلار کانادا، ین ژاپن، فرانک سوئیس، پوند انگلستان و یا یورو باشند. مثل جفت ارزهای GBPAUD، EURCAD یا NZDCAD.
- جفت ارزهای نامتعارف (Exotics): جفت ارزهایی که شامل ارزهای ناشناخته یا کمتر شناخته شده باشند را جفت ارزهای نامتعارف میگویم. مثل راند آفریقای جنوبی.
قیمت تقاضا و عرضه (Bid/Ask Price)
قیمت تقاضا (Bid Price) قیمتی است که بازار ساز یا دلال آماده است تا دارایی یا اوراق بهادار خاص را خریداری کند.
قیمت عرضه (Ask) قیمتی است که بازار ساز یا دلال آماده است تا جفت ارز مربوطه را به فروش برساند.
به تفاوت قیمت عرضه و تقاضا اسپرد یا Spread گفته میشود.
به عنوان معاملهگر اگر میخواهید در بازار فارکس معامله انجام دهید باید به این نکته توجه داشته باشید، که برای فروش جفت ارز باید قیمت Bid را در نظر بگیرید.
چونکه بازار ساز با این نرخ از شما خریداری خواهد کرد.
برای خرید هم باید از قیمت Ask استفاده کنید.
چون بازار ساز تنها با این قیمت حاضر است جفت ارز را به شما بفروشد.
اهرم (Leverage)
اهرم به معنی اعتبار استو از اصطلاحات فارکس است.
شما در بازار فارکس میتوانید بیشتر از آن پولی که آوردهاید معامله کنید.
اهرم قدرت خرید شما را بالا میبرد.
در واقع وقتی با اهرم کار میکنید میتوانید تا چند برابر موجودی حساب خود وارد معامله شوید.
فرض کنید میخواهید جفت ارز USDCAD را معامله کنید.
نرخ برابری USDCAD برابر ۱٫۳۱ است.
اگر بدون اهرم بخواهید ۱۰۰ هزار دلار معامله کنید، باید ۱۰۰ هزار دلار در حساب خود پول داشته باشید.
اما اگر اهرم حساب شما یک به صد باشد، یعنی میتوانید تا ۱۰۰ برابر موجودی حساب معامله کنید.
یعنی برای ورود به معامله ۱۰۰ هزار دلاری USDCAD تنها به ۱۰۰۰ دلار پول نیاز دارید.
اصطلاحات مارجین یا ودیعه (Margin) در فارکس
مارجین یا ودیعه حداقل پولی است که برای ورود به یک معامله یا باز کردن دستور معاملاتی نیاز است.
مارجین به معاملهگر اجازه میدهد تا وارد معاملات اهرمی شود.
به طور مثال اگر اهرم حساب معاملاتی یک به صد باشد، برای ورود به معامله ای به ارزش ۱۰۰ هزار دلار در جفت ارز USDCAD تنها به هزار دلار پول نیاز است.
وقتی وارد معامله شدید، این هزار دلار به عنوان مارجین بلوکه خواهد شد و وقتیکه معامله بسته شد، این مارجین هم آزاد خواهد شد.
مارجین آزاد یا Free Margin هم مقدار پولی است که میتوان برای ورود به معاملات دیگر استفاده کرد.
خرید (Long) یا فروش (Short)
وقتیکه معاملهگری روی جفت ارزی خرید میزند، در واقع در حال خرید ارز پایه جفت ارز یا همان بخش اول جفت ارز است.
به طور مثال وقتی جفت ارز EURUSD را خریداری میکنید، در واقع یورو را خرید و دلار را فروختهاید.
وقتی معامله شما Long یا خرید باشد، در واقع شما انتظار رشد آن جفت ارز را دارید.
وقتی هم که جفت ارزی نسبت اهرم و lot را میفروشید (Short)، باز هم این ارز پایه یا اول جفت ارز (EUR) است که فروخته میشود و ارز دوم (USD) خریداری میشود.
پیپ (pip)
پیپ مخفف Percentage In Point است و نشانگر کوچکترین واحد حرکتی در جفت ارزهاست.
هر پیپ نشانگر رقم چهارم اعشار در جفت ارزهاست.
به طور مثال اگر جفت ارز AUDUSD برابر ۰٫۷۰۵۶ باشد، به این معنی است که با یک دلار استرالیا میتوانید ۰٫۷۰۵۶ دلار آمریکا خریداری کنید.
اگر جفت ارز یک پیپ حرکت کند، جفت ارز به ۰٫۷۰۵۷ دلار خواهد رسید.
این یعنی دلار استرالیا به اندازه یک پیپ در برابر دلار آمریکا گران شده است.
پیپ در جفت ارزهایی که یک طرف آن ین ژاپن (JPY) است، نشانگر رقم دوم اعشار جفت ارز است.
اگر جفت ارزی پنج رقم اعشار باشد، به رقم پنجم اعشار Pipette گفته میشود.
هر Pipette برابر یک دهم پیپ است.
لات (Lot)
در بازار فارکس برای حجم معاملات از لات (Lot) استفاده میشود.
لات نشانگر حجم معامله برای ارز پایه جفت ارز است.
هر یک لات برابر ۱۰۰ هزار واحد از ارز پایه است.
یعنی یک لات EURUSD برابر ۱۰۰ هزار یورو است.
میتوان از ضرایب مختلف لات برای حجم معامله استفاده کرد.
به طور مثال ۰٫۱ لات برابر است با ۰٫۱ ضرب در ۱۰۰ هزار که میشود ۱۰ هزار واحد.
یعنی ۰٫۱ لات EURUSD برابر ۱۰ هزار یورو است.
ریسک به ریوارد (Risk/Reward)
نسبت ریسک به ریوارد نشان میدهد که به ازای هر دلاری که ریسک میشود، چند برابر آن بازدهی یا سود به دست خواهد آمد.
به طور مثال نسبت ریسک به ریوارد یک به سه به این معنی است که به ازای هر یک دلار ریسک، سه دلار بازدهی در کار خواهد بود.
صعودی (Bullish) و نزولی (Bearish)
انتظارات بازار میتواند نشان دهد که روند کلی بازار سهام یا ارز چگونه خواهد بود.
وقتی انتظارات بازار صعودی یا Bullish است یعنی همه انتظار افزایش یا رشد بازار مربوطه را دارند.
وقتی انتظارات بازار نزولی یا Bearish است، به این معنی است که همه انتظار کاهش یا افت بازار مربوطه را دارند.
حد ضرر (Stop Loss) و حد سود (Take Profit)
وقتی در بازار فارکس وارد معامله میشوید، باید معامله در یک قیمتی بسته شود تا نتیجه آن مشخص شود.
هر معاملهای در نهایت یا در سود بسته خواهد شد و یا در ضرر.
میتوان معامله را در نقطه سر به سر هم بست، یعنی نه ضرری در کار باشد نه سود.
در بازار فارکس این امکان وجود دارد که برای معامله حد سود و حد ضرر تعیین کرد.
یعنی با رسیدن قیمت بازار به این سطوح معامله بسته شود.
حد سود یا TP سطحی است که با هدف رسیدن بازار به این حد وارد معامله میشویم.
حد ضرر یا SL جایی است که قبول میکنیم معامله اشتباه بوده و آن را میبندیم.
به طور مثال اگر پیشبینی میکنید که قیمت اونس طلای جهانی به ۲۰۰۰ دلار خواهد رسید، میتوانید حد سود را همین ۲ هزار دلار در نظر بگیرید.
در مقابل باید ریسک معامله را هم در نظر گرفت.
یعنی اگر معامله طبق پیشبینیها عمل نکند، باید یک جایی معامله را بست. این سطح معمولاً همان حد ضرر یا SL معامله است.
وقتی تحلیل باطل شود، حد ضرر فعال میشود و معامله بسته میشود.
متاتریدر
برای اینکه بتوانید در بازار فارکس، سهام یا سایر بازارهای مالی فعالیت کنید، باید به قیمتهای زنده و تاریخی بازار دسترسی داشته باشید.
برای این کار نرمافزارهای مختلفی طراحی شده که به شما این امکان را میدهد تا از طریق اینترنت و با یک کامپیوتر ساده یا حتی گوشی موبایل به بازار وصل شوید و علاوه بر تحلیل بازار، اقدام به خرید و فروش کنید.
متاتریدر یکی از نرمافزارهای رایج و محبوب در میان معامله گران است.
شما میتوانید به کمک متاتریدر بازار را تحلیل و در صورت نیاز وارد معامله شوید. متاتریدر یک نرمافزار تحلیلی و معاملاتی است و قابلیت نصب روی گوشی و کامپیوتر را دارد.
امیدواریم مقاله آشنایی با اصطلاحات رایج در بازار فارکس برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
اصطلاحات قهوه
Affogato: بستنی (معمولا" وانیلی) که معلق در یک شات اسپرسو است.
Acidity: ترشی مطبوع قهوه است، که معمولا" به عنوان Brightness و liveliness هم بیان می شود که نشان دهنده طعم و عطر بالای قهوه است.
این عمل باعث می شود که اسیدیته قهوه پائین بیاید و بادی (Body) قهوه افزایش یابد.
American Roast : امریکن رست یا City roast به قهوه با رنگ قهوه ای تیره گفته می شود که دارای عطر و اسیدیته بالایی می باشد و به صورت سنتی در آمریکا محبوب بوده است.
Americano : یک شات اسپرسو و 90 میلی لیتر آب داغ می باشد.
Arabica : اولین گونه و با کیفیت ترین نوع قهوه است (Coffee arabica) که 70 % از تولید قهوه دنیا را به خود اختصاص داده است.
Aroma : عطری است که از قهوه آسیاب شده و یا از قهوه دم شده خارج شود.
Balance : به طعمی از قهوه اطلاق می شود که مشخصه ای از طعم در آن شاخص نباشد و همه عناصر به صورت متناسب در کنار هم باشند.شاخصه یک باریستای خوب در ایتالیا این است که قهوه Balance (متعادل) در کافه سرو نماید.
Blade : آسیابی است که در آن از تیغه ای شبیه پره برای آسیاب قهوه استفاده می کنند.
Burr Grinder : Burr Grinder آسیاب قهوه است که از دو دیسک کوچک یا تیغه تشکیل شده و دقت بالاتری نسبت به آسیاب Blade دارد.
Cafe au lait : یک سوم قهوه و دو سوم شیر گرم زده شده می باشد.
Caffeine : ماده ای بی بو و تلخ که اجزای تشکیل دهنده قهوه است.
Cappuccino : از اسپرسو ، شیر زده شده و فوم شیر زده شده و فوم شیر تشکیل شده . فوم شیر باید مایکرو فوم (حبابهای بسیار ریز دارد) با 1 سانتی متر ضخامت باشد.
Crema : به فوم روی اسپرسو گفته می شود که کاراملی رنگ و غلیظ است.
Chemex : قهوه ساز های دریپ (قطره ای ) می باشد که بیشتر به ساعت شنی کلاسیک می باشد فیلتر این دستگاه ضخیم تر از ما بقی است و نسبت به سایر دریپر ها قهوه ای شیرین تر و متعادل تر می دهد.
Clean : زمانی که قهوه در طعم کافی قابل درکی داشته باشد از این اصطلاح استفاده می شود.
Cupping : روشی جهت ارزیابی قهوه است ، قهوه آسیاب شده را داخل فنجان می ریزند و آب روی آن می ریزند در این روش کارشناسان قهوه را با قدرت بیشتری داخل دهان می کشند تا به سرعت به پشت زبان برود و طعم ها کاملا " مشخص شوند ، با این روش علاوه بر اسیدیته ،شیرینی ، طعم ، ماندگاری در دهان و بادی خواستگاه یا( origin) دانه قهوه را هم تشخیص می دهند.
Decaffeinated: زمانی که 97% از کافئین قهوه از آن خارج میشود به آن دیکافئین یا بدون کافئین گفته میشود.
Degassing : یک پروسه طبیعی در رست قهوه تازه که سه مرتبه گاز دی اکسید کربن از آن خارج میشود برای جلو گیری از اکسیدان شدن قهوه.
Doppio: اصطلاحی برای قهوه اسپرسو دوبل.
Doser: قسمتی از دستگاه آسیاب قهوه که اندازه مناسب پودر قهوه برای یک و دو شات اسپرسو را مشخص میکند.
Drip method : روشی برای درست کردن قهوه, به صورتی که آب گرم از روی قهوه میگذرد.
Earthiness: یک تست خاص از قهوه سوماترا و کشور های هم نظیر که قهوه را در تماس با خاک مرطوب قرار میدهند برای طعم گرفتن.
Espresso Roast: یک سبک از رست قهوه که مدیوم رو به دارک به حساب میاد و به آن Full-city یا ونیز رست هم گفته میشود.
Extraction: استفاده از آب جوش برای بهبود عطر و طعم قهوه, در زمین های قهوه, که این امر می تواند باعث قوی تر یا ضعیف تر شدن قهوه شود.
Flat white: اسپرسو همراه با یک لایه شیر خامه دار شده بر روی آن.
French Press: یک وسیله برای تهیه قهوه که پودرقهوه در پایین ان قرار میگیرد و یک فیلتر با یک اهرم آن را از آب جوش جدا میکند که می توان با پمپ کردن آن قهوه تهیه کرد.
Ferench Roast: به یک مدل از رست قهوه گفته میشود که بسیار تیره و دارک است.
Green Coffee: اصطلاحی برای دان قهوه رست نشده.
Hulling: در اصطلاح به زمانی گفته میشود که پوسته قهوه را قبل از این که کاملا سفت شود از آن جدا میکنند.
Italian Roast: معمولا این مدل از دان قهوه دارای رنگ قهوه ای تیره و قهوه ای سنگین و طعم تلخ و شیرین است, ولی اگر رنگ این قهوه به سیاهی برود طعم آن نیز به سمت سوختگی میرود.
Macchiato: یک شات اسپرسو رنگ دار شده یا همراه با مقدار بسیار کم شیر خامه دار شده.
Mandheling: معروف ترین قهوه سوماترا و اندونزی.
Micro lot: قهوه ای فقط از یک مزرعه یا یک جای مخصوص از یک مزرعه قهوه.
Mocha: یک شات اسپرسو همراه با سیروپ شکلات و شیر خامه دار شده.
New Crop: به اصطلاح به قهوه ای گفته میشود که به محض برداشت محصول و زمانی که کاملا قهوه تازه است رست داده میشود.
Latte: یک شات اسپرسو همراه مقدار سه برابر آن شیر خامه ای شده.
Portafilter: در دستگاه های قهوه ساز یک دسته چوبی، پلاستیکی یا فلزی وجود دارد که فیلتر قهوه در آن قرارمیگیرد و درون گروپ نگه داشته میشود.
Pulping: پروسه جدا کردن پوسته و دانه قهوه از هم.
Pump Machine: دستگاه قهوه ساز دارای یک پمپ برای رساندن آب به دمای مورده نیاز برای تولید قهوه است.
Quakers: به قهوه هایی گفته میشود که خوب رست نشده و بسیار کم رنگ هستند.
Redeye: به یک لیوان قهوه دم کرده همراه با اسپرسو گفته میشود.
Roast: دان قهوه که سبز و بسیار محکم است را در حرارت گرم میکنند تا پخته شود و به عطر و طعم مورد نظر برسد.
Robusta: در ارتفاعات کم کشت میشود و درختان آن پر محصول است و دارای کیفیت کمتری نسبت به اربیکا دارد و دارای بادی قوی است و معمولا در قهوه های ارزان و فوری استفاده میشود.
Seasonal Coffee: یک مدل از دان قهوه است که در زمان متفاوتی از سال در منطقه ای مخصوص کشت میشود که قهوه خاصی است و بسیار کم و محدود است.
Shot: مقدار کمی از اسپرسو که معمولا برای یک نفر, از دو انس بیشتر نمی شود.
Single-orgin coffee: معمولا دارای گلدان جدا هستند و در قسمت شمالی زمین کشت میشد و این قهوه را بلند نمیکنند و از یک کشور و یک منطقه است.
Specialty Coffee: به قهوه ای گفته میشود که کیفیت بالایی دارد و در نقاط کمی از دنیا کشت میشود و در اختیار عموم قرار ندارد.
Striclty hard bean: یک قهوه رده بالا و با کیفیت که در ارتفاعات آمریکای مرکزی کشت میشود.
منطقِ فرهنگی و انقلاب در عقلانیّتِ مصرف
به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مهدی جمشیدی عضو هیات علمی گروه فرهنگ پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی در جدیدترین یادداشت خود پیرامون اخلاق مصرف و حمایت از کالای ایرانی نکاتی را به قلم نگاشته اند که از منظرتان خواهد گذشت:
مقدّمه:
آیتالله خامنهای در گفتارِ اخیرِ خویش، به مسألۀ حمایت از کالای ایرانی اشاره کردند و از دو خُردهمسألۀ معطوف به آن نام برند: یکی اینکه باید کالای باکیفیّت تولید کرد تا مصرفکنندۀ ایرانی، انگیزه و تمایل برای خرید داشته باشد، و دیگر اینکه باید در اندیشۀ بازاریابی در داخل و خارج برای کالاهای ایرانی باشیم. به این ترتیب، دو پرسش در اینجا موضوعیّت دارد: اینکه موانعِ تولیدِ کالای ایرانیِ باکیفیّت چیست؟ و اینکه چگونه باید مصرفکننده را به مصرفِ کالای ایرانی سوق داد؟ آنگاه آیتالله خامنهای به مصرفکنندۀ ایرانی اشاره کردند و گفتند آنچه که نقشِ بازدارندگی و مانعیّت در برابرِ مصرف ایجاد میکند، مقولهای «ذهنی» و «فرهنگی» است، و از اینرو، باید عالمانِ علومِ جامعهشناختی و روانشناختی در اینباره مطالعه کنند و دریابند علّتِ اینکه قشرهایی از مردم، رغبتِ بیشتری نسبت به کالای خارجی دارند چیست و راه علاجِ آن چیست(در دیدارِ جمعی از استادانِ دانشگاهها و پژوهشگران، ۲۰ خرداد ۱۳۹۷). اینکه ایشان به مسألۀ یاد شده از منظرِ «ذهنی» و «فرهنگی» مینگرند و میخواهند گذشته از سازوکارهای اقتصادی و در کنارِ آنها، از «اهرم و ابزارهای فرهنگی» نیز استفاده کنند، بسیار درخورِ مداقّه و تأمّل است. در واقع، مبنای معرفتیِ این رویکرد را باید شناخت و دربارهاش بیشتر درنگ کرد. این فکر که رفتارِ اقتصادی، فقط معلولِ «محاسباتِ اقتصادی» نیست و برای تغییر دادنِ آن میتوان از از اهرمها نسبت اهرم و lot و «محاسباتِ فرهنگی» نیز استفاده کرد، لایۀ پنهان و نظریِ این سخن است.
در اینجا، فعالیّتِ فرهنگی به معنیِ:
[۱]. کارِ شناختی/ آگاهیمَدار/ بینشی
[۲]. کارِ عاطفی/ احساسی/ روانی
است و باید کوشید از این طریق، مصرفِ کالای ایرانی به «گفتمان» (که همان سخن و گفتارِ غالب و مسلّط است) تبدیل کرد.
بهطورِ کلّی، علل و دلایلی که پارهای از مصرفکنندگانِ ایرانی برای اجتنابِ خویش از خریدِ کالاهای ایرانی ارائه میکنند، عبارتند از:
روشن است که این دو مقوله، مقولاتی اقتصادی هستند و اما در عینِ حال، میتوان از مسیرِ فرهنگی، در آنها تغییر ایجاد کرد؛ یعنی حتّی با فرضِ اینکه کالای ایرانی در برخی موارد، قیمتش زیادتر از نمونۀ خارجی و کیفیّتش کمتر از آن است، باید از متغیرها و معادلاتِ فرهنگی بهمنظورِ توجیه و تئوریزه کردنِ قیمتِ زیاد و کیفیّتِ کم استفاده کرد.
از طرفِ دیگر، برخی ضرورتها و شرایطِ ناخواسته، بیشتر ما را وادار میکننند که به منطقِ فرهنگی روآوریم و ذائقۀ مصرفکنندگانِ ایرانی را تغییر دهیم، از جمله چون در زمینۀ اقتصاد، مزیّتِ نسبی نداریم و این ناشی از عقبافتادگیِ تاریخیِ ما در حوزۀ اقتصاد است، نمیتوانیم فقط بر منطقِ اقتصادی و محاسباتِ مادّی تکیه کنیم و توقعِ مصرفِ کالای ایرانی داشته باشیم.
بر این اساس، راهبردهای فرهنگی و ذهنیِ تبدیل کردنِ مصرفِ کالای ایرانی به یک هنجار/ ارزش/ فضیلت/ خواستِ جمعی، عبارت خواهد بود از:
[۱]. تظاهرِ گروههای مرجع به مصرفِ کالای ایرانی
رفتارهای عمومِ مردم، تا حدّ زیادی، متأثّر از رفتارهای «گروههای مرجع» است و گروههای مرجع از این لحاظ، فضای جامعه را در دست دارند و جامعهگردانی میکنند. از اینرو، باید برای تغییرِ رفتارهای مصرفیِ گروههای مرجع، چاره اندیشید و آنها را متقاعد کرد که کالاهای ایرانی مصرف کنند. حتّی دعوتِ تهی از عمل و متناقض با آن نیز سودی نخواهد بخشید و فرهنگِ مصرف را تغییر نخواهد داد، بلکه مردم باید به چشمِ خویش ببیند که خواص و نخبگانِ اجتماعی، مشتاقانه و از سرِ اختیار و میلِ خویش، کالای ایرانی مصرف میکنند.
[۲]. اعتباربخشی و تأییدِ حاکمیّتیِ کالای ایرانی
حاکمیّتِ سیاسی نباید بیطرف و بیتفاوت، نظارهگر باشد یا خطابهخوابی و توصیه کند، بلکه باید در عمل، اعتبارِ خودش را برای حمایتِ از کالای ایرانی، هزینه کند. به بیانِ دیگر، تأییدِ رسمی و حاکمیّتیِ کالاهای ایرانی برای اصلاحِ ذهنیّتِ جمعی، لازم است و دولت باید مناسباتِ میانِ تولیدکنندۀ ایرانی و مصرفکنندۀ ایرانی را بازسازی و اصلاح کند.
[۳]. تحریکِ انگیزههای ملّی/ وطنی
باید به مصرفکنندۀ ایرانی تفهیم شود که دیگران نسبت به کالای وطنیِ خود، تعصّب و جدّیّت دارند و مصرانه و غیورانه، کالاهای غیرِ خودی و غیرِ بومی را مصرف نمیکنند، تا به این واسطه، اقتصادِ ملّیشان رونق یابد. همچنین باید گفته شود ما در متنِ یک «جنگِ اقتصادیِ تمامعیار» قرار داریم، بهطوریکه هدفِ دشمن، «فروپاشی و نابودیِ اقتصادِ ملّیِ ما» است و ما با مصرفِ کالاهای خارجی، در واقع، آب به آسیابِ دشمن میریزیم و در جبهۀ او قرار گرفتیم. تقویتِ دولت- ملّت در مقابلِ موجِ تحمیلیِ جهانیسازیِ سرمایهسالارانه، راهکارِ در امان ماندن از این چالشِ بزرگ است و این میسّر نیست، مگر از طریقِ مصرفِ کالاهای ایرانی. شعارِ «ایرانی، ایرانی بخر»، شعاریست که اکنون به یک «ضرورتِ ملّی و وطنی» تبدیل شده است و مردم باید به خوبی، از این حقیقت مطلع شوند.
[۴]. تحریکِ انگیزههای انسانی/ احساسی
مصرفکنندۀ ایرانی باید بداند که مصرفِ کالای خارجی، «ضدّ انصاف/ مروّت/ مردانگی» است؛ زیرا با چنین اقدامی، چرخِ اقتصادِ ملّی، متوقف میشود و کارخانهها و کارگاهها، یکی پس از دیگری از حرکت و تولید بازمیایستند و در نهایت، جوانانِ ایرانی «بیکار» میشوند. و بیکاری و دشواریِ معیشتی نیز، چیزیست که هزارویک مفسده را میپروراند و جامعه را به آسیبها و آفتهای گوناگونی، مبتلا میکند. بیکاری، امّالفساد است و احتیاج به نانِ شب، مبدأ امراضِ اجتماعیِ دیگری. پس نباید با خریدِ کالای خارجی، جوانانِ خود را بیکار و زندگیشان را با بحران روبرو کنیم.
[۵]. تحریکِ انگیزههای دینی/ اسلامی
اگر ما در متنِ جنگِ اقتصادی با دشمن بهسرمیبریم و اگر دشمنِ ما، جزء «جنودِ شیطان» و «مظهرِ کفر و شرک و طغیان» است، باید خریدِ کالاهای خارجی را بر خود تحریم کنیم. از این گذشته، قاعدۀ «نفیِ سبیل» و اجتناب از استیلای اجانب بر مسلمانان و جامعۀ اسلامی نیز از سوی دیگر، ما را بهعنوانِ «مسلمان» برمیانگیزاند که دیگران و بیگانگان را بر اقتصادِ ملّیمان حاکم نکنیم، بلکه از طریقِ خریدِ کالای ایرانی، به «ایرانیِ مسلمان و همکیشِ خود»، کمک کنیم.
[۶]. تلازمِ پیشرفت و ارتقای کیفیّت با روندِ عملیِ مصرف
دیگر اینکه باید در برابرِ این فکرِ غلط که افکارِ عمومی القاء و تحمیل شده که «شرطِ مصرف، کیفیّت است»، تفهیم شود که یا باید ریاضتِ اقتصادی را تحمّل کنیم و پارهای کاستیها و نقایص را بپذیریم تا در بسترِ یک «روندِ عملی و توأم با مصرف»، برطرف شوند، و یا اینکه باید همچنان در درونِ چرخۀ باطلِ کنونی، غوطهور و سرگردان باشیم. به بیانِ دیگر، کیفیّت در «جریان/ روندِ مصرف»، پیشرفت میکند و راه پیشرفتِ اقتصادی، همین است و این فرایندی است که تجربۀ تاریخیِ کشورهای پیشرفته، آن را تأیید میکند. اما «روزمرهاندیشی/ نگاه کوتاهمدّت/ بسندگی به مطالباتِ کنونی» و «شخصیاندیشی/ تقدّم منافعِ شخصی بر منافعِ جمعی»، همچون دیواری بُتونی در برابرِ مصرفِ کالای ایرانی، قدم افراشته و اقتصادِ ملّیِ ما را دچارِ اختلال کرده است. باید در عقلِ معاشِ خویش، تجدیدِ نظر کنیم و به این حقیقت بیندیشیم که منافعِ مترتّب مصرفِ کالای ایرانی، در بلندمدّت به خودِ ما بازخواهد گشت.
[۷]. تحدیدِ تبلیغاتِ کالاهای خارجی در رسانههای رسمی
باید سیاستِ فرهنگی ِانقباضی را در پیش بگیریم، اما نسبت به اغیارِ فرهنگی. اینکه رسانههای مختلفِ ما، به جولانگاهِ محصولات و کالاهای خارجی تبدیل شوند و مصرفکنندۀ ایرانی، به هر سو که نظر کند، اثری از توصیه و ترغیب به مصرفِ کالاهای خارجی را ببیند، به هیچرو، معقول و موجّه نیست. مگر میتوان پذیرفت که اینهمه تحریص و تحریک، بیاثر و عقیم است و «ذهن و دلِ مصرفکنندۀ ایرانی» را به تصرّفِ خویش درنخواهد آورد؟! پس باید به سلطنتِ تبلیغِ کالاهای خارجی در رسانههای بومی و وطنی خاتمه دهیم.
[۸]. زدودنِ حسِ خودباختگی و خودکمتربینیِ ملّی
جامعه و مردمانِ ما در طولِ حاکمیّتِ سلسلۀ قاجار و پهلوی، چه از سوی زمامدارانِ دستنشاندۀ مستبد، و چه از سوی روشنفکرانِ غربزده، همواره «تحقیر» و «تمسخر» شده است. «عزّت و غرورِ ملّیِ» ما ایرانیان، زخمخورده است و ما همچنان گرفتارِ بیماریِ تاریخی و ریشهدارِ «غربزدگی» هستیم. فکرِ ویرانگرِ «ما نمیتوانیم»، جرأت و شهامتِ اقدام را از ما ستانده و ما را به برتریِ قهری و اجتنابناپذیرِ غرب، مؤمن و معتقد کرده است. همچنان که اشاره شد، این وضع، ریشههای عمیقِ تاریخی دارد اما هنوز هم در جریان است و کسانی میکوشند از طریقِ تخریب و تضعیفِ غرورِ ملّی، ما را به دنبالۀ غرب تبدیل کنند. در مقابل، ما باید «روحیّۀ اعتمادبهنفسِ ملّی» را در مردم بازسازی کنیم و «بازگشتِ به خویشتنِ فرهنگی» را بهعنوانِ یک راهبردِ کلان و اساسی، در پیش گیریم.
دیدگاه شما