اندیکاتورها به معاملهگران کمک میکنند برای خود استراتژی معاملاتی انتخاب کنند و آنها را از انجام محاسبات پیچیده بینیاز میکنند. اندیکاتور بر پایه این ایده بنا میشود که قیمت با گذشته خودش پیوستگی معناداری دارد. در شالوده اندیکاتور تلاش میشود که بر اساس اطلاعات مربوط به گذشته قیمت، رفتار احتمالی آینده آن پیشبینی شود
تعریف اندیکاتورهای پیشرو و پیرو و مزایا و معایب آن ها
همان گونه که از نامشان مشخص است، اندیکاتورهای پیشرو برای هدایت حرکات قیمت طراحی شده اند. اغلب آنها شکلی از مومنتوم قیمت را در دوره های گذشته نشان می دهند که تعداد دوره ای است که برای محاسبه اندیکاتور بکار می رود. برای مثال، یک اوسیلاتور استوکاستیک ۲۰ روزه در محاسباتش از عملکرد قیمت در ۲۰ روز گذشته حدود یک ماه استفاده می کند. از تمامی عملکرد قیمت پیشین صرف نظر می شود. برخی از رایج ترین اندیکاتورهای پیشرو عبارتند از : شاخص نسبی (RSI)، اوسیلاتور استوکاستیک و ویلیام (Williams %R).
اوسیلاتورهای جنبش (Momentum Oscillators)
بسیاری از اندیکاتورهای پیشرو به شکل اوسیلاتورهای جنبش هستند. جنبش عموما نرخ تغییر قیمت یک اوراق بهادار را اندازه می گیرد. با افزایش قیمت یک اوراق بهادار، جنبش قیمت افزایش می یابد. هر چقدر قیمت سریع تر بالا رود سرعت افزایش جنبش بیشتر می شود. اگر سرعت این افزایش کند شود، جنبش هم آهسته می شود. هنگامی که اوراق بهادار به صورت یکنواخت معامله شود جنبش، کاهش خود را از سطوح بالای قبلی آغاز می کند. با این وجود کاهش جنبش در معامله سوینگ، همواره حاکی از حرکت کاهشی نیست. بلکه به این معنی است که جنبش در حال بازگشت به سطح میانی تر است.
اندیکاتور پیشرو چیست
اندیکاتورهای جنبش فرمول های مختلفی را برای اندازه گیری تغییرات قیمت بکار می گیرند. RSI (یک اندیکاتور جنبش
تغییرات متوسط قیمت در دوره های صعودی را با تغییرات متوسط دوره های نزولی مقایسه می کند. در نمودار شرکت RSI IBM از اکتبر تا آخر نوامبر صعود کرد. در طول این دوره، سهام از بالای ۶۰ تا پایین ۸۰ صعود کرده است. وقتی سهام در نیمه اول دسامبر در یک محدوده سوینگ معامله شد، RSI به صورت نسبتا شدیدی سقوط کرد (دو خط عمودی چپ). این عملکرد تحکیمی سهام کاملا طبیعی و سالم بود. از این سطوح عالی (نزدیک ۷۰) انتظار می رود رفتار یکنواخت قیمت باعث نزول در RSI و جنبش
شود. اگر RSI حول و حوش ۵۰ معامله شده و معامله بدون نوسان (سوینگ) آغاز شود، احتمال نزول اندیکاتور وجود ندارد.
دو خط عمودی سمت راست دوره معاملات یکنواخت در سهام و RSI را نشان می دهد. RSI از سطوح میانی حدود ۵۰ آغاز شد. رفتار یکنواخت بعدی قیمت سهام، رفتار نسبتأ یکنواختی را در اندیکاتورها ایجاد می کند و حدود ۵۰ باقی می ماند.
مزایا و معایب اندیکاتورهای پیشرو
به کارگیری اندیکاتورهای پیشرو مزایای زیادی دارد. ارائه سیگنال های ورود و خروج یکی از مهم ترین مزیت ها می باشد. اندیکاتورهای پیشرو سیگنال های زیادی ایجاد کرده و همچنین فرصت های معاملاتی فراوانی را فراهم می سازند. سیگنال های صادره از آنها همچنین می تواند در پیش آگاهی قدرت یا ضعف بازار موثر باشد.
این اندیکاتورها می توانند در بازارهای روند دار استفاده شوند اما معمولا در جهت روند غالب نه بر خلاف آن. برای مثال بهترین کاربردشان در یک بازار صعودی کمک به تشخیص و فهم شرایط اشباع فروش برای یافتن موقعیت های خرید است. به همین صورت در یک بازار نزولی این اندیکاتورها برای کمک به تشخیص موقعیت ها و شرایط اشباع خرید برای معاملات فروش به کار می روند.
اندیکاتورهای پیرو (Lagging Indicators)
همان گونه که از نامشان پیداست، اندیکاتورها پیرو رفتار قیمت را معایب استفاده از RSI دنبال می کنند و عموما به عنوان اندیکاتورهای تعقیب کننده روند شناخته می شوند. به ندرت این اندیکاتورها منجر به هدایت قیمت اوراق بهادار می شوند. اندیکاتورهای تعقیب کننده روند در زمانی که بازارها و یا اوراق بهادار روندهای قدرتمندی را دنبال می کنند، بهتر عمل می کنند. آنها به منظور جذب و نگه داشتن معامله گران در جریان یک روند کامل طراحی شده اند. این اندیکاتورها در بازارهای معاملاتی یا سوینگ موثر نمی باشند. اگر اندیکاتورهای تعقیب کننده روند در بازارهای معاملاتی استفاده شوند، سیگنال های اشتباه بسیار زیادی ایجاد می نمایند. رایج ترین اندیکاتورهای تعقیب کننده روند شامل میانگین های متحرک (نمایی، ساده، وزنی و متغير) و MACD می باشند. نمودار صفحه بعد متعلق به شاخص 500 S&P است که در آن یک میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه و ۱۰۰ روزه رسم شده است. با استفاده از تقاطع میانگین متحرک، سیگنال های معاملاتی به وجود می آید که در این نمودار طی دو سال، هفت سیگنال نمایان شده است. در طی این دو سال، سیستم به شدت سود ده بوده است که این امر به علت روندهای قدرتمندی بوده که از اکتبر ۹۷ تا آگوست ۹۸ و از نوامبر ۹۸ تا آگوست ۹۹ ادامه داشته است. با این حال توجه داشته باشید که به موازات یکنواخت و سوینگ شدن بازار، سیگنال های ناموفق آغاز شده است. سیگنال های نوامبر ۹۷ (فروش)، آگوست ۹۹ (فروش) و سپتامبر ۹۹ (خرید) در طی چند روز معکوس شدند. با طولانی شدن میانگین های متحرک (میانگین های متحرک ۵۰ و ۲۰۰ روزه) احتمال سیگنالهای ناموفق کاهش می یابد و در مقابل با کوتاه شدن دوره ها (۱۰ و ۵۰ روزه احتمال ناموفق بودن سیگنال ها افزایش می یابد.
اندیکاتور پیرو چیست؟
مزایا و معایب اندیکاتورهای پیرو
یکی از مزایای عمده اندیکاتورهای تعقیب کننده روند، توانایی گرفتن یک حرکت و ثابت ماندن در حرکت (موج سواری است. هنگامی که بازار و با اوراق بهادار حرکت پایداری را تشکیل می دهد، این اندیکاتورها بسیار مفید بوده و به کارگیری آنها بسیار آسان می باشد. روند طولانی تر، سیگنال های معاملاتی کمتری را ایجاد می نماید.
مزایای اندیکاتورهای تعقیب کننده روند در زمانی که اوراق بهادار در یک دامنه معاملاتی توسان می کند از بین می رود. در مثال 500
S&P ، شاخص حداقل ۵۰ درصد از زمان را در یک دامنه قرار داشته است.
از دیگر معایب اندیکاتورهای تعقیب کننده روند، سیگنال هایی است که دیر ظاهر می شوند. در زمانی که تقاطع میانگین متحرک اتفاق می افتد، بخش چشمگیری از نوسان هم ظاهر می شود. سیگنال خرید نوامبر ۹۸ در ۱۱۳۰ اتفاق افتاد؛ حدود ۱۹ درصد بالای نقطه حداقل اکتبر ۹۸ که در ۹۵۰ بود. نقاط ورود و یا خروج تأخیری نسبت ریسک به سود را نامتوازن می کند.
چالش اندیکاتورها
برای اندیکاتورهای تکنیکال، بین حساسیت و سازگاری (ثبات) مصالحه و سازش وجود دارد. در یک حالت ایده آل، به اندیکاتورهایی احتیاج داریم که به نوسانات قیمت حساس باشند، سیگنال های سریع و زود ارائه دهند و سیگنال های اشتباه اندکی صادر نمایند. اگر با کاهش دوره های حساسیت را افزایش دهیم، یک اندیکاتور، سیگنال های زودتری را به وجود می آورد، اما در مقابل تعداد سیگنال های اشتباه افزایش می یابد. اگر با افزایش تعداد دوره ها، حساسیت را کاهش دهیم تعداد سیگنال های غلط کاهش می یابد اما صدور سیگنال ها با تأخیر مواجه شده و در نتیجه منجر به نامتوازنی نسبت سود به ریسک می شود.
هرچقدر یک میانگین متحرک طولانی تر باشد، کندتر عمل کرده و سیگنال های کمتری نیز ایجاد می کند و اگر کوتاه تر شود، سریع تر و پر نوسان تر عمل کرده و معایب استفاده از RSI سیگنال های اشتباه بیشتری ایجاد می نماید. تمام این موارد برای اندیکاتورهای مختلف
جنبش نیز صادق می باشد. یک 14 RSI نسبت به 5 RSI سیگنال های کمتری تولید می کند. 5 RSI حساس تر بوده و هشدارهای خرید و فروش هیجانی بیشتری از خود نشان می دهد. چارچوب زمانی خاصی که یک معامله گر برای شیوه معاملاتی و اهداف خود بکار می برد کاملا سلیقه ای بوده و به تجربیات خود او بستگی دارد.
آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) یعنی پیش بینی آینده روند قیمت ها با استفاده از تجزیه و تحلیل گذشته نمودار شامل تغییرات قیمت، حجم معاملات و… که در تمامی بازارهای مالی مبتنی بر عرضه و تقاضا مثل بورس، طلا، دلار، فارکس، ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرد. معاملهگران از تحلیل تکنیکال کمک میگیرند تا بتوانند در معاملات خود به سود برسند. به عبارت دیگر، تحلیل تکنیکال علم ترجمه وتفسیر زبان نمودارهاست.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال برای اولین بار در قرن17 در هلند و در قرن 18 در ژاپن مورد استفاده قرار گرفته است. نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از این تحلیل توسط چارلز داو انجام شد است. چارلز داو بعنوان بنیان گذار وال استریت ژورنال، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز ابداع کرد. طی سالیان اخیر از زمانی که تحلیل تکنیکال ابداع شد تا امروز، الگوها و تکنیک های بسیاری در تحلیل تکنیکال گسترش پیدا کرده اند. تحلیلگران با ترکیب تعداد زیادی از این الگوها و تکنیک ها، استراتژی بهینه معاملاتی خود را بدست آورده اند. آنها با بکارگیری استراتژی خود، سهام را خرید و فروش می کنند.
تحلیل تنکیکال در شکل مدرن و امروزی خود، به شدت مدیون افراد زیر است :
چارلز داو (Charles Dow)
ویلیام پی همیلتون (William P. Hamilton)
رابرت ریا (Robert Rhea)
ادسون گولد (Edson Gould)
نیکلاس دارواس Nicolas Darvas))
تحلیل تکنیکال بر پایه سه اصل اساسی استوار است :
1) همهچیز در قیمت یک سهم منعکس میشود
مبنای تحلیل تکنیکال همین اصل است. تحلیلگر تکنیکال میداند که همه عوامل تأثیر گذار روی قیمت سهم، در نمودار مشخص شده است. در واقع تحلیل قیمتها همه ی چیزی است که به آن نیاز دارد. اگر عرضه بیشتر شد قیمتها افزایش مییابند و چنانچه تقاضا بیش تر از عرضه باشد قیمتها کاهش پیدا میکنند.
2) قیمت سهم بر اساس روند حرکت میکند
قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت میکند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تکرار میشود. به عبارت دیگر، حرکتهای قیمت تصادفی نیست.
3) تاریخ تمایل به تکرار دارد
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که روند حرکت سهم در گذشته، در آینده نیز تکرار میشود. اصول روانشناسی حاکم بر بازار، تکرار پذیر بودن چرخه های قیمت گذشته را توجیه خواهد کرد. به عبارت دیگر، فعالان بازار سرمایه تحت تأثیر احساساتی همچون هیجان و ترس تمایل دارند تا در طول زمان عکس العمل های مشابهی نسبت به نوسانات بازار نشان دهند.
مزایای تحلیل تکنیکال
- انعطاف پذیری و سازگاری بالا در تمام بازارهای مالی
- منابع آموزشی بیشتر، فهم راحتتر و یادگیری آسان تر
- سرعت بالا و واکنش بهتر در معاملات
- امکان برنامه نویسی و معاملات الگوریتمی
- شناسایی بهترین نقطه خرید و فروش
محدودیت های تحلیل تکنیکال
- عدم کاربرد در عرضه اولیه ها
- تحلیل متعصبانه
- تعداد زیاد ابزارها و روش های مختلف
- تحلیل های مختلف؛ تحلیل شخصی و خود تفسیرگری
- عدم شناسایی ارزش ذاتی
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال (بنیادی)
از نظر مفهوم :
تحلیل تکنیکال : پیش بینی قیمت آینده با توجه به قیمت گذشته
تحلیل بنیادی : تعیین ارزش ذاتی با توجه به عوامل بیرونی
از نظر زمان سرمایه گذاری :
تحلیل تکنیکال : برای سرمایه گذاری کوتاه مدت مناسب تر است
تحلیل بنیادی : برای سرمایه گذاری بلند مدت مناسب تر است
از نظر هدف گذاری :
تحلیل تکنیکال : یافتن بهترین نقاط برای خرید و فروش
تحلیل بنیادی : فهمیدن اینکه قیمت فعلی از قیمت واقعی کمتر است یا بیشتر
از نظر نوع داده ها در تحلیل :
تحلیل تکنیکال : نمودار قیمت مورد بررسی قرار میگیرد
تحلیل بنیادی : استفاده از گزارش های شرکت ها، اخبار وآماروارقام
از نظر تصمیم گیری:
تحلیل تکنیکال : براساس قیمت گذشته انجام میشود
تحلیل بنیادی : بر اساس عوامل بیرونی صورت میگیرد
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که ٪۸۰ رفتار بازار متأثر از حالات روانی افراد و ٪۲۰ آن بر پایه منطق است. در حالی که یک تحلیلگر بنیادی معتقد است که ٪۲۰ رفتار بازار بر پایه حالات روانی افراد و ٪۸۰ آن بر پایه منطق است.
ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال
انواع نمودارها (Charts)
- نمودار خطی (Line Chart)
- نمودار میلهای (Bar Chart)
- نمودار شمعی (Candlestick Chart)
انواع خط روند
روند صعودی : در روند صعودی کف ها از کفهای قبلی و سقف ها از سقفهای قبلی بالاتر است.
روند نزولی : در روند نزولی کف ها از کفهای قبلی و سقف ها از سقفهای قبلی پایین تر است.
روند خنثی : در روند خنثی کف ها و سقفها به صورت نامنظم شکل میگیرند. صعود یا نزول قیمتی خاصی را در این روند انجام نمیشود.
سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت
درحالیکه قیمت در یک مسیر نزولی در حال حرکت باشد، اگر به سطحی برسد که نه تنها مانع از ادامه حرکت نزولی شده بلکه باعث تغییر جهت قیمت هم بشود، آن سطح یا محدوده یک سطح حمایتی نامیده میشود. در محدوده این سطح میزان عرضه کم میشود و به تدریج تمایل افراد به خرید بیشتر شده و در نتیجه تقاضا بر عرضه پیشی میگیرد.
سطوح مقاومت
زمانی که قیمت در یک مسیر صعودی در حال حرکت باشد، اگر به سطحی برسد که نه تنها مانع از ادامه حرکت صعودی شده بلکه باعث تغییر جهت قیمت هم بشود، آن سطح یا محدوده یک سطح مقاومتی نامیده میشود. در محدوده این سطح میزان تقاضا کم شده و به تدریج تمایل افراد به فروش )عرضه) بیشتر شده و در نتیجه عرضه بر تقاضا پیشی میگیرد
روانشناسی بازار، نقشی مهمی در تشکیل سطوح حمایت و مقاومتی ایفا میکند. معاملهگران گذشته بازار و واکنش قیمت نسبت به آن سطوح را ترسیم کرده و از آنها بهمنظور پیشبینی جهت حرکت قیمت در آینده استفاده میکنند.
اندیکاتورها و اسیلاتورها در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها معادلات ریاضی حاکم بر معاملات را به نمودارهای قابل فهم برای معاملهگران تبدیل میکنند. معروفترین وپرکاربردترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال شامل موارد زیر است:
میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک با محاسبات و مفهوم ساده، کاربرد فراوانی در تحلیل تکنیکال و سایر ابزارهای معاملاتی آن دارد. دو نوع میانگین متحرک 1)ساده SMA 2) نمایی EMA
میانگین متحرک در دسته اندیکاتورهای پسرو و دنبالهرو روند قرار دارد. MA با حذف نوسانات قیمت، نمودار حرکت قیمت را هموارتر میکند.
اندیکاتور RSI (Relative Strength Index)
به معنای “شاخص قدرت نسبی” است که در دسته اسیلاتورها قرار میگیرد و بین دو سطح 0 و 100 نوسان میکند. سطوح 30 و 70 به عنوان سطوح کلیدی درنظر گرفته میشود. بدین صورت که با خریدهای هیجانی معاملهگران، اگر RSI بالای سطح 70 برسد میتوان آنرا هشدار اتمام روند صعودی و اشباع خرید دانست. همچنین فروشهای بیشتر باعث نزول RSI به زیر سطح 30 و سیگنال پایان روند نزولی و اشباع فروش خواهد بود.
در واقع RSI به تنهایی قادر به پیشبینی بازگشت روند نیست. استفاده از واگرایی در اندیکاتورهایی مثل RSI و MACD سیگنالهایی با اعتبار بالاتری به ما میدهد.
اندیکاتور MACD(Moving Average Convergence Divergence)
به معنای “میانگین متحرک همگرا واگرا” است. در دسته اندیکاتورهای تاخیری و دنبالکننده روند قرار میگیرد. شامل دو خط بنام خط مکدی و خط سیگنال و یک هیستوگرام میباشد.
تقاطع خط مکدی (خط آبی) و خط سیگنال (خط قرمز) از پایین، سیگنال خرید و تقاطع آنها از بالا هشدار فروش است. دقت بفرمایید که در نقاط تقاطع، هیستوگرام صفر است چرا که اختلاف بین این دو خط صفر میشود! استفاده از واگرایی در MACD و RSI همزمان میتواند اعتبار تحلیل را افزایش دهد.
فیبوناچی (Fibonacci)
سطوح فیبوناچی از اعداد 1، 2، 3، 5، 8،… در دنباله فیبوناچی گرفته شدهاند. این سطوح از طریق تقسیم اعداد این دنباله بر همدیگر به دست میآیند که معروفترین آنها سطوح 23.6 درصد، 38.2 درصد، 0.5 درصد، 61.8 درصد و 78.6 درصد هستند. این سطوح محدودههای احتمالی حمایت و مقاومت را میسازند.
ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud)
ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی میشوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگینهای متحرک رسم میشود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
سخن پایانی
در مطالب فوق در مورد تحلیل تکنیکال و سبکهای مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب آن را بررسی کردیم تا دیدگاهی مناسب از این روش تحلیل ارائه دهیم. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معاملهگران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده میکنند. اینها سه پایهی اصلی موفقیت در بازارهای مالی هستند. در اصل لازم است با استفاده از تحلیل بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید و در نهایت به کسب سود بیشتر در بازارهای مالی برسید.
معایب استفاده از RSI
این درس بخشی از سلسله دروس گام به گام و رایگان «ایران بروکر» بود. برای مشاهده درسها به صورت کامل به مدرسه فارکس مراجعه کنید.
از لینکهای زیر میتوانید به درس قبل یا بعد بروید.
ممکن است دوست داشته باشید
دیدگاه خود را بنویسید
یو اس جی
روبوفارکس
ارانته
آمارکتس
آلپاری
اچ وای سی ام
کوکوین
کوینکس
نوبیتکس
بینگ ایکس
اکسیر
والکس
«ایران بروکر» به معاملهگران محترم کمک میکند بتوانند معایب استفاده از RSI تواناییهای معاملاتی خود را ارتقا دهند و پس از بررسی و مقایسه انتخاب صحیحی در رابطه با سرمایهگذاری داشته باشند و بتوانند بستر مناسبی را برای معاملات خود انتخاب نمایند.
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
معامله در بازارهای مالی دارای ریسک بسیار بالایی است. اکثر افراد در بازارهای مالی سرمایهی خود را از دست میدهند. مسئولیت سود و ضرر هرکس با خود اوست. ما هیچ صرافی یا بروکری را تأیید کامل نمیکنیم. تمامی کارگزاریها اشکالات و نواقصی دارند. مراقب سرمایهی خود باشید.
این وبسایت در راستای قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند.
سلب مسئولیت: کلیه مطالب، مقالات، آموزشها، تحلیلهای ارائه شده در وبسایت “ایران بروکر” متضمن هیچ پیشنهاد معاملاتیای نیست و صرفا جنبهی مطالعاتی و اطلاعرسانی دارد. این وبسایت نسبت به ضرر و زیان احتمالی افراد هیچگونه مسئولیتی را نمیپذیرد. افراد باید نسبت به ریسکهای ذاتی بازارهای مالی آگاهی داشته باشند و قبل از اقدام به هرگونه سرمایهگذاری مطمئن شوند که تجربه و دانش کافی را دارند. بیشتر بخوانید
© انتشار و کپیبرداری از مطالب سایت بدون ذکر منبع و لینکدهی ممنوع است. کلیه مطالب منتشر شده در وبسایت متعلق به “ایران بروکر” است.
اندیکاتور چیست؟ با انواع آن آشنایی دارید؟
وارن بافت جمله معروفی دارد که میگوید سهام را به روشی که میخواهید خانه بخرید خریداری کنید؛ آن را بفهمید و دوست داشته باشید که در صورت عدم وجود بازار، هنوز هم از داشتن آن راضی باشید، یکی از مهمترین روشها برای فهمیدن سهام تحلیل آن به روش تکنیکال با کمک ابزارهایی از جمله اندیکاتور است.
اگر تاکنون پیش آمده که به نمودار قیمت یک سهم نگاه کنید و تلاش کنید آن را حتی به سادهترین شکل ارزیابی کنید میتوان گفت شما تحلیل تکنیکال انجام دادهاید. تحلیل تکنیکال همینقدر ساده و همینقدر پیچیده است. به طور کلی اگر داریم از ارزیابی سرمایهگذاری با تکیه بر تجزیه و تحلیل روندهای آماری مثل قیمت و حجم معاملات حرف میزنیم به این معنی است که ما از تحلیل تکنیکال صحبت میکنیم.
طبق تعریف دقیق در امور مالی هر گونه محاسبات ریاضی که روی تاریخچه قیمت، حجم معاملات یا مواردی از این دست صورت بگیرد و هدف آن پیشبینی برای بازار مالی باشد تحلیل تکنیکال است.
برخلاف تحلیل بنیادی که ارزش سهام را بر اساس دادههای اقتصادی ارزیابی میکند، تحلیل تکنیکال روی الگوهای نوسانات قیمت، سیگنالهای معاملاتی و ابزارهایی از این دست تمرکز میکند تا درباره چیزهایی مثل قدرت یا ضعف یک سهم نظر بدهد.
معاملهگران موفق همیشه به دنبال نشانهها هستند. اندیکاتور تلاش میکند این نشانهها را به شکل سادهای به شما نشان بدهد. اندیکاتورها به معاملهگران کمک میکنند برای خود استراتژی معاملاتی انتخاب کنند و آنها را از انجام محاسبات پیچیده بینیاز میکنند. اندیکاتور بر پایه این ایده بنا میشود که قیمت با گذشته خودش پیوستگی معناداری دارد. در شالوده اندیکاتور تلاش میشود که بر اساس اطلاعات مربوط به گذشته قیمت، رفتار احتمالی آینده آن پیشبینی شود.
مثلا عموم سرمایهگذارها استراحت یا درجا زدن قیمت را دوست ندارند و علاقهمند هستند زودتر نشانههای مربوط به آن را ببینند. با شما تصمیم گرفتهاید سهمی را بفروشید اما مطمئن نیستید در چه نقطهای بهتر است این کار را انجام بدهید. در این موارد اندیکاتورها هستند که به کمک شما میآیند.
طبق روایتهایی بیش از ۱۰۰ هزار اندیکاتور وجود دارد که هر کدام توسط افراد مختلفی ابداع و توسعه داده شده است.
اندیکاتورها به معاملهگران کمک میکنند برای خود استراتژی معاملاتی انتخاب کنند و آنها را از انجام محاسبات پیچیده بینیاز میکنند. اندیکاتور بر پایه این ایده بنا میشود که قیمت با گذشته خودش پیوستگی معناداری دارد. در شالوده اندیکاتور تلاش میشود که بر اساس اطلاعات مربوط به گذشته قیمت، رفتار احتمالی آینده آن پیشبینی شود
کاربرد اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
به طور کلی وقتی میخواهیم سهمی را به صورت تکنیکال بررسی کنیم، ۲ کاربرد برای اندیکاتورها وجود دارد. حالت اول وقتی است که ما میخواهیم از رفتار قیمت و کیفیت الگوهای قیمت مطمئن شویم. حالت دوم وقتی است که ما به دنبال سیگنالهای خرید یا فروش هستیم.
اندیکاتورها به چند دسته تقسیمبندی میشوند؟
دستهبندی اندیکاتورها به ویژه زمانی که شما قصد استفاده از دو اندیکاتور کنار هم را دارید اهمیت زیادی دارد. اگر بخواهیم به شکل جامع نگاه بکنیم با توجه به ماهیت اندیکاتور چند دستهبندی برای آن وجود دارد. یکی از معروفترین دستهبندیها اندیکاتورها را بر اساس عملکردشان در 4 دسته قرار میدهد.
- دسته اول اندیکاتور ترند یا روند هستند. این دسته اندیکاتورها همانطور که از نامشان پیداست میتوانند به ما بگویند که بازار اکنون در وضعیت صعودی قرار دارد یا نزولی. اندیکاتورهایی مثل Moving average و MACD دراین دسته قرار میگیرند.
- دسته بعدی اندیکاتور مومنتوم نام دارند. اگر ما با کمک یک اندیکاتور روند میتوانیم صعودی یا نزولی بودن بازار را تشخیص بدهیم، یک اندیکاتور مومنتوم میتواند قدرت این روند را به ما نشان بدهد. اندیکاتورهایی از جمله RSI و مومنتوم در این دسته قرار میگیرند. این اندیکاتورها میتوانند اگر سهمی خیلی فروش رفته یا خیلی خریداری میشود به ما نشان بدهند.
- سومین دسته اندیکاتور حجم هستند. همان طور که میشود حدس زد این اندیکاتورها به ما میگویند معایب استفاده از RSI که چه مقدار و حجمی از یک سهم معامله شده است. یک اندیکاتور مهم در این دسته اندیکاتور OBV است.
- چهارمین و آخرین دستهبندی اندیکاتور نوسان هستند. این دسته اندیکاتورها به ما نشان میدهند که محدوده نوسانی قیمت چقدر است. برای مثال اگر ما مشاهده کنیم که شمع قیمت یک روز خارج از محدوده نوسان زده شده است آن را به عنوان یک سیگنال در نظر میگیریم.
اندیکاتور پیشرو و پیرو چیست؟
یکی دیگر از دستهبندیهای اندیکاتورها بر اساس زمان ارائه سیگنال است. در این دستهبندی ۲ دسته اندیکاتور پیشرو و پیرو وجود دارد.
- اندیکاتورهای پیشرو همانطور که از نامشان پیداست نوسانات و تغییراتی که ممکن است ایجاد شود را حدس میزنند. این نوع اندیکاتورها میتوانند تغییرات در روند قیمت را قبل از وقوع آن پیشبینی کنند. پس اگر به دنبال این هستیم که برآوردی از تحرکات آینده یک سهم داشته باشیم اندیکاتورهای پیشرو به کار ما میآید. البته میشود انتظار داشت ریسک نیز در چنین شرایطی بالاتر میرود و شما همیشه باید مراقب سیگنالهای کاذبی که از سوی این دسته اندیکاتور ارسال میشود باشید. حرفهایهای بازار برای کاهش ریسک در چنین موقعیتهایی از این دسته اندیکاتورها در کنار ابزارهای دیگر از جمله شمعهای ژاپنی استفاده میکنند. به طور کلی به سیگنالهایی که از طرف اندیکاتورهای پیشرو ارائه میشود سیگنالهای پیشبینیکننده گفته میشود. از معروفترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای پیشرو میتوان به شاخص مقاومت نسبی یا RSI اشاره کرد.
- اندیکاتورهای تاخیری یا پیرو نوع دیگر اندیکاتورها هستند. محاسبات این اندیکاتورها بر اساس اطلاعات گذشته قیمت صورت میگیرد. این نوع از اندیکاتورها روی نمودار قیمت سوار میشوند و اطلاعاتی مانند میانگین قیمت، واگرایی و قدرت روند را با تاخیر تشخیص میدهند. برخلاف اندیکاتورهای پیشرو، یک اندیکاتور پیرو زمانی به شما سیگنال ارایه میدهد که اتفاقی در نمودار قیمت رخ داده باشد.
قالبهای استفاده از اندیکاتورها در کنار هم
در مورد دستهبندی اندیکاتورها توصیه میشود از اندیکاتورهایی که در یک دستهبندی قر ار دارند استفاده نشود. برای مثال اگر با کمک یک اندیکاتور روند متوجه صعودی شدن بازار شدیم، برای بالا بردن دقت قضاوتمان نباید از اندیکاتور دیگری در دسته روند استفاده کنیم. همچنین حرفهایها تاکید میکنند هرگز از تعداد زیادی اندیکاتور در کنار هم استفاده نکنید. برخی الگوها میان معاملهگران محبوب و پرکاربرد است که اینهاست؛
- اندیکاتور روند+اندیکاتور مومنتوم
- اندیکاتور ترند+اندیکاتور حجم
- اندیکاتور مومنتوم+اندیکاتور نوسان
انواع اندیکاتور
اندیکاتورها انواع مختلفی دارند و در دورههای زمانی مختلفی طراحی شدهاند. از میان آنها برخی جایگاه ویژهای میان معاملهگران باز کردهاند. یکی از پرکاربردترین اندیکاتورها اندیکاتور RSI است. این اندیکاتور در دسته اسیلاتورها قرار میگیرد و نموداری است که بین 0 و 100 نوسان میکند. به طور کلی وقتی این شاخص روی عدد بالای 70 باشد اشباع خرید و وقتی زیر 30 باشد اشباع فروش را نشان میدهد. حرفهایها در استفاده از RSI ریسک آن را در نظر گرفته و بیشتر به عنوان یک تکنیک برای پیدا کردن نقطه خرید یا فروش در کنار دیگر اندیکاتورها از آن بهره میبرند.
دیگر اندیکاتور پرکاربرد و مهم Moving Average است. 2 کاربرد کلی برای این اندیکاتور وجود دارد که مورد اول پیدا کردن سطوح حمایت و مورد دوم گرفتن سیگنال است. باید در نظر داشت که توصیه میشود این ابزارها به شکل داینامینک مورد استفاده قرار گرفته و تفاوتهای سهمها در آن در نظر گرفته شود. در مورد میانگینهای متحرک هر گاه دو میانگین یکدیگر را قطع کنند یا قیمت و میانگینها با یکدیگر برخورد داشته باشند یک سیگنال برای معاملهگر محسوب میشود. همچنین نقش مهمی برای میانگینهای متحرک 100 و 200 روزه به عنوان سطوح مقاومت و حمایت در نظر گرفته میشود.
یکی از کاربردهای اندیکاتورها این است که میتوانند به ما نشان بدهند در چه محدودههایی قیمت بیش از حد خرید یا فروش شده و احتمال خستگی یا برگشت قیمت از این محدودهها وجود دارد. در بازار سهام در مواقع زیادی برگشتهای بزرگ بازار تحت تاثیر کم آوردن قیمت رخ میدهد
اندیکاتور پرکاربرد دیگر اندیکاتور MACD است. این اندیکاتور از میلههای عمودی موسوم به هیستوگرام و از یک خط چین موسوم به خط سیگنال تشکیل شده است. در تنظیمات این اندیکاتور 3 جز وجود دارد که هر کدام میانگین تعداد روز مشخصی از معاملات را نشان میدهد. کاربرد اصلی MACD در الگوهایی است که در آن شکل میگیرد. سرمایهگذاران تلاش میکنند با یافتن و تشخیص این الگوها بتوانند آنچه که در بطن بازار در حال رخ دادن است را متوجه شوند. این الگوها الگوی سروشانه و سقف و کف دوقلو هستند. برای مثال اگر یک معاملهگر در روند صعودی الگوی سر و شانه را در اندیکاتور MACD مشاهده کند به آن به چشم یک علامت خطر نگاه میکند که خریداران زور کافی را برای ادامه دادن روند صعودی ندارند. کاربرد دیگر این اندیکاتور واگراییها است. هر وقت روند قیمت یک چیز را به ما نشان داده اما ابزار تحلیل تکنیکال چیزی کاملا متضاد را نشان بدهد میگوییم شرایط واگرایی رخ داده است. واگرایی علامتی از ضعف روند و در پیش رو بودن تغییر تلقی میشود. معاملهگران سعی میکنند در دورههای صعودی یا نزولی واگراییهایی متضاد را با کمک MACD پیدا کنند.
مزایای استفاده از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
نکته جالب توجه در مورد اندیکاتورها این است که دائم در حال توسعه و به روزرسانی هستند و از طرفی نیز بعضی از آنها به مرور زمان و با تحولات در بازارها دیگر از رونق میافتد. استفاده از ابزار اندیکاتور به معاملهگر کمک میکند که بتواند اول از همه روند حاکم بر بازار را تشخیص بدهند. مزیت دیگر در این است که علاوه بر روند معاملهگر میتواند شدت و ضعف آن را نیز تشخیص بدهد. برای آن دسته از معاملهگران که با دقت بالایی تمام جوانب را میسنجند اندیکاتورها این مزیت را دارند که بتوانند نقطه دقیق خرید یا فروش را پیدا کنند. به طور کلی فهم بازار با کمک اندیکاتورها بسیار ساده تر است.
کاربرد اندیکاتور
یکی از کاربردهای اندیکاتورها این است که میتوانند به ما نشان بدهند در چه محدودههایی قیمت بیش از حد خرید یا فروش شده و احتمال خستگی یا برگشت قیمت از این محدودهها وجود دارد. در بازار سهام در مواقع زیادی برگشتهای بزرگ بازار تحت تاثیر کم آوردن قیمت رخ میدهد. این اتفاق در خود قیمت دیده نمیشود و معایب استفاده از RSI یکی از مهمترین انتظارات ما از اندیکاتورها این است که به ما کمک کنند علایم خستگی بازار را ببینیم.
یکی دیگر از کاربردهای اندیکاتورها پیدا کردن نقاطی برای ورود یا خروج از سهم است. مواقعی پیش میآید که ما اطلاعات مختلف سهم چه از نظر بنیادین چه از نظر وضعیت قیمت بررسی کردهایم اما هنوز نمیتوانیم نقطه خرید یا فروش را پیدا کنیم. فعالان بازار سرمایه معاملهگر را در این موقعیت به یک شکارچی تشبیه میکنند که کارهای اولیه آمادهسازی تفنگ و زیر نظرگرفتن سوژه را انجام داده و حالا منتظر آخرین کار است که آن کشیدن ماشه است. برخی اندیکاتورها در یافتن زمان صحیح کشیدن ماشه به ما کمک میکنند.
معرفی و بررسی کفپوش اپوکسی
با توجه به گسترش استفاده از کفپوش اپوکسی در صنایع مختلف، سوالات بسیاری در این زمینه وجود دارد که در ادامه این مقاله بررسی این محصول و معرفی انواع مختلف آن، همچنین تجزیه و تحلیل معایب و محاسن این نوع کفپوش می پردازیم.
کفپوش اپوکسی چیست و چه کاربردهایی دارد؟
این کفپوش، از جنس پلیمر است و توانایی اجرا برروی معایب استفاده از RSI سطوح بتنی، فلزی، موزاییک و سرامیک را دارد و با ضخامت های متفاوت قابل اجرا می باشد؛ اما بسیار مناسبتر است که قبل از اجرا، سطح زیرین هموار شده باشد تا از لحاظ قیمت نیز استفاده از آن به صرفهتر باشد. معمولا این نوع کفپوش بر روی سطح بتون ماله پروانه اجرا می شود تا از سطح بتون محافظت نماید.
دلایل استفاده از کفپوش اپوکسی بر روی سطوح بتونی
مزایای کفپوش اپوکسی به اندازه ای است که بدون شک یکی از بهترین پوشش ها برای سطوح بتونی خواهد بود که در زیر به مزایای آن اشاره خواهیم کرد.
مزایای کفپوش اپوکسی
سطوح بتونی کاملا سایش پذیر بوده و سریعا دچار فرسایش می شوند. کفپوش اپوکسی با ایجاد یک لایه محافظ باعث می گردد از سایش و فرسایش بتون جلوگیری به عمل آید. این نوع کفپوش با مقاومت مکانیکی بسیار بالای خود در ضخامت های متفاوت اجرا می شود و قابلیت تحمل بیش از ۵ تن بار را نیز دارد. این خاصیت باعث می شود جهت محافظت بتون در پارکینگ ها و یا سالن های تولید و انبار که لیفتراک با وزن بالا عبور می کند از کفپوش اپوکسی به وفور استفاده شود.
همچنین کفپوش اپوکسی دارای مقاومت شیمیایی مناسب دربرابر مواد اسیدی و قلیایی و همچنین شوینده ها و روغن ها می باشد که این کفپوش را به یک گزینه مناسب مناسب برای استفاده در پارکینگ ها تبدیل کرده است که با روش های متفاوتی نیز اجرا می گردد.
این نوع کفپوش دارای طیف وسیع رنگی است و محدودیتی درمورد رنگ بندی نخواهد داشت و با توجه به این خصوصیت ظاهری و توانایی رنگ بندی در محیط های صنعتی و پارکینگی که نیازمند قابلیت خط کشی و علامت گذاری است، در این محیط ها بسیار مورد استفاده قرار می گیرد.
از سوی دیگر، با توجه به مقاومت اپوکسی دربرابر شوینده های معمول، شستشوی سطوح کفپوش شده بسیار ساده و راحت است به این ترتیب می توان همیشه با کمترین میزان مصرف آب سطوح را تمیز کرد.
معایب کفپوش اپوکسی
باوجود، قابلیت ها و ظرفیت های بسیار زیاد این کفپوش که آن را به یکی از گزینه های اول در پوشش سطوح تبدیل کرده است، باید به برخی از نقاط ضعف آن نیز اشاره کرد که در ادامه به صورت فهرست وار به آن می پردازیم:
A – اپوکسی در برابر اشعه UV خورشید ضعیف بوده و دچار زرد شدگی و کاهش شفافیت خواهد شد. به این ترتیب، با گذشت زمان، این کفپوش دچار پدیده ای موسوم به « گچی شدن » می شود و در عین حال ضخامت آن کم می شود. درنتیجه در محیط هایی که درمعرض نور خورشید هستند در لایه های نهایی کفپوش پلی یورتان اجرا می گردد تا این ضعف کفپوش اپوکسی برطرف شود.
B – اجرای کفپوش های اپوکسی به صورت لایه لایه بوده و در نتیجه بدون در نظر گرفتن متراژ کار، از نظر زمان بندی اجرای آن، باید زمان کافی جهت اجرای مراحل کفپوش درنظر گرفت تا هر لایه خشک شده و آماده اجرای لایه بعدی شود. بنابراین معمولا ۴ تا ۷ روز (باتوجه به شرایط دمای محیط) زمان لازم است تایک سیستم کامل اپوکسی اجرا گردد.
C – اپوکسی کمی شکننده است. درنتیجه هنگام اجرا برروی سطوح بتونی، اگر نسبت به کیفیت بتون استفاده شده اطمینان کافی وجود نداشته باشد، بعد از اجرای کفپوش اپوکسی، ممکن است شاهد ترک خوردن سطح، بعد از گذشت زمان باشیم. البته معمولا برای برطرف کردن این ضعف، از کفپوش پلی یورتان در لایه نهایی استفاده می شود.
انواع کفپوش اپوکسی
کفپوش اپوکسی انواع متنوعی دارد که بسته موقعیت های مختلف می توان از هریک معایب استفاده از RSI از این انواع مختلف استفاده کرد. در ادامه به معرفی برخی از انواع کفپوش های اپوکسی می پردازیم.
کفپوش اپوکسی پارکینگ
این نوع کفپوش در سه حالت یکنواخت، پوست پرتقالی و سیلیس پاش در سطوح پارکینگ ها قابل استفاده می باشد. جهت پوشش رمپ ها با استفاده از روش سیلیس پاش کفپوش ضد لغزش اجرا می گردد.
کفپوش اپوکسی صنعتی
اپوکسی در سالنهای تولید و انبارهای صنعتی بیشتر به روش یکنواخت و صاف اجرا می شود و به این ترتیب از سطوح بتونی محافظت میشود.
کفپوش اپوکسی آنتی استاتیک
این نوع کفپوش در محیط های حساس به بار الکتریکی ساکن اجرا می گردد تا بار الکتریکی از سطح به زمین انتقال داده شده و از حریق و آتش سوزی جلوگیری به عمل آید. همچنین اجرای این کفپوش می تواند از ایجاد اختلال در دستگاه های حساس الکتریکی جلوگیری نماید.
کفپوش اپوکسی آنتی باکتریال
این نوع کفپوش در سطوح بیمارستان ها و درمانگاه ها مورد استفاده قرار می گیرد تا از رشد هر گونه میکروب بر روی سطح جلویگری به عمل آید.
کفپوش سه بعدی
این کفپوش در سال های اخیر به صورت کاملا تزئینی در منازل انجام می گیرد و با استفاده از تصاویر خاص، زیبایی منحصر به فردی را برای محیط های شخصی به ارمغان می آورد.
کاربرد کفپوش اپوکسی
- پارکینگ ها
- سالن های تولید کارخانجات صنعتی (خودروسازی، نفت، گاز و پتروشیمی، صنایع مواد شوینده، صنایع غذایی)
- سالن های انبار کارخانجات صنعتی (خودروسازی، نفت، گاز و پتروشیمی، صنایع مواد شوینده، صنایع غذایی)
- سالن های تولید کارخانجات صنایع دارویی
- سالن های انبار کارخانجات صنایع دارویی
- بیمارستان های و مراکز بهداشتی
- صنایع نظامی و حساس در برابر آتش سوزی
- صنایع الکتریکی و ابزار دقیق
- سایر صنایع که نیاز به حفاظت از سطوح بتونی خود را دارند و نظافت در آنها مهم است
روش اجرای کفپوش اپوکسی
اپوکسی در لایه های متفاوتی اجرا می گردد که ترتیب آن به این شرح است:
لایه اول کفپوش : پرایمر اپوکسی مخصوص بتون، اولین لایه ای است که بر روی بتون اجرا می گردد تا بالاترین چسبندگی را بتوان بر روی بتون به دست آورد.
لایه دوم کفپوش : تسطیح کننده اپوکسی یا لایه میانی کفپوش، لایه ای است که به وسیله آن سطح بتون را صاف و هموار کرده و با بتونه کاری و ماستیک کاری یک سطح صاف حاصل می گردد.
لایه سوم کفپوش : لایه نهایی و یا Top Coat اپوکسی در روش های متفاوتی اجرا می گردد و ظاهر نهایی را ایجاد می نماید. این لایه به سه روش صاف و یکنواخت، پوست پرتقالی و سیلیس پاش قابل ارائه می باشد.
ضخامت کفپوش
ضخامت کفپوش از مواردی است که بسیار در هزینه و ظاهر لایه نهایی تاثیر می گذارد و کیفیت نهایی کفپوش بسیار به این مورد وابسته است. در سطوح بتونی که دارای سطح یک نواختی نباشند، می بایستی با استفاده از چندین لایه میانی و با ضخامت های بالا به یک سطح مناسب دست یافت؛ اما سطوح بتونی که ماله پروانه بر روی آن اجرا شده باشد با ضخامت های پایین تر نیز قابل اجراست.
هر چه ضخامت کفپوش اپوکسی بالاتر رود، مقدار مصرف رنگ بیشتر شده و درنتیجه هزینه کفپوش برای هر متر مربع نیز افزایش خواهد یافت. این مساله جهت دست یابی به کیفیت بالاتر در سطوحی که لیفتراک با وزن بالا نیز عبور می کند نیز تاثیر گذار خواهد بود و ساییدگی سطح درضخامت بالا باعث نمی شود سطح مورد نظر به اصطلاح« کچلی» پیدا کند. به عنوان مثال در سالن های تعمیرات هواپیما ضخامت های اجرایی تا ۷ میلیمتر نیز افزایش می یابد.
از طریق راه های ارتباطی پایین همین صفحه با ما در تماس باشید
دیدگاه شما